رفتن به مطلب

مهم ترين رويدادهاي جهان در چنين روزي


ارسال های توصیه شده

13 ژانويه 1988 ديوان عالي آمريكا راي داد كه آن دسته از نشريات اين كشور كه از دولت كمك مالي دريافت مي دارند و يا اين كه از امكانات دولت از قبيل ساختمان و تجهيزات برخوردار هستند از شمول اصلاحيه يكم قانون اساسي آمريكا كه اشاره به روزنامه هاي مستقل و حرفه اي دارد خارجند و مي توان آنها را سانسور كرد. اين راي كه قاعدتا بايد به صورت رويه قضايي در آمده باشد در پي دادخواست نشريه انجمن دانشجويان يك دانشگاه به دادگاه كه مراحل قضايي خود را تا ديوان عالي طي كرده بود صادر شده است. مسئولان اين نشريه شكايت كرده بودند كه مقامات دانشگاه مانع انتشار پاره اي از مطالب مي شوند و عملا دست به سانسور مي زنند كه كاري خلاف قانون اساسي است كه استقلال كامل نشريات را تضمين كرده است. ديوان عالي آمريكا با اين راي خود اين دادخواست را رد كرد. قبلا نيز فروش نشرياتي كه باكمك دولت منتشر مي شوند ممنوع و تاكيد بر رايگان بودن آنها شده بود. در آمريكا تنها نشريات دانشگاهي و بولتن هاي موسسات دولتي و معدودي از مجلات تخصصي ( علمي ـ فرهنگي) از دولت كمك مالي دريافت مي دارند. كمك دولت به مجلات و نشريات تخصصي هم عمدتا به صورت پيش خريد شماري از نسخه هاي آنها براي توزيع در كتابخانه هاي عمومي و ارسال براي موسسات و افراد مربوط صورت مي گيرد.

حكم ديوان عالي آمريكا اين سئوال را بارديگر به ميان آورده است كه آيا دولتها حق دارند كه روزنامه عمومي و جامع از آن خود داشته باشند، روزنامه نگار شوند و در قوه چهارم دمكراسي مداخله كنند؟!،

در پي فروپاشي بلوك شرق و شوروي، اينك كشورهايي كه داراي روزنامه عمومي (جامع) دولتي هستند كمتر از تعداد انگشتان دست است و يكي از اين كشورها وطن ما ايران است كه از دهه 1370 هجري خورشيدي داراي مطبوعات دولتي شده است كه همانند روزنامه هاي ديگر منتشر مي شوند، آگهي تجاري مي گيرند و توزيع و بفروش مي رسند. كوچكترين زيان وجود روزنامه دولتي در يك كشور كه از زيان دهي باك ندارد جلوگيري از رقابت صحيح روزنامه ها با يكديگر است و در نتيجه روزنامه هاي حرفه اي به سود دهي لازم نمي رسند و نمي توانند كيفيت مطالب (متاع خود) را آن گونه كه انتظار است بالا ببرند و لاجرم محتواي روزنامه ها به دليل استفاده از اخبار و مطالب وارده رايگان و ارزان در يك چارچوب مشخص قرار مي گيرد كه مطابق خواست مخاطبان و اصول و تعاريف روزنامه نگاري نيست كه به تضعيف تمدن و فرهنگ، آموزش و معلومات عمومي منجر مي شود و يكي از علل گرايش به سمت رسانه هاي خارجي و وبلاگها هم همين است. بايد توجه داشت كه سرويسهاي خبر رساني (خبرگزاري ها) رسانه نيستند و در رديف رسانه عمومي طبقه بندي نمي شوند، آنها ابزار كمك به رسانه ها هستند همانند موزعان و اصحاب چاپخانه ها

لینک به دیدگاه
  • پاسخ 489
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

13 ژانویه 1847 و در پی شکست نظامیان مکزیک از نظامیان آمریکا به فرماندهی سرلشکر فریمانت (جان فره مونت) ایالت کالیفرنیا به تصرف دولت واشنگتن درآمد. در این روز «پیکو» فرماندار مکزیکی کالیفرنیا قرارداد تسلیم را امضا کرد و اتباع کالیفرنیا (کالیفُرنیوها) شهروند دولت آمریکا شدند. دولت مکزیک (که قبلا اسپانیای نو خوانده می شد) سال بعد و طبق «قرارداد گوادالوپ ـ هیلداگو» هفت ایالت شمالی خود ازجمله کالیفرنیا، آریزونا، نیومکزیکو، کلرادو، نوادا و بخشی از ایالت تکزاس را به دولت واشنگتن واگذارکرد و در این ناحیه روخانه «ریو گرانده» مرز دو کشور شده است.

لینک به دیدگاه

13 ژانویه 1915 در مرکز شبه جزيره ایتالیا یک زمین لرزه شدید روی داد که تنها در منطقه آوه زانو Avezzano بيش از 29 هزار تن را کشت. در همین روز در سال 2001 یک زلزله در السالوادور (قاره آمريکا) 800 تن را به آن دنیا فرستاد و 12 ژانویه 2010 یک زلزله هفت ریشتری در کشور فقر و شورش زده فرانسوی زبان 9 میلیونی هائیتی [واقع در کارائیب ـ قاره آمریکا] بیش از سيصد هزار تن را بیجان ساخت. [طبق گزارش دولت هائيتي، 316 هزار کشته]. اين زمين لرزه نزديک به 350 هزار مجروح داشت و 251 هزار ساختمان (خانه مسکوني و محل کسب) را ويران ساخت و يا آسيب زد. زمين لرزه هائيتي ساعت 4 و 53 دقيقه روي داد.

علت تلفات سنگين زلزله نه چندان سخت هائيتي کم استحکام بودن ساختمانها و کثرت اعضاي خانوار در زير يک سقف اعلام شده است. در اين رويداد بيمارستان پورت او پرنس Port - au - Prince پايتخت هائيتي، کاخ رئيس جمهور، کليساي بزرگ و نير مقر صلحبانان سازمان ملل آسيب ديد و اسقف بزرگ کليساي کاتوليک هائيتي و نيز رهبر حزب اقليت کشته شدند. درصد تلفات وارده به اعيان هائيتي نسبت به تهيدستان اين کشور بيشتر بود زيراکه طبقه فقير در آلونک زندگي مي کنند که سقف هاي آنها را پوشال و حلبي و کارتن تشکيل مي دهد. اکثريت جمعيت هائيتي را [تلفظ انگليسي آن هيتي Haiti است] سياهپوستان (اعقاب بردگان سابق) تشکيل مي دهد. هائيتي مستعمره سابق فرانسه است که با جمهوري دومينيکن جزيره هيسپانيولا را تشکيل مي دهند. جزيره هيسپانيولا که کريستف کلمب (کلمبوس) آن را مقر حکومت اسپانيا در قاره آمريکا قرار داده بود روي کمربند زلزله و در منطقه توفهاي دريايي قرار گرفته است. زلزله سال 1751 هائيتي در اين مستعمره وقت فرانسه تنها يک ساختمان را سالم باقي گذارده بود

لینک به دیدگاه

«جورج ريان» فرماندار انتخابي وقت ايالت ايلي نوي آمريكا 11 ژانويه سال 2003 دست به اقدامي زد كه شايد تا آن زمان سابقه نداشت. وي در آستانه پايان دوره فرمانداري اش مجازات 164 مرد و سه زن را كه به جرم قتل نفس به اعدام محكوم شده بودند و در صف اعدام قرارداشتند تا ديوان عالي آمريكا راي نهايي خود را صادر كند به حبس ابد كاهش داد.

وي هنگام اعلام تصميم خود گفت در پي رسيدگي مجدد قضايي (اعاده دادرسي) به پرونده هاي 13 محكوم به اعدام كه ثابت شد مرتكب جرم نشده بودند و پليس با حيله و فريب و ارعاب از سه ــ چهار نفر از آنان اعتراف گرفته بود تصميم گرفت كه وقت را تلف نكند، خود را از عذاب وجدان رها سازد و همه محكومان به اعدام در اين ايالت را يك درجه تخفيف دهد و امشب را آسوده و بدون دغدغه بخوابد كه بهترين خواب همه عمر او خواهد بود.

از 50 ايالت آمريكا كه هركدام استقلال داخلي كامل دارد در 12 ايالت همانند كشورهاي اروپايي مجازات اعدام وجود ندارد. در پي احياء مجازات اعدام در آمريكا، ايالت تكزاس بيش از ايالات ديگر اعدام داشته و پس از آن از اين لحاظ، ايالت ويرجينيا قراردارد.

در ژانويه 2012 نيز هالي باربر Haley Barbour فرماندار جمهوريخواه ايالت مي سي سي پی در آستانه پايان دوره فرمانداري اش 215 محکوم را عفو کرد که چند تن از آنان مرتکب قتل شده بودند.

لینک به دیدگاه

دولت آمريكا 12 ژانويه 2004 دست به سه اقدام تازه زد:

ـ 20 ميليون دلار پولي را كه مقامات سابق دولت پرو و وابستگانشان از آن كشور خارج و به آمريكا منتقل كرده بودند از بانكها و مراكز سرمايه گذاري گرفت و به آن دولت مسترد داشت.

ـ شرط رعايت حقوق بشر براي ادامه همكاري دولت آمريكا با دولت ازبكستان را موقتا معلق ساخت!.

ـ براي هر نظامي امريكايي كه بخواهد در عراق و كويت بماند ده هزار دلار پاداش تصويب كرد و به نظامياني كه هنوز تابعيت آمريكايي به دست نياورده اند وعده تسريع در امر رسيدگي و تامين تابعيت داد.

لینک به دیدگاه

ولاديمير پوتين مرد نيرومند روسيه در اجتماع اصحاب تكنولوژي پيشرفته گفت كه كار ما (روسيه) نبايد منحصر به استخراج منابع طبيعي وطن و فروش آنها باشد. ما بايد اقتصادي گوناگون داشته باشيم. دولت روسيه در 15 سال گذشته (از 1990 تا 2005) در اين راه تلاش کافي نكرده و موفقيت نداشته است. ما براي رسيدن به اين هدف لايحه ايجاد مناطق حرفه اي در گوشه و كنار روسيه را به «دوما» مي دهيم تا قانون شود. ما در اين مناطق كمكهاي لازم را در اختيار كارشناسان و اصحاب حرفه به ويژه در رشته تكنولوژي پيشرفته قرار مي دهيم از جمله نهايت تخفيف در ماليات و ايجاد تسهيلات فراوان در عوارض گمركي و آزاد گذاردن دست براي توسعه و پيشرفت. توجه عمده ما از اين پس به پيشرفتهاي علمي ـ تكنولوژيك خواهد بود و به اينها بهاي بيشتر و اولويت خواهيم داد. توجه ما متمركز بر پيشرفت اقتصاد و تجارت خواهد بود (نخست اقتصاد بعد سياست). قرار است ما با کشورهاي دوست اقدام به ايجاد «تكنو پاركهاي مشتركTechnopark » در سيبري کنيم. مگر ژاپن، كره جنوبي، برزيل، آلمان، سنگاپور و ... داراي نفت و منابع زيرزميني ديگر هستند كه در اقتصاد، صنعت و تكنولوژي اين همه پيشرفت دارند. آنها مديريت اقتصادي و ابتكار داشته اند. روسيه هرقدر وسيع، نبايد تنها به صدور مواد خام خود متكي باشد. ما به حد كافي از متخصص، دانشمند و دانش برخوردار هستيم. بايد اين عوامل را براي پيشرفت اقتصادي و رفاه بكار اندازيم.

لینک به دیدگاه

يازدهم ژانويه 2005 روزنامه هاي آمريكا اظهارات «چارلز دالفرCharles Duelfer» و عكس او را به چاپ رسانده بودند كه پايان جستجو براي يافتن اثر اسلحه كشتار جمعي در عراق را اعلام كرده بود. اين جستجو كه «جستجوي تازه، دقيق و همه جانبه» عنوان داشت از 2003 و پس از سقوط دولت صدام حسين و اشغال نظامي عراق آغاز شده بود و زير نظر «دالفر» كارشناس «سيا» در زمينه اسلحه کشتار جمعي ادامه داشت.

دالفر كه به كار جستجو پايان داده و به آمريكا بازگشته موفق به كشف چنين سلاحهايي در عراق نشده بود كه بهانه اشغال نظامي اين كشور بود. دافلر قبلا هم به كنگره (قوه مقننه) آمريكا اعلام كرده بود كه هنگام حمله نظامي آمريكا، عراق فاقد اسلحه كشتار جمعي بود. ولي، اين بيان كه در آستانه انتخابات نوامبر 2004 آمريكا انتشار يافت مانع از پيروزي بوش نشد زيرا كه اكثريت شرکت کنندگان در راي دادن خواهان رئيس جمهوري «يكه بزن» بودند و او را انتخاب كردند. بيش از يك سوم آمريكايياني كه حق دادن راي داشتند در انتخابات نوامبر 2004 شركت نکرده بودند!.

لینک به دیدگاه

دوازدهم ژانويه 2005 گزارشي انتشار يافته بود كه از توجه و علاقه مندي شمار بيشتري از سياهپوستان آمريكايي به بازگشت و يا فعاليت درآفريقا حكايت مي كرد. در اين گزارش آمده بود كه اخيرا بيش از هزار سياهپوست آمريكايي صاحب تخصص و حرفه در كشور غنا (مستعمره سابق انگلستان در غرب آفريقا كه آن را «ساحل طلا» مي ناميد) مستقر شده اند. بازگشت و فعاليت در آفريقا دليل از دست دادن تابعيت آمريكايي آنان نيست. بسياري از كشورهاي سياهپوست آفريقايي از اين روند استقبال مي كنند و تسهيلات متعدد در نظر گرفته اند.

«جان كوفورJohn Kufuor» رئيس جمهور وقت غنا براي جذب اعقاب سياهپوستاني كه با زور و براي بردگي به ممالك ديگر برده شده بودند لايحه به پارلمان اين كشور داده بود. پس از دستيابي اروپاييان به قاره آمريكا بسياري از آفريقائيان به ويژه از غرب اين قاره با غل و زنجير به قاره غربي منتقل و براي انجام كارهاي سخت به فروش رسيدند و سالهاي سال بردگي مي كردند. بسياري از اين سياهپوستان دركشتي هايي كه آنان را از آفريقا به آمريكا منتقل مي كرد به علت تنگي جا و كمبود غذا و آب سالم جان سپردند.

اين گزارش حاوي مصاحبه با «كاركوس مانزMarcus Manns» يك جوان بازگشته از آمريكا به غنا بود كه گفته بود «كايرو پراكتور» است و با اين كه مي دانست اين حرفه در غنا شناخته شده نيست پس از فراغت از تحصيل دانشگاهي در آمريكا از زادگاه خود شهر «باستBasset» در ايالت ويرجينا عازم غنا شد كه اجداد او را از اينجا با كشتي هاي حمل برده به آمريكاي شمالي منتقل و به فروش رسانده بودند.

وي مانند هر سياهپوست بازگشته به وطن اجدادي حق اقامت و كار و خريد خانه و زمين در غنا را دارد ولي نخست غنايي ها را بايد با نوعي درمان كه در تخصص اوست آشنا سازد و سپس به داير كردن مطب دست بزند و اين كار شروع كرده است. ماركوس در دسامبر 2004 پس از دريافت مدرك دانشگاهي خود در آمريكا وارد غنا شده است. وي كمك به رشد و پيشرفت آفريقا را يك تكليف عمومي سياهپوستان آمريكايي خوانده است كه تنها در ايالات متحده حدود سي ميليون نفرند.

لینک به دیدگاه

12 ژانویه 2010 نتایج دور دوم انتخابات کرواسی (Crotia از اعضای کنفدراسیون یوگوسلاوی سابق) اعلام شد که ایوو یوسیپوویچ Ivo Josipovic آهنگساز و حقوقدان 52 ساله برنده آن بود. وی از کمونیستهای سابق یوگوسلاوی است که پس از فروپاشی این کنفدراسیون به حزب سوسیال دمکرات کرواسی پیوسته است. در بیشتر در کشورهای عضو کنفدراسیون سابق یوگوسلاوی، کمونیستها حزب سوسیال دمکرات تشکیل داده اند که یک سوسیالیسم ملایم را دنبال می کند.

در دور نخست انتخابات ریاست جمهوری کرواسی که 27 دسامبر 2009 برگزارشد 11 نامزد شرکت کرده بودند که هیچکدام موفق به کسب نیمی از آراء نشدند. در دور دوم که یکشنبه دهم ژانویه 2010 صورت گرفت 60 درصد آراء نصیب یوسیپوویچ شد. وی با شعار مبارزه با فساد تا حذف کامل آن وارد میدان شده بود و پس از اینکه پیروزی اش اعلام شد گفت که کرواسی را ستاره درخشان اروپا خواهد کرد. قراراست که کرواسی ـ سرزمینی در ساحل شمالشرقی دریای آدریاتیک، همسایه اتریش، ایتالیا و صربستان در سال 2012 به عضویت اتحادیه اروپا درآید. یوسیپوویچ از هواداران ارزشهای دمکراتیک و رعایت حقوق اساسی انسان است. او از پیروان تز کثرت نامزدها در هر انتخابات و کشانیده شدن کار به دور دوم است زیرا در چنین وضعیتی است که رای دهندگان فرصت دقّت در انتخاب نامزد همفکر خود و «شایسته ترین» خواهندداشت. شایستگی فرد بستگی به وضعیت روز جامعه و مسائل مطرح دارد و هرفرد شایسته متناسب هروضعیت نیست؛ درست همانند تخصّص جراحان که هرکدام برای انجام عمل روی یک عضو بدن مهارت دارد و بدن هرزمان دچار یک نوع دشواری می شود.

لینک به دیدگاه

اين عكس 12 ژانويه 2003 در روزنامه هاي آمريكا چاپ شده بود و لحظه وداع يك مادر با فرزند ملوانش را نشان مي دهد كه كشتي او ماموريت خليج فارس و شركت در حمله نظامي به عراق را يافته بود که دو ماه و يک هفته بعد آغاز شد.

برخي از اين روزنامه نوشته بودند: واضح است که هيچ مادري ـ آمريكايي، عراقي، افغان، روس و ... چنين لحظه اي و اصولا جنگ را نمي خواهد ببيند. و بسياري هستند كه از خود مي پرسند: پس چه فرقي است ميان دنياي امروز ـ دنياي مردم آگاه و دنياي قديم و ...؟!.

بلوك شرق خودرا داوطلبانه منحل كرد كه حالت معارضه در جهان پايان يابد و نظمي تازه برقرار شود ـ نظمي كه از هرگونه جنگ جلوگيري کند. روسها خود را كنار كشيدند، زيرا كه 27 ميليون كشته خود در جنگ جهاني دوم را فراموش نكرده بودند و كشته بيشتري نمي خواستند.

مروري بر «تاريخ» نشان مي دهد كه هر جنگ، جنگهاي ديگري را زاييده و پس از هر جنگ، سالها و گاهي تا چند نسل «فرهنگ جنگ» جهان را ترك نگفته است.

لینک به دیدگاه

[TABLE]

[TR]

[TD=class: h6, width: 595]برخي ديگر از رويدادهاي 13 ژانويه [/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=class: body, width: 550]1906: نخستين راديو ويژه پخش آگهي که برد امواج آن تنها تا 1600 متر بود در نيويورك آغاز بكار كرد.

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=class: body, width: 550]1943: هيتلر كه در انتظار ساخت بمب اتمي بود باتوجه به ناكامي هايش در جبهه هاي روسيه و شمال آفريقا جنگ تمام عيار اعلام كرد كه باعث تسريع شكست خود وي شد.

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=class: body, width: 550]1953: مجلس شوراي ملي فوريت لايحه اختيارات دكتر مصدق را تصويب كرد. اين اختيارات موقتي به منظور تسهيل و تسريع كار دولت تقاضا شده بود.

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=class: body, width: 550]1954: در اين روز در جريان سركوبي جمعيت اخوان المسلمين در مصر 318 تن از اعضاي اين جمعيت دستگير شدند.

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=class: body, width: 550]1990: [TABLE=align: left]

[TR]

[TD]wilder-douglas.jpg[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=class: caption]

 

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

«داگلاس وايلدرDouglas Wilder» به عنوان نخستين فرماندار سياهپوست انتخابي يك ايالت آمريكا كار خودرا آغاز کرد. وي در انتخابات عمومي نوامبر 1989 به سمت فرماندار ايالت مشترك المنافع ويرجينيا انتخاب شده بود. يک فرد، تنها براي يک دوره 4 ساله مي تواند فرماندار ويرجينيا شود. وايلدر بعدا مجري برنامه هاي يک راديو و آنگاه شهردار انتخابي شهر ريچموند ويرجينيا - زادگاه خود شد. وايلدر که پيش از فرماندار شدن يک سناتور ايالتي بود از سال 2009 خودرا از امور سياسي و اداري بازنشسته کرده و به کار تدريس در دانشگاه «کامان ولت» بازگشته است و علم حکومت تدريس مي کند. او عضو حزب دمکرات آمريکاست. وايلدر 17 ژانويه 1931 به دنيا آمده است.

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

لینک به دیدگاه

  • [h=2][/h]

    14 ژانويه 1998 يك گروه از پژوهشگران انستيتويي در تكزاس آمريكا آنزيم عامل مرگ سلولها (اپاتوسيس) را كشف كردند و پي بردند كه كم و يا زياد شدن اين آنزيم زنگ خطر است. از آن زمان تاكنون پيشرفت ديگري در اين كار حاصل نشده است.

    «آپاتوسيس» از دو كلمه يوناني «اپو» به معناي شكل و فرم و «پتوسيس» به معناي افتادن و مردن ساخته شده و مفهوم آن مرگ سلولهاي بدن است. براي سلولهاي بدن قاعده حيات تعيين شده است كه اگر بر اثر حادثه و بيماري و نفوذ عامل خارجي (ميكرب و ويروس) به بدن نابود نشوند در زمان معين مجبور به خودكشي هستند. از آنجا كه حيات انسان بستگي به سلولها دارد، پژوهشگران از دهها سال پيش در تلاش براي كشف راز مردن سلولها بوده اند تا بتوانند بر طول عمر انسان و كيفيت زندگي بيافزايند.


     
     
     
     

لینک به دیدگاه

امروز زادروز «اندي رونيAndy Rooney» مفسر تلويزيوني معاصر است كه 14 ژانويه 1919 در شهر آلباني ايالت نيويورك در يك خانواده ايرلندي تبار به دنيا آمد و با وجود اين كه 87 سال از عمرش مي گذرد همچنان به تفسير نگاري و تفسير گويي تلويزيوني ادامه مي دهد و معروفترين تفسيرهاي او هر يكشنبه در مجله تلويزيوني «سيكستي مينيتز» شبكه «سي بي اس» پخش مي شود و اعلام شده است كه 60 ميليون بيننده دارد. اندي كار روزنامه نگاري را از سال 1942 (64 سال پيش) و با پوشش جنگ جهاني دوم در جبهه هاي اروپا آغاز كرده و چهار دهه پيش از رسانه هاي چاپي به راديو ـ تلويزيون منتقل شده است كه سمعي و بصري است. اندي 11 كتاب برخواننده نيز منتشر كرده كه معروفترين آنها « كامان نان ـ سنس» است كه درست در دويستمن سال انتشار كتاب توماس پين تحت عنوان «كامان سنس (عقل سليم» انتشار يافت. اندي در اين كتاب كه معنايش «مزخرفات» است اوضاع جامعه و رابطه سياستمداران و مردم معمولي كه فريب حرفهاي آنها را مي خورند تشريح كرده است. كتاب معروف ديگر او تاريخ سياهپوستان آمريكايي است. اندي در گفتن تفسير صراحت لهجه دارد و ملاحظات را رعايت نمي كند. اميلي دختر اندي نيز يك روزنامه نگار و مدير اخبار تلويزيون ماساچوست است.

لینک به دیدگاه

در نيمه ژانويه 2004 افشاءگري «پال اونيل» وزير سابق خزانه داري(دارايي) دولت جورج بوش ضربه بزرگي به او تلقي شده بود و روزنامه ها نوشته بودند که اظهارات اونيل سوژه حمله و انتقاد از دولت بوش به دست داده است. افشاءگري اونيل در كتابي تحت عنوان «بهاي وفاداري» به قلم روزنامه نگاري به نام «ساسكايند» كه 13 ژانويه آن سال به توزيع داده شده بود انتشار يافته است.

اونيل (دولتمرد جمهوريخواه) كه نزديك به دو سال وزير خزانه داري بوش و قبلا هم رئيس دفتر بودجه در دولتهاي نيكسون و فورد بود افشاء كرده است كه جورج بوش از همان نخستين روز آغاز حكومت خود عزم جزم به بركناري صدام حسين و تغيير رژيم حكومتي عراق(حرب بعث) داشت كه رويداد يازدهم سپتامبر بهانه لازم را در اختيار او گذارد و ....[TABLE=align: left]

[TR]

[TD]11404sad.jpg[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=class: caption]

 

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

اونيل اين مطلب را با ارائه سند در مصاحبه طولاني خود با شبكه تلويزيوني «سي بي اس» هم تشريح كرده و دكتر "هوارد دين" از رهبران حزب دمكرات با استناد به آن بوش را مورد انتقاد قرار داده كه دولت آمريكا حق تغيير رژيم هاي ديگر را ندارد و چنين رسالتي را به هيچ دولت خارجي نداده اند. دكتر دين گفته بود كه بوش وعده داده بود كه صرفا به منظور انهدام سلاحهاي كشتار جمعي عراق و قطع همكاري صدام با القاعده و مآلا حفظ امنيت آمريكا به عراق لشكر مي كشد كه تا اين لحظه مدركي دال بر آنها به دست نيامده و آمريكا هم امن تر نشده است و تازه ده ماه پس از اين لشكر كشي، القاعده دارد وارد عراق مي شود.

لینک به دیدگاه

آماري كه در سال 2000 در 76 كشور پيرامون خانوارها تهيه شده بود 14 ژانویه 2001 انتشار يافت كه در مقايسه با آمار مشابهي كه در 1985 تهيه شده بود از کوچک شدن اعضاي خانوارها و یک خانواده؛ یک و دو فرزند حکايت مي کرد. تهیه کنندگان این بررسی دليل آن را چنین اعلام کرده بودند: كاهش ازدواج، آگاهی از محدود بودن منابع کره زمین برای تامین مایحتاج و فرار از ازدیاد غیر ضروری نفوس آن و درنتیجه محدود شدن فرزندان يك خانوار به يکي تا دو تا، افزايش فرار از داشتن فرزند عمدتا به دلیل تقویت پندار بی حاصل بودن فرزندان برای والدین پس از عبور از 18 سالگی که خانواده را ترک می کنند و قبلا چنین نبود و خانواده ها فرزند می آوردند تا یار و یاورشان باشد و در قدیم و بویژه در مناطق کشاورزی «فرزند» سرمایه محسوب می شد، و علل دیگر. به همين لحاظ جمعيت برخي از کشورهاي اروپاي غربي درحال کاهش يافتن است و ادامه این روند سبب خواهد شد که در آينده نياز به مهاجرت از ساير کشورها داشته باشند.

لینک به دیدگاه

رزگر امين (رزگار، عكس مقابل) كه صدام حسين و تني چند از همكارانش را محاكمه مي كرد 14 ژانويه 2006 استعفاي خود را از رياست دادگاه تسليم داشت. وي كه يك «كرد» است پس از اين كه دلسردي مردم از جريان محاكمه و نيز دلخوري دولتهاي آمريكا و عراق را از رفتار نرم خود با صدام مشاهده کرد كناره گيري خودرا اعلام داشت زيرا كه هر دو طرف را از كار خود ناراضي ديد.

محاکمه صدام ادامه يافت و اعدام شد.

لینک به دیدگاه

[TABLE]

[TR]

[TD=class: h6, width: 595]برخي ديگر از رويدادهاي 14 ژانويه [/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=class: body, width: 550]1641: هلند ي ها كه از آغاز اين قرن وارد رقابتهاي استعماري اروپائيان در آسيا شده بودند و پا جاي پاي پرتغاليها مي گذاردند بندر مالاكا را كه ناظر بر راه دريايي چين و ژاپن با اروپاست از دست پرتغاليها خارج ساختند و خود بر جاي آنان نشستند.

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=class: body, width: 550]1690: كلاري نت (نوعي ساز بادي ــ قره ني) اختراع شد.

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=class: body, width: 550]1799: دولت تازه تاسيس ايالات متحده نخستين سفارش بزرگ خريد اسلحه را داد و از كارخانه «الي ويتني» ده هزار ماسكت (تفنگ ساچمه باروتي) خريداري كرد.

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=class: body, width: 550]1929: امان الله پادشاه افغانستان كه به يك دژ نظامي پناهنده شده بود به سود برادرش كه تنها سه روز پادشاه بود كناره گيري كرد.

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=class: body, width: 550]1963: (24 ديماه 1341 خورشيدي) در تهران اعلام شد كه از اين پس درانتخابات ايران از كارت الكترال استفاده خواهد شد.

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

لینک به دیدگاه

بانو «رزا لوكزمبورگ Rosa Luxemburg» رهبر شماره يكم قيام مسلحانه سوسياليستهاي آلمان که 15 ژانويه 1919 پس از دستگير شدن، در برلين به دست ماموران دولت و مخالفان كشته شد با انتشار چند كتاب و رساله از جمله كتاب «انباشتن سرمايه» خودرا در رديف فرضيه پردازان بزرگ قرن 20 قرار داده است. وي براي استقرار نظام سوسياليستي در يك جامعه معتقد به قيام مسلحانه بود. رزا تغيير اوضاع از طريق اصلاحات اداري و وضع قوانين پارلماني را باور نداشتت و اتلاف وقت مي دانست.

«رزا» از ناسيوناليسم بيم فراوان داشت وآن را مستعد تبديل به تفكر نظامي (ميليتاريسم) مي دانست كه موجب قهرمان سازي و انتصاب مشاهير ملي به سمت هاي بزرگ مي شود و از آنجا كه هر ملتي براي خود برتري ها و برجستگي هايي قائل است ، رفاه عمومي قرباني هرچه بيشتر جلوه دادن اين بزرگي ها مي گردد و جامعه از تفكرات سوسياليستي دور مي شود .

وي عقيده داشت كه در يك جامعه ملي گرا هر «ايسم» ديگر خيانت خوانده مي شود و سركوب مي گردد. رزا در رساله «جنبه هاي منفي ناسيوناليسم» نوشته است: هر كشور در طول زمان گوشه اي از سرزمين اصلي را ازدست داده است كه ضميمه كشوري ديگر شده است و اگر ناسيوناليسم سرزمين اصلي فراگير شود، جنگ باهمسايه محتمل خواهد بود، زيرا ناسيوناليسم تنها حاضر است با زبان تفنگ حرف بزند. يك ناسيوناليست تنها به وطن و هموطن مي انديشد و نگران انهاست و برايش مهم نيست كه بشريت و ساير ملل چه دشواري هايي داشته باشند و نسبت به غمهاي آنها بي تفاوت است و به همين سبب آماده است با هر سلطه گري بر ضد ديگران بسازد مشروط بر اين كه منافع وطن او محفوظ بماند. به باور رزا، اگر ناسيوناليسم در يك كشور زنده شود چون مردم را به شور و هيجان در مي آورد اين «ايسم» در اندك مدتي به ملل ديگر منتقل مي شود و مبارزات نژادي گسترش مي يابد. احياء و تقويت روحيه ناسيوناليسي ميان يك ملت زحمت و هزينه ندارد ؛ زبان مي خواهد و قلم.

رزا كه از مشكلات دولت انقلاب بلشويكي روسيه آگاه بود در رساله «پس از انقلاب» نوشته است: زنهار، تا زماني كه انقلابيون آمادگي علمي و تخصصي و تجربه كافي به دست نياورند اداره امور را به آنان نسپاريد كه انقلاب را از مسير خود منحرف خواهند ساخت و در اين صورت جانشيني، جز ديكتاتوري نخواهد داشت. رزا بهترين نوع دمكراسي را نظام شورايي ــ از نوع واقعي آن ـــ مي دانست تا همه مردم در تنظيم امور خود مشاركت داشته باشند.

رزا كه هنگام مرگ 48 ساله بود در سال 1871 در يک خانواده يهودي در آن منطقه از لهستان كه متعلق به روسيه بود به دنيا آمده بود. وي از دوران دبيرستان روحيه انقلابي داشت و علنا از دولت انتقاد مي كرد و هنگامي كه در صدد دستگيريش بر آمدند به سويس فرار كرد و در انجا دكتراي اقتصاد سياسي گرفت. او سپس به آلمان رفت و از طريق ازدواج با يك كارگر ساده به تابعيت اين كشور در آمد و به فعاليت هاي سياسي سرگرم شد و به عضويت حزب سوسياليست در آمد. سپس براي شركت در انقلاب روسيه به آنجا رفت و دستگير و به زندان افتاد و در زندان بود كه موفق به مطالعه و تفكر و نوشتن كتابهابش شد كه وي را در ميان سوسياليستهاي اروپا معروف ساخت. پس از آزادي از زندان به برلن بازگشت و همه اوقات خود را وقف پيشبرد سوسياليسم كرد

لینک به دیدگاه

15مروز سالروز درگذشت «متيو بريدي Mathew Brady» پدر عكس خبري (فتوژورنالیسم) است كه در سال 1896 در 72 سالگي درگذشت . با این ابتکار وی، گامی دیگر در تکمیل حرفه روزنامه نگاري برداشته شد. مشاهده صحنه هاي دلخراش جنگ كريمه «متيو» را به فكر ابداع حرفه عكس خبري انداخته بود.

متيو كه با تشكيل يك گروه عكس، جنگ داخلي آمريكا (1861 ـ 1865) را پوشش داد گفته است كه بعضي روزنامه نگاران با قلم مي نويسند و پاره اي ديگر با دوربين و فرق در اين است كه نوشته ی با قلم را مي توان تحريف كرد و عكس را نه. بنابراین، دوربین عين حقيقت را منعكس مي كند؛ زيبا يا زشت. [این بیان متیو، در قرن 21 صداقت پیشین را ندارد و امروزه با ابزارهای دیجیتال ازجمله فتوشاپ و پینت شاپ می توان تصاویر خبری را هم ادیت و تغییر شکل داد و سانسور کرد].

متیو متیو همچنین گفته است: فرق ديگر قلم و دوربین اين است كه نوشته نياز به سواد خواندن دارد ولی درك تصویر به سواد و دانستن زبان خاص نياز ندارد ـ تصویر يك زبان بين المللي براي بازگو كردن حقايق است كه هركس مي تواند آن را درك كند و تصویر خوب آن است که بدون زیرنویس هم ماجرا و داستان را بیان دارد. يك تصویر به تنهایی مي تواند داستاني را بيان كند كه اگر به رشته تحرير در آيد يك كتاب خواهد شد. يك «كتاب عكس» را مي توان در كمتر از يك ساعت خواند، ولي همين كتاب اگر به صورت «نوشته» باشد دست كم يك هفته وقت مي گيرد و مطالب آن هم خيلي زود از ذهن خارج مي شود؛ تازه تاثير عكس را ندارد. به همين دليل متيو «فتوژورنالیست = خبرنگار عکاس» را از ساختن صحنه برای گرفتن تصویر منع كرده و این عمل را خيانت به حرفه روزنامه نگاري خوانده است كه مرتكب، سزاوار اخراج از اين حرفه است.

متيو درجريان جنگ خونين و پرتلفات داخلي آمريكا كه نوعي برادركشي بود از افراد گروه خود خواسته بود كه صرفا سراغ گرفتن عكس از افسران و ژنرالها و رژه سربازان نروند؛ از خرابيها، چاله هاي انفجار، اجساد رهاشده و زخمي ها عكس بردارند تا هركس كه تصاویر را مشاهده كند از هر جنگي متنفر شود و عمر جنگ پايان يابد.

با همين فكر، وي عكسهايش را در سر چهار راهها در ويترين قرار مي داد تا تنفر عمومي از جنك برانگيخته شود. عكسهاي متيو به صورت كتاب در آمده و در هر موزه يك تالار را به خود اختصاص داده است. جنگ داخلي آمريكا در سال 1865 پايان يافت.

«متيو بريدي » كه در سال 1823 در ايالت نيويورك به دنيا آمده بود به تكميل دوربين عكاسي و پيشرفت فن چاپ عكس و عكسبرداري و هنر پرتره برداري نیز كمك بسيار كرد.

توضیحات و توصیفات «متیو بریدی» بود که نشریات را پُر از عکس کرد و تیراژها بالا رفت، به علاوه، تالیفات تصویری (کتاب های تماما عکس ـ بازتاب یک موضوع صرفا با عکس) وارد بازار کتاب شد. در پی پیدایش آنلاین ها از آخرین دهه قرن 20 و کم حوصله شدن مخاطبان، سردبیران روزنامه ها برمیزان چاپ عکس افزوده و صفحات عکس خبری [اخبار از دریچه دوربین و ...] بوجودآورده اند که صد درصد مخاطب [مخاطب راضی] دارد.

لینک به دیدگاه

15 ژانويه سال 1919 قيام مسلحانه كمونيستهاي آلمان (اعضای حزب اسپارتاكيست) که عنوان حزب خودرا از نام اسپارتاكوس انقلابي دوهزار سال پيش از آن برگرفته بودند و در آلمان اعلام جمهوری سوسیالیستی کرده بودند در شهر برلین باقتل دو رهبر اصلي قيام، «رزا لوكزمبورگ Rosa Luxemburg» و «كارل ليب نكت Karl Liebknecht» شكست خورد . بانو «رزا» و كارل كه دو روز پيش از اين احساس كرده بودند پيروزي شان دشوار است در يك هتل پناه گرفته بودند كه ماموران دولت آلمان آنان را در آنجا دستگير كردند و پس از بازجويي مقدماتی، هنگام انتقال از هتل، هردو كشته شدند!. «رزا» درجریان انتقال از هتل به دست راستگرايان كه با تباني قبلي ماموران دولت در خارج از ساختمان گرد آمده بودند مضروب و از دست ماموران خارج و با شكنجه فراوان كشته شد و جسدش را به كانال آب افكندند كه كشف نشد. ماموران كارل را با اتومبيل بردند ولي پس از طي مسافتي خودشان اورا در همان اتومبيل كشتند.

قيام مسلحانه کمونیستها و عمر جمهوری سوسیالیستی آنان يك هفته طول كشيده بود. از 12 ژانويه ــ چهارمين روز قيام، پيدا بود كمونيستها كه مهارت جنگي نظامیان را نداشتند برنده نخواهند بود. تلفات اين نبرد خياباني بسيار سنگين بود و روزها طول كشيد تا اجساد كشتگان را از خيابانها و ساختمانها جمع آوري كردند.

[TABLE=align: left]

[TR]

[TD]rosa2.jpg[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=class: caption]

 

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

حزب سوسياليست آلمان از مدتها پيش در آستانه انشعاب قرار گرفته بود. جناح تندرو به نام «شاخه اسپارتاكوس» به رهبري «رزا» و «كارل» با تعيين نامزد براي انتخابات عمومي 19 ژانويه مخالفت كرد و راه رسيدن به سوسياليسم را قيام مسلحانه اعلام داشت و چون با مخالفت ضمني شاخه ديگر رو به رو شد اول ژانويه دست به انشعاب زد و تحت نام حزب كمونيست «اسپارتاكيست» درآلمان اعلام جمهوري سوسياليستي كرد. در سراسر آلمان كارمندان و مقامات سوسياليست از همكاري با دولت دست كشيدند و اين، تنها همكاري شاخه ديگر با تندروها بود.

در آغاز قيام، اسپارتاكيست ها موفق به تصرف بسياري از سازمانهاي دولتي آلمان شدند. درجريان انقلاب، سوسيال دمكراتهاي آلمان نه تنها از آنان حمايت نكردند بلكه در مواردي هم به ارتش و ناسيوناليستها (راستها) كمك كردند. توان قيامگران از روز چهارم پس از بركناري رئيس پليس برلن كه يك سوسياليست بود رو به كاهش گذارد و تا 15 ژانويه به شكست كامل انجاميد.

«رزا» رهبر كمونيستهاي سپارتاكيست در نظر داشت يك نظام سوسياليستي شورايي مشابه روسيه در آلمان كه آمادگي بيشتر و شرايط مناسبتر داشت بر قرار كند. بسياري از اصحاب نظر گفته اند كه اگر قيام كمونيستهاي آلمان در آن زمان پيروز شده بود سوسياليسم جهانگير مي شد و جهان چهره ديگري داشت.

[TABLE=align: left]

[TR]

[TD]0115rozacarl.jpg[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=class: caption]رزا و كارل پيش از پناه بردن به هتل و قتل هر دو

 

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

كمونيستهاي آلمان تا سال 1990 سوسيال دمكراتها را كه در قيام مسلحانه ژانويه 1919 به آنان كمك نكرده بودند «خائن» مي خواندند كه از اين سال بار ديگر ميان دو حزب نوعي همكاري بر قرار شده است. سوسيال دمكراتها براي دفاع از خود گفته بودند و هنوز هم تكرار مي كنند كه برنامه آنان دستيابي تدريجي به سوسياليسم و از طريق همزيستي با نظامهاي كاپيتاليستي موجود است تا قيام مسلحانه و انقلاب، زيراكه در انقلاب، دوره تخريب كوتاه و سريع و دوران بازسازي بسيار كند است و با كوچكترين غفلت و اشتباه ممكن است هرگز دست ندهد. [در بخش « انديشه » در سايت امروز اشاره كوتاهي به افكار «رزا لوكزمبورگ» شده است.]

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...