رفتن به مطلب

شبستـــانه [شب‌نشینی با عطر چای و هل]


sam arch

ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 713
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

khwvl:|

خخخخ

من خیلی وقته از گاهنوشته ها اعلام برائت کردم:ws3:

میگم کتاب معرفی نمیکنی بخونیم؟

 

منظورت برای تیم کتابخوانی گروهی‌ هست دیگه؟

 

چرا حتما ضمن مطالعه مجدد آخرین کتاب، بزودی با کتاب‌های جدید کار رو ادامه می‌دیم.

البته اگر من گاهی تاخیر دارم خودت که در انجام این کار مصلح‌تری ای دوست minzdr.gif

 

حالا اگر پیشنهاد خوبی داری هم همینجا مطرح کن بشنویم :ws3:

لینک به دیدگاه
منظورت برای تیم کتابخوانی گروهی‌ هست دیگه؟

 

چرا حتما ضمن مطالعه مجدد آخرین کتاب، بزودی با کتاب‌های جدید کار رو ادامه می‌دیم.

البته اگر من گاهی تاخیر دارم خودت که در انجام این کار مصلح‌تری ای دوست minzdr.gif

 

حالا اگر پیشنهاد خوبی داری هم همینجا مطرح کن بشنویم :ws3:

برای گذاشتن ککتاب که مشکلی ندارم

ولی دوست دارم خودت اینکار رو بکنی چون متن هایی که برای استارت کتاب مینویسی عالیه و اینکه یک دست هم هست

رمان بر باد رفته اثر مارگارت میچل

لینک به دیدگاه
برای گذاشتن ککتاب که مشکلی ندارم

ولی دوست دارم خودت اینکار رو بکنی چون متن هایی که برای استارت کتاب مینویسی عالیه و اینکه یک دست هم هست

رمان بر باد رفته اثر مارگارت میچل

 

لطف داری. ولی بیا کتاب رو در حد همون 150 صفحه پیشنهاد بده حالا worship.gif:ws28:

تا دیدار بعد شب خوش ناصرجان tbcsmiley.gif بچه ها رو هم گول بزن بیار اینجا gigglesmile.gif

لینک به دیدگاه

61c5gtjk5dqfzspmdmcw.jpg

 

 

بقول سهراب نازنین، دلم برای روزگاری که انسان از اقوام یک شاخه بود تنگ شده. روزگاری که در «متن عناصر» میخوابید و با «طلوع ترس» بیدار می‌شد.

 

حالا به لطف جادوی علم و تکنولوژی نه شب ها خواب درستی داریم و نه روز با طلوع ترس، که با نعره‌های شهر و صدای گوش‌خراش اره برقی و هیلتی از خواب بیدار می‌شیم.

 

بنظر شما بالاخره یکروز یکنفر پیدا میشه که فریاد بزنه و بگه آهاااای مردم! بسه! کافیه دیگه. تا همین‌جا خوبه، حالا بیایید یکم به خودمون برسیم :hanghead: بابا ناسلامتی یک دقیقه اومده بودیم خودتون رو ببنیم :ws28:

 

حاصل کارگه کون و مکان این همه نیست

باده پیش آر که اسباب جهان این همه نیست

از دل و جان شرف صحبت جانان غرض است

غرض این است وگرنه دل و جان این همه نیست

 

پنج روزی که در این مرحله مهلت داری

خوش بیاسای زمانی که زمان این همه نیست

بر لب بحر فنا منتظریم ای ساقی

فرصتی دان که ز لب تا به دهان این همه نیست

 

 

:winesmiley:

 

 

 

لینک به دیدگاه

انجمن تبدیل به جزیره های کوچکی شده که به کاربران امکان نمیده که دور هم باشن.

بلانسبت , تا زمانی که شیره تو ظرف باشه , حشرات حی و حاضرند. ( در مثل مناقشه نشود .)

انجمن نیازمند خانه تکانی است. اولین گام هم حذف کردن همه درگاههایی است که درست وسط تالار های تخصصی و به بهانه گپ و گفتگو باز شده و اون جزیره ها بوجود اومده. دل نوشته ها و همه درگاههای شبیه به اونم کلا محو بشن , مشکل حل میشه.

با دعوت نرم چیزی درست نمیشه. :icon_gol:

لینک به دیدگاه
و مبتتونبم بازم به رونق بندازیمش

 

یه جایی از نو طراحی بکنید که زیر مجموعه هیچ تالاری نباشه و بطور مجزا تبدیل به محفل گردهمایی همه مون بشه.

لینک به دیدگاه
یعنی تالاری جدا بزنیم؟

 

آره .یه تالار که بتونه از نظر کیفیت رو دست همه تالار های گفتگو و چت و گاهنوشته و همه اونایی که بیخودی ما رو سرگرم میکنند ،بلند شه.

یه تالار با مطالبی فاخر و دارای غنای کیفی که هم آگاهی ما رو افزایش بده و هم برا بودنمون تو اون تالار و شرکتمون تو گفتگو هاش دلمون پر بزنه.

لینک به دیدگاه

اگه شما بتونید همه موضوعات و تاپیکها و نوشته های بی کیفیت رو از منظر انجمن پاک کنید ، اونوقت همه مون میریم تو فکر و کم کم جمع میشیم دور هم و برای احیای مجدد خیلی از زیبائیها که قبلا داشتیم و الان نیست یه فکری میکردیم.

لینک به دیدگاه
اگه شما بتونید همه موضوعات و تاپیکها و نوشته های بی کیفیت رو از منظر انجمن پاک کنید ، اونوقت همه مون میریم تو فکر و کم کم جمع میشیم دور هم و برای احیای مجدد خیلی از زیبائیها که قبلا داشتیم و الان نیست یه فکری میکردیم.

 

میشه تفاوت با کیفیت و بی کیفیت رو بدونم از نظر شما؟؟؟:ws52:

لینک به دیدگاه
میشه تفاوت با کیفیت و بی کیفیت رو بدونم از نظر شما؟؟؟:ws52:

 

نه نمیشه.چون به صداقت شما در طرح این سئوال اعتماد کامل ندارم ، نمیتونم بگم.احساسم بهم میگه اینکارو نکنم.شما اگه واقعا میخوای خلاف این احساس من با من گفتگو کنی ، بهم ثابت کن تا صادقانه و روراست جوابتونو بدم.

لینک به دیدگاه
نه نمیشه.چون به صداقت شما در طرح این سئوال اعتماد کامل ندارم ، نمیتونم بگم.احساسم بهم میگه اینکارو نکنم.شما اگه واقعا میخوای خلاف این احساس من با من گفتگو کنی ، بهم ثابت کن تا صادقانه و روراست جوابتونو بدم.

 

:ws28:

به قول فامیل دور من دیگه حرفی ندارم :||||

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...