havzhin 42 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آبان، ۱۳۹۲ اعتقاد بر پایه ی تعقل هستاما به شرطی که این تعقل همه جانبه باشه حتی برای انتخاب دین یا همون روش اما بعد از اینکه فردی یه دین رو پذیرفت هم باید به مواردش فکر کنه بیشتر به مواردی که التزام برای انجام دادنشون هست مثلا در اسلام نماز و روزه بحث اعمال نیست بحث تفکر هست اینکه مذهب و روش باید با تعقل انتخاب و انجام بشه پس با من موافقید ولی سوال اینکه ایا واقعا این اتفاق میفته و چند درصد از افراد با تعقل مذهب رو انتخاب میکنن؟ بدون شک من میتونم بگم زیر 1درصد افراد با تعقل مدهبشون رو انتخاب میکنن(این حرفم رو بار برعکس تفسیر نکنین که من میکنم افراد مذهبی تعقل ندارن) دلیلش اینکه مذهب یه چیز کاملا موروثی هست و فرد در خانواده و اجتماعی که به دنیا میاد 99درصد مذهب خانواده رو داره حالا اگر تعقل میشه بر انتخاب مذهب چرا افراد اینقدر کم تغییر مذهب میدن؟ درحالی که در زمینه های دیگه که درش باید تعقل بشه افراد خیلی خیلی زیاد تغییر و تحول درشون دیده میشه بازم تاکید میکنم معنی حرفم این نیست افراد مذهبی تعقل ندارم و نگید داری توهین میکنی و برداشت من این هست افرادی که با عقل و منطق چیزی رو بهش اعتقاد پیدا نکردن و فقط مواردی مثل جبر زمان و مکان تاثیر و القاعات مستقیم و غیرمستقیم در کودکی و ... فقط باعث شده فرد مذهب و روشی رو داشته باشه اون هم با این القاع که فقط مذهب و روش من کامل و بهترین است خب باعث این میشه کوچکترین خورده گیری به این اعتقاد باعث درهم ریختن و جبهه گیری در فرد بشه به نظرتون این تئوری نمیتونه درست باشه؟ 1 لینک به دیدگاه
Ali.Fatemi4 22826 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آبان، ۱۳۹۲ بحث اعمال نیست بحث تفکر هستاینکه مذهب و روش باید با تعقل انتخاب و انجام بشه پس با من موافقید ولی سوال اینکه ایا واقعا این اتفاق میفته و چند درصد از افراد با تعقل مذهب رو انتخاب میکنن؟ بدون شک من میتونم بگم زیر 1درصد افراد با تعقل مدهبشون رو انتخاب میکنن(این حرفم رو بار برعکس تفسیر نکنین که من میکنم افراد مذهبی تعقل ندارن) دلیلش اینکه مذهب یه چیز کاملا موروثی هست و فرد در خانواده و اجتماعی که به دنیا میاد 99درصد مذهب خانواده رو داره حالا اگر تعقل میشه بر انتخاب مذهب چرا افراد اینقدر کم تغییر مذهب میدن؟ درحالی که در زمینه های دیگه که درش باید تعقل بشه افراد خیلی خیلی زیاد تغییر و تحول درشون دیده میشه بازم تاکید میکنم معنی حرفم این نیست افراد مذهبی تعقل ندارم و نگید داری توهین میکنی و برداشت من این هست افرادی که با عقل و منطق چیزی رو بهش اعتقاد پیدا نکردن و فقط مواردی مثل جبر زمان و مکان تاثیر و القاعات مستقیم و غیرمستقیم در کودکی و ... فقط باعث شده فرد مذهب و روشی رو داشته باشه اون هم با این القاع که فقط مذهب و روش من کامل و بهترین است خب باعث این میشه کوچکترین خورده گیری به این اعتقاد باعث درهم ریختن و جبهه گیری در فرد بشه به نظرتون این تئوری نمیتونه درست باشه؟ ببینین من از ادیان و مذاهب فقط دین اسلام و مذهب شیعه رو میشناسم فلذا روی اسلام میتونم نظر بدم اون هم به اندازه ی برداشتی که خودم از اسلام دارم توی دین اسلام و توی کتاب مقدس دین اسلام و توی آیه الکرسی که خلاصه ای از دین اسلام هست اومده که: لا أکراه فی الدین این یعنی توی پذیرش دین اجباری نیست یعنی طرف میتونه اون رو بپذیره و میتونه نپذیره این یعنی خود دموکراسی یا ضد دیکتاتوری حالا اگه سوال بشه پس چرا کسانی که از دین برمیگردن رو حکم اعدام براشون میشه دو تئوری مطرحه یکیش اینکه فرد تا اونجایی که معاند دین نشه اشکالی بهش نیست و کاری باهاش ندارن دوم اینکه فردی که از دینی به کاملی اسلام برگشته نشون میده که عقل و شعورش به اندازه ی کافی نبوده لینک به دیدگاه
havzhin 42 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آبان، ۱۳۹۲ ببینین من از ادیان و مذاهب فقط دین اسلام و مذهب شیعه رو میشناسمفلذا روی اسلام میتونم نظر بدم اون هم به اندازه ی برداشتی که خودم از اسلام دارم توی دین اسلام و توی کتاب مقدس دین اسلام و توی آیه الکرسی که خلاصه ای از دین اسلام هست اومده که: لا أکراه فی الدین این یعنی توی پذیرش دین اجباری نیست یعنی طرف میتونه اون رو بپذیره و میتونه نپذیره این یعنی خود دموکراسی یا ضد دیکتاتوری حالا اگه سوال بشه پس چرا کسانی که از دین برمیگردن رو حکم اعدام براشون میشه دو تئوری مطرحه یکیش اینکه فرد تا اونجایی که معاند دین نشه اشکالی بهش نیست و کاری باهاش ندارن دوم اینکه فردی که از دینی به کاملی اسلام برگشته نشون میده که عقل و شعورش به اندازه ی کافی نبوده من تغریبا درباره دینهای زیادی مطالعه کلی داشتم و بعضیها هم مثل اسلام و مسیحیت و زرتشت و چند دین محلی دیگه در اطرافم مطالعه زیادی داشتم خب شما وقتی فقط درباره یک مذهب و دین مطالعه کردین چطور تشخیص دادین و پی بردین فقط این دین بهترین و کاملترین است؟ ایا مثل نمیمونه کسی که فقط تا حالا نمک خورده باشه بگه نمک شیرینترین ماده جهان است؟ خب حالا کسی بیاد بگه نه چیزی شیرینتر هم هست 3حالت پیش میاد یا میگه خب اون شیرتر چیه و میره تست میکنه و میگه اره شکر شیرین است یا اینکه مقاومت میکنه و چون تمام نیاکانش گفتن نمک شرینترین است حتی زره ای شک کردن به حرف نیاکانش رو توهین و بی احترامی میدونه و با کسی که گفته نمک شیرین نیست درگیر میشه یا اینکه شکر رو تست میکنه و بازم بر حرف خودش میمونه و میگه نه نمک شرینترین است البته برعکسش هم میشه مثال زد یکی کسی بگه شکر شرینترین است و فردی بیاد بگه نه نمک شرین است بیا تست کن ولی در هرحال تا وقتی تمام مزه ها تست نشه چطور میشه تشخیص داد چی شور است چی شرین؟ در مورد اسلام و مطالبتون نظری نمیدم چون نمیخوام بحث روی مذهبها تمرکز کنه و بحث من خیلی کلیتره ولی وقتی حرفی زده میشه با اوردن اما و ولی فکر نمکنید اون حرف دیگه کلا بی ارزش میشه؟ مثلا من بگم شما 100تومن به من قرض بده و من بهم پس میدم ولی اگه من پس ندادم شما بیاید بگید پول منو بده شما خیلی بی عقل و بیشعور(من و شما نوعی منظوره لطفا جملات رو اشتباه نگیرید) هستین که پولتون رو میخواید ایا بنظرتون این ولی من کل موضوع رو بی اعتبار نکرده؟ 1 لینک به دیدگاه
Ali.Fatemi4 22826 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آبان، ۱۳۹۲ من تغریبا درباره دینهای زیادی مطالعه کلی داشتم و بعضیها هم مثل اسلام و مسیحیت و زرتشت و چند دین محلی دیگه در اطرافم مطالعه زیادی داشتم خب شما وقتی فقط درباره یک مذهب و دین مطالعه کردین چطور تشخیص دادین و پی بردین فقط این دین بهترین و کاملترین است؟ ایا مثل نمیمونه کسی که فقط تا حالا نمک خورده باشه بگه نمک شیرینترین ماده جهان است؟ خب حالا کسی بیاد بگه نه چیزی شیرینتر هم هست 3حالت پیش میاد یا میگه خب اون شیرتر چیه و میره تست میکنه و میگه اره شکر شیرین است یا اینکه مقاومت میکنه و چون تمام نیاکانش گفتن نمک شرینترین است حتی زره ای شک کردن به حرف نیاکانش رو توهین و بی احترامی میدونه و با کسی که گفته نمک شیرین نیست درگیر میشه یا اینکه شکر رو تست میکنه و بازم بر حرف خودش میمونه و میگه نه نمک شرینترین است البته برعکسش هم میشه مثال زد یکی کسی بگه شکر شرینترین است و فردی بیاد بگه نه نمک شرین است بیا تست کن ولی در هرحال تا وقتی تمام مزه ها تست نشه چطور میشه تشخیص داد چی شور است چی شرین؟ در مورد اسلام و مطالبتون نظری نمیدم چون نمیخوام بحث روی مذهبها تمرکز کنه و بحث من خیلی کلیتره ولی وقتی حرفی زده میشه با اوردن اما و ولی فکر نمکنید اون حرف دیگه کلا بی ارزش میشه؟ مثلا من بگم شما 100تومن به من قرض بده و من بهم پس میدم ولی اگه من پس ندادم شما بیاید بگید پول منو بده شما خیلی بی عقل و بیشعور(من و شما نوعی منظوره لطفا جملات رو اشتباه نگیرید) هستین که پولتون رو میخواید ایا بنظرتون این ولی من کل موضوع رو بی اعتبار نکرده؟ خب ببینین من مثل شما توی هر دینی تحقیق نکردم که بخوام همه ی وقتم رو روی این مسئله بذارم ولی برای خودم ملاک هایی رو در نظر گرفتم که اونا رو با بقیه ادیان مقایسه کردم و دیدم و به این نتیجه رسیدم که دین اسلام و مذهب شیعه تا الان بهترین دین برای من هست نه اینکه به قول شما چشمامو بسته باشم و کور کورانه روی اعتقاد خودم پافشاری کنم این چیزی که شما مد نظر دارین اعتقادات کور کورانه است که مسلما هیچ آدم عاقلی سراغش نمیره البته این رو هم بگم برای اینکه کسی دینی رو انتخاب کنه، رکن های اصلی اون رو باید ببینه عقلانی هست یا خیر بعد از اون باید ارکان زیر شاخشو ببینه و این کار هم (اگه بخواد همه ی اونا رو تست کنه) وقت میبره فلذا از این تئوری استفاده میکنه که:"اگه یه گونی گردو 100 تا پشت سر همش سالم باشه، بنا بر احتمال بقیشم سالمه و بنا بر این اعتماد میکنه 3 لینک به دیدگاه
سکولار 101 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آبان، ۱۳۹۲ خب ببینین من مثل شما توی هر دینی تحقیق نکردم که بخوام همه ی وقتم رو روی این مسئله بذارمولی برای خودم ملاک هایی رو در نظر گرفتم که اونا رو با بقیه ادیان مقایسه کردم و دیدم و به این نتیجه رسیدم که دین اسلام و مذهب شیعه تا الان بهترین دین برای من هست نه اینکه به قول شما چشمامو بسته باشم و کور کورانه روی اعتقاد خودم پافشاری کنم این چیزی که شما مد نظر دارین اعتقادات کور کورانه است که مسلما هیچ آدم عاقلی سراغش نمیره البته این رو هم بگم برای اینکه کسی دینی رو انتخاب کنه، رکن های اصلی اون رو باید ببینه عقلانی هست یا خیر بعد از اون باید ارکان زیر شاخشو ببینه و این کار هم (اگه بخواد همه ی اونا رو تست کنه) وقت میبره فلذا از این تئوری استفاده میکنه که:"اگه یه گونی گردو 100 تا پشت سر همش سالم باشه، بنا بر احتمال بقیشم سالمه و بنا بر این اعتماد میکنه سلام علی آقا. یه سئوال دارم امیدوارم صادقانه جواب بدین. شما از چند سالگی تونستین ملاک هایی که برای خودتون دارین رو با سایر ادیان مقایسه کنین؟ همینطور که میدونی یک انسان وقتی در کشورهای دیکتاتوری مذهبی به دنیا میاد ازکودکی تحت کنترل هم هست. شما وقتی دنیا اومدی اسمت رو گذاشتن علی، تو گوشت اذان گفتن، رفتی مدرسه با جهان بینی اسلامی آشنات کردن و سئوال و جواب های اسلامی و از نوع شیعی رو هم قبل از اینکه قدرت تفکر داشته باشی بهت تلقین کردن. چنین انسانی چند درصد شانس داره که چیزی جز شیعه رو انتخاب کنه؟ مگر اینکه تو جوانی تو محیطای خیلی باز قرار بگیره که اونم تو ایران احتمالش کمتره چون ریسک بالایی میخواد. با عرض معذرت از شما، شما هم به نحوی محصول دیکتاتوری مذهبی هستین، چون راهی رو میرین که حاکمیت خواسته، اینی که شما میگین تفکر نیست. البته اینم بگم تو کشورایی هم که از اول سکولاریسم تبلیغ میشه، انتخاب سکولاریسم شاهکار نیست. اونیکه از یک جامعه دینی به سکولاریسم برسه یا از جامعه سکولار به مذهب برسه، ارزش تفکرش چندین برابره. چون شما با منطق دینیت میگی یکی مثل نوح بوده که 900 سال عمر کرده، یکی ماه رو از وسط نصف کرده، یکی چوب انداخته اژدها شده و... اینارو هیچ کودکی هم در یک جامعه سکولار قبول نمیکنه، اما استاد دانشگاهش هم تو جامعه اسلامی قبول میکنه چون از بچگی بهش فهموندن خدایی هست که خیلی قدرتش زیاده ولی همه کارای خارق العاده اش تو یه بازه زمانی کوچیک تو خاورمیانه بوده و شما باید یقین کنی که این اتفاقا افتاده وگرنه اون دنیا حالت رو میگیرن اگر شک کنی !!! 2 لینک به دیدگاه
Ali.Fatemi4 22826 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آبان، ۱۳۹۲ سلام علی آقا.یه سئوال دارم امیدوارم صادقانه جواب بدین. شما از چند سالگی تونستین ملاک هایی که برای خودتون دارین رو با سایر ادیان مقایسه کنین؟ همینطور که میدونی یک انسان وقتی در کشورهای دیکتاتوری مذهبی به دنیا میاد ازکودکی تحت کنترل هم هست. شما وقتی دنیا اومدی اسمت رو گذاشتن علی، تو گوشت اذان گفتن، رفتی مدرسه با جهان بینی اسلامی آشنات کردن و سئوال و جواب های اسلامی و از نوع شیعی رو هم قبل از اینکه قدرت تفکر داشته باشی بهت تلقین کردن. چنین انسانی چند درصد شانس داره که چیزی جز شیعه رو انتخاب کنه؟ مگر اینکه تو جوانی تو محیطای خیلی باز قرار بگیره که اونم تو ایران احتمالش کمتره چون ریسک بالایی میخواد. با عرض معذرت از شما، شما هم به نحوی محصول دیکتاتوری مذهبی هستین، چون راهی رو میرین که حاکمیت خواسته، اینی که شما میگین تفکر نیست. البته اینم بگم تو کشورایی هم که از اول سکولاریسم تبلیغ میشه، انتخاب سکولاریسم شاهکار نیست. اونیکه از یک جامعه دینی به سکولاریسم برسه یا از جامعه سکولار به مذهب برسه، ارزش تفکرش چندین برابره. چون شما با منطق دینیت میگی یکی مثل نوح بوده که 900 سال عمر کرده، یکی ماه رو از وسط نصف کرده، یکی چوب انداخته اژدها شده و... اینارو هیچ کودکی هم در یک جامعه سکولار قبول نمیکنه، اما استاد دانشگاهش هم تو جامعه اسلامی قبول میکنه چون از بچگی بهش فهموندن خدایی هست که خیلی قدرتش زیاده ولی همه کارای خارق العاده اش تو یه بازه زمانی کوچیک تو خاورمیانه بوده و شما باید یقین کنی که این اتفاقا افتاده وگرنه اون دنیا حالت رو میگیرن اگر شک کنی !!! سلام بر شما خب من مسلمون هستم و اینکه حداقل میتونم بگم که اسما مسلمون هستم روی دینی که انتخاب کردم، تحقیق کردم درسته که دینم از قبل تعیین شده بود اما من نوعی خودم شعور دارم و از یه زمانی بالاخره از خودم میپرسم که اگه باید روزه بگیرم یا نماز بخونم، چرا باید این کار رو بکنم؟؟؟؟ چرا نباید فلان کار رو بکنم و یا اینکه نکنم؟؟؟ مسئله همینه شما باید اینو در نظر داشته باشی که انسان فرقش با حیوان علاوه بر چیزایی دیگه، شعور هست فهم شعور و قدرت مقایسه و تحقیق همین الان به جرئت میتونم بگم اگه ببینم توی دینی چیزی رو پیدا کردم و فهمیدم که از این چیزی که خودم دارم توی اسلام ازش پیروی میکنم، بهتره مسلما میرم به همون دین اما تا الان چیزی رو ندیدم لینک به دیدگاه
Ali.Fatemi4 22826 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آبان، ۱۳۹۲ سلام علی آقا.یه سئوال دارم امیدوارم صادقانه جواب بدین. شما از چند سالگی تونستین ملاک هایی که برای خودتون دارین رو با سایر ادیان مقایسه کنین؟ همینطور که میدونی یک انسان وقتی در کشورهای دیکتاتوری مذهبی به دنیا میاد ازکودکی تحت کنترل هم هست. شما وقتی دنیا اومدی اسمت رو گذاشتن علی، تو گوشت اذان گفتن، رفتی مدرسه با جهان بینی اسلامی آشنات کردن و سئوال و جواب های اسلامی و از نوع شیعی رو هم قبل از اینکه قدرت تفکر داشته باشی بهت تلقین کردن. چنین انسانی چند درصد شانس داره که چیزی جز شیعه رو انتخاب کنه؟ مگر اینکه تو جوانی تو محیطای خیلی باز قرار بگیره که اونم تو ایران احتمالش کمتره چون ریسک بالایی میخواد. با عرض معذرت از شما، شما هم به نحوی محصول دیکتاتوری مذهبی هستین، چون راهی رو میرین که حاکمیت خواسته، اینی که شما میگین تفکر نیست. البته اینم بگم تو کشورایی هم که از اول سکولاریسم تبلیغ میشه، انتخاب سکولاریسم شاهکار نیست. اونیکه از یک جامعه دینی به سکولاریسم برسه یا از جامعه سکولار به مذهب برسه، ارزش تفکرش چندین برابره. چون شما با منطق دینیت میگی یکی مثل نوح بوده که 900 سال عمر کرده، یکی ماه رو از وسط نصف کرده، یکی چوب انداخته اژدها شده و... اینارو هیچ کودکی هم در یک جامعه سکولار قبول نمیکنه، اما استاد دانشگاهش هم تو جامعه اسلامی قبول میکنه چون از بچگی بهش فهموندن خدایی هست که خیلی قدرتش زیاده ولی همه کارای خارق العاده اش تو یه بازه زمانی کوچیک تو خاورمیانه بوده و شما باید یقین کنی که این اتفاقا افتاده وگرنه اون دنیا حالت رو میگیرن اگر شک کنی !!! سلام بر شما خب من مسلمون هستم و اینکه حداقل میتونم بگم که اسما مسلمون هستم روی دینی که انتخاب کردم، تحقیق کردم درسته که دینم از قبل تعیین شده بود اما من نوعی خودم شعور دارم و از یه زمانی بالاخره از خودم میپرسم که اگه باید روزه بگیرم یا نماز بخونم، چرا باید این کار رو بکنم؟؟؟؟ چرا نباید فلان کار رو بکنم و یا اینکه نکنم؟؟؟ مسئله همینه شما باید اینو در نظر داشته باشی که انسان فرقش با حیوان علاوه بر چیزایی دیگه، شعور هست فهم شعور و قدرت مقایسه و تحقیق همین الان به جرئت میتونم بگم اگه ببینم توی دینی چیزی رو پیدا کردم و فهمیدم که از این چیزی که خودم دارم توی اسلام ازش پیروی میکنم، بهتره مسلما میرم به همون دین اما تا الان چیزی رو ندیدم لینک به دیدگاه
danielo 15239 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آبان، ۱۳۹۲ به نظر من دیکتاتوری مذهبی ها از تعصب سرچشمه میگیره. تعصب در کل چیزی کاملا منفی نیست. فقط هم مذهب اینطوری نیست. یک مثال میزنم.اکثر انسان روی پدر و مادر و خانواده خودشون تعصب دارند. ایا خود شما به کسی اجازه میدی شخصی پدر شما را زیر سوال ببره.حتی کسی اگر از گل نازک تر به پدر شما بگه شما ناراحت میشید و تحملش را نخواهید داشت. این یک واکنش طبیعی انسانی هست به نظر من. شما همین الان بیا یک تاپیک در مورد کوروش بزن و از کوروش انتقاد نکن.خود بنده که خیلی فرد ملیگرایی نیستم ممکن هست ناراحت بشم و خیلی از کاربرهای این سایت بر علیه اون تاپیک گزارش تخلف رد کنند. با اینکه کوروش شخصیت مذهبی نیست در همه چیز تعصب وجود داره و مختص مذهب نیست.میتونه تعصب روی خانواده باشه یا یک تیم فوتبال یا مذهب یا یک شخصیت تاریخی. فرقی نمیکنه 3 لینک به دیدگاه
havzhin 42 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آبان، ۱۳۹۲ سلام بر شماخب من مسلمون هستم و اینکه حداقل میتونم بگم که اسما مسلمون هستم روی دینی که انتخاب کردم، تحقیق کردم درسته که دینم از قبل تعیین شده بود اما من نوعی خودم شعور دارم و از یه زمانی بالاخره از خودم میپرسم که اگه باید روزه بگیرم یا نماز بخونم، چرا باید این کار رو بکنم؟؟؟؟ چرا نباید فلان کار رو بکنم و یا اینکه نکنم؟؟؟ مسئله همینه شما باید اینو در نظر داشته باشی که انسان فرقش با حیوان علاوه بر چیزایی دیگه، شعور هست فهم شعور و قدرت مقایسه و تحقیق همین الان به جرئت میتونم بگم اگه ببینم توی دینی چیزی رو پیدا کردم و فهمیدم که از این چیزی که خودم دارم توی اسلام ازش پیروی میکنم، بهتره مسلما میرم به همون دین اما تا الان چیزی رو ندیدم خب شما چند پست قبل فرمودید کسی از اسلام برگرده و بره سراغ دین دیگه یا بیدین بشه شعور و عقلش کمه و حتی بهمین خاطر لایق مرگ هست این مسئه چی میشه؟ و اینکه شما فرمودید در هیچ دین دیگه بجر اسلام تحقیق نکردین ولی حالا میگید روی دین خودتون تحقیق کردید ایا تحقیق معنیش این نیست یک موضوع رو از تمام زوایا بررسی کنیم و بعد نتیچه تحقیق میتونه قابل قبول باشه؟ مثلا کسی برای یک ساختمان با 4دیوار ایا اگر فقط یک جهت رو ببرسی کنه بعد بگه این دیوار هیچی پشتش نیست این تحقیق قابل قبول هست؟ در مورد مسئله دین هم ایا کسی فقط درباره یک دین تحقیق کرده باشه در حالی صدها دین متضاد وجود داره چطور به این نتیجه رسیده این دین کاملترین و بهترین و درسترین هست؟ و این تحقیق ناقص نیست و نتیجش هم غیرقابل قبول؟ 1 لینک به دیدگاه
Ali.Fatemi4 22826 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آبان، ۱۳۹۲ خب شما چند پست قبل فرمودید کسی از اسلام برگرده و بره سراغ دین دیگه یا بیدین بشه شعور و عقلش کمه و حتی بهمین خاطر لایق مرگ هستاین مسئه چی میشه؟ و اینکه شما فرمودید در هیچ دین دیگه بجر اسلام تحقیق نکردین ولی حالا میگید روی دین خودتون تحقیق کردید ایا تحقیق معنیش این نیست یک موضوع رو از تمام زوایا بررسی کنیم و بعد نتیچه تحقیق میتونه قابل قبول باشه؟ مثلا کسی برای یک ساختمان با 4دیوار ایا اگر فقط یک جهت رو ببرسی کنه بعد بگه این دیوار هیچی پشتش نیست این تحقیق قابل قبول هست؟ در مورد مسئله دین هم ایا کسی فقط درباره یک دین تحقیق کرده باشه در حالی صدها دین متضاد وجود داره چطور به این نتیجه رسیده این دین کاملترین و بهترین و درسترین هست؟ و این تحقیق ناقص نیست و نتیجش هم غیرقابل قبول؟ خب هنوز هم سر حرفم هستم ولی خب اول یه نکته رو بگم که من توی دینم متخصص نیستم! پس لزوما نمیتونم نظری بدم که کاملا دینی باشه و اینکه کاملا درست باشه؛ بلکه به اندازه برداشت خودم میگم و نظر میدم حالا این نکته رو بگم که من تا اونجایی که تحقیق کردم و دنبالش رفتم، خیلی افراد بودن که از دین برگشتن ولی حکم ارتداد نگرفتن و مرتد شناخته نشدن از اونجایی که تو ویکیپدیا اینطور میخونیم: "در قانون مجازات اسلامی مصوب اسفند ۱۳۷۵ هیچ تعریفی از جرم ارتداد نشده است اما این بدان معنا نیست که دادگاههای ایران نمیتوانند شخص مرتد را مورد تعقیب کیفری قرار داده، مجازات کنند. دادگاههای ایران در تعقیب و رسیدگی به جرم ارتداد به اصل یکصد و شصت و هفتم قانون اساسی ایران استناد میکنند که میگوید: " قاضی موظف است کوشش کند حکم هر دعوا را در قوانین مدونه بیابد و اگر نیابد با استناد به منابع معتبر اسلامی یا فتاوی معتبر حکم قضیه را صادر نماید و نمیتواند به بهانه سکوت یا نقص یا اجمال یا تعارض قوانین مدونه از رسیدگی به دعوا و صدور حکم امتناع ورزد."" توی اسلام تا اونجایی که به یاد دارم، حکم ارتداد برای کسایی صادر شده که علاوه بر رد کردن دین، با اون هم عناد کردن اونم نه به اندازه و مقیاس کوچیک نمونه ی ارتداد فردی مثل سلمان رشدی هست خب در مورد سوال دومتون بگم که من روی دین خودم تحقیق کردم این معنی این رو نمیده که از احکام ادیان دیگه خبر ندارم اما مسلما اون جوری که دین خودمو میشناسم، اون ادیان رو نمیشناسم ولی خب قسمت های مختلف رو با ابعاد مختلف بررسی کردم و به این نتیجه رسیدم که تا الان دین خودم بهتره همچنین در مورد تحقیق اینو بگم که لزوما افراد برای اینکه بفهمن یه میوه سالمه یا نه، اونو نمیخورن!!! لینک به دیدگاه
havzhin 42 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آبان، ۱۳۹۲ خب هنوز هم سر حرفم هستمولی خب اول یه نکته رو بگم که من توی دینم متخصص نیستم! پس لزوما نمیتونم نظری بدم که کاملا دینی باشه و اینکه کاملا درست باشه؛ بلکه به اندازه برداشت خودم میگم و نظر میدم حالا این نکته رو بگم که من تا اونجایی که تحقیق کردم و دنبالش رفتم، خیلی افراد بودن که از دین برگشتن ولی حکم ارتداد نگرفتن و مرتد شناخته نشدن از اونجایی که تو ویکیپدیا اینطور میخونیم: "در قانون مجازات اسلامی مصوب اسفند ۱۳۷۵ هیچ تعریفی از جرم ارتداد نشده است اما این بدان معنا نیست که دادگاههای ایران نمیتوانند شخص مرتد را مورد تعقیب کیفری قرار داده، مجازات کنند. دادگاههای ایران در تعقیب و رسیدگی به جرم ارتداد به اصل یکصد و شصت و هفتم قانون اساسی ایران استناد میکنند که میگوید: " قاضی موظف است کوشش کند حکم هر دعوا را در قوانین مدونه بیابد و اگر نیابد با استناد به منابع معتبر اسلامی یا فتاوی معتبر حکم قضیه را صادر نماید و نمیتواند به بهانه سکوت یا نقص یا اجمال یا تعارض قوانین مدونه از رسیدگی به دعوا و صدور حکم امتناع ورزد."" توی اسلام تا اونجایی که به یاد دارم، حکم ارتداد برای کسایی صادر شده که علاوه بر رد کردن دین، با اون هم عناد کردن اونم نه به اندازه و مقیاس کوچیک نمونه ی ارتداد فردی مثل سلمان رشدی هست خب در مورد سوال دومتون بگم که من روی دین خودم تحقیق کردم این معنی این رو نمیده که از احکام ادیان دیگه خبر ندارم اما مسلما اون جوری که دین خودمو میشناسم، اون ادیان رو نمیشناسم ولی خب قسمت های مختلف رو با ابعاد مختلف بررسی کردم و به این نتیجه رسیدم که تا الان دین خودم بهتره همچنین در مورد تحقیق اینو بگم که لزوما افراد برای اینکه بفهمن یه میوه سالمه یا نه، اونو نمیخورن!!! من بحثم قانون جهموری اسلامی ایران نبود و نیست چون همین اسلامی رو بیشتر از 20کشور اسمشون اسلامی هست و با احکام اسلامی کاملا مختلف و حتی متضاد هرچند شما خوهاید گفتم 19تای دیگه هیچکدوم اسلام واقعی نیست ولی توی بحث تاثیری نداره اولا من بحثم حکم اسلام هست نه قانون یک کشور که حکم اسلام این هست هرکس درخانواده مسلمان زاده بشه ولی حتی در حرف عنوان کنه دیگه مسلمان نیست محارب هست و حکمش هم مرگ هست ایا غیر اینه؟حالا این در قانون کدوم کشور اجرا میشه یا اجرا نمیشه به بحث ما ربطی نداره دوما در ایران سالانه بیشتر 1000 اعدام انجام میشه که 30% اونها به جرم ارتداد هست بحث تحقیق هم من گفتم اول باید به طور مساوی درتمام ابعاد یک موضوع تحقیق کرد بعد اگر نتیجه تحقیق این بود یک بعد ارزش بیشتری داره و مورد نظر ماست تمام تمرکز روی اون بعد گذاشته بشه هیچ ارادی نداره مثلا همون مثال دیوار اینطور میشه گفت شما اول رفتین روی یکی از دیوار تمام وقت و انرژی رو گذاشتین و اصلا حتی نزدیک دیوارهای دیگه نرفتین بعد نتیجه گرفتین این دیوار فقط وجود حقیقی داره بعد از رای دادن تازه شاید فقط برین سیاه اونیکی دیوارها رو هم اگر بیفته کنار دیوار خودتون یه نگاهی هم بکنین یه میوه سالم رو چطور باید بفهمید سالمه؟ایا رنگ و بو و طعم و نرمی سفتی و ... دیگه رو نباید با میوه های سالم دیگه مقایسه کرد؟ ایا شما من الان یه میوه ناشناخته از جنگلهای اموزون برای شما بیارم میتونین از دور بگید سالم هست یا نه؟ پس فقط خوردن ملاک نیست بلکه دیدن از تمام جهات و مقایسه با هم رده های دیگه باید وجود داشته باشه نه اینکه کسی بیاد یه میوه در دست ما بزاره و بگه بخور سالمه و ما هم بگیم چون این فرد گفته سالمه پس باید بخورم و همون فر بگه 10میوه دیگه سمی هستن نخور و ما بدون پرسش و رفتن سراغ اون 10 و تحقیق روشون بگیم حتما فاسد هستن این میوه ها عقل و شعور وقتی ارزش دارن که استفاده بشه وگرنه شعوری که به چالش کشیده نشه با تکرار طوطی چه فرقی داره؟ 1 لینک به دیدگاه
سکولار 101 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آبان، ۱۳۹۲ سلام بر شماخب من مسلمون هستم و اینکه حداقل میتونم بگم که اسما مسلمون هستم روی دینی که انتخاب کردم، تحقیق کردم درسته که دینم از قبل تعیین شده بود اما من نوعی خودم شعور دارم و از یه زمانی بالاخره از خودم میپرسم که اگه باید روزه بگیرم یا نماز بخونم، چرا باید این کار رو بکنم؟؟؟؟ چرا نباید فلان کار رو بکنم و یا اینکه نکنم؟؟؟ مسئله همینه شما باید اینو در نظر داشته باشی که انسان فرقش با حیوان علاوه بر چیزایی دیگه، شعور هست فهم شعور و قدرت مقایسه و تحقیق همین الان به جرئت میتونم بگم اگه ببینم توی دینی چیزی رو پیدا کردم و فهمیدم که از این چیزی که خودم دارم توی اسلام ازش پیروی میکنم، بهتره مسلما میرم به همون دین اما تا الان چیزی رو ندیدم یک چیزی رو توجه نمیکنین. میگین اگر تحقیق کردم و چیزی رو پیدا کردم که بهتر بود، میرم سراغ اون. در حالیکه این بهتر و بدتر که میگی دقیقا بر اساس آموزه های دینت تو ذهنت شکل گرفته. یعنی چون شما از بدو تولد در یک کشور دیکتاتوری مذهبی بودی، از کتاب های درسیت تا تمامی برنامه های رسانه زیر نظر روحانیت مبلغ شیعه بوده، خط کشی که بهت دادن خط کش شیعه هست. یعنی وقتی میگی بد و خوب و بهتر و بدتر نیاز به خط کش داری. اون خط کش، منطق و شعوره ولی منطق و شعوری که به صورت ناخودآگاه توسط تفکر شیعی در ذهن شما شکل گرفته. مطمئن باشین اونی هم که تو آمریکا دنیا میاد با تحقیقی مسیحی میشه و اونیکه تو چین به دنیا میاد با تحقیق بودایی میشه. اما تحقیقی که با خط کش جامعه اش شکل میگیره. شما چه بخوای چه نخوای خط کشی غیری از اسلام شیعی برای قیاس نداری چون همه وجودت رو گرفته. منطق جایی هست که آدم تو محیط های چند صدایی کامل باشه. اینجور تحقیقایی که شما میگین، بیشتر خود فریبی و دادن اعتماد به نفس کاذبه. من از نوشته های شما بودن در محیط های چند صدایی رو به هیچ وجه حس نمیکنم. مخصوصا مطمئنم در مورد سکولاریسم تنها چیزی که میدونین این هست که خدارو قبول ندارن و اخلاق ندارن و.... اگر چیز بیشتری در مورد سکولاریسم میدونین، بگید تا من اگه اشتباه فکر میکنم تصحیحش کنم. 2 لینک به دیدگاه
Ali.Fatemi4 22826 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آبان، ۱۳۹۲ من بحثم قانون جهموری اسلامی ایران نبود و نیستچون همین اسلامی رو بیشتر از 20کشور اسمشون اسلامی هست و با احکام اسلامی کاملا مختلف و حتی متضاد هرچند شما خوهاید گفتم 19تای دیگه هیچکدوم اسلام واقعی نیست ولی توی بحث تاثیری نداره اولا من بحثم حکم اسلام هست نه قانون یک کشور که حکم اسلام این هست هرکس درخانواده مسلمان زاده بشه ولی حتی در حرف عنوان کنه دیگه مسلمان نیست محارب هست و حکمش هم مرگ هست ایا غیر اینه؟حالا این در قانون کدوم کشور اجرا میشه یا اجرا نمیشه به بحث ما ربطی نداره دوما در ایران سالانه بیشتر 1000 اعدام انجام میشه که 30% اونها به جرم ارتداد هست بحث تحقیق هم من گفتم اول باید به طور مساوی درتمام ابعاد یک موضوع تحقیق کرد بعد اگر نتیجه تحقیق این بود یک بعد ارزش بیشتری داره و مورد نظر ماست تمام تمرکز روی اون بعد گذاشته بشه هیچ ارادی نداره مثلا همون مثال دیوار اینطور میشه گفت شما اول رفتین روی یکی از دیوار تمام وقت و انرژی رو گذاشتین و اصلا حتی نزدیک دیوارهای دیگه نرفتین بعد نتیجه گرفتین این دیوار فقط وجود حقیقی داره بعد از رای دادن تازه شاید فقط برین سیاه اونیکی دیوارها رو هم اگر بیفته کنار دیوار خودتون یه نگاهی هم بکنین یه میوه سالم رو چطور باید بفهمید سالمه؟ایا رنگ و بو و طعم و نرمی سفتی و ... دیگه رو نباید با میوه های سالم دیگه مقایسه کرد؟ ایا شما من الان یه میوه ناشناخته از جنگلهای اموزون برای شما بیارم میتونین از دور بگید سالم هست یا نه؟ پس فقط خوردن ملاک نیست بلکه دیدن از تمام جهات و مقایسه با هم رده های دیگه باید وجود داشته باشه نه اینکه کسی بیاد یه میوه در دست ما بزاره و بگه بخور سالمه و ما هم بگیم چون این فرد گفته سالمه پس باید بخورم و همون فر بگه 10میوه دیگه سمی هستن نخور و ما بدون پرسش و رفتن سراغ اون 10 و تحقیق روشون بگیم حتما فاسد هستن این میوه ها عقل و شعور وقتی ارزش دارن که استفاده بشه وگرنه شعوری که به چالش کشیده نشه با تکرار طوطی چه فرقی داره؟ من نمیدونم چرا با شما بحث میکنم وقتی حرفامون یکیه!!! معلومه که باید از شعور استاده بشه مثلا توی بهترین حالت شما فرض کنین یه دو راهی هست! شما یکی رو تست کردین و دیدین که تا الان جواب داده! اما از راه دوم یه نقشه دارین و تا حالا ازش نرفتین حالا اگه ببینین در مقایسه ی نقشه ها و وضعیت راه شما در اصل همین الانش از راه بهتر دارین میرین، آیا لزومی میبینین که به خودتون سختی بدین و راه دوم رو امتحان کنین؟؟؟ دوما در ایران سالانه بیشتر 1000 اعدام انجام میشه که 30% اونها به جرم ارتداد هست در مورد این اطلاعی ندارم، پس نظری هم نمیدم و اما در مورد این: اولا من بحثم حکم اسلام هست نه قانون یک کشور که حکم اسلام این هست هرکس درخانواده مسلمان زاده بشه ولی حتی در حرف عنوان کنه دیگه مسلمان نیست محارب هست و حکمش هم مرگ هست عرض کردم خدمتتون حکم محاربه با اسلام طبق تعریف ویکیپدیا: " محاربهٔ با خدا و افساد فیالارض یا به طور خلاصه محاربه جرمی در فقه و حقوق اسلامی است که برای آن مجازاتهای سنگینی چون اعدام و قطع دست و پا درنظر گرفته شدهاست. فاعل این جرم، محارب و مفسد فیالارض نام دارد. محاربه به معنای «جنگیدن» و افساد فیالارض به معنی «تباهکاری بر زمین» است. این اصطلاح در آیه ۳۳ سوره مائده آمدهاست: «همانا کیفر کسانی که به محاربه با خدا و رسولش برمیخیزند و برای فساد بر زمین میکوشند، قتل یا به دار آویختن یا بریدن دستها و پاهایشان به طور معکوس و یا تبعید آنهاست. این مایهٔ خواری و رسوائی آنان در این جهان است و در آخرت نیز عذاب بزرگی خواهند داشت.» این آیه از مهمترین آیات مربوط به احکام کیفری در قرآن است که مباحث مفصلی در کتب فقهی و تفسیر را دامن زده و در مورد مفهوم و مصادیق آن نظرات مختلفی ابراز شدهاست." همینطور که میبینین توی آیه، علاوه بر دشمنی با خدا و رسولش و به عبارتی روش اون ها، "کوشیدن در فساد در زمین" هم اومده کوشیدن در فساد در زمین چیزیه که اصلا ورای بحث دینی هست، بلکه بحث انسانیت هست لینک به دیدگاه
Ali.Fatemi4 22826 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آبان، ۱۳۹۲ یک چیزی رو توجه نمیکنین.میگین اگر تحقیق کردم و چیزی رو پیدا کردم که بهتر بود، میرم سراغ اون. در حالیکه این بهتر و بدتر که میگی دقیقا بر اساس آموزه های دینت تو ذهنت شکل گرفته. یعنی چون شما از بدو تولد در یک کشور دیکتاتوری مذهبی بودی، از کتاب های درسیت تا تمامی برنامه های رسانه زیر نظر روحانیت مبلغ شیعه بوده، خط کشی که بهت دادن خط کش شیعه هست. یعنی وقتی میگی بد و خوب و بهتر و بدتر نیاز به خط کش داری. اون خط کش، منطق و شعوره ولی منطق و شعوری که به صورت ناخودآگاه توسط تفکر شیعی در ذهن شما شکل گرفته. مطمئن باشین اونی هم که تو آمریکا دنیا میاد با تحقیقی مسیحی میشه و اونیکه تو چین به دنیا میاد با تحقیق بودایی میشه. اما تحقیقی که با خط کش جامعه اش شکل میگیره. شما چه بخوای چه نخوای خط کشی غیری از اسلام شیعی برای قیاس نداری چون همه وجودت رو گرفته. منطق جایی هست که آدم تو محیط های چند صدایی کامل باشه. اینجور تحقیقایی که شما میگین، بیشتر خود فریبی و دادن اعتماد به نفس کاذبه. من از نوشته های شما بودن در محیط های چند صدایی رو به هیچ وجه حس نمیکنم. مخصوصا مطمئنم در مورد سکولاریسم تنها چیزی که میدونین این هست که خدارو قبول ندارن و اخلاق ندارن و.... اگر چیز بیشتری در مورد سکولاریسم میدونین، بگید تا من اگه اشتباه فکر میکنم تصحیحش کنم. من ادعای تخصص تو دین خودم رو هم ندارم اما حرفتون درست نیست خوبی و بدی یه امر ذاتی هست هیچ کس از ظلم خوشش نمیاد از ناحق کردن حق، کسی خوشش نمیاد این یعنی خوبی و بدی یه امر ذاتی هست همچنین فرضا مصرف مشروبات الکلی این کار بنا بر تحقیقات علمی دانشمندا، بسیاری از مضرات رو داره پس لزوما چیز خوبی نیست یا مثلا روزه گرفتن که بنا بر تحقیقات دانشمندا، یه سری مزایایی رو داره به جرأت میتونم بگم خوب و بد یه چیز، یه امر ذاتی هست تا دینی 1 لینک به دیدگاه
havzhin 42 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آبان، ۱۳۹۲ من نمیدونم چرا با شما بحث میکنم وقتی حرفامون یکیه!!!معلومه که باید از شعور استاده بشه مثلا توی بهترین حالت شما فرض کنین یه دو راهی هست! شما یکی رو تست کردین و دیدین که تا الان جواب داده! اما از راه دوم یه نقشه دارین و تا حالا ازش نرفتین حالا اگه ببینین در مقایسه ی نقشه ها و وضعیت راه شما در اصل همین الانش از راه بهتر دارین میرین، آیا لزومی میبینین که به خودتون سختی بدین و راه دوم رو امتحان کنین؟؟؟ مطلبتون از نظر من اصلا درست نیست چون من دین و مذهب و تفکر رو بر خلاف شما یک وسیله نمیبینم بلکه یک حقیقت میبینم که باید کشف بشه اگر تفکر و اعتقاد رو یک وسیله برای زندگی راحت یا هر چیزی دیگه ببینیم بله دلیلی نداره وسیله ای که الان ازش راضی هستیم رو رها کنیم و بریم سراغ امتحان وسایل دیگه مثل همون راهی که مثال زدید ولی من تفکر و اعتقاد رو یک حقیقت میبینم که باید تا اخرین لحظه عمر به دنبال این حقیقت بود و برای دست پیدا کردن به این حقیقت به تمام سوراخها و دخمه ها و کاخها سر کشید تا فهمید حقیقت چی هست دروغ چی هست پس من اینطور میبینم که اتفاقا خیلی خیلی خیلی هم واجب هست ادم به خودش زحمت بده و صدها و هزاران راه رو بره حتی اگر بعد عبود از هزاران راه بازم بفهمی همون راه اول حقیقت بوده ارزشش رو این زحمت ولی وقتی فردی تا اخر عمر فقط با یک قاطر در یک راه سنگلاخی راه رفته باشه و اصلا تا حالا راه شوسه هم ندیده باشه چه برسه به اسفالت خب چطور باید از قاطر و این راهش ناراضی باشه وقتی هیچ راه دیگه رو نشناخته؟ وقتی شما با لامبورگینی توی اتوبان 8بانده رافته باشی و بعد بیای و از پراید خودت توی اتوبان همت راضی بودی میشه به دلایل شما از این راضیت گوش داد و اگر دلایلتون قانع کننده بود حرفتون رو قبول کرد ولی وقتی شما صافترین جاده ای که میشناسید جاده ای هست که به جای سنگلاخ گلی باشه چطور میشه سر صافی و ناصافی با شما بحث کرد؟سر بهتر و بدتر بحث کرد؟سر کامل و ناقص بحث کرد؟ 2 لینک به دیدگاه
Ali.Fatemi4 22826 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آبان، ۱۳۹۲ مطلبتون از نظر من اصلا درست نیستچون من دین و مذهب و تفکر رو بر خلاف شما یک وسیله نمیبینم بلکه یک حقیقت میبینم که باید کشف بشه اگر تفکر و اعتقاد رو یک وسیله برای زندگی راحت یا هر چیزی دیگه ببینیم بله دلیلی نداره وسیله ای که الان ازش راضی هستیم رو رها کنیم و بریم سراغ امتحان وسایل دیگه مثل همون راهی که مثال زدید ولی من تفکر و اعتقاد رو یک حقیقت میبینم که باید تا اخرین لحظه عمر به دنبال این حقیقت بود و برای دست پیدا کردن به این حقیقت به تمام سوراخها و دخمه ها و کاخها سر کشید تا فهمید حقیقت چی هست دروغ چی هست پس من اینطور میبینم که اتفاقا خیلی خیلی خیلی هم واجب هست ادم به خودش زحمت بده و صدها و هزاران راه رو بره حتی اگر بعد عبود از هزاران راه بازم بفهمی همون راه اول حقیقت بوده ارزشش رو این زحمت ولی وقتی فردی تا اخر عمر فقط با یک قاطر در یک راه سنگلاخی راه رفته باشه و اصلا تا حالا راه شوسه هم ندیده باشه چه برسه به اسفالت خب چطور باید از قاطر و این راهش ناراضی باشه وقتی هیچ راه دیگه رو نشناخته؟ وقتی شما با لامبورگینی توی اتوبان 8بانده رافته باشی و بعد بیای و از پراید خودت توی اتوبان همت راضی بودی میشه به دلایل شما از این راضیت گوش داد و اگر دلایلتون قانع کننده بود حرفتون رو قبول کرد ولی وقتی شما صافترین جاده ای که میشناسید جاده ای هست که به جای سنگلاخ گلی باشه چطور میشه سر صافی و ناصافی با شما بحث کرد؟سر بهتر و بدتر بحث کرد؟سر کامل و ناقص بحث کرد؟ ببینین دین هم روش و خط مشی زندگیه هم راهه و هم وسیله زندگی خیلی از مشکلات رو میشه با رجوع به مسائل دینی حل کرد در مورد تست هزاران راه باید بگم مسلما عمر آدمی قد نمیده که بخواد همه راه ها رو تست کنه پس بایستی به انتخاب تعدادی از آدما (که هم هم نیستن) و مشاهده و تعقل توی روششون، بهشون اعتماد کنه 1 لینک به دیدگاه
mehdi19 718 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آبان، ۱۳۹۲ ببینیندین هم روش و خط مشی زندگیه هم راهه و هم وسیله زندگی خیلی از مشکلات رو میشه با رجوع به مسائل دینی حل کرد در مورد تست هزاران راه باید بگم مسلما عمر آدمی قد نمیده که بخواد همه راه ها رو تست کنه پس بایستی به انتخاب تعدادی از آدما (که هم هم نیستن) و مشاهده و تعقل توی روششون، بهشون اعتماد کنه صحبتای شما و افراد مشابه شما پر از مغلطه های مشابهِ از 4تا چیز بدیهی که با ذات انسان جور درمیاد برای اثبات حقانیت دین استفاده میکنین ولی توجه نمیکنین که خب خوب و بد رو همه تشخیص میدن و تو سایر ادیان که ادعای الهی بودنم ندارن هم یه سری ازین کارای خوب ارزش و یه سری کارای بد ضدارزشه و هم کیشای شما دست میذارن رو مسائل مورددار(که با عقل و فطرت جوردرنمیاد) تو سایر ادیان برای ردشون و نکته اینجاست که در مورد دین خودشون دست میذارن روی نقاط مثباتی که با فطرت جور درمیاد برای اثباتش و اگه کسی بخواد دس بذاره رو نقاط ضعف دین اولا نمیذارن(دستشو قلم میکنن)! دوما همیشه جواب اینه که ما اطلاعات و تخصص لازم رو نداریم ولی هستند! متخصصانی که رفته اند در پی اش و یافته اندش و یا در مرحله بعد عقل انسان ناقصه 2 لینک به دیدگاه
سکولار 101 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آبان، ۱۳۹۲ من ادعای تخصص تو دین خودم رو هم ندارماما حرفتون درست نیست خوبی و بدی یه امر ذاتی هست هیچ کس از ظلم خوشش نمیاد از ناحق کردن حق، کسی خوشش نمیاد این یعنی خوبی و بدی یه امر ذاتی هست همچنین فرضا مصرف مشروبات الکلی این کار بنا بر تحقیقات علمی دانشمندا، بسیاری از مضرات رو داره پس لزوما چیز خوبی نیست یا مثلا روزه گرفتن که بنا بر تحقیقات دانشمندا، یه سری مزایایی رو داره به جرأت میتونم بگم خوب و بد یه چیز، یه امر ذاتی هست تا دینی خوبی و بدی ذاتی نیست و نسبیه مگر تو موارد خیلی کلی. این مواردی که شما مثال میزنی، یه سری حکم کلی اخلاقیه . تو هیچ مکتبی کسی ظلم کردن رو تایید نکرده و کسی هم نگفته حق کسی رو بخورید. اما مثلا من بپرسم گوش کردن به موسیقی خانم لیلا فروهر خوبه یا بده؟ بازم اینجا میگی ذاتی هست؟ اگر یک شیعه تقلید گر باشید، میگین طبق حکم مرجعم صدای زن حرام است و مصداق غنا هست و از اینجور قصه ها. اگرم یک آدم عادی باشین موسیقی رو گوش میدین و بدون تحریک شدن لذت میبرین. خوبی و بدی نسبیه و نسبیتش رو هم فرهنگ جامعه ای که توش رشد کردین تعیین میکنه. مگر یک سری موارد کلی که بهش اشاره کردین و بین همه انسان ها مشترکه چون نیاز اساسیشون برای مدنیت هست. اتفاقا نوشیدن شراب قرمز به مقدار اندک برای سلامتی قلب بی نهایت توصیه میشه. اما دین شما به کل حرامش کرده این یک نقص. هیچ پزشک عاقلی هم نگفته تو رمضان در تابستان 17 ساعت آب نخورین براتون خاصیت داره، جز همون پزشک های مسلمان که خودشون رو توجیه میکنن. احکام کلی دین مخصوصا دینی مثل اسلام به دلیل انعطاف ناپذیر بودن، پر از اشکاله و فقط کافیه کسی متعصب و ترسو نباشه تا اونارو ببینه. 2 لینک به دیدگاه
Sophist 808 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آبان، ۱۳۹۲ مطلبتون از نظر من اصلا درست نیستچون من دین و مذهب و تفکر رو بر خلاف شما یک وسیله نمیبینم بلکه یک حقیقت میبینم که باید کشف بشه اگر تفکر و اعتقاد رو یک وسیله برای زندگی راحت یا هر چیزی دیگه ببینیم بله دلیلی نداره وسیله ای که الان ازش راضی هستیم رو رها کنیم و بریم سراغ امتحان وسایل دیگه مثل همون راهی که مثال زدید ولی من تفکر و اعتقاد رو یک حقیقت میبینم که باید تا اخرین لحظه عمر به دنبال این حقیقت بود و برای دست پیدا کردن به این حقیقت به تمام سوراخها و دخمه ها و کاخها سر کشید تا فهمید حقیقت چی هست دروغ چی هست پس من اینطور میبینم که اتفاقا خیلی خیلی خیلی هم واجب هست ادم به خودش زحمت بده و صدها و هزاران راه رو بره حتی اگر بعد عبود از هزاران راه بازم بفهمی همون راه اول حقیقت بوده ارزشش رو این زحمت ولی وقتی فردی تا اخر عمر فقط با یک قاطر در یک راه سنگلاخی راه رفته باشه و اصلا تا حالا راه شوسه هم ندیده باشه چه برسه به اسفالت خب چطور باید از قاطر و این راهش ناراضی باشه وقتی هیچ راه دیگه رو نشناخته؟ وقتی شما با لامبورگینی توی اتوبان 8بانده رافته باشی و بعد بیای و از پراید خودت توی اتوبان همت راضی بودی میشه به دلایل شما از این راضیت گوش داد و اگر دلایلتون قانع کننده بود حرفتون رو قبول کرد ولی وقتی شما صافترین جاده ای که میشناسید جاده ای هست که به جای سنگلاخ گلی باشه چطور میشه سر صافی و ناصافی با شما بحث کرد؟سر بهتر و بدتر بحث کرد؟سر کامل و ناقص بحث کرد؟ دوست خوب حقیقت چیزی نیست که بیرون از انسان بیرون از واژگان ما وجود داشته باشه و ما درسرتاسر تاریخ به دنبال کشف این حقیقت باشیم نه ابدا معنی نداره, چیزی خارج از واژگان . بازی های زبانی انسان ها نیست حقیقت .مفهوم حقیقت و واقعیت رو البته اشتباه نگیرید بببینید این حقیقت چیزی نیست جز قواعد و اصول و مجموعه واژگانی که انسان ها میگذارند برای اینکه بتونند نیازهاشون رو درطی اون زمان بهتربراورده کنند حقیقت کشف نمیشه بلکه اختراع میشه این طور بهتره گفتنش اصلا ذات این که فکر کنیم حقیقت قابل کشف شدنه خطر ناکه و بسیار میتونه وحشتناک باشه اجازه بدید دو دلیل بیارم در زیر اولیش برای این هست که نشون بدم چرا این فکر خطرناکه و دومیش برای این هست که بگم چرا ادعا می کنم حقیقتی وجود نداره (کشفی) ببین اگه شما معتقد باشی حقیقت قابل کشف هست این حقیقتی که اگر شما کشفش بکنی مطمئنی انسان ها تا ابد زندگی بهشتی خواهند داشت و رستگار میشند پس اگر به همچنین چیزی معتقد باشی و افرادی رو ببینی که مثلا از روی نادانی و با قصد وغرض با این حقیقت شما مخالفت کنند هیچ چیزی رونمیتونی جلوی خودت ببینی که این افراد رو نابود کنی تادیگران به رستگاری برسند .اصلا وقتی قراره صحبت رستگاری میلیاردها میلیارد ادم باشه سرکوب و نابودی چند هزار یا چند میلیون نفر چه معنی میتونه داشته باشه؟شما با این حقیقت می خوای بشریت رو نجات بدی همون طور که نگاه کنی حکومت های استالین هیتلر مائو و خیلی های دیگه سر همین حقیقتی که فکر میکردند کشف کردند میلیون ها میلیون ادم رو کشتند .جالبه همه اون افراد هم فکر میکردند به حقیقت رسیدند (حقیقت مذهبی حقیقت پرولتاریا و بسیار دیگر ) حالا این حقیقت شما چه تضمینی هست که از حقیقت این افراد در تاریخ برتر باشه؟ نکته دوم این هست که در سرتاسر تاریخ فلسفه بر پایه تفکرات افلاطونی این اصل های زیررو که میگم دارا بوده : اولا فرض شده که در بیرون از ما انسان ها مجموعه حقایقی وجود داره که انسان میتونه به وسیله روش هایی این حقیقت روکشف کنه .جالا این روش میتونه پایه عقل گرایی داشته باشه یا برپایه تجربه باشه یا احساسات فرض دوم این هست که این مجموعه همه با هم سازگار هستند ودر یک راستا .یعنی چی ؟ یعنی حقیقت ها نمیتونند با هم ناسازگار باشند برای همین اگر انسان به این حقیقت ها دست پیدا کنه میتونه زندگی ابدی بهشتی داشته باشه اما واقعیت این هست که این حقایق لزوما با هم سازگار نیستند .شما نمیتونی هم ازادی رو بخوای هم برابری رو .ازادی گرگ ها یعنی مرگ بره ها .چطور ممکنه جامعه بر مبنای فرد گرایی باشه و در این جامعه رابرت مورداک میلیاردر داشته باشیم و این هم فرض کنیم که این اقا قدرت رای برابری با قدرت رای من داره ؟همیشه میگیم ادم کشتن بده ولی در جنگ ناگهان همه چی ازاد میشه وبه راحتی میتونی ادم بکشی و به خودت افتخار کنی .اصل و حقیقت اینکه همیشه باید راست گفت میتونه با اصل دیگه ای در تضاد باشه .اگه به شما بگن برای اینکه اطلاعات حیاتی از یک سرباز محکوم به اعدام کسب کنی که این اطلاعات جون خیلی ها رو نجات میده ولی باید بهش دروغ بگی که اعدام نمیشی ایا درسته این کار یا نه؟ در ثانی حقیقتی که در ایران کشف میشه با حقیقتی که در المان کشف میشه با حقیقتی که در قوم ازتک کشف شده همه با هم متفاوتند .شرایط زمانی و مکانی باعث میشه حقیقت ها متفاوت باشند .در زمان قدیم پدر چون مزرعه کار بود وازدواج بچه هاش اون بچه ها صاحب زمین میشدند و زندگی همین پدر رو در اینده میچرخوندند حق داشت که بگه این بچه باید با کی ازدواج کنه اما الان این کار ضد ارزشه ارمانشهر یک ایرانی میتونه برای یک اروپایی جهنم باشه .این چه حقیقتی هست که اولا با هم سازگار نیستند و دوما شرایط مکانی که تغییر میکنهو شرایط زمانی حقیقت هم باهاش تغییر میکنه؟ 5 لینک به دیدگاه
havzhin 42 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آبان، ۱۳۹۲ من ادعای تخصص تو دین خودم رو هم ندارماما حرفتون درست نیست خوبی و بدی یه امر ذاتی هست هیچ کس از ظلم خوشش نمیاد از ناحق کردن حق، کسی خوشش نمیاد این یعنی خوبی و بدی یه امر ذاتی هست همچنین فرضا مصرف مشروبات الکلی این کار بنا بر تحقیقات علمی دانشمندا، بسیاری از مضرات رو داره پس لزوما چیز خوبی نیست یا مثلا روزه گرفتن که بنا بر تحقیقات دانشمندا، یه سری مزایایی رو داره به جرأت میتونم بگم خوب و بد یه چیز، یه امر ذاتی هست تا دینی اصول اخلاق هیچ ارتباطی با مذهب نداره و این یک مغلطه بزرگ هست که میخوام بگن اخلاق از دل مذهب هست و هرکس مذهب داشت با اخلاق هست هرکس مذهب نداشت بی اخلاق درحالی که این صحبت کاملا غلط هست و تغریبا میشه گفت هیچ ارتباطی بین اخلاق و مذهب نیست این یعنی یک فرد مذهبی میتونه بسیار بی اخلاق باشه و حتی از مذهب برای بی اخلاقی کمک بگیره و مذهب مشخصا دستور بی اخلاقی بده و از طرف مقابل یک فرد بی مذهب میتونه کاملا یک فرد اخلاق مدار و اصول اخلاقی محکم باشه پس خوبی و بدی رو اگر اخلاق در نظر بگیریم مذهب نمیتونه همونطور هم دوستمون گفت تایین اینکه چه چیز خوب هست چه چیز بد اصلا ذاتی نیست و تنها چیزی ذاتی هست منفعت طلب بودن انسان که میخواد همیشه همه موارد رو خوب نگهداره در اطرافش ولی این خوب بودن برای یک نفر نسلکشی مخالفان دینش هست تا فقط پاکهای مورد نظر اون زنده باشن و یا فردی بیدین دیگه خوبی براش اینه حتی کسی که اون رو نجس میدونه بهش کمک کنه و جونش رو نجات بده در مورد الکل اصلا حرفتون رو قبول ندارم و درست نیست اگر مدرکی از این تحقیقات دانشمندان دارید قرار بدید تا مطالعه کنیم(البته مضرات اعتیاد به الکل مشخص هست و اعتیاد ربطی به مصرف معقول نداره) وگرنه مصرف معقول الکل فواید زیادی داره مثل کارکرد بهتر قلب و عروق خونی و تاثیر بر دستگاه ایمنی و ... 17ساعت نخوردن و نیاشامیدن مضرات بسیار فراوان براش گفته شده و بازم هیچ تحقیقات اکادمیکی وجود نداره بگه 17ساعت در روز نه ای بخوردید نه غذا اینکه گفته بشه بنا بر گفته دانشمندا هیچ ارزش خاصی نداره و اسمش مغلطه توسل به مرجعیت هست باید این دانشمندان و رزومه مشخص داشته باشن و تحقیقاتشون با مدارک و نتایج وجود داشته و ببرسی بشه وگرنه من هم میتونم بگم دانشمندان وجود کوتوله ها را در زیر زمین ما تایید کردند ایا این حرف من ارزشی داره؟ دوست خوب حقیقت چیزی نیست که بیرون از انسان بیرون از واژگان ما وجود داشته باشه و ما درسرتاسر تاریخ به دنبال کشف این حقیقت باشیم نه ابدا معنی نداره, چیزی خارج از واژگان . بازی های زبانی انسان ها نیست حقیقت .مفهوم حقیقت و واقعیت رو البته اشتباه نگیرید بببینید این حقیقت چیزی نیست جز قواعد و اصول و مجموعه واژگانی که انسان ها میگذارند برای اینکه بتونند نیازهاشون رو درطی اون زمان بهتربراورده کنند حقیقت کشف نمیشه بلکه اختراع میشه این طور بهتره گفتنش اصلا ذات این که فکر کنیم حقیقت قابل کشف شدنه خطر ناکه و بسیار میتونه وحشتناک باشه اجازه بدید دو دلیل بیارم در زیر اولیش برای این هست که نشون بدم چرا این فکر خطرناکه و دومیش برای این هست که بگم چرا ادعا می کنم حقیقتی وجود نداره (کشفی) ببین اگه شما معتقد باشی حقیقت قابل کشف هست این حقیقتی که اگر شما کشفش بکنی مطمئنی انسان ها تا ابد زندگی بهشتی خواهند داشت و رستگار میشند پس اگر به همچنین چیزی معتقد باشی و افرادی رو ببینی که مثلا از روی نادانی و با قصد وغرض با این حقیقت شما مخالفت کنند هیچ چیزی رونمیتونی جلوی خودت ببینی که این افراد رو نابود کنی تادیگران به رستگاری برسند .اصلا وقتی قراره صحبت رستگاری میلیاردها میلیارد ادم باشه سرکوب و نابودی چند هزار یا چند میلیون نفر چه معنی میتونه داشته باشه؟شما با این حقیقت می خوای بشریت رو نجات بدی همون طور که نگاه کنی حکومت های استالین هیتلر مائو و خیلی های دیگه سر همین حقیقتی که فکر میکردند کشف کردند میلیون ها میلیون ادم رو کشتند .جالبه همه اون افراد هم فکر میکردند به حقیقت رسیدند (حقیقت مذهبی حقیقت پرولتاریا و بسیار دیگر ) حالا این حقیقت شما چه تضمینی هست که از حقیقت این افراد در تاریخ برتر باشه؟ نکته دوم این هست که در سرتاسر تاریخ فلسفه بر پایه تفکرات افلاطونی این اصل های زیررو که میگم دارا بوده : اولا فرض شده که در بیرون از ما انسان ها مجموعه حقایقی وجود داره که انسان میتونه به وسیله روش هایی این حقیقت روکشف کنه .جالا این روش میتونه پایه عقل گرایی داشته باشه یا برپایه تجربه باشه یا احساسات فرض دوم این هست که این مجموعه همه با هم سازگار هستند ودر یک راستا .یعنی چی ؟ یعنی حقیقت ها نمیتونند با هم ناسازگار باشند برای همین اگر انسان به این حقیقت ها دست پیدا کنه میتونه زندگی ابدی بهشتی داشته باشه اما واقعیت این هست که این حقایق لزوما با هم سازگار نیستند .شما نمیتونی هم ازادی رو بخوای هم برابری رو .ازادی گرگ ها یعنی مرگ بره ها .چطور ممکنه جامعه بر مبنای فرد گرایی باشه و در این جامعه رابرت مورداک میلیاردر داشته باشیم و این هم فرض کنیم که این اقا قدرت رای برابری با قدرت رای من داره ؟همیشه میگیم ادم کشتن بده ولی در جنگ ناگهان همه چی ازاد میشه وبه راحتی میتونی ادم بکشی و به خودت افتخار کنی .اصل و حقیقت اینکه همیشه باید راست گفت میتونه با اصل دیگه ای در تضاد باشه .اگه به شما بگن برای اینکه اطلاعات حیاتی از یک سرباز محکوم به اعدام کسب کنی که این اطلاعات جون خیلی ها رو نجات میده ولی باید بهش دروغ بگی که اعدام نمیشی ایا درسته این کار یا نه؟ در ثانی حقیقتی که در ایران کشف میشه با حقیقتی که در المان کشف میشه با حقیقتی که در قوم ازتک کشف شده همه با هم متفاوتند .شرایط زمانی و مکانی باعث میشه حقیقت ها متفاوت باشند .در زمان قدیم پدر چون مزرعه کار بود وازدواج بچه هاش اون بچه ها صاحب زمین میشدند و زندگی همین پدر رو در اینده میچرخوندند حق داشت که بگه این بچه باید با کی ازدواج کنه اما الان این کار ضد ارزشه ارمانشهر یک ایرانی میتونه برای یک اروپایی جهنم باشه .این چه حقیقتی هست که اولا با هم سازگار نیستند و دوما شرایط مکانی که تغییر میکنهو شرایط زمانی حقیقت هم باهاش تغییر میکنه؟ حرفتون از یک منظر درسته اینکه فردی فکر کنه حقیقت یا واقعیت رو کشف کرده 100% در ورطه تهجر و دقیقا دیکتاتوری که مورد نظر من هست گرفتار میشه چون دیگه دلیلی برای گوش کردن و یاد گرفتن و قبول کردن حرف دیگران نمیبینه کسی این تفکر رو داشته باشه فقط حرف اون حقیقت یا واقعیت هست مشخص هست تمام حرفهای مخالف رو غلط و دروغ میبینه ولی صحبت من این بود و هست فرد باید همیشه دنبال یادگیری و کشف باشه و لحظه ای دست در یادگیری و تحقیق بر نداره ایا به این دلیل که حقیقتی وجود نداره باد دست از تلاش و گوش کردن و یادگرفتن برداشت؟ مسلما خیر ولی مسئله دیگه ای هست من قبول ندارم حقیقتی وجود نداره شاید بشه گفت هیچ حقیقت مطلقی وجود نداره و دقیقا اگر ما بپذیریم هیچ چیز مطلق نیست حتی برای مواردی که 99.99% نظر قطعی میدیم اگر کسی بیاد باهاش مخالفت کنه ما بخاطر همون 0.01% به حرف مخالفمون گوش میدیم و روش فکر میکنیم که شاید حرف زرف مقابل ما درست باشه و ما اشتباه میکنیم مثلا کسی الان بیاد بگه زمین گرد نیست شما چه عکس العمی انجام میدیدن؟درسته من با قاطعیت میگم زمین گرد هست ولی بازم به حرف و دلایل طرف مقابلم گوش میدم و روش فکر میکنم شاید حرف اون درست باشه ولی وقتی کسی رای 100% بر درستی یک چیز داده دیگه نمیتونه هیچ انعطافی داشته باشه و مشخص هست جبهه میگیره 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده