Eng HVAC 4139 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 آذر، ۱۳۸۹ شکفته شد گل حمرا و گشت بلبل مست صلای سرخوشی ای صوفیان باده پرست ی 4 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 آذر، ۱۳۸۹ يک بار بي خبر به شبستان من درآ چون بوي گل، نهفته به اين انجمن درآ ... "م" 4 لینک به دیدگاه
LAND LESS 99 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 آذر، ۱۳۸۹ من آن توام کام منت باید جست زیرا که در این شهر حدیث من و تست گر سخت کنی دل خود ار نرم کنی من از دل سخت تو نمیگردم سست ب... 2 لینک به دیدگاه
Eng HVAC 4139 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 آذر، ۱۳۸۹ برو ای گدای مسکین در خانه ی علی زن که نگین پادشاهی دهد از کرم گدارا ت 3 لینک به دیدگاه
LAND LESS 99 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 آذر، ۱۳۸۹ تا در دل من عشق تو اندوخته شد جز عشق تو هر چه داشتم سوخته شد عقل و سبق و کتاب بر طاق نهاد شعر و غزل و دوبیتی آموخته شد ر... 3 لینک به دیدگاه
Eng HVAC 4139 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 آذر، ۱۳۸۹ رخ پيش از افتاب مكن عاري از نقاب ترسم نماز صبح جهاني قضا شود ش 2 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 آذر، ۱۳۸۹ شد منهزم از کمال عزت آن را که جلال حیرت آمد ک.... 2 لینک به دیدگاه
Mitra 1723 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آذر، ۱۳۸۹ کنون که ميدمد از بوستان نسيم بهشت من و شراب فرح بخش و يار حور سرشت گدا چرا نزند لاف سلطنت امروز؟ که خيمه سايه ي ابر است و بزمه لب کشت ص 2 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آذر، ۱۳۸۹ صبح سرمی کشد از پشت درختان خورشید تا تماشا کند این بزم تماشائی را خ........ 1 لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آذر، ۱۳۸۹ خاکی که بزیر پای هر نادانی است کف صنمی وچهره جانانی است هر خشت که بر کنگره ایوانی است انگشت وزیر یا سر سلطانی است ب..... 1 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آذر، ۱۳۸۹ بر لب آمد جان و رفتند آشنایان از سرم شمع را نازم که می گرید به بالینم هنوز ک.... 2 لینک به دیدگاه
surgun 729 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آذر، ۱۳۸۹ کی طرف گلستان چو سر کوی تو باشد یا سرو روان چون قد دلجوی تو باشد ن... 2 لینک به دیدگاه
Eng HVAC 4139 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آذر، ۱۳۸۹ نچیده گل ز طرب خرج روزگار شدم چو غنچه ای که به فصل خزان گشاده شود س 2 لینک به دیدگاه
surgun 729 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آذر، ۱۳۸۹ سراپای وجودم در محبت حال دل دارد ز ذوق درد بیرونم، درون را مشتعل دارد ش... 1 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آذر، ۱۳۸۹ نيست بي ديدار تو در دل شکيبايي مرا نيست بيگفتار تو در دل توانايي مرا... "م" 1 لینک به دیدگاه
surgun 729 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آذر، ۱۳۸۹ مایه راحت و آسایش دل بودی تو تا برفتی تو دلم هیچ نیاسود بیا ش... 1 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آذر، ۱۳۸۹ شده بيرون ز در نيستي از هستي خويش نيست حاصل شود آنرا که برون شد از هست... "س" 1 لینک به دیدگاه
surgun 729 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آذر، ۱۳۸۹ سفر کردم ز کوی آشنایی ز صبر و دین و دل بیگانه رفتم ف... 2 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آذر، ۱۳۸۹ فراق آمد کنون از وصل برخوردار چون باشم جدا گرديد يار از من جدا از يار چون باشم ... "چ" 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده