MahSa.92 2151 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 اردیبهشت، ۱۳۹۲ امروز با کلی تب و سرماخوردگی پاشدم رفتم سر کلاس ک بعد یک هفته ببینمش اما نیومد............کاش رودتر این روزا بگذره واقعا بده. 10 لینک به دیدگاه
.Apameh 25173 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اردیبهشت، ۱۳۹۲ امروز امتحان داشتم 4روز از طرحم زدم از پایان نامم زدم برا امتحان امروز که قرار بود حذفی باشه( پایان ترم از مطالب امتحان امروز قرار نبود امتحان بگیره) هرچی برا بچه ها گفتن استاد امتحان نگیر قبول نکرد امتحانشو گرفت خوب بود امتحانش بعد آنتراک اومد گفت صحیح نمیکنم همشو یهو پایان ترم ازتون امتحان میگیرم حالا هرکی میخواد بگه برگشو صحیح کنم بلند شدم گفتم برا منو صحیح کنین لطفا گفت اگه کمتر از 15 بشی چی؟ گفتم نمیشم گفت اگه بشی پایان ترم هم همونو میزارم گفتم یعنی چی؟ گفت همین که گفتم گفتم پس اگه اینجوریه نمیخواد از وقتتون بزنید خوددرگیری داره بگو زورم میاد برگه تصحیح کنم تهدید میکنه منو دلم میخواس بزنم... 8 لینک به دیدگاه
edvin 456 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اردیبهشت، ۱۳۹۲ روز بی برکتی بود .... :icon_razz: 2 لینک به دیدگاه
Valentina 13664 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اردیبهشت، ۱۳۹۲ چرا حس ندارم کارامو انجام بدم..؟!! چجوری تا 3 هفته دیگه جمع و جور کنم همه چیو؟! 4 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اردیبهشت، ۱۳۹۲ امروز آفتاب از یک طرف دیگه طلوع کرد... نه از طرف پنجره ی گوشه ی اتاقم.... از لای در....اومد داخل...آروم صدام کرد.... "اومدم برقِ چشمای پسرم رو ببینم...ازم دریغ می کنی یا...." نمی زارم بعد یا گفتنش.. واژه بیاد.... میگم دریغ چرا...هدیه می کنم این ناقابل رو... . . . رفت سفر....سلامتی بدرقه راهش...البته بدرقه راهشون... 8 لینک به دیدگاه
MahSa.92 2151 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۲ امروز با کلی دلتنگی از خواب بیدار شدم......... 6 لینک به دیدگاه
Valentina 13664 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 اردیبهشت، ۱۳۹۲ امروز پشت ی پرایدی خوندم: نانوا هم جوش شیرین میزند.. بیچاره فرهاد!! 4 لینک به دیدگاه
black banner 9103 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 خرداد، ۱۳۹۲ امروز خیلی گرفته ام یعنی کلا داغونم قبلا اینجوری میشدم گریه میکردم ، حالم خوب میشد الان یک مدته گریه ام نمیاد ، حتی گریه هم کنم آروم نمیشم امروز رو دوست ندارم ، فردا هم همینطور ... 4 لینک به دیدگاه
MahSa.92 2151 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۲ روز خوبی نبود......بی حوصله بودم.......از این که همیشه ی نقاب شاد داشته باشم خسته شدم........ 2 لینک به دیدگاه
MahSa.92 2151 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۹۲ امروز منتظره ی معجزه ام ......... اگه هنوز خدا دوستم داشته باشه .......... 5 لینک به دیدگاه
edvin 456 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 خرداد، ۱۳۹۲ جونم ابی ... (توی این مودم امروز) :ha5t4lmd53df3cpu2lq بانوي موسيقي و گل شاپري رنگين كمون به قامت خيال من مل مل مهتاب بپوشون بذار نسيم دربه در گلبرگ رو از ياد ببره برداره بوي تنه تو هر جا كه ميخواد ببره دست رو تن غروب بكش كه از تو گلبارون بشه بذار كه از حضور تو لحظه ترانه خون بشه همسايه خدا ميشم مجاور شكفتنت خورشيدو باور ميكنم نزديك رفتار تنت قطره ام از تو من ولي درگير دريا شدنم دچار سحر عشق تو در حال زيبا شدنم بانوي موسيقي و گل اسطوره عاشق شدن تا من دوباره من بشم دوباره لبخندي بزن لبخنده ي تو جانمو مغلوب رويا ميكنه انگار جهان واميسته و ما رو تماشا ميكنه بانوي موسيقي و گل شاپري رنگين كمون به قامت خيال من مل مل مهتاب بپوشون بذار نسيم دربدر گلبرگ رو از ياد ببره ورداره بوي تنه تو هر جا كه ميخواد ببره قطره ام از تو من ولي درگير دريا شدنم دچار سحر عشق تو در حال زيبا شدنم بانوي موسيقي و گل تنديس شاعرانگي نوازشم كنو ببر منو به جاودانگي شب از نگاهت آينه رو پر از ستاره ميكنه برهنه ميشه از خودش به من اشاره ميكنه بانوي موسيقي و گل شاپري رنگين كمون به قامت خيال من مل مل مهتاب بپوشون بانوي موسيقي و گل شاپري رنگين كمون به قامت خيال من مل مل مهتاب بپوشون بانوي موسيقي و گل شاپري رنگين كمون به قامت خيال من مل مل مهتاب بپوشون 1 لینک به دیدگاه
edvin 456 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 تیر، ۱۳۹۲ جونم ابی ... (توی این مودم امروز) :ha5t4lmd53df3cpu2lq بانوي موسيقي و گل شاپري رنگين كمون به قامت خيال من مل مل مهتاب بپوشون بذار نسيم دربه در گلبرگ رو از ياد ببره برداره بوي تنه تو هر جا كه ميخواد ببره دست رو تن غروب بكش كه از تو گلبارون بشه بذار كه از حضور تو لحظه ترانه خون بشه همسايه خدا ميشم مجاور شكفتنت خورشيدو باور ميكنم نزديك رفتار تنت قطره ام از تو من ولي درگير دريا شدنم دچار سحر عشق تو در حال زيبا شدنم بانوي موسيقي و گل اسطوره عاشق شدن تا من دوباره من بشم دوباره لبخندي بزن لبخنده ي تو جانمو مغلوب رويا ميكنه انگار جهان واميسته و ما رو تماشا ميكنه بانوي موسيقي و گل شاپري رنگين كمون به قامت خيال من مل مل مهتاب بپوشون بذار نسيم دربدر گلبرگ رو از ياد ببره ورداره بوي تنه تو هر جا كه ميخواد ببره قطره ام از تو من ولي درگير دريا شدنم دچار سحر عشق تو در حال زيبا شدنم بانوي موسيقي و گل تنديس شاعرانگي نوازشم كنو ببر منو به جاودانگي شب از نگاهت آينه رو پر از ستاره ميكنه برهنه ميشه از خودش به من اشاره ميكنه بانوي موسيقي و گل شاپري رنگين كمون به قامت خيال من مل مل مهتاب بپوشون بانوي موسيقي و گل شاپري رنگين كمون به قامت خيال من مل مل مهتاب بپوشون بانوي موسيقي و گل شاپري رنگين كمون به قامت خيال من مل مل مهتاب بپوشون یادش بخیر 1 لینک به دیدگاه
S a d e n a 11333 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۲ امروز عجب روزیه....تا اومدم انجمن با پیامی از طرف یک دوست قدیمی مواجه شدم که حسابی شکه کننده بود.... این پیام: ببخشید شما؟ کم کم دارم از اینکه نام کاربریم 180 درجه تغییر کرده نگران میشم من همون .SADENA هستم با نام کاربری جدید 3 لینک به دیدگاه
Farnoosh Khademi 20023 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 تیر، ۱۳۹۳ الان دقیقا 2 ساعت وقت دارم.و کلی کار انجام نشده دارم.:icon_pf (34): 3 لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28168 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 تیر، ۱۳۹۳ امروز یا تو آشپزخونه بودم مشغول کار یا خواب تشریف داشتم دریغ از یه اتم کار مفید مثل درس و ...:icon_pf (34): 2 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 مرداد، ۱۳۹۳ امروز عالی... گرم... آروم... تنها... کلی فکر تو ذهن... یه عالمه کار انجام نشده واسه فردا... 2 لینک به دیدگاه
ms13 1488 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مهر، ۱۳۹۳ امروز دختری را دیدم که چشمانش شبیه تو بود! / هرکه میرسد تکه ای از دلم میبرد. کجـــایــــــــــ ـی؟! / 4 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 مهر، ۱۳۹۳ بازم امروز ختم... هنوز هیچکس باور نمیکنه... امروزم گریه.... 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده