*Mars* 5292 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در ۴ خرداد، ۱۳۹۳ black banner گفته است: ببين الان شما يكم زاويه ديدي بدي داري در اين زوگار تنگ و دلگير بي شوهري ، پيدا شدن خواستگار يعني خوش شانسي ! ليكن الان شما خوش شانسي :gnugghender: خب پس بهتره بگم بدشانسی یعنی روز خاسگاریم با روز کوه رفتنم یکی شد! mr.abooli گفته است: بد شانسی و خوش شانسی اصلا وجود خارجی نداره این زاییده ذهن ماست که اشتباهات یا بی فکری خودمونو و دیگرونو در ارتباط با خودمون میزاریم پای شانس بد چه فیلسوفانه بد شانسی یعنی بخای بری خرید و یک جنس عالی پیدا کنی پولت کم بیاد..... 7 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در ۴ خرداد، ۱۳۹۳ بدشانسی یعنی با شانس یک در میلیون متولد بشی و وقتی پاتو گذاشتی تو این دنیای کثیف بفهمی که تو خراب شده ای به اسم ایران هستی 4 لینک به دیدگاه
*Mars* 5292 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در ۴ خرداد، ۱۳۹۳ بد شانسی یعنی عروسی دعوت شی ولی همون روز کلاس داشته باشی 6 لینک به دیدگاه
Tamana73 28832 اشتراک گذاری ارسال شده در ۵ خرداد، ۱۳۹۳ 1ساعت به خاطره یه نفر تو گرما تو دانشگاه تنها صبر کنی بیاد تا ببینیش...اما وقتی میاد داد میزنی کجاااا بودی؟....قهر میکنه ومیره...تو میمونی و....:sad0: 6 لینک به دیدگاه
afa 18504 اشتراک گذاری ارسال شده در ۸ خرداد، ۱۳۹۳ بدشانسی اینه که واسه آگهی استخدام قبول بشی واسه چند روز ، شرط سنی شامل شما نشه :icon_pf (34): 7 لینک به دیدگاه
*Mars* 5292 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در ۸ خرداد، ۱۳۹۳ بدشاننسی یعنی شهریه دانشگات و شارژ اینترنتت همیشه با هم تداخل داشته باشه 5 لینک به دیدگاه
*atefeh* 13017 اشتراک گذاری ارسال شده در ۸ خرداد، ۱۳۹۳ بعد یه عمری یه عروسی دعوت بشی. اونم کی(چ زمان)؟؟؟؟؟؟ 21 خرداد که فرداش امتحان داری.میذاشتی تیرماه خوب عروسیتو 4 لینک به دیدگاه
sama-sh 6913 اشتراک گذاری ارسال شده در ۸ خرداد، ۱۳۹۳ binam* گفته است: بعد یه عمری یه عروسی دعوت بشی. اونم کی(چ زمان)؟؟؟؟؟؟21 خرداد که فرداش امتحان داری.میذاشتی تیرماه خوب عروسیتو البته بدشانسی نیستا..... من یه عقد 23خرداد دعوت شدم...بعدش امتحان داریم...... عقد پسرخالمم 29 خرداده هم اونروز امتحان دارم هم بعدش... انشا... هردوتاشم قراره برم.... 3 لینک به دیدگاه
*atefeh* 13017 اشتراک گذاری ارسال شده در ۸ خرداد، ۱۳۹۳ منم عروسیو میرم بعد اونهمه ختم رفتن عروسیو از دست نمیدم دیه. اینم بدشانسیه ها. هی بری ختم 4 لینک به دیدگاه
Tamana73 28832 اشتراک گذاری ارسال شده در ۸ خرداد، ۱۳۹۳ تو اوج گرما اصلادلت نخواد بری دانشگاه ولی از کلاسم که نمیشه گذشت.. بری ولی کلاست تشکیل نشه و... هی خدا... 2 لینک به دیدگاه
Paroshat 6378 اشتراک گذاری ارسال شده در ۹ خرداد، ۱۳۹۳ بدشانسی یعنی با همکلاسی هات قرار بزاری کلاسو نری تازه تایید پروژه هم داشته باشی فرداش بفهمی همه رفتن غیر از تو البته غیر از بدشناسی نامردی هم هستا 8 لینک به دیدگاه
sara kia 3158 اشتراک گذاری ارسال شده در ۹ خرداد، ۱۳۹۳ بدشانسی یعنی کل زمستون رو مواظب باشی و سرما نخوری بعد تو این گرما یه باد بخوره تو صورتت مریض شی 7 لینک به دیدگاه
Tamana73 28832 اشتراک گذاری ارسال شده در ۹ خرداد، ۱۳۹۳ لباساتو اتو کنی که داری میری مهمونی ولی تو ماشین میشنی...وقتی میرسی اصلا انگار نه انگار تو اتو کردی... 6 لینک به دیدگاه
شقایق31 40377 اشتراک گذاری ارسال شده در ۹ خرداد، ۱۳۹۳ بدشانسی یعنی این که فیلمی رو که باید تو گروه خانومای واتس اپم ارسال میکردم اشتباها تو گروه مختلط خانوادگی فرستادم دیگه آبروم رفت 8 لینک به دیدگاه
bande khoda 899 اشتراک گذاری ارسال شده در ۱۴ خرداد، ۱۳۹۳ بدشانسي يعني انجام دادن يه كار تكراري كه هيچ فايده اي نداره و فقط خودتو اذيت ميكنه وباعث ميشه بقيه در مورت بگن بابا طرف عجب گاگوليه؟ 6 لینک به دیدگاه
bande khoda 899 اشتراک گذاری ارسال شده در ۱۴ خرداد، ۱۳۹۳ بدشانسي يعني بخندي و از درون زار زار گريه كني و بقيه بگن عجب بي وعار دردي؟ 6 لینک به دیدگاه
pari.v 10304 اشتراک گذاری ارسال شده در ۱۶ خرداد، ۱۳۹۳ بدشانسی یعنی.. دوستت ناخواسته باعث ناراحتیت بشه.. و دلت بشکنه 6 لینک به دیدگاه
pari.v 10304 اشتراک گذاری ارسال شده در ۱۹ خرداد، ۱۳۹۳ بدشانسی یعنی.. پات بره رو جاسوزنی :| 3 لینک به دیدگاه
fakur1 10129 اشتراک گذاری ارسال شده در ۱۹ خرداد، ۱۳۹۳ من به بد شانسی هیچ اعتقادی ندارم، همه بدبیاری ها تقصیر. خود خودمونه . در اصل بد شانسی توجیه اشتباهات عمدی و سهوی خودمونه. 3 لینک به دیدگاه
شقایق31 40377 اشتراک گذاری ارسال شده در ۲۰ خرداد، ۱۳۹۳ fakur۱ گفته است: من به بد شانسی هیچ اعتقادی ندارم، همه بدبیاری ها تقصیر. خود خودمونه . در اصل بد شانسی توجیه اشتباهات عمدی و سهوی خودمونه. تو این مورد من حرف شما درسته دخترم امشب بخاطر یک آن غافل شدن ازش با روروءک از پله آشپزخونه افتاد دهنش پر خون شد منم یک ساعت گریه کردم دخترم فقط 8 ماهشه گناه داشت 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده