maryam39 8211 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 دی، ۱۳۹۳ Feminine Space فضای زنانه سلطه مردان بر روابط اجتماعی در جامعه حکم فرماست. مردان و زنان به عنوان ویژگی های فرهنگی به شکل مافوق و زیردست به هم مرتبط اند در جامعه ما مردان قدرت را در دست دارند که به عنوان قدرت تشخیص شرایط و کنترل نتایج اجتماعی بروز پیدا میکند. مردان در موقعیت های رهبری و هدایت در سازمان های دارای قدرت درساختار اقتصادی و سیاسی هستند. این سیستم ساختاریافته سلسله مراتبی ناشی از برتری جنسیتی به خوبی در فضاهای مردانه بروز پیدا میکند، به مدخل فضای مردانه رجوع شود. متقابلا مقام فرمانبرداری اجتماعی زنان هم فضاهای زنانه را تولید میکند که در آنها قدرت در دست زنان است. این ها مثال هایی از فضاهای زنانه اند.(اسپانیا 1992) مشاهدات زیر توسط لارا زادر در سال 2001 مطرح شده است تصور من از حس زنانگی به فضا گره خورده است. من از اینکه فضاهای بسیار زیادی متعلق به مردان است و ما زنان با اینکه تعدادمان بیشتر است فضای کمتری استفاده می کنیم من از این که فضای زیادی را اشغال کنم واهمه دارم مثل اینکه فضا مذکر است و من هر چه بیشتر زنانه باشم، از فضای کمتری بهره میبرم. دوستم که آنروکسی داشت داشت متنی برای معذرت خواهی درباره سایز نامه هایش برایم فرستاد،اواز استفاده فضای زیاد برای کلماتش نگران بود. زنان فقط فریاد می زنند وقتی می گویند نه، که به این معنی است که هرگز حریم فضای خیلی خصوصی نباید شکسته شود تنها فضایی که زنان می توانند بگویند متعلق به آنهاست. زنان فقط زمانی فریاد میزنند که می گویند : «نه»، که نه به این معناست که یک فضای بسیار خصوصی در آستانهی آن است که مورد بی حرمتی قرار بگیرد. - یکی از معدود فضاهایی که زنان میتوانند آن را متعلق به خود بدانند. (is about to ) رو معنی کردم در آستانهی چیزی بودن) بررسی فضای زنانه مانند فضای مردانه شامل فضاهای بازنمودی یا تقریبی مجازی است. در ادبیات،سینما و تبلیغات حرف زدن درباره فضای زنانه ممکن است. الن مک کراکن(1999) درباره چگونگی تفسیر دوباره فضای مذهبی کلیسای کاتولیک با نویسندگان لاتین بحث کرده است و در کار التقاطی سانتریا سلب مالکیت شد. این مورد برای زنان در پاسخ تسلط مردان بر فضا رایج است. محیط ها به خودی خود تغییر نمی کنند فقط نمادها و ویژگی های آنها توسط نوشته های مختلف توطئه گر استقلال طلبی زنان تغییر پیدا کرده است. فقط نمادها و اهمیت آنها به وسیلهی خواندن متفاوت و شورش برانگیز مباحثات فمینیستها تغییر پیدا میکند. اهمیت چنین نوشته هایی این است که اهمیت تغییر شکل فضایی را به خوبی پاسخ خوانش نمادین بازخوانی نمادین در کارهای انتقادی نقد فمنیزم نشان می دهد. صدای زنان شنیده شده اما کم به رسمیت شناخته شده است و به ندرت در معماری و برنامه ریزی شهری اعمال شده است. کتاب شکستن مسیر (نوآور یا ابتکاری، یه جورایی معنی همون راه باز کن یا جاده باز کن خودمونه:ws3:) دُلُرس هایدن همکاری زنان در طراحی خانه ها،شهرها و حومه هایشان را به تفصیل شرح میدهد. نقش زنان در دهه1920 پس از یکبار شرکت فعال در نیروی صنعتی کار به عنوان ماندن در خانه و خانه داران تعریف شده است. اینم ترجمه من البته می بخشین که دیر شد ترچمه آماده بود فقط فرصت گذاشتنشو نداشتم.... Society is dominated by social relations of male power. The masculine and the feminine, as cultural qualities, are related to each other in the form of superordinate/subordinate relations. Men possess power in our society that is manifested as the ability to define situations and to control social outcomes . Men are situated in the positions of leadership and control in the powerful organizations of our economy and political structure This hierarchically structured system of gendered dominance is manifested in masculine space as well, see entry on Masculine Space. . In contrast, the subordinate social status of women also produces environments where females have power. 1992(These are examples of ‘feminine space’ (Spain, Consider the following observations by Lara Zador (2001:1): ‘My notion of womanhood is tied to space, I have a fear of taking up too much space as though space is masculine and the more feminine I am, the less space I consume . . . My anorexic friend sent me a note apologizing for the size of the letters she used, she was sorry for taking up so much space with her words . Women only shout when the say “NO”, which means no when a very private space is about to be violated – one of the only spaces women can call their own. As with the masculine case, the exploration of feminine space includes representational or virtual spaces. It is possible to speak of a ‘feminine space’ in literature, in films, in advertising. Ellen McCracken (1999)discusses how the religious space of the Catholic Church is re-interpreted by Latina authors and expropriated in the syncretistic practice of Santeria This is a case common to women in their response to the male domination of space. Environments themselves are not changed; their symbolism and significance are only altered by the different, subversive reading of feminist discourse. The significance of such writing is that it acknowledges the importance of spatial transformation as well as symbolic re-readings in the critical practice of feminism. The voice of women has been heard but little recognized and rarely acknowledged in architecture and urban planning Dolores Hayden’s (1981) pathbreaking book details the contribution of women to design in homes, cities and suburbs. Women’s roles were defined as stay at home housewives in the 1920s, after once participating actively in the industrial labor force. دستت درد نکنه صدف جان من چند موردی رو که به نظرم رسید، سعی کردم به صورت دیگه ای ترجمه کنم:icon_gol::icon_gol::icon_gol: 4 لینک به دیدگاه
maryam39 8211 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 دی، ۱۳۹۳ Fiscal Crisis بحران مالی دهههای تراکم غیر تمرکزگرایی جمعیتی و زوال(رکود) اقتصادی برای ایالات متحده به بهای گزاف تضعیف منابع آن تمام شده است. مناطق مختلفی دیگر درآمد مازاد کافی برای پرداخت خدمات اولیه ندارند. برای مدت کوتاهی حکومت بر ایالت و دولت های فدرال برای جبران اختلاف بین بودجه و کمبودها (برای جبران کمبود بودجه) تکیه کرد. وقتی این شکاف شدیدتر شود دولتهای شهری ( دارای شهرداری) از وضعیتی که بحران مالی نامیده میشود رنج میبرند. در انگلستان، نابودی توان مالی شهرداریهای محلی توسط دولتهای پی در پی، و خصوصی سازی و بستن قرارداد خدمات شهری با تامینکنندگان خصوصی برآمدهای (نتیجه) مسیر مشابه(همون شکاف که قبلا گفته) هستند. سیستمهای غیر متمرکزتر از قبیل فرانسه و آلمان نیز مصون نیستند چنانچه روابط مرکزـ حاشیه نیز در این جوامع تحت فشار بودجهای میباشند بحران مالی در ایالت بر تمام سطوح دولت تاثیر میگذارد نه فقط شهرهای مرکزی. اما در سطح فدرال دولت ملی ما توانایی استقراض شناور به مقداری که میخواهد بدون پاسخگویی به فدرت بالاتر را دارد. شهرها و حومهها نمیتوانند این کار را کنند. در انگلستان قدرتهای محلی(بورگ ها) توانایی صدور اوراق قرضه تحت سلطه محدودیت های دولت مرکزی را تا اوایل 1980 داشتند. کشور آلمان هنوز هم میتوانند اوراق قرضه صادر کنند اما بازهم تحت سلطه محدودیهایی که توسط دولت مرکزی تعیین میشود و محدودیتهای بودجه سراسری که بر کشورهای عضو جامعه اروپا اعمال میشود. (چقدر خوب اینجا رو ترجمه کردی اصن برا خودم قابل فهم نیس:whistle:) وقتی جوامع محلی از بحران مالی رنج میبرند، سایر سطوح دولت نیز درگیر میشوند. به عنوان یک شرکت سهامی شهری، شهر نیز میتواند ورشکست شود. در دهه 1970چندین شهر امریکایی بحران مالی سخت و طاقتفرسایی را تجربه کردند و کلیولند( یه بندر صنعتیه)در 1978 ورشکسته شد. این اتفاق در دهه اول قرن 19 با وررود کشور به بحران های دورهای رکود اقتصادی بسیار رایج شد. به طور رسمی، مقامات محلی در انگلستان نمتوانند ورشکسته شوند. اگر آنها بودجهای غیرقابل قبولی از نظر دولت مرکزی برای سال مالی پیش رو تنظیم کنند که با کسری درآمد مواجه خواهد شد، نماینگان منتخب میتوانند اضافه شوند جریمه شوند (مسئولیت مالی را شخصا به عهده بگیرند) و ...... (این تیکه از جمله رو نتونستم ترجمه کنم !!!! دوستان plz help) Decades of population deconcentration and economic decline have cost the US city dearly by weakening its resource base Many places no longer have enough surplus revenue to pay for basic services. For some time, administrations have relied on the state and federal governments to make up the difference in budget shortfalls. When that gap has become severe, municipal governments suffer from the condition known as ‘fiscal crisis’ (O’Connor, 1973; Gottdiener and Hutchison, 2000). In the UK, the decimation of the fiscal powers of local municipalities by successive governments, and the privatization and contracting out of municipal services to private providers, have been outcomes of the same trajectory. More decentralized systems, such as in France and Germany, have not been immune as center-periphery relations have come under budgetary stress in those countries as well. The fiscal crisis of the state has affected all levels of government, not just central cities . At the federal level, however, our national government has the ability to float as much debt as it wants without answering to a higher authority.. Cities and suburbs cannot do that In the UK, local authorities (boroughs) were able to issue debt, subject to central government constraints, up until the early 1980s. The German Länder are still able to issue debt but, again, only within the constraints imposed by central government and global budget deficit limits imposed on countries that are members of the European Community. When local areas suffer from fiscal crisis, other levels of government become involved. As a municipal corporation, a city can even go bankrupt In the 1970s, several US cities experienced severe fiscal crises and Cleveland did go bankrupt in 1978. This event used to be more common in the 1800s as the country’s economy went through periodic crises of economic depression. Formally, local authorities cannot go bankrupt in the UK. If they set a budget unacceptable to central government for the coming financial year and attempt to run a deficit, the elected councilors can be surcharged (held personally financially liable) and barred from office این تیکه آخرشم همون که پری گفت از طرف اداره ممنوع (احتمالا ممنوع الکار ) شوند.:icon_gol: 4 لینک به دیدگاه
maryam39 8211 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 دی، ۱۳۹۳ بابت تاخیر این دفعه عذرخواهی می کنم . In recent years, the New Labour Government has discovered ‘the New Localism’. This is essentially a technocratic policy in which local authorities that correspond to ‘Best Value’ (the program of the Audit Commission, the national auditor of local authorities) may be rewarded by being able to keep part of capital receipts from the sale of local public assets. در سالهای اخیر دولت کارگری جدید به (ایدهی) محلهگرایی جدید پی برده است که ذاتاً یک شیوهی تکنوکراتیک است که در آن قدرتهای محلی که با Best Value رابطه دارند (Best Value: برنامهی کمیسیون بازرسی، بازرس ملی مراجع محلی) ممکن است مورد تشویق قرار بگیرند از طریق وصول بخشی از رسیدهای حاصل از فروش سرمایههای عمومی محلی. Local business taxation is controlled by central government, with the exception of the City of London (the financial district) which is the richest borough in the world. Unlike federal systems of government, as found, for example in the US and Germany, the impact of the fiscal crisis of the state is mediated through the agency of the central state in other areas of Europe. . Its impact on local residents is no less severe, however. مالیات کسب و کار محلی توسط دولت مرکزی کنترل میشود به استثنای شهر لندن (ناحیهی مالی) که ثروتمندترین بورگ درکل دنیاست. برخلاف نظامهای فدرالی دولت، به عنوان مثال در امریکا و آلمان تاثیر بحران مالی ایالت به صورت غیرمستقیم بر نمایندگان ایالتهای مرکزی در نواحی دیگر اروپاست. در هر حال تاثیر آن بر ساکنان محلی کمتر نیست. Even when the extreme case of bankruptcy is avoided, as happened in the 1975 New York City crisis, the threat of severe shortfalls means that the municipality must make drastic cuts in its services. حتی زمانی که از ورشکستگی شدید اجتناب میشود، چنانچه بحران سال ۱۹۷۵ نیویورک اتفاق افتاد، تهدیدات ناشی از کمبود شدید به این معناست که شهرداری مجبور است در خدماتش افت شدیدی داشته باشد. . These measures, always unpopular, affect directly the local quality of life. During the 1970s, for example, firehouses in NYC were shut down, teachers were let go, garbage collection was cut back and many civic activities were simply canceled. این اقدامات که همیشه غیر متداولاند، به صورت مستقیم کیفیت زندگی محلی را تحت تاثیر قرار میدهند. برای مثال در طی دههی ۱۹۷۰ ایستگاههای آتشنشانی تعطیل شدند، معلمان مرخص شدند، جمع آوری زباله قطع شد و بسیاری از فعالیتهای شهری به سادگی لغو شدند. In the US, the economy is controlled by private enterprise, but the quality of community life is heavily dependent on local government (see entry on Education and Reproduction of Labor). در آمریکا اقتصاد توسط بنگاههای اقتصادی خصوصی کنترل میشود اما کیفیت زندگی اجتماعی به صورت گستردهای وابسته به دولت محلی است. ( مدخل آموزش و بازتولید کار را ببینید) ). The level of taxation is low compared to other industrialized countries. With profit- making only minimally regulated, cities and suburbs generally rely on such revenue generating mechanisms as property and sales taxes. سطح مالیات در مقایسه با سایر کشورهای صنعتی شده پایین است. در صورت سوددهی حداقلی، شهرها و حومهها به طور کلی وابسته به درآمدهای ناشی از مکانیسمهایی مثل دارایی و فروش مالیات هستند. The impact of the latter falls most heavily on the poor. During times of economic decline, revenue generation is severely affected. Yet, people in this country seem to prefer the present system rather than increasing tax rates for the private sector corporations to pay for public services. اثرات شکستهای بعدی بیشتر بر روی فقیران است. در طول زمانهای رکود اقتصادی، ایجاد درآمد به شدت تحت تاثیر قرار میگیرد. با این وجود به نظر میرسد مردم در این کشور سیستم موجود را به افزایش نرخ مالیات شرکتهای بخش خصوصی برای پرداخت هزینههای خدمات عمومی ترجیح میدهند. For decades, after the 1950s, when both cities and suburbs were strapped for cash, local administrations relied on state and federal programs to make up the difference. But, in the 1970s, when those very programs were cut back by the national government, a precipitous, severe fiscal crisis occurred. به مدت چند دهه بعد از دههی ۱۹۵۰ وقتی که هم شهرها و هم حومهها برای پول نقد تحت فشار بودند، مدیریتهای محلی به برنامههای ایالت و فدرال برای جبران اختلاف (مالی) وابسته بودند. اما در دههی ۱۹۷۰ وقتی که اولین برنامهها توسط دولت ملی تعطیل شدند بحران مالی به سرعت اتفاق افتاد. 5 لینک به دیدگاه
oyster 461 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 دی، ۱۳۹۳ مرسی مریم جون خسته نباشییی (فعلا فرصت نکردم ترجمه شمارو بخونم) بریم واسه قسمت بعد فعلا از ادامه همین ترجمه تا همون صفحه fiscal crises با شما باقیشم ماله من 5 لینک به دیدگاه
سپیده20 352 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 اسفند، ۱۳۹۳ سلام دوستان...وقت همگی بخیر.. ی سوالی داشتم..شاید جاش اینجا نباشه..ولی ممنون میشم ج بدین.. ترجمه این عبارت چی میشه؟ Environmentally benign development and design:ws38: 4 لینک به دیدگاه
faaarnaz 5345 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۳ سلام دوستان...وقت همگی بخیر..:ws37: ی سوالی داشتم..شاید جاش اینجا نباشه..ولی ممنون میشم ج بدین..:icon_redface: ترجمه این عبارت چی میشه؟ Environmentally benign development and design:ws38: احتمالا توسعه و طراحی سازگار با محیط زیست باشه دوست عزیز 5 لینک به دیدگاه
oyster 461 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۹۴ من میخوام دوباره اینجارو راه بندازم کیا هستن تا با همکاری هم پیش بریم ؟؟؟!!! 1 لینک به دیدگاه
oyster 461 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مرداد، ۱۳۹۴ salam dustan file i k gozashtam ieki az aza khaste vasash tarjome konim kolesh 3 safhast man safe avalo shuru mkonam harki khast mosharekat kone az safe dovom shuru kone albate etela bedin cheghadresho anjam mdin k dobare kari nashe ba tashakor :) برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده