رفتن به مطلب

مهمترين رويدادهاي ايران در چنين روزي


ارسال های توصیه شده

عليشير نوايي شاعر معروف قرن پانزدهم نهم فوريه سال 1441 به دنيا آمد. عليشير (نظام الدين ميرعليشير نوايي) به زبان فارسي و تركي جغتايي (نزديك به ازبكي) شعر سروده است. وي سالها در شهر هرات مي زيست و مورد توجه سلطان حسين ميرزاي تيموري بود. معروفترين ديوان عليشير، «خمسه» عنوان دارد كه آن را به سبك نظامي گنجوي سروده است. ملل منطقه فرارود عليشيررا شاعر ملي خود مي دانند. وي بسال 1501 در 60 سالگي درگذشت.

لینک به دیدگاه
  • پاسخ 232
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

مورخان اروپايي ماه فوريه سال 683 ميلادي را آغاز بپاخيزي مختار ابوعبيده ثقفي در عراق به خونخواهي حسين ابن علي (ع) و يارانش نوشته اند و اضافه كرده اند كه در اندك مدتي بيش از 20 هزار ايراني با اسب و اسلحه به وي پيوستند و ظرف چهار سال بسياري از لشكريان بني اميه و سردارن اعزامي از شام (سوريه، لبنان و بخشي از فلسطين و ...) را از پاي در آوردند.

به نوشته اين مورخان، قيام مختار فرصت مناسبي به ايرانيان داده بود تا با عربان كه بر وطن آنان مسلط شده و نوه پيامبر اسلام را با شقاوت تمام مقتول ساخته و خانواده او را اسير كرده بودند درآويزند.

قيام مختار 40 سال و چند ماه پس از شكست نهاوند آغاز شده بود. مختار در سال 687 در جنگ با سپاه امويان شام كشته شد. «مختارنامه» كه شرح جنگهاي مختار به زبان فارسي بود، پس از پيدايش چاپ سنگي در ايران به چاپ رسيد و تا مدتي يک کتاب پرخواننده بود. در سپاه مختار به فارسي تكلم مي شد.

لینک به دیدگاه

چستر باولز مشاور ويژه و دستيار نزديك جان اف كندي رئيس جمهوري وقت آمريكا ازحزب دمكرات در ديدار از ايران در اين روز در بهمن ماه 1340 (11فوريه 1962) از كارهاي اصلاحي دكتر علي اميني نخست وزير وقت كه اواخر دهه 1990 در پاريس فوت شد به ويژه برنامه اصلاحات ارضي او تمجيد كرد. پيش از وي، تالبوت معاون وزير امور خارجه امريكا كه به تهران آمده بود از مبارزه دولت دكتر اميني با فساد اداري و تعقيب قضايي بيش از چهارصد مقام و كارمند دولت قدرشناسي كرده بود. قبل از او نيز اورل هريمن عضو كابينه آمريكا ضمن ديدار از ايران از برنامه اصلاحات دولت اميني تقدير بعمل آورده بود. مقامات آمريكائي صندوق بين المللي پول هم برنامه هاي صرفه جويي دكتر اميني را مورد تقدير قرار داده بودند.

دكتر اميني كه در جريان اعتصاب و تظاهرات وسيع معلمان مدارس ابتدايي و موسطه تهران در ارديبهشت سال 1340 نخست وزير شده و برجاي شريف امامي نشسته بود و شهرت داشت كه مورد حمايت رئيس جمهوري وقت آمريكاست اصلاحات خود را انقلاب سفيد نام نهاده بود.

نور الدين الموتي وزير دادگستري او بسياري از مقامات سابق از جمله ابتهاج، مهام، فرود و ... رابه اتهام سوءاستفاده هاي اداري تحت تعقيب قضايي قرار داده بود. برنامه صرفه جويي دکتر اميني هنگامي که ارتش را هم شامل شد صداي شاه را درآورد. وي فروش ارز به مسافران را محدود، ورود اشياء لوكس را تنها با ارز آزاد مجاز كرده بود و....

دكتر اميني در دوران نخست وزيري خود كه تا تيرماه 1341 ادامه داشت بيش از هر نخست وزير ديگر ايران نطق ايراد كرد و راديو دولتي مجبور بود كه نطقهاي او را به طور كامل پخش كند. تشكيل اجتماعات را در ميدان جلاليه ( پارك لاله امروز) آزاد كرده بود، ولي هنگامي كه جبهه ملي ميتينگ هاي خود را در آنجا برگزار كرد دستگيري ها آغاز شد كه اميني آن را به حساب شاه و عوامل او گذاشت. در زمان دكتر اميني از سانسور مطبوعات تا حدي محسوس كاسته شده بود. در همين زمان بود كه مهندس مهدي بازرگان با اطلاع دكتر مصدق كه در احمدآباد (و عملا در حالت تبعيد) بود نهضت آزادي ايران را تاسيس كرد.

دكتر اميني با وجود حمايت هاي آمريكا از او، بعدا گله كرد كه دولت آمريكا در طول حكومت او تنها 60 ــ 70 ميليون دلار به ايران كمك كرده بود. وي در ماههاي بهمن و اسفند 1340يك سفر طولاني به اروپا انجام داد، ولي موفق به دريافت كمكهاي مالي قابل توجه از اروپائيان نشد.

بر سر بودجه ارتش با شاه اختلاف شديد پيدا كرد كه گفته شد شاه شكايت او را به حاميانش در واشنگتن كرده بود و بالاخره بر اثر همين موضوع هم كناره گيري كرد و اسدالله علم جاي اورا گرفت

لینک به دیدگاه

در اين روز در سال 1357 (11فوريه 1979 ميلادي) انقلاب ايران، دوازده روز پس از بازگشت آية الله العظمی خميني از تبعيد 14ساله به تهران به پيروزي رسيد. ارتش در اين روز و در پي بي اعتنايي مردم به حكومت نظامي و ريختن به خيابانها اعلام بي طرفي كرد، آخرين نخست وزير نظام سلطنتي پنهان شد و نخست وزير دولت موقت انقلاب زمام امور را به دست گرفت. 22 بهمن سالروز پيروزي انقلاب روز ملي اعلام شده است و هرسال برگزار مي شود.

لینک به دیدگاه

اميرتيمور گوركان كه سه بار به ايران لشكر كشيد 12 فوريه سال 1405 ميلادي (23 بهمن ماه) در 69 سالگي در كزاخستان امروز درگذشت. [در ايران؛ قزاقستان نوشته مي شود که با کوزاک = کزاکی = قزاق اشتباه می شود. کوزاکها که در اطراف دُن و دنیپر ـ روسیه و اوکراین ـ زندگی می کنند از اسلاوهای شرقی هستند، نه از تبار مردم کزاخستان. کوزاکهای روسیه و اوکراین پیش از انقلاب بلشویکی 1917، عمدتا پیشه سپاهیگری داشتند]. پس از درگذشت امیرتیمور، پیکر او به سمرقند منتقل و در گورگاهی كه خود در اين شهر ایران باستان ساخته بود مدفون شد. تيمور درجريان لشكركشي به چين بود كه بيمارشد و درگذشت. او يك مغول تبار از ايل«بارلاس» بود كه در ناحیه «كش» واقع در منطقه فرارود كه امروز شهر سبز خوانده مي شود، به دنيا آمده بود. حملات نظامي تيمور را به زبان تاتاري «يورش» نوشته اند. قلمرو تيمور از هند تا قفقاز و از مرز غربي مغولستان تا دمشق وسعت داشت كه پس از مرگ او ديري نپاييد.

تيمور در يكي از لشكركشي هايش به ايران، شهر اصفهان را ويران و در اين شهر از كلّه مقتولان مناره ساخت. با وجود اين، ابن خلدون از او به عنوان مردي اديب پرور و علاقمند به اصحاب فكر و دانش و مشوّق هنر، معماري و مهندسي ياد كرده است. مورّخان نظامي نوشته اند كه تيمور نبردها را عمدتا با جنگ رواني و تبليغات قبلي در مهارت و شجاعت لشکریانش و سلاحهاي برتر آنان مي بُرد. او ناچار به اين كار بود، زيراكه به حد كافي رزمنده نداشت و خشونت هاي او هم عمدتا به همين دليل بود. با اين كه ازبكها از قوم ديگري هستند و از منطقه اورال آمده اند، امير تيمور را موسس ازبكستان مي دانند!.

جهان غرب به اقتباس از مورّخان ايراني، اميرتيمور را تيمور لنگ (تيمور لين) مي نويسد. «پارسي» زبان مكاتبات رسمي سازمانهاي دولتي و موسسات فرهنگي دوران امیرتیمور و تیموریان ازجمله در منطقه فرارود و هندوستان بود.

[مورخان روس سالروز مرگ تيمور را 18 فوريه نوشته اند كه نتيجه تفاوت تقويم قديم با تقديم يونيورسال ميلادي است.].

لینک به دیدگاه

فاطمه پهلوي 18 بهمن 1332 به همراه شوهر آمريکايي اش علي هيلر به تهران بازگشت و برغم پيش بيني قبلي مورد استقبال اعضاي خانواده سلطنتي وقت قرار گرفت. وي سه سال پيش از آن بدون کسب اجازه از وزارت امور خارجه ايران به هيلر که يک روزنامه نگار آمريکايي بود ازدواج کرده بود. طبق قانون، وي به عنوان يک زن ايراني قبلا بايد از وزارت امور خارجه ايران کسب اجازه مي کرد. اين قانون ازدواج زن ايراني را با اتباع کشورهاي ديگر منوط به کسب اجازه از دولت (وزارت امورخارجه ايران) کرده بود. به علاوه، ازدواج مسلمه (زن مسلمان) با مرد غير مسلمان ممنوع بود که بعدا هيلر مسلمان شده بود. اين ازدواج که در جريان مبارزه براي ملي شدن نفت ايران صورت گرفته بود، موقع شاه را شديدا تضعيف کرده بود. بعدا اين ازدواج که با عشق! آغاز شده بود به طلاق ختم شد و فاطمه با خاتمي دوست شاه و فرمانده نيروي هوايي ازدواج کرد که خاتمي هم چند سال بعد هنگام تمرين با کايت کشته شد.

لینک به دیدگاه

محمد خاتمي رئيس وقت قوه مجريه جمهوري اسلامي ايران كه معمولا كلامي ملايم دارد يازدهم فوريه 2005 در برابر صدها هزار ايراني كه به مناسبت سالروز انقلاب اين كشور در ميدان آزادي تهران اجتماع كرده بودند، اين بار با لحني شديد، بيگانگاني را كه از احتمال حمله به ايران سخن مي گويند مورد خطاب قرارداد و گفت: ما جنگ طلب نيستيم ولي اگر مهاجم پاي خود را بر خاك وطن مان بگذارد برايش جهنمي سوزان خواهيم ساخت. ملت ايران بر ضد هر گونه تجاوز يكپارچه و متحد است. در طول 15 روز منتهي به 11 فوريه 2005 جورج دبليو بوش رئيس جمهور وقت آمريکا و وزير امور خارجه اش با جملاتي تهديدآميز سه بار از كره شمالي و ايران خواسته بودند كه از برنامه هاي اتمي خود دست بر دارند. جورج دبليو بوش گفته بود كه يك ايران اتمي به صورت نيرويي براي بي ثبات كردن جهان درخواهد آمد و از دولتهاي غربي خواسته بود كه با كمك يكديگر مساعي اتمي ايران را متوقف سازند.

جورج بوش در اين اخطار خود بار ديگر از واژه «دنياي آزاد» كه مربوط به دوران جنگ سرد با شوروي بود استفاده كرده و گفته بود: ما دنياي آزاد (غرب) با هم هستيم تا پيام روشني به ايران بدهيم كه از فکر ساخت سلاح هسته اي خارج شود.

جورج بوش اوايل حكومت خود در نطق سالانه در نشست اعضاي قوه تقنينيه آمريکا و سران دو قوه ديگر اين کشور كره شمالي، عراق و ايران را سه محور شرارت خوانده بود. دولت بوش در پي بيان همين مطلب در مارس 2003 عراق را بدون كسب مجوز از شوراي امنيت مورد حمله نظامي قرار داد و اشغال كرد.

لینک به دیدگاه

جورج دبليو بوش در فوريه 2005 به «فريار شيرزاد» معاون مشاور امنيت ويژه كاخ سفيد در امور اقتصادي، مسئوليت تمشيّت امور انساني، تثبيت اوضاع و نوسازي را نيز واگذار كرد. فريار در نخستين دور زمامداري بوش به سمت معاونت مشاور امنيت ويژه منصوب شده بود. فريار فرزند روزنامه نگار ايراني ناصر شيرزاد است. پدر فريار در دهه 1330 مدير عامل خبرگزاري ملي ايران (پارس ـ ايرنا) بود كه بعدا معاون خبري ـ سياسي سازمان انتشارات و راديو ايران شد و با كنار رفتن نصرت الله معينان از وزارت اطلاعات و جهانگردي (ارشادفعلي) به وزارت امورخارجه منتقل و سمت كنسولي يافت و مدتي هم سركنسول ايران در نيويورك بود. ناصر شيرزاد بود كه خبرگزاري دولتي را از صورت يك دستگاه جمع آوري اطلاعيه هاي وزارتخانه ها و نطق هاي رسمي و ترجمه گزارش خبرگزاري ها و مطبوعات خارجي خارج ساخت و مولد مستقل خبر و نظر (از داخل و خارج) كرد. خود او، خبرهاي مهم روز را دنبال مي كرد و براي مثال؛ پوشش رويداد زلزله مرگبار قزوين در شهريور 1341 را شخصا بر عهده گرفت و چند هفته در محل حادثه بسر برد. وي از 1979 در حاشيه شهر واشنگتن يك مركز فرهنگي ايراني به نام «خانه كتاب» را كه خود او تاسيس كرده است اداره مي كند

لینک به دیدگاه

مرتضي قلي خان صنیع الدوله رئيس نخستین دوره مجلس شوراي ملي در بهمن ماه 1289 (سوم فوريه 1911 ) در تهران ـ چهار راه مخبرالدوله ـ هدف گلوله دو قفقازي تبعه روسيه قرار گرفت و كشته شد. این دو قفقازی پس از ارتکاب قتل دستگیر شده بودند که سفارت روسیه در تهران استرداد آندو را طبق قراردادهای دوجانبه (تحمیلی به دولت قاجارها) از وزارت امور خارجه ایران خواستار شد و وزارت امورخارجه دو قاتل را تحویل گرفت و به سفارت روسیه تسلیم کرد!. مخبرالسلطنه (برادر مرتضی قلی خان) انگیزه و چگونگی قتل را در کتابی که برنگاشته شرح داده است. مرتضی قلی خان تحصیلکرده آلمان و مسلط به زبانهای آلمان و فرانسه، قبلا وزیر دارایی بود. وی منتخب اعیان تهران برای نمایندگی مجلس بود که به ریاست آن نیز انتخاب شده بود. در آن زمان انتخاب نمايندگان برحسب طبقات جامعه بود و اعيان هم یک طبقه به حساب می آمدند که مرتضی قلی خان نماینده آنان در مجلس بود. مرتضی قلی خان پسر علی قلی خان مخبرالدوله بود. استرداد دو قاتل مرتضی قلی خان اوج ضعف دولت قاجارها را نشان می دهد که مردم پس از اطلاع از آن متاثر شده بودند ولی نیروی نظامی نبود که از آن بخواهند ایستادگی کند. در آن زمان انگلستان و روسیه در ایران نیروی مسلح داشتند. این دو دولت طبق موافقتنامه سن پترزبورگ (به امضای همین دو دولت) خودرا مجاز به هر اقدامی در ایران می دانستند.

لینک به دیدگاه

دولتين ايران و تركيه رواديد ورود اتباع دو كشور به خاك يكديگر را 23 بهمن 1342 لغو كردند. رفت و آمد اتباع به این دو کشور بدون نیاز به ویزا، از آن زمان ادامه داشته و در دهه نخست پس از انقلاب، ترکیه به صورت مرکزی درآمده بود برای ایرانیانی که خواستار رفتن به سایر کشورها و عمدتا جهت پناهنده شدن و یا درصدد دریافت ویزا از کنسولگری های آمریکا در ترکیه و رفتن به این کشور بودند. تا انقلاب سال 1979 (1357 هجری) اتباع ایران برای سفر به بسیاری از کشورها ازجمله کشورهای اروپای غربی (انگلستان، فرانسه، آلمان، هلند و ...) نیاز به ویزا نداشتند. مهاجرت میلیونها ایرانی در سه دهه گذشته از علل اولیه برقراری مجدد ویزا شده است. درنظرسنجی سال 2006، هفتاد و دو درصد ایرانیانی که به تابعیت آمریکا درآمده و مصاحبه شده بودند در پاسخ به این پرسش موسسه کسب نظر که چرا اقدام به تغییر تابعیت داده اند مشکل مسافرت با گذرنامه قبلی را در صدر دلایل خود بیان داشته و گفته بودند که چون سفرکردن باگذرنامه جمهوری اسلامی نیاز به ویزا از همه کشورها و معطلی زیاد و سوء ظن فراوان داشت با چندسال اندیشه کردن بالاخره درخواست تابعیت دادند تا با گذرنامه وطن تازه مشکل مسافرت و دردسر فرودگاهی و سوار شدن به هواپیما نداشته باشند

لینک به دیدگاه

16 فوريه 923 ميلادي (301 هجري خورشيدي) روزی است که ابوجعفر محمد جرير طبري تاریخنگار شهیر ایران و مولف تاريخ «اخبار الرسل والملوك» از اين دنيا رفت. اثر مهم او که در 16 جلد انتشاریافته است به «تاريخ طبري» معروف است. محمد جرير از مردم طبرستان (تپورستان = مازندران) بود كه علاوه برتاريخ بسيار مفصل خود، چند تاليف و تفسير ديگر هم دارد. در آن زمان، همانند اروپا كه تا قرون جديد، كتابهاي فلسفي، تاريخ و علوم به زبان لاتين (زبان كليسا) تاليف مي شد تا در همه سرزمين هاي مسيحي مخاطب داشته باشد؛ بیشتر نويسندگان ايراني هم اين قبيل كتابها را به عربي مي نوشتند تا در سراسر جهان اسلامي انتشار يابد و خوانده شود. بنابر اين، محمد جرير هم تاليف خود «اخبار الرسل والملوك» و «الامم والملوك» را به عربي نوشت كه به دستور منصور ساماني، وزير وي ابوعلي محمد بلعمي آن را به پارسي برگردانيد كه نثري روان، ساده و دلنشين است. طبري آغاز قيام ايرانيان براي تامين استقلال وطن را شاهد بود.

محمد جرير در مقدمه تاليف خود نوشته است كه هدف او از اين كار پرزحمت؛ خبر رساندن و آگاهي دادن از حوادث ايام ملوك، پيمبران، و خليفگان از آغاز خلقت است، و كارهايشان را بگويم تا كوتهي آنان روشن شود. وي در اين مقدمه نوشته است كه آن چه را كه آورده از قول راويان و ناقلان است و از او نيست و درستي آنها را جز آن چه كه در زمان خودش و يا نزديك به عصر خودش بوده تضمين نمي كند.

مولفان تاریخ «تاریخ نویسی»، فایده تاریخ و تاریخ نگاری در کتب خود؛ مقدمه ای را که طبری بر تالیف بزرگ خویش «اخبار الرسل والملوک» برنگاشته تفسیر کرده اند که هدف اصلی از دانستن تجربه گذشتگان (خواندن تاریخ) است تا به همانگونه که طبری گفته است از کوتهی (اشتباه و غفلت) دیگران درس بگیرند و تکرار نکنند که گریزی از دادگاه «تاریخ» و مجازات ابدی آن نیست.

لینک به دیدگاه

رضاشاه پس از دريافت گزارش رئيس هيات سياسي ايران در واشنگتن 27 بهمن 1314 (16 فوريه 1936) دستور داد كه روابط سياسي با ايالات متحده آمريكا قطع شود. غفار جلال علاء رئيس نمايندگي ايران در آمريكا گزارش كرده بود كه پليس شهر واشنگتن اتومبيل وي را متوقف و با اين كه خود را معرفي كرده بود به او ورقه جريمه داد. وي نوشته بود كه به علت امتناع از دريافت ورقه جريمه، مامور پليس او را به ايستگاه پليس منتقل مي كند و در آنجا چند ساعت بازداشت مي شود كه اين عمل مغاير مصونيّت ديپلماتيك است. در روز مورد بحث، «غفارجلال علاء» خود رانندگي اتومبيل سفارت را برعهده داشت. پليس واشنگتن او را متهم به رانندگي بيش از سرعت مجاز كرده بود.

وزارت خارجه ايران گزارش را عينا براي رضا شاه ارسال مي دارد و وي اين عمل را بي احترامي نسبت به كشور ايران تلقي كرده و دستور قطع روابط و احضار كاركنان سفارت ايران از واشنگتن و اخراج هيات سياسي آمريكا از تهران را مي دهد. قطع روابط ازنيمه فروردين 1315 عملي مي شود، ولي غفار جلال علاء در بهمن ماه به تهران احضار مي گردد. مقام ديپلماتيك وي در واشنگتن، «وزير مختار» بود. روابط ايران و آمريكا پس از اين رويداد مدتها قطع بود.

لینک به دیدگاه

امروز زادروز داستان نگار معروف ايران «صادق هدايت» است كه 16 فوریه ۱۹۰۲ در تهران متولد شد و 49 سال زندگي كرد. وی از تبار رضاقلي هدایت نویسنده، مورخ و شاعر قرن سیزدهم وطن است. صادق از سال 1305 تا 1309 در بلژیک و فرانسه به تحصیلات خود ادامه داد و دربازگشت به وطن به موازات کار قلم، در بانک ملی و سپس اداره تجارت و آنگاه وزارت امورخارجه و ... بکار پرداخت زیرا که داستان نگاری، مجله نویسی و کار قلم نمی توانست هزینه های اورا تامین کند و روانشناسی ایرانیان وقت نویسندگی را همانند نقاشی و موسیقی شغل واقعی نمی پنداشت. صادق با داشتن این همه کار حتی موفق به خرید خانه نشد و در خانه قدیمی پدری زندگی می کرد. در سال 1314 اورا به خاطر چندجمله که در داستان وغ وغ ساهاب نوشته بود به اداره پلیس احضارکردند و چون انتظار آن را نداشت در روحیه اش تاثیر عمیقا منفی باقی گذارد، به هند رفت و نزد یک پارسی هندی به تحقیق درباره فارسی عهد ساسانیان پرداخت. داستان نويسي ايران با آثار صادق هدايت وارد عصر تازه اي شده بود كه در نيم قرن گذشته در اين زمينه نتوانسته است پا به پاي ساير ملل پيش برود. نوشته های او عبارتند از:

زنده بگور، انسان و حیوان، سایه مغول، سه قطره خون، اصفهان نصف جهان، سایه روشن، وغ وغ ساهاب، بوف کور، ترانه های خیام، سگ ولگرد، علویه خانم، حاجی آقا، سه ترجمه از پارسی ساسانی: کارنامک اردشیر پاپکان، گزارش گمان شکن و شهرستانهای ایران، بعلاوه ترجمه آثار نویسندگان بزرگ اروپایی از چخوف، آرتورکریستین سن تا شینسلر.

صادق هدایت در سال 1329 به پاریس رفت و نوزدهم فروردین 1330 در آنجا با استنشاق گاز خودکشی کرد و همانجا مدفون شده است.

لینک به دیدگاه

دکتر حسین فاطمی 25 بهمن ماه 1330 در گورستان معروف به مقبره ظهیرالدوله هدف گلوله یک عضو 14 ساله جمعیت فدائیان اسلام قرارگرفت و مجروح شد. فاطمی ناشر روزنامه ملی گرای باختر امروز از متحدين دکتر مصدق و در آن زمان 38 ساله بود. جمعیت فدائيان اسلام در دهه های 1320 و 1330 چند مقام تراز اول وقت ازجمله رزم آرا و و هژیر را ترور کرده بود. دکتر فاطمی در مراسم پنجمین سال قتل محمد مسعود (ناشر روزنامه مرد امروز) شرکت کرده و سرگرم ایراد نطق برای حاضران بود که هدف گلوله قرارگرفت. در آن مراسم بسياري از مليّون حضور داشتند. گلوله به شکم فاطمي اصابت کرده و اورا سخت مجروح ساخته بود. [TABLE]

[TR]

[TD=align: center][/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=class: caption, align: center][/TD]

[/TR]

[/TABLE]

ضارب، مهدی عبدخدایی دستگیر شد ولي به دلیل نوجوانی [صغر سن] به زندان کوتاه مدت محکوم و آزاد شد. ترور حسین علاء در مسجد در سال 1334 که به نتیجه نرسید و تنها زخمی شد باعث دستگیری رئیس و شماری از اعضای جمعیت فدائیان اسلام شد که پس از محاکمه اعدام شدند. ماموران در جستجوی عبد خدایی بودند تااینکه در شهریور 1335 اورا در خانه ای در خیابان رودکی تهران (سلسبیل) یافتند و دستگیرکردند.

حسین فاطمی آخرین وزیر امور خارجه دولت دکتر مصدق پس از براندازی 28 امرداد فرار کرده و مخفی شده بود که چندماه بعد دستگیر و اعدام شد. وی بود که پس از فرار شاه بر در کاخ سلطنتی قفل زده بود و به سفارتخانه های ایران دستور اکید داده بود که با شاه تماس نگیرند زیراکه او فرارکرده و فرار شاه معنایی جز کناره گیری از مقام ندارد

لینک به دیدگاه

منوچهر وثوق يكي از ايرانياني بود كه بي بي سي به مناسبت سي امين سالگرد انقلاب بهمن ماه 1357 (فوريه 1979) با او مصاحبه كرده بود. پس از پخش مصاحبه‏ كه در دومين هفته فوريه 2009 صورت گرفت، نوار ويديوئي آن با كلام منوچهر وثوق به صورت «پادكست» در وبسايت اين شبكه سخن پراكني دولتي انگلستان قرارگرفته بود. منوچهر در پاسخ به اين سئوال كه چرا ترك وطن كرده است گفت: به ديدار پدرم رفته بودم و اميدوار بودم كه پس از جنگ (جنگ عراق با ايران) وضعيت بازار «شو بيزنس» بهتر شود و مسئولان فرهنگ و هنر توجه بيشتري به حرفه نمايش و اهل اين حرفه كنند كه پدرم پرسيد كه آيا اظهارات محمد خاتمي وزير فرهنگ و ارشاد وقت را در اين باره از راديو تلويزيون شنيده ام؟. گفتم كه نشنيده ام. پدرم گفت كه خاتمي درباره اهل هنر كه از پيش ازانقلاب فعاليت هنري داشتند(ما) گفته بود: «نماز اين عده هم ـ اگر بجاي آورند ـ قبول نيست چه رسد به ...!». با شنيدن اين نقل قول، همه اميدم را برباد رفته ديدم و رخت ترك وطن ـ وطن دلبند ـ بربستم و خارج شدم و از آن زمان همچنان در غربت زندگي مي كنم كه مي دانيد فعاليت يك هنرمند فارسي زبان در دنياي خارج از قلمرو زبان فارسي محدود است و درنتيجه نوآوري و ابتكار و خلاقيت.

لینک به دیدگاه

محسن ميرزايي روزنامه نگار با تجربه ايران 27 بهمن 1311 به دنيا آمده است، ميرزايي پس از فراغت از تحصيل در رشته ادبيات فارسي از دانشگاه تهران، در تابستان 1335 نخستين دوره آموزش روزنامه نگاري ايران را طي کرد و در روزنامه اطلاعات بکار پرداخت. وي کار خبر را با تهيه و تنظيم اخبار اجتماعي و مطالب تاريخ و باستان شناسي آغاز و سپس ستون جالبي تحت عنوان "محافل و مجالس" ابتکار کرد . آنگاه سردبير شب روزنامه اطلاعات (معاون سردبير اجرايي) شد . محسن ميرزايي ضمن ادامه ستون خود و نوشتن فيچر تاريخي، دستيار سناتور عباس مسعودي مدير موسسه اطلاعات شد که در ژورناليسم ايران مقام بالايي بشمار مي آمد و با اين مقام به صورت موفق ترين فارغ التحصيلان نخستين دوره آموزش روزنامه ايران درآمد. ميرزايي سپس به سمت سرپرست خبرنگاران و نمايندگان روزنامه اطلاعات در ساير کشورها منصوب شد و سفرهاي متعدد به اروپا، آمريکا و اکناف جهان کرد و با روش هاي روزنامه نگاري ملل ديگر هم آشنا شد و با يک رشته مطالعات در زمينه ادورتايزينگ (آگهي ها) و درباره طرز فعاليت کمپاني ها و آژانسهاي اعلان، به نوسازي اين کار در ايران دست زد. به موازات تمامي اين مشاغل، ميرزايي دست از نوشتن تاريخ نکشيد که صفحات "28 هزار روز" در روزنامه اطلاعات کار او و محصول پژوهش هايش است.

ميرزايي در عين حال در سال 1352 يک مرکز پژوهش هاي تاريخي و اسناد به وجود آورد و مشاور يک کانون بزرگ آگهي در ايران شد. ميرزايي پرکار همزمان با روزنامه نگاري، به تاليف کتاب دست زد. از جمله "سرنوشت واقعي مليجک"، "اسناد توطئه محمدعلي شاه قاجار"، "خاطرات مليجک (غلامعلي خان عزيزسلطان)" در چهار جلد، "تاريخچه بريگاد قزاق" در 2 جلد، "جريان مهاجرت (کشيده شدن جنگ جهاني اول به ايران)" و ... .

ميرزايي در سال 1388 ضمن ادامه نوشتن مطلب براي روزنامه هاي تهران، تاليف تاريخچه تبليغات در ايران را در دست تهيه داشت . او که همچنان مشاور يک کانون بزرگ تبليغات تجاري در تهران است، عکس هاي تاريخي ايران در دوران قاجاريه را در يک وبسايت تحت عنوان "يادگاران www.yadegaran.com"، قرار داده است.

ميرزايي در سال 1373 صفحه اي تحت عنوان "از طهران ديروز تا تهران امروز" براي روزنامه همشهري (متعلق به شهرداري تهران) داير کرد. به موازات آن و با همکاري منصور تاراجي در روزنامه ايران يک رشته مطالب تاريخي تحت عنوان "خاورميانه: از سقوط امپراتوري عثماني تا به امروز" را به چاپ رسانيد. ميرزايي در دهه هاي 1350 و 1360، ضمن کار به تکميل تحصيلات روزنامه نگاري در آمريکا و اروپا پرداخت که بر فيچرنويسي و ادورتايزينگ متمرکز بو

لینک به دیدگاه

فلاويوس كلاديوس ژوويانوس (ژوويان) 17 فوريه سال 364 ميلادي در راه بازگشت به ايتاليا، در آناتولي غربي (جنوب غربي تركيه امروز) «گاز زغالی شد» و درگذشت. ژوويانوس 26 ژوئن سال 363 پس از مرگ ژوليان كه در جنگ با شاپور دوم ـ شاه وقت ايران از دودمان ساسانيان مجروح و براثر شدت جراحت وارده درگذشته بود به سمت امپراتور انتخاب شده بود. درباره علت مرگ ژوویان؛ روايات، متعدد است. بیشتر مورخان نوشته اند كه چون برغم مخالفت افسران ارتش روم، به شاپور دوم ـ شاه ساسانی ايران امتياز فراوان داده بود طبق نقشه این افسران در اثنای خواب، زغال نيمسوز به خوابگاهش برده و اورا با [گاز زغال] مسموم كرده بودند. برخی هم مرگ اورا براثر گاز زغال، ولي به سبب بي مبالاتي [نه توطئه] نوشته اند. چند مورخ نیز نوشته اند كه با گاز زغال خودكشي كرده بود. ژوويانوس در مسير قسطنطنيه عازم بازگشت به شبه جزیره ايتاليا بود كه درگذشت و 9 روز بعد ـ 26 فوريه والنتينيان (والنتینیانوس) 43 ساله به امپراتوري روم انتخاب شد. والنتینیان یک ژنرال رومی بود که در کنار ژولیان و ژوویان با ارتش ایران جنگیده بود. بسياري از مقامات رومي و پاره اي از افسران ارتش اين كشور از امتيازاتي كه ژوويان به ايران داده بود و ايران را به صورت ابرقدرت برتر در جهان در آورده بود راضي نبودند. ژوويان پذيرفته بود كه از همه اراضي مورد ادعاي ايران در شرق مديترانه خارج شود و در امور ارمنستان مطلقا مداخله نكند و به ايران غرامت مالي بدهد و هرسال نيز مبلغي به ايران بپردازد تا مانع عبور اقوام با تمدن عقب مانده از كوههاي قفقاز شمالی و ورود به قلمرو روم شود.

ژوویان يكي از افسران ارتش در حال عقب نشيني روم از برابر ايرانيان بود که سمت ژوليان را به دست آورده بود. ژوويان كه قبلا به مسیحیت گراییده بود با حمايت افسران مسيحي ارتش روم به سمت امپراتور انتخاب شده بود و بي درنگ به شاپور دوم پيشنهاد ترك مخاصمه داده و شرایط شاپور دوم (ذوالاكتاف) را كه به او ديكته شده بود نوشته و امضاء كرده بود تا بتواند بقيه لشكريان رومی را از كشته شدن و يا اسارت نجات دهد. ايرانيان نظاميان اسير را به كار اجباري در امور عمران کشور مي گماردند و بر خلاف ساير ملل آنان را به صورت برده نمي فروختند و در نيمه دوم عمر پس از اين كه مطمئن مي شدند كه دیگر قادر به جنگيدن نخواهند بود آزاد مي كردند.

لینک به دیدگاه

سالها پس از حذف قاجاريه از سلطنت و لغو موافقتنامه تقسيم ايران ميان انگلستان و روسيه به دو منطقه نفوذ، تازه در اين روز در سال 1310 (28 بهمن = 17 فوريه 1932) تلگرافخانه ايران از قيد كنترل موسسه انگليسي «تلگراف هندوستان» آزاد شد و استقلال يافت. شايد هم اين گذشت انگلستان به خاطر دريافت لقمه بزرگتري و همانا تمديد قرارداد نفت در سال ميلادي بعد بود كه ضمن آن بر منطقه قرارداد و مدت آن افزوده شد، و ملت ايران سالها بعد با يك تلاش همگاني موفق به لغو اين قرارداد و ملي كردن نفت خود شد، كه پس از براندازی 28 امرداد بازهم ....

لینک به دیدگاه

سرشماری از نفوس ایران در سال 1319 از 28 بهمن این سال (70 سال پیش) آغاز شد و چند روز ادامه داشت. نتایج این سرشماری دوازده روز بعد (دهم اسفند) در روزنامه ها انتشار یافت. طبق اطلاعیه رسمی منتشره، جمعیت ایران در آن سال 18 میلیون و 339 هزار نفر بود. در این اطلاعیه، جمعیت شهر تهران 540 هزار تن ذکر شده بود.

نتایج این سرشماری، دولت وقت را نگران افزایش جمعیت تهران کرد و تصمیم به تدوین یک رشته ضوابط برای محدود کردن مهاجرت به تهران ازجمله مشروط کردن نقل مکان و انتقال مراکز برخی از سازمانهای دولتی و پاره ای از مدارس تعلیمات عالی به شهرهای دیگر گرفت که اشغال نظامی ایران در شهریور 1320 همه این برنامه ها را متوقف ساخت و به بایگانی سپرد.

لینک به دیدگاه

قوام السلطنه نخست وزير وقت که تازه به اين سمت منصوب شده بود و وظايف وزيران امور خارجه و كشور را هم، خود بر عهده داشت از چنين روزي در سال 1324(17 فوريه 1946) فرماندهي ژاندارمري كشوررا هم بر عهده گرفت! و یک روز پس از آن براي مذاكره با مقامات شوروي پيرامون تخليه ايران ـ باتوجه به اوضاع آدربايجان ـ رهسپار مسكو شد. به دليل اوضاع آذربايجان و ممانعت نيروهاي شوروي از انتقال واحدهاي ارتش ايران به آن استان و رفع غائله، مجلس باتوجه به دوستي قوام با انگلستان و ساير دولتهاي غرب (رقيبان جهاني دولت مسکو)، اوايل بهمن ماه نسبت به نخست وزير شدن او ابراز تمايل كرده بود.

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...