دل مانده 7,714 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 فروردین، ۱۳۹۲ بختک خیلی بحث جالبی داره.تا بحال تجربه کردید ؟؟ معمولا با یه خواب ترسناک شروع میشه.من یه بار خواب دیدم که تو یه جنگل دارم راه میرم.هوا تاریک و مه آلود بود.احساس کردم یه جن داره با سرعت بهم نزدیک میشه.. شروع کردم به فرار کردن.خیلی ترسیده بودم.یدفه جنه بهم رسید و پرید روم.اینجا بود که از خواب پریدم.اما اصلا نمیتونستم تکون بخورم.دقیقا احساس میکردم که جنه رو سینم نشسته و داره گردنمو فشار میده.خیلی وحشتناک بود... تا اینکه بعد از حدود یه دیقه یا شایدم کمتر کاملا بیدار شدم. برای اطلاعات بیشتر برید اینجا: برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام من یه بار قبل از خواب احساس کردم یه فشاری داره به گلوم میاد....!!! فشاره هم هر لحظه بیشتر و بیشتر میشد! بعد که دیگه نتونستم تحمل کنم به گلوم دس زدم و فشاره هم همون لحظه رفت!! نکنه منم بختک دارم نقل قول لینک به دیدگاه
seyed mehdi hoseyni 27,119 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 فروردین، ۱۳۹۲ دروغ نگو! واقعا بلند میشد؟ آره به جون خودم....4 نفر باید دورش بشینن بعد وردو در گوش همدیگه بگن....بعد همه جا هم باید تاریک باشه حالا تاریک بودنش نمیدونم بر چیه!یخوردش فارسی بود که در گوش هم میگفتیم اولش هم این بود: من از شهر مردگان آمده ام و .... آخرشم فک کنم میگفتیم یا هوووو.....یه همچین چیزایی بود دقیق یادم نیست نقل قول لینک به دیدگاه
دل مانده 7,714 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 فروردین، ۱۳۹۲ دروغ نگو! واقعا بلند میشد؟ خود دوستاش بلند میکردن اون بیچاره رو نقل قول لینک به دیدگاه
3Tilla 3,844 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 فروردین، ۱۳۹۲ خود دوستاش بلند میکردن اون بیچاره رو واسه همینه 4 نفر میخواستن نقل قول لینک به دیدگاه
Abbas.H 15,130 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 فروردین، ۱۳۹۲ من یه بار قبل از خواب احساس کردم یه فشاری داره به گلوم میاد....!!! فشاره هم هر لحظه بیشتر و بیشتر میشد! بعد که دیگه نتونستم تحمل کنم به گلوم دس زدم و فشاره هم همون لحظه رفت!! نکنه منم بختک دارم نه.معمولا بختک یکی دو ساعت بعد از شروع خواب که هنوز خواب عمیق نشده رخ میده.مقاله ای که گذاشتمو بخونید... نقل قول لینک به دیدگاه
Abbas.H 15,130 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 فروردین، ۱۳۹۲ آره به جون خودم....4 نفر باید دورش بشینن بعد وردو در گوش همدیگه بگن....بعد همه جا هم باید تاریک باشه حالا تاریک بودنش نمیدونم بر چیه!یخوردش فارسی بود که در گوش هم میگفتیم اولش هم این بود: من از شهر مردگان آمده ام و .... آخرشم فک کنم میگفتیم یا هوووو.....یه همچین چیزایی بود دقیق یادم نیست قضیه بلند کردن اشیا و انسانو منم چند جا شنیدم ولی قسمت نشده از نزدیک ببینم متاسفانه نقل قول لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .