sanaz.goli 3471 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 بهمن، ۱۳۸۹ برو ای زاهد خود بین که ز چشم من و تو راز این پرده نهان است و نهان خواهد بود چ... 5 لینک به دیدگاه
sanaz.goli 3471 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 بهمن، ۱۳۸۹ چشمم آن دم که ز شوق تو نهد سر بر سجده تا دم صبح قیامت نگران خواهد بود ت.... 5 لینک به دیدگاه
layla 639 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 بهمن، ۱۳۸۹ تو غره مشو که عمر من چندينست کين اسب عمل مدام زير زينست 6 لینک به دیدگاه
saeed99 2563 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 بهمن، ۱۳۸۹ تو غره مشو که عمر من چندينستکين اسب عمل مدام زير زينست لیلا خانم حرف پیشنهادی رو فراموش کردی بنابراین با آخرین حرف کلمه آخر شروع می کنم یعنی ت... تا معتکف راه خرابات نگردی شایستهی ارباب کرامات نگردی سنایی گ... 5 لینک به دیدگاه
نیمه ماه 2908 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 بهمن، ۱۳۸۹ گه گاه به یادت غزلی می خوانم تا نگویی که دلم غافل از آن عهدو وفاست خوبرویان همه گر با دله من خوب شوند خوبه من با همه خوبان حساب تو جداست "ل" " 4 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، ۱۳۸۹ لهجه ی شیرین من ، پیش دهان تو چیست در نظر آفتاب ، مشعله افروختن منطق سعدی شنید ، حاسد و حیران بماند چاره ی او خامشیست ، یا سخن آموختن س..... 4 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، ۱۳۸۹ ساقی بده آن کوزه یاقوت روان را یاقوت چه ارزد بده آن قوت روان را... "ر" 3 لینک به دیدگاه
ermia_rooz 4760 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 بهمن، ۱۳۸۹ رشته تسبیح اگر بگسست معذورم بدار دستم اندر دامن ساقی سیمین ساق بود و 3 لینک به دیدگاه
sanaz.goli 3471 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 بهمن، ۱۳۸۹ وای بر من که تو دور از رخ تو دم به دم از گوشه چشمم سیلاب سرشک آمد و طوفان بلا رفت ش.... 3 لینک به دیدگاه
ermia_rooz 4760 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 بهمن، ۱۳۸۹ شبی یاد دارم که چشمم نخفت شنیدم که پروانه با شمع گفت که من عاشقم گر بسوزم رواست تو را گریه و سوز باری چراست گ 3 لینک به دیدگاه
sanaz.goli 3471 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 بهمن، ۱۳۸۹ گفته بودی که شوم مست و دو بوست بدهم وعده از حد بشد وما نه دو دیدیم و نه یک چ..... 3 لینک به دیدگاه
sanaz.goli 3471 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 بهمن، ۱۳۸۹ چشمم آن دم که ز شوق تو نهد سر به سحد تا دم صبح قیامت نگران خواهد بود ب....... 4 لینک به دیدگاه
ermia_rooz 4760 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 بهمن، ۱۳۸۹ بلبل به زبان پهلوی با گل زرد فریاد همی کند که می باید خورد ژ 4 لینک به دیدگاه
ermia_rooz 4760 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 بهمن، ۱۳۸۹ ژاله از نرگس فرو بارید و گل را آب داد آن تگرگ ناز افشان بارش عناب داد آ 3 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 بهمن، ۱۳۸۹ آتش روی تو زین گونه که در خلق گرفت عجب از سوختگی نیست که خامی عجبست ... 4 لینک به دیدگاه
ermia_rooz 4760 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 بهمن، ۱۳۸۹ آتش روی تو زین گونه که در خلق گرفت عجب از سوختگی نیست که خامی عجبست ... عزیزم پس حرف پیشنهادی چی.............:putertired: آنکه رخسار تور را رنگ گل و نسرین داد صبر و آرام تواند به من مسکین داد ط 3 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 بهمن، ۱۳۸۹ طلب منصب فانی نکند صاحب عقل عاقل ان است که اندیشه کند پایان را ف......... 4 لینک به دیدگاه
تینا 15116 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 بهمن، ۱۳۸۹ فاش میگویم و از گفته ی خود دلشادم بنده عشقمو از هردوجهان ازادم ج 4 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 بهمن، ۱۳۸۹ جنگ از طرف دوست دل آزار نباشد یاری که تحمل نکند یار نباشد... "ن" 4 لینک به دیدگاه
تینا 15116 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 بهمن، ۱۳۸۹ نشسته ام در انتظار اين غبار بي سوار دريغ كز شبي چنين سپيده سر نمي زند س 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده