رفتن به مطلب

ترجمه گروهی


ارسال های توصیه شده

سلام دوباره:icon_gol:

اول لینک کتاب:
http://www.noandishaan.com/forums/thread98265.html

خب بچه‌ها برای شروع کار از مبجث اول کتاب یعنی مکتب شیکاگو شروع کنیم

روال کار این جوریه که یه مبحث و یا بعضی وقتا قسمتی از یه مبحثو چون تعداد صفحاتش بالاست، برای یه هفته انتخاب می‌کنیم و تو اون یه هفته هر کس یه صفحه‌ی خودش رو ترجمه کنه و آخر هفته ارائه بده. آخرش همه ترجمه ها رو بررسی می‌کنیم و اگه ایرادی بود با کمک هم برطرفش می‌کنیم و بعد دوباره قسمت جدید رو با افرادی که دوباره برای اون هفته داوطلب بشن شروع می‌کنیم

امیدوارم خوب توضیح داده باشم:ws3:
بچه ها اگه انتقادی به روال کار دارید همین الان زودی اعلام کنید:icon_gol:

مبحث این دفعه فقط سه صفحه و نیمه.
صفحه‌ی اولو خودم ترجمه می‌کنم.:w16:
برای باقی صفحات داوطلب نیاز داریم:hapydancsmil:

  • Like 14
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 127
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

سلام دوباره:icon_gol:



اول لینک کتاب:
http://www.noandishaan.com/forums/thread98265.html

خب بچه‌ها برای شروع کار از مبجث اول کتاب یعنی مکتب شیکاگو شروع کنیم

روال کار این جوریه که یه مبحث و یا بعضی وقتا قسمتی از یه مبحثو چون تعداد صفحاتش بالاست، برای یه هفته انتخاب می‌کنیم و تو اون یه هفته هر کس یه صفحه‌ی خودش رو ترجمه کنه و آخر هفته ارائه بده. آخرش همه ترجمه ها رو بررسی می‌کنیم و اگه ایرادی بود با کمک هم برطرفش می‌کنیم و بعد دوباره قسمت جدید رو با افرادی که دوباره برای اون هفته داوطلب بشن شروع می‌کنیم

امیدوارم خوب توضیح داده باشم:ws3:
بچه ها اگه انتقادی به روال کار دارید همین الان زودی اعلام کنید:icon_gol:

مبحث این دفعه فقط سه صفحه و نیمه.
صفحه‌ی اولو خودم ترجمه می‌کنم.:w16:
برای باقی صفحات داوطلب نیاز داریم:hapydancsmil:


سلام خسته نباشین مریم خانم منم صفحه بعدی روبرمیدارم تاآخراین هفته وقته؟
  • Like 4
لینک به دیدگاه

سلام خسته نباشین مریم خانم منم صفحه بعدی روبرمیدارم تاآخراین هفته وقته؟




سلام :icon_gol:
تا یه هفته که میشه یه شنبه‌ی هفته‌ی بعد وقت هست ولی اگه زودترم بذاری خیلی خوب میشه:w16:
راستی از thus, they avoided... شروع کن:w02:خط دوم تا خط یکی مونده به آخر صفحه:)

  • Like 5
لینک به دیدگاه

سلام

:icon_gol:
تا یه هفته که میشه یه شنبه‌ی هفته‌ی بعد وقت هست ولی اگه زودترم بذاری خیلی خوب میشه:w16:
راستی از thus, they avoided... شروع کن:w02:خط دوم تا خط یکی مونده به آخر صفحه:)




من که thus, they avoided.اینارو نمی بینم :ws52:صفحه دوم از URBAN SOCIOLOGY AND URBAN STUDIESشروع نمیشه؟
  • Like 4
لینک به دیدگاه

من که thus, they avoided.اینارو نمی بینم :ws52:صفحه دوم از URBAN SOCIOLOGY AND URBAN STUDIESشروع نمیشه؟





عه ! خوب شد گفتم پس! نه! اونی که میگی مقدمس! مقدمه رو خودتون بخونید :w02:
مکتب شیکاگو صفحه دومش از خط دوم:ws3:میشه صفحه ۲ پی دی اف! (۱۵/۲۰۱)

  • Like 5
لینک به دیدگاه

سلاااااااااااام ب همگی!منم اومدم...:a030:


خو سهم منم بدین برم سروقتش:gnugghender::ws3:



سپیده جان شما از خط آخر صفحه دوم ترجمه کن از After world war تا پنج خط مونده به آخر صفحه‌ی سوم ( منظورم اینه تا سر پاراگراف آخر تو ترجمه کن)
:a030:
  • Like 5
لینک به دیدگاه

Thus, they avoided the study of capitalism preferring instead to view economic competition as a manifestation of the general struggle for survival that unites all species on the planet

 

بنابراین آنها ترجیح می دهند ازمطالعه سرمایه داری اجتناب شوددرعوض(بجای)مشاهده رقابت اقتصادی به عنوان جلوه ای ازمبارزه عمومی برای بقا (زنده ماندن)که همه گونه ها(انواع)دراین سیاره را متحد میکند

 

According to Park, the social organization of the city resulted from this struggle over scarce resources.

باتوجه به پارک، سازمانهای اجتماعی از شهرستان ناشی از (منتج از)این مبارزه بر سر منابع کمیاب

 

.

It produced a complex division of labor because people would adjust to the biologically based

competition for survival by finding specific ways they could compete based on their ‘natural’ abilities.

این تولید یک بخش پیچیده ای از کار بخاطر مردم راسازگارکنند(وفق دهند)به رقابت بیولوژیکی برای زنده ماندن یا پیدا کردن راههای خاص آنها می توانندبراساس توانایی های طبیعی خود به رقابت بپردازند

 

 

Other members of the Chicago School took a more spatially sensitive approach while retaining their emphasis on biological rather than political-economic forces operating in the environment.

دیگر اعضای مکتب شیکاگو یک رویکردفضایی(به طورفضایی)حساس تردر زمان درحالی که تاکید خود را بر حفظ بیولوژیکی بجای نیروهای سیاسی واقتصادی فعال درمیحیط زیست دارند

.

Roderick McKenzie emphasized the role of location and argued that establishing a physical position within the environment was most important in the struggle for survival. Individuals or groups that were successful took over the best locations within the city – the higher ground, the best business location, the preferred neighborhoods.

 

 

"رودریک مکنزی" برنقش مکان (محل سکونت)در گذشته تاکید کرد وادعا کرد که ایجاد یک موقعیت فیزیکی درمحیط زیست درمبارزه برای زنده ماندن مهم بود.افراد یا گروههایی که موفق شدند در طول زمان بهترین مکان (محلی برای سکونت)در شهر-زمین بالاتر(سطح زمین)،بهترین محل کسب وکار ،برمحله ها ترجیح دادند

.

Those that were not as successful in this spatial competition wound up in less attractive locations.

آنهایی که درپایان این رقابت فضایی به عنوان(فرد یا کروه)موفق نبودنددرمکانهایی که جذابیتی نداشتند رفتند

 

Thus, the population sorted itself out within the environment as a consequence of this process.

بنابراین مردم درنتیجه این فرایند به خودی خود(بدون برنامه)درمحیط زیست (محل زندگی شان )طبقه بندی شدند

 

McKenzie studied the patterns that this spatial sorting produced for both social groups and businesses.

مکنزی الگوهای این طبقه بندی فضایی را برای هردوگروه اجتماعی وکسب وکار مطالعه کرد

 

Ernest W. Burgess was also a member of the early Chicago School (see entry on Models of Urban Growth).

 

همچنین ارنست برگس که دراوایل(تاسیس مکتنب شیکاگو)یک عضواز این مکتب بود(نگاه کنید به مدل های رشد

شهری)

For him the spatial competition created by the struggle for survival produce a land use pattern of concentric rings of settlement around a centralized business district.

 

برای او(ارنست برگس)رقابت فضایی ایجاد شده به وسیله مبارزه برای بقای تولید یک الگو ی استفاده از زمین از حلقه های متحد

المرکز از استقرار در اطراف یک منطقه کسب وکار متمرکزاست.

Louis Wirth was also a member of the early school (see the entry on The City).

 

لوئیس ورث یک عضواز مدرسه (مکتب شیکاگو)بود(نگاه کنید به مدل های رشد شهری)

The Chicago School researchers viewed city life principally in negative terms. They explained phenomena, such as crime and family break-up, in terms of social disorganization.

 

 

پژوهشگران دانشگاه شیکاگو عمدتا زندگی در شهرستان ها رادر شرایط منفی مشاهده کرده اند

آنها پدیده های مانند جرم وجنایت وگسست خانواده را در شرایط بهم ریختگی های (نابسامانی ها)اجتماعی توضیح دا ده اند.

 

For them the city broke down traditional primary relations and therefore contributed to various negative aspects of urban living.

برای آنها(ازنظرآنها)درهم شکسته شدن روابط سنتی اولیه برجنبه های مختلف منفی زندگی شهری نقش داشته است

 

 

Later on this approach was criticized for its overly disparaging view of city life

بعدها این روش بخاطر تحقیرکردن بیش از حد زندگی درشهرمورد انتقاد قرارگرفت.

 

Another criticism was that their work favored the biologically based approach to locational adjustment and ignored the factor of culture or the role that symbols played in determining spatial patterns within the city.

انتقاددیگربرآن این بود که کارآنان(مکتب شیکاگو)طرفدار روش بیولوژیکی براساس تعدیل(سازگاری)مکان(محل سکونت)ونادیده گرفتن فاکتور فرهنگ ویا نقشی که نمادها در تعیین الگوهای فضایی در داخل شهر ایفا میکنند

.

In 1945 Walter Firey wrote a critique of Burgess’ concentric zone model by showing how the land-use pattern of Boston was an expression of ‘sentiments and symbols’ in addition to the ecological competition over space

درسال 1945والترفایری انتقادی ازمدل متحدالمرکزبرگس نوشت که علاوه بررقابت بیولوژیکی درفضا الگوی استفاده اززمین"

 

احساسات ونمادها"بوستون درآن بیان شده بود

 

Despite these criticisms, the idea of ecology persisted as American urban preferred to ignore issues of class and race which the political economic approach demands (see entry on Socio-spatial Approach)

 

 

باوجوداین انتقادات،این ایده از بوم شناسی همچنان ادامه داشت ودرشهرهای آمریکا به چشم پوشی از مسائل مربوط به طبقه ونژاد که دران خواستار رویکرد اقتصادی سیاسی بود ،ترجیح داده می شد.

 

After World War II the ecological approach was revived, but it ignored the Chicago School’s emphasis on spatial competition in favor of a form of technological determinism.

 

پس از جنگ جهانی دوم رویکرد اکولوژیک احیاشد،امادانشگاه شیکاکو بانادیده گرفتن رقابت فضایی به نفع یک شکل از جبرگرایی تاکید کرد

 

 

 

.

  • Like 5
لینک به دیدگاه
ترجمه‌ی صفحه‌ی اول

Academic studies of the city as a unique form of settlement space were rare until the 1800s when the German sociologist Max Weber wrote a sophisticated analysis tracing its history as a phenomenon of social organization (1966).

مطالعات علمی شهر به عنوان فرم یگانه‌ی فضای سکونت اندک بودند تا دهه‌ی (نخست) ۱۸۰۰، زمانی که جامعه‌شناس آلمانی ماکس وبر تحلیل پیچیده‌ای با ردیابی تاریخ شهر به عنوان پدیده‌ای در سازمان اجتماعی نوشت.

 

Somewhat later, the Anglo-German, Friedrich Engels, also the lifelong friend of Karl Marx, wrote a critique of urban living under capitalism (1973). These efforts stood alone until the turn of the 20th Century.

کمی بعد فردریک انگلس آلمانی ـ انگلیسی، دوست بسیار قدیمی کارل مارکس، انتقادی بر زندگی شهرتحت تاثیر کاپیتالیسم نوشت (۱۹۷۳). این تلاش‌ها تا قرن بیستم پی‌گیری نشد. 
 

Just prior to World War I, the University of Chicago founded the very first department of sociology in the US under the leadership of W.I. Thomas and Albion Small, who had been a student of Weber. Their interests were in general aspects of sociology, but in 1913 they hired Robert Park who possessed a specific and strong interest in the urban condition. 


درست قبل از جنگ جهانی اول، دانشگاه شیکاگو برای بار اول دپارتمان جامعه‌شناسی را در آمریکا تحت رهبری W.I. Thomas و Albion Small که شاگرد وبر بودند، راه‌اندازی کرد.
علاقه آنها به جنبه‌های عمومی جامعه‌شناسی بود اما در سال ۱۹۱۳ آنها روبرت پارک را استخدام کردند که وی علاقه‌ی خاص و شدیدی به شرایط شهری داشت.
 

Park was a newspaper reporter who had acquired extensive experience in the southern US which conditioned him to the injustice of racial discrimination. He also had experience as an urban crime news reporter in Minneapolis, New York City and Detroit. When he was obtaining his doctorate in sociology, he spent some time at the University of Berlin, Germany, where he studied under Georg Simmel, the European sociologist most responsible for writing about urban life (see entry on The City).


او خبرنگار روزنامه بود که تجربه‌های زیادی در آمریکای جنوبی بدست آورده بود که او رابه ناعدالتی در زمینه‌ی تبعیض ؟؟؟ توجه داده بود. Condition))
او هم‌چنین به عنوان یک گزارشگر خبری جرایم شهری در Minneapolis، نیویورک و دترویت، تجربه داشت. وقتی که مشغول کرفتن مدرک دکترایش در جامعه‌شناسی بود، مدت زمانی را در دانشگاه برلین آلمان گذارند. که در آنجا شاگرد گئورگ زیمل (جامعه‌شناس اروپایی که بیشتر بخاطر نوشته‌اش در مورد زندگی شهری اعتبار پیدا کرد) بود.
 


When the Chicago department hired another sociologist with an interest in the city, Ernest W. Burgess, the two set about to study Chicago as an urban laboratory. Together they founded the first ‘school’ of urban analysis, the Chicago School, and both they and their students published a prolific amount of research until the 1940s, including the first systematic field studies and ethnographies written by professional sociologists.


وقتی که دپارتمان شیکاگو جامعه‌شناس دیگری را با علاقه به شهر استخدام کرد (ارنست برگس)، آن دو شروع به مطالعه‌ی شیکاگو به عنوان یک آزمایشکاه (محیط) شهری کردند.
آنها با هم اولین مکتب تحلیل شهری، مکتب شیکاگو را تاسیس کردند و هر دو با هم و با شاگردانشان حجم مفیدی از مطالعات را تا دهه‌ی ۴۰ انجام دادند که شامل اولین مطالعات رشته‌ای سیستماتیک و قوم‌شناسی بوسیله‌ی جامعه‌شناس‌های حرفه‌ای بود.

 

The members of the Chicago School were uniquely concerned about city life. They called their approach, Human Ecology, because they were influenced by Darwin to consider human social adjustments to the urban environment as similar to the way plant and animal species attuned themselves to their more natural space (for a critique, see Gottdiener
Gottdiener and Hutchison, 2000). In place of the emphasis on political economy characteristic of the New Urban Sociology, the Chicago School preferred a biologically based metaphor typifying human interaction (see entry on Socio-spatial Approach; also Gottdiener and Hutchison, 2000)..


اعضای مکتب شیکاگو صرفاً بر روی زندگی شهری تمرکز داشتند. آنها این روش را human ecology یا مردم نگاری نامیدند چرا که تحت تاثیر داروین، تطبیق اجتماعی انسان به محیط شهری را مشابه سازگار شدن گونه‌های گیاهان و حیوانات به فضای طبیعی‌تر می‌دانستند. ( برای نقد رجوع کنید به ....)
در جایگاه تاکید بر روی ویژگی‌ها و خصوصیات اقتصاد سیاسی جامعه‌شناسی شهری جدید، مکتب شیکاگو یک استعاره‌ برپایه‌ی بیولوژیک که تعاملات انسانی را نمونه می‌دهد را ترجیح داد.

بچه‌ها هر جا مشکلی در ترجمه رو می‌بینیم بگیم که اصلاح بشه.
قسمتی که علامت سوال قرمز گذاشتم رو خیلی مطمئن نبودم که چجوری ترجمه میشه:ws38:
جمله‌ی آخر رو هم نفهمیدم :ws52: هر کی میفهمه بیاد توضیح بده :ws3:

  • Like 6
لینک به دیدگاه

قسمت آخر مقاله رو هم خودم این بار ترجمه کردم تا کار رو زمین نمونه:ws3:

There are many things wrong with the ecological perspective, both the old and contemporary schools, in addition to its false biologically-based conception. Ecologists avoid any mention of social groupings belonging to the analysis of late capitalism, such as class and race
.

در مورد دیدگاه اکولوژیکی، اشتباهات زیادی وجود دارد. هم در مکتب‌های قدیمی و هم در مکتب‌های معاصر. به علاوه‌ی تصور مبنای بیولوژیک غلط آن ( یعنی اینم از اشتباهات دیدگاه اکولوژیکه) اکولوژیست‌ها (محیط شناسان) از ذکر کردن هرگونه گروه بندی‌های اجتماعی که متعلق به تحلیل کاپیتالیسم اخیر است مثل کلاس و نژاد، اجتناب می‌کنند.
 

They see social interaction as a process of adaptation to an environment, in keeping with their biological or ecological emphasis, rather than being produced by relations deriving from powerful factors in economic, political and cultural organization, as the socio -spatial perspective suggests


آنها تعامل اجتماعی را به عنوان پروسه‌ای از انطباق با محیط می بینند. با در نظر گرفتن تاکید اکولوژیکی و بیولوژیکی آنها، بجای{ تولید شدن توسط} ارتباطاتی که از فاکتورهای قدرتمندی در سازمان‌های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، ناشی می‌شود. بنابراین دیدگاه فضایی ـ اجتماعی پیشنهاد می‌شود.
 

Although they emphasize location, they ignore aspects of the real estate industry (see entry on Real Estate) and its role in producing spatial patterns of development


گرچه آنها بر مکان تاکید می‌کنند، بر سایر جنبه‌های صنعت املاک و مستغلات بی‌اعتنایی می‌کنند و نقش آن را در الگوهایی فضایی توسعه، نادیده می‌گیرند.


. Finally, human ecologists completely ignore the role of political institutions in channeling resources and in regulating competition over scarce resources in a market-based, capitalist economy.


در نهایت محیط شناسان انسانی (human ecologist) به طور کلی نقش موسسه‌های سیاسی را در راه‌بری منابع ، در تعدیل رقابت بر سر منابع کمیاب در یک اقتصاد سرمایه محور بازارـ مبنا (market­- based) نادیده می‌گیرند.
 

With regard to the latter, they focus on the demand-side view of markets which emphasizes individual decisions, rather than the supply- side that highlights the role of powerful actors in manipulating the market for desired ends.


با توجه به نوشته، آنها بر دیدگاه آنها بر دیدگاه تقاضا محور بازارها تمرکز می‌کنند که بر تصمیمات شخصی به جای طرف عرضه تاکید می‌کنند. طرف عرضه‌ ای که خود نقش بازیگران قدرتمند را در اداره کردن بازار برای هدف‌های مورد انتظار، پر رنگ می‌کنند.


قسمتی رو که قرمز کردم حیلی معنیشو خودمم نفهمیدم:ws3:

  • Like 7
لینک به دیدگاه

بچه‌ها یکی دو روز متن‌ها رو بررسی می‌کنیم و جمع ‌بندی آخرش و رفع اشکال:a030:

تشکرررررر خییییلی زیاد از آقا محمد که زودتر از همه ترجمه تو گذاشتی hapydancsmil.gif:icon_gol::icon_gol::icon_gol:


ایشالا که سپیده جانم زودتر ترجمه‌ی قسمت خودشو ارائه میده:w16:

راستی اینم بگم که متن این دفعه یه کم سنگین بود. مبحث بعدی که شهره به نسبت راحت تره :w16:

  • Like 7
لینک به دیدگاه

سلام دوستان!:5c6ipag2mnshmsf5ju3

خیلییی خییلیییییییی معذرت میخام ک کارمو دیرتر میذارم ...متاسفانه ی مشکلی پیش اومد نتونستم بموقع تحویل بدم...الانم تقریبن آمادس فقد ی ذره روش کار کنم فردا صب اول وقت تحویل میدم:hanghead:بازم خیلیییییییی عمیق! معذرت میخام:icon_redface:

  • Like 6
لینک به دیدگاه

سلام دوستان!:5c6ipag2mnshmsf5ju3


خیلییی خییلیییییییی معذرت میخام ک کارمو دیرتر میذارم ...متاسفانه ی مشکلی پیش اومد نتونستم بموقع تحویل بدم...الانم تقریبن آمادس فقد ی ذره روش کار کنم فردا صب اول وقت تحویل میدم:hanghead:بازم خیلیییییییی عمیق! معذرت میخام:icon_redface:



دستت درد نکنه سپیده جان خییییییلی عمیق :ws3: :icon_gol::icon_gol::icon_gol:
اشکالی نداره:a030: فردا جمع بندیشو شروع میکنیم:w16:
:hapydancsmil:
  • Like 6
لینک به دیدگاه

سلام! :hanghead:
بلاخره تموم شدش!با اینکه خودمم نفهمیدم چی ب چیه ولی واستون میذارم ترجمشو:icon_pf (34)::whistle:دیگه ببخشید ...شرمنده...ایشالا دفه های بعد بهتر میشه....نیازمند نظرات سبزتان هستیم:ws3: فداااااااااای همگی!:ws37:


1. After World War II the ecological approach was revived, but it ignored the Chicago School’s emphasis on spatial competition in favor of a form of technological determinism
بعد از جنگ جهانی دوم ،نظریه های زیست محیطی مطرح شد اما همه آنها بخاطر پافشاری مکتب شیکاگو در طرفداری از جبرگرایی فنی(تکنولوژیکی) رد شدند.
2. The new perspective was called Contemporary Human Ecology. Urban land-use patterns and the distribution of population and activities were a product of communication and transportation technologies

چشم انداز جدید ،زیست بوم شناسی انسان معاصر نامیده شد.الگوهای کاربری زمین و توزیع جمعیت و فعالیت ها یکی از نتایج ارتباطات و حمل و نقل های تکنولوژیکی بود.
3. As the technology of these means of interaction changed, human ecologists argued that so did the patterns of social organization. For example, it was claimed that, although the process of suburbanization had been present since the late 1800s in American cities, it did not become a mass phenomenon until after the automobile became a consumer good that many people could afford.
چون تکنولوژی این معانی از واکنش ها و فعل و انفعالات را تغییر داد ،بوم شناسان انسانی به بحث کردن درباره الگوهای سازماندهی اجتماع پرداختند.برای مثال ؛ آن ادعا کرده بود که ،اگرچه روند حومه نشین کردن تا قبل از اواخر 1800 میلادی در شهرهای آمریکایی اجرا شده بود ،اما آن مجموعه خارق العاده ای نشده بود تا اینکه اتومبیل تبدیل به کالایی مصرفی شد که اکثر مردم توانایی تهیه آن را داشتند.
4. Subsequent research reversed this claim and established the fact that ‘while the street car, electric trains and automobile may be credited with lowering initial density levels in cities . . . they were not responsible for “emptying out”’ urban areas on a mass scale.

پژوهش های بعدی این ادعا را برعکس کردند و واقیتی را بنیان نهادند که ؛در حالیکه خیابان ،خودرو،قطارهای برقی و اتومبیل ممکن بود نسبت داده شود با سطوح متراکم و هوای گرفته آغازی در شهرها....آنها پاسخگوی " تخلیه بیرونی" مناطق شهری بر اساس یک مقیاس توده نبودند.

5. A similar argument was advanced in the 1990s when Saskia Sassen (1991)
claimed that globalization had produced ‘world cities’ through the concentration of command and control activities. Upon closer examination, the human ecology argument was shown to be false (Gottdiener, 1994).
یک بحث مشابه پیشرفته بود در سال 1990 م.وقتی که ساسکیا ساسن(1991)ادعا کرد که جهانی شدن حاصل و ثمره "شهرهای جهان" است بخاطر تمرکز دستورات و فعالیت های کنترل شده.بعد از بازبینی و امتحان آن بحث بوم شناسی انسانی نشان داد که آن اشتباه است.(گاتدینر،1994).
6. Command and control functions in the form of corporate headquarters had been dispersing throughout multi-centered metropolitan regions as those agglomerations themselves expanded.

دستور و عملکردهای کنترل شده به فرم دارای مرکز فرماندهی مشترک ، از هم پاشانده است در سراسر مناطق
مادر شهرهای دارای چندین مرکز بعنوان مناطق متراکم گسترده گیهای خودشان.

7. In the 1960s, for example, New York City was home to over 120 national and international corporations. By the 1990s that figure had dropped to slightly less than 90, at the very same time that globalization advocates were calling New York a ‘global city’. Later on Sassen’s argument about the effects of command and control concentration was also proved false (see entry on Inequality and Poverty).
در سال 1960 ، برای مثال ،شهر نیویورک خانه ای بود برای بیش از 120 موسسه ملی و بین المللی. تا سال 1990 که انسان رها شده بود کمی کمتر از 90 ،در بسیاری از زمان های مشابه ،که طرفداران جهانی شدن میگفتند که شهر نیویورک یک "شهر جهانی " است.بعدها استدلال ساسن درباره تاثیرات دستور و کنترل متمرکز اثبات کرد که نادرست است.( نگاه کنید به مدخل نابرابری و فقر و تهیدستی )
8. There is no evidence that these activities require central city location, as the human ecology approach maintains. However, global financial activities possess components that still do prefer such inner business district locations (see entries on The City; Globalization).
هیچ نشانه و علامتی که نشان دهد این فعالیت ها احتیاج به مکان مرکزی در شهر دارد چنانچه پیشنهاد (نظریه )بوم شناسی انسانی اعتقاد داشت ،وجود ندارد.با این وجود ، فعالیت های مالی جهانی روند گرا که هنوز ترجیح میدهند تجارت درون منطقه ای. (نگاه کنید به وروروی کتاب "شهر ؛جهانی شدن " )

!

  • Like 6
لینک به دیدگاه

Thus, they avoided the study of capitalism preferring instead to view economic competition as a manifestation of the general struggle for survival that unites all species on the planet



بنابراین آنها ترجیح می دهند ازمطالعه سرمایه داری اجتناب شود درعوض ترجیح می‌دهند رقابت اقتصادی را به عنوان جلوه ای ازمبارزه عمومی برای بقا (زنده ماندن)که همه گونه ها(انواع)دراین سیاره را متحد میکند، ببینند

According to Park, the social organization of the city resulted from this struggle over scarce resources.
باتوجه به پارک، سازمانهای اجتماعی شهر ناشی از (منتج از) این مبارزه بر سر منابع کمیاب است

.
It produced a complex division of labor because people would adjust to the biologically based
competition for survival by finding specific ways they could compete based on their ‘natural’ abilities.

این تولید یک بخش پیچیده ای از کار بخاطر مردم راسازگارکنند(وفق دهند)به رقابت بیولوژیکی برای زنده ماندن یا پیدا کردن راههای خاص آنها می توانندبراساس توانایی های طبیعی خود به رقابت بپردازند.

این امر (اشاره به جمله‌ی قبلی) باعث تقسیم‌بندی پیچیده‌ای از کار شد چرا که مردم می‌بایست برای بقا با رقابت بر مبنای بیولوژیک،سازگار شوند. بوسیله‌ی پیدا کردن راه‌های مشخصی که بر مبنای توانایی‌های «طبیعی‌شان» بتوانند با دیگران رقابت کنند.


Other members of the Chicago School took a more spatially sensitive approach while retaining their emphasis on biological rather than political-economic forces operating in the environment.
دیگر اعضای مکتب شیکاگو یک رویکردفضایی(به طورفضایی)حساس تر داشتند درحالی که تاکید خود را برنیروهای بیولوژیکی بجای نیروهای اقتصاد سیاسی فعال در محیط زیست دارند.
.
Roderick McKenzie emphasized the role of location and argued that establishing a physical position within the environment was most important in the struggle for survival. Individuals or groups that were successful took over the best locations within the city – the higher ground, the best business location, the preferred neighborhoods.


"رودریک مکنزی" برنقش مکان (محل سکونت) تاکید کرد و بحث کرد که ایجاد یک موقعیت فیزیکی درمحیط زیست درمبارزه برای زنده ماندن مهم‌ ترین بود. افراد یا گروههایی که موفق بودند در طول زمان بر بهترین مکان (محلی برای سکونت) در شهر-زمین بالاتر(سطح زمین)،بهترین محل کسب وکار و محله های مقدم مسلط شدند (ترجمه‌ی take over)
.
Those that were not as successful in this spatial competition wound up in less attractive locations.
آنهایی که در این رقابت فضایی به عنوان(فرد یا گروه)موفق نبودنددرمکانهایی که جذابیت کمتری داشت رفتند

Thus, the population sorted itself out within the environment as a consequence of this process.
بنابراین مردم درنتیجه اینفرایند به خودی خود(بدون برنامه) ( این ترجمه‌ی چیه؟)درمحیط زیست (محل زندگی شان) طبقه بندی شدند

McKenzie studied the patterns that this spatial sorting produced for both social groups and businesses.
مکنزی الگوهای این طبقه بندی فضایی را برای هردوگروه اجتماعی وکسب وکار مطالعه کرد

Ernest W. Burgess was also a member of the early Chicago School (see entry on Models of Urban Growth).

همچنین ارنست برگس که دراوایل(تاسیس مکتب شیکاگو)یک عضو از این مکتب بود(نگاه کنید به مدل های رشد
شهری)
For him the spatial competition created by the struggle for survival produce a land use pattern of concentric rings of settlement around a centralized business district.

برای او(ارنست برگس)رقابت فضایی ایجاد شده به وسیله مبارزه برای بقا، یک الگوی کاربری زمین دایره‌های متحد المرکز سکونت در اطراف یک منطقه کسب وکار متمرکر تولید میکرد ( produce فعل هستش نه اسم) ( land use رو کاربری زمین ترجمه کنیم بهتره)

Louis Wirth was also a member of the early school (see the entry on The City).

لوئیس ورث یک عضواز (مکتب شیکاگوی اولیه)بود(نگاه کنید به مدل های رشد شهری)

The Chicago School researchers viewed city life principally in negative terms. They explained phenomena, such as crime and family break-up, in terms of social disorganization.


پژوهشگران دانشگاه شیکاگو عمدتا زندگی در شهر ها رادر شرایط منفی مشاهده کرده اند
آنها پدیده های مانند جرم وجنایت وگسست خانواده را در شرایط بهم ریختگی های (نابسامانی ها)اجتماعی توضیح داده اند.

For them the city broke down traditional primary relations and therefore contributed to various negative aspects of urban living.
برای آنها(ازنظرآنها) شهر (فاعل جمله شهره) باعث درهم شکسته شدن روابط سنتی اولیه شد بنابراین برجنبه های مختلف منفی زندگی شهری نقش داشته است


Later on this approach was criticized for its overly disparaging view of city life
بعدها این روش بخاطر تحقیرکردن بیش از حد زندگی شهری مورد انتقاد قرارگرفت.

Another criticism was that their work favored the biologically based approach to locational adjustment and ignored the factor of culture or the role that symbols played in determining spatial patterns within the city.
انتقاد دیگربرآن این بود که ۱. کارآنان(مکتب شیکاگو) روش مبنای بیولوژیکی را به روش تعدیل(سازگاری)مکان(محل سکونت) ترجیح میداد و ۲. نادیده گرفتن فاکتور فرهنگ ویا نقشی که نمادها در تعیین الگوهای فضایی در داخل شهر ایفا میکنند
.
In 1945 Walter Firey wrote a critique of Burgess’ concentric zone model by showing how the land-use pattern of Boston was an expression of ‘sentiments and symbols’ in addition to the ecological competition over space
درسال 1945والترفایری انتقادی ازمدل متحدالمرکز برگس نوشت که علاوه بررقابت بیولوژیکی درفضا الگوی استفاده اززمین"

احساسات ونمادها"بوستون درآن بیان شده بود

درسال 1945والترفایری انتقادی ازمدل متحدالمرکز برگس نوشت با نشان دادن اینکه چگونه الگوی کاربری زمین بوستون تعبیری از احساسات و نمادهاست به علاوه‌ی رقابت اکولوژیکی بر سر فضا

Despite these criticisms, the idea of ecology persisted as American urbanists preferred to ignore issues of class and race which the political economic approach demands (see entry on Socio-spatial Approach)


باوجوداین انتقادات، ایده‌ی بوم شناسی همچنان ادامه داشت ودرشهرهای آمریکا به چشم پوشی از مسائل مربوط به طبقه ونژاد که دران خواستار رویکرد اقتصادی سیاسی بود ،ترجیح داده می شد.

باوجوداین انتقادات، ایده‌ی بوم شناسی ادامه داشت چرا که شهرسازان آمریکایی ترجیح می‌دادند به مسئله کلاس و نژاد ( که لازمه‌ی شیوه‌ی اقتصاد سیاسی است) بی‌اعتنایی کنند.

After World War II the ecological approach was revived, but it ignored the Chicago School’s emphasis on spatial competition in favor of a form of technological determinism.

پس از جنگ جهانی دوم رویکرد اکولوژیک احیا شد،اما دانشگاه شیکاکو بانادیده گرفتن رقابت فضایی به نفع یک شکل از جبرگرایی تاکید کرد

پس از جنگ جهانی دوم رویکرد اکولوژیک احیا شد، اما (رویکرد اکولوژیک) به تاکید مکتب شیکاگو بر روی رقابت فضایی به نفع یک شکل از جبرگرایی تکنولوژیکی، بی‌اعتنا بود.



.



من یه سری مواردو اصلاح کردم که شاید این جوری مفهوم متن بهتر درک بشه:icon_redface::a030:
فکر میکنم city اگه شهر ترجمه بشه تو این متن بیشتر معنی خودشو بده

پاراگراف سوم produced فعله. باید به صورت فعل ترجمه بشه
while رو همون در حالی که ترجمه کنی کافیه دیگه زمانی که کنارش لازم نیست (پاراگراف چهارم)

retaining their emphasis on biological rather than political-economic forces
این دو کلمه‌ای که بلد کردم هر دو صفت force هستند پس ترجمه‌اش این جوری میشه:
نیروهای بیولوژیکی بجای نیروهای سیاسی اقتصادی
  • Like 6
لینک به دیدگاه

سلام! hanghead.gif


بلاخره تموم شدش!با اینکه خودمم نفهمیدم چی ب چیه ولی واستون میذارم ترجمشوicon_pf%20%2834%29.gif:whistle:دیگه ببخشید ...شرمنده...ایشالا دفه های بعد بهتر میشه....نیازمند نظرات سبزتان هستیم:ws3: فداااااااااای همگی!:ws37:


1. After World War II the ecological approach was revived, but it ignored the Chicago School’s emphasis on spatial competition in favor of a form of technological determinism
بعد از جنگ جهانی دوم ،نظریه های زیست محیطی مطرح شد اما همه آنها بخاطر پافشاری مکتب شیکاگو در طرفداری از جبرگرایی فنی(تکنولوژیکی) رد شدند.
2. The new perspective was called Contemporary Human Ecology. Urban land-use patterns and the distribution of population and activities were a product of communication and transportation technologies

چشم انداز (دیدگاه) جدید ،زیست بوم شناسی انسان معاصر نامیده شد.الگوهای کاربری زمین و توزیع جمعیت و فعالیت ها یکی از نتایج ارتباطات و حمل و نقل های تکنولوژیکی (تکنولوژی‌های حمل و نقل) ( جای صفت موصوفو برعکس گفتی‌ها :ws3:) بود.
3. As the technology of these means of interaction changed, human ecologists argued that so did the patterns of social organization. For example, it was claimed that, although the process of suburbanization had been present since the late 1800s in American cities, it did not become a mass phenomenon until after the automobile became a consumer good that many people could afford.
چون (هم چنان که) تکنولوژی این معانی (اینجا معنی ابزار میده ) ( اصن دقت کن سپیده که اگه فعل بود که قبلش these رو نمی آورد پس چون اونو آورده، یعنی اینجا means اسمه ) از واکنش ها و فعل و انفعالات (تعاملات) را تغییر داد (کرد) ،بوم شناسان انسانی به بحث کردن درباره الگوهای سازماندهی اجتماع پرداختند.
بوم شناسان انسانی بحث کردند که الگوی سازمان اجتماعی نیز تغییر کرده است.

در واقع اگه بخوایم جمله رو مرتب کنیم میشه :
human ecologists argued that patterns of social organization did so


برای مثال ؛ آن ادعا کرده بود که ادعا میشد که ،اگرچه روند حومه نشین کردن تا قبل از اواخر 1800 میلادی در شهرهای آمریکایی اجرا شده بود ،اما آن مجموعه خارق العاده ای نشده بود ( فک میکنم منظورش اینه که چیز مهمی نبود تا این که ) تا اینکه اتومبیل تبدیل به کالایی مصرفی شد که اکثر مردم توانایی تهیه آن را داشتند.

4. Subsequent research reversed this claim and established the fact that ‘while the street car, electric trains and automobile may be credited with lowering initial density levels in cities . . . they were not responsible for “emptying out”’ urban areas on a mass scale.

پژوهش های بعدی این ادعا را برعکس کردند و واقیتی را بنیان نهادند که ؛در حالیکه خیابان ،خودرو،قطارهای برقی و اتومبیل ممکن بود نسبت داده شود با سطوح متراکم و هوای گرفته آغازی در شهرها (می‌تواند به کم کردن تراکم داخلی در شهرها بیانجامد اما) ....آنها پاسخگوی " تخلیه بیرونی" خالی شدن مناطق شهری بر اساس یک در مقیاس توده ای نبودند.


5. A similar argument was advanced in the 1990s when Saskia Sassen (1991)
claimed that globalization had produced ‘world cities’ through the concentration of command and control activities. Upon closer examination, the human ecology argument was shown to be false (Gottdiener, 1994).

یک بحث مشابه پیشرفته بود در سال 1990 م.وقتی که ساسکیا ساسن(1991)ادعا کرد که جهانی شدن حاصل و ثمره "شهرهای جهان" است بخاطر تمرکز دستورات و فعالیت های کنترل شده.بعد از بازبینی و امتحان آن بحث بوم شناسی انسانی نشان داد که آن اشتباه است.(گاتدینر،1994).

بحث مشابهی در دهه ۱۹۰۰ پیش رفت کرد، وقتی که ساسن ادعا کرد که جهانی شدن باعث ایجاد شهرهای جهانی با تمرکز دستورات و کنترل شده است. با بررسی دقیق تر، نشان داده شد که بحث human ecology اشتباه بوده است.

6. Command and control functions in the form of corporate headquarters had been dispersing throughout multi-centered metropolitan regions as those agglomerations themselves expanded.

دستور و عملکردهای کنترل شده به فرم دارای مرکز فرماندهی مشترک ، از هم پاشانده است در سراسر مناطق
مادر شهرهای دارای چندین مرکز بعنوان مناطق متراکم گسترده گیهای خودشان.

راجع به این قسمت(۶) نظری ندارم خودمم واسم جا نیفتادhanghead.gif

7. In the 1960s, for example, New York City was home to over 120 national and international corporations. By the 1990s that figure had dropped to slightly less than 90, at the very same time that globalization advocates were calling New York a ‘global city’. Later on Sassen’s argument about the effects of command and control concentration was also proved false (see entry on Inequality and Poverty).

در سال دهه (وقتی که بعد از اسم یه سال s میاد یعنی دهه ی همون سال:ws3: مثلا اگه بگیم 1930s یعنی از ۱۹۳۰ تا ۱۹۴۰:ws3:) 1960 ، برای مثال ،شهر نیویورک خانه ای بود برای بیش از 120 موسسه ملی و بین المللی.
( میتونی خانه معنی نکنی ها! :ws3:مثلا بگی نیویورک جایی برای بیش از ۱۲۰ شرکت ملی و فراملی بود)

تا سال 1990 که انسان رها شده بود کمی کمتر از 90 ،در بسیاری از زمان های مشابه ،که طرفداران جهانی شدن میگفتند که شهر نیویورک یک "شهر جهانی " است.
در دهه ۱۹۰۰ این رقم به کمتر از ۹۰ تا رسید و در همان زمان طرفداران جهانی شدن، نیویورک را یک شهر جهانی می‌نامیدند.

بعدها استدلال ساسن درباره تاثیرات دستور و کنترل متمرکز اثبات کرد که نادرست است.( نگاه کنید به مدخل نابرابری و فقر و تهیدستی )

8. There is no evidence that these activities require central city location, as the human ecology approach maintains. However, global financial activities possess components that still do prefer such inner business district locations (see entries on The City; Globalization).
هیچ نشانه و علامتی که نشان دهد این فعالیت ها احتیاج به مکان مرکزی در شهر دارد چنانچه پیشنهاد (نظریه )بوم شناسی انسانی اعتقاد داشت ،وجود ندارد.با این وجود ، فعالیت های مالی جهانی روند گرا که هنوز ترجیح میدهند تجارت درون منطقه ای. (نگاه کنید به وروروی کتاب "شهر ؛جهانی شدن " )

این جمله آخرو یه بار دیگه معنی میکنم: به هر حال فعالیت‌های مالی جهانی، واجد عناصری هستند که هم چنان مناطق تجاری داخلی را بسیار بیشتر ترجیح می‌دهند.

اینم بگم که still بعضی وقتا معنی هنوز نمیده بلکه معنی هم چنان میده، مثه اینجا.
آهان یه چیز دیگه هم بگم:ws3: وقتی که قبل از یه فعل اصلی ( اینجا prefer ) فعل do رو میاره، منظورش اینه که میخواد رو اون فعل تاکید کنه
مثلا واسه این که یادت بمونه این مثالو میزنم I do love you یعنی خیــــــــــــــــلی دوست دارم :ws3:نه فقط دوست دارم معمولی :دی
!



من خودم تا جایی که سوادم میکشید سعی کردم کمک کنم که کنار هم بهتر متنو بفهمیم:a030:
جاهایی که قرمز کردم ترجمه غلطه. آبی ها رو که به نظرم درست تر میومد نوشتم :w16:
بنفش‌ها هم نکات کنکوریه:ws3:یعضی چیزایی که تو ترجمه‌ی یه متن خیلی به آدم کمک میکنه:w16:

دستت درد نکنه. در کل خیلی ترجمه‌ی خوبی بود:w16::icon_gol::icon_gol::icon_gol:
  • Like 6
لینک به دیدگاه

اونایی که میاین این تاپیکو بازدید میکنین و هیچی نمیگین بدانید و آگاه باشید که ما میدونیم که زیر زیرکی میاید سر میزنید:w000::ws3:

 

اگه تو اشکالات ترجمه بهمون کمک کنید خیلی خوشحال میشیم:w16:

:ws3:

  • Like 6
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...