havzhin 42 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آبان، ۱۳۹۲ نمیدونم تاپیک بمونه و بحث بشه یا اینکه خلاف قوانین! تشخیص داده بشه و پاک بشه ولی میریم جلو ببینیم چی میشه فکر میکنم عنوان تاپیک گویا باشه من در برخورد با افرادی که ادعای مذهبی بودن دارند با این مورد مواجهه میشم که هرچه درجه مذهبی بودن افراد بیشتر خوی دیکتاتوری بیشتری دیده میشه وای به حال روزی که قدرتی چه کوچیک چه بزرگ هم در دست داشته باشن نمیخوام بحث سیاسی یا مذهبی بشه بلکه کاملا بحث اجتماعی و انسانشناختی میخوام باشه که افراد مذهبی در عنوان مذهبها وقتی قدرت یا اختیاری بهشون داده میشه کوچکترین مواجهه با عقایدشون که حتی زره ای توهین یا مشکلی درش نیست برنمیتابن و سریع دست به مقابله به مثل میزنن اون هم کاملا بدور از قانون و عدالت فقط برای دفاع از عقایدشون که هیچ خدشه و سوالی درباره عقایدشون نباید وجود داشته باشه یک مثال کوچیک میزنم اینکه در همین اینترنت در سایتهای مختلف بارها پیش اومده سوال یا مطلبی عنوان شده بدون هیچ توهین بی احترامی یا تمسخر یا دروغ و ... ولی سریع به اسم توهین به عقاید و بی احترامی مقابله میشه چرا که سوالی مطرح شده یا مطلبی عنوان شده که در مقابل عقیده افراد مذهبی قرار داشته حداقل شخص خودم تعداد سایتها و انجمنهایی که بن و محروم شده داره به 3زقمی شدن نزدیک میشه حالا سوالم اینه چرا؟ و ایا اصلا این موضوع رو قبول دارید یا شما هم اعتقاد دارید تمام مطالبی که به نوعی سوالی مطرح کرده یا مطلبی رو جواب داده توهین بوده و هست باید باهاش برخورد بشه؟ _ 8 لینک به دیدگاه
A.R-KH-A 4953 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آبان، ۱۳۹۲ نه من اينو رو قبول ندارم.. چيزي كه شما ازش نام ميبرين توهمي از دين پنداري افراد مومن هست كه در بعضي افراد رخ ميده.. ديكتاتور يا فرد مستبد فارغ از دين يا عقيده شكل ميگيره و به نوعي خاستگاه دارويني يا بقاي اصلح داره... و اين ميتونه در فرد مذهبي مثل اقاي خامنه اي رخ بده و يا فرد لا مذهبي مثل استالين و يا ... چينش كشورهاي دنياي امروزي هم همينو ميرسونه كه استبداد يا تفكر قلدر مابانه در همه كشورها بر عليه كشورهاي ديگه وجود داره.. چيزي كه وجود داره، ميزان دموكراتيك بودن افراد جامعه هست كه وراي مذهب هست كه بدليل همون بقاي اصلح كه گفتم افراد هر چند بخان خودشونو دموكرات جلوه بدن باز اين خوي در درونشون وجود داره تا بر يكي سلطه داشته باشن چيزي كه شما باهاش برخورد كردين پديده اي به نام دفاع از عقيده الهي ولو غلط هست كه هر فرد دگمي در مقابل عقايدش داره.. بهتره بگيم بعضي افراد مذهبي دگم گرا هستند و دوست ندارن عقايدشون زير سوال بره يا اشتباهشون ثابت بشه.. در كل به نظر من پديده هاي توتاليتر يا استبداد يا ديكتاتورانه فارغ از مذهب در افراد يا گروه ها يا جامعه يا حاكميت يا.. شكل ميگيره.. 3 لینک به دیدگاه
havzhin 42 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آبان، ۱۳۹۲ نه من اينو رو قبول ندارم..چيزي كه شما ازش نام ميبرين توهمي از دين پنداري افراد مومن هست كه در بعضي افراد رخ ميده.. ديكتاتور يا فرد مستبد فارغ از دين يا عقيده شكل ميگيره و به نوعي خاستگاه دارويني يا بقاي اصلح داره... و اين ميتونه در فرد مذهبي مثل اقاي خامنه اي رخ بده و يا فرد لا مذهبي مثل استالين و يا ... چينش كشورهاي دنياي امروزي هم همينو ميرسونه كه استبداد يا تفكر قلدر مابانه در همه كشورها بر عليه كشورهاي ديگه وجود داره.. چيزي كه وجود داره، ميزان دموكراتيك بودن افراد جامعه هست كه وراي مذهب هست كه بدليل همون بقاي اصلح كه گفتم افراد هر چند بخان خودشونو دموكرات جلوه بدن باز اين خوي در درونشون وجود داره تا بر يكي سلطه داشته باشن چيزي كه شما باهاش برخورد كردين پديده اي به نام دفاع از عقيده الهي ولو غلط هست كه هر فرد دگمي در مقابل عقايدش داره.. بهتره بگيم بعضي افراد مذهبي دگم گرا هستند و دوست ندارن عقايدشون زير سوال بره يا اشتباهشون ثابت بشه.. در كل به نظر من پديده هاي توتاليتر يا استبداد يا ديكتاتورانه فارغ از مذهب در افراد يا گروه ها يا جامعه يا حاكميت يا.. شكل ميگيره.. ممنون از نظرتون من کاملا قبول دارم ولی بحث من همونطور که گفتم فقط بحث فردیت هست نه دیکتاتوری حکومتی و سیاسی تمام افراد با هر عقیده بر عقاید خودشون مومن و پایبند هستن افراد دینی و مذهبی بر مذهب و دین خودشون ایمان دارم و افراد بیدین و یا با تفکرات متفاوت دیگه هم حتما بر عقاید خودشون ایمان دارن ولی مشخصا افرادی که مذهبی هستند این خصوصیت دیکتاتوری کاملا درشون نمایان هست و اگر کوچکترین توان یا مسئولیتی داشته باشن تا سرحد نهایت از این قدرتشون سواستفاده میکنن برای جلوگیری از مورد سوال قرار گرفتن عقایدشون درحالی که گروهای دیگه این درصد مشخصا خیلی پاینتر هست 3 لینک به دیدگاه
Ali.Fatemi4 22826 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آبان، ۱۳۹۲ هیتلر فرد مذهبی بوده؟؟؟ یا یه روزنامه نگار؟ گورباچف چطور؟ یا مثلا موسیلینی؟؟ 2 لینک به دیدگاه
havzhin 42 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آبان، ۱۳۹۲ هیتلر فرد مذهبی بوده؟؟؟ یا یه روزنامه نگار؟گورباچف چطور؟ یا مثلا موسیلینی؟؟ بنده گفتم مسائل سیاسی و حکومتی اینجا مطرح نیست پس سوالات شما زیاد ربطی به موضوع مورد سوال من نداره سوال و بحث من فردی و اجتماعی هست نه سیاسی و مذهبی ولی هیتلر باید بدونید یک کاتولیک بسیار معتقد بود و نسلکشی یهودیها هم از عقاید مسیحیش ناشی شده بود موسیلینی هم به کلیسا نزدیک بود و همیشه به پاپ وفادار بود 3 لینک به دیدگاه
R@M!N 2978 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آبان، ۱۳۹۲ این موضوع یکی از خاصیت های انسان هست و نمیشه صرفا به مذهبی بودن ربطش داد هر انسانی وقتی وقت و تمرکز خودس رو روی یه موضوعی برای مدت طولانی می ذاره خواه ناخواه متعصب میشه نسبت به اون موضوع ولی! معمولا انسانها روی چیزهای دیگه انقدر متعصب نمی شن چون دین خیلی وسیع هست و بعد از اینکه کسی وقت و فکر زیادی روی دین بذاره و به مراحل بالاتری برسه به حالت تعصب می رسه پس می تونیم بگیم تا قسمتی میشه این موضوع رو تایید کرد نمونه همچین انسانهایی رو می تونیم توی عملیات های انتحاری ببینیم که اکثرا برای اعتقادات انجام می گیره ! 2 لینک به دیدگاه
Ali.Fatemi4 22826 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آبان، ۱۳۹۲ بنده گفتم مسائل سیاسی و حکومتی اینجا مطرح نیست پس سوالات شما زیاد ربطی به موضوع مورد سوال من ندارهسوال و بحث من فردی و اجتماعی هست نه سیاسی و مذهبی ولی هیتلر باید بدونید یک کاتولیک بسیار معتقد بود و نسلکشی یهودیها هم از عقاید مسیحیش ناشی شده بود موسیلینی هم به کلیسا نزدیک بود و همیشه به پاپ وفادار بود در مورد موسولینی به نقل از ویکیپدیا: در سالهای میان دو جنگ جهانی موسولینی که فرزند یک آهنگر بود و در حین جنگ جهانی اول وی به درجهٔ استواری نایل آمده بود، از نارضایتی مردم ایتالیا استفاده کرد و حزب فاشیسم را تشکیل داد او با تشکیل این حزب ادعا میکرد که میخواهد عظمت روم باستان را برای ایتالیا احیا کند. او اعلام وفاداری خویش نسبت به شاه ایتالیا و کلیسا و ادعای خود را مبنی بر اینکه سلحشوری در راه حفظ قانون، قدرت حکومت و نظم بود را مسجل تر گردانید. چندسالی پیش از این وی یک نفر جمهوری طلب سر سخت و دشمن طبقهٔ روحانیون بود . مسلما با یه ابراز ساده نمیشه گفت طرف به کلیسا معتقد و وفادار هست از این دست رهبر ها هم زیاد میتونم براتون مثال بزنم که مثل این افراد دین در کنار زندگیشون بوده نه مشی زندگیشون... با این حال این قضیه ی شما از بیخ رد میشه عکس این هم صادق نیست 1 لینک به دیدگاه
havzhin 42 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آبان، ۱۳۹۲ در مورد موسولینی به نقل از ویکیپدیا: مسلما با یه ابراز ساده نمیشه گفت طرف به کلیسا معتقد و وفادار هست از این دست رهبر ها هم زیاد میتونم براتون مثال بزنم که مثل این افراد دین در کنار زندگیشون بوده نه مشی زندگیشون... با این حال این قضیه ی شما از بیخ رد میشه عکس این هم صادق نیست من نمیفهمم با موضوع شخص موسیلینی چیه قضیه من از بیخ رد میشه؟ یعنی شما با فقط عنوان کردن یک نفر کل یه قضیه رو رد میکنید؟ با اینکه من گفتم اصلا منظور من افراد سیاسی و حکومتی نیست بلکه تک تک افراد جامعه در هر دین و مذهب و تفکری مورد نظرم هست همون موسیلنی خط دوم رو هم بخونید گوباچوف با اینکه اتئیست هست ولی اتفاقا بسیار فرد دمکراتی بود که هم باعث پایان جنگ سرد شد و هم باعث ازادیهای سیاسی در روسیه و فروپاشی کمونیسم در شوروی و برام عجیبه اون رو به عنوان دیکتاتور معرفی کردین بنده بازم تکرار میکنم مورد نظر من میاحث سیاسی و حکومتی نیست بلکه بحث مورد نظر من تمام افراد در هر سطح از جامعه هستن و کلا این تفکر که هرکسی با عقیده من مخالفت کرد داره به من توهین میکنه رو مد نظرم هست 1 لینک به دیدگاه
Ali.Fatemi4 22826 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آبان، ۱۳۹۲ من نمیفهمم با موضوع شخص موسیلینی چیه قضیه من از بیخ رد میشه؟یعنی شما با فقط عنوان کردن یک نفر کل یه قضیه رو رد میکنید؟ با اینکه من گفتم اصلا منظور من افراد سیاسی و حکومتی نیست بلکه تک تک افراد جامعه در هر دین و مذهب و تفکری مورد نظرم هست همون موسیلنی خط دوم رو هم بخونید گوباچوف با اینکه اتئیست هست ولی اتفاقا بسیار فرد دمکراتی بود که هم باعث پایان جنگ سرد شد و هم باعث ازادیهای سیاسی در روسیه و فروپاشی کمونیسم در شوروی و برام عجیبه اون رو به عنوان دیکتاتور معرفی کردین بنده بازم تکرار میکنم مورد نظر من میاحث سیاسی و حکومتی نیست بلکه بحث مورد نظر من تمام افراد در هر سطح از جامعه هستن و کلا این تفکر که هرکسی با عقیده من مخالفت کرد داره به من توهین میکنه رو مد نظرم هست خب شما اگه منظورتون از حرفتون اینه که: هر کسی که دیکتاتور می شود، مذهبی بوده است و یا اینکه هر کس مذهبی بوده است، دیکتاتور بوده است هر دوش نقیض داره و رد هست 1 لینک به دیدگاه
havzhin 42 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آبان، ۱۳۹۲ خبشما اگه منظورتون از حرفتون اینه که: هر کسی که دیکتاتور می شود، مذهبی بوده است و یا اینکه هر کس مذهبی بوده است، دیکتاتور بوده است هر دوش نقیض داره و رد هست سوال و حرف من هیچکدام از این دو نتیجه گیری شما نبود و نیست و هر دو مورد مطرح شده شما دقیقا نقبض داره و رد شدست سوال من بود و هست چرا افراد مذهبی و ایدولوژیک درصد بسیار بیشتری خصلت و تفکر دیکتاتوری دارن در مقابل عقاید مخالفشون نه گفتم تمام دیکتاتورها مذهبی بوده اند نه گفتم هرکس مذهبی بوده ات دیکتاتور بوده است چندین باره هم تاکید کردم با ذکر مثال که منظور هدف من افراد سیاسی حکومتی و حقوقی نیستند بلکه منظور هدف من افراد اطراف ما و اشخاص حقیقی هستند 1 لینک به دیدگاه
Ali.Fatemi4 22826 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آبان، ۱۳۹۲ سوال و حرف من هیچکدام از این دو نتیجه گیری شما نبود و نیست و هر دو مورد مطرح شده شما دقیقا نقبض داره و رد شدست سوال من بود و هست چرا افراد مذهبی و ایدولوژیک درصد بسیار بیشتری خصلت و تفکر دیکتاتوری دارن در مقابل عقاید مخالفشون نه گفتم تمام دیکتاتورها مذهبی بوده اند نه گفتم هرکس مذهبی بوده ات دیکتاتور بوده است چندین باره هم تاکید کردم با ذکر مثال که منظور هدف من افراد سیاسی حکومتی و حقوقی نیستند بلکه منظور هدف من افراد اطراف ما و اشخاص حقیقی هستند پس چرا من اینطور نیستم؟ من نقیض حرف شما نیستم؟ من تا جایی که به عقایدم توهین نشه با هر فردی در مورد عقایدم بحث میکنم و مشکلی هم ندارم لینک به دیدگاه
havzhin 42 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آبان، ۱۳۹۲ پس چرا من اینطور نیستم؟من نقیض حرف شما نیستم؟ من تا جایی که به عقایدم توهین نشه با هر فردی در مورد عقایدم بحث میکنم و مشکلی هم ندارم بنده گفتم 100% افراد مذهبی با هر مذهب و درجه مذهب دیکتاتور هستند؟ حرف شما غلطه چون این حرف من نیست همون پست اول گفتم هرچه درجه مذهبی بودن بیشتر درجه دیکتاتوری بیشتر بعدا هم توضیح دادم تمام افراد مورد منظور من نبوده و نیست بلکه به طور اماری درصد زیادی این حالت رو دارن و درصدی هم مثل شما این حالت رو ندارن پس چون شما این حالت رو ندارین دلیل نمیشه کلا این خوی و حالت وجود نداشته باشه بلکه خیلی هم زیاد وجود داره به اشکال گوناگون اینطور بگم افراد مذهبی در مقابله با مخالف مذهب و تفکر خودشون عدالت هیچ معنایی نداره و اینطور برداشت میکنم من که عدالت انگار فقط در بین باورمندان به اون مذهب معنا داره و غیر باورمندان هرگز با باورمندان به یک عدالت نباید باهاشون برخورد بشه بازم میگم این کلی نیست بلکه اکثریت این حالت رو دارن 1 لینک به دیدگاه
خردبین 456 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آبان، ۱۳۹۲ دلیلش این است که بیشتر افراد مذهبی ایمان و اعتقاد راسخ به باور های دینی شان دارند. اینها باورهایی هستند که از کودکی در مغزشان فرو شده و شور و احساس زیادی برایشان دارند پس وقتی به قدرت می رسند دوست دارند این افکار را در جامعه پیاده کنند و همه را با اردنگی و چک و لگد به بهشت بفرستند. همچنین مخالفت و انتقاد را هم برنمی تابند چون احساس و ارتباط نزدیکی با باورهایشان دارند، نقد صریح باورهایشان را توهین به خود و شخصیت شان می دانند و به تندی پاسخ می دهند و اگر دینشان مجوز برخورد کردن داده باشد که دیگر چه بهتر. دمار از روزگارش در می آورند و هزار جور وصله بهش می زنند. هیچ وقت یاد نگرفته اند که با تفکری اتتقادی به مسائل بنگرند بلکه فقط تقدیس می کنند و می پرستند. بحث علمی و منطقی کردن با این افراد مثل این است که با آن ها با زبانی بیگانه سخن بگویید. 1 لینک به دیدگاه
Ali.Fatemi4 22826 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آبان، ۱۳۹۲ بنده گفتم 100% افراد مذهبی با هر مذهب و درجه مذهب دیکتاتور هستند؟حرف شما غلطه چون این حرف من نیست همون پست اول گفتم هرچه درجه مذهبی بودن بیشتر درجه دیکتاتوری بیشتر بعدا هم توضیح دادم تمام افراد مورد منظور من نبوده و نیست بلکه به طور اماری درصد زیادی این حالت رو دارن و درصدی هم مثل شما این حالت رو ندارن پس چون شما این حالت رو ندارین دلیل نمیشه کلا این خوی و حالت وجود نداشته باشه بلکه خیلی هم زیاد وجود داره به اشکال گوناگون اینطور بگم افراد مذهبی در مقابله با مخالف مذهب و تفکر خودشون عدالت هیچ معنایی نداره و اینطور برداشت میکنم من که عدالت انگار فقط در بین باورمندان به اون مذهب معنا داره و غیر باورمندان هرگز با باورمندان به یک عدالت نباید باهاشون برخورد بشه بازم میگم این کلی نیست بلکه اکثریت این حالت رو دارن توی جواب باید بگم اول اینکه الان شما منو نمیشناسین و نمیدونین من چه مقدار مذهبی هستم ولی در کل عکس این حرف شما هم وجود داره دیکتاتورهایی هم هستن که کاملا از دین و مذهب جدا موندن کسانی هم هستن که هرچه خوی غیر مذهبی بودن توشون باشه، دیکتاتور هستن! اگه اینطور نبود همه ی انسان ها یه دین و مذهب داشتن 1 لینک به دیدگاه
havzhin 42 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آبان، ۱۳۹۲ توی جواب باید بگم اول اینکه الان شما منو نمیشناسین و نمیدونین من چه مقدار مذهبی هستمولی در کل عکس این حرف شما هم وجود داره دیکتاتورهایی هم هستن که کاملا از دین و مذهب جدا موندن کسانی هم هستن که هرچه خوی غیر مذهبی بودن توشون باشه، دیکتاتور هستن! اگه اینطور نبود همه ی انسان ها یه دین و مذهب داشتن دوست عزیز من هم دقیقا حرف شما تاکید کردم کاملا بهش باور دارم خوی و ذات دیکتاتوری و دگم بودن در همه هست چه مذهبی(باهر مذهبی) چه غیر مذهبی ولی بحث اینجاست که این خوی و رفتار در افراد مذهبی درصد و امار بسیار بیشتری دارد تا افراد غیرمذهبی درصد افراد باتفکر غیر مذهبی که دست به کشتار وجنایت زدن و میزنن بسیار بسیار پایینتر از افراد مذهبی است چند مثال دارید که یک فرد غیرمنطقی بخاطر عقیدش به کسی دیگه حمله تجاوز کرده باشه؟ ولی چند مثال هرروز در اخبار میشنوید فردی مذهبی دست به حمله و تجاوز زده به این عنوان که طرف مقابل به عقیدش توهین کرده؟ 2 لینک به دیدگاه
major7 280 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آبان، ۱۳۹۲ من میخوام از یک منظر دیگه به موضوع بپردازم. چند درصد مردم خود رو مذهبی می دونن یا لا اقل خود رو پیرو مکتب مذهبی خاصی می دونن؟ به نظر من که افراد زیادی اینطوری هستند.پس اکثر جوامعی که وجود داره یا در مثال داخلی برای کشور خودمون افراد زیادی خودشون رو پیرو مکتب خاصی می دونن( چه بهش عمل بکنن یا نه). خب تو این جوامع اگر دموکراتیک باشه و با رای مردم بخواد حاکم یا رئیس جمهور انتخاب بشه ، این اکثریت مردم مذهبی به فردی مذهبی رای خواهند داد( و البته بخاطر جمعیت بالایی که مذهبیون دارند ، منطقی هستش که افراد مذهبی بیشتری صلاحیت به کرسی ریاست نشستن رو دارند) پس همه اینها کمک می کنه که اکثر مناصب ریاست جمهوری و حاکمیت جوامع آزاد رو مذهبیون بدست بگیرند که خب افزایش احتمال حضور دیکتاتور های مذهبی هم با افزایش تعداد افراد مذهبی بیشتر میشه. از طرفی اگه جوامع عقب مانده باشند ( بخاطر حضور مردم "به نظر من"عقب مانده از وضعیت امروزی جهان) باز هم چه بهانه ای بهتر از مذهب برای تسلط بر چنین جوامعی ( البته بهانه های دیگری هم هست برای تسلط بر مردم کشورها اما بهانه های مذهبی حداقل در کشورهای خاور میانه و بعضی کشورهای آفریقایی بیشتر به چشم میخوره ). در حالت دوم که مردم با جوامع مدرن و امروزی ( از نظر فکری و خب بالطبع سطح کلی زندگی) فاصله ژرفی دارند ، آمادگی بیشتری برای مورد تسلط قرار گرفتن دارند و دین و مذهب میتونه دستاویز خوبی باشه برای دیکتاتورانی که ( حتی در نظر خود و واقعا ) به مذهبی و دینی اعتقاد راسخ دارند 2 لینک به دیدگاه
Ali.Fatemi4 22826 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آبان، ۱۳۹۲ دوست عزیز من هم دقیقا حرف شما تاکید کردم کاملا بهش باور دارمخوی و ذات دیکتاتوری و دگم بودن در همه هست چه مذهبی(باهر مذهبی) چه غیر مذهبی ولی بحث اینجاست که این خوی و رفتار در افراد مذهبی درصد و امار بسیار بیشتری دارد تا افراد غیرمذهبی درصد افراد باتفکر غیر مذهبی که دست به کشتار وجنایت زدن و میزنن بسیار بسیار پایینتر از افراد مذهبی است چند مثال دارید که یک فرد غیرمنطقی بخاطر عقیدش به کسی دیگه حمله تجاوز کرده باشه؟ ولی چند مثال هرروز در اخبار میشنوید فردی مذهبی دست به حمله و تجاوز زده به این عنوان که طرف مقابل به عقیدش توهین کرده؟ خب مسئله تو اینه که هر کس بر اساس عقایدش عمل میکنه حالا چه مذهبی باشه چه غیر مذهبی لزوما این مذهب یا دین یا اصلا روش از ادیان آسمانی نیست ولی خب دیکتاتور با اینکه تو هر قشری پیدا میشه اما لزوما طرف باید به یه چیزی اعتقاد داشته باشه تا روش پافشاری کنه 1 لینک به دیدگاه
goghnoos 265 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آبان، ۱۳۹۲ دین چیست؟ دین راهیه که هر کسی برای زندگیش انتخاب کرده و خیلی از رویدادها و مسیر زندگی را نسبت به این راهش میسنجه حالا بستگی به اون عقایدش داره دیکتاتورها همه اعتقادات سفت و سختی داشتند و دارند مهم نیست اسم این اعتقادات چی باشه مهم اینه که همشون از این اعتقادات در جهت رسیدن به قدرت و حفظ اون استفاده میکنند افراد روشنفکر و دانشمندان هیچ کدوم اینطور نبودند 1 لینک به دیدگاه
havzhin 42 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آبان، ۱۳۹۲ خب مسئله تو اینه که هر کس بر اساس عقایدش عمل میکنهحالا چه مذهبی باشه چه غیر مذهبی لزوما این مذهب یا دین یا اصلا روش از ادیان آسمانی نیست ولی خب دیکتاتور با اینکه تو هر قشری پیدا میشه اما لزوما طرف باید به یه چیزی اعتقاد داشته باشه تا روش پافشاری کنه شاید جواب سوال من همین باشه اعتقاد حالا اعتقاد تعریفش چی هست؟ یا اعتقاد میتونه با تعقل و تفکر و منطق هم سازگار باشه یا میشه با هاش در تظاد هم باشه؟ نمیخوام تئوری مطرح کنم ولی فکر میکنم اونجا مشکل پیش میاد که فرد اعتقاد رو بدون تعقل و تفکر بدست میاره همین هم باعث میشه وقتی فردی با تعقل و تفکر ایراد یا سوالی مطرح میکنه اون فرد مذهبی هیچ راهی جز دیکتاتوری و دگم بودن نداره 1 لینک به دیدگاه
Ali.Fatemi4 22826 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آبان، ۱۳۹۲ شاید جواب سوال من همین باشهاعتقاد حالا اعتقاد تعریفش چی هست؟ یا اعتقاد میتونه با تعقل و تفکر و منطق هم سازگار باشه یا میشه با هاش در تظاد هم باشه؟ نمیخوام تئوری مطرح کنم ولی فکر میکنم اونجا مشکل پیش میاد که فرد اعتقاد رو بدون تعقل و تفکر بدست میاره همین هم باعث میشه وقتی فردی با تعقل و تفکر ایراد یا سوالی مطرح میکنه اون فرد مذهبی هیچ راهی جز دیکتاتوری و دگم بودن نداره اعتقاد بر پایه ی تعقل هست اما به شرطی که این تعقل همه جانبه باشه حتی برای انتخاب دین یا همون روش اما بعد از اینکه فردی یه دین رو پذیرفت هم باید به مواردش فکر کنه بیشتر به مواردی که التزام برای انجام دادنشون هست مثلا در اسلام نماز و روزه لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده