رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

خانمها عاشق قدرت آقایانند.

 

 

 

 

آیا با وجود توانایی هایتان،از اینکه استعداد همسرتان را شکوفا کنید به خود می بالید؟

آیا تا به حال فکر میکردید که با کمی وقت میتوانید همسرتان را به مرد رویاهایتان تبدیل کنید؟

 

شما را نمیدانم اما بنده به دنبال آقایانی بوده ام که نیاز به حمایت داشتند تا تمام وقتم را برای کمک به آنها بگذرانم.گاهی اوقات در تلاش هایم ناامید شده و شکست میخوردم اما هر بار از این اتفاق به نتایج جالبی میرسیدم.

گاهی در نتیجه ادامه فعالیت هایم از کار و زندگی و آرزوهایم باز میماندم.

 

در این جریان یاد دارم که دنبال مردی بودم که نیاز به زنی داشت که تمام امور زندگی را در دست بگیرد.برخی دیگر نیاز به محبت داشتند تا کمبود محبت خود را جبران کنند.برخی دیگر نیاز به کسی داشتند که مانند ساعت،قرار ملاقات هایشان را گوشزد کند و...

 

من در تمامی این موارد از شگردهای زیادی استفاده کردم و در این راه به تنهایی برای ارتقای آنان کوشیدم.همه به من می گفتند که این کار من وقت تلف کردن است در حالی که من به فعالیت ها ادامه میدادم.وقتی به گذشته نگاه میکنم در میابم که با هیچ یک از آن آقایان ارتباط واقعی نداشتم بلکه منظورم از این فعالیتها دستیابی به هدف پروژه هایم بود و هدف من پوچ بود.

 

بنده ارتباط واقعی با آقایان نداشتم بلکه عاشق انرژی های نهفته ی آنان بودم.

 

بعد از گذشت سالها و غم و اندوه و شکست در عشق،در سن 30 سالگی به این نتیجه رسیدم که به هیچ یک از اهداف حرفه ام نرسیده ام و با خود گفتم:اگر تا به حال نیمی از این انرژی و وقت و خلاقیت خود را صرف رسیدن به اهداف زندگی ام میکردم حتما تا به حال به موفقیت های زیادی میرسیدم.

بنابراین برای دستیابی به اهداف شخصی ام تلاش کردم و کتابی که پیش روی شماست نتایج این گونه تجربیات شغلی ام است.

 

لینک به دیدگاه
  • پاسخ 167
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

چگونه خانمها عاشق نیروی بالقوه ی آقایان میشوند؟

 

 

 

 

 

 

1.با اینکه آقایان،هیچ گونه کوششی برای نجات خود نمیکنند،ما خود را ملزوم میکنیم تا به آنان کمک کنیم.

 

آلین کارمند معملات بانکی بود که برای مشاوره پیش من آمد.با توجه به صحبت هایش متوجه شدم که او مشکل خاصی در کار ندارد و بیشترین قسمت زندگی او کمک کردن به شوهرش بود.هری 37 سال داشت و به هنرپیشگی مشغول بود و آنان حدود 3 سال بود که ازدواج کرده بودند.

آلین موفقیت خود را در آن میدید که هری را به موفقیت هایی برساند تا شکست های گذشته ی او را جبران کند.

آلین در مورد هری میگفت:او فرد مورد علاقه ی من است که درکودکی بسیار سختی کشیده است و حتی یک ازدواج نا موفق داشته است.زمانی که او را دیدم متوجه شدم که او از نظر روحی وضعیت مناسبی ندارد و از آن جایی که میدانستم او در هنرپیشگی استعداد بالایی دارد تصمیم گرفتم هر طور که شده به او کمک کنم.

 

من معتقدم که آلین عاشق واقعی هری نشده بود بلکه استعدادهای درونی و بالقوه ی هری بود که آلین را شیفته ی خود کرده بود.او فکر میکرد که اگر هری پیشرفت نکند در واقع آلین است که شکست خورده است.

 

 

 

2.با وجود رفتارهای بد و ناملایم همسرمان،باز هم علاقه مند ارتباط با آنان هستیم.

 

نمونه ی بارز این اشتباه را در اینجا بررسی میکنیم:

اریکا دختری بود که به گفته ی خودش تنها دلیلی ازدواج او با همسرش آرنولد،استعدادهای درونی و بالقوه ی او بود.

 

او یک روز به دفترم آمد و گفت:آرنولد خیلی مهربان است و از لحاظ روحی مشکل دارد.من با وجود مخالفت خانواده ام با او ازدواج کردم و تصمیم گرفتم هر طور شده به او کمک کنم.اکنون 19 سال از زندگی مشترک ما میگذرد و سه فرزند داریم ولی هیچ تغییری در او ندیده ام.

دیگر قبول کردم که آرنولد تغییر نمیکند و تنها راه این است که از او جدا شوم.

 

من هم مانند اریکا این مشکل را با مردی که عاشق او بودم داشتم و تلاشم در شکوفا ساختن استعدادهایش بی نتیجه بود.او حتی ذره ای از احساس و عاطفه ی خود را صرف من نکرد و مانند اریکا با خود اینگونه گفتم:اگر او را بیشتر دوست داشته باشم و عشق ورزیدن من به او بیشتر شود حتما رفتار او به گونه ای دیگر میشود.

 

خانم هایی که به استعدادهای درونی و بالقوه ی شوهرشان توجه دارند نه تنها نسبت به خود احساس خوبی ندارند بلکه اعتماد به نفس آنها بسیار پایین است و این گونه خانمها تصور میکنند سعی و تلاش موجب میشود که آنان از سوی همسرشان دوست داشته شوند و به این علت کسی را به عنوان همسر انتخاب میکنند که از لحاظ احساس و عاطفه ثبات نداشته باشد.

 

دوست داشتن و عشق ورزی این خانمها به وجود واقعی همسرشان نیست و بعد از سالها زندگی مشترک میگویند:با این همه صبر و شور و نشاط به طور حتم دوشت داشتنی هستم،معنای واقعی و درست عشق ورزیدن این است که با همسرمان یک رابطه ی سالم داشته باشیم نه اینکه به فردی عشق بورزیم که قرار است در آینده مرد ایده آل ما شود.

لینک به دیدگاه

چرا خانمها عاشق نیروی بالقوه ی آقایان میشوند؟

 

 

 

 

 

*با وجود مشکلاتی که در زندگی روزمره ی خودمان وجود دارد باز هم در برابر مشکلات دیگران احساس مسئولیت کرده و از توجه و رسیدگی به مشکلات خودمان خودداری کنیم.

 

*زمانی که متوجه میشویم از نظر روحی،اخلاقی و صبوری برای دیگران مفید هستیم احساس ناخوشایندی نسبت به خودمان میکنیم.

 

*در صورت عملی نشدن نقشه ما برای پیشرفت همسرمان احساس شکست و نا امیدی میکنیم.

 

*زنان عاشق این هستند که از هر موضوعی سر در بیاوردن و همواره مشتاق به مرتب کردن خانه،محل کار و یا هر جای نامنظم هستند و این میل درونی برای هر زنی طبیعی است و برای یک زن سخت است که در برابر وضعیت اصلاح شدنی سکوت کند.

لینک به دیدگاه

آیا زنان مسئول نجات آقایان هستند؟

 

 

 

 

اگر علائم هشداری زیر را در خود مشاهده کردید به این معنی است که گرفتار اشتباه شماره ی سه شده اید.

 

*هر چند وقت یکبار با خود میگویید که همسرتان به فرصت بیشتری برا سر و سامان دادن زندگی اش نیاز دارد؟

 

*با خود میگویید که هیچ کس همسرتان را دوست ندارد بنابراین خود را آنقدر عاشق و شیفته ی او میکنید تا او تغییر نماید.

 

*احساس میکنید هر کسی در مواجهه با همسرتان دچار یک سوتفاهم میشود بنابراین تصور میکنید تنها کسی که خوب او را درک میکند شما هستید.

 

*شما همیشه به دلیل بدرفتاری همسرتان برای دیگران عذر و بهانه می آورید و خود را سپر بلای او میکنید.

 

*تصور میکنید هیچ گاه نمیتوانید او را ترک کنید چرا که او بدون شما احساس گناه و بی ارزشی میکند و بدون شما تغییر نمیکند.

 

*به خود میگویید اگر نتوانید عشق او را در درونتان احساس کنید به واسطه ی کارهای دیگر و نزدیکی به او بتوانید ارزش واقعی خود را به او انتقال دهید.

لینک به دیدگاه

راه حل:چگونه میتوان احساس علاقه به توانایی های بالقوه ی آقایان را در خود متوقف کرد؟

 

 

 

 

 

1.انرژی و خلاقیت خود را به جای صرف کردن در زندگی و شغل همسرتان،متوجه زندگی و شغل خود میکنید.

 

یک لیست از خواسته ها و اهداف خود تهیه کرده و برای رسیدن به هر کدام از آنها برنامه ریزی کنید.فرض کنید شما کنگره ی مهمی برای پیشبرد شغلتان برگزار کرده اید در حالی که همسرتان برای مرتب کردن منزلش نیاز به شما دارد.در اینجا توصیه میکنم که ابتدا به کنگره خود برسید و بدانید که قبل از شروع یک ارتباط شما دارای خواسته ها و اهدافی بوده اید که باید آن را مد نظر داشته باشید.

 

 

2.یک لیستی از آنچه که به دلیل رسیدگی به امور همسرتان از دست داده اید تهیه کنید.

 

در واقع شما به دلیل پرداختتن به مسائل و مشکلات شخصی همسرتان از بسیاری از خواسته ها و علایق خود گذشته اید و یا حتی آنها را فراموش کرده اید.این لیست به شما کمک میکند که روی آنها و دستیابی به آن بیشتر تمرکز نمایید.

 

 

3.مردی را در زندگی انتخاب کنید که خود مسئولیت کارهایش را به عهداه بگیرد و شما مجبور نباشید به جای او کار کنید.

 

آگاه باشید زمانی که دو نفر در زندگی تفاهم و علاقه نسبت به هم دارند زن میتواند برای انجام تغییراتی در امور کاری همسرش به او کمک نماید تا توانایی بالقوه او در این زمینه شکوفا شود اما باید هر دو در زندگی به یک اندازه متعهد باشند.

 

آگاه باشید که در ابتدای رابطه با همسرتان از تمام اهداف و برنامه های کاری اش مطلع باشید،چرا که از این طریق متوجه احساسات و عواطف دورنی او میشوید که تا چه اندازه به شما علاقه نشان میدهد.

اگر همسرتان مدعی این بود که درتمام زمینه های زندگی رشد و پیشرفت میکند با عشق خودبه او حمایتتان را نشان دهید و اگر هیچ گونه پیشرفتی از او مشاهده نشد با او صحبت کنید و دلایل را جویا شوید.

لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

خانمها به دلیل حفظ عشق خود،استعدادها و توانایی هایشان را پنهان میکنند.

 

 

 

 

*آیا این عادت بد در شما وجود دارد که در برابر مردی که عاشقش هستید،خود را تحقیر میکنید؟

*آیا تعریف و تحسین های دیگران را نسبت به خود باور ندارید؟

*آیا استعدادها و توانایی های خود را از همسرتان کتمان میکنید؟

 

بیشتر خانمها به دلیل ناآگاهی مرتکب اشتباه شماره ی چهار میشوند.

 

ما خانمها گاهی به دلیل ترس از حقارت همسرمان از بسیاری از فعالیتها و استعدادهایمان چشم پوشی میکنیم تا مبادا او احساس نماید ما نسبت به او هوش بیشتری داریم.

 

 

1.ما گاهی درباره ی خود ویژگی های شخصیتی مان با کلمات تحقیرآمیز صحبت میکنیم و شخصیتمان را پایین می آوریم و گویی اصلا خودمان را دوست نداریم.

 

*باورم نمیشه که قرار ملاقات و جلسه ی دیشب تو را فراموش کرده باشم.

*آنقدر از پرونده های مالی شرکت گیج و خسته ام که نمیتوانم فکر کنم.

*نگران چاقی هستم و فکر میکنم از اندام من حالت بهم میخورد،این طور نیست؟

 

 

2.زمانی که همسرمان از ویژگی های بارز ما صحبت میکند،وسط صحبتش می آییم و دوست نداریم او به صحبت هایش ادامه دهد و سعی در تغییر نظر و گفته هایش داریم.

 

*چی واقعا؟تو از لباسی که پوشیدم خوشت آمده؟خیلی کهنه است و میخواستم آن را پاره کنم اما به هر حال از اینکه ازم تعریف کردی ممنونم.

*اوه عزیزم چقدر به من اهمیت میدهی.راه انداختن اون مهمانی کار سختی نبود و بقیه خیلی به من کمک کردند.نمیخواهد این قدر از من قدردانی کنی.

 

 

3.استعدادها و قابلیت های خود را از همسرمان پنهان میکنیم.

 

سندرا بهترین نمونه از خانمهایی است که در زندگی خود مرتکب اشتباه شماره ی چهار شده است.در حالی که هفت سال از زندگی مشترکش با جورج میگذرد او در این مدت خود را از لحاظ هوش،توانایی و حتی اهمیت پایین تر از شوهرش نشان داده است.سندرا میگوید:جورج علاقه به برتری دارد و تمام اطرافیانم مرا مقصر این موضوع میدانند.

سندرا حتی درباره ی اینکه در دانشگاه تحصیل میکرده و برای دوره های ارشد و دکترا به او بورسیه داده اند هرگز با جورج صحبت نکرده است.از نظر سندرا این موارد اهمیتی نداشت و او به این دلیل به جورج نگفته است.

 

الن و اندی دو زوج شاغلی بودند که یک روز به دفتر کارم مراجعه کردند.

اندی مشاور سرمایه گذاری بود و الن مدیر روابط عمومی یک تولیدی پوشاک.

الن گفت:در حالی که هر دوی ما شاغلیم اندی تا به حال از من تشکر نکرده و ما همیشه در باره ی کار و مشکلات کاری او صحبت میکنیم و هیچ گاه درباره ی شغل من سخنی به میان نمی آید.

اندی گفت:درست است اما شغل من بسیار پیچیده تر است.

بعد از صحبت های هر دو متوجه شدم که در حقیقت الن مرتکب اشتباه شماره ی چهار شده است.او استعدادها و موفقیتهایش را از اندی مخفی میکرد و این کار باعث میشد که از نظر اندی اهمیتی پیدا نکند.

الن خود هم اعتراف کرد که مرتکب این اشتباه شده است و گفت نباید از اندی ناراحت باشم در حالی که استعدادها و توانایی هایم را از او مخفی کردم و انتظار داشتم او به من احترام بگذارد.

 

زنان بسیاری هستند که از نظر هوش و لیاقت و استعداد بسیار شگفت انگیزند اما نمیدانند که چگونه موفقیتها و استعدادهایشان را بازگو نمایند.

 

لینک به دیدگاه

چرا قابلیتها و استعدادهای خود را از همسر زندگی مان پنهان میکنیم؟

 

 

 

 

 

*هر وقت هم بازی تو یک پسر بچه است بگذار اول او برنده شود چرا که پسران بیشتر تو را برای بازی دوست میدارند.

*هیچ وقت خودت را باهوش تر از شوهرت نشان نده چرا که او دیگر تو را به تفریح و بیرون نمیبرد.

ما خانمها برای کسب عشق ورزی همسرمان در زندگی،یاد گرفته ایم که خود را پایین تر از آنان نشان دهیم تا آنان برتری نسبت به ما احساس کنند.

ما با این طرز فکر ازدواج میکنیم که اگر خود را باهوش تر و با استعدادتر از او نشان دهیم او دیگر مایل نیست با ما زندگی کند بنابراین همیشه خود را حقیرتر و پایین تر جلوه میدهیم.

 

*ما توانایی ها و قابلیتهای خود را پنهان میکنیم چرا که میترسیم از نظر دیگران خودخواه به نظر بیاییم.

 

شاید این نصیحتها و جملات برای شما آشنا باشند:

 

*عزیزم خوشحالم از اینکه شاگرد اول شدی و نمرات تو بیست است اما نمیخواهم کسی متوجه شود چرا که یک دختر خوب باید فروتن باشد.

*دخترم هرچه در تحصیل موفق تر باشی آدم های زیادی را برای حسادت دور خودت جمع میکنی و دوستان کمتری داری بنابراین مواظب باش با استعدادهایت کسی را از خود دور نکنی.

معنای تمام این جملات این است که یک خانم نباید خودش را قدرتمند نشان دهد چرا که دیگر جذاب و زنانه نیست.

 

زنان برای خوب جلوه دادن خود،استعدادها و قابلیتهای خود را پنهان میکنند.

 

 

1.پنهان کردن صلاحیت و استعدادهای شما در زندگی باعث از بین رفتن عشق و علاقه تان به همسرتان میشود.برخی زنان گمان میکنند که اگر موفقیتهای خودشان را در زندگی از همسرشان دور نگاه دارند و خود را ضعیف و وابسته نشان دهند میزان علاقه ی همسرشان به انان بیشتر میشود در حالی که نتیجه ی آن عکس استعلاقه و توجه آقایان به طرف توانایی ها و استعدادها کشیده میشود و ضعف و وابستگی خانمها آنان را از ادامه ی زندگی دلسرد میکند.

آقایان عاشق و شیفته ی توانایی خانمها هستند چرا که خود این گونه اموزش دیده اند که باید توانمند و با استعداد باشند و همانند آنها را در شخصی دیگر می یابند و برای این خانمها ارزش و احترام بیشتری قائلند.

 

2.زمانی که شما قصد دارید که صلاحیت و استعدادهای خود را از همسرتان پنهان کنید در واقع آنان را از خود نیز پنهان میدارید تا جایی که تماس خود را برای دسترسی به انان یکدفعه از دست خواهدی داد.این نکته مصداق ضرب المثل (از دل برود هر انچه از دیده برفت) میباشد.

لینک به دیدگاه

راه حل:چگونه از پنهان کردن توانایی ها و استعدادهای خود دست بکشیم؟

 

 

 

 

 

 

1.لیستی از تمام توانایی ها و صلاحیت های مثبت خود تهیه کرده و آن را با همسرتان در میان بگذارید.

به تمام خانمهایی که در کنگره ام شرکت کرده بودند این پیشنهاد را دادم و از آنان داستان های هیجان انگیزی را شنیدم.بسیاری از خانمها لیستی از علایق و توانایی ها و استعدادهایشان تهیه کرده و به همسرانشان نشان داده بودند و انان نیز از اینکه همسرشان چنین قابلیتهایی را دارد تعجب نموده و به آنان افتخا میکردند.

 

 

2.زمانی که از طرف کسی از شما تعریف و تحسین و احترامی صورت گرفت خودتان را در برابر آنها دست کم نگیرید و بزرگی و عظمت را در خود تقویت کنید.

این رفتار ناپسند یعنی پنهان کردن استعدادها را از خود دور کرده و اگر کسی از شما تعریف کرد نفس عمیقی بکشید و از او تشکر کنید.

 

 

3.بکوشید با فردی ازدواج کنید که طاقت دیدن درخشش و توانایی شما را در طول زندگی داشته باشد شما باید با فردی ازدواج کنید که برای پیشرفت شما در استعدادهایتان از شما حمایت نماید.

لینک به دیدگاه

بیشتر خانمها در برابر آقایان ضعیف برخورد میکنند.

 

 

 

 

من نگرانم از اینکه چرا خانمها در مقابل آقایان ضعیف برخورد میکنند.

ما در طول زندگی شاهد آن بوده ایم که زنان قدرت و اختیار را به همسرشان واگذار میکنند و این باعث ایجاد یک زندگی تلخ میشود.

من در اینجا یکی از تجربیات خود را برای کشف این موضوع که چرا خانمها در برابر آقایان ضعیف برخورد میکنند و اینکه چگونه این رفتار نادرست خود را کنار بگذارند در اختیارتان میگذارم که آن یکی از مهم ترین اقداماتی است که شما میتوانید قدرت از دست رفته تان را کسب کنید.

من برای خانمهایی که مرتکب این اشتباه شده اند نام انتخاب کرده ام به امید آنکه همسرشان بیشتر به انان عشق بورزند و آن نام اسیران عشق است.

اسیرانی که در طول عشق ورزی،خود را فدا میکنند.

ما خانمها برای بدست آوردن محبت آقایان،گاهی تمایلات شخصی،عزت نفس و علایق خود را زیر پا میگذاریم.

 

لینک به دیدگاه

آیا شما یکی از اسیران عشق هستید؟

 

 

 

 

 

این آزمون به شما کمک میکند تا دریابید که تا چه حد در اسارت عشق گرفتارید.این آزمون شامل ده نشانه ی خطر است که به شما و تشخیص اسیران عشق کمک میکند.

شما بکوشید بر اساس رابطه ی خود با آقایان به این سوالات پاسخ داده و بر اساس جدول به خود امتیاز بدهید.ممکن است شما از نتیجه ی این آزمون خوشحال نشوید اما به شما کمک میکند تا نخستین گام که تغییر روشتان است را بردارید.

 

 

خیلی زیاد 0 امتیاز

اغلب 4 امتیاز

گاهی اوقات 8 امتیاز

خیلی کم و یا هرگز 10 امتیاز

 

 

1.احساس میکنید برای اینکه همسرتان ناراحت نشود در کنار او باید آهسته و پاورچین راه بروید.

 

2.احساس میکنید همسرتان همیشه احترام را در رفتار خود برای شما قائل نیست.

 

3.در محل کار و یا هنگام ارتباط با دوستان با اعتماد به نفس و قدرت بیشتری عمل میکنید.

 

4.احساس خوشایند و امنیت نمیکنید زمانی که واکنش منفی به همسرتان نشان میدهید.

 

5.از برآورده کردن نیازها و خواسته های خود توسط همسرتان شک دارید و گاهی فکر میکنید شاید او پیش خود تصور کند شما انسان محتاجی هستید.

 

6.احساس میکنید رفتار و واکنش همسرتان با شما بدتر از رفتار شما با اوست.

 

7.زمانی که نامهربانی را در رفتار همسرتان میبینید برای کسب اخلاق بهتر از او میکوشید.

 

8.حس میکنید برای متقاعد کردن همسرتان از عشق و محبت باید بکوشید.

 

9.گاهی برای تبرئه ی رفتار و یا شرایط زندگی تان مجبورید در مقابل دیگران از همسرتان دفاع کنید.

 

10.با اینکه قرار بود دیگر خودتان را در مقابل همسرتان دست کم نگیرید اما با تکرار آن از دست خودتان ناراحتید و حتی ممکن است عشق و محبت کم را برای ایجاد یک رفتار خوب با خودتان باارزش تلقی کنید.

 

اکنون امتیازات را جمع ببندید:

 

*اگر امتیاز شما بین 80 تا 100 است به شما تبریک میگویم.شما در ایجاد ارتباط با همسرتان قوی عمل میکنید و هر چه دارید به خاطر عشق قربانی نمیکنید.لطفا برای دوری از ایجاد مشکلات در مواردی که امتیاز کمتری آورده اید بکوشید.

 

*اگر بین 60 تا 79 است شما خود را به طور جدی اسیر عشق نمیکنید اما در جهات بسیاری در ایجاد ارتباط خود را ضعیف نشان میدهید.بدانید گاهی ترس از جدایی،شما را از انچه لیاقتش را دارید باز میدارد.بنابراین بکوشید در جهت عشق ورزی،خود را دست کم نگیرید و زیر پا له نکنید.

 

*اگر امتیاز شما بین 40 تا 59 است باید به شما هشدار جدی داد چرا که شما خواسته و یا ناخواسته در ایجاد ارتباط با همسرتان،خود را اسیر عشق میکنید و برای به دست اوردن حق خود از آقایان،توانایی ایستادن جلوی آنان را ندارید و اجازه میدهید با شما بدرفتاری کنند.شما به دلیل اسارت در عشق،راه درست کنار آمدن با همسرتان را نیاموخته اید.دقت بر مطالب این فصل به شما کمک میکند تا عشقی را که نثار همسرتان میکنید نثار خودتان کنید.

 

*اگر امتیاز شما بین 0 تا 39 است باید گفت وضعیت شما کاملا خطری است و شما در اسارت عشق حرفه ای هستید.

با توجه به رفتارهای بد آقایان در زندگی تان،شما نسبت به خود احترام قائل نیستید و خود را دست کم میگیرید و تا زمانی که خود را قبول نداشته باشید انتظار عشق ورزی دیگران نسبت به خود را نیز نداشته باشید.اکون باید تلاش کنید تا شما را موجودی بی ارزش تلقی نکنند.

بکوشید از اسارت خود در مقابل عشق دست بکشید و عزت نفس خود را بسازید اما این بار محکم و غیر قابل تغییر.

لینک به دیدگاه

چگونه خانمها شان و ارزش خود رانادیده میگیرند؟

 

 

 

نشانه ها و هشدارهایی که در این جا می آورم زنانی را نشان میدهد که ارزش و عزت نفس خود را زیر پا میگذارند.شما می توانید این هشدارها را به هشدارهای قبلی اضافه کنید.

 

*در برابر رفتار بد همسرتان از شان خود دفاع نمیکنید هرچند که میدانید لازم است دفاع کنید.

 

*از ترس انتقاد و عدم تایید همسرتان به زندگی با او ادامه میدهید.

 

در حالتی احترام شخصی و عشق خود را از دست میدهید که از روی ضعف با همسرتان برخورد کنید و به او اجازه ی هر نوع بدرفتاری با خودتان را بدهید.

 

از جمله معایب اجازه ی شما به همسرتان است که با شما هر نوع بدرفتاری را بکند و احتمال دارد او به القاب زشتی صدایتان کند و ارزش شما پیش او آنقدر کم شود که وقتی ناراحتید سعی در خوشحال کردن شما نکند و زمانی که میخواهید با او صحبت کنید او مانند یک کودک عصبی به شما پرخاش کند.این حرکات از طرف همسرتان باعث میشود که از خودتان متنفر شوید و اعتماد به نفس شما پایین بیاید و حتی جرات دفاع کردن از خود در برابر دیگران را نداشته باشید.

 

برای جلوگیری از این روند تنها یک راه وجود دارد و آن ارزش قائل شدن به شان و منزلت خودتان است و اجازه ندهید کسی به شما بی احترامی کند.

 

زمانی که شما این راه را انتخاب میکنید احساس خوشایندی دارید و اعتماد به نفستان بالا میرود و با رفتار خوب با شما قدرت یک ارتباط بهتر و محکم تر را کسب میکنید.

لینک به دیدگاه

آیا شما با بد رفتاری همسرتان میانه ی خوبی دارید؟

 

 

 

آیا تا به حال برایتان پیش امده که ماشین جدید بخرید و بعد از رانندگی با ان تصور کنید که رانندگی با ماشین قدیمی چقدر مشکل بوده است؟

آیا تا به حال پیش آمده که به یک خانه یا آپارتمان بزرگتر نقل مکان کنید و بعد متوجه شوید خانه قبلی تان تا چه اندازه دلگیر بوده است؟

آیا با خرید کفش نو و راحت متوجه شده اید چقدر کفش های قبلی پاهایتان را اذیت میکرده است؟

متاسفانه بسیاری از ما در زندگی ضعف نشان میدهیم و عادت کرده ایم که اجازه دهیم دیگران رفتار نامناسبی با ما داشته باشند.

خانمها از قدرت سازش بالایی برخوردارند و خود را با هر شرایطی وفق میدهند و تا زمانی که با شرایط جدید رو به رو نشوند نمیتوانند درک کنند که شرایط قدیمی تا چه اندازه برایشان سخت بوده است.

ما خانمها به دلیل سازش پذیریمان به همسرمان اجازه میدهیم که با وجود لیاقت احترام و عشق،برای ما احترام چندانی قائل نباشند.

آقایان عادت کرده اند که به همسرانشان چندان احترام نگذارند و این موضوع از طرف خانمها پذیرفته شده است.بنده در همین چند سال گذشته با مردی زندگی میکردم که قدرت اختیار را به دست او داده بودند و خود را ضعیف میپنداشتم و به همین دلیل او نسبت به من قدرناشناس بود.در واقع کار من این شده بودکه او را به خود جلب کنم و به این منظور از خواسته ها و نیازهای خود چشم پوشی میکردم.بدون شک از ان جایی که احترامی برای خود قائل نبودم مقصر اصلی خودم بودم و شوهرم از رفتار من تبعیت میکرد.اکنون برای اولین بار در زندگی یاد گرفته ام که در ایجاد ارتباط با آقایان احترام و منزلت خود را حفظ کنم و اگر چه کار ساده ای نیست اما این عادت را در خود تقویت کنم.

لینک به دیدگاه

چگونه خانمها با ترس و در کنار همسر بداخلاقشان زندگی میکنند و در نهایت شورش مینمایند؟

 

لیندا و یویس زن و شوهری بودند که پس از نه ماه زندگی مشترک برای مشاوره پیش من امدند.

یویس به من گفت:نخستین باری که لیندا را دیدم مرا شیفته ی خودش کرد و او را همسر ایده آل خود میدانستم.چند ماهی از ازدواج ما نگذشته بود که متوجه شدم اخلاق او به کلی عوض شده است در صحبتهایش طعنه میزد و در رفتارهایش همواره با حالت دفاعی رفتار میکرد.هر زمان که میخواستم درباره ی مشکلات با او صحبت کنم در جواب میگفت:بهتر از این نمیتوانم رفتار کنم.او از من میخواست با همین اوضاع او را قبول داشته باشم و هیچ کوششی در جهت تغییر رفتار او نکنم.

صحبت های یویس که تمام شد متوجه شدم که لیندا اخم کرده است بنابراین از یویس خواستم اتاق را ترک کند چرا که فکر میکردم بهتر است با لیندا تنهایی صحبت کنم.

به لیندا گفتم:درباره ی خودت صحبت کن و از اینکه قبل از ازدواج با او چگونه بوده ای.

او گفت:در سن 29 سالگی با مردی آشنا شدم پس از چند ماه آشنایی نامزد شدیم و نامزدی ما دو سال طول کشید.از ان جایی که او را خیلی دوست داشتم به هر کاری دست میزدم که او را راضی کنم.احتلاف سنی ما 7 سال بود و تنها تلاش من این بود که تا جایی که میتوانم جایگاه او را بالا ببرم و همین کار را هم کردم.

زمانی که صحبت لیندا به اینجا رسید چشمان او را دیدم که پر از اشک شده است.با نرمی و آرامش از او پرسیدم:رابطه ی شما به کجا رسید؟

اینگونه جواب داد:با وجود بدرفتاری های او حماقت کرده و او را تحمل کردم.همیشه تاریخ عروسی مان را به تاخیر می انداخت و دوست نداشت با هم عروسی کنیم.یک روز که زودتر به خانه برگشتم دیدم که با منشی شرکتش در خانه هستند و من تازه فهمیدم که چقدر از همه جا بی خبر بودم.

اینجا بود که بغض لیندا ترکید و هق هق گریه هایش بلند شد.رابطه ی او با یویس را به خوبی درک میکردم.

 

لیندا در ضعف نشان دادن مقابل یک مرد آن چنان ضربه خورده بود که بدون آگاهی تصمیم داشت عاشق هیچ مرد دیگری نشود.

افراط گذشته ی او به تفریط در زندگی جدید کشیده شده بود.بسیار طبیعی است که یویس نتواند این تغییر شخصیتی لیندا را به راحتی درک کند.

 

بسیاری از خانمها را میشناسم که از این الگوی رفتاری در ایجاد ارتباط با آقایان استفاده میکنند.منظورم این است که به دلیل شکست در ایجاد ارتباط با وجود اخلاق خوب و نشان دادن ضعف به انها این باره از یک دریچه ی دیگر بر علیه فرد دیگری که به انها علاقه نشان میدهد وارد میشوند.

مدتی بعد از ادامه ی این اخلاق و رفتار جدید در می یابند این گونه رفتار هم برای بقای عشق و رابطه به دردشان نمیخورد و دوباره به ادامه ی رفتار قبلی شان روی می آورند.

 

این گونه رفتار باعث میشود که آقایان به همسرشان صفاتی از قبیل دمدمی مزاج،غیر قابل تشخیص،اعصاب خرد کن،سرد مزاج و... بدهند.

تنها راه حل آن ایجاد تعادل در رفتار است.پس لازم است که با اعتماد به نفس و حفظ ارزش های خود زندگی کنیم.

لینک به دیدگاه

راه حل:

چگونه در ایجاد ارتباط با آقایان با ضعف برخورد نکنیم.

 

 

 

برای اینکه از ارتکاب اشتباه پنجم دوری کنید توصیه هایی وجود دارد که ان را بیان میکنیم:

 

1.زمانی که همسرتان با شما بدرفتاری کرد او را تشویق نکنید.

ورنیکا و دیوید زن و شوهری بودند که به شدت با یکدیگر دعوا کرده بودند و ورنیکا برای تعویض کاغذ دیواری آشپزخانه از دیوید نظر خواسته بود ولی با بی میلی او رو به رو شده بود.ورنیکا اصرار میکرد تا اینکه دیوید عصبانی شده و بر سر او فریاد زد که او یک زن وقیح است.ورنیکا در این حال آرزو میکرد ای کاش این قدرت را داشت تا زمان را به عقب برمی گرداند به زمانی که هیچ اتفاقی بین او و همسرش نیفتاده بود.ورنیکا در این حالت تصمیم میگیرد که از همسرش عذرخواهی کند.ورنیکا متوجه میشود که دیوید دیگر عصبانی نیست و به او میگوید:عزیزم دیگر دوست ندارم با تو دعوا کنم و دیوید به او میگوید که من هم دوست ندارم.

آیا شما فکر میکنید که رفتار این زن در ایجاد ارتباط با همسرش درست بوده است؟

اگر فکر میکنید رفتار درستی داشته است در اشتباهید.

مرنیکا معتقد بوده است که احساسات و عشق را خوب درک میکند و برای تداوم آن باید رفتار مهربانانه ای را در پیش بگیرد.اما انچه به نظر میرسد این است که اینگونه رفتار اسارت او به عشق را نشان میدهد چرا که به همسرش به خاطر بدرفتاری با او بها و ارزش داده است.

 

 

از بزرگترین اشتباهات ما خانمها در ایجاد ارتباط با آقایان بها دادن به انان به دلیل بدرفتاری شان با ما می باشد.

 

 

آیا در واقع پیام ما به همسرمان این است که تو هر کاری می خواهی بکن و من هم چنان به عشق تو وفادارم و هر چه بدتر رفتار کنی از تو بیشتر ترسیده و در نهایت با تو مهربان تر خواهم بود.این مثال زیر را همیشه درباره ی آقایان بداخلاق و بدرفتار به خاطر داشته باشید:

فرض کنید سگ زیبا و دوست داشتنی ای دارید و از او مراقبت میکنید.

وقتی که غذایش دیر میشود،از فرط گرسنگی به شما چنگ میزند اما وقتی غذایش را خورد و سیر شد برایتان دم تکان میدهد تا شما دیگر از او دلخور نباشید.

حال زخمی که به صورت شما وارد شده را چه میکنید و آیا وظیفه اش این است که زمان غذایش به تاخیر افتاد به صورت شما چنگ بزند؟

البته به شما توصیه میکنم که هرگاه شوهرتان با شما بدرفتاری کرد با ضرب و شتم جواب ندهید بلکه به خاطر بدرفتاری شوهرتان به او بها و ارزش ندهید.

 

 

 

 

ما در این کتاب سعی در کوچک جلوه دادن نقش مردان نداریم و نمیخواهیم آنها را به خاطر اشتباه در نحوه ی برقراری ارتباطشان سرزنش کنیم.بلکه این کتاب مجموعه ی اطلاعات باارزشی از مردان است تا زنان به درک بهتری از مردان کوشش کنند و بتوانند ارتباط موثری با آنها برقرارکنند.

لینک به دیدگاه

اگر همسرتان با شما رفتار غیر قابل قبولی کرد چه باید کنید؟

 

 

 

*به دلیل بدرفتاری اش،نگرانی و دلخوری خود را با او در میان بگذارید.

*برای واکنش او صبر کنید چرا که او به دلیل بدرفتاری اش پشیمان میشود.

*با هم صحبت کرده و راهکردهای منطقی برای جلوگیری از بروز چنین اتفاقاتی را بیابید.

*یکدیگر را بوسیده و عشق ورزی نمایید.

 

 

2.بکوشید لیستی را در زمینه های زیر تهیه نمایید.

 

الف_زمینه هایی که باعث شده در برابر همسرتان ضعیف برخورد کنید.

ب_از جمله زیمنه هایی که در ایجاد ارتباط با دیگران باعث شده که ضعیف برخورد نمایید.

نوشتن این موارد به شما در ایجاد ارتباط با همسرتان و دیگران کمک میکند تا نخستین گام در تغییر رفتارهای خود را بردارید.

 

 

 

3.یک لیست کامل درباره ی رفتارهای سالم و ضعیفی که شما لازم است به کار ببرید و همچنین رفتارهایی که هرگز در ارتباط با آقایان نباید به کار ببرید را تهیه کنید.

 

4.من عاشق این جمله ام که شان و منزلت خود را حفظ نمایید.

 

برای اینکه هر روز به من یاداوری شود که چه کسی هستم و چه علایق و خواسته هایی دارم این عبارت را در کاغذهای کوچکی نوشته و انها را در قسمت های مختلف خانه و محل کارم چسبانده ام و بعد از خواندن آنها چشمانم را چند لحظه بسته و به معنای آن فکر میکنم و همیشه با تفکر به این عبارت،حس احترام به شخصیتم در من تجدید میشود.شما نیز با خواندن این عبارت،شخصیت و شان و منزلت خود را حس خواهید کرد.

 

عدم نشان دادن ضعف به آقایان،به معنای تسلط بر آنان نیست.بلکه بکوشید انها را کنترل نمایید به این معنا که با خود رفتار محبت آمیز همراه با احترام داشته باشید تا همسرتان نیز مجبور به چنین رفتاری با شما شود.

لینک به دیدگاه

خانمها در ابراز خواسته های خود به آقایان مثل یک دختر بچه رفتار میکنند.

 

 

زمانی که دختر بچه ی کوچکی بودید به دلیل شیرین زبانی،نازک نارنجی بودن و انعطاف پذیری تان مورد توجه دیگران قرار میگرفتید.شاید شما هنوز هم متوجه نگاه های مردان اطرافتان نباشید که از این طریق عشق و علاقه مورد نیازتان را به دست می آورید.متاسفانه خانمهای بسیاری هستند که مرتکب اشتباه شماره ی شش میشوند و من زمانی که واکنش آقایان نسبت به این رفتار آنان را میبینم احساس بدی پیدا میکنم.

لینک به دیدگاه

چگونه خانمها مرتکب این اشتباه میشوند؟

 

 

 

1.چرا شما با وجود اینکه نتیجه ی یک چیزی را میدانید باز هم مانند یک زن ساده لوح رفتار میکنید.

 

در واقع این رفتار شما باعث میشود که آقایان حس قوی تر و قابلیت بیشتری نسبت به شما کنند و به دلیل احساس برتری نسبت به شما به یک آرامش کاذب برسند چرا که از نظر انان شما فرد قابل احترامی نیستید.

 

 

 

2.به هنگام عصبانیت،خود را به عنوان فردی رنجور و ناراحت نشان میدهید.

 

آیا تا به حال به دلیل ناراحتی گریه کرده اید؟آیا زمانی که از همسرتان به دلیل رفتار بد او عصبانی میشوید به جای گفت و گو با او،رفتار بچه گانه ای مانند قهر کردن از خود بروز میدهید و آیا به هنگام ترک یک مکان با اخم واکنش نشان میدهید؟

ما از دوران کودکی آموزش های غلطی درباره ی فروکش کردن خشم و عصبانیت آموخته ایم چرا که اخم کردن کار قشنگی نیست بنابراین از حرکاتی مانند ترس و غم و احساس گناه و عذاب وجدان که از نظرمان زنانه تر است در ایجاد واکنش خود در برابر آقایان استفاده کنیم زیرا تصور میکنیم این گونه رفتار ها از نظر آقایان جالب تر است.

 

 

 

3.چرا زمانی که منظور چیزی را متوجه نمیشویم ظاهرا خود را به گیجی و منگی میزنیم در حالی که واقعا این طور نیست.

 

این یکی از بدترین خصوصیات اخلاقی خانمهاست.رفتار انسان طوری است که گویی از هدف و احساس واقعی خود چیزی نمیداند.شاید هدف برخی از انان این باشد که با عاجز نشان دادن خود،چه از نظر روحی و چه از نظر جسمی به دنبال مردی اند که انان را نجات دهند و جای تعجب نیست که چرا آقایان با این گونه خصوصیات اخلاقی خانمها،احساس برتری و قوی بودن کاذب میکنند.

تصور ما از چنین حالتهایی مانند خشم،گناه و ترس،ایجاد یک احساس و عواطف بزرگتر در خودمان است که من شاهد زنانی بوده ام که موارد زیر را بیان میکردند:

در مورد چگونگی ارتباطم با همسرم بسیار سردرگمم.

زمانی که از انان توضیح بیشتری خواسته ام این طور ادامه میدهند که شوهرم از نظر جنسی مرا ارضا میکند و لی برای احساس من ارزشی قائل نیست.در واقع سردرگمی در این مسئله دیده نمیشود.در واقع این خانمها حس تصمیم گیری یا مسئولیت برای زندگی شان را ندارند و تظاهر به سردرگمی میکنند.

 

 

 

4.گاهی خانمها با آقایان طوری رفتار میکنند که انگار با پرانشان زندگی میکنند.

 

البته اینکه گاهی همسرمان ما را به شیوه ی پدرانه تحت کنترل خود نگه دارد مشکلی ندارد اما تداوم این رفتار باعث ایجاد مشکلاتی در زندگی میشود و عادتهای غلطی در ارتباط با همسرمان وارد زندگی ما میشود.

به طور مثال:

همسر خود را به نام پدر صدا میزنیم مانند دختر کوچک روی زانوهای او مینشینیم و خودمان را برایش لوس میکنیم و به دلیل عدم کنترل خرج و مخارج زندگی مان به او اجازه میدهیم مثل یک پدر پول تو جیبی ما را قطع کند و تمام امور اقتصادی منزل را خود به عهده بگیرد.

در واقع هرچه بیشتر شوهرتان را به نقش پدر فراخوانید بیشتر خودتان را کوچک کرده اید.

 

 

 

5.خانمها به جای صدای زنانه و متین با صدای بچه گانه و همراه با گریه با همسرشان صحبت میکنند.

 

خانمها در موارد خاصی و با توجه به دلایل زیر از صدای بچه گانه استفاده میکنیم:

*ما از گفتن حقیقت و تصور خود میترسیم.

*ما از واکنش همسرمان می هراسیم.

*انتظار داریم در برابر خواسته ما راضی باشد.

 

 

 

6.آشفتگی و بی نظمی ایجاد شده در زندگی تان زمانی از بین میرود که همسرتان به کمکتان بیاید.

 

*آیا چرخه ی زندگی شما از یک بحران به بحران دیگر میچرخد؟

*آیا مورد مهمی در زندگی تان ایجاد شده که درباره ی آن نیاز به کمک و نصاسح همسرتان داشته باشید؟

*آیا لذت واقعی خود را از کمک همسرتان در درون خود پنهان میکنید و از پنهان کردن ان لذت میبرید؟

 

تصور بنده در این باره این است که این بازی ها و اداهای بچه گانه به دلیل جلب توجه بوده تا همچون فرشته ای از راه رسیده و مشکل شما را حل کند.

شاید هم دلیل کمبود محبت پدر در دوران کودکی،باعث ایجاد این رفتار در زندگی زناشویی تان میشود و شاید هم یک نوع آزمونی است جهت امتحان میزان اعتماد به نفس همسرتان که از آن استفاده میکنند.

به هر حال ادامه ی این رفتار باعث ایجاد بحران در زندگی است و این روش برای یک زن بالغ بسیار بچه گانه است.

لینک به دیدگاه

چگونه رفتار بچه گانه ی خانمها،آقایان را تحت تاثیر قرار میدهد؟

 

 

در واقع آقایان از این رفتار شما،احساس بزرگی و قدرت میکنند و این احساس را در خود کنترل و تقویت میکنند و حتی از آن لذت میبرند.آنان در ایجاد ارتباط با شما برایتان هیچ احترامی قائل نمیشوند و با شما مانند یک کودک رفتار میکنند نه به عنوان یک زن زندگی و در نتیجه زندگی شما در اعماق عشق واقعی،بی رنگ میشود.

 

 

 

آقایان ازشما رنجیده و بیزار میشوند.

 

 

مردانی که رفتار بچه گانه شما را در زندگی می بینند نسبت به شما احساس مسئولیت نمیکنند و از زیر بار مسئولیت،شانه خالی میکنند و احساس خوشایندی نسبت به شما ندارند.شاید در ابتدا این رفتار شما برای کمک به ناتوانایی هایتان پاسخ مثبت دهند ولی در نهایت بیزاری آنان را نسبت به رفتارتان احساس میکنید.

لینک به دیدگاه

راه حل:

چگونه از ادامه ی این رفتار بچه گانه دست بکشیم؟

 

 

 

 

1.لیستی از انواع رفتارهای بچه گانه خود در برابر همسرتان تهیه کنید.

 

شاید در تهیه ی این لیست و مشاهده ی آن احساس قدرت نمایید تنها راه نجات شما از اشتباه شماره ی شش همین لیست است.

 

 

 

2.زمانی که تنها عامل برای رسیدن به خواسته ی خود را گریه میدانید،از خود بپرسید که:آیا واقعا چیز مهمی بوده که من باید برای رسیدن به ان اشک بریزم؟

 

این موضوع را حتما به یاد داشته باشید که اگر قرار است برای نشان دادن میزان خشم خود گریه کنید پس بهتر است عصبانی باشید.در واقع یاد بگیرید که برای بیان احساسات خود مانند یک فرد عاقل و بالغ رفتار کنید تا آن را پشت گریه مخفی سازید.

 

 

 

3.زمان بعد که احساس ناتوانی و سردرگمی نمودید از خود بپرسید که اگر گیج نیستم پس چرا احساس واقعی من این است که...

 

این موضوع بهترین تمرین برای نجات شما از سردرگمی است.زمانی که دچار سردرگمی شدید انتظار نداشته باشید مردی برای کمک به حل ان به سوی شما بیاید و در این حالت بکوشید به تنهایی از این حالت رها شوید.ممکن است ترک بعضی عادات بچه گانه مشکل باشد اما بهترین راه برای احساس بزرگی است و اگر بخواهید صورت یک زن قوی را به خود بگیرید و به شما عشق ورزیده شود باید ان را ترک کنید.

 

 

امیدوارم که توانسته باشم با راهکارهای مفید به خانمها از ارتکاب آنان به شش اشتباه بزرگ کمک کنم تا رابطه ی بهتری با آقایان برقرار نمایند.در واقع مطالب این کتاب از تجربیات واقعی زندگی ام نشات گرفته است نه آنکه با تحقیقات روانشناسی آنها را کسب کرده باشم.

بنده تمامی این فعالیتها را برای ایجاد عشقی پایدار در چگونگی ارتباط با آقایان به شما ارائه میدهم که این مطالب را به سختی در زندگی آموزش دیده ام.در واقع باید بگویم که پرهیز از عادات قدیمی زمانی امکان پذیر است که خود خواهان تغییر ان باشید و شاید چند روز بعد از مطالعه ی این کتاب دوباره اشتباهات قبلی را تکرار کنید اما ناامید نشوید و دوباره نخستین گام را بردارید و این اطلاعات را با دوستان خود برای حمایت بیشتر انان در میان بگذارید تا به آن زن قوی و نمونه ای که خواهان آن بودید تبدیل شوید.

لینک به دیدگاه

از بین بردن احساسات پوشالی

 

 

 

 

 

چگونه دستاوردهای عشق را از عشق ورزی خود در زندگی بدست بیاوریم؟

 

*من در زندگی پیوسته در حال عشق ورزی و محبت به همسرم هستم و او عاشق صحبتهای من است.گاهی اوقات با خود میگویم:اگر من محبتهای خود را کمتر نثار او کنم او باز مرا دوست دارد؟

 

*همیشه عشق ورزی من نسبت به او یک جانبه است و او مثل من عشقش را نثار نمیکند.من پیوسته به دنبال مردی هستم که به من عشق بورزد اما فکر میکنم به طور واقعی چنین مردی وجود ندارد و تصور آن یک تخیل است.

 

*همیشه فکر میکنم که اگر از لحاظ عاطفی و روحی شوهرم را ارضا نکنم،او اصلا بلد نیست که چگونه با من رفتار کند و ازدواجمان با شکست مواجه میشود و من خواهان این اتفاق نیستم.

 

آیا تا به حال احساسات این زنان را در وجود خودتان داشته اید؟

آیا در ایجاد رابطه از خود مایه میگذارید تا رابطه ی شما قوی و محکم تر باشد؟

آیا تا به حال خواسته اید که یه همان اندازه که به همسرتان عشق می ورزید او هم به شما عشق بورزد؟

 

در این فصل به بزرگ ترین اشتباه خانمها در ارتباط با آقایان پرداخته ایم تا دریابیم که چرا خانمها بیشتر از انچه محبت دریافت میکنند عشق میورزند؟

 

بنده با اینکه میتوانستم این مشکل را در فصل قبل مطرح کنم اما تصمیم گرفتم یک فصل کامل را به ان اختصاص دهم تا خانمها توجه بیشتری به این موضوع داشته باشند و این مشکل به کلی از بین برود.این فصل یکی از سخت ترین و مهم ترین فصل های کتاب است.اهمیت این موضوع نزد من به این دلیل است که خودم مرتکب چنین اشتباهی شده بودم.

 

بنده خانمهای بسیاری را دیده ام که از روابط خود با همسرشان اشک میریختند و با وجود غصه های فراوان که با نگاه به چشمانشان میشد فهمید،از من میپرسیدند:چرا ان طوری که من دوستش دارم و محبت و علاقه ی خود را نثارش میکنم به ان اندازه مرا دوست ندارد و علاقه نشان نمیدهد؟

 

در بعضی از کنگره هایم شاهد بودم که زنانی رو به همسرشان گریه میکردند و میگفتند:عزیزم با آنکه تو میدانی من چقدر دوستت ارم چرا باعث میشوی به خاطر دلخوشی خودم عشق را از تو گدایی کنم تا شاید دلت رحم بیاید و گوشه ای از محبتت را به من نشان دهی؟چرا عشق ورزی تو به من مثل عشق ورزی من به تو نیست؟

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...