Mina Yousefi 24161 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مرداد، ۱۳۹۳ یعنی مثلا چنتا خوبه؟1000 اینا 1000تا + مخلفات 1 لینک به دیدگاه
Moment 15228 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مرداد، ۱۳۹۳ خب دوتا دست و دوتا جیب منطقیه دیگه!یه دست و یه جیب واسه شهریه، یه دست و یه جیب واسه مهریه. هرچند مهریه رو خود دختره میتونه از جیبت بکشه بیرون. این اشغالگر ها هم منطقی حرف نمیزنن هیچ وقت! لطفا به نشانه اعتراض نسبت به فجایع غزه از اونا جمله نگو. پدربزرگ یکی از دوسستام میگفت مهریه رو 10 کیلو پر مگس بگید که عمرا پیدا کنه خب اونوقت جیبی که توش شیپیشه چی میشه؟ این بابابزرگ دوستت میگفت یا نوه بابابزرگش؟ ضرب المثل فلسطینی: مثه رژیم اشغالگر قدس نباش یه ذره عطوفت داشته باش خب اگه داشتم مهرت رو میدادم 1 لینک به دیدگاه
Moment 15228 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مرداد، ۱۳۹۳ 1000تا + مخلفات خب بعدش این مخلفات رو بذاریم یه کفه ترازو اون هزارتارو اون یکی دیگه مفه کدوم کفه سنگین تر میشه؟ 1 لینک به دیدگاه
Mina Yousefi 24161 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مرداد، ۱۳۹۳ خب بعدش این مخلفات رو بذاریم یه کفه ترازو اون هزارتارو اون یکی دیگه مفه کدوم کفه سنگین تر میشه؟ جفتش یکی در میاد انقد من منصفم 2 لینک به دیدگاه
not found 16275 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مرداد، ۱۳۹۳ جمله اورجینالش همین بود البته جدیدا یه جمله تقلبی درست کردن که زندگی 100 سال اولش سختهآره دیگه منم موافقم ما که یه یخچال ساید بای ساید از اون اسنوا یا بوش آلمان و یه لباسشویی ساده بوش و یه مایکروفر ساده خفن و .... که بیشتر نمیخوایم خیلی کم توقعی. ایشالا یه دختر متوقع مث خودت گیرت بیاد. 1000 تا سکه مهر بندازه + یه درشکه!!! فقط. 2 لینک به دیدگاه
victoria_r 7682 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مرداد، ۱۳۹۳ من اینجا فکر کنم خیلی کوچولو هستم که نظر بدم متولد 72 هستم و شاید خیلیاتون خندتون بگیره که راجع به مهریه و حق طلاق و اینا بخوام نظر بدم. :5c6ipag2mnshmsf5ju3 ولی چیزاییو که میگم واقعا دیدم و خوندم و از مشاورا شنیدم. چیزایی که تجربه و علم با هم تاییدشون کرد.البته نظرات متفاوته و نمیشه گفت من درست میگم دیگران اشتباه میکنن. تو یه زندگی مشترک خیلی چیزا هستن که باعث میشن آدما با هم بمونن و طلاق نگیرن. تو دوران عقد س ک س کاملی که پسرو دخترو مجبور میکنه به ناچار با هم بمونن و ادامه بدن از ترس آبروشون ترس از برگشتن تو خونه ی پدر و شنیدن سرزنشا زندگی بچه ها و آیندشون مهریه ی بالا حق حضانت بچه ها و... اینا باعث میشن تو اوج مشکلات زن و شوهر با هم بمونن و همدیگرو تحمل کنن و با جنگ و دعوا و گاهی سکوتها و بی تفاوتی های بدتر از دعوا تو یه خونه باشن. هی از هم دور میشن،رابطه ی عاطفی نابود میشه،حرمتها از بین میره،رابطه ی ج ن س ی محدود و اجباری میشه و حتی به بیرون از رابطه با همسر کشیده میشه،بچه ها داغون میشن ترسهای مختلفی که زندگی آیندشونو داغون میکنه سراغشون میاد از نظر تحصیلات هم ممکنه ضربه بخورن،تو خونه یار کشی میشه دوتا گروه جلوی هم وایمیسن مامان و طرفداراش جلوی بابا و طرفدارش،حتی یارکشی وارد فامیلم میشه،در نهایت بعد از کلی دعوا و جنگ و قهر که همشون پر از اثرات بدن واسه بچه ها یه سکوت ترسناک میاد تو خونه،هرکسی میره دنبال کار خودش،هرکسی تلاششو میکنه بیشتر بیرون خونه باشه و کمتر دیگرانو ببینه. چیزای دیگه ایم هستن که یه زوجو با وجود تمام مشکلات کنار هم نگه میدارن. چیزایی مثل عشق،احساسات خوبی که پیش هم هستن سراغشون میاد،حمایتی که از هم میبینن تفاهم و البته توافق های رضایت بخش امیدوار بودن به آینده ی روشن تر کنار هم و در کنارش تلاش برای حل مشکلات و... در این حالت جلوی مشکلات با هم وایمیستن،پیش مشاور میرن،از تجربه ی بزرگترا استفاده میکنن،مشکلاتشونو با صدای پایین و تو اتاق خواب و در نبود بچه ها حل میکنن،همه کاری میکنن تا همه چیز درست بشه یه تلاش دو طرفه و همه چیز بهتر میشه و مشکلات جدیدی به وجود میاد و با این روشها حل میشه. مهریه ی زیاد به چه دردی میخوره. شوهرم نمیتونه به همین راحتی به فکر طلاق من بیفته.شوهری که فکر طلاق من تو سرش اومده یعنی دل بریده یعنی نمیخواد بمونه یعنی نمیخواد ادامه بده رو با یه بدهی بزرگ نگه میدارم تو خونه.جسمش کنار من میمونه با رضایت از ترس اما روحش بیرونه. وقتی طلاق گرفتم میتونم برای خودم خونه بخرم یه پولی داشته باشم که خرج کنم و محتاج پدرو مادرم نشم. وقتی بهم بدی کرد و طلاقم گرفتم با گرفتن این مهریه عذابش بدم و روحمو آروم کنم. من شب عقد برای تعیین مهریه به اینا فکر میکنم. یعنی خیلی مطمئن نیستم این مرد با من میمونه. پس چرا بهش بله میگم. خب آدما تغییر میکنن.فرشته ی امروز دیو فردای خونه ی من میشه. چرا این مرد باید قبول کنه این مهریه رو؟من امروز یه فرشته ام.کی میدونه فردا چی میشم؟ یکی از بستگان یه بار خواست زن دوم بگیره فهمیدن و نذاشتن.بار دوم وقتی فهمیدن که یه بچه ی چند ماهه داشت.قید مهریه و خانواده و بچه ها و آبروشو زد و رفت جایی که فکر میکرد دلش خوشه.زنش نتونست با دوتا بچه و یه مهریه و دوتا فامیل و دادگاه نگهش داره.گفت هرچی بگین قبول میکنم اما نمیمونم. یکی از آشناها با یه دختری عقد کرده حالا نمیخوادش،فقط میگه دوستش ندارم.دختره مهریشو گذاشته اجرا،پسره نداره که بده،میخواد بره زندان اما با این زن تو یه خونه نمونه. تو یه زندگی مشترک تو نزدیکیامون زنه حق حضانت پسرشو گرفت،حق طلاق گرفت،مهریشو گذاشت اجرا شوهرشو انداخت زندان. نمیخواست بمونه. کلا با چیزای غیر عقلانی مخالفم. با 50 کیلو پوست پیاز،1000 شاخه گل رز،10000 بوسه و... با 100 تا سکه هم مخالفم. 100تا سکه میشه حداقلللللللللللللللللللللللل 100 میلیون.(که محاله) چرا باید صد میلیون مهرم کنه؟داره که بده؟رو چه حسابی این کارو میکنه؟فکر نمیکنه فردا ممکنه چه اتفاقی بیفته؟ممکنه دیو بشم؟ نمیخوام با ترس پیشم بمونه میخوام آزاد باشه که بره اما بازم بمونه.این ارزشمنده. به نظرم تو مهریه ذکر بشه نصف تمام اموال (یا حداقل دو دنگ) هنگام خرید به اسم عروس خانوم زده بشه حتی اگه بشه یه میلیون شرف داره به صدتا سکه ای که نداره بده و الکیه. این نظر من بود.ببخشید خیلی طولانی بووووووووووووود واقعا شرمنده.امیدوارم کسیو ناراحت نکرده باشم.فقط چیزاییو که دیدم گفتم.نظر همه ی دوستان هم محترمه و هرکسی برای زندگی خودش تصمیم میگیره. 3 لینک به دیدگاه
Moment 15228 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مرداد، ۱۳۹۳ جفتش یکی در میاد انقد من منصفم به قول پرویز پرستویی اشهدان لا الله اله الله من فکر کردم دیگه مخلفات منظورت سالاد شیرازی و در مجلسی ترین حالت پاستیله 1 لینک به دیدگاه
Moment 15228 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مرداد، ۱۳۹۳ خیلی کم توقعی. ایشالا یه دختر متوقع مث خودت گیرت بیاد.1000 تا سکه مهر بندازه + یه درشکه!!! فقط. آقا ما مارک بوش و اسنوا نمیخوایم همون پارس خزر و صاایران خوبه شما اون درشکه رو بیخیال شو اون هزارتا رو هم کم کن به آه تو دچار نشم 1 لینک به دیدگاه
not found 16275 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مرداد، ۱۳۹۳ آقا ما مارک بوش و اسنوا نمیخوایم همون پارس خزر و صاایران خوبهشما اون درشکه رو بیخیال شو اون هزارتا رو هم کم کن به آه تو دچار نشم نه! کلا باید قید جهازو بزنی! کلا حق طلاق و حضانتم با خانم اونوقت 114تا خدا بده برکت به این زندگی لینک به دیدگاه
Mina Yousefi 24161 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مرداد، ۱۳۹۳ من اینجا فکر کنم خیلی کوچولو هستم که نظر بدم متولد 72 هستم و شاید خیلیاتون خندتون بگیره که راجع به مهریه و حق طلاق و اینا بخوام نظر بدم. :5c6ipag2mnshmsf5ju3ولی چیزاییو که میگم واقعا دیدم و خوندم و از مشاورا شنیدم. چیزایی که تجربه و علم با هم تاییدشون کرد.البته نظرات متفاوته و نمیشه گفت من درست میگم دیگران اشتباه میکنن. تو یه زندگی مشترک خیلی چیزا هستن که باعث میشن آدما با هم بمونن و طلاق نگیرن. تو دوران عقد س ک س کاملی که پسرو دخترو مجبور میکنه به ناچار با هم بمونن و ادامه بدن از ترس آبروشون ترس از برگشتن تو خونه ی پدر و شنیدن سرزنشا زندگی بچه ها و آیندشون مهریه ی بالا حق حضانت بچه ها و... اینا باعث میشن تو اوج مشکلات زن و شوهر با هم بمونن و همدیگرو تحمل کنن و با جنگ و دعوا و گاهی سکوتها و بی تفاوتی های بدتر از دعوا تو یه خونه باشن. هی از هم دور میشن،رابطه ی عاطفی نابود میشه،حرمتها از بین میره،رابطه ی ج ن س ی محدود و اجباری میشه و حتی به بیرون از رابطه با همسر کشیده میشه،بچه ها داغون میشن ترسهای مختلفی که زندگی آیندشونو داغون میکنه سراغشون میاد از نظر تحصیلات هم ممکنه ضربه بخورن،تو خونه یار کشی میشه دوتا گروه جلوی هم وایمیسن مامان و طرفداراش جلوی بابا و طرفدارش،حتی یارکشی وارد فامیلم میشه،در نهایت بعد از کلی دعوا و جنگ و قهر که همشون پر از اثرات بدن واسه بچه ها یه سکوت ترسناک میاد تو خونه،هرکسی میره دنبال کار خودش،هرکسی تلاششو میکنه بیشتر بیرون خونه باشه و کمتر دیگرانو ببینه. چیزای دیگه ایم هستن که یه زوجو با وجود تمام مشکلات کنار هم نگه میدارن. چیزایی مثل عشق،احساسات خوبی که پیش هم هستن سراغشون میاد،حمایتی که از هم میبینن تفاهم و البته توافق های رضایت بخش امیدوار بودن به آینده ی روشن تر کنار هم و در کنارش تلاش برای حل مشکلات و... در این حالت جلوی مشکلات با هم وایمیستن،پیش مشاور میرن،از تجربه ی بزرگترا استفاده میکنن،مشکلاتشونو با صدای پایین و تو اتاق خواب و در نبود بچه ها حل میکنن،همه کاری میکنن تا همه چیز درست بشه یه تلاش دو طرفه و همه چیز بهتر میشه و مشکلات جدیدی به وجود میاد و با این روشها حل میشه. مهریه ی زیاد به چه دردی میخوره. شوهرم نمیتونه به همین راحتی به فکر طلاق من بیفته.شوهری که فکر طلاق من تو سرش اومده یعنی دل بریده یعنی نمیخواد بمونه یعنی نمیخواد ادامه بده رو با یه بدهی بزرگ نگه میدارم تو خونه.جسمش کنار من میمونه با رضایت از ترس اما روحش بیرونه. وقتی طلاق گرفتم میتونم برای خودم خونه بخرم یه پولی داشته باشم که خرج کنم و محتاج پدرو مادرم نشم. وقتی بهم بدی کرد و طلاقم گرفتم با گرفتن این مهریه عذابش بدم و روحمو آروم کنم. من شب عقد برای تعیین مهریه به اینا فکر میکنم. یعنی خیلی مطمئن نیستم این مرد با من میمونه. پس چرا بهش بله میگم. خب آدما تغییر میکنن.فرشته ی امروز دیو فردای خونه ی من میشه. چرا این مرد باید قبول کنه این مهریه رو؟من امروز یه فرشته ام.کی میدونه فردا چی میشم؟ یکی از بستگان یه بار خواست زن دوم بگیره فهمیدن و نذاشتن.بار دوم وقتی فهمیدن که یه بچه ی چند ماهه داشت.قید مهریه و خانواده و بچه ها و آبروشو زد و رفت جایی که فکر میکرد دلش خوشه.زنش نتونست با دوتا بچه و یه مهریه و دوتا فامیل و دادگاه نگهش داره.گفت هرچی بگین قبول میکنم اما نمیمونم. یکی از آشناها با یه دختری عقد کرده حالا نمیخوادش،فقط میگه دوستش ندارم.دختره مهریشو گذاشته اجرا،پسره نداره که بده،میخواد بره زندان اما با این زن تو یه خونه نمونه. تو یه زندگی مشترک تو نزدیکیامون زنه حق حضانت پسرشو گرفت،حق طلاق گرفت،مهریشو گذاشت اجرا شوهرشو انداخت زندان. نمیخواست بمونه. کلا با چیزای غیر عقلانی مخالفم. با 50 کیلو پوست پیاز،1000 شاخه گل رز،10000 بوسه و... با 100 تا سکه هم مخالفم. 100تا سکه میشه حداقلللللللللللللللللللللللل 100 میلیون.(که محاله) چرا باید صد میلیون مهرم کنه؟داره که بده؟رو چه حسابی این کارو میکنه؟فکر نمیکنه فردا ممکنه چه اتفاقی بیفته؟ممکنه دیو بشم؟ نمیخوام با ترس پیشم بمونه میخوام آزاد باشه که بره اما بازم بمونه.این ارزشمنده. به نظرم تو مهریه ذکر بشه نصف تمام اموال (یا حداقل دو دنگ) هنگام خرید به اسم عروس خانوم زده بشه حتی اگه بشه یه میلیون شرف داره به صدتا سکه ای که نداره بده و الکیه. این نظر من بود.ببخشید خیلی طولانی بووووووووووووود واقعا شرمنده.امیدوارم کسیو ناراحت نکرده باشم.فقط چیزاییو که دیدم گفتم.نظر همه ی دوستان هم محترمه و هرکسی برای زندگی خودش تصمیم میگیره. نظراتت کاملا درسته اما اینا وجهه طلاق و جدایی و زن دوم و مهریه و.... است ... یه نکته هم یادت باش مرگ ، مرگ زود هنگام مرد در صورتی که پدر و مادرش زنده هستند باعث میشه که اموالی که مرد داره به و یا مادرش برسه و زن فقط میتونه مهریه و هشت و یک ببره ... مهریه سنگین برای اینطور مواقع که (البته امیدوارم برای هیچکس پیش نیاد ) خوبه... شاید بگی اون که مرده رفتِ زندگی منم پاشیده پس مهریه میخوایم چیکار اما بزار یه داستان واقعی برات بگم ... یکی از نزدیکان ما که مهریه اش 450تا سکه بود همسرش فوت میکنه بعد از فوت همسرش خانواده همسر مدعی بر گرفتن بچه و اموال و... شدند... دادگاه اولین کاری که کرد مهریه خانوم و از اموال مرحوم کسر کرد وقتی کسر شد چیزی برای اون خانواده باقی نموند حتی یه چیزی هم بدهکار شدند خانوم هم از بدهی گذشت و دخترشو در کنارش نگه داشت ... (خیلی طولانیِ خلاصه گفتم ...) حالا شما فرض بر این بگیر این خانوم مهریه نداشت چی میشد ؟ دخترشو ازش میگرفتن سرشکسته بر میگشت خونه پدری و اتفاقایی که بعدش میفته و.... ------ از وقتی این جریان به عینِ دیدم نظرم در مورد منطق مهریه عوض شده 4 لینک به دیدگاه
Mina Yousefi 24161 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مرداد، ۱۳۹۳ به قول پرویز پرستویی اشهدان لا الله اله اللهمن فکر کردم دیگه مخلفات منظورت سالاد شیرازی و در مجلسی ترین حالت پاستیله نه خُب الکی خوش بین نباش دیدتو باز کن واقع بین باید زن بگیری 1 لینک به دیدگاه
Moment 15228 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مرداد، ۱۳۹۳ من اینجا فکر کنم خیلی کوچولو هستم که نظر بدم متولد 72 هستم و شاید خیلیاتون خندتون بگیره که راجع به مهریه و حق طلاق و اینا بخوام نظر بدم. :5c6ipag2mnshmsf5ju3ولی چیزاییو که میگم واقعا دیدم و خوندم و از مشاورا شنیدم. چیزایی که تجربه و علم با هم تاییدشون کرد.البته نظرات متفاوته و نمیشه گفت من درست میگم دیگران اشتباه میکنن. تو یه زندگی مشترک خیلی چیزا هستن که باعث میشن آدما با هم بمونن و طلاق نگیرن. تو دوران عقد س ک س کاملی که پسرو دخترو مجبور میکنه به ناچار با هم بمونن و ادامه بدن از ترس آبروشون ترس از برگشتن تو خونه ی پدر و شنیدن سرزنشا زندگی بچه ها و آیندشون مهریه ی بالا حق حضانت بچه ها و... اینا باعث میشن تو اوج مشکلات زن و شوهر با هم بمونن و همدیگرو تحمل کنن و با جنگ و دعوا و گاهی سکوتها و بی تفاوتی های بدتر از دعوا تو یه خونه باشن. هی از هم دور میشن،رابطه ی عاطفی نابود میشه،حرمتها از بین میره،رابطه ی ج ن س ی محدود و اجباری میشه و حتی به بیرون از رابطه با همسر کشیده میشه،بچه ها داغون میشن ترسهای مختلفی که زندگی آیندشونو داغون میکنه سراغشون میاد از نظر تحصیلات هم ممکنه ضربه بخورن،تو خونه یار کشی میشه دوتا گروه جلوی هم وایمیسن مامان و طرفداراش جلوی بابا و طرفدارش،حتی یارکشی وارد فامیلم میشه،در نهایت بعد از کلی دعوا و جنگ و قهر که همشون پر از اثرات بدن واسه بچه ها یه سکوت ترسناک میاد تو خونه،هرکسی میره دنبال کار خودش،هرکسی تلاششو میکنه بیشتر بیرون خونه باشه و کمتر دیگرانو ببینه. چیزای دیگه ایم هستن که یه زوجو با وجود تمام مشکلات کنار هم نگه میدارن. چیزایی مثل عشق،احساسات خوبی که پیش هم هستن سراغشون میاد،حمایتی که از هم میبینن تفاهم و البته توافق های رضایت بخش امیدوار بودن به آینده ی روشن تر کنار هم و در کنارش تلاش برای حل مشکلات و... در این حالت جلوی مشکلات با هم وایمیستن،پیش مشاور میرن،از تجربه ی بزرگترا استفاده میکنن،مشکلاتشونو با صدای پایین و تو اتاق خواب و در نبود بچه ها حل میکنن،همه کاری میکنن تا همه چیز درست بشه یه تلاش دو طرفه و همه چیز بهتر میشه و مشکلات جدیدی به وجود میاد و با این روشها حل میشه. مهریه ی زیاد به چه دردی میخوره. شوهرم نمیتونه به همین راحتی به فکر طلاق من بیفته.شوهری که فکر طلاق من تو سرش اومده یعنی دل بریده یعنی نمیخواد بمونه یعنی نمیخواد ادامه بده رو با یه بدهی بزرگ نگه میدارم تو خونه.جسمش کنار من میمونه با رضایت از ترس اما روحش بیرونه. وقتی طلاق گرفتم میتونم برای خودم خونه بخرم یه پولی داشته باشم که خرج کنم و محتاج پدرو مادرم نشم. وقتی بهم بدی کرد و طلاقم گرفتم با گرفتن این مهریه عذابش بدم و روحمو آروم کنم. من شب عقد برای تعیین مهریه به اینا فکر میکنم. یعنی خیلی مطمئن نیستم این مرد با من میمونه. پس چرا بهش بله میگم. خب آدما تغییر میکنن.فرشته ی امروز دیو فردای خونه ی من میشه. چرا این مرد باید قبول کنه این مهریه رو؟من امروز یه فرشته ام.کی میدونه فردا چی میشم؟ یکی از بستگان یه بار خواست زن دوم بگیره فهمیدن و نذاشتن.بار دوم وقتی فهمیدن که یه بچه ی چند ماهه داشت.قید مهریه و خانواده و بچه ها و آبروشو زد و رفت جایی که فکر میکرد دلش خوشه.زنش نتونست با دوتا بچه و یه مهریه و دوتا فامیل و دادگاه نگهش داره.گفت هرچی بگین قبول میکنم اما نمیمونم. یکی از آشناها با یه دختری عقد کرده حالا نمیخوادش،فقط میگه دوستش ندارم.دختره مهریشو گذاشته اجرا،پسره نداره که بده،میخواد بره زندان اما با این زن تو یه خونه نمونه. تو یه زندگی مشترک تو نزدیکیامون زنه حق حضانت پسرشو گرفت،حق طلاق گرفت،مهریشو گذاشت اجرا شوهرشو انداخت زندان. نمیخواست بمونه. کلا با چیزای غیر عقلانی مخالفم. با 50 کیلو پوست پیاز،1000 شاخه گل رز،10000 بوسه و... با 100 تا سکه هم مخالفم. 100تا سکه میشه حداقلللللللللللللللللللللللل 100 میلیون.(که محاله) چرا باید صد میلیون مهرم کنه؟داره که بده؟رو چه حسابی این کارو میکنه؟فکر نمیکنه فردا ممکنه چه اتفاقی بیفته؟ممکنه دیو بشم؟ نمیخوام با ترس پیشم بمونه میخوام آزاد باشه که بره اما بازم بمونه.این ارزشمنده. به نظرم تو مهریه ذکر بشه نصف تمام اموال (یا حداقل دو دنگ) هنگام خرید به اسم عروس خانوم زده بشه حتی اگه بشه یه میلیون شرف داره به صدتا سکه ای که نداره بده و الکیه. این نظر من بود.ببخشید خیلی طولانی بووووووووووووود واقعا شرمنده.امیدوارم کسیو ناراحت نکرده باشم.فقط چیزاییو که دیدم گفتم.نظر همه ی دوستان هم محترمه و هرکسی برای زندگی خودش تصمیم میگیره. من فکر می کنم واسه جوونایی مثل ما که اول راهن و بچه مایه دار نیستن بهترین تعداد سکه مهریه همون 100 تاست که با صدتا سکه یه عروسک باربی از اون 3 هزار تومنیای تقلبی چینی به آدم نمیدن چه برسه به دختری که دوستش داری ولی دیگه بالای 200 سکه ظلمیست آشکار همون 200 سکه هم توی این زمونه پس دادنش یه قرن طول میکشه 4 لینک به دیدگاه
victoria_r 7682 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مرداد، ۱۳۹۳ نظراتت کاملا درسته اما اینا وجهه طلاق و جدایی و زن دوم و مهریه و.... است ...یه نکته هم یادت باش مرگ ، مرگ زود هنگام مرد در صورتی که پدر و مادرش زنده هستند باعث میشه که اموالی که مرد داره به و یا مادرش برسه و زن فقط میتونه مهریه و هشت و یک ببره ... مهریه سنگین برای اینطور مواقع که (البته امیدوارم برای هیچکس پیش نیاد ) خوبه... شاید بگی اون که مرده رفتِ زندگی منم پاشیده پس مهریه میخوایم چیکار اما بزار یه داستان واقعی برات بگم ... یکی از نزدیکان ما که مهریه اش 450تا سکه بود همسرش فوت میکنه بعد از فوت همسرش خانواده همسر مدعی بر گرفتن بچه و اموال و... شدند... دادگاه اولین کاری که کرد مهریه خانوم و از اموال مرحوم کسر کرد وقتی کسر شد چیزی برای اون خانواده باقی نموند حتی یه چیزی هم بدهکار شدند خانوم هم از بدهی گذشت و دخترشو در کنارش نگه داشت ... (خیلی طولانیِ خلاصه گفتم ...) حالا شما فرض بر این بگیر این خانوم مهریه نداشت چی میشد ؟ دخترشو ازش میگرفتن سرشکسته بر میگشت خونه پدری و اتفاقایی که بعدش میفته و.... ------ از وقتی این جریان به عینِ دیدم نظرم در مورد منطق مهریه عوض شده عزیزم یه پیشنهادی برای مهریه دادم که فکر کنم اگه اون باشه مشکل خاصی پیش نیاد. 1 لینک به دیدگاه
Mina Yousefi 24161 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مرداد، ۱۳۹۳ عزیزم یه پیشنهادی برای مهریه دادم که فکر کنم اگه اون باشه مشکل خاصی پیش نیاد. یه جوون اول زندگیش اموالش کجا بود که بخواد بنام بزنه؟ رفتند داخل زندگی از کجا معلوم قبول به اینکار کنه؟ --- 4 لینک به دیدگاه
Moment 15228 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مرداد، ۱۳۹۳ نه! کلا باید قید جهازو بزنی! کلاحق طلاق و حضانتم با خانم اونوقت 114تا خدا بده برکت به این زندگی خب یعنی میگی غذاهمونو دم بالکن بذاریم نه خُب الکی خوش بین نباش دیدتو باز کن واقع بین باید زن بگیری مهریه کلا به اندازه خوبه هم زیادش بده هم کمش کم منظورم 5 تا اینا بودزیاد هم منظورم 14 تا اینا لینک به دیدگاه
Mina Yousefi 24161 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مرداد، ۱۳۹۳ خب یعنی میگی غذاهمونو دم بالکن بذاریم مهریه کلا به اندازه خوبه هم زیادش بده هم کمش کم منظورم 5 تا اینا بودزیاد هم منظورم 14 تا اینا خُب پس حالا حالا قصد ازدواج نداری 1 لینک به دیدگاه
not found 16275 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مرداد، ۱۳۹۳ حرفای victoria_r قشنگ بودن ولی:واقعیت یه چیز دیگه ست. غیر از اون مسئله ای که مینا گفت، درسته ! اصلا ارزش نداره کسی که زمانی دوسش داشتی الان به اجبار مهریه کنار خودت نگه داری. خیلیم دردناکه هرروز صبح به کسی صبح بخیر بگی که دیگه دوست داره! اگه بگی صبح بخیر. وقتی تو فکره مطمئن باشی به تو فکر نمیکنه و تو فکر یکی دیگه ست! ولی خیلی بدتره که جوونی و عشقتو بذاری برای کسی که چندسال بعد خیلی راحت بره سراغ یکی دیگه!! خیلی راحت. خصوصا تو این زمونه که الحمدلله همه جوره ش هست. و یک زن دلشکسته که غرورش له شده و غیر از خانواده پدری هیچ حامی احیانا نداره! تو این جامعه که زن مطلقه دیگه موقعیت مناسبی نخواهد داشت. و تا کی پدر و مادرش زنده ان؟؟؟ لااقل با مهریه منطقی، اگر مرد تنوع طلب رفت سراغ یکی دیگه ، کمی سختی میکشه و زن هم حداقل از نظر مالی تامین میشه. 3 لینک به دیدگاه
not found 16275 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مرداد، ۱۳۹۳ یه جوون اول زندگیش اموالش کجا بود که بخواد بنام بزنه؟رفتند داخل زندگی از کجا معلوم قبول به اینکار کنه؟ --- منظورشون اموال حین طلاقه! که خیلی راحت میتونه به نام یکی دیگه کنه. اگه هم هیچی نداشت و رفت زن گرفت باید با همون نصف هیچی ساخت. تازه طلاق نمیده :| لینک به دیدگاه
Moment 15228 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مرداد، ۱۳۹۳ خُب پس حالا حالا قصد ازدواج نداری رسم اینجوریه که بعد سربازی زن میگیرن بچه ها ولی من عجله ای ندارم و هر وقت شرایط کاریم و تا اندازه ای شرایط مالیم قابل قبول بشه صبر میکنم لینک به دیدگاه
Mina Yousefi 24161 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مرداد، ۱۳۹۳ منظورشون اموال حین طلاقه!که خیلی راحت میتونه به نام یکی دیگه کنه. اگه هم هیچی نداشت و رفت زن گرفت باید با همون نصف هیچی ساخت. تازه طلاق نمیده :| حین طلاق باشه که دیگه بدتر مال در میاد از این جنس مگه !! :| 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده