قاصدکــــــــ 20162 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 خرداد، ۱۳۸۹ آرش کمانگير (مجموعه شعر) برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 3 لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28168 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اردیبهشت، ۱۳۹۳ بار دگر اگر به درختی نظر کنم یا از میان بیشه و باغی گذر کنم چشمم به قد و قامت دار و درخت نیست چشمم به روی نقش و نگار بهار نیست چشمم به برگ نیست چشمم به غنچه و گل وسبزینه خار نیست چشمم به دستهای پر شاخسار نیست این بار چشم من به سوی آشیانه هاست آنجا که میتپد دل نوزاد زندگی وندر هجوم سختترین تندبادهاست آماجگاه تیر تگرگ و سنان برق پروازگاه خوشدلی و خانه بلاست چشمم به لانه هاست ای جوجگان از دل توفان برآمده چشمم پی شماست لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28168 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 تیر، ۱۳۹۳ کسی در انتظار او نبود دلی برای او نمی تپید نگاه هیچ کس به خودش دلی به روی او نمی نشست هراس خورده بود و مات درون حلقه نگاههای ناشناس بی پناه هوای سرد سوز می خلید و پاره های جامه اش به جان او و دشنه ای نهفته می برید تکه تکه از توان او هنوز نارسیده کال بود جوانکی هنوز خردسال بود به او نگاه می کنم به من نگاه می کند و هر دو آه می کشیم چه دشمنی میان ما است؟ عدوی راستین ما همان یگانه غول سود و زر در کمین توده هاست اسیر بی نوا برادری غریب مانده و گم است رها و بسته هر چه هست یکی ز خیل بی شمار مردم است لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده