رفتن به مطلب

مشاعره با حروف پیشنهادی


armstrong

ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

.

 

 

ضلالت عزت ایمان نیابد

چو زری کی بود هرگز سفالی؟

ناصرخسرو:icon_gol:

گ...

 

 

  • Like 3
  • پاسخ 2.4k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

ارسال شده در

گر بگوشت نرسد صبحدمی فریادم

که رسد در شب هجران تو فریاد مرا

 

ا

  • Like 3
  • 2 هفته بعد...
ارسال شده در

آی آدمها که در ساحل نشسته شاد و خندانید

یکنفر در آب دارد می سپارد جان....

خ....

  • Like 2
ارسال شده در

خونم چو می ار کشی حلالت

می بی من اگر خوری حرامت

 

م:ws37:

  • Like 2
ارسال شده در
خونم چو می ار کشی حلالت

می بی من اگر خوری حرامت

 

م:ws37:

 

 

.

 

 

 

من مست و تو دیوانه ما را که برد خانه

صد بار تورا گفتم کم خور دو سه پیمانه

مولوی :icon_gol:

 

ن ...

 

 

 

 

 

 

 

  • Like 2
ارسال شده در

نغمه‌ی عشاق در نوروز خوش باشد ولیک

ایدریغ ارعیش ما را دست میدادی ادات

 

غ

  • Like 1
  • 2 هفته بعد...
ارسال شده در

غلام همت آنم که زیر چرخ کبود

ز آنچه رنگ تنعم پذیرد آزاد است

ق....

  • Like 2
ارسال شده در

قصــــــــــــه را زیاد کشـــــــــــــــــــــدا رش نکن

حوصله بیننده ها ســـ ـــ ــر می رود!!!

:ws3:

 

ر

  • Like 1
  • 2 ماه بعد...
ارسال شده در

رفیق اگر تو رسیدی سلام ما برسانی

که من به اهل وفا و مروتی نرسیدم

 

 

 

 

ه ...

  • Like 2
ارسال شده در

همی نالم که مادر در برم نیست

صفای سایه او بر سرم نیست

مرا گر دولت عالم ببخشند

برابر با نگاه مادر نیست

 

م مثل مادر

  • Like 1
ارسال شده در

می خواستم

شعری برای جنگ بگویم

دیدم نمی شود

دیگر قلم زبان دلم نیست sigh.gif

 

قیصر امین پور

 

 

س....

  • Like 3
ارسال شده در

سرو بلند من که به دادم نمی رسی

دستم اگر رسد به خدا می رسانمت

 

 

پ ...

  • Like 3
ارسال شده در

پریشان سنبلان پرتاب مکه

خمارین نرگسان پرخواب مکه

برانی ته که دل از ما برینی

برینه روزگار اشتاب مکه

 

 

حرف بعدی

 

ظ...

 

  • Like 2
ارسال شده در

ظلمت ما را دوباره پس می زد

هجوم باد دری را به سمت مطبخ بست

و هرم وحشت ما رابه سوی ایوان راند

میان ایوان چشمم به آب و ماه افتاد

که آب جان را پیغام زندگی می داد

و ماه شب را از روی شهر می تاراند

به روی خوب تو می نوشم ای شکفته به مهر

چون روزنی به رهایی همیشه روشن باش

 

 

حرف بعدی

 

ن . . .

  • Like 1
ارسال شده در

نگاهم به دنبال خط غباری است

که این بار انگار با او سواری است

سواری که در دستهای بزرگش

برای من منتظر هدیه واری است

 

حسین منزوی

 

م...

  • Like 1
ارسال شده در

مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست

تا کنم جان از سر رغبت فدتی نام دوست

واله و شیداست دائم،همچو مرغی در قفس

طوطی طبعم ز عشق شکر بادام دوست

 

ک ... :ws3:

  • Like 1
ارسال شده در

کندوی آفتاب به پهلو فتاده بود

زنبورهای نور ز گردش گریخته:ws37:

در پشت سبزه های لگدکوب آسمان

گلبرگ های سرخ شقف ، تازه ریخته

کف بین پیر باد درآمد ز راه دور

پیچیده شال زرد خزان را به گردنش

آن روز ، میهمان درختان کوچه بود

تا بشنود راز خود از فال روشنش

در هر قدم که رفت ، درختی سلام گفت

هر شاخه ، دست خویش به سویش دراز کرد

او دست های یک یکشان را کنار زد

چون کولیان نوای غریبانه ساز کرد

آنقدر

خواند و خواند که زاغان شامگاه

شب را ز لابلای درختان صدا زدند

از بیم آن صد ، به زمین ریخت برگ ها

گویی هزار چلچله را در هوا زدند

شب همچو آبی از سر این برگ ها گذشت

هر برگ ، همچو پنجه ی دستی بریده بود

هر چند نقشی از کف این دست ها نخواند

کف بین باد ، طالع هر برگ ، دیده بود

نادر نادرپور:ws37:

 

 

ض...:whistle:

  • Like 1
ارسال شده در

ضمیر دل نگاشایم به کس مرا آن به

 

که روزگار غیور است و ناگهان گیرد . . . :ws3:

 

 

ژ . . . :w02:

  • Like 1
ارسال شده در

ضمیر دل نگاشایم به کس مرا آن به

 

که روزگار غیور است و ناگهان گیرد . . . :ws3:

 

 

ژ . . . :w02:

 

چاه نکن بهر کسی اول خودت بعدا کسی....icon_pf%20(34).gif

حالا ژ از کجام در بیارم:ws3:

 

ژاله از لب غنچه می چکد ز شادابی

بید عشوه گر بنگر گیسوان رها کرده

با نسیم می رقصد در کمال بی تابی

بسکه عطر لیمو ها می وزد به بستر ها

کار عاشقان هر ب می کشد به بی خوابی

مهدی سهیلی:ws3:

 

 

ژ:w02:

  • Like 1
ارسال شده در

.... :ws28::ws28::ws28:

 

مزاح بود قربان ...:w02:

 

 

ژاله از نرگس فرو بارید و گل را آب داد

وز تگرگ روح پرور مالش عناب داد

 

 

ظ ...:w000:

 

 

 

 

 

  • Like 1

×
×
  • اضافه کردن...