Cinderella 9897 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 خرداد، ۱۳۸۹ بله من به یه چیزایی ایمان دارم و خیلی هم ایمان دارم ولی شما از این بحث به جایی نمیرسی چون کلی میگی برداشتم اینه که از ایمان منظورت همون چیزیه که تو عامه جامعه میگناصلا چرا فرار میکنی از بحث ایا از ایمان منظورت ایمان به اسلامه ؟ یا به خدا؟ یا به این شلم شوروایی که مردم هی تکرار میکنن؟ آره منم منظورم همون چیزیه که همینجوری مردم هی به اینواون میگن با ایمان!! میخام بدونم اون یعنی چی....که البته از صوبتای دوستان تا یه حدودایی گرفتم مطلبو!!!:wubpink: 1 لینک به دیدگاه
Cinderella 9897 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 خرداد، ۱۳۸۹ من که نترسیدم سیندی جونم :banel_smiley_52::banel_smiley_52::banel_smiley_52:معنی انگلیسی ایمان بود دیگه ... ایمان یعنی باور از روی عقل و درایت ... اگه به چیزی از روی عقل و تدبر فکر کنی و بپذیری یعنی ایمان پیدا کردی ... به هر چیزی میتونی ایمان داشته باشی از ایمان به خدا گرفته تا ایمان به خوردن غذا ! اگه خواستی موضوع خودتو تخصصی تر کن! آفرین حمید جون ....:wubpink: ممنونم ازت ...خوف گفتی ولی خیلی ....نبود!! 1 لینک به دیدگاه
Hamid Ghobadi 12840 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 خرداد، ۱۳۸۹ آره منم منظورم همون چیزیه که همینجوری مردم هی به اینواون میگن با ایمان!!میخام بدونم اون یعنی چی....که البته از صوبتای دوستان تا یه حدودایی گرفتم مطلبو!!!:wubpink: خب مطلبو گرفتی سفت بچسب تا باد نبره! باد ببره 2باره میری سراغ اون تاپیکا ... اون فازا !! 1 لینک به دیدگاه
mamooshak 8194 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 خرداد، ۱۳۸۹ خب خداروشکر مثه اینکه تازه داریم وارده موضو میشیم!واسا نرو کارت دارم.... تو الان گفتی کسی که ارتباطش با خدا قویه پس حتما با ایمانه!!! چجوریه که میگی باایمانه؟ یعنی یکی از نشونه های ایمان، داشتنه سمتو سوی الهیه؟ یعنی چون به صرفا تحته هر شرایطی توکلش به خداست پس ایمانه واقعیو اون داره؟ درسته كسي كه توكل جز به خدا به كسي نباشه و توي همه چيز به خودش توكل كنه اين از پايههاي ايمانه... البته اين جملهي قبلي كه گفتي يكي از نشونههاي ايمان رو داشته باشه ، اين نميشه ايمان! گفتم قبلا، مثلا كسي كه نماز ميخونه، خودش يكي از نشانههاي ايمان به خداس... اما خيليها يا بر حسب تظاهر اين كار رو انجام ميدن، يا عادت، يا اينكه رفع تكليف!!! اين نيست كه انقد به خدا ايمان دارن، انقد بهش باور دارن، انقد توكل دارن ، انقد اعتقاد دارن و ميپرستنش كه نماز ميخونن! نماز رو بد جلوه دادن... بيشتر اينطوري نشون دادن كه يه تكليفي رو دوشمونه و بايد بخونيم! گفتن بهمون تشكر از خداس! اما واقعااينطور نيس به اعتقاد من.. نماز ملاقات با معشوقه... ملاقات با كسي كه عميقا باورش داري و بهش اعتقاد داري... مثل كسي كه توي زندگيت انقد باورش داري كه هر عملي انجام بده مطمئني بيشك درسته... حتي اگه به ظاهر اشتباه جلوه كنه! اما تو انقد طرفت رو قبولش داري كه ميگي اشتباه نميكنه و همه چيزش درسته... ايمان به خدا هم همينه... من انقد به خداي خودم ايمان دارم كه ميدونم هر كاري انجام ميده اون درسته ...ميدونم اون صلاح من رو خيلي خوب ميدونه... همه چيزم رو به اون ميسپرم... 3 لینک به دیدگاه
Cinderella 9897 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 خرداد، ۱۳۸۹ ایمان آن است که در دل جای گیرد و اعمال شخص آنرا تصدیق کند؛ ایمان در لغت به معناى گرویدن، خضوع و انقیاد، تصدیق و اطمینان به خدا، اقرار به خداوند، اسمى براى جمیع طاعات و در اصطلاح متكلمان و علماى علم دین به معناى تصدیق آنچه از جانب خداوند به پیامبر صلى الله علیه و آله رسیده (كلُّ ما جاء به النبى)، است درباره حقیقت ایمان و مسماى اعتقاد به خدا، به حدیث معروف على علیه السلام استناد شده كه در پاسخ به سؤال از حقیقت ایمان، فرمودند: «الایمان معرفةٌ بالقلب و اقرارٌ باللسانِ و عملٌ بالاركان.» یعنى: ایمان، شناخت و معرفت قلبى و اقرار و اعتراف به زبان و عمل به اعضا و جوارح را گویند. اما علي در خطبهاى مي فرمايند: «ایمان راهى است روشن و واضح، با چراغى پرتوافكن. به ایمان است كه به كارهاى نیكو راه توان برد و به كارهاى نیكوست كه انسان به سوى ایمان هدایت مىشود. ایمان سبب آبادانى علم است و مردم به واسطه علم است كه از مرگ مىترسند و به مرگ، زندگى دنیا به پایان مىرسد و به وسیله دنیا، آخرت بدست مىآید.» پس نمىتوان گفت كه ایمان، صرفا یك حالت بسیط درونى و باطنى بوده و حقیقت ایمان آدمى در همین امر خلاصه مىشود :wubpink::wubpink::wubpink::wubpink: گرچه از مدل ادبیاته جملاتتون معلومه کپی پیست کردین ولی ممنونم....تا حدودی فهمیدم که وختی میگن طرف باایمانه یعنی اینکه با خدا کانکته ....ولذا همون ارتباط با خداست که یه حس شناخت و اطمینانی به دل آدم میفته که میشه ایمانه قوی...:wubpink::wubpink: 1 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 خرداد، ۱۳۸۹ آره منم منظورم همون چیزیه که همینجوری مردم هی به اینواون میگن با ایمان!!میخام بدونم اون یعنی چی....که البته از صوبتای دوستان تا یه حدودایی گرفتم مطلبو!!!:wubpink: خوب من به اون چیزی که همه میگن و معلوم نیست چیه ایمان ندارم ولی راجع به چیزایی که مکتوب باشه میتونم بگم ایمان دارم یا ندارم 1 لینک به دیدگاه
Cinderella 9897 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 خرداد، ۱۳۸۹ خب مطلبو گرفتی سفت بچسب تا باد نبره! باد ببره 2باره میری سراغ اون تاپیکا ... اون فازا !! :Ghelyon: درسته كسي كه توكل جز به خدا به كسي نباشه و توي همه چيز به خودش توكل كنه اين از پايههاي ايمانه... البته اين جملهي قبلي كه گفتي يكي از نشونههاي ايمان رو داشته باشه ، اين نميشه ايمان! گفتم قبلا، مثلا كسي كه نماز ميخونه، خودش يكي از نشانههاي ايمان به خداس... اما خيليها يا بر حسب تظاهر اين كار رو انجام ميدن، يا عادت، يا اينكه رفع تكليف!!! اين نيست كه انقد به خدا ايمان دارن، انقد بهش باور دارن، انقد توكل دارن ، انقد اعتقاد دارن و ميپرستنش كه نماز ميخونن! نماز رو بد جلوه دادن... بيشتر اينطوري نشون دادن كه يه تكليفي رو دوشمونه و بايد بخونيم! گفتن بهمون تشكر از خداس! اما واقعااينطور نيس به اعتقاد من.. نماز ملاقات با معشوقه... ملاقات با كسي كه عميقا باورش داري و بهش اعتقاد داري... مثل كسي كه توي زندگيت انقد باورش داري كه هر عملي انجام بده مطمئني بيشك درسته... حتي اگه به ظاهر اشتباه جلوه كنه! اما تو انقد طرفت رو قبولش داري كه ميگي اشتباه نميكنه و همه چيزش درسته... ايمان به خدا هم همينه... من انقد به خداي خودم ايمان دارم كه ميدونم هر كاري انجام ميده اون درسته ...ميدونم اون صلاح من رو خيلي خوب ميدونه... همه چيزم رو به اون ميسپرم... :wubpink::wubpink::wubpink::wubpink::wubpink::wubpink::wubpink: آره خب اعتراف کنم که یکی از آدمایی که نمازو رفعه تکلیف میدونه منم! :pichak29: ولی واقعا تفاوته بین زمانی که نمیخونمو با وختی که جانانه میخونمو عمیقا حس می کنم! :wubpink: 1 لینک به دیدگاه
Cinderella 9897 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 خرداد، ۱۳۸۹ خوب من به اون چیزی که همه میگن و معلوم نیست چیه ایمان ندارم ولی راجع به چیزایی که مکتوب باشه میتونم بگم ایمان دارم یا ندارم WWooowwwwwwww!!! لینک به دیدگاه
بيتاب 388 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 خرداد، ۱۳۸۹ ايمان از نظر حضرت علي به سه چيزي ارزيابي ميشود: المعرفه بالقلب الاقرار باللسان العمل به الجوارح ايمان سه علامت دارد : 1 - بينش ومعرفت واقرارداشتن در (دل) 2 - بر زبان جاري ساختن واعتراف نمودن ( بيان واظهار كردن به زبان ) 3 - وعمل كردن به آنچه در دل به آن اعتقاد داشتن ( اندام ) 2 لینک به دیدگاه
Hamid Ghobadi 12840 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 خرداد، ۱۳۸۹ آفرین حمید جون ....:wubpink:ممنونم ازت ...خوف گفتی ولی خیلی ....نبود!! 1 لینک به دیدگاه
fanous 11130 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 خرداد، ۱۳۸۹ :wubpink::wubpink::wubpink::wubpink:گرچه از مدل ادبیاته جملاتتون معلومه کپی پیست کردین ولی ممنونم....تا حدودی فهمیدم که وختی میگن طرف باایمانه یعنی اینکه با خدا کانکته ....ولذا همون ارتباط با خداست که یه حس شناخت و اطمینانی به دل آدم میفته که میشه ایمانه قوی...:wubpink::wubpink: اينها كه خدمتتان عرض كردم مطالبي بود كه در ذهن داشتم و با شما به اشتراك گذاشتم بله ايمان به زبان كوچه خياباني يعني با خداوند كانكته ... اون شناخت اگر با عمل همراه باشه يعني ايمان و گرنه پشيزي ارزش نداره:rose: 3 لینک به دیدگاه
Cinderella 9897 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 خرداد، ۱۳۸۹ ايمان از نظر حضرت علي به سه چيزي ارزيابي ميشود:المعرفه بالقلب الاقرار باللسان العمل به الجوارح ايمان سه علامت دارد : 1 - بينش ومعرفت واقرارداشتن (دل) 2 - بر زبان جاري ساختن واعتراف نمودن ( بيان واظهار كردن به زبان ) 3 - وعمل كردن به آنچه در دل به آن اعتقاد داشتن ( اندام ) ممنون ولی بروبچ قبل از شما گفته بودن! :Ghelyon: لینک به دیدگاه
Cinderella 9897 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 خرداد، ۱۳۸۹ اينها كه خدمتتان عرض كردم مطالبي بود كه در ذهن داشتم و با شما به اشتراك گذاشتم بله ايمان به زبان كوچه خياباني يعني با خداوند كانكته ... اون شناخت اگر با عمل همراه باشه يعني ايمان و گرنه پشيزي ارزش نداره:rose: فانوس جان قصد جسارت نداشتم شما تاجه سری... کاملا حرفاته دلسته! فانوس جان ما دربست نوکره شمام هستیم! 1 لینک به دیدگاه
mamooshak 8194 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 خرداد، ۱۳۸۹ :ghelyon: :wubpink::wubpink::wubpink::wubpink::wubpink::wubpink::wubpink: آره خب اعتراف کنم که یکی از آدمایی که نمازو رفعه تکلیف میدونه منم! :pichak29: ولی واقعا تفاوته بین زمانی که نمیخونمو با وختی که جانانه میخونمو عمیقا حس می کنم! :wubpink: منم خودم گاهي اينطوري ميشم، اما خب دارم سعي ميكنم كه با جون و دل بخونم يه تعبيري هم چند روز پيش شنيدم توي تلويزيون... يه خانمي اومده بود اونم اعتقاد داشت كه ملاقات با محبوبه، اما قشنگتر تعبيرش كرد نگفت مثل بعضيا كه نماز تشكر از خداس و اِل و بِل گفت وقتي كه اذان ميگه... خدا زنگ خونتو داره ميزنه... حالا اگه سر وقت بري نماز بخوني كه خب به موقع با معشوقت ملاقات ميكني... چطوره كه مثلا با معشوق زمينيت سر يه ساعتي قرار ميذاري، از قبل ميري كلي آماده ميشي كه سر وقت برسي؟؟ اينم همينه... اون لحظه گفتم واي به حال من كه گاهي نمازم ميره آخر وقت! چقد خدا رو پشت در منتظر ميذارم... ميگفت سجادهات همون راهيه كه طي ميكني تا به معشوق برسي... همون خيابونا و كوچه پس كوچههايي كه با عشق طي ميكنيم تا به محبوب زميني برسيم... انقده قشنگ گفت كه كلي كيف كردم... يه طوري گفت كه خدا منتظر بندشه اون لحظه... خدا به ملاقات بندش مياد... البته نه اينكه خدا به مانياز داره هاا... اينطور كه خدا عاشق بندشه... لحظه شماري ميكنه تا زمان ملاقات برسه واي به مني كه خدارو ساعتها پشت در نگه ميدارم! ميگم واستا! الان كار دارم... 3 لینک به دیدگاه
T-bag 320 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 خرداد، ۱۳۸۹ بابا این همه فلسفه چیدن نمی خواد که! معلومه منظورش از ایمان چیه. به نظر منکه به کسی میشه گفت با ایمان که به اعتقادایی که ازش دم میزنه عمل کنه. مثلا" کسی که تا اسم شطرنج و موسیقی و .. میاد استغفرالله ش میره رو هوا ولی به راحتی دورغ میگه و تهمت میزنه و غیبت میکنه آدم با ایمانی نیست. هر چند خیلی از ظاهر بینا با ایمان می دوننش. ولی اگه همین فرد با همین اعتقادا نه دروغ بگه و نه تهمت بزنه و نه حق کسی رو بخوره و به کمتر از خودش کمک کنه من با اینکه شاید عقایدش رو قبول نداشته باشم میگم باایمانه. همین نظر رو در مورد افراد با اعتقاد مختلف(البته اعتقاد انسانی) دارم. 3 لینک به دیدگاه
T-bag 320 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 خرداد، ۱۳۸۹ ایمان یعنی باور قلبیباوری از عمق وجود بیشتر عرفان در این مقوله موثره تا منطق برای همین همواره تعصب افراطی میاد پشتش بهترین اعتقاد اعتقادیه که بر حسب منطق باشه چرا که این تنها راه اثبات باورمون به دیگرونه کی گفته عرفان تو ایمان موثرتره؟! اتفاقا" کاملا" برعکسه. یعنی این منطقه که باعث تثبیت ایمان میشه. شاید منظورت راه اشتباه کسب ایمان بوده. 1 لینک به دیدگاه
Hamid Ghobadi 12840 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 خرداد، ۱۳۸۹ اينها كه خدمتتان عرض كردم مطالبي بود كه در ذهن داشتم و با شما به اشتراك گذاشتم بله ايمان به زبان كوچه خياباني يعني با خداوند كانكته ... اون شناخت اگر با عمل همراه باشه يعني ايمان و گرنه پشيزي ارزش نداره:rose: ایول فانوس جان ... عمل انسان نشون میده که طرف چقدر ایمان داره ... سیندی جون اگه میشنوی کسی به کس دیگه میگه که طرف چه فرد با ایمانیه حتما عملی ازش دیده ... چون معیار نظر دادن بر ایمان افراد اعمال آنهاست! 2 لینک به دیدگاه
fanous 11130 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 خرداد، ۱۳۸۹ فانوس جان قصد جسارت نداشتم شما تاجه سری... کاملا حرفاته دلسته! فانوس جان ما دربست نوکره شمام هستیم! ما بيشتر عزيزي براي ما:flowerysmile: 1 لینک به دیدگاه
Cinderella 9897 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 خرداد، ۱۳۸۹ ولش کن زیاد فک نکن!:pichak: منم خودم گاهي اينطوري ميشم، اما خب دارم سعي ميكنم كه با جون و دل بخونم يه تعبيري هم چند روز پيش شنيدم توي تلويزيون... يه خانمي اومده بود اونم اعتقاد داشت كه ملاقات با محبوبه، اما قشنگتر تعبيرش كرد نگفت مثل بعضيا كه نماز تشكر از خداس و اِل و بِل گفت وقتي كه اذان ميگه... خدا زنگ خونتو داره ميزنه... حالا اگه سر وقت بري نماز بخوني كه خب به موقع با معشوقت ملاقات ميكني... چطوره كه مثلا با معشوق زمينيت سر يه ساعتي قرار ميذاري، از قبل ميري كلي آماده ميشي كه سر وقت برسي؟؟ اينم همينه... اون لحظه گفتم واي به حال من كه گاهي نمازم ميره آخر وقت! چقد خدا رو پشت در منتظر ميذارم... ميگفت سجادهات همون راهيه كه طي ميكني تا به معشوق برسي... همون خيابونا و كوچه پس كوچههايي كه با عشق طي ميكنيم تا به محبوب زميني برسيم... انقده قشنگ گفت كه كلي كيف كردم... يه طوري گفت كه خدا منتظر بندشه اون لحظه... خدا به ملاقات بندش مياد... البته نه اينكه خدا به مانياز داره هاا... اينطور كه خدا عاشق بندشه... لحظه شماري ميكنه تا زمان ملاقات برسه واي به مني كه خدارو ساعتها پشت در نگه ميدارم! ميگم واستا! الان كار دارم... :wubpink::wubpink: 1 لینک به دیدگاه
Hamid Ghobadi 12840 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 خرداد، ۱۳۸۹ ولش کن زیاد فک نکن!:pichak: به نتیجه ای رسیدی سیندی جان؟؟ 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده