رفتن به مطلب

بیانیه جمعی از دانشجویان مذهبی دانشگاه تهران در مخالفت با موج جدید مبارزه با بدحجابی


ارسال های توصیه شده

بیانیه جمعی از دانشجویان مذهبی دانشگاه تهران در مخالفت با موج جدید مبارزه با بدحجابی

" لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی"

(( در دین هیچ اجباری نیست، هدایت از گمراهی مشخص شده است))

در یکماه اخیر یکبار دیگر شاهد افزایش فشارها و تحرکاتی در جهت مبارزه با بدحجابی هستیم. خصوصا در فضای دانشگاه تهران،در یکماه اخیر دو بیانیه به امضای جمعی از دانشجویان که در آن فضای مقدس دانشگاه با عنوان عشرتکده نام برده شده بود. سپس سخنان سوال برانگیز و تعجب آور خطیب جمعه ( احمد جنتی، در نماز جمعه 31 اردیبهشت 89: «دانشجو نمره می خواهد و ناچار است دستور حجاب را اجرا کند، دانشگاه و دانشجویان در اختیار شما هستند، در صورت " بدحجابی" دانشجویان، کمیته انضباطی با آنها برخورد کند) و در نهایت بخش نامه حراست دانشگاه تهران مبنی بر برخورد با دانشجویان بدحجاب و ممنوع الورود کردن ایشان پس از سه تذکر ( 1 خرداد)

رخدادهای فوق ما را بر آن داشت تا بعنوان جمعی از دانشجویان مذهبی در عین اعتقاد کامل به اصل حجاب فردی، موارد زیر را در مخالفت با این تحرکات و خسنان تاسف برانگیز بیان داریم:

1) امر به معروف و نهی از منکر زمانی واجب است که 5 شرط مرتبط با آن رعایت شود که مهمترین موارد آن عبارتند از : 1) احتمال تاثیر 2) عدم وجود مفسده

اکنون در آستانه خردادماه 1389، 30 سال از عمر چنین برخوردهایی در نظام اسلامی می گذرد.اجباری شدن حجاب در ادارات دولتی در سال 59، تصویب قانون حجاب اجباری در مجلس در سال 63، برخوردهای خشن، محدودیت های شدید و غیرمنطقی در مدارس، خصوصا در سال های 60 به خاطر فضای جنگی حاکم بر کشور،اجرای طرح مبارزه با بدحجابی، پس زمینه شعار « مرگ بر بدحجاب،بی حجاب اعدام باید گردد.» بر دیوارهای این شهر، طرح امنیت اخلاقی و گشت ارشاد و اکنون افتتاح مبتکرانه!! سه نوع گشت نسبت ( بررسی محرمیت افراد با یکدیگر)، الوان ( آرایش)، نوا( مزاحمین نوامیس) در خیابان های تهران.

با نگاهی کوتاه به لیست بلند بالای فوق می توان متوجه شد که در طول این 30 سال صحنه اجتماعی هرگز عاری از برخوردهای این چنینی و طرح های امنیتی نبوده است. بسیاری از افرادی که پوششان مطابق محدوده های این طرح ها نیست، قشر جوان این جامعه هستند و کمتر از 30 سال سن دارند. پس اینان نسل انقلابند،تربیت یافته همین خیابان های خط کشی شده و همین مدارس کنترل شده هستند. در دوران مبتذل ستم شاهی نزیسته اند.تمام عمر خود را در هوای انقلاب نفس کشیده اند و از میانه گشت های گوناگون قدم برداشته اند. اگر قرار بود چنین برخوردهایی موثر باشد پس چرا این نسل آن نشد که می خواستید؟ پس چرا پس از 30 سال برخورد و مبارزه، فریادتان از نسل انقلاب به آسمان است؟ پاسخ ساده است برادر و خواهر عزیز! چنین طرح ها و برخوردهایی نه تنها تاثیر مثبت ندارد، بلکه اثر معکوس داشته و دارد. آزموده را آزومدن خطاست!

بنابراین تجربه بارها نشان داده که چنین برخوردهایی دو شرط ذکر شده برای اجرای اصل امر به معروف و نهی از منکر را ندارد:

1) احتمال تاثیر: که صحنه خیابان های تهران و تاریخچه این برخوردها، گویای تاثیر به سزای چنین طرح هایی است!!

2) احتمال وجود مفسده: چه مفسده ای بالاتر از دین گریزی و دین زدگی جوانان؟ چه فسادی بالاتر از مسدود کردن راه خدا با برخوردهای خشن و تحقیر به نام دین؟ صدای دردمند دکتر علی شریعتی در گوش ماست : « ما مذهبی ها متهمیم!» چه بسیار انسان های که از مشاهده رفتار ما مذهبی ها، از دین گریخته اند.خودبینی و خودخواهی بس است.برای یکبار هم که شده به سخنان یک دختر که با او برخوردهای این چنینی شده است گوش فراداده اید تا تاثیر زیبای چنین حرکت خداپسندانه ای! را درک کنید؟ معنای موهایی را که قیچی شد،اشک هایی را که کنار خیابان بر زمین چکید، می دانید؟ مای مذهبی با هر قطره اشک دختری که مامور گشت ارشاد مقابل اش ایستاده بود،بر زمین ریختیم و آب شدیم.

معنای تحقیر،توهین،کینه و نفرت را می دانید؟ به خاطر دین و به خاطر خدایی که می پرستید،مسدود کردن راه خدا را پایان دهید. به اجبار،خشونت،توهین،تحقیر و گریزاندن مردم از دین پایان دهید.

2) چه کسی به ما آموخته است که حجاب اجباری از اصول دین،واضحات و مبرهنات است؟ کدام حدیث،کدام سند تاریخی،کدام آیه به ما اجازه داده است که همگان( حتی اقلیت مذهبی) را مجبور به رعایت حجاب کنیم؟

آیت الله طالقانی در 19 اسفند 1357 گفت: « حتی برای زنان مسلمان هم حجاب اجباری نیست چه برسد به اقلیت های مذهبی ...مگر در دهت ما ار صدر اسلام تاکنون،زنان ما چگونه زندگی می کردند؟مگر چادر می پوشیدند؟...کی در این راهپیمایی ها زنان ما را مجبور کرده که با حجاب یا بی حجاب بیایند؟ در مورد حجاب اجبار در کار نیست.» ( روزنامه اطلاعات 19 سافند 1357) آیا این مجتهد مسلم در زمان گفتن این مطلب به اندازه سینه چاکان امروز،فهم،درک و آشنایی با اصول اسلامی نداشته اند؟ همچنین دادستان کل انقلاب در 20 اسفند 57 گفت: « مزاحمین خانم های بی حجاب ضد انقلاب هستند» !!

بررسی ما در متون دینی جهت یافتن حتی یک مدرک تاریخی که پیامبر در دوران حاکمیت مسلمانان در مدینه و علی (ع) در 5 سال حکومت خویش،در باب این گونه مسائل،محاکمه،تفتیش،برخورد و ...داشته باشند،بدون نتیجه باقی ماند. فقط دیدیم که علی (ع) فرمود: « اگر مسلمانی از شنیدن خبر بیرون آوردن خلخال از پای یک زن یهودی بمیرد، جایز است.» علی (ع) از این که زن یهودی در جامعه اسلامی،خلخال( از نمادهای تبرج!) به پا می بندد از غصه نمی مرد.بلکه از ظلم های بزرگ،تجاوز به حریم انسان ها و خشونت بود که می نالید.مگر آنکه دستگاه حدیث سازی به کار بیافتد و حدیت در باب لزوم گشت ارشاد کشف نماید!!

3) خطیب محترم جمعه فرمودند: « کار فرهنگی در مورد حجاب "پاسخ مثبت" نداده است.مگر اینکار چندبار باید انجام شود که پاسخ مثبت هم ندهد؟»

و ما به ایشان می گوییم: تا زمانی که حجاب اجباری است،کار فرهنگی اساسا معنایی ندارد.شما دست یک نفر را از پشت بسته اید و به او می گویید این کار درست است یا غلط،این کار را بکن یا نکن.او سخنان شما را نمی شنود.زمانی که او نمی تواند کاری انجام دهد چه تفاوتی می کند که کدام کار درست یا غلط است؟

شما گوشی برای شنیدن نگذاشته اید. زمانی که گزینه ای برای انتخاب وجود ندارد،دیگر نیازی به شنیدن و اندیشیدن نیست. در این شرایط همگان طبق دستور شما عمل می کنند،در آرزوی سرپیچی از دستور شما می زیند و هر زمانی که فرصتی دست دهد، با لذت آزادی از فرمان شما تخطی می کنند.

4) ایا جوهر دین داری تقوا نیست؟ آیا تقوا،خود نگه داری و تسلط بر نفس نیست؟ این چه دینداری است که چون بید به هر بادی می لرزد؟! و از همه چیز و همه کس تحریک می شود؟ آیا این همه تاثیر پذیری،از سستی ایمان ما نیست؟!ایا دین دار ماندن در یک قفس که هیچ کس را یارای هیچ گناهی نیست،ارزشی دارد؟آیا می توان در دنیای امروز همه درها را بست و تمام روزن ها را مسدود کرد؟ ایا بهتر نیست به جای گریز،با مسائل مواجه شویم و بر قدرت ایمان خویش بیافزاییم؟

نمی توانیم تمام جهان را به استخدام خود در آوریم تا بگونه ای رفتار کنند که ما بتوانیم دین دار بمانیم!! پس بهتر است به جای این همه،نفس خویش را به استخدام خود در آوریم. خدا انسان را مختار آفرید و ما قصد کرده ایم برای حفظ دینمان،انسان را به بند بکشیم.

5) اسفا به حال ملتی که دانشجویش نه به خاطر علم و توانایی کسب امتیاز کند،بلکه به خاطر رعایت یا عدم رعایت حجاب،نمره بگیرد یا نگیرد. اسفا به حال ملتی که روحانی اش،اینگونه دانش و دانشجو را تحقیر کند و باج خواهی می نماید. اسفا به حال دانشگاهی که دانشجو،هم کلاسی اش را به خاطر عدم رعایت حجاب به کمیته انظباطی معرفی می نماید. به کجا چنین شتابان؟

در خاتمه اعلام می داریم که بحث ما، بحث فرهنگی،اجتماعی،مذهبی است و آماده گفت و گو و رویارویی با هر قشر و نهادی هستیم. اگر آزادی هست!!،مناظره آزاد ( به معنای واقعی کلمه) بگذارید، از دانشجویان بدون تقلب رای گیری کنید،مشورت بخواهید،سپس اقدام کنید.

جمعی از دانشجویان مذهبی دانشگاه تهران

8 خرداد

  • Like 9
لینک به دیدگاه
  • 8 ماه بعد...

خوب بود ......

متأسفانه یک استادی توی دانشگاه ما هست که به حجاب برتر(چادر) 2نمره ناحق می دهد.....آیا این واقعا انصاف و کاری خداپسندانه هست؟؟؟؟؟؟؟؟ حاضرم پاس نشوم و از این نمره های ننگین صدقه دار و آه دار نگیرم......:icon_pf (34):

  • Like 2
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...