آريائي 767 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 خرداد، ۱۳۸۹ جوان آمريکايي که به یک مرکز استخدام ارتش آمریکا حمله برد و کشتار کرد عمل خودرا موجّه اعلام کرد عبدالکریم محمد عبدالکریم محمد ـ یک سیاهپوست آمریکایی متولد ایالت تنسی که دوشنبه 18 خرداد (هشتم ژوئن 2009) در شهر لیتل راک (مرکز ایالت آرکانزا) وارد یک مرکز استخدام داوطلب برای ارتش آمریکا شده و در آنجا دست به تیراندازی زده و یک نظامی به نام ویلیام لانگ را کشته و یک نظامی دیگر به نام کیتون ازیک وولا را مجروح کرده بود چهارشنبه دهم ژوئن در راهرو مجتمع قضايي مربوط به خبرنگاران گفت که عمل او عادلانه و پاسخی به عملیات نظامی غیر عادلانه آمریکا در عراق و افغانستان بود ـ بالاخره باید کسی پاسخ جنگ ناعادلانه آمریکا را می داد. وی تاکید کرد که قاتل نیست بلکه مبارز راه عدالت و ایستادگی است. عبدالکریم که در طول سفر به یمن مسلمان شده و نامش را از کارلوس به عبدالکریم تغییر داده و اینک در زندان بسر می برد و متهم به قتل تروریستی است گفت با اینکه مسئول نگهداری از مادربزرگ سالخورده اش بود برای جلب افکار عمومی و پیشگیری از یک تعرض نظامی دیگر آمریکا دست به آن اقدام زد و اگر افراد دیگری هم در آنجا (مرکز استخدام برای ارتش) در دسترسش بودند همه را می کشت زیرا که داوطلب استخدام شدن در ارتش آمریکا یعنی اعلام آمادگی برای شرکت در کشتن سایر ملل ـ مللی که ابزار کافی برای دفاع از خود ندارند. جنگهای آمریکا دفاعی نیست و در مناطق دوردست صورت می گیرد که مرز مشترک با آمریکا ندارند که تعرض کرده باشند. برخي ديگر از رويدادهاي 11 ژوئن 1940: نروژ كه مورد حمله نظامي آلمان قرار گرفته بود و دهم ژوئن تسليم شده بود به تصرف نيرهاي هيتلر درآمد. 1925: رضا شاه ضمن ديدار از آذربايجان حاضر شد با اسماعيل آقا سميتقو كه قبلا چند بار با صدها مرد مسلح در مناطق مرزي ايران با تركيه ايجاد نا امني كرده بود ملاقات كند. 1967: شورش نژادي در شهر تمپا در ايالت فلوريداي آمريكا آغاز شد. 1979: يك فروشنده آهن آلات به نام حسين مهديان كه سالها در همسايگي روزنامه اطلاعات ــ در خيابان خيام ــ مغازه داشت اعلام كرد كه موسسه مطبوعاتي كيهان را خريداري كرده و پرداخت بدهي هاي اين موسسه كه صاحب آن ( دكتر مصباع زاده ) وطن را ترك گفته بابت بهاي آن بر عهده گرفته و از اين پس مدير و ناشر كيهان است. كيهان چندي بعد مصادره شد. 1982: زد و خورد نيروهاي اسرائيل و سوريه در لبنان پايان يافت . اسرائيل نزديك به 30 هزار نيرو وارد جنوب لبنان كرده بود. 1998: پروفسور« چارلز كد» زيست شناسي كه اكتشافات مهم در زمينه بيوشيمي و حساسيت ( آلرژي ) بدن و نقش هيستامين در اين عكس العمل كرده بود در 87 سالگي در گذشت. پروفسور كد سازنده داروي آنتي هيستامين بود. وي همچنين ثابت كرد كه هنگام پرواز با هواپيما ، خون بيشتري متوجه پاي سرنشينان هواپيما مي شود. 1999: نيروهاي ناتو پس از برقراري ترک مخاصمه ميان اعضاي اين پيمان و يوگوسلاوي و وعده اين کشور به خارج ساختن نيروهاي خود از کوزوو، وارد اين منطقه شدند. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام : دكتر نوشيروان كيهاني زاده 2 لینک به دیدگاه
آريائي 767 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 خرداد، ۱۳۸۹ روزي كه ژاندارك فرماندهي فرانسويان را به دست گرفت 12 ژوئن 1429 و در جريان جنگهاي 116 ساله انگلستان و فرانسه (در تاريخ، معروف به جنگهاي صد ساله)، فرانسويان كه ژاندارك جوان را از روز پيش از آن كار فرماندهي آنان برعهده گرفته بود براي نخستين بار بر انگليسي ها پيروزشدند و ويليام لاپل امير سافولك فرمانده نيروي انگليسي را به اسارت گرفتند. قبلا ژاندارك تنها در جريان نبرد، فرانسويان نااميد و فرسوده را تشويق به ادامه محاربه مي كرد كه از11 ژوئن كار فرماندهي را مستقيما به دست گرفته بود. جنگهاي انگلستان و فرانسه كه ازسال 1337 آغاز شده بود تا 1453 ادامه يافت. اينك اين دو كشور در اتحاديه اروپا با هم متحد شده اند!. استقرار نظامي موقت آمريکا در گوانتانامو (کوبا) که 110 سال ادامه دارد! 12 ژوئن سال 1898 چند واحد از سپاه تفنگداران دريايي آمريكا (نيروي دريابرد) در خليج گوانتانامو در كوبا مستقر شدند كه هنوز در اين منطقه باقي هستند. اين واحدها يازدهم ژوئن 1898 در خليج گوانتانامو پياده شده بودند تا اسپانيايي ها را از كوبا برانند و سپس به وطن خود بازگردند. اسپانيا كوبا را از 1492 كه كريستف كلمب در نخستين سفر دريايي خود به قاره آمريكا به اين جزيره رسيد از آن خود مي دانست و در طول چهار قرن و اندي مالكيت، مهاجران فراوان به آنجا فرستاده بود كه همچنان به زبان اسپانيايي تكلم مي كنند، فرهنگ اسپانيايي دارند و كاتوليك مذهب اند. با وجود خروج اسپانيا از كوبا، دولت آمريكا پايگاه خود در گوانتانامو را (البته با پرداخت اجاره آن به دولت كوبا) همچنان حفظ كرده و از سال 2002 آن را به بازداشتگاه مظنونين به تروريسم و همكاري با القاعده مبدل ساخته است. 12 ژوئن 2008 ديوان عالي آمريكا ضمن رسيدگي به دادخواست يك وكيل قضايي راي داد كه بازداشت شدگان گوانتانامو هم مي توانند از حقي كه قانون اساسي آمريكا براي هر زنداني قائل شده است استفاده كنند و به يك دادگاه غيرنظامي آمريكا عرض حال دهند و نسبت به توقيف خود اعتراض كنند. مفسران رسانه ها اين حكم غير منتظره را شكستي ديگر براي حكومت جورج دبليو بوش بشمار آورده اند زيرا كه هفت قاضي از 9 قاضي ديوان عالي از محافظه كاران آمريكا به حساب مي آيند. برغم تفكيك قواي دمكراسي از يكديگر، قضات ديوان عالي آمريكا از سوي رئيس جمهور تعيين و با راي سنا منصوب مي شوند و هفت تن از آنان در زمان روساي جمهوري وابسته به حزب جمهوريخواه تعيين شده اند. دهم ژوئن 2006 هم سه تن از بازداشتي هاي گوانتانامو (دو تبعه سعودي و يک يماني) خود را در سلولهايشان حلق آويز كرده بودند. در آن سال هنوز چهارصد و شصت تن در گوانتانامو بازداشت بودند که تنها ده تن از آنان رسما متهم شده بودند و توقيف ديگران تنها به دليل «سوء ظن» بود. مطبوعات وقت نوشته بودند كه اين نوع بازداشت، در سطح جهان صداي انتقاد بلند کرده است زيرا كه مغاير آيين دادرسي است. روز ورود تفنگداران آمريکايي به گوانتانامو در ژوئن 1898 برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام : دكتر نوشيروان كيهاني زاده 2 لینک به دیدگاه
آريائي 767 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 خرداد، ۱۳۸۹ درباره جنگ 6 روزه اسرائيل با اعراب 13 ژوئن 1967 پيشنهاد مسكو به شوراي امنيت سازمان ملل كه اسرائيل را مجازات و آن را وادار به تخليه اراضي متصرّفه كند ردّ شد. ارتش اسرائيل پنجم ژوئن 1967 دست به يك حمله غافلگيرانه به پايگاههاي هوايي مصر زده بود كه مقدمه جنگ شش روزه اسرائيل با اعراب بشمار مي آيد. اين جنگ دهم ژوئن عملا پايان يافته بود. در اين جنگ بود كه اسرائيل اورشليم شرقي (بيت المقدس) را تصرف و اردن را از منطقه غرب رود اردن بيرون راند، ارتفاعات جولان، نوار غزه و صحراي سينا را اشغال كرد. جنگ شش روزه با شبيخون 197 هواپيماي اسرائيلي به پايگاههاي هوايي مصر آغاز شده بود. مصر با اين كه 450 هواپيماي نظامي ازجمله 30 بمب افكن متوسط «تي يو ـ 16» داشت، داراي آشيانه فلزي و زير زميني نبود؛ بنابراين بيشتر اين هواپيماهاي در همان نخستين حمله، روي زمين نابود شدند و صد هزار نظامي، 450 تانك و هزار توپ مصري در صحراي سينا پوشش هوايي خود را از دست دادند و شكست خوردند. هواپيماهاي اسرائيلي از طريق مديترانه كه انتظار نمي رفت به پايگاههاي هوايي مصر حمله غافلگيرانه كرده بودند. در پي اين حمله؛ جبهه هاي زميني صحراي سينا، جولان و غرب رود اردن با حملات 264 هزار سرباز اسرائيلي گشوده شد. در حمله به سوريه و اردن نيز، نيروي هوايي اسرائيل نخست پايگاههاي هوايي اين دو كشور را هدف قرارداده بود. اين ارقام برآورد جمع تلفات دو طرف در اين جنگ شش روزه را نشان مي دهد: ـ تلفات اعراب 21 كشته، 45 هزار مجروح و شش هزار اسير ـ تلفات اسرائيل 779 كشته، و دو هزار و 600 مجروح ضمنا در اين جنگ 400 هواپيما از اعراب و 19 هواپيما از اسرائيل منهدم شدند. اين جنگ بر شمار آوارگان فلسطيني افزود. صحراي سينا دو دهه بعد پس از سازش كمپ ديويد، تخليه شد ولي جولان همچنان در اشغال نظامي اسرائيل باقي مانده است. منابع اسرائيلي در ژوئن سال 2006 به مناسبت 40 ساله شدن جنگ شش روزه گفته بودند كه اگر شبيخون هوايي پنجم ژوئن 1967 صورت نگرفته بود بقاي اسرائيل تا به امروز دشوار بود. چند عکس ادغام شده از جنگ شش روزه ازجمله افزايش آوارگان و اردوهاي تازه آنان برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام : دكتر نوشيروان كيهاني زاده 2 لینک به دیدگاه
آريائي 767 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 خرداد، ۱۳۸۹ دوستان اقتدار امريكا روزنامه هاي آمريكاي لاتين كه هيچيك از سران اين ممالك با وجود هم قاره بودن در مراسم ترحيم رونالد ريگن رئيس جمهوري اسبق آمريكا كه 11 ژوئن 2004 برگزار شد شركت نكرده بودند، اسامي 14 رئيس كشور و رئيس دولتي را كه در اين مراسم شركت داشتند چاپ كرده و آنان را دوستان اقتدار آمريكا خوانده بودند. در اين مراسم از ميان 190 كشور جهان تنها صدراعظم آلمان، نخست وزير انگلستان، نخست وزير ايتاليا، نخست وزير ايرلند، رئيس جمهوري افريقاي جنوبي، رئيس جمهوري نيجريه ، رئيس جمهوري روماني، رئيس جمهوري ليتواني، رئيس جمهوري اسلواكي، رئيس جمهوري افغانستان، رئيس جمهوري لتوني، رئيس جمهوري چك، نخست وزير تركيه، نخست وزير كانادا، و دبيركل سازمان ملل شركت كرده بودند. اولين قدرت نمايي بزرگ اتحاديه هاي روسيه دهم ژوئن 2004 كارمندان و كارگران روسيه در شهرهاي مختلف اين كشور از جمله مسكو اجتماع كرده و خواهان دستمزد و مزاياي بيشتر شده اند. اتحاديه هاي مربوط شمار معترضين را يك ميليون تن بيان داشته اند و گفته اند كه مي توانند تا چهل ميليون نفر را به خيابان بياورند. انگيزه اعتراض اين بوده است كه دولت مي خواهد به جاي حمل و نقل رايگان به محل كار و نيز درمان و از اين قبيل مزايا كه از زمان حكومت سوسياليستي برجاي مانده است به آنان كمك پولي بدهد كه كافي نخواهد بود و احتمال عقب افتادن آن هم مي رود. به گزارش خبرنگاران روزنامه هاي غرب در روسيه كه از فرصت استفاده كرده و با معترضين مصاحبه كرده اند، يك كمك پزشك روستايي گفته است كه دستمزد ماهانه او برابر 70 دلار و يك افسر ارتش دريافتي ماهانه اش را 170 دلار بيان داشته است. اين روسها گفته اند: پس كجاست اين درآمد نفت كه در روزنامه ها مي نويسند. اين خبرنگاران نوشته اند كه روسها افسوس رفاه و مزاياي برابر و يكسان دوران گذشته و نظام سوسياليستي را مي خورند. برخي ديگر از رويدادهاي 12 ژوئن 1580: يك حكمران اسپانيايي آمريكاي جنوبي شهر بوئنوس آيرس (پايتخت آرژانتين) را بناد نهاد. 1665: انگليسي ها در جريان جنگهاي خود با هلند بر سر مستعمرات، 12 ژوئن «نيوآمستردام» را در آمريکاي شمالي با اعزام چند كشتي جنگي و تفنگدار از دست هلندي هاي مهاجر خارج ساخته و آن را به «نيويورک» تغيير نام دادند که اين نام بر اين شهر همچنان باقي مانده است. 1886: يک گردباد شديد در ايالت ويسکانسين آمريکا 119 تن را کشت و 146 نفر را زخمي ساخت. 1898: در جريان جنگ آمريكا با اسپانيا، «اميليو آلينالدو» ميهندوست فيليپيني استقلال اين سرزمين را كه قرنها مستعمره اسپانيا بود و نام پادشاه اسپانيا بر آن گذاشته شده است اعلام داشت. پس از شكست اسپانيا در جنگ با آمريكا، فيليپين طبق قرارداد پاريس تا سال 1946 توسط آمريكا اداره مي شد، ولي فيليپيني ها روز 12 ژوئن را كه اميليو اعلام داشت، سالگشت استقلال خود مي دانند و مراسم برگزار مي كنند. 1964: يک دادگاه رژيم سفيد پوستان جمهوري آفريقاي جنوبي نلسون ماندلا را به حبس ابد محکوم کرد. 1972: سائول ديويد الينسکيSaul D. Alinsky نويسنده راديکال در 63 سالگي درگذشت. 1990: 12 ژوئن روز ملي روسيه فدراتيو اعلام شد. 1991: يلتسين رئيس جمهور روسيه شد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام : دكتر نوشيروان كيهاني زاده 2 لینک به دیدگاه
آريائي 767 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 خرداد، ۱۳۸۹ زادروز دو بانوي انگليسي داستان نگار Fanny Burney امروز زادروز دو بانوي داستان نگار است. - بانو فرانسيس برني (فانيFanny Burney) داستان نگار انگليسي در سال 1752 به دنيا آمد و معروفترين داستانهاي او «اوليناEvelina»، «سسيلياCecilia» و «آواره» هستند. او كه 88 سال عمر كرد، داستانهايش را به صورت خاطرات افراد (خيالي) مي نوشت. - بانو دورتي سايرز داستان نگار ديگر كه او هم انگليسي بود در 1893 به دنيا آمد و 64 سال عمر كرد. وي كه روزنامه نگاري هم مي كرد در كتاب خاطراتش نوشته است: به زبان داستان هرچه آن چه را كه نمي شود به زبان خبر نوشت مي توان بيان كرد. هدف يكي است؛ آگاهي دادن و تاثير مثبت گذاشتن. زادروز توماس مان Thomas Mann ششم ژوئن زادروز «توماس مانThomas Mann» داستان نگار> مقاله نويس و منتقد فرهنگي - اجتماعي بنام آلماني است كه در 1875 به دنيا آمد و 80 سال عمر كرد (در سال 1955 درگذشت). مان کار نوشتن را از مجله نويسي آغازکرد.وي که در لوبک آلمان به دنيا آمده بود و پدرش بازرگان و زماني از نمايندگان شوراي شهر بود در رساله اي تحت عنوان «سه دهه» كه در 1947 انتشار يافت اعتراف كرد كه افكار نيچه و شوپنهاور در نوشتن داستانهاي او تاثيرگذار بودند. وي اشخاص داستانهاي خود را از ميان بورژوا ها (طبقه توانگر و مرفه) انتخاب كرده كه دچار برخورد عقيدتي و تضاد رواني با گذشته و حال و هنر و ادبيات بودند. «مان» كار داستان را با نوشتن داستانهاي كوتاه آغاز كرد و در آنها بود كه قدرت قلم و ابعاد تخيل خود را آشگار ساخت. مان بر اين باور بود كه هنرمند بايد از جامعه و واقعيت هاي آن الهام بگيرد و واقعيات زندگي و احساس به هر صورت و در هر قالب كه عرضه و متجلي شوند هنر بشمار مي آيند. وي پس از دريافت جايزه نوبل سال 1929 در ادبيات مورد خشم هيتلر قرار گرفت و چند سال بعد که حزب ناسيونال سوسياليست (نازي) قدرت را تماما به دست گرفت از آلمان به سويس مهاجرت کرد و به نوشتن ادامه داد. داستان «بودنبروكسBuddenbrooks» او برنده جايزه نوبل شده بود كه هيتلر محتواي آن را نمي پسنديد. اين داستان در حقيقت شرح سه نسل از خانواده خود او بود. مان که در جواني سلطنت طلب بود بعدا متمايل به سوسياليسم و کمونيسم شد و به همين دليل نمي توانست با افکار هيتلر سازش داشته باشد. مان فساد فرهنگي يک جامعه را (از بسط دروغ تا عادي شدن دزدي و چاپلوسي و جعل و تزوير) بدترين عوامل انحطاط و بدبختي و ناامني آن جامعه دانسته است که درمانش دشوار خواهد بود.، مگر با يک انقلاب فرهنگي خشونت آميز. مقالات توماس مان و نقدهاي اجتماعي - فرهنگي او اخيرا در کتابي در 58 جلد جمع آوري و طبقه بندي شده است. ترسيمي از مان برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام : دكتر نوشيروان كيهاني زاده 2 لینک به دیدگاه
آريائي 767 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 خرداد، ۱۳۸۹ يک افشا گري نيويورك تايمز در باره جنگ عراق و واکنش ديده بان جهاني حقوق بشر «نيويورك تايمز» در سالگرد انتشار اسناد وزارت دفاع آمريكا درباره جنگ ويتنام كه در ژوئن 1971 صورت گرفته بود، به قلم اريك اشميت و داگلاس جل به افشاگري تازه اي دست زد و 12 ژوئن 2004 نوشت كه به سبب اطلاعات ضعيف و نادرست، در نخستين روزهاي جنگ با عراق كه 19 مارس 2003 آغاز شد هواپيماهاي امريكايي با موشك كروز و بمب هوشمند پريسيژن براي كشتن صدام، عزت ابراهيم (مرد شماره 2 عراق) و ژنرال عبداللطيف (رئيس سازمان امنيت عراق ) دست به پنجاه حمله زده بودند كه ضمن اين حملات جمعي غير نظامي كشته شدند و اين سه تن (در آن زمان) زنده ماندند. نيويورك تايمز كه اين اطلاعات را از منابع وزارت دفاع آمريكا به دست آورده نوشته بود كه در يك مورد، مترجم سازمان اطلاعاتي «سيا» مستقر در شمال عراق (منطقه كرد نشين) واژه «منزل» به معناي خانه و محل سكونت را « بانكر» به معناي پناهگاه زير زميني ترجمه كرده بود و « يک هدف عوضي» مورد حمله قرار گرفت. اين روزنامه در گزارش بسيار مفصل خود اضافه كرده بود اينك، 15 ماه پس از آغاز جنگ عراق، معلوم شده است اطلاعاتي را كه عراقي ها - به ويژه عراقي هاي فراري و پناهنده مي دادند يا از پايه نادرست و دروغين بود و يا دقت زياد نداشت. همين اطلاعات نادرست در مورد خوابگاه صدام سبب شد كه جورج بوش آغاز حمله را جلو اندازد و از بمب هايي استفاده كند كه تا اعماق پناهگاههاي زير زميني فرو مي رفتند و آنها را منفجر مي ساختند. «ديده بان جهاني حقوق بشر» كه با اين افشاگري و نيز از طريق منابع ديگر، متوجه تلفات سنگين غير نظاميان عراقي از آن 50 حمله هوايي بي ثمر شده است از دولت آمريكا توضيح خواسته است. جرّاح بي سواد در قرن 21! Mamitu Gashe نيكلاس كريستف روزنامه نگار آمريكايي كه براي يافتن مطلب به كشورهاي ديگر سفر مي كند در مقاله اي كه در شماره 12 ژوئن 2005 نيويورك تايمز انتشار يافته نوشته بود: در شهر آديس آبابا با زني 55 ساله به نام «ماميتا گاشه» آشنا شدم و با او مصاحبه كردم كه سواد خواندن و نوشتن نداشت ولي ماهر ترين جرّاح بيمارستان شهر بشمار مي رفت و تخصص او عمدتا در عمل فيستولا بوده است. كريستف نوشته بود: شهرت جهاني «گاشه» در عمل جراحي به قدري زياد است كه از سراسر جهان جرّاحان مربوط براي ملاقات با او و اطلاع از طرز كارش به آديس آبابا مي شتابند. بانو «گاشه» به كريستف گفته بود كه در يك روستاي دور افتاده كشور اتيوپي به دنيا آمده، رنگ مدرسه را نديده، در 16 سالگي حامله شده، هنگام زاييمان به فيستولا مبتلا شده، بعدا براي درمان به آديس آبابا آمده و پس از درمان در همان بيمارستان استخدام شده ، در اطاق عمل كار كرده و جراح شده است!. برخي ديگر از رويدادهاي 13 ژوئن 1777: لافايت، شاهزاده فرانسوي وارد آمريكا (بندر چارلستون در كاروليناي جنوبي) شد تا استقلال طلبان مهاجر نشين ها را آموزش نظامي دهد و براي ادامه جنگ با انگلستان آماده سازد. استقلال طلبان مهاجر نشينان با كمكهاي نظامي فرانسه بود كه بر انگلستان فائق آمدند. فرانسه با انگلستان دشمني ديرين و رقابت مستعمراتي داشت. 1871: يك توفان دريايي اقيانوس اطلس (هوريكين) 300 نفر را در منطقه «لابرادور» كانادا كشت. لابرادور كه امروزه 28 هزار تن جمعيت دارد در آن زمان نفوس كمي داشت. توفانهاي دريايي اقيانوس اطلس از ماه ژوئن (ماه جاري) فعال مي شوند و هم اكنون يكي از آنها كه در كارائيب فعال شده به سوي فلوريداي آمريكا پيش مي آيد. 1934: در «ونيز» نخستين ملاقات هيتلر با موسوليني صورت گرفت كه بعدا به اتحاد دو كشور ناسيونال سوسياليست انجاميد. 1944: نخستين موشك «V-1» آلمان معروف به بمب پرنده بر انگلستان فرود آمد. 1952: يك جت ميگ ـ 15 شوروي يك هواپيماي اكتشافي ارتش سوئد را كه به خواست آمريكا به آبهاي استونيا نزديك شده بود سرنگون ساخت و هواپيماي ديگر را كه براي يافتن هواپيماي اول به پرواز درآمده بود در آسمان منهدم ساخت. پس از فروپاشي شوروي، استوني به عضويت ناتو درآمده است!. 1982: خالد پادشاه كشور سعودي در 70 سالگي درگذشت و فهد برجايش نشست كه او نيز در اوت 2005 درگذشت و عيدالله جايش را گرفت. 1995: ژاك شيراك رئيس جمهور فرانسه اعلام داشت كه بدون توجه به قراردادهاي موجود، آزمايشهاي هسته اي را از سر خواهد گرفت تا بتوان سلاحهاي اتمي فرانسه را نوسازي كرد. وي گفت كه مصالح ملي فرانسه تجديد اين آزمايشها را كه تنها در پلينزي فرانسه (واقع در اقيانوس آرام) انجام مي شود ايجاب مي كند زيرا كه دنيا هنوز محيطي امن نيست. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام : دكتر نوشيروان كيهاني زاده 2 لینک به دیدگاه
آريائي 767 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 خرداد، ۱۳۸۹ ماكسيم گوركي نویسنده توده ها Maxim Gorki چهاردهم ژوئن 1936 ماكسيم گوركي (الکسي پشيکوف Aleksey M. Peshkov ) نويسنده بزرگ روس كه دردهاي مردم و دشواري هاي جوامع را در قالب داستان بازتاب مي داد تا برايشان راه حل پيدا شود در مسكو درگذشت. استالین و مولوتف دو تن از مقامات ارشد شوروی بودند که تابوت ماکسیم را در جریان تشییع جنازه حمل می کردند. ماکسیم که در ده سالگی یتیم شده بود مارس 1867 به دنیا آمده بود. او پیش از انقلاب و از سال 1906 تا 1913 و پس از انقلاب از سال 1921 تا 1929 در خارج از روسیه بسربرد و در این مدت در چندین کشور اقامت داشت و پیرامون زندگی مردم و رفتارها مطالعه کرد. ماکسیم از نقاط مختلف امپراتوری روسیه هم دیدن کرده و درد دل توده ها را شنیده بود. روش رئالیسم سوسیالیست Socialist Realism ازوست. تاریخ عمومی ادبیات از ماکسيم گورکي به عنوان نويسنده حامي ستمديدگان و استثمارشدگان یادکرده است که نوشته های او در تصمیمگیری های سران کرملین تاثیر گذار بود. گورکی از ایالات متحده آمریکا نیز دیدن کرده بود. وی مخالف کافه نشستن نویسنده و نوشتن بود و عقیده داشت که نویسنده باید سیر و سفرکند، با مردم آمیزش داشته و دردهای آنان را لمس کند تا بتواند بازتاب دهد. ماکسیم جمعا 36 کتاب نوشت ازجمله کتابهای «لنین»، «تولستوی، چخوف و ...»، «این مخلوق هم زمانی انسان بودند»، «فرزندان خورشید»، «اعتراف»، «مادر»، «دراین دنیا»، «26 مرد و زن»، «ترانه شاهین» و .... برخی از کرونیکلرها سالروز درگذشت ماکسیم را 18 ژوئن نوشته اند. روسها تقویم قدیمی ژولیان دیرتر از ملل دیگر کنار گذاشته اند. در قلمرو دموکراسي هگل: رئيس كشور بايد حامي و نگهبان حقوق اتباع باشد Georg W. F. Hegel 14 ژوئن سالروز انتشار «فلسفه حق» تأليف هگل است که در سال 1821 در شهر برلن صورت گرفت. هگل (Georg Wilheln Friedrich Hegel) فيلسوف - مورخ آلماني نيمه اول قرن نوزدهم از پايه گذاران «فلسفه تاريخ» است که ماركس را در اعتقاد به فلسفه تاريخ، يكي از پيروان او مي دانند. «هگل» که تحصيلات خود را با الهيات آغاز كرده بود نخستين رساله اش را درباره «حق طبيعي»، «قانون مؤثر» و Phenomenology of Mind نوشت که كار بزرگي بود. او سپس كتاب «فلسفه حق» را تاليف کرد. هگل همچنين علم منطق را جان تازه داد. اين نكته كه چه كسي، و چگونه رئيس كشور شود براي «هِگل» اهميت ندارد، حتي اگر رئيس كشور يك «پادشاه» باشد كه موروثي و غير دموكراتيك است، ولي با اين شرط كه اين فرد [رئيس كشور] حامي و نگهبان حقوق اتباع باشد و بكوشد كه قواي سه گانه حكومتي منفك از هم عمل كنند. هگل تاكيد دارد كه هرگونه اصلاحات در يك جامعه بايد از دادگستري (دستگاه قضايي) آغاز شود و مي گويد که بدون داشتن يك سازمان قضايي بي عيب و نقص، تحول و پيشرفت در يك جامعه تحقق نخواهد يافت و خيال اتباع از فساد و قانون شكني آسوده نخواهد شد و احساس حفظ حق امنيت، و دفع تعدي و اجحاف نخواهند كرد. پاره اي از پيروان «هگل» که به تفسير عقايد وي پرداخته اند دمكراسي را پروسه اي چندين مرحله اي خوانده اند كه اگر دفعتاً در كشوري پياده شود؛ بيشتر از سود، به آن جامعه زيان خواهد زد. برای مثال؛ اگر در جریان تمرین دمکراسی ناکامل، كشور گرفتار تضاد داخلی و یا داراي دشمن خارجي باشد احياناً به ناآرامی و تشنج و احتمالا تجزيه منجر خواهد شد. كارل ماركس و تني چند از فلاسفه تأكيد بر اجراي عقايد هگل از راه انقلاب داشته اند. در قلمرو ادبيات سالگرد درگذشت مترجم انگليسي رباعيات خيّام 14 ژوئن سال 1883 ادوارد فيتزجرالد مترجم و مفسر رباعيات عمر خيّام به زبان انگليسي در 74 سالگي درگذشت. فيتزجرالد 31 مارس 1809 به دنيا آمده بود. رباعيات خيّام نیشابوری ـ دانشمند، فيلسوف و اديب ايراني ـ به زبان انگليسي با حاشيه نويسي فيتز جرالد هر سال در سراسر جهان تجديد چاپ مي شود. انگليسي زبانها از همين طريق با مضامين رباعيات خيّام آشنا شده اند و از آنها در گفتارها مثال مي آورند. زادروز مولف «كلبه عمو تام» Harriet 14 ژوئن زادروز بانو « هاريت بيچر ستو Harriet Beecher Stowe» نويسنده قرن 19 آمريكاست كه بر ضد بردگي داستان نوشت. معروفترين داستان او كه يك شاهكار ادبي است «كلبه عمو تام» عنوان دارد. از وي كه نخست يك آموزگار بود، ده داستان باقي مانده است. هاريت كه 85 سال عمر كرد از مردم شمالشرق ايالات متحده (نيو اينگلند) بود. وي مخصوصا صحنه دلخراش جدا كردن كودكان بردگان سياهپوست را از مادرانشان براي فروش در شهري دور دست و نامعلوم كه براي هميشه امكان ديدن يكديگر را نداشتند چنان منعكس كرده است كه با خواندن آن، ايالات شمالشرقي و شمالي آمريكا از برده داري متنفر شدند. ××× «ياسوناري كاواباتا» داستان نگار ژاپني و برنده جايزه نوبل در ادبيات نيز 14 ژوئن در سال 1899 به دنيا آمد. در قلمرو دانش دو پژوهشگر پزشكي : آلزايمر و لاندستاينر دكتر آلزايمر پروفسور الويس آلزايمر Alois Alzheimer و پروفسور كارل لاندستاينر ــ دوپژوهشگر پزشكي معروف ــ 14 ژوئن به فاصله 4 سال از يكديگر در دوكشور ژرمن ــ آلمان و اتريش ــ به دنيا آمدند. دكتر آلزايمر كه در 1864 در آلمان به دنيا آمد يك روانپزشك و آسيب شناس بود كه ضمن بررسي روي بيماري هاي مغز و سلسله اعصاب به ويژه انواع بيماري هاي مربوط به نقصان حافظه متوجه شد كه شديدترين نوع اين بيماري بر اثر از ميان رفتن سلولهاي مغز در بخشي كه مربوط به حافظه است روي مي دهد كه يك بيماري مزمن در حال پيشرفت است و از آنجا كه سلولهاي مرده مغز نمي توانند جانشين به دست آورند تنها راه اين است كه مرگ آنها را كند كرد و به تاخير انداخت. از آن زمان اين بيماري (نسيان ـ فراموشي) به نام او به «آلزايمر» معروف شده است. دكتر لاندستاينر دكتر كارل لاندستاينر در 1868 در اطريش به دنيا آمد و پدرش روزنامه نگار بود. او در دانشگاه وين پزشكي خواند و استاد «ايميونولوژي» شد. اولين تاليفش درباره خون بود كه ثابت كرد مواد موجود در خون به تغديه فرد مربوط است و اگر خون جاندار ديگر و حتي خون انساني كه از گروه ديگر باشد (جز گروه «O») به يك فرد تزريق شود دچار شوك و بعدا يرقان و ... خواهد شد و تنها خون همگروه (و گروه O) قابل انتقال است. وي در زمينه آنتي ژنها و انتي بادي ها و طبيعت آنها و مكانيسم دفاع طبيعي بدن و راههاي تقويت آن تحقيقات متعدد بعمل آورد و به خاطر اين تلاش خود برنده جايزه نوبل در پزشكي شد. در قلمرو رسانهها زادروز «پير سالينجر» روزنامه نگار آمريكايي سالينجر 14 ژوئن زادروز«پير سالينجر» روزنامه نگار معروف آمريكايي است كه به اظهار بسياري از اصحاب اين حرفه، اصول ژورناليسم را فداي سياست و يا اميال خود نکرد. وي كه در سال 1925 به دنيا آمده بود از مدافعان روزنامه نگاري حرفه اي و بي طرف بودن و حب و بغض نداشتن روزنامه نگار بود. سالينجر که در فرانسه فوت شد مدتي نيز مشاور مطبوعاتي جان اف. كندي رئيس جمهوري آغاز دهه 1960 آمريكا بود. سالينجر بارها گفته بود كه به خاطر دوستي اش با كندي و كمك به اجراي برنامه هاي او كه جنبه نوآوري داشت موقتا اين سمت را پذيرفته بود. سالينجر سالها از فرانسه مطالب خود را براي رسانه هاي آمريكا مي فرستاد. ساير ملل آموزش و پرورش اجباري و رايگان در آمريکا مهاجر نشين انگليسي ماساچوست 14 ژوئن 1642 مقررات آموزش وپرورش اجباري و رايگان را به اجرا گذارد كه بعدا گسترش يافت و تا به امروز درسراسر آمريكا ادامه دارد. درایالات متحده آمریکا امور آموزش و پرورش برعهده شهرهاست و از محل عوارض مستغلات (سالانه یک درصد بهای زمین و ساختمان) هزینه آموزش و پرورش رایگان و اجباری و انتقال دانش آموزان از هر نقطه شهر و حومه را با اتوبوس به مدارس تامین می کنند. اگر خانه دانش آموز فاصله زیاد به مدرسه داشته باشد و مسائل دیگر، معلم برای تدریس او به خانه اش می فرستند. والدینی که فرزند خودرا از رفتن به مدرسه بازدارند مجازات می شوند و احیانا فرزند آنان به فاستر هاوس فرستاده می شود. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام :دكتر نوشيروان كيهاني زاده 2 لینک به دیدگاه
آريائي 767 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 خرداد، ۱۳۸۹ «چه» قهرمان انقلابگران ـ اندیشه و کارهای چه گوارا چه گوارا امروز زادروز دكتر ارنستو (چه) گوارا پزشك آرژانتيني و از انقلابگران بزرگ قرن 20 است كه 14 ژوئن سال 1928 پا به عرصه وجود گذارد. وي ـ يك سوسياليست ـ در جريان انقلاب كوبا دستيار فيدل كاسترو بود. «چه» در سال 1967 در جريان كمك به انقلاب كشاورزان بوليوي (كه 38 سال بعد در سال 2005 به ثمر رسيد و مورالس از پیروان خط او رئیس جمهور شده است) كشته شد. تا سال 2010 (امسال) درباره اندیشه و كارهاي چه گوارا و چگونگی مرگ او سه هزار و 119 کتاب انتشار یافته است. در ميان اسناد محرمانه دولت انگلستان كه در آگوست 2004 از طبقه بندي خارج و در دسترس روزنامه نگار و مورخ قرار گرفته است، سندي درباره شخصيت «چه گوارا» ديده مي شود كه حاوي نظر ماموران اطلاعاتي انگلستان است. در این سند از چه گوارا به عنوان فردي دلچسب و بافرهنگ يادشده كه به هدفي كه در پيش گرفته بود ايمان مطلق داشت. در اين سند آمده است: چه گوارا از شغل پزشكي و زندگاني مرفه در ميان فاميل (طبقه متوسط آرژانتين) گذشت تا با تمام وجود در خدمت انقلاب سوسياليستي جهانی قرار گيرد. او مردي توانا و دانابود كه نمي شد وي را از راهي كه مي رفت بازگردانيد (خريداري كرد). او جز نيكبختي همه مردم به چيزي ديگر نمي انديشد. چه گوارا که از تبار ايرلندي ـ اسپانيايي بود پس از پيروزي انقلاب كوبا، به منظور كمك به انقلابيون لاتين و آفريقايي به چند كشور قاره آفريقا و آمريكاي لاتين سفر كرده بود و در جريان همين تلاش در بوليوي دستگير و بدون محاكمه، و طبق برخي گزارشها به اشاره «سيا» اعدام شد. سالها بعد استخوانهاي وي به كوبا حمل و طي مراسمي در اين سرزمين مدفون شده اند. «چه» که پس از پيروزي انقلاب کوبا، وزير صنايع این کشور شده بود هشتم اكتبر سال 1967 در زد و خورد با ژاندارمهاي كشور بوليوي دستگير و همان روز و يا روز بعد در اسارت كشته شد و دهم اكتبر عكس جسد اورا به روزنامه ها دادند تا مرگ وي را ثابت كنند. قتل فوري او براي اين بود كه اگر زنده بودنش ثابت مي شد، به علت كثرت هوادارانش در سراسر جهان، و مداخله دولتهاي كمونيست از جمله شوروي، ديگر كشتن او امكانپذير نبود. بعدا برخي از افسران ارشد بوليوي اعتراف كردند كه به خواست «سيا» چه گوارا به قتل رسيد. «چه» هنگام کشته شدن 39 ساله بود. «چه» دو سال پيش از مرگ، كوبا را ترك كرده بود تا مردم ساير كشورها را با انقلاب مسلحانه آشنا سازد، زيرا عقيده داشت كه در جهان نيروهايي هستند كه با همه امكانات خود مانع انجام هرگونه تحوّل از راههاي مسالمت آميز مي شوند. آن گونه كه در شرح حال «چه» آمده است، وی پس از مطالعه جزييات براندازي 28 امرداد تهران (آگوست 1953) به عنصري ضد غرب تبديل شده بود و دشمني دولتهاي استعماري و امپرياليستي را به دل گرفته بود و با اين احساس، در سال 1954 با يك گروه پزشكي جوان جهت مطالعه بيماري هاي منطقه حاره به گواتمالا رفت و در آنجا شاهد كودتاي «سيا» بر ضد دولت قانوني گواتمالا ـ مشابه آنچه كه در تهران اتفاق افتاده بود شد و احساسات انقلابي وي به غليان درآمد؛ به گونه اي كه از ادامه كار پزشكي دست كشيد و مبارزه ضد امپرياليستي و ضد كاپيتاليستي را بر پزشكي كردن ترجيح داد و در سال 1955 به مكزيك رفت و به جمع ياران فيدل كاسترو پيوست و .... «چه» با اين كه طرّاح نزديك شدن كوبا به شوروي بود، از منتقدين رديف اول بوروكراسي مسكو و هرگونه بوروكراسي، فرصت طلبی و سوء استفاده از موقعیت ديگر بود که در شوروی وقت بیش کشورهای دیگر به چشم می خورد. «چه» عقيده داشت كه بوروكراسي بد منجر به فساد و دزدي مي شود و يك دزد اداري و فاسد، جامعه يي را فاسد و توده مردم را ناخرسند و خشمگین مي كند و به شكست کشور منتهي مي سازد. او در اصلاح شدن كامل يك فاسد ترديد داشت. سقوط پاریس و سازش فرانسه با هیتلر ـ ارتش هیتلر وارد پاریس شد يک منظره از ورود نظاميان به پاريس در ژوئن 1940 چهاردهم ژوئن 1940 (24 خرداد 1319) واحدهای ارتش آلمان ناسیونال سوسیالیست وارد پاریس شدند و پس از عبور از خیابانهای این شهر در آنجا استقرار یافتند. هیتلر قبلا اعلام کرده بود که اگر پاریس مقاومت نکند به آن آسیب وارد نخواهد ساخت و ژنرال هرینگ فرماندار نظامی پایتخت فرانسه این قول را پذیرفته و نظامیان را از شهر بیرون برده بود و بنابراین پاریس در جنگ جهانی دوم آسیب چندان ندید. هیتلر پس از اینکه انگلستان و فرانسه بر سر لهستان به او اعلان جنگ دادند از دهم ماه مه 1340 تعرض به غرب را آغاز و پس از تصرف بلژیک و هلند نیروهای مشترک انگلستان و فرانسه را درهم کوبید و 340 هزار تن باقیمانده آنان را در دونکرک محاصره کرد که با دادن 64 هزار کشته و اسیر با بی نظمی بی سابقه ای تخلیه شدند. پس از پیروزی در دونکرک، واحدهای آلمان که قبلا خط دفاعی ماژینو را شکسته بودند به سوی پاریس به حرکت درآمدند تا این شهر و ورسای را بگیرند و با تصرف ورسای قرارداد تسلیم آلمان در آنجا در پایان جنگ جهانی اول جبران شود. هیتلر تا زمان ورود نیروهای مسلح آمریکا به صحنه های جنگ در اروپا و شمال آفریقا با روزولت و دولت واشنگتن مناسبات خوب داشت و باور نمی کرد که آمریکا علیه آلمان وارد جنگ شود. دولت واشنگتن با محاسبات دقیق از نیمه جنگ وارد آن شد تا ابرقدرت شود. این دولت همین کاررا در دوران جنگ جهانی اول کرده بود. سه روز پس از سقوط پاریس، با اینکه «پل ریمون» نخست وزیر وقت فرانسه سازمانهای اداری را به بوردو (بردو) منتقل کرده بود جای خودرا به مارشال پتن قهرمان فرانسه در جنگ جهانی اول داد و پتن که 17 ژوئن زمام امور را به دست گرفته بود با آلمان وارد مذاکره شد. مذاکرات 22 ژوئن خاتمه یافت و بیست و پنجم ژوئن دو دولت ترک مخاصمه اعلام کردند. ریمون که تنها سه ماه نخست وزیر فرانسه بود، پس از شکسته شدن خط دفاعی ماژینو به توصیه پتن که با هیتلر وارد مذاکره شود گوش نکرده بود. در پی سقوط پاریس و فرار باقیمانده نظامیان فرانسه به انگلستان، ریمون به چنگ هیتلر افتاد و تا پایان جنگ زندانی بود. وی که در 88 سالگی و در سال 1966 درگذشت بعدا به دنیای سیاست بازگشته و مقام دولتی و انتخابی به دست آورده بود. پتن که به خواست و اصرار فرانسویان در لحظات بحرانی ریاست دولت را پذیرفته بود پس از جنگ جهانی دوم به اتهام خیانت محاکمه شد. وی در جلسه دادگاه گفته بود که اگر با آلمان به توافق نمی رسید فرانسه نابود می شد. بمباران لندن با بمب بدون خلبان (Vergltungswaffe –1 (V – 1 13 ژوئن 1944نيروي هوايي آلمان بمباران شهر لندن با بمب هاي هدايت شونده «( Vergltungswaffe –1 (V – 1» را آغاز كرد كه تا 29 مارس 1945 (يك ماه پيش از تصرف برلين به دست شوروي و خودكشي هيتلر) ادامه داشت. واژه آلماني كه براي ناميدن اين بمب ها از آن استفاده شد به معناي «اسلحه انتقامي» بود. از اين بمب ها كه قبلا روي نقطه ديگري در انگلستان آزمايش شده بود منحصرا در كوبيدن لندن و مواضع متفقين در بلژيك و به ويژه بندر آنتورپ Antwerp استفاده مي شد. نيروي هوايي آلمان «13ژوئن» را از اين لحاظ براي بمباران لندن با وي ـ 1 انتخاب كرده بود كه در اين روز در سال 1917 (دوران جنگ جهاني اول) بمباران هوايي آن شهر را آغاز كرده بود. استفاده از هواپيما در جنگ، از دوران جنگ جهاني اول آغاز شده بود. «وي ـ 1» ها از پايگاههايي شبيه سكوي اسكي درفرانسه و هلند كه در اشغال نظامي آلمان بودند پرتاب و برخي از آنها هم با هواپيما و از آسمان به سوي هدف رها مي شدند. نيروي هوايي آلمان، پس از ساخت وي ـ 1، ساخت موشك هاي «وي ـ 2» را كه فرق زيادي با موشك هاي كروز فعلي نداشتند آغاز كرد و بكار برد. بكار گيري اين بمب و موشك هم ثابت كرد كه تنها با حملات هوايي نمي توان يك جنگ را برد. هيتلر منتظر ساخت بمب اتمي بود كه دانشمندان آلمان ذر توليد آن به پيشرفت هاي زياد نائل شده و به مراحل تقريبا نهايي رسيده بودند، اما پيش از تكميل آن، شهر برلين به تصرف روس ها درآمد و عمر رايش سوم پايان يافت و دانشمندات اتمي ـ موشكي آلمان به روسيه و عمدتا به آمريكا منتقل شدند و .... جاسوسه يهودي هيتلر! Stephanie بانو «استفاني فون هوهنلوههStephanie von Hohenlohe» كه در يك خانواده از يهوديان اتريش به دنيا آمده بود و پس از ازدواج با يك شاهزاده اتريشي، پرنسس خطاب مي شد 13 ژوئن 1972 در 81 سالگي درگذشت. وي پس از جدايي از شوهرش، در فرانسه و انگلستان فعاليت شديد و با خانواده هاي بزرگان و دولتمردان و سياستمداران غرب رفت و آمد داشت كه سازمان اينتليجنس (MI- 6 ) انگلستان در سال 1938 هشدار داده بود كه وي جاسوسه هيتلر است. از سال 1936 اتريش به آلمان پيوسته و يك كشور را تشكيل داده بودند. درباره فعاليت هاي جاسوسي «استفاني» براي آلمان نازي چند كتاب تاليف شده است. در يكي از اين كتاب ها نوشته شده است كه هيتلر استفاني را «پرنسس عزيز» خطاب مي كرد. طبق مندرجات همين كتاب، استفاني با ريبنتروپ وزير امورخارجه آلمان نازي، هرمان گورينگ مقام دوم اين دولت و هيملر رئيس اس اس ها دوستي و رفت و آمد داشت. برخي ديگر از رويدادهاي 14 ژوئن 1775: ارتش آمريكا (در آمريكا منظور، نيروي زميني است ) تاسيس شد. 1834: كاغذ سمباده اختراع شد. 1846: مهاجران اروپايي انگليسي زبان در سونومايSonoma كاليفرنيا برضد دولت مكزيك كه كاليفرنيا يك ايالت آن بود بپاخاستند و براي خود اعلام جمهوري كردند. همين قيام يكي از علل تصرف نظامي كاليفرنيا و تبديل آن به يك ايالت آمريكا شد. 1900: جمهوري هاوايي يك سرزمين وابسته به ايالات متحده اعلام گرديد. 1905: افراد كشتي جنگي «پوتمكينPotemkin» وابسته به ناوگان روسيه بر ضد آتوكراسي(حكومت خودسرانه و بدون رعايت قوانين كشور و حقوق مردم) و اريستوكراسي (حكومت طبقه ممتاز از قبيل اشراف و ...) دست به شورش زدند كه مقدمه بپاخيزي هاي ديگر و ازجمله انقلاب 1917 روسيه شد. 1951: براي نخستين بار كامپيوتر (سيستم UNIVACI) در كارهاي عمومي ( اداره سرشماري آمريكا ) بكار گرفته شد. 1982: جنگ 74 روزه آرژانتين و انگلستان بر سر مالكيت جزاير فالكلند پايان يافت. ولي مسئله همچنان لاينحل باقي مانده است زيرا که آرژانتيني ها همچنان اين جزاير را از آن خود مي دانند و دولت لندن را استعمارگر. وضعيت سياسي آمريکاي لاتين در دهه يکم قرن 21 نسبت به سال 1982 فرق بسيار کرده و دولتهاي اين منطقه باهم متحد و چپگرا شده اند. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام : دكتر نوشيروان كيهاني زاده 2 لینک به دیدگاه
آريائي 767 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 خرداد، ۱۳۸۹ مگنا كارتا - فرمان آزادي ها و پيدايش حكومت پارلماني باقيمانده نسخه اصلي فرمان بزرگ آزاديها امروز سالروز امضاي فرمان مگنا كارتا Magna Carta Libertatum (فرمان بزرگ آزادي ها) است و كينگ جان John پادشاه وقت انگلستان زير فشار بزرگان كشور و ژنرالهاي ارتش آن را در 15 ژوئن سال 1215 ميلادي امضاء و مهر كرد كه آغاز پيدايش حكومت پارلماني در جهان بشمار آورده شده است. حكومتي را پارلماني گويند كه انتخاب رئيس قوه مجريه توسط پارلمان به عمل آيد نه مستقيماً از سوي مردم و معمولا در اين نوع دمكراسي، قواي اجرايي و مقننه كشور در دست حزب اكثريت و يا ائتلافي از احزاب همگون است. اگر دولت ائتلافي باشد دمكراتيك تر و چند صدايي است، زيرا حتي با خروج كوچكترين حزب از ائتلاف، دولت از هم مي پاشد و بنابراين مجبور است به همه نظرات توجه داشته باشد. پيش از انگلستان، يك «كشور شهر» در ايتاليا داراي حكومت پارلماني شده بود. «مگناكارتا» كه در آن زمان پيمان سازشي ميان پادشاه و بزرگان انگلستان و شامل 63 عبارت بود در اصل به منظور جلوگيري از خودسري «كينگ» تنظيم شده بود، ولي در آن نبود (محو) فساد اداري تاکيد و مجازات بدون محاكمه، محاكمه بدون حضور هيأت منصفه، مصادره غيرقانوني اموال و توقيف غيرقضايي افراد و وضع ماليات و عوارض بدون حضور و رأي نمايندگان ماليات دهندگان (پارلمان) منع شده بود كه پايه حاكميت ملت، قانونمندي امور و تامين عدالت قرار گرفت و آن را يكي از عوامل برتري يافتن اروپا خوانده اند. در قلمرو دانش تعیین گروههای چهارگانه خون 15 ژوئن 1667 دکتر باپتیست دنیس (پزشک ویژه لوئی چهاردهم پادشاه وقت فرانسه) اندیشه خود تزریق خون (ترانس فیوژن)را برای نجات زخمی ها و کسانی که مقدار زیادی خون از دست داده بودند با تزریق خون گوسفند به سه نفر و خون گاو به یک نفر به آزمایش گذارد که نیمی از آنان که خون بیشتری دریافت کرده بودند درگذشتند و دولت ادامه این تجربه را ممنوع کرد. 234 سال بعد (14 ژوئن 1901) دکتر «کارل لاندشتاینر» زیست شناس و پزشک اتریشی مسئله را حل کرد و اعلام داشت که خون انسانها چهار گروه هستند؛ آ، ب، آ ـ ب و اُ. که تنها خون گروه «اُ» قابل تزریق به همه است. خون گروه «آ» را تنها به دارندگان گروههای «آ» و «آ ـ ب»، خون گروه «ب» را به گروههای «ب» و «آ ـ ب» و خون گروه «آ ـ ب» را تنها به همین گروه می توان تزریق کرد. وی افزوده بود که گروه خونی یک فرد میراث او از پدر و مادر به یک نسبت و برپایه حضور و یا غیبت آنتی ژن است. وی که این کشف مهم خودرا به مناسبت زادروش اعلام کرده بود بعدا «آر ـ اج = اِر ـ هاش» خون را هم کشف کرد و برنده جایزه نوبل شد. در دنياي تاريخنگاري تو که می کنی اختر خویش را بد ... ـ تکليف مورّخ در این روز در سال 2005 بانو «اليزابت كاستووا» كتاب 642 صفحه اي خود تحت عنوان «مورّخ» را به توزیع داد. اليزابت در اين كتاب از مورّخان خواسته است كه كار خود را منحصر به يافتن اسناد گذشته نكنند و به وظيفه اصلي بازگردند كه دادن پند و اندرز است كه آنها را از بررسي ضعف ها و قوّت هاي گذشتگان و كارهاي درست و يا نادرست آنان به دست آورده اند تا اشتباهات تكرار نشوند. کاستووا هم در تالیف خود اثبات کرده است که تاریخنگاری دنباله کار روزنامه نگاری است و این دو پیشه جدا ازهم نیستند و توصیه کرده است که ترجیحا لیسانسیه های تاریخ به رشته های روزنامه نگاری دانشگاهها پذیرفته شوند تا انسان که اطلاعات و معلومات خودرا از طریق آنان دریافت می کند متحوّل شود. در جریان بررسی این کتاب، نقدنگاران اشاره به تالیفات مشابه کرده و اندیشمندان ایرانی قرون وسطی را بزرگترین اندرزگویان در طول تاریخ بشر خوانده وگفته بودند که اگر توصیه بانو کاستووا مورد توجه تاریخنگاران و روزنامه نگاران قرارگیرد بسیاری از مسائل فردی و جمعی پدید نخواهند آمد که یک اندرز ایرانی قرون وسطی از این قرار است: تو که می کنی اختر خویش را بد؛ مدار از فلک چشم نیک اختری را. به عبارت دیگر هر مسئله ای را فرد و یا افراد (گروه)، راسا برای خود می سازند نه همه را دیگران برای آنان. اگر فرد و یا افراد (دولت) بدون مطالعه کافی و تفکّر قبلی و توجه به تجربه گذشتگان و پیش بینی آینده کاری را انجام دهد خودرا وارد راهی پراز دست انداز و درد سر خواهد کرد و در این وضعیت نباید ناله کند که مشکلات او از ستاره (اختر) بد است و در روز بدیمن به دنیا آمده و کار را در ساعت سعد شروع نکرده و ... که انداختن مسئله به گردن دیگران و «فلک» فرار از اشتباه خودش (تفکر و مطالعه نکردن قبلی) خواهد بود. بانو کاستووا یک فصل از کتاب خودرا به لزوم ایجاد دفاتر متعدد مطالعه و مشورت مرکب از اصحاب نظر در هررشته در جوار دفتر رئیس هردولت (در غرب معروف به اطاق فکر) و وجود کارشناسان بی طرف در جوار پارلمانها برای مطالعه و پالایش پیشنویس هرقانون قبل از طرح در جلسات عمومی اختصاص داده است. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام : دكتر نوشيروان كيهاني زاده 2 لینک به دیدگاه
آريائي 767 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 خرداد، ۱۳۸۹ نيوزويك در روسيه! مجله آمريكايي نيوزويك كه ازسوي واشنگتن پست انتشار مي يابد از اول ژوئن 2004انتشار يك اديشن جداگانه را در روسيه آغاز كرد!. نخستين شماره اين مجله كه در 50 هزار نسخه در چهار شهر بزرگ روسيه توزيع شده بود فروش چنداني نداشت و استقبالي كه انتظار مي رفت از آن نشده نشده بود. خريداران شماره اول عمدتا افراد طبقه متوسط بودند كه شمار آنان در جامعه روسيه هنوز كم است. انقلاب كشاورزان انگلستان اين تصوير توسط يك نقاش در همان زمان از انقلاب خونين كشاورزان ترسيم شده است انقلاب از منطقه «اسكس» انگلستان آغاز شده بود. كشاورزان اين منطقه كه از تعدي ماموران جمع آوري ماليات، ماليات اضافي به نام «هزينه جنگ با فرانسه»، بهره مالكانه (درمورد مزارع بزرگ و غير خرده مالك) و ظلم لردها به تنگ آمده بودند؛ وقتي كه تهديد شدند اگر فورا و بدون چون و چرا ماليات مقرر (ماليات اضافي براي تامين هزينه جنگ با فرانسه) را نپردازند از اراضي شان اخراج مي شوند، به رهبري «وات تايلر» كه مردي سخنور بود دست به عصيان زدند. اين انقلاب در اندك زماني تبديل به مبارزه مسلحانه شد و انقلابيون وارد لندن شدند؛ اسقف اعظم انگلستان را كه از آنان حمايت نكرده بود كشتند، به يك مجتمع قضايي حمله بردند و قضاتي را كه برضد كشاورزان و تهيدستان حكم داده بودند مقتول ساختند و به سوي زندان مركزي شهر هجوم بردند تا زندانيان را آزاد سازند كه ريچارد دوم پادشاه وقت در صدد حل مسئله بر آمد و از رهبر شماره يك انقلابيون خواست كه با او ملاقات كند و در خواست خود را مطرح سازد تا حضورا مذاكره شود. وات تايلر به ملاقات پادشاه شتافت كه در آنجا به ضرب شمشير شهردار لندن كه حضور داشت كشته شد و چند ساعت بعد پس از تجهيز همه نيروهاي دولت، چند ساعت بعد جسد او را به پيروانش نشان دادند و از يك تير چوبي آويزان كردند تا انقلابيون مرعوب و متفرق شوند. بعدا درباريان پادشاه گفتند كه تايلر بيش از آن چه كه برايش انقلاب كرده بودند مطالبه كرد و با خشونت سخن گفت كه لرد شهردار به خشم آمد و او را كشت ! . درباريان اضافه كرده بودند كه تايلر از پادشاه خواسته بود كه القاب لرد ها را كه از آن براي ظلم كردن استفاده مي كنند لغو كند . اظهارات يكجانبه همين شهود سند مورخان در توصيف اين رويداد مهم قرار گرفته است. خبر بپاخيزي كشاورزان انگلستان به فرانسه رسيد، ناراضيان از دولت را گوش بزنگ ساخت و هنگامي كه تحصيلداران ماليه سراغ دستفروشهاي پاريس رفتند، كسبه اين شهر نيز دست به انقلاب زدند. در پي اين دو انقلاب، در كشورهاي اروپايي تا چند سال از سختگيري در جمع آوري مالياتها كاسته شد تا موارد مشابهي رخ ندهد. 15 ژوئن سال 1381 با قتل «وات تايلر» رهبر انقلاب كشاورزان انگلستان و نشان دادن جسد او به پيروانش اين مهمترين انقلاب اروپا در قرون وسطا پايان يافت. وات تايلر 14 ژوئن براي مذاكره با ريچارد دوم پادشاه وقت به كاخ سلطنتي دعوت شده بود. اين انقلاب دو رهبر ديگر به نام هاي «جان بال» و «جك استراو» داشت. روزي كه پاپ «مارتين لوتر» را مرتد خواند Martin Luther لوتر بسياري از تشريفات و مقررات كليساها از جمله منع ازدواج كشيشها، پاكسازي گناهان افراد با دريافت هديه (پول) و 93 مورد ديگر را زائد و غير لازم اعلام كرده بود و گفته بود که انجيل به چنين مواردي اشاره ندارد. «منع جنگ بدون دادن اعلان قبلي» مصوبه کنفرانس جهانی صلح در لاهه دومين كنفرانس جهاني صلح با حضور نمايندگان 44 كشور 15 ژوئن 1907 در شهر لاهه كار خود را آغاز كرد . اين كنفرانس پس از جلسات متعدد تصويب كرد كه بدون دادن اعلان قبلي نبايد يك كشور به كشور و يا كشورهاي ديگر تعرض نظامي كند و وارد جنگ شود و اين مصوبه به صورت يك ميثاق جهاني باقي مانده است. در همين كنفرانس تصميماتي هم در مورد كشورهاي بي طرف و خودداري از حمله و ورود مسلحانه به كشتي هاي بازرگاني اتخاذ شد. 15 ژوئن سال 1520 روزي است كه پاپ وقت «لئون دهم» مارتين لوتر كشيش آلماني را كه تز تازه اي مطرح ساخته بود مرتد خواند، از كليساي كاتوليك بيرون راند و تهديد به تكفير كرد (كه مجازات تكفير پاپ؛ آتش زده شدن بود). با وجود اين، لوتر و روش او «مذهب تازه ــ پروتستان (معترض)» ــ باقي ماند و در سراسر جهان ششصد ميليون پيرو دارد. روابط محرمانه دودمانهاي بوش و آل سعود پشت جلد کتاب تاليف کرگ آنگر در پي انتشار كتاب 26 دلاري« دودمان هاي بوش و سعود ـ آمريكا و كشور سعودي ـ درباره روابط محرمانه اين دو خانواده حاكم تاليف « كرگ آنگر » سردبير « باستن مگزين » تفسيرهاي متعدد در اين راستا انتشار يافته است. بعضي از روزنامه ها 14 ژوئن 2004 عكس شاهزاده بندر بن سلطان آل سعود سفير كشور سعودي در آمريكا را كه سالهاي سال اين سمت را حفظ كرده است با جورج بوش چاپ كرده اند كه اين شاهزاده روي دسته مبل نشسته و در حال صحبت خودماني با بوش است كه بر مبلي ديگر نشسته است. « كرگ آنگر » در كتاب 356 صفحه اي خود از همكاري دو دودمان در سرمايه گذاري دلارهاي نفتي كشور سعودي تا پيدايش گروههاي مسلح ضد آمريكايي در اين كشور در واكنش به آن و رويداد هاي يازده سپتامبر 2001 سخن گفته و سئوالهاي متعدد مطرح ساخته از جمله: چرا اجازه داده شد كه 140 تبعه سعودي 13 سپتامبر، دو روز پس از برخورد هواپيما ها به ساختمانها در نيويورك و واشنگتن ، در حالي كه همه فرودگاههاي آمريكا بسته بودند از اين كشور ـ بدون بازجويي ـ خارج شوند. مولف شروع روابط دو خانواده را از دهه 1970 نوشته و اضافه كرده است كه جيمز بيكر و ديك چني ـ دو نفتي آمريكايي ـ در اين روابط تنگاتنگ همكاري دارند و .... بوش و بندر در ديدار خودماني برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام : دكتر نوشيروان كيهاني زاده 1 لینک به دیدگاه
آريائي 767 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 خرداد، ۱۳۸۹ خطر همين جاست، نه در عراق! « استيو كرافت » گزارشگر شبكه تلويزيوني « سي بي اس» آمريكا يكشنبه شب 14 ژوئن 2004 اين هفته در يك گزارش مشروح و مصور نشان داد كه دهها كارخانه مواد شيميائي آمريكا محافظت كافي ندارند و اگر خرابكاري در آنها صورت گيرد و يا دچار حادثه شوند جان ميليونها تن كه در نزديكي هريك از اين كارخانه ها زندگي مي كنند در خطر خواهد بود. وي صريحا گفت: خطر همين جاست، پشت حياط خانه خود ما، نه در عراق كه ما به آنجا رفته ايم تا خطر اسلحه شيميايي را از ميان برداريم. وي ضمن اشاره به رويداد انفجار يك كارخانه كاربيد ( كاربايد ) در هند كه گرداننده آن يك كمپاني آمريكايي بود و ضمن آن بيش از 3 هزار و هشتصد تن كشته شدند گفت كه چنين خطري در كشور خودمان هم وجود دارد و در همسايگي مان،؛ در نيويورك ، شيكاگو، هوستون و كاليفرنيا و .... استيو كرافت براي اثبات ناكافي بودن حفاظ كارخانه هاي شيميايي آمريكا، با يك بازرس دولتي مربوط مصاحبه كرد و اين بازرس گفت كه روزي به عنوان ناشناس به يكي از اين كارخانه ها رفت و از تانكر گاز عكس گرفت بدون اين كه كسي مانع عكسبرداري شود!. كرافت سپس با سناتور كورازاي از نيوجرزي مصاحبه كرد كه طرح تشديد حفاظت از كارخانه هاي شيميايي آمريكا را به سنا داده بود. اين سناتور گفت كه چون هزينه اجراي طرح، سنگين برآورد شده بود و كارخانه هاي شيميايي از تامين آن ابراز عجز كردند، همه طرح مدفون شد!. لينچينگ و پوزش سناي آمريكا سناي آمريكا 13 ژوئن 2005 طي مصوبه اي كه راي مخالف نداشت ضمن اعتراف به يك كوتاهي دهها ساله خود، از اين عمل پوزش خواست. در آمريكا و به ويژه در ايالتهاي جنوبي، تا سال 1960 (45 سال پيش) اعدام افراد به طريقه «لينچينگ» ديده شده بود كه طبق يك آمار، از 1880 تا 1960 با اين روش، 4 هزار و 750 تن و عمدتا آفريقايي تبارها (سياهپوستان) كشته شده بودند. اين روش به اين صورت بود كه جمعيت كه متوجه ارتكاب يك جرم مي شد، مظنون و يا مرتكب را اگر سياه و يا اين كه بي يار و ياور بود با هياهوي بسيار دستگير مي كرد و بدون اثبات جرم در ملاء عام و از درخت حلق آويز مي كرد. مجلس نمايندگان آمريكا از سال 1920 تا سال 1940 سه بار اين عمل را يك جرم فدرال ( قابل طرح در دادگاه سراسري و خارج از حوزه اختيارات قضايي ايالتها) خواند كه سنا آن را به بهانه مداخله در امور ايالتها كه استقلال داخلي دارند رد كرده بود. برخي ديگر از رويدادهاي 15 ژوئن 763: يك خورشيد گرفتگي روي داد كه آشوري ها شرح آن را بر سفال نوشته اند و اين سفالنبشته تا به امروز باقي مانده است. 1389: تركان عثماني در جنگ كوزوو بر صربها پيروز شدند و سابقه مسلمان شدن بيشتر مردم كوزوو از همان زمان است. 1752: بنجامين فرانكلين با فرستاد يك بادبادك به آسمان فيلادلفيا در هواي توفاني و توام با رعد و برق، و مشاهده سوختن بادبادك ـ رابطه الكتريسيته ساكن و صاعقه را اثبات كرد. 1785: نخستين سانحه هوايي تاريخ بشر در فرانسه روي داد و دو تن كه با يك بالون هواي گرم تا ارتفاع 450 متري بالا رفته بودند كه از درياي مانش بگذرند و در انگلستان فرود آيند بر اثر آتش گرفتن بالن سقوط كردند و جان سپردند. يكي از اين دو، «ژان فرانسوا دو روزيه(عکس بالا)» مدرس فيزيك و شيمي و سازنده بالن بود. 1860: نخستين مهاجر سفيد پوست در ايداهو ــ ايالت كوهستاني آمريكا ــ مستقر شد. 1924: 318 سال پس از استقرار مهاجران انگليسي و 148 سال بعد از اعلام استقلال ايالات متحده، با تصويب يك قانون، بوميان (سرخپوستان) اتباع اين بشمار آمدند. 1979: شاه در نخستين مصاحبه مطبوعاتي پس از خلع از سلطنت كه در مكزيك انجام داد گفت: كشور را ترك كردم كه كشتار بيشتري صورت نگيرد، نمي دانستم كه پس از رفتن من شمار بيشتري كشته مي شوند.. شاه با پادرمياني دوست قديمي اش، هنري كيسينجر موقتا در كشور سكونت كرده بود. 1992: پس از جنگ جهاني دوم، براي نخستين بار پارلمان ژاپن تصويب كرد كه نظاميان اين كشور كه عنوان «نيروي دفاع از خود» را دارند به خارج از مرزهاي ژاپن اعزام شوند!. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام : دكتر نوشيروان كيهاني زاده 2 لینک به دیدگاه
آريائي 767 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 خرداد، ۱۳۸۹ سالروز درگذشت همورابي پدر قانونگذاري در جهان ستون سنگي كه قوانين همورابي بر آن حك شدهاند همورابي (حمورابی) پدر قانونگذاري در جهان 16 ژوئن سال 1686 پيش از ميلاد در بابل (Babylon واقع در جنوب غربی بغداد امروز) درگذشت، ولي سيصد ماده از قوانين او كه بر سنگ حك شده است، تا به امروز باقی مانده است. زمان درگذشت همورابی با تطبیق تقویم ها پس از بررسی های آزمایشگاهی باستانشناسان به دست آمده است. قبلاً، درگذشت همورابي را 1750 پيش از ميلاد ذكر كرده بودند. پيش از همورابي، قانون وجود داشت، ولي مدون نبود و با رسوم و عادات تفاوت نداشت و ضمانت اجرايي آنها هم مشخص نبود. قوانين همورابي كه به Codes of Hammurabi معروفند همه جنبه هاي زندگي را در بر مي گيرند از ازدواج تا مالكيت، كسب و كار، دستمزد، ماليات و حتي خدمت در ارتش. همورابي، نخستين دولتمردي در جهان بود كه تعيين حداقل دستمزد را كه امروزه در كشورهاي صنعتي رعايت مي شود به صورت قانون درآورد و تکليف دولت قرار داد. از همورابي كه رئيس كشور بابل بود دو ابتكار ديگر باقي مانده است؛ يكي برنامه ريزي از قبل، براي انجام امور و ديگري اصلاح زبان و ساده سازي آن و نيز تأمين وحدت تلفظ واژه ها. سنگنبشته هاي حاوي قوانين همورابي در سال 1901 در ايران، در شهر شوش به دست آمد كه ايرانيان درجريان تصرف بابل، آنها را براي مطالعه و استفاده با خود به شوش آورده بودند. «قانون» پايه تمدن را تشكيل مي دهد كه به اين ترتيب مدل آن از منطقه ما (شرق- خاورميانه) بوده است. حمورابي متن قوانين حمورابي برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام : دكتر نوشيروان كيهاني زاده 3 لینک به دیدگاه
آريائي 767 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 خرداد، ۱۳۸۹ نخستين فضانورد زن در مدار زمين از راست ؛ ترشكوا در لباس فضانوردي شوروي ، در لباس سرهنگي ، و سالها بعد بالباس عادي سرهنگ دوم بانو «والنتين ترشكوا» 16 ژوئن 1963 به عنوان نخستين فضانورد زن با وستوك ــ 6 ، سفينه شوروي ، در مدار زمين قرار گرفت. در اين زمينه و نيز در باره ترشكوا در زمان وقوع رويداد هاي مربوط ، مطالب متعدد در اين سايت آمده است. روزي كه برژنف رئيس شوروي و زماني كه يلتسين رئيس روسيه شد - دو عامل فروپاشي شوروي و شکست مارکسيسم يلتسين - برژنف شانزدهم ژوئن سال 1977 لئونيد برژنف كه از مدتي پيش رهبري حزب كمونيست اتحاد شوروي را بر عهده داشت خود را رئيس جمهور اين اتحاديه نيز اعلام كرد. برژنف كه بسال 1906 به دنيا آمده بود از كمونيستها ي نسل دوم ( بعد از بلشويكهاي زمان انقلاب سال 1917 ) بشمار آورده شده است. وي از سال 1960 تا 1964 رياست شوراي عالي شوروي (عنوان تشريفاتي رياست اتحاديه) را بر عهده داشت که بعدا پست رياست جمهوري به وجود آورد و اين سمت را هم از آن خود کرد!. برژنف طوري رفتار كرده بود كه در دوران استالين مورد توجه او و در زمان خروشچف طرف عنايت وي قرار داشت؛ حال آن كه اين دو فرد روش و سياست هاي متفاوت از هم داشتند. از اشتباهات برژنف، عملا (نه در فرضيه) تبديل مديريت گروهي اتحاديه (شوروي) به مديريت فردي و ناديده گرفتن پيشنهاد تبديل اتحاد شوروي به فدراسيوني نظير «ايالات متحده» بود كه امر فروپاشي احتمالي را دشوار مي ساخت. به علاوه، افراط در الكل، بيماري طولاني و ضعف جسماني برژنف باعث افتادن امور به دست كساني شده بود كه وفاداري استواري به سوسياليسم و شوروي نداشتند و تنها منافع و رفاه خود را طالب بودند و همين وضعيت زمينه را براي فروپاشي نظمي كه گمان مي رفت پا برجاي بماند آماده ساخت، زيرا مقامات منصوب از جانب برژنف نتوانستند نظام سوسياليستي را به صورت يك الگو و نمونه در جهان درآورند و به رفع دشواري هاي رفاهي مردم خود برسند. آنان به تدريج خود را از توده مردم جدا، و اشرافيت را در پيش گرفته بودند كه مغاير هدفهاي انقلاب 1917 بود. اين طبقه تازه (مقامات) روش مهم و موثري را كه پس از انقلاب بكار گرفته شده بود و با جاري بودن آن، توده ها خود را در حكومت شريك مي دانستند كه همانا خواندن و ترتيب اثر دادن فوري به نامه ها و پيشنهاد هاي مردم بود كنار گذارده و به همه چيز جز خودشان بي اعتنا شده بودند و به راهي ادامه دادند كه به فروپاشي شوروي و شكست سوسياليسم در اروپاي شرقي انجاميد. نقل قسمتی از مقاله ای که در پی فروپاشی شوروی در دسامبر 1991 انتشاریافته و کارهای برژنف را هم از علل این فروپاشی بشمارآورده خالی از فایده و عبرت آموزی نیست، از این قرار: "برژنف كه بسال 1906 (در منطقه ای که بعدا به اوکراین وگذار شد) به دنيا آمده بود و در 1982 درگذشت از 1964 تا پایان عمر نقش اول را در تئاتر شوروی بازی می کرد و تاریخنگاران به دلایل متعدد اورا عامل تزلزل نظام ایدئولوژیک شوروی و شکست مارکسیسم دانسته اند که بعدا به دست گورباچف فروریخت از جمله: افراط برژنف در الکل، تحصیلات ناکافی (تحصیلات فنی داشت) و بی توجهی به ژورنالیسم شوروی به عنوان آموزشگر عمومی و برنده ترین ابزار در یک جنگ سرد و مقابله با ماشین عظیم رسانه ای آمریکا و برای مثال سپردن سردبیری روزنامه دولت به داماد خود که تجربه و آموزش این کار را نداشت، خارج ساختن انتصابات دولتی از دست کمیسیون های گزینش و قراردادن در دست خود و نزدیکانش که نتیجه اش سوء مدیریت، سوء استفاده از اموال عمومی، ولخرجی و پیچیدگی هرچه بیشتر بوروکراسی بود، لغو حسابرسی های دولتی توسط کمیته های حزب حاکم (حزب کمونیست) و در نتیجه رواج فساد اداری و حیف و میل، رعایت حال اقوام و دوستان که یکی از نتایج آن قاچاق الماس توسط دخترش بود، تعطیل کردن دفتر عرایض که از زمان انقلاب بلشویکی اکتبر 1917 به نامه های مردم و گزارش های عوام الناس از وضعیت و افشاگری ها رسیدگی و اقدام می کرد و برخی از نامه هارا جهت اطلاع مردم به روزنامه ها می داد و بالاخره صدور دکترین های متعدد و زیان آور و برای مثال دکترین «ایراد وارد آوردن به یک مقام و یک دولت کمونیست انتقاد از همه دنیای سوسیالیست است و باید با آن مقابله شود»، ندانستن زبان خارجی و متکی بودن به گزارش های رسمی و عمدتا کهنه، ادامه رهبری بر کشور حتی از بستر بیماری که بستری بودن او ماهها طول کشیده بود و ....". اتفاقا در همين روز (16 ژوئن) در سال 1991 بوريس يلتسين رئيس جمهوري روسيه شد که اکثریت آراء را در انتخابات 13 ژوئن به دست آورده بود. وي كه در جواني درسيبري يك كارگر ساختمان بود و تحصيلات آن چناني نداشت از پلكان حزب كمونيست بالا رفت، ولي همینکه اوضاع را نامساعد این حزب دید در سمت رئیس حزب کمونیست مسکو، از این حزب کناره گیری و با این عمل توجه دولت واشنگتن را به خود جلب کرد> به آمریکا دعوت شد و .... یلتسین پس از تكيه زدن بر كرسي رياست روسيه حزب كمونيست را منحل و در یک جلسه خصوصی سه نفره در یک تفریگاه جنگلی در بلاروس آخرین میخ را برتابوت انحلال اتحاد شوروي کوبید. وی سپس با بکارگرفتن مستشاران اقتصادی آمریکا دست به خصوصی سازی زد که به میلیاردر شدن یکشبه تنی چند و رواج فساد و مافیابازی انجامید و .... برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام : دكتر نوشيروان كيهاني زاده 3 لینک به دیدگاه
آريائي 767 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 خرداد، ۱۳۸۹ كوفي عنان و موضوع سوء استفاده از برنامه نفت در برابر غذا (در عراق) رسانه ها 15 ژوئن 2005 با به دست آمدن دو يادداشت تازه بار ديگر كوفي عنان دبيركل غنائي وقت سازمان ملل را تيتر خود كرده بودند. اين دو يادداشت كه مربوط به سال 1998 بوده اند نشان مي دهند كه عنان قبلا از مشاركت كمپاني سويسي كه پسر او «كوجو» در آن داراي مقام بود اطلاع داشت. در يكي از يادداشتها (به تاريخ دسامير 1998)، معاون مدير عامل كمپاني سويسي خطاب به كوفي عنان نوشته است: ما در مورد مشاركت در برنامه (64 ميليارد دلاري) نفت در برابر غذا (مربوط به عراق) پيشنهاد داده ايم و روي مساعدت شما (كوفي عنان) حساب مي كنيم. بازرسان رسيدگي به سوء استفاده مالي از برنامه نفت در برابر غذا بدر بهار 2005 اين يادداشتها را به دست آورده بودند كه بعدا آنهارا در اختيار رسانه ها قرار دادند. برخي ديگر از رويدادهاي 16 ژوئن 1933: بيمه دولتي حسابهاي پس انداز بانكي در آمريكا ((fdic)) به اجرا درآمد كه كمك بزرگي به امر پس انداز پول در اين كشور كرده است. 1947: پراودا ارگان حزب كمونيست شوروي طرح مارشال را كه مبتكر آن دولت آمريكا بود به باد انتقاد گرفت و نوشت كه دولت واشنگتن مي خواهد با اين طرح بر اروپاي غربي مسلط شود. 1967: در جريان جنگ داخلي لبنان ، فرانسيس امولي سفير آمريكا در بيروت و يكي از همكارانش به نام رابرت وارينگ ربوده و كشته شدند. 1977: مهندس« ورنر فون براون» كه براي هيتلر و بعدا آمريكا موشك ساخت در گذشت. 2004: در كشمش طولاني و موازي آمريكا، روسيه و چين براي جلب جمهوري پارسي زبان تاجيكستان به سوي خود كه چهار سال پيش با ديدار مقامهاي سه كشور از شهر دوشنبه به اوج رسيده بود، تاجيكان سرانجام در نيمه ژوئن 2004 روسيه را ترجيح دادند و پذيرفتند كه اين دولت همچنان مرزباني از آن كشور با افغانستان را بر عهده داشته باشد و پايگاه هوايي ـ فضايي تجسسي خود را حفظ كند و همكاري هاي دو كشور گسترش يابد. اصحاب نظر در همان زمان گفته بودند كه دولت تاجيكستان با ملاحظه كدورت ديرپاي دولت ايران از آمريكا، حاضر نشد كه به همه خواست هاي واشنگتن گردن نهد. دولت دوشنبه بهترين مناسبات را با تهران داشته است. به باور صاحبنظران، تاجيكهاي آسياي ميانه و آسياي جنوبي به دلايل تاريخي، داشتن نياكان مشترك و همبستگي هاي فرهنگي هواداران بي چون و چراي ايران هستند و به اين لحاظ، ايران در آن مناطق «جانشين» نخواهد داشت. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام : دكتر نوشيروان كيهاني زاده 2 لینک به دیدگاه
آريائي 767 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 خرداد، ۱۳۸۹ «جان هرسي»: ضعف آموزش و پرورش فقر اخلاقیات را به دنبال خواهد داشت و جرم و جنایت نتیجه فقر اخلاقیات است «جان هرسي» روزنامه نگار، مولف و مدرس شهير آمريكايي و نويسنده كتاب موثر و پرخواننده «هيروشيما» 17 ژوئن سال 1914 چشم به جهان گشود و 79 سال عمر كرد. وي در كشور چين به دنيا آمده بود. كتاب او «يك زنگ براي آدانو» برنده جائزه پوليتزر سال 1945 شد. «جان» كه در دوران جنگ جهاني دوم براي رسانه هاي آمريكا از جمله مجله تايم اخبار جبهه ها را تهيه مي كرد با مشاهده آن همه كشتار و ويراني از جنگ بيزار شده بود و هيروشيما را نوشت تا با تقويت انزجار مردم، از جنگ هسته اي جلوگيري شود. از وي 26 داستان باقي مانده است كه همه آنها در رعايت جان و احوال بشر و تامين نياز و رفاه انسانها است. «جان» در مقالات سياسي اش از آزادي فكر، استقلال فرد و حمايت از ابتكار براي پيشرفت حمايت كرده است. به باور «جان» که در مقالات او منعکس است، مشکلات یک جامعه از بی اعتنایی به قانون است ـ خواه این قانون شکن فرد باشد و یا دولت. وی تحوّل انسان را نتیجه آموزش و پروش می داند و می گوید که ضعف آموزش و پرورش فقر اخلاقیات را به دنبال خواهد داشت و جرم و جنایت نتیجه فقر اخلاقیات است. او در زمينه تدريس معتقد به هرچه بيشتر سرمايه گذاري در آموزش و پرورش بود و اين اصل كه بهترين سرمايه گذاري يك ملت هزينه كردن در راه آموزش و پرورش نوجوانان و جوانانش است از اوست. وي گفته است كه از بررسي جوانان يك ملت مي توان آينده اين ملت را پيش بيني كرد. جان هرسي يك دوره رئيس جامعه مولفان آموريكا بود. صنايع و فنون ... و بالاخره پدر اينترنت جايزه گرفت - اظهارات مهم "تيم بمرز لي" و پیش بینی برلینگوئر که رویدادهای ژوئن 2009 تهران درستی آنهارا ثابت کرد پانزدهم ژوئن 2004 رئيس جمهوري فنلاند در شهر هلسينکي نخستين جايزه هزاره سوم در تکنولوژي را به " تيم بمرز - ليTim bemers - Lee " ( عکس بالا ) خالق شبکه شبکه ها (اينترنت) داد. اين جايزه عبارت از يک ميليون و دويست هزار دلار پول نقد، تقدير نامه و مدال و نشان بود. تيم که زاده انگلستان و ساکن بوستون آمريکاست و در انستيتوي تکنولوژي ماساچوست آمريکا کار و تدريس مي کند در اين مراسم گفته بود که در ايجاد اينترنت دانشمندان متعدد کوشش کرده بودند و هرکدام به سهم خود موفق شده بودند و هنر او تنها در اين بود که دستاورد آنان را در کنار هم قرار داد و اينترنت به وجود آمد كه بزرگترين وسيله ارتباط بشر از آغاز خلقت است. وي افزوده بود كه هدفش از اين كار، خدمت به انسانها بود که آسانتر و بهتر و بدون مانع بتوانند باهم تماس بگيرند و از معلومات اطلاعات و اخبار و نيز احساس، انديشه و عواطف يكديگر آگاه شوند كه يك ابزار بزرگ روشنگري است. تيم گفته بود که بابت اين خدمت خود پولي مطالبه نکرد و اينترنت را وسيله اي همگاني و رايگان اعلام داشت و اگر اين کار را نکرده بود،کمپاني هاي متعدد به وجود مي آمدند و با خريد امتياز اينترنت، استفاده از آن را پولي مي کردند و همگان نمي توانستند به آن دسترسي داشته باشند و در نتيجه اينترنت به موفقيت فعلي نمي رسيد. پول مختصري كه فعلا شركتهاي خدمات اينترنتي از مشتريان دريافت مي دارند صرفا به خاطر ارائه خدمات اي ميل و سرویس دادن به سايت ها و محافظت از عناوين آنها است و بابت امتيار اختراع اينترنت، كسي چيزي نمي پردازد و چون جنبه جهاني دارد (محلي نيست) دشوار است كه بشود آن را در چارچوپ حوزه قضايي محلي (ملي) قرارداد. تيم گفته بود كه خوشحال است مي بيند سرچ انجين هاي متعدد به وجود آمده اند كه پيامها را از طريق پروگرامهاي خود از سايت ها مي گيرند و به همگان مي رسانند و اين كاري است بسيار بزرگ زيرا كه هر فرد گمنام مي تواند انديشه و نظر خود را جهاني سازد. خريد و فروش و انجام معامله از طريق اينترنت نيز خدمت بزرگي به انسانها است كه مي توانند كالا و خدمات ارزانتر و بهتر به دست آورند و .... انریکو برلینگوئر که دوازده سال بر حزب کمونیست ایتالیا ریاست کرد و در 11 ژوئن 1984 درگذشت در زمان خود و پیش از عمومیت یافتن اینترنت و سلفون، در نطقی در کنگره کمونیست شوروی با اشاره به انتقال امواج رادیو ـ تلویزیونی از طریق ماهواره پیش بینی کرده بود که پیشرفت های تکنولوژیک در آینده ای نه چندان دور، مردم را درجریان اندیشه ها، تجربه ها، دردها و تضییقات و ... یکدیگر قرار خواهد داد و بنابراین، هر فرد یک فرضیه پرداز، ناشر یک روزنامه، مدیر یک رادیو و حتی یک حزب خواهد شد و همگان از هر حرکتی آگاه خواهند بود و نیازی نیست که آگهی «فراخوان» داده شود ـ فراخوان برای اعتراض، حمایت و هرچیز دیگر، و در این شرایط نمی توان با تاکید گفت که عقاید و فرضیه های قدیمی ازجمله مارکسیسم دست نخورده باقی بماند و نیاز به بازنگری و اصلاح نداشته باشد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام : دكتر نوشيروان كيهاني زاده 2 لینک به دیدگاه
آريائي 767 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 خرداد، ۱۳۸۹ ژاندارک هند ـ بانوی جوانی که با استعمار انگلیسی ها جنگید 17 ژوئن 1858 روزی است که بانو «لاکشمی بای (Lakshmi Bai (Rani)» از قهرمانان ملی هند در جنگ با انگلیسی ها کشته شد. وی که از دلاوران تاریخ است هنگام مرگ 23 ساله بود. لاکشمی (در هند معروف به رانی Rani = ملکه) زوجه راجه (حاکم) «جانسی Jhansi» هند بود. انگلیسی ها که سرگرم تصاحب هند بودند با خودشان قرار گذاشته بودند برای هر منطقه هند که راجه اش فوت کند و وارث آنچنانی (ولیعهد) نداشته باشد حکمران انگلیسی منصوب کنند. راجه «جانسی» در 1857 درگذشت و چون فرزند نداشت نماینده دولت لندن در صدد تعیین حکمران انگلیسی برآمد که لاکشمی مردم منطقه ـ از زن و مرد را بسیج کرد و با انگلیسی ها به جنگ پرداخت و اعلام کرد که تنها با عبور از جنازه او می شود به جانسی (واقع در ایالت اوتار پرادش) وارد شد. همزمان، افراد هندی که به استخدام دولت لندن درآمده و عنوان سپوی Sepoy (تلفظ هندی واژه فارسی «سپاهی») داشتند در منطقه «میروت Meerut» دست به یک شورش خونین زده و انگلیسی ها حتی زنان و فرزندان آنان را کشتار کرده بودند که در تاریخ به بپاخیزی هندیان معروف است. حکمران انگلیسی هند یک واحد نظامی مجهر به توپ به جنگ بانو لاکشمی فرستاد و دو نیرو در در «پول باغ» ناحیه کوتاه ـ کی سرای (همه این کلمات فارسی اند) در 200 کیلومتری شهر «لوک نو» به یکدیگر تلاقی و ضمن نبرد، بانو لاکشمی که همانند ژاندارک لباس مردانه پوشیده و بر اسب سوار بود و افرادش را هدایت می کرد کشته شد. وی پس از استقلال هند در 1947 قهرمان ملی لقب گرفت و مجسمه او سوار براسب در نقاط مختلف اين کشور دیده می شود و مورد احترام است. (عکس زير): مجسمه لاکشمي و تصوير او پیروزی بومیان آمریکا در سه نبرد Thasunke Witko هفدهم ژوئن 1876 هزار و پانصد بومی آمریکایی (سرخپوست و معروف به دلاور) از دو قبیله «سو» و «شیان» در ناحیه «رزباد Rosebud» در ایالت شمالی مونتانا نیروهای نظامی دولت واشنگتن بفرماندهی زنرال «جورج کروک G. Crook» را درهم شکستند. فرماندهی سرخپوستان را تهاسونکه ویتکو Thasunke Witko (به اصطلاح آمریکاییان؛ کریزی هورس) برعهده داشت. ژنرال کروک با این شکست نتوانست به کمک ژنرال کاستر Custer که عازم «لیتل بیگ هورن Little big Horn» در داکوتای جنوبی جهت جنگ با دسته ای دیگر از بومیان بفرماندهی «سیتینگ بول» بود بشتابد و درنتیجه کاستر و همه افراد واحد هفتم سواره نظام آمریکا در نبرد لیتل بیگ هورن کشته شدند. کریزی هورس قبلا در ویومینگ نظامیان دولت واشنگتن مرکب از سوار و پیاده بفرماندهی «ویلیام فترمن W.Fetterman» را شکست و فراری داده و پایگاهشان را تصرف کرده بود. بومیان برای حفظ اراضی و فرهنگ خود با مهاجران اروپایی و دولت برآمده از آنان می جنگیدند. بومیان پس از سه قرن نبرد سرانجام شکست خوردند و به اراضی محصور (رزرویشن) فرستاده شدند. نخستين خلبان زن که عرض اقيانوس اطلس را با پرواز پيمود بانو " اميليا ارهارتAmelia Earhart " ( عکس بالا ) پس از 20 ساعت و 40 دقيقه پرواز و پيمودن عرض اقيانوس اطلس 17 ژوئن سال 1928 در ساوت ويلز انگلستان فرود آمد. وي اين پرواز را با يک هواپيماي دريايي ( هواپيمايي که قادر به نشستن و برخاستن از روي آب است ) پيمود. او از کانادا ( نيو فاوند لند ) به پرواز درآمده بود. اميليا که ساکن بوستون آمريکا بود نخستين خلبان زن است که عرض اقيانوس اطلس را با پرواز پيمود. نزاکت كاپيتاليستي از ديدگاه خروشچف در مذاكرات جدي سران دو كشور مسائل مهم في مابين از جمله قصد شوروي به سپردن امور برلن شرقي به دولت آلمان شرقي و نيز مسئله لائوس مطرح شده بود و خرشچف گفته بود كه كمونيستها ي لائوس در كار خود استقلال دارند و او نمي تواند به آنان امر و نهي كند مگر اين كه نظرش را بخواهند . ولي مي تواند كه نظر آمريكا را بدون تفسير وتنها به عنوان يك پيام رسان به آنان برساند. 17 ژوئن سال 1961 ، دوهفته پس از انجام مذاكرات دو روزه كندي و خروشچف سران آمريكا و شوروي در شهر وين ، در رسانه ها فاش شد كه در حاشيه اين مذاكرات بسيار جدي ، جان اف. كندي رئيس جمهوري وقت آمريكا به چند حركت غير عادي خروشچف از جمله كوبيندن لنگه كفش بر تريبون جلسه رسمي سازمان ملل ، خروخ خشم آلود از جلسه مذاكره و ... اشاره كرده بود . خروشچف در پاسخ گفته بود نزاكتهايي كه شما به آن پايبند هستيد « نزاكت كاپيتاليستي » هستند ؛ يك سوسياليست نقش بازي نمي كند ، هرچه را كه در دل دارد آشگار مي سازد . ما نمي خواهيم كسي را فريب بدهيم ؛ در ظاهر لبخند بزنيم ، دست بدهيم و تعظيم كنيم و در باطن خنجر بزنيم . فرهنگ سوسياليستي با فرهنگ كاپيتاليستي و در نتيجه ديپلماسي طرفين تفاوت دارد . شما مختاريد كه رفتار ما را هر جور كه بخواهيد تفسير وتعبير كنيد ، ما نقش بازي نمي كنيم ؛ زيرا كه نمي ترسيم و قصد فريب هم نداريم . برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام : دكتر نوشيروان كيهاني زاده 3 لینک به دیدگاه
آريائي 767 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 خرداد، ۱۳۸۹ چین و بمب هیدرژنی 17 ژوئن 1967 جمهوري خلق چين 1967 اعلام داشت كه داراي بمب هيدروژني (ترمونوكلئر) هم شده است و اين سلاح، ديگر در انحصار دو ابرقدرت نيست. اين كشور سالها بيش از اين داراي بمب اتمي شده بود. نتيجه سنجش افكار عراقي ها به سفارش دولت آمريكا نتايج نظر سنجي از عراقي ها كه در ماه مه 2004 به سفارش و هزينه دولت آمريكا در شش شهر عراق انجام شد با دو هفته تاخير در نيمه ژوئن انتشار يافت. اين نتايج نشان مي دهد كه 55 درصد عراقي ها گفته اند كه بدون حضور نيروهاي آمريكايي در كشورشان، امن تر خواهند بود. نود و دو درصد عراقي ها آمريكاييان را اشغالگر( نه عامل آزاد شدن از ديكتاتوري صدام ) خوانده اند. در زمان نظر خواهي، مقتدا صدر مرد محبوب 82 درصد عراقي ها بود. 54 درصد عراقي ها از رفتار نظاميان آمريكايي ابراز عدم رضايت كرده و 71 در صد ضمن ابراز انزجار از شكنجه متداول در زندان ابوغريب گفته اند كه قبلا تصور نمي كردند كه آمريكايي از چنين شيوه هايي استفاده كند. طبق اين سنجش افكار، تنها سه درصد عراقي ها خواسته اند كه صدام بار ديگر رهبر آنان شود. نمونه اي از شکنجه عراقي ها در زندان ابوغريب برخي ديگر از رويدادهاي 17 ژوئن 1939: بكار بردن گيوتين براي اعدام ، پس از يك قرن و نيم ممنوع شد. اين وسيله براي اعدام سريع و بدون درد در جريان انقلاب فرانسه ساخته شده بود. 1885: مجسمه فرشته آزادي هديه فرانسه به آمريكا با كشتي وارد نيويورك شد. 1945: نخستين عمل پيوند كليه درشهر شيكاگو آمريكا انجام گرفت و به تدريج عموميت يافت. 1963: ديوان عالي آمريكا در اين روز در سال 1963 با صدور يك حكم قرائت انجيل و خواندن دعا در مدارس عمومي اين كشور را عملي مغاير قانون اساسي آن كشور اعلام و ممنوع كرد. 1971: دولت آمريكا اعلام کرد که از سال بعد جزيره اوكيناواي ژاپن را كه در 1945 اشغال نظامي كرده بود به اين كشور تحويل خواهد داد به اين شرط كه پايگاه نظامي خودرا در انجا حفظ كند. 1982: ريگان رئيس جمهوري وقت آمريكا در نطق خود در سازمان ملل از شوروي به عنوان « امپراتوري شر» نام برد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام : دكتر نوشيروان كيهاني زاده 3 لینک به دیدگاه
آريائي 767 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 خرداد، ۱۳۸۹ پيروزي ژاندارك و رفع محاصره ارلئان با عقب نشيني انگليسي ها محاصره ارلئان پايان يافت. ژاندارک در چند نبرد ديگر هدايت و سرانجام فرماندهي فرانسويان را بر عهده داشت. نبرد ارلئان را عمدتا مردم غير نظامي فرانسه بردند. مجسمه ژاندارک در نوتردام 18 ژوئن سال 1429، فرانسويان به هدايت و به تشويق و تهييج دختر جواني به نام ژاندارك بر واحدهاي نظامي انگلستان به فرماندهي ژنرال سالزبوري كه مدنها بود بندر ارلئان فرانسه را در محاصره قرار داده بودند پيروز شدند و انگليسي ها با تحمل پنج هزار تلفات عقب نشيني كردند. ناپلئون و آخرين شكست ناپلئون كه پس از اين شكست نظامي، خود را به فاتحان جنگ تسليم كرد به جزيره سنت هلن در اقيانوس اطلس تبعيد شد و بعدا در آنجا درگذشت. پیام تاریخی دوگل و ایجاد فرانسه آزاد در انگلستان! 18 ژوئن سال 1815، ارتش ناپلئون ـ عمدتا مركب از داوطلبان هوادار او در «واترلو» در بلژيك امروز از ارتشهاي متحد آلمان، انگلستان، هلند و ... شكست خورد، و تاريخ جهان ورق تازه اي را باز كرد. دوگل هنگام ايراد نطق راديويي ژوئن 1940 شارل دوگل ـ ژنرال ناسیونالیست فرانسوی که با گروهی از نظامیان این کشور به انگلستان عقب نشینی کرده بود هجدهم ژوئن 1940 برای ملت فرانسه که کشورشان عملا در اشغال نظامی آلمان بود یک پیام رادیویی فرستاد که «پیام تاریخی» عنوان گرفته است. دوگل در این پیام که 22 ژوئن از رادیو لندن تکرار شد فرانسویان را به ایستادگی فردی و گروهی در برابر عوامل هیتلر و آلمانیان دعوت کرد. تکرار پیام به این سبب بود که پیام قبلی به گوش شماری کم از فرانسویان رسیده بود. وینستون چرچیل نخست وزیر وقت انگلستان 22 ژوئن 1940 اجازه داد که شارل دوگل برای فرستادن پیامهای خود، از رادیو لندن (بی بی سی) استفاده مکرّر کند. در آن زمان بسیاری از صاحبنظران انگلیسی با تصمیم چرچیل مخالفت کرده و گفته بودند که استفاده مکرّر دوگل از رادیو لندن ممکن است دولت تازه فرانسه را که با آلمان سازش کرده تا فرانسه تخریب نشود برسر خشم آورد و از حالت بی طرفی خارج و به مساعی نظامی هیتلر کمک کند (متحد نظامی آلمان شود). استفاده مکرّر دوگل از رادیو لندن در عین حال سرآغاز بدعتی شد که ادامه دارد و آن استفاده مخالفان سیاسی از رادیو ـ تلویزیون های دولتی کشورهای دیگر برای رساندن حرف خود و مبارزه است. دوگل در پیام 18 ژوئن خود که چهار روز بعد (22 ژوئن) از رادیو لندن تکرار شد تشکیل دولت فرانسه آزادرا اعلام داشت و از فرانسویان خواست که با هر وسیله که در اختیار دارند مقاومت کنند و اشغالگران را آسوده نگذارند. وی از نظامیان فرانسه خواست که از کشور خارج و به مستعمرات فرانسه بروند که از این پس زیر نظر دولت فرانسه آزاد قرار خواهند داشت. دوگل در نطق خود تسلیم شدن را یک ضعف شخصیت خوانده و گفته بود که یک انسان کامل در برابر زور تسلیم نمی شود بویژه در برابر اشغالگر وطن. دوگل چهار سال بعد به فرانسه بازگشت وطن خودرا وارد باشگاه ابرقدرت ها کرد، برخلاف انتظار متحدان غربی (آمریکا و انگلستان) با آلمان فدرال و دولت مسکو پیمان دوستی بست، همانند ناپلئون از ورود دولت لندن به اتحاد اروپاییان قاره ای (بازار مشترک و ...) جلوگیری کرد، مقرّ «ناتو» را از فرانسه بیرون انداخت، با اصلاح قانون اساسی جمهوری پنجم را بوجود آورد و دوبار و بیش از ده سال فرانسه را رهبری کرد و پس از مرگ به عنوان قهرمان ملی از او تجلیل شد. دوگل اجازه نداد که درجه نظامي او از سرتيپي بالاتر رود ـ همان درجه اي را که هنگام شکست نظامي فرانسه از آلمان داشت. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام : دكتر نوشيروان كيهاني زاده 1 لینک به دیدگاه
آريائي 767 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 خرداد، ۱۳۸۹ پايان سلطنت در مصر ژنرال محمد نجيب 18ژوئن 1953، به رژيم سلطنتي در مصر پايان داده شد و در اين كشور نظام جمهوري به رياست محمد نجيب (ژنرال ارتش) برقرار شد. ژنرال نجيب قبلا با يک کودتا فاروق پادشاه مصر را برکنار کرده و پسر شيرخوار او را به عنوان پادشاه تازه معرفي کرده بود. بعدا سرهنگ عبدالناصر از سران جنبش افسران آزاده و از رهبران کودتاي ضد سلطنت، نجيب را برکنار کرد و خود رهبر مصر شد. سرهنگ جمال عبدالناصر (راست) و ژنرال نجيب پس از پيروزي كودتا قاتل ملك فيصل در ملاء عام گردن زده شد ملك فيصل 18 ژوئن سال 1975 فيصل السعود شاهزاده سعودي به جرم كشتن عمويش ملك فيصل در ملاء عام گردن زده شد. فيصل السعود عموي خود را 25 مارس همين سال كشته بود .ملك فيصل مسنمري ماهانه (شهريه) فيصل السعود را كه در بيروت تحصيل مي كرد به دليل تنبلي در درس خواندن و روي آوردن به خوشگذراني كاهش داده بود. شاهزاده فيصل از عمويش وقت ملاقات جهت مذاكره گرفته بود كه ضمن اين ملاقات او را كشت. ملك فيصل كه از1964 به مدت 11 سال بر كشور سعودي سلطنت كرده بود سومين پادشاه دودمان سعودي بود. وي قبلا وزير امور خارجه و نخست وزير كشور سعودي بود و پس از قتل او خالد برادرش پادشاه شد. كشمكش بر سر كاخ صدام و خود او در ژوئن 2004 از گزارش 18 ژوئيه 2004 روزنامه هاي آمريكا چنين بر مي آمد كه ميان اين دولت و دولت موقت انتقالي عراق كه از 30 ژوئن اين سال قسمتي از اختيارات را به دست آورد بر سر كاخ سنگ مرمري صدام حسين معروف به قصر جمهوري كشمكش در جريان بود. ياور رئيس جمهور موقت از جورج بوش رئيس جمهوري آمريكا خواسته بود كه آن کاخ را به وي تحويل دهد تا عراقي ها بپذيرند كه قدرت در دست دولت موقت است و تاكيد كرده بود كه مردم عراق آن كاخ را مظهر قدرت مي پندارند و در نتيجه هرفردي را كه در آنجا مستقر باشد «رئيس کشور» مي دانند!، و وي مايل است كه در آنجا مستقر باشد. وزارت امورخارجه آمريكا تلاش داشت كه كاخ صدام حسين را ضميمه سفارت آمريکا در عراق سازد. در آن زمان، كشمكش ديگر بر سر نگهداري صدام حسين بود كه اظهارات 15 ژوئن 2004 جورج بوش رئيس جمهوري آمريكا تا حدي سرنوشت صدام را روشن ساخت. وي گفت تا زماني كه مطمئن نشود دولت عراق مي تواند از صدام نگهداري كند و زندان او را از دستبرد محفوظ بدارد تا او را به قدرت باز نگردانند وي را به عراقي ها تحويل نخواهد داد. صدام حسين در آخرين روز سال 2006 به عراقي ها تسليم شد تا او را اعدام کنند. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام : دكتر نوشيروان كيهاني زاده 1 لینک به دیدگاه
آريائي 767 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 خرداد، ۱۳۸۹ برخي ديگر از رويدادهاي 18 ژوئن 1812: در پي حمله نظامي انگلستان به ايالات متحده، ظاهرا به انتقام جدا شدن اين مهاجر نشين انگليسي از آن كشور، دولت ايالات متحده نيز به انگلستان اعلان جنگ داد. 1903: نخستين مسابقه اتومبيلراني مسافت زياد به پايان رسيد و اتومبيل برنده مسابقه در سه ماه از سانفرانسيسكو خود را به نيويورك رساند . امروزه اتومبيلها اين مسافت را سه روزه طي مي كنند. 1948: كميسيون ويژه سازمان ملل اعلاميه جهاني حقوق بشر را تصويب كرد . 1974: گئورگي ژوكف مارشال شوروي و فاتح برلين كه از او به عنوان يك نابغه نظامي ياد مي شود در 78 سالگي در گذشت. او در دسامبر 1896 به دنيا آمده بود. ژوكف با تاكتيك تمركز آتش توپ، ارتش هاي هيتلر را در دروازه هاي مسكو متوقف ساخت و تا برلين عقب راند. 2006: تلفات آمريكا در جنگ جاري عراق از مرز 2500 كشته و 18 هزار و 490 مجروح تجاوز كرد. تا اين روز (18ژوئن 2006)، هزينه مالي اين جنگ براي دولت آمريكا چهارصد و نه ميليارد دلار بود. آمريكا در اين زمان 127 هزار نظامي در عراق داشت كه با وجود اين، در سه روز (از15 تا 17 ژوئن 2006) دو مجلس مقننه آمريكا يكي پس از ديگري، طرح تعيين جدول زمانبندي براي خارج ساختن اين نيرو را از عراق رد كردند!. طرح خروج از عراق، حاميان متعدد از جمله «مورتا» نماينده پنسيلوانيا را داشت که خود روزگاري يک نظامي بود و در جنگ ويتنام شرکت کرده بود. در همين روز در سال 2007 تلفات آمريکا در جنگ عراق از 3 هزار و پانصد کشته و 26 هزار مجروح تجاوز کرده بود. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام : دكتر نوشيروان كيهاني زاده 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده