رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

درونم غوغایی ست

 

ای محبـوبـم

 

نگــاهم کـن!

 

اشک هایم، از جوی چشمانم

 

ســرازیـرند

 

صـدایـم کـن!

  • Like 5
  • پاسخ 384
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

ارسال شده در

درونم غوغایی ست

 

ای محبـوبـم

 

نگــاهم کـن!

 

اشک هایم، از جوی چشمانم

 

ســرازیـرند

 

صـدایـم کـن!

 

 

نام تو را صدا زنم چنان که تو سزایدی

کر کنمی گوش فلک تا مه نو درایدی

 

پاک کنم به دست خویش ارس تو را ز گونه ها

مست کنم همی تو را بار دگر ز بوسه ها

 

باز نگاه میکنم باز خروش میکند

به چشم تو عشق درون سینه ام

 

ببخشید بد بود.خیلی وقت بود گذاشته بودم کنار.اما متاسفانه دوباره از این چشمه، آب گندیده داره میاد بیرون.

  • Like 5
ارسال شده در

من نخواهم که به درد دل من گوش کنید

 

بهتر آن است که این قصه فراموش کنید

 

  • Like 6
ارسال شده در

دوست داری بخوابی !

بخواب

دوست داری گوسپند باشی!

باش

اما کمی دورتر از من بخواب ,

باش

  • Like 3
ارسال شده در

شب که می آید

 

تو می رسی به قلب من

 

از آن آستانه ای

 

که غم شده نژاد من

  • Like 5
  • 4 هفته بعد...
ارسال شده در

نیستم دمی آسوده ز خیال تو

دریاب آدمی رفته است ز یاد تو

  • Like 1
  • 3 ماه بعد...
ارسال شده در
نیستم دمی آسوده ز خیال تو

دریاب آدمی رفته است ز یاد تو

 

وعده ي ديدار ما يلدا ميان ابر ها

آن زماني كه تمام چشم ها بر سوي ماست

در ميان قصه هاي پير زن

در ميان بيت هايي از غزل

آن زماني كه يكي با ناي خوش

قصه ي شهنامه را تصوير كرد

آن زماني دل خون انار

چهره ي دردانه ها را شاد كرد

آن زمان كه مردمان هوشيار و شاد

ديو سرما و سياهي را شكست

در ميان بانگ شادي و سرور

وعده ي ما بوسه هاي پر غرور

نغمه هاي عشق را از بر كنم

در ميان آسمان پرپر كنم

عشق را اندر دل تاريك شب

از براي مردمان عريان كنم

  • Like 3
ارسال شده در
وعده ي ديدار ما يلدا ميان ابر ها

آن زماني كه تمام چشم ها بر سوي ماست

در ميان قصه هاي پير زن

در ميان بيت هايي از غزل

آن زماني كه يكي با ناي خوش

قصه ي شهنامه را تصوير كرد

آن زماني دل خون انار

چهره ي دردانه ها را شاد كرد

آن زمان كه مردمان هوشيار و شاد

ديو سرما و سياهي را شكست

در ميان بانگ شادي و سرور

وعده ي ما بوسه هاي پر غرور

نغمه هاي عشق را از بر كنم

در ميان آسمان پرپر كنم

عشق را اندر دل تاريك شب

از براي مردمان عريان كنم

مردمان شهر من

زير دود و خاك و گرد

از براي يك نفس

از نفس مي افتند

  • Like 2
ارسال شده در

در حصاری از , ریا و دروغ

هر کسی با خیال خویش مستست

من ندانم که ادمیست ایا

یا که ددگونه ای فرا پستست ؟

  • Like 1
  • 4 هفته بعد...
ارسال شده در

چرا هیچکی اینجا رو بالا نمیاره

نوشتن اسونه

ترس نداره

هیچکدام شاعرنیستیم

 

پس بسم الله :icon_gol:

 

 

 

تو با شعری دل ما شاد گردان

بنای دوستی , اباد گردان

 

بدون قافیه باشد , غمی نیست

و گر وزنش خراب, هم ماتمی نیست

 

فقط بنویس بدانم زنده هستی

بدانم دلخوش و سرزنده هستی

  • Like 2
ارسال شده در

یخ وجودت ای یار

 

کِی آب می شود؟

 

دل چموش تو ای یـار

 

کِی رام می شود؟

  • Like 6
ارسال شده در

سال اینده دیوان ما اماده ی چاپ است رزروش کنید :ws3:

 

 

 

 

در این دنیا مرا یاری نباشد

نه همدل نی که دلداری نباشد

بیاور خمره ای , جامی, سبویی

به همراه عزیز خوبرویی

که دست افشانی مستان را ببینیم

گلی از بوستان دل بچینیم

  • Like 5
  • 4 هفته بعد...
ارسال شده در

در ان زمان که مرا گذاشتی رفتی

دل مرا تک و تنها گذاشتی رفتی

حرارت تن مرا نخواستی ای یار

دل مطیع مرا نخواستی رفتی

  • Like 6
  • 2 هفته بعد...
ارسال شده در

آهوي سخن ، يار كهن ، مرد خوش آراي

 

بـــاز آي و دگــــرباره كـــهن بـــــزم بيـآراي

 

ياران همه پيمانه بياريد و تن و دلق بسوزيد

 

وانگه همه در نوش بكوشيد و لبِ زهد بدوزيد

 

باشد كه سخن پرور مجلس به طرب باز در آيـد

 

وان شمس فرو رفته به دريا ز سر كـــوه بـــر آيد :icon_gol:

  • Like 6
ارسال شده در

در گوش من شب و روز اوازه ی رسایی

 

خواب از سرم ربوده با ناز و دلربایی

 

یاران این چه غوغاست در تار و پود جانم

 

کی بود اخر اینسان ایین اشنایی

 

ه .

  • Like 2
ارسال شده در

یک بار گفتمت که صبر کن...

بار ها شنیدمت که محال است...

آرامم...که یک بار گفتم...

هزار بار شندیم...

  • Like 4
ارسال شده در
هر بار به یک یاد....

نه دو صد یاد گرفتارمی آمدم...

فکر آن بودم...

کاش می شد نه که صد..

یک بار به نسیان گرفتار می آمدم...

 

 

اون ه هیملر بود :ws3:

 

 

 

من در این ارزو که باز آیی

ای تو عطر اگین رویایی

نغمه پرداز باغهای زمین

معجزه هایت همه اهورایی ............

  • Like 2
  • 1 ماه بعد...
ارسال شده در
اون ه هیملر بود :ws3: من در این ارزو که باز آییای تو عطر اگین رویایی نغمه پرداز باغهای زمین معجزه هایت همه اهورایی ............
يارب مددي كه باز رونق افتد....در محفل رو به سوي خاموشي ما.....بلبل غزلي سرايد و چهچه ناز .....از سر ببرد چو حال بيهوشي ما......صد نغمه ي نو دوباره بر ساز شود.....حال و طربي و بزم و مي نوشي ما
  • Like 5
ارسال شده در

اینجا از آسمان ندارد نشانه ای

 

تصویری از ستاره و چشمان ماه نیست

 

بیراهه شد تمام راه ها ولی

 

در این دیار بجز از بیراهه راه نیست

  • Like 4
ارسال شده در

تو !....

چرا ماسک می زنی...

بر چهره ای که هویداست...

در میان رفتن ها و آمدن ها...

راه دور نرویم....

در واژه ها....

داد می زند که هستی در همین نزدیکی...

  • Like 4

×
×
  • اضافه کردن...