ms13 1,488 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 تیر، ۱۳۹۲ اگه واقعا عاشق یکی باشید اما اون بگه شما رو دوست نداره چیکار میکنید ؟ چند حالت وجود داره کلا : 1 کوتاه نمیاید و از آخرم شاید بتونید اونو عاشق خودتون کنید (ایول دارید :) ) 2 تا آخر عمر ترجیح میدید تنها باشید و با یاد و عشقش زندگی کنید (عشق شهریاری) 3 فراموشش میکنید ، بعد ها عاشق کس دیگه ای میشید که هر دو عاشق همید (منطقی ترین راه) 4 با افراد زیادی رابطه برقرار میکنید ، با یادش در آغوش دیگری آرام میگیرید (شا هین ، بعد از تو) 5 یک بسته دیازپام+بریدن رگ دست+باز گذاشتن گاز (شاید یه دنیای دیگه وجود داشته باشه و اونجا مال هم بشید) 3 لینک به دیدگاه
Gandom.E 17,805 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 تیر، ۱۳۹۲ چند حالت وجود داره کلا : 1 کوتاه نمیاید و از آخرم شاید بتونید اونو عاشق خودتون کنید (ایول دارید :) ) 2 تا آخر عمر ترجیح میدید تنها باشید و با یاد و عشقش زندگی کنید (عشق شهریاری) 3 فراموشش میکنید ، بعد ها عاشق کس دیگه ای میشید که هر دو عاشق همید (منطقی ترین راه) 4 با افراد زیادی رابطه برقرار میکنید ، با یادش در آغوش دیگری آرام میگیرید (شا هین ، بعد از تو) 5 یک بسته دیازپام+بریدن رگ دست+باز گذاشتن گاز (شاید یه دنیای دیگه وجود داشته باشه و اونجا مال هم بشید) به خاطر راه چهار وپنج..یه تو سری حسابی طلبت:vahidrk: 2 لینک به دیدگاه
ms13 1,488 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 تیر، ۱۳۹۲ به خاطر راه چهار وپنج..یه تو سری حسابی طلبت:vahidrk: راه 4 خیلی کثیفه ، منم متنفرم از چنین کار وقیحانه ای ... تا چند ماهه دیگه شاید راه 5 شاملم بشه راه 2 هم ممکنه ... چقدر وحشناکه ... 3 لینک به دیدگاه
Gandom.E 17,805 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 تیر، ۱۳۹۲ راه 4 خیلی کثیفه ، منم متنفرم از چنین کار وقیحانه ای ...تا چند ماهه دیگه شاید راه 5 شاملم بشه راه 2 هم ممکنه ... چقدر وحشناکه ... پنج هم لازم نکرده:vahidrk: 2 لینک به دیدگاه
ms13 1,488 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 تیر، ۱۳۹۲ پنج هم لازم نکرده:vahidrk: بنظر من کار خوبیه ... یک انتخابه ... همه چی تموم میشه ... 2 لینک به دیدگاه
nasim184 12,256 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 تیر، ۱۳۹۲ بنظر من کار خوبیه ... یک انتخابه ... همه چی تموم میشه ... به نظر من اگه به خاطر عشق این کارو کنی یا حتی بهش فک کنی...بدون که عاشق نیستی!! 1 لینک به دیدگاه
ms13 1,488 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 تیر، ۱۳۹۲ به نظر من اگه به خاطر عشق این کارو کنی یا حتی بهش فک کنی...بدون که عاشق نیستی!! وقتی به عشقت نرسی زنده بودن چه فایده داره ؟ + فقط به دلیل عشق نیست ... یکی از دلایلش هست ... 2 لینک به دیدگاه
ms13 1,488 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 تیر، ۱۳۹۲ شاید یه دنیای دیگه وجود داشته باشه و اونجا مال هم بشید جدا" چقدر خوبه ها ... یه دنیایی باشه فقط تو باشی و عشقت ... 2 لینک به دیدگاه
nasim184 12,256 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 تیر، ۱۳۹۲ وقتی به عشقت نرسی زنده بودن چه فایده داره ؟+ فقط به دلیل عشق نیست ... یکی از دلایلش هست ... ادم فقط توی زندگی یدونه عشق داره ایاااا!!!لذتای زندگی زیادن...باید بهشون فک کنی به نظر من وقتی فکر این حرکت هم بکنی..به این معنیه که فقط به خودت فک میکنی....!خودخواهیت رو نشون میده. عشق یا هر دلیل دیگه ای...به نظرم هر کسی این کار میکنه به این معنیه که عرضه ی هیچ کاریو نداره و فقط میخاد خودش راحت کنه!خیلی ترسو و راحت طلبه... البته من کلی میگم امیدوارم ناراحت نشی.... ولی اگه ایمانت برسونی به حد بالا..میبینی که قشنگیای زندگی زیادن که ارزش زندگی کردن داشته باشن.باید بمونی و بجنگی...نه اینکه فرار کنی. 3 لینک به دیدگاه
MahSa.92 2,151 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 تیر، ۱۳۹۲ راه 1و 5 رو فعلا تو خودم نمی بینم راه 4 ازش متنفرم. راه 3 اگه عاشق باشی منطق معنی نداره فعلا راه 2 رو انتخاب می کنم.... 2 لینک به دیدگاه
Ali.Fatemi4 22,826 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 تیر، ۱۳۹۲ این حرفا چیه!!! اگه عاشقی باید عین شیر ژیان بری جلو:vahidrk: 3 لینک به دیدگاه
ms13 1,488 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 تیر، ۱۳۹۲ این حرفا چیه!!!اگه عاشقی باید عین شیر ژیان بری جلو:vahidrk: شاید فقط برای من عشقه ... شاید برای اون یه جور اسارته ... عاشق هم که به ناراحتی معشوقش راضی نیست 3 لینک به دیدگاه
ms13 1,488 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 تیر، ۱۳۹۲ کسانی که از عشق دم میزنند چرا بین ما را به هم میزنند ؟ لعنت .... 1 لینک به دیدگاه
Ali.Fatemi4 22,826 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 تیر، ۱۳۹۲ شاید فقط برای من عشقه ... برای اون یه جور اسارته ... عاشق هم که به ناراحتی معشوقش راضی نیست درسته اما عاشق باید عشق خودشو نشون بده یه سوال شما از دل اون خبر داری که اینقدر با نا امیدی حرف میزنی؟؟؟:vahidrk: 3 لینک به دیدگاه
ms13 1,488 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 تیر، ۱۳۹۲ درسته اما عاشق باید عشق خودشو نشون بدهیه سوال شما از دل اون خبر داری که اینقدر با نا امیدی حرف میزنی؟؟؟:vahidrk: ... ... 1 لینک به دیدگاه
ms13 1,488 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۹۲ ای که بی تو خودمو تک و تنها میبینم هر جا که پا میزارم تورو اونجا میبینم یادمه چشمای تو پر درد و غصه بود قصهء غربت تو قد صدتا قصه بود یادتو هرجا که هستم با منه داره عمره منو آتیش میزنه تو برام خورشید بودی توی این دنیای سرد گونه های خیسمو دستای تو پاک میکرد حالا اون دستا کجاس اون دوتا دستای خوب چرا بیصدا شده لب قصه های خوب من که باور ندارم اون همه خاطره مرد عاشق آسمونا پشت یک پنجره مرد آسمون سنگی شده خدا انگار خوابیده انگار از اون بالاها گریه هامو ندیده یادتو هرجا که هستم با منه داره عمره منو آتیش میزنه 1 لینک به دیدگاه
afshin18 11,175 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 تیر، ۱۳۹۲ اگه من عاشق کسی باشم اصلا نمی رم بش بگم که جواب نه بشنوم با توجه به شخصیتم همون راه 2 بیشتر بهم می خوره 2 لینک به دیدگاه
edvin 456 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 تیر، ۱۳۹۲ من اینقدر تا حالا شکست عشقی خوردم که یادم نمیاد چند بار شده کلا !! اولین بار 10 یا 9 ساله بودم که عاشق دختر همسایمون شدم تنها کاری هم که میکردم این بود که گاهی اوقات دزدکی نیگاش میکردم... هیچوقت نتونستم باهاش حرف بزنم ... 2 سال پیش هم شنیدم عروس شده چند روز دپرس بودم... بعدش توی دوران راهنمایی بود که عاشق یه پسر شدم! (همکلاسیم) هنوزم نمیدونم چی شد که اینجوری شد؟ مگه من همجنسگرایم؟ ولی راستش همیشه دلتنگش میشم... بعدش توی دوران دبیرستان بود که عاشق یه دختر شدم که دبیرستان اونا هم نزدیک دبیرستان ما بود و بعضی روزا توی ایستگاه اتوبوس میدیمش.. اونم همیشه مثل من تنها بود ... رفیق هم نوع هم یعنی نداشت... به اینم نتونستم چیزی بگم... من شعور اجتماعی ندارم... بعدش فکر کنم 16 سالم بود یه شب توی خیابون یه دختری رو با مامانش دیدم ... هر دوشونو میشناختم ... همسایه ی خونه ی قبلیمون بودند ... اون دختره احتمالا 4 5 سال ازم کوچکتر بود ... آخرین چیزی که ازش یادم میومد یه دختر بچه خیلی ناز که توی کوچمون دوچرخه بازی میکرد ... وای این وروجک چه جیگری شده بود ... یه مدت میرفتم اون محله ی قدیمی مون بلکه پیداش کنم ... اما نشد ... آرزوم شده بود که اون زنم بشه حتی اسمشو هم نمیدونستم ... خودم براش اسم انتخاب کرده بودم ... رعنا ... بعضی وقتا چشمامو میبستم و خیال میکردم اون پیشمه و باهاش حرف میزدم ... یا تصور میکردم کنارم داره باهام راه میره بعدش 18 سالگی باز عاشق یه دختره شدم که توی یه عطاری کار میکرد ... اینو هم نتونستم برم جلو و بهش پیشنهاد بدم ... بعد یه ماجرایی پیش اومد که از 17 تا 20 سالگی درگیرش بودم ... از گفتنش شرم دارم . . . . فقط همونطور که اول گفتم اینا فقط چند تا از موارد هستند .... وگرنه تعداد خیلی بیشتر از ایناست ... فکر کنم 3 رقمی شده 3 لینک به دیدگاه
victoria_r 7,682 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 تیر، ۱۳۹۲ اینایی که نوشتن عشق نبود بیشتر هوس بود مخصوصا چنتاش. عشق پاکه نه اینا متاسفانه این روزا عشقو با س ک س و هوس رانی میشناسن و این واقعا جای تاسف داره برای هممون. لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده