Eng HVAC 4139 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 دی، ۱۳۸۹ گفتی که عاشق میکنی، گفتی که رامم میکنی گفتم که معشوقه شوم، گفتم اسیرت میکنم خندیدی و گفتی برو ، حرفت آزارم دهد رفتم و عاشق گشته ای، من میدهم آزار تو 1 لینک به دیدگاه
نسترن 2411 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 دی، ۱۳۸۹ عشق را از برایم معنا کن ای که بهترینی من برایت دلتنگم تو که عاشقترینی 2 لینک به دیدگاه
farid.wtpm 436 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 دی، ۱۳۸۹ اين كه گفتى وزن آن بنگر در اين كون و مكان از لب لعل دل مولاى خويش فاش گويم راز مولاناى خويش «اى بريده آن لب و حلق و دهان زلزله افتددر اين كون و مكان من مرادخويش ديدم بى گمان هرچه خواهى گو مرا اى بددهان» 1 لینک به دیدگاه
haj morteza 502 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 بهمن، ۱۳۸۹ نوش داروها بود در این زمان مهر استادان بعد از امتحان 2 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 فروردین، ۱۳۹۰ نباید ببینی که دیدن خطا بود تو دیدی شکستم شکستن جفا بود 4 لینک به دیدگاه
قاصدکــــــــ 20162 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 فروردین، ۱۳۹۰ نباید ببینی که دیدن خطا بود تو دیدی شکستم شکستن جفا بود در بزم رفيقان دو سه بيتي بسروديم گويي كه تن از هرچه غبار است بربوديم :dancegirl2: 4 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 فروردین، ۱۳۹۰ مست چو در كوي تو باز آمدم در طلب راز و نياز آمدم گر كه دو صد باره براني مرا باز به سوي تو به ناز آمدم حرص به ديدار رخت داشتم در پي اين حسرت و آز امدم فاش مگو آمدنم با كسي بي خبرانند, به راز آمدم 5 لینک به دیدگاه
قاصدکــــــــ 20162 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 فروردین، ۱۳۹۰ مست چو در كوي تو باز آمدمدر طلب راز و نياز آمدم گر كه دو صد باره براني مرا باز به سوي تو به ناز آمدم حرص به ديدار رخت داشتم در پي اين حسرت و آز امدم فاش مگو آمدنم با كسي بي خبرانند, به راز آمدم مست به نماز آمدي غرق نياز آمدي رسم طريقت اين نيست صد غلط اين راه دراز آمدي 3 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 فروردین، ۱۳۹۰ یار برفت از بـَـرم عقل برفت از تَنم مست شدم؛مست شدم رهگذر ِ کوچه دلتنگ،شدم 5 لینک به دیدگاه
قاصدکــــــــ 20162 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 فروردین، ۱۳۹۰ یار برفت از بـَـرم عقل برفت از تَنم مست شدم؛مست شدم رهگذر ِ کوچه دلتنگ،شدم مي روي از كوچه ي دلداگان هردم به ناز مي كشد زلفت به پي جانم به تاز :dancegirl2: 3 لینک به دیدگاه
Anarchist 1419 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 فروردین، ۱۳۹۰ مي روي از كوچه ي دلداگان هردم به ناز مي كشد زلفت به پي جانم به تاز :dancegirl2: زر زدم بهر تو ای آینه رو هرچه میخواهد دل تنگت بگو! 2 لینک به دیدگاه
قاصدکــــــــ 20162 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 فروردین، ۱۳۹۰ زر زدم بهر تو ای آینه روهرچه میخواهد دل تنگت بگو! واژه ها اندر كف اشعار تو من غلام پاي آن افكار تو 3 لینک به دیدگاه
Anarchist 1419 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 فروردین، ۱۳۹۰ واژه ها اندر كف اشعار تو من غلام پاي آن افكار تو واهی آمد شعری بر فکرمان نیست غلامی را کفاف عشمان! 2 لینک به دیدگاه
قاصدکــــــــ 20162 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 فروردین، ۱۳۹۰ واهی آمد شعری بر فکرماننیست غلامی را کفاف عشمان! نيست اين واهي غزل،جانا بگو اكسير آن من به كف ماندم زبان هم اندر آن 5 لینک به دیدگاه
Anarchist 1419 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 فروردین، ۱۳۹۰ نيست اين واهي غزل،جانا بگو اكسير آن من به كف ماندم زبان هم اندر آن نیک میگویی مرا هیچ چیز نیست جان به جان معشوق،ولی حرفم یکیست! 1 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 خرداد، ۱۳۹۰ تشنه ام بر كام من آبي شرابي شربتي بر دل خشكيده ام گه گاه مهر و الفتي ما در اين ماتم كده دل را به ياران خوش كنيم ورنه كي ديديم اينجا جز غمي و محنتي؟ 3 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 تیر، ۱۳۹۰ یادم نمی رود چرا نگاه آتشین تو یادم نمی رود چرا صدای دلنشین تو یادم نمی رود که تو برایم بهانه ای یادم نمی رود تو برایم بهترین ترانه ای ... 4 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 تیر، ۱۳۹۰ يك روز در اين خانه مرا يار و كسي بود يك شمعي و پروانه اي و هم نفسي بود هي هات كه امروز در اين گوشه ي عزلت ديوار مرا تكيه و فرياد رسي بود 3 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 تیر، ۱۳۹۰ دیدم امـروز نمره ام را در کانامـه چه ذوق هایی تراویدند از بنـده زدم جیغ و سپس لبخندی بر لب که ناگــه مــادر آمـد با تعجـب! 3 لینک به دیدگاه
marjan17 4150 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 تیر، ۱۳۹۰ دیدم امـروز نمره ام را در کانامـه چه ذوق هایی تراویدند از بنـده زدم جیغ و سپس یک لبخند لب که ناگــه مــادر آمـد با تعجـب! بگفت دخترم خنده است بر لبت بگو زود علت تا نخوردی کتک بگفتم بگیرش تو خود کن نگاه بدیدش بگفتا که رویت سیاه:w00: که کردی عمر خود را به عشرت تباه 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده