آريائي 767 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۸۹ سالگرد 5 رويداد نظامي در قرن 20 ششم ژوئن يادآور وقوع چند حادثه نظامي است كه در قرن 20 عبارت بودند از: - حمله مشترك هوائي ، دريايي و زميني متفقين در 1944 ( اصطلاحا «D - Day») به نرماندي فرانسه كه در اشغال نظامي آلمان بود و امكان اين حمله را پيشروي سريع نيروهاي شوروي در جبهه شرق فراهم ساخته بودند، زيرا هيتلر مجبور شده بود كه بهترين افراد و تسليحات خود را در آن جبهه بكار گيرد. - عقب نشيني ژاپني ها از « ميدوي Midway » در سال 1942 پس از يك جنگ چند روزه شديد. - آغاز جنگ شش روزه اعراب و اسرائيل در 1967 كه منجر به اشغال غرب رود اردن، بلندي هاي جولان و صحراي سينا از سوي اسرائيل شد . - ورود 30 هزار نظامي اسرائيلي به لبنان در 1982 با هدف اخراج عرفات و افراد مسلح او از آن كشور. - حمله نظاميان هندي به تمپل طلائي سيكها در پنجاب كه گفته شده به مرگ 1200 سيك منجر شد. درگذشت رونالد ريگن چهلمين رئيس جمهوري آمريکا از بيماري فراموشي رونالد ريگن چهلمين رئيس جمهوري آمريكا كه ده سال با بيماري فراموشي ( آلزايمر ) دست و پنجه نرم كرده و حافظه اش را ازدست داده بود در 93 سالگي در پنجم ژوئن 2004 درگذشت. وي در 69 سالگي به رياست جمهوري انتخاب شده بود كه انتخاب شدن در چنين سني در تاريخ آمريكا سابقه نداشت و به علاوه، بيش از هر رئيس جمهور ديگر آمريكا عمر كرد. وي در دهه 1980 دوبار متوالي به رياست جمهوري آمريکا انتخاب شده بود. اظهارات نخست وزير عراق و انتشار مجدد بيوگرافي او در روزنامه هاي اروپا روزنامه هاي اروپا پنجم ژوئن 2004 اظهارات اياز علاوي را كه از سوي شوراي حاكمه منصوب آمريكا در عراق به سمت نخست وزير انتقالي اين كشور تعيين شده است در نخستين نطق تلويزيوني اش در اين سمت كه گفته است اگر نيروهاي نظامي آمريكا عراق را ترك گويند عراق با فاجعه و مصيبت رو به رو خواهد شد همراه با بيوگرافي او چاپ كرده و نوشته اند كه هدف از تعيين « علاوي » به سمت نخست وزير موقت همين بود كه با ادامه استقرار نيروهاي اشغالگر موافقت كند و به استقرار آنان مشروعيت بخشد ، حال آن كه انتصاب خود او در عرف بين المللي مشروعيت ندارد و قانوني نيست. روزنامه هاي اروپا بيوگرافي علاوي را عمدتا به نقل از گاردين لندن چاپ كرده اند كه نشان مي دهد وي از يك خانواده بازرگان( بازاري ) عراق است كه در انگلستان پزشكي تحصيل كرده و قبلا از مهره هاي حزب بعث بوده كه پس از درگيري با صدام حسين به انگلستان گريخته و در اينجا حزبي از مخالفان صدام به وجود آورده كه اعضايش عموما نظاميان فراري بودند و صدام در سال 1978 نقشه كشتن او را در لندن كشيده بود كه نافرجام شد. علاوي مورد اعتماد سازمان جاسوسي آمريكايي « سيا » و سازمان جاسوسي « ام اي ـ 6 » انگلستان است و با اين دو سازمان ارتباط نزديك دارد. وي بلا فاصله پس از تصرف عراق توسط نيروهاي آمريكايي وارد اين كشور شد و چون مورد حمايت سيا و وزارت خارجه آمريكا بود عضو شوراي حاكميت گرديد و از اينجا رقابت او با چلبي آغاز شد كه مورد حمايت وزارت دفاع امريكا بود. علاوي بود كه به دولت آمريكا اطمينان داده بود كه ژنرالهاي صدام پس از اغاز حمله. همانند برف آب خواهند شد و به زمين فروخواهند رفت. او بود كه قبل از حمله به عراق گفته بود كه صدام ظرف 45 دقيقه مي تواند سلاحهاي كشتار جمعي خود را آماده شليك كند كه دروغ از آب درآمده است. علاوي كه يكي از بستگانش را وزارت دفاع داده اصرار كرده بود كه پس از اشغال عراق، ارتش و پليس اين كشور منحل نشوند كه برمر حكمران امريكايي توجه نكرد. وي درنظر دارد كه پليس و دستگاه اطلاعات نيرومندي در عراق ايجاد كند، زيرا كه كاملا بر امور امنيتي واقف است. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام : دكتر نوشيروان كيهاني زاده 3 لینک به دیدگاه
آريائي 767 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۸۹ انتقاد از مولف انگليسي كتاب استالين برخي روزنامه هاي چپگرا كتاب تازه مولف انگليسي «سايمون سيبگ مونتفيور» را درباره استالين« يك دروغ تازه به دستور اربابان» خوانده و نوشته اند كه اگر اين مولف درست مي گويد، چرا طبق آخرين نظر سنجي، بيش از نيمي از روسها آرزوي بازگشت مردي نظير استالين را به قدرت كرده و گفته اند كه استالين در فكر رفاه مردم عادي بود و به زندگاني آنان فكر مي كرد و هر كه را كه دشمن مردم مي شناخت مي كوبيد. انتشار اين كتاب كه به ادعاي مولف، نوعي بيوگرافي است همزمان با سالگرد انتقاد علني خروشچف از استالين انتشار يافته است. انتقاد علني خروشچف از استالين كه چهارم ژوئن سال 1956 بعمل آمده بود بعدا با اين هدف سياسي كه نشان دهند چهره شوروي با مرگ او تغيير يافته است ادامه يافت، ولي اين عمل تابويي را از ميان برداشت كه به فروپاشي شوروي، و شكست سوسياليسم اروپاي شرقي انجاميد كه اين سوسياليسم در حرف برقرار شده بود ، نه درعمل و اينک روشن شده است که نظامي بسيار كم عمق بود و وفاداري نسبت به آن چشمگير نبود. سرقت نظاميان آمريكا از منازل عراقي ها به گزارش چهارم ژوئن 2004 «چارلز الديگر» روزنامه نگار انگليسي، بخش رسيدگي هاي جنايي ارتش آمريكا ( سي. آي . دي ) كار بررسي اين دعاوي را آغاز كرده است كه نظاميان آمريكايي ضمن گشت، و بازرسي از منازل عراقي ها دست به سرقت پول و جواهرات و اشياء قيمتي زده اند. طبق گزارش اين روزنامه نگار كه براي خبرگزاري انگليسي تهيه شده است، عراقي ها همچنين شكايت كرده اند كه نظاميان آمريكايي در ورود و بازرسي از منازل آنان مرتكب خشونت شده اند. از اين گزارش چنين بر مي آيد كه ممكن است اين شكايات جنجال ديگري شبيه ماجراي زندان ابوغريب به وجود آورد. برخي ديگر از رويدادهاي 6 ژوئن 68: نرون امپراتور وقت روم خودكشي كرد. 1882: يك توفان دريايي بيش از يكصد هزار تن را در منطقه بمبئي هند بي جان ساخت. 1919: اصلاحيه 19 قانون اساسي آمريكا به زنان اين كشور حق شركت در انتخابات داد. 1967: جنگ شش روزه اعراب و اسرائيل آغاز شد. حل يك مسئله تاريخي: ناپلئون در زماني كه زنداني انگليسيها بود با مرگ موش كشته شد! پنجم ژوئن 2005 يك مسئله تاريخي 184 ساله با استفاده از پيشرفتهاي تازه علمي حل شد و دكتر «پاسكال كينتسDr. Pascal Kintz» پزشك قانوني معروف اعلام داشت كه مرگ ناپلئون بناپارت امپراتور، سردار زمان انقلاب و ناسيوناليست به نام فرانسه كه پس از شكست نظامي واترلو به جزيره سنت هلن در اقيانوس اطلس جنوبي تبعيد شده بود بر اثر خورانيدن تدريجي داروي مرگ موش بوده كه احتمالا به غذايش اضافه مي شده و او پس از آزمايش موي ناپلئون متوجه شده است كه ميزان آرسنيك موجود در آن 37 تا 42 برابر حالت عادي بوده است. انگليسي ها كه زندانباني از ناپلئون را بر عهده داشتند قبلا اعلام كرده بودند كه مرگ رهبر سابق فرانسويان در نتيجه سرطان معده بوده است. ناپلئون 51 سال عمر كرد. اشتباه ناپلئون، دشمن سوگند خورده انگليسي ها، حمله به روسيه بود ـ همان اشتباهي كه بعدا هيتلر آن را مرتكب شد. استخوانهاي ناپلئون سالها پس از مرگش براي تدفين به فرانسه انتقال يافت كه مورد چنان استقبال مردمي قرار گرفت كه تاريخ بشر بياد نداشته است. انجمن جهاني ناپلئونيك در پي اعلاميه دكتر كينتس مدعي شد كه به احتمال زياد، انگليسي ها در سال 1821 پس از اين كه متوجه شدند كه هواداران ناپلئون در فرانسه هنوز از نود درصد جمعيت كشور بيشترند و احتمال ربودن او از جزيره و بركرسي امپراتوري نشاندنش زياد است وي را مسموم كردند. اين انجمن تصميم دارد كه خواستار رسيدگي قضايي شود. مبادله انتقاد ميان آمريکا و چين - نظرات تازه درباره رويداد سال 1989 پكن چهارم ژوئن 2005 در سالروز رويداد پكن موسوم به ميدان «تيانانمن» كه در ژوئن سال 1989 رخ داد، رامسفلد وزير دفاع آمريكا چين را مورد انتقاد قرار داد كه چرا دست به تقويت نظامي خود زده است حال آن كه خطري اين كشور را تهديد نمي كند. وي گفت كه بودجه نظامي چين بيش از آن است كه اعلام شده است و اين تقويت نظامي مايه نگراني است. در همين روز وزير بازرگاني آمريكا از ادامه كسري تزار بازرگاني چين و آمريكا كه به زيان آمريكاست ابراز نگراني كرد و گفت كه اگر اين روند ادامه يابد، ما مجبوريم در برنامه آزادي تجارت تجديد نظر كنيم. منابع چيني درپاسخ به اظهارات وزير دفاع آمريكا گفته اند: چه دولتي آمريكا را كه ميان دو اقيانوس و به دور از قاره هاي ديگر واقع شده است تهديد مي كند كه لحظه اي دست از تقويت نظامي بر نمي دارد و به ساخت زيردريايي و ناو هواپيمابر كه ابزارهاي تعرضي هستند ادامه مي دهد. اين منابع درباره تراز بازرگاني دو كشور گفته اند: اگر كالاي ارزان چين وارد آمريكا نشود كه صداي آمريكايي ها از گراني بلند مي شود به همين گونه كه از گراني بنزين به فرياد آمده اند. درباره ماجراي ژوئن سال 1989 ميدان تيانانمن نظرات تازه اي ابراز شده است. طبق اين نظرات، غرب آن ماجرا را دامن زد تا چين هم وضعيتي مشابه شوروي پيدا كند و از هم فروپاشد. غرب حتي گورباچف را به پكن فرستاد تا رهبران چين را به تحمل چنين تظاهرات و تغييرات متعاقب آن راضي سازد ولي گورباچف موفق نشد نظرمخاطبان چيني اش را تغيير دهد. غرب از پيش، تاريخ وقوع اين ماجرا را مي دانست كه بزرگترين گزارشگران شبكه هاي تلويزيوني خود را به پكن فرستاده بود تا جريان را پوشش دهند و راه بازگشت را ببندند و سخن از تحول تاريخي به ميان مي آورد كه رهبران چين فريب نخوردند و شماري جوان را كه تحت تاثير القائات قرار گرفته بودند متوقف ساختند و به پيشرفت كشور ادامه دادند كه ظرف 16 سال، از از آن زمان بي رقيب و شكست ناپذير شده است. از نظرات تازه چنين برمي آيد كه اگر رهبران وقت پكن ايستادگي نكرده بودند، چين نيز بمانند شوروي فرو مي پاشيد و تجزيه مي شد و قدرتهاي غرب در هر گوشه اش مانند سالهاي قرن 19 براي خود يك يايگاه نظامي مي ساختند. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام : دكتر نوشيروان كيهاني زاده 3 لینک به دیدگاه
آريائي 767 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 خرداد، ۱۳۸۹ ژوئن 1818 و آغاز چاپ نظرات و نامه هاي مردم در نشريات و ... و از دهه يکم قرن 21 پخش آنها از تلويزيون نشريات عمومي انگلستان هفتم ژوئن سال 1818 تصميم به باز كردن صفحه اي براي چاپ نامه ها و نظرات مردم گرفتند و شرايط آن را هم تعيين كردند. اين تصميم كه توسط ناشران نشريات شهر لندن گرفته شده بود بعدا عموميت يافت و باعث توجه جمع ديگري از مردم به روزنامه ها و نيز بالا رفتن اهميت نشريات در نظر مقامات شد. قبلا هم نامه هاي مردم به صورت پراکنده در جرايد به چاپ مي رسيد، ولي صفحه خاصي که بعدا «نامه به سردبير» عنوان گرفت در آنها وجود نداشت. پس از ایجاد نامه ها و نظرات مردم، یک دبیر تازه بر دبیران اطاق خبر اضافه شد که به او عنوان پابلیک ادیتور (دبیر مخاطبان) دادند. این دبیر درعین حال با عوامل خود نظرات مخاطبان درباره محتوای روزنامه را جمع آوری و به سردبیر اجرایی گزارش می کند و سردبیر درصورت ایجاد تغییرات در تحریریه خود؛ این نظرات را جهت توجیه اقدام خود اعلام می دارد. در قرن 20 راديو ــ تلويزيونها كوشيدند تا در اين امتياز رسانه هاي چاپي شريك شوند، ولي تا دهه جاری (دهه یکم قرن 21) در اين کار موفق نبودند که از آغاز این دهه، نظرات واصله مخاطبان ـ از طریق ایمیل، فاکس و تلفن ـ در پایان هر بخش خبری را پخش می کنند و این نظرات گاهی طولانی تر از بخش خبر مربوط می شود. اظهار نظرها عمدتا درباره مطالبی است که در بخش اخبار پخش شده است. ریتینگ ها نشان می دهد که از زمان پخش نظرات واصله، شمار مخاطبان شبکه های تلویزیونی افزایش یافته است. در پي باز شدن صفحات نظرات و انتقادهاي مردم در نشریات چاپی (از قرن نوزدهم)، هر دولت براي اين كه اين انتقادها و ناله ها بدون پاسخ نماند و عقده نشود و نيز نظرات و اندرزها هدر نرود از سازمانهاي خود خواست كه فردي را مامور جمع آوري و طبقه بندي اين نظرات و نامه ها از لابلاي روزنامه ها كنند و آنها را به اطلاع وزير و مدیر مربوط و حتی رئيس دولت برسانند كه به تدريج اين وظيفه، جزيي از كار روزانه دفاتر روابط عمومي شده و اين دفاتر رابط ميان صاحب نظر و روزنامه از يك طرف و دولت از طرف ديگر قرار گرفته اند و پاسخ ها و اقدامات را اخذ و براي اطلاع عموم به روزنامه ها می دهند. بي پاسخ ماندن نامه ها علامت كم كاري و يا بي اعتنايي موسسه مربوط نسبت به افكار عمومي بشمار مي آيد. در سال 2004 كنگره بين المللي پنجاه و هفتم روزنامه نگاران كه در استانبول برگزار شده بود به روزنامه هاي چاپي كه گرفتار رقابت شبكه هاي تلويزيوني و وبلاگها شده اند توصيه كرد كه انتشار نامه ها و نظرات افراد را افزايش دهند و مقالات و تحليل و تفسيرهاي بيشتري منتشر كنند و بكوشند كه اخبارشان مكمل خبرهاي كوتاه راديو تلويزيونها باشد يعني بر خبر مطلق، سابقه و نظر اضافه و آن را تكميل كنند و فيچرنگاري را بهبود و وسعت بخشند و برتعداد عكس و مخصوصا كاريكاتور بيافزايند. با وجود اين، طبق آخرين آمار منتشره از سوي «وان ( انجمن جهاني روزنامه ها)»، تطابق نشریات چاپی با وضعیت روز (رقابت با آنلاین ها) به کندی صورت می گیرد و شمار مخاطبان روزنامه هایی که در این تطابق تعلل می کنند رو به کاهش است و .... برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام : دكتر نوشيروان كيهاني زاده 3 لینک به دیدگاه
آريائي 767 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 خرداد، ۱۳۸۹ مرگ ممتاز محل تصويرممتاز محل «ممتاز محل» همسر «شاه جهان» امپراتور تيموري (مغول تبار) هند هفتم ژوئن 1631 هنگام وضع حمل پانزدهمين فرزند خود درگذشت و «شاه جهان» كه به وي علاقه فراوان داشت تصميم گرفت به يادبود او يك ساختمان باشكوه بسازد و بناي «تاج محل» سال بعد آغاز شد و پس از 23 سال به پايان رسيد. اين بناي باشكوه كه از سنگ مرمر ساخته شده است توسط استاد عيسي، معمار مشهور ايران طراحي و بنا گرديده و هنوز از يكي از ابنيه زيباي جهان بشمار مي رود. همين ساختمان نام بانو «ممتاز محل» را با خود وارد تاريخ كرده است. عمارت تاج محل بانزاي؛ نبرد انتحار آمیز یک واحد ژاپنی که جزیره آمریکایی «آتو» را تصرف کرده بود سربازان ژاپنی در حال نبرد و پس از مردن در جزيره آتو ـ عکس سرهنگ ياماساکي امپراتوری ژاپن هفتم ژوئن 1942 دو جزیره «آتو Attu» و «کيسکا Kiska» را در آلاسکا تصرف کرد تا از آنجا تعرض زمینی خود به آمریکای شمالی را که بعدا از اندیشه های استالین شد آغاز کند. آلاسکارا روسیه در دهه 1870 به دولت واشنگتن فروخت. از سال 1812 (زمان تعرض انگلیسی ها به ایالات متحده که ضمن آن شهر واشنگتن هم به آتش کشیده شد) تا آن روز این نخستین بار بود که نظامیانی از یک کشورخارجی گوشه ای از ایالات متحده را تصرف کرده در آنجا مستقر شده بودند. این استقرار تا 30 می سال بعد (تقریبا یک سال) ادامه داشت. تاریخسازشدن این رویداد تنها به خاطر تصرف این دو جزیره نبود بلکه ایستادگی ژاپنی ها در برابر آمریکاییان که از 11 می 1943 تا 30 می طول کشید و به بانزای (Banzai نبرد تا آخرین قطره خون ـ نبرد انتحار آمیز) معروف شده است فصلی از تاریخ را بازکرده است. دولت آمریکا برای پس گرفتن جزیره «آتو» در آلاسکا که در آن دو هزار و نهصد سرباز ژاپنی به فرماندهی سرهنگ یاسویو یاماساکی Yamasaki Yasuyo مستقر بودند 15000 نظامی به این جزیره فرستاد که با آتش توپهای چند کشتی جنگی پشتیبانی می شدند. سرهنگ یاماساکی به سربازان خود گفت که پیروزی ما در این وضعیت امکانپذیر نیست بنابراین بهتر است که برای وطن تاریخ بسازیم و تا آخرین نفر و آخرین قطره خون ایستادگی کنیم. نظامیان ژاپنی 19 روز در برابر نیروی برتر ایستادگی خارق العاده کردند، دو هزار و هشتصد و پنجاه تن از آنان و ازجمله سرهنگ یاماساکی کشته شدند و 29 نفر دیگر که مجروح شده و عمدتا برخاک افتاده بودند به اسارت درآمدند. دو رويداد مهم در منطقه بالكتيك شكست نظامي دانمارك از سوئد در هفتم ژوئن 1660 باعث باز شدن درياي بالتيك به روي كشتي هاي جنگي همه كشورها شد. دانمارك مانع اين كار بود. در همين روز در سال 1905 نروژ از سوئد جدا شد كه در سال 1814 به صورت واحد در آمده بودند. تصميم به جدايي را نروژ گرفته بود. نروژ يك كشور ثروتمند داراي نفت است. اين نفت سالها پس از جدايي دو كشور به بهره برداري رسيد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام : دكتر نوشيروان كيهاني زاده 3 لینک به دیدگاه
آريائي 767 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 خرداد، ۱۳۸۹ روزی که تاسیسات اتمی عراق بمباران شد بقایای ساختمان محل تاسیسات اتمی اوسیراک هفتم ژوئن 1981 دو دسته هواپیمای نظامی از اسرائیل خودرا به 20 کیلومتری جنوب شرقی بغداد رسانیدند و تاسیسات اتمی عراق را که در اين ناحيه با کمک فرانسویان بوجود آمده بود بمباران کردند. قبلا و در سی ام سپتامبر 1980 (چند روز پس از تعرض نظامی عراق به ایران)، دو فانتوم ایران (جت نظامی از نوع اف ـ 4) این تاسیسات را بمباران کرده بودند. فرانسویان بر این تاسیسات نام اوسیراک (مخفف دو کلمه اوسیریس ـ خدای مصری یونایی عهد باستان ـ و عراق = ایراک) گذارده بودند ولی دولت وقت عراق آن را تموز (نام یک ماه بابلی ها) می خواند. گفته شده است که فرانسویان نقشه تاسیسات را به اسرائیلی ها داده بودند!. این نخستین تاسیسات اتمی با رآکتور فعال در طول تاریخ بوده است که بمباران شده است. بمباران کننده ظاهرا نگرانی از از تشعشعات اتمی و آسیب دیدن محیط زیست به خود راه نداده بود. تاسیسات اتمی عراق زیر زمینی نبود که از گزند بمباران مصون باشد. دستگیری جاسوس پس از 30 سال! برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام زن و شوهر متهم به جاسوسی! قرار بود که دولت ایالات متحده (دولت اوباما) تحریم کوبا را که نیم قرن به درازا کشیده است کاهش دهد و در تسهیل نسبی مسافرت اتباع گام هایی برداشته شده بود که پنجم ژوئن 2009 رسانه های آن کشور خبر از دستگیری یک زن و شوهر کهنسال (هر دو آمریکایی) به اتهام جاسوسی برای کوبا دادند و نوشتند که این دو از سی سال پیش برای فیدل کاسترو جاسوسی می کردند!! و یک بار هم برای چهار ساعت با او دیدار داشتند. اين رسانه ها مدعی شده بودند که سابقه نداشته کاسترو چنین وقت طولانی به کسی دیگر داده باشد. هنگام دستگيري ـ شوهر؛ «والتر کندال مایرز» 72 ساله و زن؛ «گوندولی» 71 بودند که والتر پس از بازنشسته شدن از کار در وزارت امور خارجه آمریکا به تدریس در دانشگاه پرداخته بود. در پی انتشار این خبر، اصحاب نظر در آمریکای لاتین گفته اند که این دستگیری بهانه ای بیش نیست و با هدف خودداری از کاهش تحریم ها و نیز قطع و یا توقف تسهیلات مسافرت آمریکاییان به کوبا صورت گرفته است. دستگیری جاسوس پس از 30 فعالیت جای تامل دارد. در طول این سی سال، ماموران 16 سازمان ضد جاسوسی آمریکا کجا بودند که دفعتا حالا (و پس از بازنشسته شدن متهم و ترک وزارت امورخارجه آمریکا) به این کشف نائل آمده اند و .... کوبا به چه اطلاعاتی نیاز داشته که جاسوس بکارگیرد و با چه پولی، و چه نوع اطلاعات رد و بدل شده است؟ و .... برخي ديگر از رويدادهاي 7 ژوئن 1494: اسپانيا و پرتغال با امضاي عهد نامه TORDESILLAS موافقت كردند كه قاره آمريكا را ميان خود قسمت كنند . اين تصميم برپايه اعلاميه قبلي پاپ اتخاذ شد. 1557: انگلستان به فرانسه كه با اسپانيا متحد شده بود اعلان جنگ داد. 1863: سپاه اعزامي فرانسه به مكزيك، مكزيكو سيتي را تصرف كرد. 1898: حزب سوسيال دمكرات ايالات متحده براي نخستين بار از جانب خود نامزد رياست جمهوري تعيين كرد. 1942: ناو امريكايي« يورك تاون» در جريان جنگ« ميدوي» توسط نيروهاي ژاپني غرق شد. 1967: نيروهاي اسرائيل ارتش مصر در صحراي سينا را تا آبراه سوئز عقب راندند. 1981: در جريان جنگ عراق با ايران ، نيروي هوايي اسرائيل تاسيسات اتمي و توليد پلوتونيوم عراق را بمباران و از ميان برد. 1990: مجلس نمايندگان آمريكا با تصويب طرحي دولت اين كشور را از فروش تكنولوژي پيشرفته به شوروي مادام كه با استقلال ليتواني نكند منع كرد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام : دكتر نوشيروان كيهاني زاده 3 لینک به دیدگاه
آريائي 767 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 خرداد، ۱۳۸۹ بیل آو رایتسBill of Rights و شهرت ايالات متحده از آن James Madison مجلس نمایندگان آمریکا (دوره یکم) اصلاحات دهگانه قانون اساسی این فدراسیون را که جیمز مدیسون James Madison رئیس جمهور وقت هشتم ژوئن1789 پیشنهاد کرده بود همان روز تصویب کرد. این اصلاحات 25 سپتامبر به مجالس ایالت ها داده شد تا بررسی و رای گیری کنند. شهرت آمریکا در جهان تا نیمه قرن 20 عمدتا به خاطر همین اصلاحیه ها بود که به «بیل آو رایتسBill of Rights» معروف شده است. این اصلاحیه ها از 15 دسامبر 1791 که سه چهارم مجالس ایالتی آن را تایید کردند به اجرا درآمده و دست نخورده تا به امروز باقی مانده است. در آمریکا که یک فدراسیون است اصلاحیه های پیشنهادی قانون اسیاسی پس از تصویب در مجلس نمایندگان باید به تصویب مجالس ایالت ها برسد تا به صورت اصل درآید که مراحل آن طولانی و وقتگیر است. در این اصلاحیه دهگانه آزادی بیان، آزادی پرس Press (مطبوعات)، آزادی اجتماعات و تاسیس حزب و انجمن و اتحادیه، آزادی حمل اسلحه، محاکمه علنی و با حضور هیات منصفه، حق متهم که بدون حضور مشاور قضایی خود به بازجو و بازپرس پاسخ ندهد و نیز حق پتیشن (توسل مستقیم به رئیس کشور و پارلمان) تضمین شده است. بنابراین در ایالات متحده انتشار نشریه و تاسیس حزب و انجمن نیاز به دریافت قبلی پروانه از دولت ندارد. در این اصلاحیه ها سلب آزادی (بازداشت) و بازرسی بدنی و خانه بدون حکم قاضی ممنوع شده است. برخی از کشورها همه و یا مواردی از این حقوق را اقتباس کرده اند و حق «پتیشن Petition» تقریبا در همه کشورها رعایت می شود. هدف از «پتیشن» توسل و درخواست کتبی از رئیس کشور و پارلمان برای رفع تعدی و ظلم و احقاق حق است و نیز دادن نظر و پیشنهاد برای حل یک مسئله ملی و یا درمان یک بیماری اداری، اجتماعی و اقتصادی. این پتیشن مستقیم مداخله در کار قوه قضایی نیست که وظیفه اش رسیدگی به تظلمات است. در زمان تصویب این اصلاحیه مهم، رسانه ها محدود به نشریه و کتاب بودند. پس از پیدایش رادیو ـ تلویزیون در قرن بیستم، درخواست برای تعمیم آزادی «پرس Press » به رسانه های صوتی و تصویری هنوز به جایی نرسیده است!. وقتی که یک کمدین بخواهد سناتور شود! فرانکن و یکی از پوسترهای تبلیغاتی او دعوا بر سر انتخابات سناتوری ایالت مینه سوتای آمریکا تا هشتم ژوئن 2009 دهها میلیون دلار روی دست مالیات دهندگان این ایالت گذارده بود. این دعوا که از نخستین هفته نوامبر 2008 آغاز شده بود 246 روز طول کشيد و سرانجام سي ام ژوئن با راي ديوان عالي مينه سوتا پايان يافت و «ال فرانکن Alan Stuart Franken» طنزنويس و طنزگوي رسانه ها با 312 راي اضافي برنده اعلام شد و هفتم جولاي به سناي آمريکا رفت و بر کرسي ايالت مينه سوتا تکيه زد. در آن سال دو نامزد اصلي سناتوري مينه سوتاي آمريکا ال فرانکن و نورم کلمن Norm Coleman بودند ـ هر دو یهودی آمریکایی و متولد نيويورک. کلمن نامزد حزب جمهوريخواه و سناتور قبلي ايالت و فرانکن نامزد حزب دمکرات و بدون تجربه دولتي و يا داشتن سمت انتخابي قبلي. آخرين کار رسانه اي فرانکن طنزگويي در «اير راديو» بود. پس از نخستين شمارش، آراء فرانکن چندصد رای بیشتر بود. کلمن به شمارش آراء که کامپيوتري بود اعتراض کرد و به دادگاه دادخواست داد. دادگاه حکم به دوباره شماري با دست داد. دوباره شماری میلیونها رای با دست هم که نتيجه قبلي را با اختلاف چند راي تاييد کرده بود نامزد بازنده را قانع نکرد. رای دادگاه تجديد نظر (استيناف) ایالت نیز کمکی به قبول شکست از سوي کلمن نکرد و بازنده به سبک جورج دبلیو بوش به دیوان عالی ایالت دادخواست داد و خواستار توجه به رای غایبین شد که شمار آنان حدود چهار هزار نفر بود که آراء خودرا با پست و ايميل ارسال کرده بودند. سي ام زوئن بالاخره ديوان عالي مينه سوتا نتيجه بازشماري را تاييد و ال فرانکن سناتور شد. اين مرافعه 246 روزه برسر آراء از سال 1970 تا آن زمان در جهان سابقه نداشت. پوسترهای تبلیغات انتخاباتی فرانکن نیز چیزی جز کاریکاتور نبود (عکس پایین). همین تبلیغ و توجه راي دهندگان به یک کمدین و طنّاز (عمدتا شناخت رسانه اي و خنداندن آنان) برای اشغال کرسی سناتوری که مقامی مهم و جدّی و برای يک ملت حیاتی است دمکراسی غرب را یکبار دیگر در برابر علامت سئوال قرارداده است. تشويق مردم به استفاده از حربه دمکراسي، ولي ... «ال گور» سياستمدار آمريکايي هفتم ژوئن 2004 در برابر صدها تن در شهر تاكوماي ايالت واشنگتن صورت گرفت مردم را به استفاده از حربه دمكراسي (صندوق هاي آراء) تشويق كرد. وي گفت: اشغال نظامي عراق، به بدترين صورت به اعتبار آمريكا و ارزشهاي آمريكايي در جهان و در برابر جهانيان آسيب وارد ساخته و خواست كه در انتخابات نوامبر همان سال (سال 2004)، مردم با آراي خود كه تجلي اراده آنان است عاملان بي اعتبار سازي آمريكا را بركنار كنند. گذشت زمان نشان داد که اکثريت کساني که در انتخابات نوامبر 2004 آمريکا شرکت کردند به جورج بوش راي دادند، ولي نظر سنجي هاي نيمه اول سال 2006 نشان داد که بيشتر کساني که در نوامبر 2004 به جورج بوش (پسر) راي داده بودند با سياست هاي او به ويژه ادامه اشغال نظامي عراق مخالف شده بودند!. ال گور در انتخابات نوامبر سال 2000 ، در جمع، آراء بيشتري به دست آورده بود که با مداخله ديوان عالي آمريکا، جورج بوش برنده آن انتخابات اعلام شد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام : دكتر نوشيروان كيهاني زاده 3 لینک به دیدگاه
آريائي 767 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 خرداد، ۱۳۸۹ كاشف ساختار ملكولي ــ DNA دكتر فرانسيس كريك امروز زادروز دكتر فرانسيس كريك Francis Crick كاشف ساختار ملكولي (دي . ان . ا.) است كه هشتم ژوئن 1916 به دنيا آمد و در مارس 1953 با همكار خود دكتر جيمز واتسون موفق به اين كشف مهم شد. دكتركريك هنگام اعلام اين كشف مهم گفت كه بشر با كشف تازه بر گوشه اي از اسرار حيات دست يافته است. اين دانشمند انگليسي ضمن اعلاميه خود گفته بود كه همه موجودات ذيحيات داراي «دي ان ا» هستند كه دو وظيفه مهم دارد؛ يكي حمل اطلاعات و ديگري به وجود آوردن المثناي خود. وي افزوده بود: بنابراين، تكلم به يك زبان و اقامت در يك نقطه جغرافيايي دليل انتساب فرد به يك نژاد نيست. اين كشف كليد اكتشافات مهم ديگري بوده است. با اين كشف، تعلق يك فرد به نژاد اصلي اش به سهولت به دست مي آيد، مخصوصا در كشورهايي كه زبان واحد دارند، نظير آمريكا. با اين آزمايش، در ماه مه 2006 معلوم شد كه يك استاد دانشگاه در ايالت فلوريداي آمريكا از نسل چنگيزخان مغول است. حال آن كه او قبلا هرگز باور نمي كرد نياكانش مغول بودند. از زمان متداول شدن آزمايش دي ان ان، انكار فرزندي و عكس آن نيز امكان ناپذير شده است. برخي از جرائم نيز از اين طريق، نفي و يا اثبات مي شوند. پدر علوم كامپيوتر الن ترنر هفتم ژوئن سالگشت درگذشت «الن متيسون ترنينگ» بود كه به پدر علوم كامپيوتر معروف است. «الن» درسال1954 درگذشت. او كه يك رياضيدان بود با كمك قواعد لگاريتم و اطلاعات مصنوعي (آرتيفيشل ايتليجنس) موفق به ساخت ماشيني (كامپيوتر) شد كه مي توانست فكر كند. به همين سبب كامپيوترهاي اوليه به ترنينگ مشين (به اسم او) معروف بودند. سالگشت درگذشت رئيس، سياتل سياتل چيف «سياتل» رئيس دو قبيله ازسرخپوستان آمريكا كه شهر بزرگ «سياتل» در ايالت واشنگتن به نام اوست هفتم ژوئن 1866 در يك رزرويشن بوميان در 80 سالگي درگذشت. با اين كه او در برابر مهاجرت اروپائيان به منطقه اش (شمال غربي ايالات متحده و جنوب غربي كانادا) ايستادگي مسلحانه نكرده بود و با آنان كه اراضي بوميان را تصاحب مي كردند رفتاري عادي داشت و حتي مسيحي شده بود، اواخر عمر به رزرويشن (اراضي محصور مختص زندگي سرخپوستان) فرستاده بود و همانجا درگذشت. اين چيف بر دو قبيله «دواميش» و «سوكواميش» كه مادرش از يكي و پدرش از ديگري بود رياست داشت. اين دو قبيله بزرگ بيش از هزار سال پيش از آن از سيبري شرقي و شمال چين به قاره آمريكا مهاجرت كرده بودند. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام : دكتر نوشيروان كيهاني زاده 3 لینک به دیدگاه
آريائي 767 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 خرداد، ۱۳۸۹ نام های پایتخت چین در طول تاریخ ـ شهری که پیشرفت اروپا مدیون ديدار مارکو پولو از آن است هشتم ژوئن 1928 نام پایتخت چین از پکینک Peking (تلفظ فرانسوی؛ پکن) به بیجینگ Beijing (پایتخت شمالی) تغییر داده شده است. این شهر در طول تاریخ خود چند بار تغییر نام داده است. در عهد باستان «یانجینگ Yanjing»، بعدا «زونگدو Zhongdu» و در عهد مغولان دایدو (دادو Daidu (dadu نام داشت که در قرون جدید «بیپینگ Beiping (صلح شمال)» شد. یک میسیون مذهبی فرانسوی همین اسم را «پکینک» نوشت که «پکن» تلفظ و این تلفظ جهانی شد. بیجینگ در شمال شرقی چین واقع شده است. مارکو پولو ونیزی (ایتالیایی) که چندی در پکن می زیست در سفرنامه خود پایتخت چین را «کمبلوکcambuluc » نام برده است. مارکو پولو در همین شهر از چینیان ساختن کاغذ، قطب نما و باروت را یاد گرفت و با آنها اروپا متحول شد. چینیان از باروت برای آتشبازی در اعیاد و مراسم استفاده می کردند ولی اروپاییان برای سلطه بر ملل دیگر. اروپاییان با اقتباس قطب نماسازی چین، راههای دریایی را یافتند، قاره آمریکا و استرالیا را صاحب شدند و .... پیش از انتقال قطب نما از چین به اروپا، اروپاییان نمی توانستند با کشتی های خود از سواحل دور شوند و فاصله بگیرند. حمله هوایی به کشتی های نظامی انگلستان در فالکلند ـ شرايط تازه در آمريکاي لاتين کشتي انگليسيGlahad درحال سوختن در جریان جنگ انگلستان و آرژانتین برسر جزایر فالکلند، هشتم ژوئن 1982 پنج جنگنده نیروی هوایی آرژانتین دو کشتی حمل و نقل نظامی انگلستان به نامهای تریسترامTristram و گلاهاد Glahad را به آتش کشیدند که یکی از دو کشتی غرق شد و 50 ملوان کشته شدند. این دو کشتی افراد تیپ پنجم پیاده انگلستان را به فالکلند منتقل کرده بودند. آرژانتین همچنان مدعی این جزایر است که توسط انگلستان اداره می شوند. در آن زمان دولتهای آمریکای لاتین متفرق بودند که اینک (نیمه دوم دهه یکم قرن 21) با هم هستند و اگر نبرد دیگری برسر فالکلند روی دهد گمان نمی رود که انگلستان پیروز شود. والدهايم باوجود اتهام همكاري با نازيسم رئيس جمهوري اتريش شد والدهايم باوجود اتهام همكاري با نازيسم، اتريشي ها هشتم ژوئن 1986 «كورت والدهايم» را به رياست کشورشان برگزيدند. والدهايم از ماهها پيش از انتخابات اتريش زير بمباران همكاري با هيتلر قرار گرفته بود و دولت آمريكا به همين سبب او را به اين كشور ممنوع الورود كرده بود. والدهايم كه از 1971 تا 1981 (دو دوره دبير كل سازمان ملل بود از اواسط دهه 1980 با چاپ عكسي كه او را در لباس افسران ارتش هيتلر در بالكان نشان مي داد متهم به همكاري با نازيسم شده بود و دفاع او از خود كه مانند ساير آلماني ــ اتريشي ها مجبور به انجام خدمت اجباري در ارتش بود مسئله را حل نكرده بود. والدهايم كه در رشته حقوق از دانشگاه وين فارغ التحصيل شده است بعد از جدا شدن اتريش از آلمان وارد دستگاه ديپلماسي وطن خود شد و پس از پست سفارت، وزير امور خارجه اتريش گرديد و هنگامي كه نمايندگي اتريش در سازمان ملل را بر عهده داشت نامزد دبيركلي اين سازمان شد و انتخاب گرديد. رونالد ريگن و تفسير رسانه ها پس از درگذشت او رسانه ها در تفسير و تحليلهاي خود درباره رونالد ريگن چهلمين رئيس جمهوري آمريكا كه پنجم ژوئن 2004 پس از ده سال دست و پنجه نرم كردن با بيماري فراموشي ( آلزايمر ) و از ازدست دادن حافظه اش در 93 سالگي در گذشت به چند نكته توجه كرده اند: ـ انتخاب شدن در 69 سالگي به رياست جمهوري كه آغاز حكومت در چنين سني در تاريخ آمريكا سابقه نداشت و به علاوه، بيش از هر رئيس جمهور ديگر آمريكا عمر كرد. شهرت او عمدتا نتيجه بازي وي در 50 فيلم سينمايي بود كه در ذهن آمريكائيان شخصيت خاصي ( همرديف قهرمان ) از او ساخته بود و شيوائي و زيبايي كلامش كه نتيجه تجربه گويندگي در راديو بود. ـ «ريگانوميك» يعني اقتصاد به شيوه ريگن. اقتصاد ريگاني كه منجر به ثروتمندتر كردن عده كمي شد و ثروتمندان آمريكا را آزمندتركرد در دو ـ سه سال اخير از سر گرفته شده است. ريگانوميكس كه نوعي « ساپلاي اكونوميك » است برپايه كاهش ماليات ها ( كه به سود دارندگان درآمد بالا تمام مي شود) و افزايش سرسام آور هزينه هاي نظامي قرار دارد. اين نوع اقتصاد باعث افزايش اشتغال و پيدايش كار مي شود ولي كشور را دچار كسر بودجه و گرفتن وام ( در آمريكا فروش اوراق قرضه به بهره قابل ملاحظه و تضمين شده ) مي كند. دولت آمريكا در پايان حكومت هشت ساله ريگن داراي سه تريليون دلار بدهكاري بود. ـ فروپاشي شوروي بدون شليك يك گلوله. ريگن با روش اقتصادي خود و تقويت خارق العاده بنيه نظامي آمريكا و اجراي طرح پرهزينه جنگ ستارگان ( مقابله با حملات اتمي فضايي احتمالي ) و ملاقاتهاي پي در پي با گورباچف به او فهماند كه شوروي با اقتصاد ضعيفي كه دارد نخواهد توانست براي مدتي طولاني به رقابت تسليحاتي با امريكا ادامه دهد و بهتر است ( با گرفتن امتيازهايي ) از اين رقابت دست بردارد كه گورباچف فريب خورد و با كوتاه آمدن در رقابت، ديگر نتوانست كنترل را حفظ كند و بلوك شرق از ميان رفت و شوروي فروپاشيد ، بدون اين كه امتياز هاي وعده داده شده از سوي ريگن، به آن داده شود!. ريگن همچنين با شكست هاي رواني كه به بلوك شرق وارد ساخت ، امريكا را به صورت محيطي دلچسب براي مهاجرت مغزهاي ساير كشورها درآورد. ـ تقويت پيترياتيسم امريكايي( معادل ناسيوليسم يا ملت گرايي در كشورهاي ديگر. چون آمريكا يك مهاجرنشين و مركب از مردمي با مليت هاي مختلف است، به جاي ناسيوناليسم واژه «كشور دوستي» كه همان پيترياتيسم است بكار برده مي شود). ريگن پيترياتيسم آمريكايي را كه پس از جنگهاي كره و ويتنام به حداقل رسيده بود زنده و تقويت كرد. پيترياتيسم آمريكايي پس از ريگن باقي ماند و شكست كمونيسم نيم بند شوروي و به صورت تنها ابر قدرت درآمدن آمريكا و تبليغات وسيعي كه روزانه برايش شده مانع كاهش نيروي آن گرديده كه اينك با گسترش اتحاديه اروپا و راه مستقل در پيش گرفتن آن ، مقاومت مسلحانه عراقي ها ، احتمال دستيابي چند كشور ديگر به سلاحهاي موشكي ـ اتمي ، ظهور قدرت چين و رو به ضعف نهادن اقتصاد آمريكا دارد از نيروي آن مي كاهد. جورج بوش دوم بر همين پيترياتيسم آمريكايي باقي مانده از زمان ريگن سوار شد و بدون كسب مجوز از سازمان ملل به عراق مستقل حمله برد و آنجا را متصرف شد. ـ بعضي كارهاي ريگن تمايل او به ماكياوليسم را نشان مي دهد زيرا كه پس از انتخاب شدن به رياست اتحاديه بازيگران سينما و ورود به عالم سياست؛ حزب خود را تغيير داد، حزب دمكرات را رها ساخت و به حزب جمهوريخواه پيوست. ديده شده بود كه براي رسيدن به هدف، قوانين را ناديده مي گيرد و نمونه اش در قضيه « ايران ـ كنترا » بود كه متهم شد قانون مصوب كنگره را نقض كرده بود و .... ـ پس از مشورت با رمال و ستاره خوان( استرالوجر ) تصميمات مهم را اتخاذ مي كرد و اين امر مورد تاييد همسر او و نيز رئيس دفترش قرار گرفته است. مخالفانش بي باكي او را در اتخاذ تصميمات سياسي مهم را به همين حساب ( راه دادن ستاره ها ! ) گذارده اند. «استرالوجر» او بانويي بود كه در سانفرانسيسكو زندگي مي كرد و گاهي هم به كاخ سفيد دعوت مي شد. روزنامه ها ششم ژوئن 2004 اظهارات معمر قذافي را منتشر كرده بودند كه گفته بود از اين جهت متاسف است كه ريگن پيش از محاكمه به اتهام حمله هوايي بدون دليل مورخ 15 آوريل 1986 به شهرهاي ليبي كه منجر به قتل و جرح دهها تن از جمله دختر او شد هوش و حافظه خود را از دست داد و درگذشت. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام : دكتر نوشيروان كيهاني زاده 3 لینک به دیدگاه
آريائي 767 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 خرداد، ۱۳۸۹ نظر برخي اروپاييان نسبت به اظهارات رئيس جمهوري آمريکا که گفت ما شما را آزاد کرديم! روسها و برخي رسانه هاي اروپايي از اظهارات ششم ژوئن 2004 جورج بوش(پسر) رئيس جموري ايالات متحده در فرانسه در مراسم شصمين سالگرد حمله به نرماندي انتقاد كردند. رئيس جمهوري آمريكا در نطق خود گفته بود: 60 سال پيش، ما شما اروپاييان آزاد كرديم! و امروز نيار به كمك شما در مسئله عراق داريم ، كه بايد مارا حمايت كنيد. منتقدين از اين نطق، با نشان دادن خشم خود پرسيده بودند: نيروهاي كدام كشور برلن را گرفت و پرچم خود را بر فراز آن به اهتزاز درآورد؟. و خود پاسخ داده بودند: روسيه و افزوده بودند كه شوروي براي نابود كردن ماشين جنگي هيتلر 27 ميليون كشته داد. حال آن كه تلفات آمريكا در جنگ جهاني دوم به پانصد هزار تن هم نرسيد، و لذا، اروپا به وسيله اروپاييان آزاد شد. اگر هم سران اروپا در شوراي امنيت بر اشغال نظامي يك كشور مستقل (عراق) صحه بگذارند، عمل آنان ارتباط به توده هاي اروپايي ندارد، و آن چند نفري كه احتمالا چنان عملي را تاييد كنند «مادي، خودخواه ، قدرت طلب و بي توجه به اصول بين المللي و حاكميت مردم هستند و نمي توانند بيش از يك قدمي خود را ببينند.». وقتي كه يك مورّخ رئيس جمهور شود ... ـ جريان کناره گيري کارلوس مسا Carlos D. Mesa «كارلوس مسا Carlos D. Mesa» تاريخدان بوليويايي كه در اكتبر 2003 رئيس جمهور اين كشور 9 ميليوني صاحب نفت و گاز و مواد معدني ديگر شده بود كه نام «سيمون بوليوار» بزرگ بر آن نهاده شده است ششم ژوئن 2005 كناره گيري كرد ولي پارلمان بوليوي تا دهم ژوئن با کناره گيري او موافقت نکرد. تشديد تظاهرات چهار هفته اي طبقه تنگدست و بوميان (سرخپوستان) بوليوي باعث كناره گيري «مسا» شده بود. وي كناره گيري را بر صدور دستور تيراندازي به تظاهركنندگان ترجيح داده بود. تظاهر كنندگان بوليويايي خواهان ملي شدن نفت و گاز و كارخانه هاي برق و ... و مخالف گلوباليزيشن اقتصاد بودند. تظاهرکنندگان شعار مي دادند که «مسا» توان ايستادگي در برابر کمپاني هاي آمريکايي و شرکاء اروپايي آنهارا ندارد. «مسا» متولد 1951 قبلا به سمت معاونت رئيس جمهور انتخاب شده بود و پس از اينکه «لوزادا» رئيس جمهور بر اثر فشارهاي وارده از کشور فرار کرد برجاي او نشسته بود. «مسا» پيش از آنکه در انتخابات خودرا نامزد معاونت رئيس جمهور کند در تلويزيون بوليوي تفسيرگو و تاريخ گو بود. مطالب او از چند شبکه تلويزيوني ديگر در آمريکاي لاتين پخش مي شد. وي در زمينه تاريخ مولف چند کتاب است که کتاب او درباره تاريخ بوليوي است. وي با ايوو مورالس رهبر بوميان بوليوي (رئيس جمهور بعدي) مناسبات دوستانه داشت. اصحاب نظر كناره گيري «مسا» را ترس او از «قضاوت تاريخ» نوشته اند و افزوده اند که همين دليل او هم بود که نمي خواست اجازه دهد به روي مردم ـ حتي آنانكه كاخ رياست جمهوري را محاصره كرده بودند تيراندازي شود. او مورخ است و به قضاوت تاريخ واقف و از آن مي ترسيد. در طول چهار هفته تظاهرات، «مسا» درخواستهاي مكرر رئيس پليس را كه اجازه دهد در صورت ضرورت، ماموران اسلحه بكار برند بي پاسخ گذارده بود و تنها با بكار بردن گاز اشك آور و دستگيري تظاهركنندگاني مرتكب تخريب شوند موافقت كرده بود حال آنکه پيش از او «لوزادا»دستور داده بود كه به سوي اعتراض كنندگان سال 2003 كه تقاضاي مشابه داشتند تيراندازي كنند كه ضمن آن 56 تن كشته شده بودند. بوليوي از لحاظ ذخاير نفت و گاز، در آمريكاى جنوبي پس از ونزوئلا در رديف دوم قرار دارد ولي ثروت اين كشور تا قبل از رياست جمهوري مورالس در دست چند خانواده و شماري معدود بود. طرح ممنوعيت دختران روس از ازدواج با خارجي تني چند از نمايندگان مجلس روسيه (دوما) ششم ژوئن 2005 با هدف جلوگيري از ازدواج دختران اين كشور با مردان خارجي (با هر سن و قيافه و مليت) صرفا به خاطر پول و داشتن زندگاني بهتر و دست يافتن به يك ميراث هنگفت احتمالي، طرحي تهيه كردند كه اين زنان پس از ازدواج با خارجي تابعيت كشور روسيه خود و حق سكونت در اين كشور را از دست بدهند. بيشتر اين ازدواجها از طريق معرفي در اينترنت و يا از طريق دلال و «نديد» انجام مي شود و تا كنون نتايج تلخي داشته است. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام : دكتر نوشيروان كيهاني زاده 3 لینک به دیدگاه
آريائي 767 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 خرداد، ۱۳۸۹ ماري جوانا و راي ديوان عالي آمريكا ششم ژوئن 2005 ديوان عالي آمريكا با اكثريت 6 موافق و 3 مخالف راي به لزوم تعقيب قضايي كساني داد كه حتي با تجويز پزشك و به منظور دفع دردهاي شديد، ماري جوانا (مري وانا) مصرف مي كنند. اين راي با اظهار نظرهاي گوناگون رو به رو شده است زيرا كه پارلمانهاي محلي ده ايالت آمريكا از جمله همه ايالات غربي اين اتحاديه، مصرف ماري جوانا با تجويز دكتر را قانوني كرده اند. راي ديوان عالي آمريكا ايالات ديگر را از قانوني كردن مصرف ماري جوانا براي بيماران باز مي دارد. هشداري تازه به دولت واشنگتن: خطر اصلی در مکزیک کمين کرده است نه افغانستان تیراندازی 4 ساعته هفتم ژوئن 2009 در آکاپولکو مکزیک (و عمدتا تفریحگاه آمریکاییان) میان ماموران دولت و قاچاقچیان که منجر به مرگ 18 تن و جرح 9 نفر دیگر شد هشدار دیگری بود به دولت واشنگتن که خطر اصلی در مرزهای جنوبی اش کمین کرده، نه در کوههای افغانستان. در آن تیراندازی سه هزار گلوله رد و بدل شد و پنجاه انفجار صورت گرفت و هتلهای شهر تخلیه شد. وقوع مکرر چنین رویدادهایی در کشور مکزیک (یکی از دو سه کشور باقیمانده آمریکای لاتین که هنوز زیر کنترل چپ ها و بومیان ـ سرخپوستان ـ قرار نگرفته اند) يک ضعف انساني و زوال فرهنگي و تمدن بشمار آمده است. از مکزیک است که مواد مخدر، افراد و ... به ایالات متحده فرستاده می شود. افتادن قدرت در آمریکای لاتین به دست چپ ها و بومیان، سرخپوستان ایالات متحده را هم به تکان خوردن انداخته است که در رزرویشن ها زندگی می کنند و به شکلی نرم تحت نظرند. در سالهاي اخیر در هر مراسمی در آمریکا لاتین از آنان دعوت می شود که شرکت کنند. روزنامه های ایالت ویرجینیا در شماره های یکشنبه هفتم ژوئن (17 خرداد) خود نوشته بودند که سرخپوستان ویرجینیا گفته اند: «ما هم هستیم ...». برخي ديگر از رويدادهاي 8 ژوئن 452: آتيلا حمله نظامي خود به ايتاليا را آغاز كرد. 1786: نخستين توليد ماشين ساخت بستني به بازار داده شد. 1809: «توماس پين» مولف «عقل سليم» و «عصر تعقل و دليل» در گذشت. 1815: 39 ايالت آلماني با تاسيس يك كنفدراسيون باهم متحد شدند. 1824: «كوشينگ» سازنده نخستين ماشين لباسشويي اين اختراع خود را در كوبك كانادا به ثبت داد. 1947: برنامه احياي اقتصادي اروپاي غربي معروف به «طرح مارشال» به اجرا در آمد و طبق آن ، كارخانه هاي امريكايي به تاسيس شعبه در كشورهاي اروپاي غربي دست زدند. 1953: يك گردباد خوشه اي با شش شاخه در منطقه «فلينت» ايالت ميشيگان آمريكا 113 نفر را كشت. 1967: در سومين روز جنگ شش روزه اعراب و اسرائيل ، نيروهاي اسرائيلي كشتي آمريكايي «ليبرتي» را در مديترانه غرق كردند كه ضمن آن 34 آمريكايي جان باختند . ظاهرا اين كشتي سرگرم جمع آوري اطلاعات در باره عمليات نظامي طرفين بود. 1969: شاه اعلام كرد كه ايران آماده است با ديگر كشورهاي منطقه خليج فارس پيمان دفاع مشترك امضاء كند. 1979: « سورس Source» نخستين سرويس كامپيوتري (آنلاين) كار خود را آغاز كرد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام : دكتر نوشيروان كيهاني زاده 3 لینک به دیدگاه
آريائي 767 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 خرداد، ۱۳۸۹ زادروز «برتا فون سوتر» داستان نگار شهير اتريشي و خدمات او به «صلح» Bertha von Suttner «برتا فون سوتر Bertha von Suttner» داستان نويس و صلحدوست شهير اتريشي نهم ژوئن 1843 به دنيا آمد. او دختر يك فيلد مارشال اتريشي و از اميرزادگان اين كشور بود كه در رشته هاي هنر و ادبيات تحصيل كرد. برتا زندگاني اشرافي را دوست نداشت و برخلاف راي خانواده اش به كار تدريس پرداخت. سپس چون خانواده اش بر ازدواج او با مرد دلخواهش صحه نگذاردند، ترك وطن كرد و سالها با شوهرش در غربت بسر برد و همين وضعيت او را به صورت يك داستان نگار بزرگ در آورد. برتا در غربت چهار داستان نوشت كه «ذخائر روح» و «داوري و صلح» از آن جمله اند. در داستان «داوري و صلح» برتا كوشيده است كه به جاي جنگ، راه منطقي «حل مسائل از طريق داوري» را نشان دهد و براي اين روش تبليغ كند. برتا پس از مصالحه با فاميل و بازگشت به وطن چندين كتاب ديگر نوشت كه معروفترين آنها كتاب «عصر ماشين» است كه بسال 1889 انتشار يافت. محتواي اين كتاب به قدري جالب است كه هنوز (قرن 21) تجديد چاپ مي شود. برتا به خاطر همين كتاب در سال 1905 برنده جايزه نوبل در ادبيات شد. اين نويسنده در قالب داستان به انتشار عقايد خود پرداخته كه همانا آرزوي صلح و زندگاني بهتر، آرام، مطمئن و روشن براي بشر است. برتا علاوه بر طريق نوشتن دادستان و تاليف كتاب، از راههاي ديگر هم به صلح كمك مي كرد و در سال 1907 باشگاه جهاني صلح را تاسيس كرد. وي 21 ژوئن 1914 (در ماه تولد خود)درگذشت. روزي كه« چارلز ديكنز» درگذشت - تعريف او از واژه شارلاتان «چارلز ديكنز» نويسنده و روزنامه نگار انگليسي نهم ژوئن سال 1870 در 58 سالگي درگذشت و 15 داستان طولاني و دهها داستان كوتاه از خود به يادگار گذارد. ديكنز كه دوران كودكي را در فقر گذرانده بود در داستانهايش كوشيده است جهاني بسازد كه در آن از فقر و حرمان اثري نباشد. اصحاب فكر وي را متفكري توصيف كرده اند كه از طريق داستانهاي تخيلي كوشيده است عقايد فلسفي خود را مطرح و توجيه كند. تعريف خاص ديکنز از واژه «شارلاتان» خواندني است كه از نيمه قرن بيستم به اين طرف مصداق و مشابه بيشتري يافته است. به گفته ديكنز، شارلاتان كسي است كه با مغالطه، هياهو، جنجال و گاهي پرخاشگري بكوشد كه حقايق به طور لحظه اي و سطحي پنهان بمانند. وي توصيه كرده است كه در قبال چنين شخصي بايد احتياط را از دست نداد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام : دكتر نوشيروان كيهاني زاده 3 لینک به دیدگاه
آريائي 767 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 خرداد، ۱۳۸۹ ... و به اين گونه يك انگليسي مالك و صاحب اختيار ايالت جورجياي آمريكا شد !! جيمز اولتورپ پادشاه انگلستان 9 ژوئن 1732 فرمان صاحب اختياري اراضي ميان دو رود « ساوانا » و « آلتاها » و ساحل اقيانوس اطلس در آمريكاي شمالي را به نام يكي از افسران خود موسوم به جيمز ادوارد اولتورپ J.E.Oglethorpe صادر كرد و اين منطقه وسيع و مثلث شكل كه از هزاران سال پيش از آن محل سكونت چند قبيله متمدن بومي ( اصطلاحا سرخپوست ) بود توسط مالك انكليسي آن به يك مهاجر نشين انگليسي تبديل شد و به نام جورج دوم پادشاه انگلستان « جورجيا » ناميده شد كه اينك يك ايالت آمريكا را تشكيل مي دهدو جيمي كارتر رئيس جمهوري پيشين آمريكا از اين ايالت است. جيمز ادوارد پس از دريافت فرمان ، با چند انگليسي به قاره آمريكا رفت و در محلي كه امروز شهر « ساوانا » است مستقر شد و بناي جنگ با سرخپوستان و اخراج آنان از اراضي نياكانشان گذارد و .... با وجود اين ، پنج سال پس از ورود جيمز ادوارد به جورجيا ، شمار مهاجران انگليسي از 1100 تن تجاوز نكرده بود. در اين زمان ، ديگر لزومي به فرستادن اجباري زندانيان و بدهكاران به تقصير از انگلستان به آمريكا نبود و براي مهاجرت ، به حد كافي داوطلب آزاد كه عمدتا ار بيكاران بودند وجود داشت. اتلانتا يكي از شهرهاي جورجيا كه اراضي آن اينك گرانتر از نقطه ديگر دنيا جز توكيو است در آن زمان با زور از چنگ سرخپوستان خارج گرديد. نخستين ديپورت در تاريخ ايالات متحده نهم ژوئن 1628« توماس مورتون » كه از انگلستان به آمريكاي شمالي مهاجرت كرده بود و در منطقه ماساچوست به كار خريد و فروش پرداخته بود به عنوان « مهاجر نامطلوب » از آمريكا دي پورت ( اخراج ) شد. در آن زمان از استقرار انگليسي ها در شمال آمريكا ، تنها 21 سال مي گذشت . جرم توماس مورتون فروش تفنگ به بوميان ( سرخپوستان ) بود . وي به جاي پول از سرخپوستان پوست ( خز ) دريافت مي كرد. دستبابي سرخپوستان كه عده آنان صدها برابر مهاجران بود اكيدا ممنوع بود ، زيرا تنها امتياز و برتري مهاجران انگليسي بر سرخپوستان و حفظ سلطه بر ايشان « تفنگ » بود كه مقامات انگليسي مايل نبودند به دست سرخپوستان افتد. سرخپوستان عمدتا از طريق فرانسويان كه با آنان مناسبات حسنه داشتند ، تفنگ به دست آوردند. اخراج موتورن ، به صورت نوعي مجازات در آمريكا در آمده است كه از آن به عنوان « دي پورت » خارجيان ساكن اين كشور استفاده مي شود ؛ و گاهي هم حربه تهديد. اجاره و لغو اجاره هنگ كنگ در يك روز، و به فاصله 99 سال دولت انگلستان كه منطقه هنگ كنگ را در جريان جنگ با چين معروف به جنگ ترياك تصرف كرده بود نيم قرن بعد از اين عمل، به فكر توسعه خاك اين منطقه اشغالي افتاد و براي اين كه وضعيت را از صورت اشغال نظامي خارج سازد، هنگ كنگ و اراضي اطراف آن را نهم ژوئن سال 1899 از دولت وقت چين 99 ساله اجاره كرد. دولت چين در آستانه انقضاي مدت اجاره به انگلستان اخطار كرد كه هنگ كنگ را تخليه كند. از آنجا كه چين نوين، ديگر آن چين مفلوك قرن 19 و پيش از اكتبر 1949 نبوده و از ظرفيت نظامي و اقتصادي وسيع و وحدت كامل بر خوردار است انگلستان تسليم شد و هنگ كنگ به دامان مادر باز گردانده شد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام : دكتر نوشيروان كيهاني زاده 3 لینک به دیدگاه
آريائي 767 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 خرداد، ۱۳۸۹ اخراج 25 هزار مهندس و كارگر از جنرال موتورز كمپاني جنرال موتورز آمريكا كه روزگاري پايه قدرت و شهرت جهاني اين كشور بود هفتم ژوئن 2005 اعلام داشت كه براي جلوگيري از زياندهي بيشتر و افزايش قرض، تعدادي از كارخانه هاي خود در آمريكاي شمالي را تعطيل و 25 هزار تن از كارگران و مهندسان آنها را برکنار خواهد كرد. اين كمپاني همچنين اعلام كرده بود كه با همان هدف، مزاياي مابقي كاركنان خود به ويژه مزاياي بيمه درماني آنان را كاهش خواهد داد. قبلا گزارش مطبوعات نشان مي داد كه ميزان فروش اتومبيلهاي ساخت كمپاني جنرال موتورز در ايالات متحده به طور متوسط تا 20 درصد پايين آمده است و مجبور است اتومبيلهايي را كه روي دستش مانده با تخفيف بفروشد. اين وضعيت احتمالا به دليل رقابت با كارخانه هاي اتومبيلسازي ژاپن و آلمان بوده است. برخي ديگر از رويدادهاي 9 ژوئن 68: نرون امپراتور روم كه به خشونت معروف بوده است خودكشي كرد. 1815: كنگره وين در اين روز استقلال هلند ، بلژيك و لوكزامبورگ را تضمين كرد و مقرر داشت كه اين سه كشور همسايه باهم متحد باشند. در همين جلسه بي طرفي كشور سويس نيز تضمين شد و بخشي از غرب لهستان به آلمان داده شد. 1822: چارلز گرام مخترع دندان مصنوعي اين اختراع خود را به ثبت داد. 1898: در جريان جنگ آمريکا (دولت واشنگتن) با دولت اسپانيا بر سر کوبا، تفنگداران دريايي آمريکا وارد کوبا شدند که پايگاه نظامي آمريکا در گوانتانامو (کوبا) يادگار همان زمان است. 1936: ( 1315 ) : دولت وقت ايران سواد آموزي اجباري سالمندان 18 تا 40 ساله را به اجرا گذارد. 1940: به علت از پاي درآمدن فرانسه در اروپا ، سوريه و لبنان ــ دو سرزمين تحت الحمايه آن در خاور ميانه به تصرف انگلستان درآمدند. 1999: ميان ناتو و يوگوسلاوي آتش بس برقرار شد. جنگ طرفين بر سر كوزوو بود كه يوگوسلاوي حاضر به تخليه آن شده بود. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام : دكتر نوشيروان كيهاني زاده 3 لینک به دیدگاه
آريائي 767 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 خرداد، ۱۳۸۹ زادروز فخرالدين ابراهيم دهم ژوئن (بيستم خرداد) زادروز فيلسوف ايراني، صوفي و عارف بزرگ فخرالدين ابراهيم است كه در سال 1213 ميلادي در نزديكي شهر همدان به دنيا آمد و راه مولوي را ادامه داد. فخرالدين كه 76 سال عمر كرد بر افكار بسياري از فلاسفه پيش از خود تفسير نوشت، از جمله بر عقايد «ابن عربي». لمعات يكي از تاليفات اوست. وی شعر نیز می سرود. در قلمرو دموکراسي سال 2008 و دو ماه پیش از تشکیل کنوانسیون حزب دمکرات آمریکا جهت تعیین نامزد حزب در انتخابات نوامبر آن سال ریاست جمهوری ، جو بایدن سناتور ایالت دلیور (دلور) و یکی از داوطلبان نامزدی آن حزب گفته بود که با تجربه و آگاهی اندک «باراک اوباما» که (یک وکیل قضایی در شیکاگو بود) از سیاست خارجی، تاریخ تحولات گیتی و مسائل جهانی اگر انتخاب شود آمریکا در هرگونه بحران جهانی آسیب فراوان خواهد دید و با توجه به روند وضعیت جهان، او (بایدن) یقین دارد که وقوع یک بحران شدید نزدیک است و .... کنوانسیون حزب دمکرات در ماه آگوست برگزار شد. برپایه اظهارات جو بایدن (کاتولیک ایرلندی تبار و تنها سناتور آمریکایی که بر سر قبلا طاس خود موی کاشته است) همان زمان یک کاریکاتوریست آمریکایی کاریکاتور بالا را ترسیم کرده بود که توسط سندیکای مربوط توزیع شد و همزمان در بیشتر روزنامه های آمریکا به چاپ رسید. با وجود این انتقاد شدید و به تامل وادارکردن آمریکاییان در دادن رای، وی بعدا با اشتیاق تمام پذیرفت که معاونت «اوباما» را برعهده گیرد! و اینک نه تنها معاون ریاست جمهوری است بلکه «امین حضور» اوباما، و در هر مراسمی در کنار او دیده می شود که قبلا در مورد معاونان ریاست جمهوری آمریکا دیده نشده بود. شبکه های تلویزیونی آمریکا (که مالکیّت و مدیریّت آنها روشن است) دقیقا معلوم نیست به چه دلیل و طبق چه نقشه ای «اوباما» را در انتخابات نوامبر 2008 به پیروزی رسانیدند و هنوز هم بگونه ای بی سابقه برایش تبلیغ می کنند مثلا در ژوئن 2009 هنگامی که در کشور سعودی بود اورا «مسلمان زاده» و زمانی که از مصر دیدن می کرد یک «آفریقایی تبار کنیایی» و در جریان دیدار از آلمان یک ژرمن تبار (آرین ـ سفید پوست اصیل!) معرفی کردند که می دانیم تبلیغات رادیو تلویزیونی ـ سخن پراکنی و «حرف» است و نباید پایه بر «حرف» گذارده شود. برخی از رسانه ها و بویژه وبلاگها که بدهکار مقامات نیستند در چند روزی که به دهم ژوئن 2009 ختم شد ضمن درج کاریکاتور مورد بحث (که در بالا آمده است) این سئوال را مطرح کرده اند: آیا جو بایدن هنگام گام برداشتن و یا ایستادن پشت سر اوباما اظهارات سال گذشته خودرا درباره او بیاد می آورد؟!. این چه اشتیاقی است که فرد برای دست یافتن به مقام، همه اصولی را که قبلا به آنها معتقد بود زیر پا می گذارد. آیا دمکراسی واقعی این است که می بینیم؟!. ساير ملل درباره كائنات امانوئل وليكوفسكي نويسنده اي كه درباره كائنات، پيدايش «ونوس» و احتمال برخورد ستارگان با يكديگر كتاب نوشته و عقايد تازه اي در اين زمينه ها بيان داشته است دهم ژوئن سال 1895 به دنيا آمد. وي در كتاب معروف خود «ورلدز اين كاليژن» نوشته است كه «ونوس» از داخل سياره مشتري بيرون جهيده است. انتشار انگيزه هاي قتل پادشاه صربستان و همسر او در كاخ بلگراد پادشاه مقتول ده روز پس از قتل پادشاه صربستان، جزئيات اين رويداد انتشار يافت، از اين قرار: چند سرهنگ ارتش صربستان با يك هنگ سرباز سي ام ماه مه سال 1903 در ساعات شب به كاخ الكساندر اوبرنويچ اول پادشاه وقت صربستان حمله بردند و او و همسرش «دراگا» را كشتند. الكساندر با محافظانش تا ساعت 4 بامداد مقاومت كرده بود. با قتل الكساندر دودمان اوبرنويچ منقرض شد و سلطنت به دودمان كارا (قره) جورجويچ (جورج سياه ) انتقال يافت. ميلوخ اوبرنويچ و جورج سياه از قهرمانان استقلال صربستان و كرواسي و اخراج عثمانيان از اين دو سرزمين بودند كه به همين سبب حكومت اين سرزمين ها يكي پس از ديگري به خاندان آندو داده شد. براي كودتاي نظامي سي ام مه 1903 بلگراد علل متعدد نوشته اند از جمله: ــ ازدواج الكساندر با «دراگا» كه «سرهنگ ماشين» فرمانده كودتا برادر شوهر سابق «دراگا» بود و هم او بود كه ضمن حمله، نخست «دراگا» را كشت. ــ تعليق قانون اساسي از سوي الكساندر به خواست محافظه كاران كه باعث خشم روشنفكران و افسران پايين تر از ژنرال شده بود. ــ دو دوزه بازي كردن الكساندر اول با روسيه، كه روسيه خود را برادر بزرگ و بزرگ خانواده اسلاوها مي دانسته و به خود حق مداخله در امور آنان را مي داده است. ــ بي اعتنايي الكساندر كه هنگام مرگ بيش از 27 سال نداشت به توصيه هاي سران ارتش. ــ رقابت پنهاني خانواده قره جورجويچ كه حكومت را حق خود مي دانست با خانواده اوبرنويچ . برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام : دكتر نوشيروان كيهاني زاده 1 لینک به دیدگاه
آريائي 767 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 خرداد، ۱۳۸۹ رئيس فراكسيون سوسياليست ها در پارلمان ايتاليا ربوده و مقتول شد ماتئوتي گياكومو ماتئوتي رئيس فراكسيون سوسياليستها در پارلمان ايتاليا در پي انتقاد شديد از اظهارات موسوليني رئيس وقت دولت ايتاليا روز 10 ژوئن 1924 در راه خانه اش ربوده شد و جسد او سه روز بعد در خارج از شهر به دست آمد. اختلاف نظر او با موسوليني از زماني آغاز شد كه موسوليني به دفاع از آن دسته از صاحبان صنايع سخن گفته بودكه در كارشان موفق و در پيشرفت ايتاليا و قدرتمند كردن آن موثر بوده اند. ماتئوتي گفته بود كه اين حمايت موسوليني باعث افزون شدن ظلم اين جماعت به كارگران و اسثتمار هرچه بيشتر آنان مي شود. در پي كشف جسد ماتئوتي ، سوسياليست ها با برگزاري تظاهرات خواهان بركناري موسوليني شدند ، ولي پادشاه ايتاليا قبول نكرد كه موسوليني در آن قتل دست داشته و پيشنهاد بركناري وي را رد كرد. اديب شيشکلي: «ناسيوناليسم عربي» تنها راه نجات اعراب از سلطه بيگانه است شيشکلي اديب شيشكلي مرد نيرومند وقت سوريه 10 ژوئن 1952 در واكنش به ادعاي وارده به ملك طلال پادشاه اردن كه به بيماري رواني دچار شده است! اعلام كرد كه اين ادعا ساخته و پرداخته دولت انگلستان است كه مي خواهد او را كه مخالف وحدت عراق و اردن است از سلطنت معزول كند (شيشکلي اين مطلب را زماني بيان داشت که هنوز ملک طلال به بهانه بيماري رواني برکنار نشده بود. طلال چند روز پيش از اعلام اين مطلب به سفارت انگلستان در پاريس رفته بود و به سران دولت لندن دشنام داده و آنان را استعمارگر خوانده بود). شيشكلي در اظهارات دهم ژوئن خود افزوده بود: دولت لندن از بيم تكرار كودتاي مصر در كشورهاي عربي تحت نفوذ خود، نقشه وحدت عراق و اردن و ايجاد يك فدراسيون عربي را در منطقه كشيده است و چون با اجراي اين نقشه لندن امنيت، استقلال و تماميت سوريه به مخاطره خواهد افتاد، وي دست روي دست نخواهد گذارد، و به هر اقدام ضد انگليسي از جمله بكار بردن نيروي مسلح متوسل خواهد شد. شيشكلي راه نجات اعراب از سلطه بيگانه و هرگونه استثمار را در پيش گرفتن يك ناسيوناليسم واقعي عربي پيشنهاد کرد - ناسيوناليسمي كه يك و يا چند فرد نتوانند آن را بربايند، صاحبش شوند و احيانا وجه المصالحه قرار دهند. مقاله نيويورك تايمز درباره همكاري اياد علاوي با «سيا» و بمب گذاري عوامل او در عراق اياد علاوي «جي. برينكلي» هشتم ژوئن 2004 در نيويورك تايمز نوشت: چند مامور سابق «سيا» به او گفتند كه اياد علاوي كه از سوي شوراي حاكميت منصوب آمريكا در عراق به سمت نخست وزير موقت اين كشور تعيين شده است سازماني را در تبعيد اداره مي كرد كه اوايل دهه 1990 تحت نظارت «سيا» به قصد سرنگوني صدام حسين گروهي را به بغداد فرستاده بود تا خرابكاري و بمب گذاري كنند و اين افراد اعزامي از طريق شمال عراق وسائل منفجره و اتومبيل انفجاري به بغداد قاچاق كرده بودند، ولي اين خرابكاري ها نتوانست به حكومت صدام آسيب بزند. علاوي تحت فشار «برمر» فرماندار آمريكايي عراق بر شوراي حاكميت به نخست وزيري منصوب شد. برينكلي ضمن بردن نام اين ماموران سابق سيا اضافه کرده بود كه اين خرابكاري ها بين سالهاي 1992 تا 1995 صورت گرفت. اين ماموران محل خرابكاري ها را بيان نداشتند ولي در آن زمان پليس عراق چند مورد بمب گذاري از جمله انفجار سينما و اتوبوس مدرسه را گزارش كرده بود كه تلفات سنگين داشتند. رابرت بائر مامور سابق سيا به برينكلي گفته بود كه انفجار پرتلفات اتوبوس مدرسه در بغداد كه به مرگ چندين كودك انجاميد كار عوامل «علاوي» بود و در اين زمينه «كنت پولاك» تحليلگر سيا اظهارداشت كه دزد را فرستاده بودند تا دزد را بگيرد. اين ماموران به برينكلي گفته بودند كه «علاوي» در مبارزه با صدام نظري متفاوت از احمد چلبي داشت و به همين لحاظ هم بود كه علاوي مورد علاقه و اعتماد «سيا» و بيشتر آژانسهاي اطلاعاتي آمريكا قرار گرفته بود، و چلبي تنها مورد اعتماد وزارت دفاع آمريکا!. چلبي از سال 1991 و علاوي از 1992 با «سيا» همكاري مي كردند. سازمان سيا از كار كردن با علاوي راضي تر بود زيرا كه وي قبلا از عناصر با نفوذ حزب بعث بود، در امور امنيتي مهارت و در داخل عراق نيز با عده اي ارتباط داشت ولي چلبي فاقد اين امتيازات بود. همكاري علاوي با ماموران امنيتي دولت عراق از زماني آغاز شده بود كه در انگلستان تحصيل طب مي كرد و از وضعيت دانشجويان عراقي براي دولت بغداد گزارش تهيه مي كرد و جاسوس آنان بود. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام : دكتر نوشيروان كيهاني زاده 1 لینک به دیدگاه
آريائي 767 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 خرداد، ۱۳۸۹ قطعنامه ژوئن 2004 شوراي امنيت درباره عراق و پيش بيني هايي كه درستي آنها ثابت شد تفسيرها درباره قطعنامه 32 ماده اي مصوب هشتم ژوئن 2004 شوراي امنيت مربوط به عراق حاكي از آن بود كه اين قطعنامه كه چهار بار هم مورد اصلاح عبارتي قرار گرفته بود كارآيي نخواهد داشت و رويدادهاي بعدي ثابت خواهد كرد كه وضعيت را در عراق تغيير نخواهد داد و مسائل همچنان پيچيده تر و بغرنج خواهند شد زيرا كه حسن نيّت در تنظيم آن وجود نداشته است. اصحاب نظر در همان زمان (روزهاي اول و دوم پس از تصويب قطعنامه) گفته بودند اين قطعنامه كه برغم اداي چند دولت به مخالفت، به آساني خوردن آب به اتفاق آراء از تصويب گذشت به دولت موقّت عراق و وضعيت اين كشور كه بدون مجوز سازمان ملل به اشغال نظامي در آمده است مشروعيت و اعتبار بخشيده! و به همين نسبت در چشم جهانيان از اعتبار سازمان ملل كاسته شده است. به باور اين اصحاب نظر كه ديدگاه آنان در رسانه ها منعكس شده بود، اين قطعنامه همچنين يك بار ديگر ثابت كرده است كه سران دولتها خيلي سريع و آسان به سازش مي رسند و اين سازش ربطي به خواست و عقيده و همچنين انتظار ملتهايشان ندارد. بنابراين، اين انتقاد قديمي يك بار ديگر مطرح مي شود كه سازمان ملل در حقيقت «سازمان دولتها» است. طبق اين قطعنامه، اختيارات دولت موقت عراق تنها در اداره نيروهاي امنيتي عراق است و اجازه اظهار نظر درباره عمليات نظامي آمريكا و وتوي آنها را ندارد. در قطعنامه آمده است كه ماندن و رفتن نيروهاي خارجي (در آن زمان 138 هزار آمريكايي و 25 هزار نظامي بيگانه ديگر) منوط به خواست دولت عراق است. در تفسير اين ماده از قطعنامه، اصحاب نظر عموما گفته بودند كه اين جمله براي راضي كردن افكار عمومي بوده و گرنه در عمل، دولت بغداد بدون اشاره واشنگتن خروج نيروها را تقاضا نخواهد كرد و تازه، خروج نيروي نظامي به دلايل لجستيك، سريع و فوري نيست و خروج كامل آن ماهها و بلكه سالها طول مي كشد. به علاوه، آمريكا به عراق نرفته است كه خارج شود. دولت آمريكا از نيمه اول قرن بيستم و به ويژه از زمان جنگ جهاني دوم برنامه داشت كه جاي انگلستان را در خاورميانه حساس و نفتخيز بگيرد و در عراق كه مركز آن است استقرار يابد. بهانه تراشيدن براي ماندن آمريكا در عراق كاري بسيار آسان خواهد بود. فرانسه، آلمان، و كانادا اين را مي دانستند كه در اين قطعنامه تعهدي براي اعزام نيرو به عراق و شريك آمريكا شدن نسپردند. امروزه (ژوئن 2004) در عراق، آمريكا با گروههاي غير دولتي مقاومت درگير است اما در آينده مدعّيان نيرومندتر و علني تري خواهد داشت كه «دولت» و نيرومند خواهند بود. روسيه شريك نظامي آمريكا در عراق نشد زيرا كه در آينده يكي از اين مدعيان بالقوه خواهد بود. اين مفسران پيش بيني كرده بودند كه آمريكا در افغانستان خواهان شريك است و ناتو را وارد مسائل اين سرزمين خواهد كرد تا روسيه، چين و هند قبل از هرگونه اقدام درقبال افغانستان تجديد محاسبه و تامل كنند. رويدادهاي از ژوئن 2004 تا ژوئن 2007 نشان داد كه اين پيش بيني ها درست بوده است؛ ناتو وارد افغانستان شده ولي شمار نيروهاي آمريكا در عراق افزايش يافته، دولتهاي بزرگتر (ايتاليا و ...) به مشاركت نظامي خود در عراق پايان داده و مسائل در عراق چنان پيچيده شده كه زمينه را براي ماندن آمريكا در آنجا هموارتر ساخته است. اعلان جنگ به فساد در قاره آمريکا! که نتيجه اش روي کار آمدن چپ ها بود دهم ژوئن 2004 وزيران 34 كشور عضو سازمان كشورهاي قاره آمريكا در پايان اجلاس دو روزه خود در شهر«كيتو» به فساد اداري در اين منطقه از جهان اعلان جنگ دادند. اين وزيران در نشست خود پذيرفتند كه وجود فساد اداري و لانه كردن آن در سازمانهاي دولتي و غير دولتي آمريكاي لاتين از رشوه و پارتي بازي تا اختلاس، جعل و كلاهبرداري رشد اقتصادي آمريكاي لاتين را مانع شده، دمكراسي را آبكي و ضعيف ساخته و عوام الناس را ناراضي و نوميد كرده به گونه اي كه هركس آرزوي مهاجرت از وطن را دارد. در پي همين اجلاس، كار فساد زدايي آغازشد و چهره آمريكاي لاتين سريعا در حال عوض شدن است. اين وزيران در اعلاميه آن روز خود راه حل مسئله را درضربتي و فعالتر كردن دستگاههاي قضايي، ايجاد دادگاههاي ويژه و اختصاصي مبارزه با فساد اداري به منظور پس گرفتن پولهاي به دست آمده از آن و طرد افراد نا صالح دانسته و تاكيد بر استرداد مجرمين مربوط كه به كشورهاي ديگر پناه مي برند کرده بودند و در عين حال تاکيد کرده بودند كه گماردن افراد غير واجد شرايط به سمتهاي اداري باعث بسط فساد مي شود. مرور زمان نشان داد که در سه سال پس از نشست کيتو (سالهاي 2004 تا 2007)، در هر انتخاباتي که در اين منطقه صورت گرفت چپ ها پيروز شدند، دولتهاي ضد فساد روي کار آمدند و منطقه به سوي نوعي نظام سوسياليستي پيش مي رود. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام : دكتر نوشيروان كيهاني زاده 1 لینک به دیدگاه
آريائي 767 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 خرداد، ۱۳۸۹ تاريخ از نگاهي به تصوير مقايسه عكسها نهم ژوئن 2004 برخي روزنامه ها عكس پوتين و بوش را كه روز پيش از آن در جورجياي آمريكا برداشته شده بود در كنار عكس گورباچف و ريگن مربوط به دهه 1980 چاپ كرده و به طنز نوشته بودند : تاريخ تكرار مي شود!. اين دو عكس، سران دو كشور را در ژستي مشابه نشان مي دهد و زير نويس كوتاه آن يك دنيا معني دارد. برخي ديگر از رويدادهاي 10 ژوئن 1580: « لويس واز دو كاموس» شاعر ملي پرتغال ( همانند فردوسي ما ) در گذشت. 1610: مهاجران هلندي در مانهتان ( شهر نيويورك ) مستقر شدند و آن را نيو آمستردام ناميدند. بعدا انگليسي ها اين منطقه را از دست هلندي ها خارج ساختند. 1793: در جريان انقلاب فرانسه، در پي دستگيري سران ژيريدن ها (ميانه روها) قدرت به دست ژاكوبن ها (تندروها) و از جمله ربسپير افتاد، دوران بازداشت و اعدام (عصر وحشت) آغازشد كه مآلا به شكست و پايان يافتن انقلاب انجاميد. 1801: ليبي ( حكومت طرابلس ) به دولت وقت امريكا كه حاضر به پرداخت پول مورد مطالبه ( باج دريايي ) نبود اعلان جنگ داد. 1848: خط تلگراف نيويورك به شيكاگو بكار افتاد. 1989: در جریان جنگ دولت واشنگتن با اسپانیا که باعث ظهور امپریالیسم آمریکا شد نیروهای این کشور در جزیره کوبا پیاده شدند. 1916: به تحريك انگليسي ها كه نسبت به سرزمين هاي عربي نظر داشتند مخالفت سران عرب با سلطه عثماني علني شد. 1940: روزولت رئیس جمهور ایالات متحده که در انتظار فرصت برای ورود به جنگ جهانی دوم بود و زمینه سازی می کرد سیاست ها و رفتار دولت وقت ایتالیا را مورد انتقاد قرارداد و توسعه طلبانه و تجاوزکارانه خواند. 1940: نيروهاي ژنرال اروين رومل در جريان تصرف فرانسه به درياي مانش رسيدند و با از پاي درآمدن فرانسه در اروپا ، سوريه و لبنان ــ دو سرزمين تحت الحمايه آن در خاور ميانه به تصرف انگلستان درآمدند. در همين روز از همين سال نروژ نيز خود به آلمان تسليم كرد. 1946: جمهوري ايتاليا تاسيس خود را رسما اعلام داشت. 1967: جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل که ضمن آن اسرائیل صحرای سینا، غزه، غرب رود اردن، بیت المقدس شرقی و جولان را تصرف کرده بود از بيم مداخله شوروي پايان يافت پایان یافت. این جنگ که در آن 9 دولت عربی شرکت کرده بودند بر وخامت مسئله و اسرائیل افزود. 1976: كميسيون ويژه سناي آمريكا (معروف به راكفلر) يازدهم ژوئن 1976 اعلام كرد كه «سيا» از وظايف خود تجاوز كرده و 3 هزار پرونده براي آمريكائيان تشكيل داده است. طبق قانون تاسيس، سيا براي جمع آوري اطلاعات در باره فعاليت خارجيان به وجود آمده است و امنيت داخلي از وظايف «اف. بي. آي.» است. اين اتهام در دوران حكومت جورج بوش (پسر) به اف بي آي و ساير سازمانهاي امنيت آمريكا وارد آمده است كه برغم اصول قانون اساسي به استراق سمع و اموري از اين قبيل در آمريكا دست زده اند. پس از انتشار گزارش كميسيون راكفلر (گزارش ژوئن 1976)، فعاليت هاي «سيا» در مورد اتباع آمريكا محدود شد. 2000: حافظ اسد ژنرال هوايي پيشين و رهبر سوريه كه دولتمردي بسيار باهوش شناخته شده بود در 70 سالگي درگذشت و بعدا پسرش، بشار، كه يك پزشك است به رياست كشور سوريه انتخاب شد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام : دكتر نوشيروان كيهاني زاده 1 لینک به دیدگاه
آريائي 767 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 خرداد، ۱۳۸۹ نگاهي کوتاه به انديشه هاي برلينگوئر ، مردي كه به برژنف « نه » گفت برلينگوئر «انريكو برلينگوئر» كه 12 سال بر حزب كمونيست ايتاليا رهبري كرد دراين روز در سال 1984 درگذشت . وي يك اشراف زاده بود كه از جواني ماركسيسم را راه نجات بشر تشخيص داده و به حزب كمونيست ايتاليا پيوسته بود. پدر بزرگ وي ناشر روزنامه و پدرش از آشنايان « پالميرو تولياتي » كمونيست برجسته ايتاليا بود و چون فرزندش را شيفته ماركسيسم يافت به جاي ايجاد سد در برابر او ، وي را نزد تولياتي برد و وبه او معرفي كرد. برلينگوئر براي مطالعه ماركسيسم و اطلاع از تجربه شوروي در اين زمينه به مسكو رفت و در بازگشت مسئول سازمان جوانان حزب كمونيست ايتاليا شد وي معتقد بود كه اگر اشتياق به يك ايدئولوژي از جواني در يك فرد تقويت نشود ، بعدا به سهولت مي توان راه او را تغيير داد. وي در كنگره هاي احزاب كمونيست هيچگاه تسليم نظر ديگران مبني بر رد سوسيال دمكراسي نشد و بر اين اعتقاد خود كه نمي توان فرهنگ ملي را نا ديده گرفت پاي فشرد . اوعقيده داشت كه بناي سوسياليسم در هر كشور متفاوت است و بستگي به فرهنگ ملي و شرايط زندگي دارد و نمي توان يك الگو را براي همه ملل بكار برد. برلينگوئر كه در سال 1972 دبير كل حزب كمونيست ايتاليا شده بود در كنگره احزاب كمونيست در مسكو كه باطنا براي تقبيح چين برگزار شده بود در برابر برژنف ايستاد و به او به وضوح « نه » گفت . برلينگوئر در همين اجلاس نظر تازه اي مطرح كرد و گفت: تا زماني كه يك حزب ازحوزه سوسياليسم خارج نشود نمي توان آن را از اين جرگه خارج كرد . احزاب بايد استقلال فكر و عمل داشته باشند تا از انتقاد و شكست دور بمانند . نفوذ در تصميمگيري هاي احزاب باعث شكست آنها و در نتيجه شكست كمونيسم خواهد شد. مفسران رسانه ها بلافاصله اين اظهارات برلينگوئر را پيدايش كمونيسم اروپايي عنوان دادند. برلينگوئر كه درستي افكار او اينك آشگار شده است از سركوب روشي كه حزب كمونيست چك اسلواكي به رهبري دوبچك در نيمه دهه 1970 در پيش گرفت انتقاد كرده و گفته بود كه اين عمل نقطه پايان بر « كمونيسم چك اسلواكي » است. وي كمونيست كردن افغانستان را هم عملي غير منطقي خوانده و گفته بود : افغانها آخرين ملتي در روي زمين خواهند بود كه ممكن است سوسياليسم را بپذيرند . يك كشور مي تواند دولت و يا رهبر كمونيست داشته باشد به اين شرط كه اين رهبر و دولت در صدد پياده كردن اجباري نظام كمونيستي برنيايند. برلينگوئر نوشته است كه ماجراي شيلي و بر اندازي « آلنده » بيش از هر رويداد ديگر او را متاثر و با توجه به ادامه سياست ضد سوسياليستي آمريكا، نگران آينده چنين جنبش هايي ساخته است . من يك نويسنده ام ، نه سياستمدار ، من هرچه را كه ببينم و احساس كنم مي نويسم و نه به خاطر پول و مقام فوگارد «آتول فوگارد Athol Fugard» نويسنده اي كه همه تلاش خود را در راه حذف هرگونه تبعيض از زندگي بشر بكار برده است 11 ژوئن سال 1932 در جمهوري فدرال آفريقاي جنوبي به دنيا آمد. معروفترين كتاب او « گره خون » عنوان دارد كه شرح مظالم نظام اقليت سفيد پوست آفريقاي جنوبي نسبت به رنگين پوستان است. بيشتر كارهاي « فوگارد » نمايشنامه است . نوشته هاي او انعكاس واقعيات زندگاني روزمره است. هرزمان كه در مراسمي فوگارد را به عنوان نويسنده بزرگ معرفي كرده اند گفته است كه هيچ بزرگي در خود نمي بيند، جز اين كه مهارت او در توصيف حقايق از شماري ديگر از مردم عادي بيشتر است. فوگارد يك بار در برابر قاضي ژريم آرپاتيد در دفاع از خود گفته بود كه او يك نويسنده است ، نه يك سياستمدار كه براي نوشتن و گفتن هزار ملاحظه داشته باشد و مواظب مقام و پول خود باشد و اضافه كرده بود : من هرچه را كه ببينم و احساس كنم به رشته تحرير مي كشم ، نه به خاطر پول و مقام ومصلحت اين و آن ؛ تنها براي ارضاي خودم ، و بيان مشاهدات و انعكاس احساس و عواطف و اعلام فكر و نظر توطئه نيست و جرم نمي تواند باشد ، بنا براين من خلافي مرتكب نشده ام كه از خود دفاع كنم . من هرگز به قلم و حق خيانت نمي كنم ، پاي بر احساس خود نمي گذارم ، لب فرو نمي بندم و قلم بر زمين نمي گذارم. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام :دكتر نوشيروان كيهاني زاده 1 لینک به دیدگاه
آريائي 767 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 خرداد، ۱۳۸۹ زادروز فيزيكداني كه لايه اوزون را كشف كرد Ch. Fabri «شارل فابري» فيزيكدان فرانسوي كه لايه هاي اوزون را كشف كرد 11 ژوئن سال 1867 به دنيا آمد و 78 سال عمر كرد. وي ضمن مطالعه مبحث نور ، متوجه اين لايه ها در جو بالاي زمين شد . آلايندگان در اين لايه ايجاد تغييرات زيان آور مي كنند كه يكي از آنها گرم شدن خارج از قاعده محيط زيست است. روزي كه شهر تروا به دست يونانيان ويران شد تصوير «اراتوس تنس» طبق برآورد «اراتوستنس» رياضيدان، جغرافيدان و فضاشناس يوناني تبار و محاسبات تقويمي قرون معاصر، شهر تروا يازدهم ژوئن سال 1184پيش از ميلاد به دست يونانيان ويران شد. يونانيان اواخر آوريل (48 روز پيش از تکميل ويراني) وارد اين شهر شده بودند. «هومر» شاعر نابيناي يونان باستان در «ايلياد» به توصيف جنگ افسانه مانند تروا (ربوده شدن هلن دختر اسپارتي به اين شهر، در اسارت «پاريس» تروايي قرار گرفتن او و ...) پرداخته است. همر شهري كه تخريب آن در اين روز تکميل شد هفمتين شهري بود كه هريك پس از ديگري در همان محل و بر روي ويرانه هاي يكديگر در شمال غربي آناتولي (تركيه آسيايي) ــ نه چندان دور از رود گرانيكوس (محل نخستين جنگ اسكندر با ايران) و تنگه داردانل ــ ساخته شده بودند كه اينك به «حصار ليك» معروفند. طبق مطلبي كه بر يك سنگ مرمر باقي مانده از آن زمان حك شده است، ويران شدن تروا در سال 1208 پيش از ميلاد و به روايت هرودوت 1250 سال پيش از ميلاد مسيح و با تاكتيك خاص و خدعه (داستان برجاي گذاردن اسب چوبي كه چند نظامي در شكم آن پنهان شده بودند و ...) اتفاق افتاده بود. با وجود اين، مورخان و باستانشناسان سال 1184 پيش از ميلاد را دقيق تر مي دانند. تروا از سال 547 پيش از ميلاد كه كوروش بزرگ بر دولت ليدي غلبه كرد در قلمرو ايران قرار گرفته بود و اين منطقه حدود دو قرن توسط يك ساتراپ (استاندار) ايراني اداره مي شد. در اكتشافات يك باستانشناس آلماني در سال 1870 ديوارهاي سنگي آخرين شهر تروا از زير خاك خارج شد (عكس پايين) ديوارهاي سنگچين تروا برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام :دكتر نوشيروان كيهاني زاده 1 لینک به دیدگاه
آريائي 767 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 خرداد، ۱۳۸۹ بولگانين و سرانجام سوسياليسم شوروي نيكلاي بولگانين كه در دهه 1950 سه سال رئيس شوراي وزيران ( نخست وزير ) شوروي بود 11 ژوئن 1895 در شهر گورگي روسيه به دنيا آمده بود. او كه يك مهندس صنايع بود از جواني وارد حزب كمونيست شد . بعدا شهردار مسكو ، وزير دفاع شوروي و معاون نخست وزير اين كشور شد. استالين وي را وارد دفتر سياسي حزب كمونيست كرد و خروشچف به دلايلي كمك كرد كه بولگانين برجاي مالنكف ( كه پس از مرگ استالين ، نخست وزير شوروي شده بود ) بنشيند و از1955 تا 1958 در اين سمت باقي بماند. خروشچف كه دبير كل حزب حاكم بود به همان گونه كه بولگانين را آورده بود با انتقاد هاي پي در پي ، وي را بركنار كرد و بولگانين بسال 1975 درگذشت. مكاتبه 12 ژانويه 1958 بولگانين با آيزنهاور سندي جالب است. بولگانين در نامه خود اشاره كرده بود ؛ در حالي كه شوروي سر جنگ با آمريكا ندارد ، نمي داند كه چرا آمريكا همچنان به تقويت نظامي و يارگيري بر ضد آن ادامه مي دهد و آيزنهاور پاسخ داده بود كه پيمان دوستي شوروي با چين كه روي هم يك سوم جمعيت جهان را تشكيل مي دهند هر دولت ديگري را هم كه جاي آمريكا باشد نگران مي كند و تا اين نگراني وجود داشته باشد افزايش آمادگي دفاعي اجتناب نا پذير است. رهبران شوروي از زمان مالنكف به بعد ، تنها شعار سوسياليستي مي دادند و در تكميل بناي آن در شوروي كاري انجام نمي شد . همين رفتار آنان سرانجام به ويران شدن بناي نيمه تمام سوسياليسم شوروي انجاميد و ظاهرا تلاش پي گيري هم براي جمع آوري مصالح باقيمانده از بناي ويران سوسياليسم اين كشور براي استفاده در ساختن يك بناي تازه در جريان نيست. خودسوزي روحاني بودايي در ملاء عام در سايگون و نتايج آن - برخي از تفسيرها در اين زمينه «نگو دين ديم» رئيس وقت ويتنام جنوبي يك كاتوليك بود و دولت او با اكثريت بودايي ميانه خوبي نداشت و اعتراض آنان را باخشونت پاسخ مي گفت و اين در حالي بود كه درگيري دولت سايگون (ويتنام جنوبي) با ويت كنگ ادامه داشت. 11 ژوئن سال 1963 «كوان دوك» روحاني بودايي به منظور اعتراض به رفتار بد دولت اقليت كاتوليكهاي ويتنام جنوبي نسبت به اكثريت بودايي اين سرزمين و نيز به خاطر برقراري صلح، در يك خيابان سايگون در ملاء عام خودسوزي كرد و جان داد. وي (به همانگونه كه در دو عكس زير ديده مي شود) در برابر صف راهبان بودايي بر سطح خيابان نشست، دعا خواند و يك راهب ظرف مواد سوختي را روي او خالي كرد و عمل خود سوزي بدون اين كه «كوان» تكان بخورد انجام گرفت و عكس و خبر اين رويداد در صفحات اول روزنامه ها در سراسر جهان انتشار يافت و نظر جهانيان بيش از پيش به اوضاع ويتنام جنوبي جلب شد. دولت آمريكا که هنوز به ميزان وسيع وارد جنگ ويتنام نشده بود برادر «ديم» را مسئول اعمال خشونت نسبت به بودائيان اعلام كرد و خواهان بركناري او شد. دولت آمريكا كه خشونت دولت «ديم» با بودائيان را يكي از دلايل عدم همراهي مردم ويتنام جنوبي با جنگ برضد ويت كنگ مي دانست هنري كابوت لاج را به سمت سفير اين كشور در سايگون منصوب كرد ، ولي وي نيز موفق نشد كه «ديم»را به بركناري برادرش وادار سازد. بعدا يك جوان بودايي به همان سبك «كوان» خودسوزي كرد و ... و بالاخره در نوامبر همان سال دولت «ديم» در يك كودتاي نظامي ساقط شد و ضمن اين کودتا هر دو برادر كشته شدند. طولي نكشيد كه دولت كودتا هم كه ظاهرا در نظر داشت با كمك فرانسه سياست بي طرفي در پيش گيرد با يك كودتاي ديگر سرنگون شد و مسئله پيچيده تر گرديد و .... خلاصه برخي از تفسيرها درباره خودسوزي راهب ويتنامي و نتايج آن از اين قرار است: دولت آمريكا كه براي ويتنام (و كل شبه جزيره هندوچين) برنامه داشت، ولي هنوز عميقا وارد مسائل اين كشور نشده بود، از اين عكس و خبر كه در افكار عمومي جهانيان موثر واقع شده بود و «فرصت به دست آمده» استفاده كرد و پس از بركنار شدن «نگو دين ديم» در يك كودتا و كشته شدن او، و نيز كودتاي دوم كه كودتاگران قبلي را بركنار كرد به صورت تمام عيار وارد مسئله ويتنام شد، ولي در دهه بعد با تحمل 59 هزار كشته و زيان مالي سنگين منطقه را ترك كرد كه اگر چنين نكرده بود، به نوشته روزنامه پراودا، آمريكاييان آمادگي انقلابي دگرگون كننده داشتند. پراودا ماجراي واترگيت و كناره گيري نيكسون را نوعي نمايش براي آرام كردن آمريكاييان خشمگين آن زمان خوانده است. تني چند از اين مفسران دو كودتاي مذكور در ويتنام جنوبي را هم به حساب واشنگتن گذارده اند. ادامه وضعيت عراق دارد همان شرايط را به آمريكا باز مي گرداند كه پيش انداختن تلاشهاي انتخاباتي و مناظره هاي تند و تيز نامزدها، به باور برخي از اصحاب نظر با هدف انحراف نارضايي مردم آمريكا و آرام كردن آنان و اميدوار ساختنشان به دولت بعدي صورت گرفته است. يك راهب بر بدن « كوان » مواد سوختي مي ريزد كوان در ميان شعله هاي آتش همچنان استوار نشسته است برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام :دكتر نوشيروان كيهاني زاده 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده