Alireza Hashemi 33392 ارسال شده در 3 فروردین، 2013 به شرطی که بهشون اعتماد کنی علیرضا خاننه اینکه با هر برداشتی از صحبتاشون فکر کنی دروغ میگن (موید باشی) من برداشتمو میکنم حالا اگر غیر از اون باشه میگم که اشتباه کردم برداشت من تو دنیا مجاری تنها از حرف ولی واقعیت خیلی تفاوت داره اون موقعه کمتر میشه ضریب اشتباهمخواهش میکنم موقید باشی 2
EOS 14528 ارسال شده در 3 فروردین، 2013 دقیقا منم نخواستم رو مثال شما کلید شم خودم یه مثال امروزی زدمببین همه این حرفای شما درسته ولی باز به جهان بینی هر شخص نیز بستگی داره وقتی نگاه من تو زندگی این باشه که میتونم با هر شخصی رابطه برقرار کنم فرقی نداره یه کارگر ساده یا شهردار شهر باشه این امکان رو به من میده با اخلاقیات هر شخص آشنا باشم قبل گفتم الگوی من تو زندگیم داییم بوده و هست یه آدم با روابط اجتماعی فوق العاده بالا کسی که هر جایی یه اشنایی داره تو مسافرتها تو مهمونیا تو مشکلات همواره با وجودش اطرفیانش در آسایش 100 در 100 هستن اما ممکنه برای خودش یه دردسرهایی هم داشته باشه اینکه مثلا اعتماد کرده باشه 10 نفر پولش و خورده باشن سرش کلاه گذاشته باشن ولی این ربطی به دست بالای دستی نداره من با این که میدونم این آدم پول من رو بر نمیگردونه بازم بهش دستی میدم اگر داد که دفعه دیگه هم بهش میدم اگر نه که سر خودش کلاه رفته درسته مال منم رفته اما از جای دیگه ای جبران میشه اگر نگاهت این باشه که من کار کسی رو راه بندازم کار خودت هیچ وقت لنگ نمی مونه بارها تو زندگیم پیش اومده که پئلی به کسی داده باشم و طرف به روی خودش نیاره ولی هیچگاه نشده که بخوام لنگ بمونم بالاخره یه جوری جور شده چرا چون از بین 100 تا دوستی که ادعا میکنن بالاخره 2 تا خوبم پیدا میشه ولی اگر بیام این 100 تا دوست رو بکنم 2 تا اون وقت اون 2 تا هم دستمو نگیرن اون وقته که بیشتر احساس نا اعتمادی میکنم امتحان کنید جواب میده درسته شاید یه زمانی عقیده منم مثل شما بود اما در هر دوره ای دیدگاه آدم عوض میشه در این دوره به این نتیجه رسیدم که تو این مملکت هر چقدر آشنا و دوست داشته باشی کمه چون روابط بیشتر از هرچیزی تو این مملکت ارزش داره اگر یکم تیز باشی منظورمو میگیریدر مورد دوستی خوب بالاخره آدم باید یه چیزی رو بده تا به چیزی که میخواد برسه این امکان نداره کسی برات بمیره قبل از اینکه تو براش تب نکرده باشی!!! به هر حال دیدگاه هر انسانی متفاوته منم به نظر شما کاملا احترام میزارم و حتما پشت هر نظری یه تجربه ای هست که اون فرد رو قانع میکنه این طور که من از گفته های شما متوجه شدم یعنی این که شما قدم اول رو برمی داری ، خوب شد که ادامه می دی ؛ نشد هم رابطه رو کات می کنی در حالی که من نظرم اینه که قدم اول رو باید اون برداره و اعتماد من رو جلب کنه و تا آخرش باهام بیاد در این صورت براش جونم رو هم می دم می می گم اگه برای یکی دارم مایه می ذارم باید کسی باشه که ارزشش رو داشته باشه کلا تفسیرمون در مورد خیلی چیزا متفاوته مثلا در مورد دوستی شما فکر طرف باید یه چیزی بده تا یه چیزی بگیره در حالی که تصور من اینه که چه اون طرف مایه بذاره چه نذاره من به این خاطر که ایده آل هام رو توش می بینم حاضرم براش هر کاری رو انجام بدم به نظرتون فکر نمی کنین اگر آدم 2 تا دوست خوب و با اطمینان داشته باشه و براشون مایه بذاره بدونه که تکیه گاه خوبی هستن بهتر از اینه که 100 تا رو داشته باشه که شاید(!) از این صد تا 2 تاشون دستش رو بگیرن ؟ کسی که می گه من آدم شناس خوی هستم پس باید بتونه اون دو تا رو به راحتی روی هوا بزنه دیگه ! درسته ؟ به هر جهت این کاملا مبرهنه که ما بحث نمی کنیم برای این که نظر همدیگه رو تغییر بدیم ؛ در این صورت آدما همه مثل هم زندگی می کردن ! اما دونستن ایده ها و نظرات دیگران هم جالبه که شاید جایی برای فکر داشته باشه :) 4
Alireza Hashemi 33392 ارسال شده در 3 فروردین، 2013 این طور که من از گفته های شما متوجه شدم یعنی این که شما قدم اول رو برمی داری ، خوب شد که ادامه می دی ؛ نشد هم رابطه رو کات می کنی در حالی که من نظرم اینه که قدم اول رو باید اون برداره و اعتماد من رو جلب کنه و تا آخرش باهام بیاد در این صورت براش جونم رو هم می دم می می گم اگه برای یکی دارم مایه می ذارم باید کسی باشه که ارزشش رو داشته باشه کلا تفسیرمون در مورد خیلی چیزا متفاوته مثلا در مورد دوستی شما فکر طرف باید یه چیزی بده تا یه چیزی بگیره در حالی که تصور من اینه که چه اون طرف مایه بذاره چه نذاره من به این خاطر که ایده آل هام رو توش می بینم حاضرم براش هر کاری رو انجام بدم به نظرتون فکر نمی کنین اگر آدم 2 تا دوست خوب و با اطمینان داشته باشه و براشون مایه بذاره بدونه که تکیه گاه خوبی هستن بهتر از اینه که 100 تا رو داشته باشه که شاید(!) از این صد تا 2 تاشون دستش رو بگیرن ؟ کسی که می گه من آدم شناس خوی هستم پس باید بتونه اون دو تا رو به راحتی روی هوا بزنه دیگه ! درسته ؟ به هر جهت این کاملا مبرهنه که ما بحث نمی کنیم برای این که نظر همدیگه رو تغییر بدیم ؛ در این صورت آدما همه مثل هم زندگی می کردن ! اما دونستن ایده ها و نظرات دیگران هم جالبه که شاید جایی برای فکر داشته باشه :) آره بیشتر خرفامو درست فهمیدی ولی یه سری از جاهاش و تکمیل میکنم من اگر بخوام دوستی صمیمی داشته باشم چه اشکالی داره زیاد باشه حالا از بین اون 50 تا قطعا دو نفرشون به خاطر شرایط محیطی و اجتماعی ممکنه به ایده ال های من نزدیک تر باشه و شرایط ایجاب کنه کنه که با اونها بیشتر رابطه داشته باشم ولی هیچ وقت ترجیه نمیدم تنها با 10 نفر تو زندگی احساس صمیمیت کنم بیشتر تمایل به اجتماعی دارم که از هر قشری یه دوست داشته باشم این عقیده 2 مزیت داره 1 اینکه هیچوقت احساس تنهایی نکنم چون از این حس واقعا بیزارم و هر بار که تجربش کردم بدترین روز زندگیم بوده پس سعی میکنم همواره فراری باشم و دوم اینکه با این تفکر که هر زمانی بتونم کمکی کنم ازون ور میتونم رو کمک دیگران در هر شرایطی حساب کنم حالا اگر تو اون شرایط کسی دو رو بازی در بیاره و نخواد بهم کمک کنه گزینه دیگری برای اون خلا پیدا میکنم اما همیشه این رو از خودم مطمئنم تو دوستی برای کسی کم نمیزارم مگر اینکه خودش مجبورم کنه اعتماد در ابتدا بی نهایته و اگر کسی باشه که بتونه ارتباط داشته با شه قطعا هم من هم اون از این حس اعتماد سود میبریم و گرنه با کم کردن چند درصدی اون اعتماد طرف خودش پی میبره که کار اشتباهی کرده یا سعی در جبرانش میکنه یا براش ناراحتی من مهم نیست که اگر جبران کنه دوباره اعتماده باقی میمونه اما با درصد کمتری و اگر جبران نشه که تموم میشه و همه اینا می رسونه من رو به این نتیجه که اعتماد کن اما باهوش باش 4
sahar 91 9480 ارسال شده در 5 فروردین، 2013 معنی واقعی اعتماد کردن و تو خانواده درک کردم . ولی در جامعه به این راحتیا اعتماد نمیکنم ...الانشم به دوستای خیلی صمیمیمم همه چیز زندگیمو نمیگم...یعنی دلیلی نداره که از رازت با کسی حرف بزنی...چون دیگه اون وقت راز نیست(البته تو سن پایین تر زیاد به اعتماد فکر نمیکردم) افراد دیگه رو هم به خلوت خودم راه نمیدم که بخوام اعتماد کنم یا نه (مثل همسایه...آشنا...فامیل) همه باید تو همون طبقه خاص خودشون بمونن تا راحتتر بشه زندگی کرد. 5
Matin H-d 18145 ارسال شده در 5 فروردین، 2013 اعتماد واقعی به هیچکس چون تجربه ی زندگیم اینو بهم فهمونده که هر کسی اعم از دوست و خانواده ، برحسب شرایطی که برامون پیش میاد هرچی که خودشون صلاح بدونن انجام میدن..... حتی وقتی هم مطمئن باشم که صحبتها و کارهاشون به نفعم بوده ،بازم خوشم نمیاد به نظر من اعتماد یعنی اینکه پشتیبانت باشن حتی مواقعی که کار و رفتارت درست نباشه 1
Fakur 9754 ارسال شده در 8 فروردین، 2013 سلام.می دونیم که از معیارهای موفقیت یه گروه، اعتمادی هست که اعضای اون گروه نسبت به همدیگه دارن. حالا این گروه می تونه مختلف باشه. اعضای خانواده دوستا و آشناها همکارا همسایه ها هم محلیا مردم یه شهر یا کشور تیم های ورزشی و علمی و .... حالا سوال من اینه که شما تا چه حد به کسایی که باهاشون برخورد می کنین اعتماد می کنین؟ با تموم بلا هایی که به سرم اومده , در نهایت به این نتیجه رسیدم که نوع بشر هیچ سنخیتی با اعتماد نداره و انسان تو هیچ شرایطی قابل اعتماد نیست. البته اگه تو محیط های کار گروهی درگیر باشم مجبوریم که تا حدودی به همکاران اعتماد داشته باشیم که نبودن اعتماد به همکار یکم توجیح ناپذیر هست ولی اونم یه جور ریسک هستش. 2
Lean 56968 ارسال شده در 8 فروردین، 2013 حالا چرا فکر میکنی ایراده؟ بارها شده از پشت خنجر خوردم از کسایی که بیشترین لطف رو بهشون داشتم ، همیشه خواستم از اعتمادم کم کنم ولی باز هم نشده 2
black banner 9103 ارسال شده در 19 فروردین، 2013 آغا من اصلا با خودم قهر كردم !!! هي ميگم !!! پسره مونگول ، دفعه آخرت باشه اعتماد ميكني همينجور الكي !! باز مثل بوووووق ميرم اعتماد ميكنم امروز باز خر شدم ، به يكي اعتماد كردم اصلا هيچم قبول نيس آغا ، من قهرم .......... شكر بخورم ف اعتماد كنم / من اصلا ديگه به ننه ام هم اعتماد ندارم اين تاپيكه رو ديدم بغض كيبردم تركيد ، حسابي تايپ كردم و ......... آره ديگه 2
not found 16275 ارسال شده در 19 فروردین، 2013 سرفرصت باید بیام نظر همه رو بخونم جالبه من هیچ وقت به راحتی اعتماد نمیکنم. البته به این معنی نیست که بدبینم. اعتمادم که میشه هم واسه راز باشه یا حساب کردن رو کمک یه نفر. ترجیح میدم درصد ریسک کارهام تا حد امکان به صفر برسه. واسه همین به خودم تکیه میکنم. و سعی میکنم رازم پنهان و مسئولیت کارهام با خودم باشه. راحت بگم، برای من هیچ کس غیر قابل اعتماد نیست اما خودم از همه قابل اعتمادترم 1
maryam banoo 3238 ارسال شده در 19 فروردین، 2013 بارها شده از پشت خنجر خوردم از کسایی که بیشترین لطف رو بهشون داشتم ، همیشه خواستم از اعتمادم کم کنم ولی باز هم نشده به نظر من باید یه اعتماد اولیه باشه اما منظورم این نیست که تمام زندگیتو برای طرف بریزی رو دایره برای منم این پیش اومده و از اون به بعد سعی کردم مهمترین چیزای زندگیمو فقط پیش خودم باشه و به هر کسی در حد معمولی لطف داشته باشی 1
Javid Maleki 11668 ارسال شده در 19 فروردین، 2013 ممد جون فک کنم میخواد زن بگیره و میخواد ببینه به کی اول بگه خوبه؟؟!! 4
IT Maryam 1201 ارسال شده در 19 فروردین، 2013 سخت اعتماد میکنم. آن هم به اشخاصی که از آنها شناخت کافی دارم. فرقی ندارد چه همسایه باشد و چه یه دوست با زبان بیگانه. البته باز هم با احتیاط اعتماد میکنم. 5
Ssara 14641 ارسال شده در 4 اردیبهشت، 2013 حالا سوال من اینه که شما تا چه حد به کسایی که باهاشون برخورد می کنین اعتماد می کنین؟ به هرکدوم از این دسته ها اعتمادتون چطوریه و چرا حالا کم یا زیاده؟ من فکر میکنم برای شناخت یک ادم زمان زیادی لازمه! ولی باید اعتماد کرد اگر با شک و تردید جلو بریم زندگی میشه جهنم!ناما همیشه باید جانب احتیاط رعایت بشه. اعتمادتون به دوستا و همسایه هایی که میشناسین؟ من از اعتمادم زیاد لطمه دیدم برای همین الان محتاط ترم .... خل میشه جانب احتیاط رو نگه داشت. همه ی دوستای آدم هم نباید هر چیزی رو بدونن! همسایه هم بیخیال.... اعتمادتون به کسایی که نمیشناسین و باهاشون برخورد دارین؟ اعتماد نمیکنم...... اعتمادتون تو همین فضاهای مجازی و حتی خریدهای اینترنتی؟ به خرید اینترنتی اعتماد چندانی ندارم!! درمورد دوستای مجازیم هم خیلی محدودن اما تا حالا ازشون بدی ندیدم و خیلی هم دوستشون دارم. و در نهایت اعتمادتون به مسئولای بالادست (سیاسی ایناش نکنیدا ) منظور حالا میتونه اعتماد به اون اعضای شورای محله و شهرتون هم باشه. :banel_smiley_4::banel_smiley_4::banel_smiley_4::banel_smiley_4: 4
سارا-افشار 36437 ارسال شده در 7 اردیبهشت، 2013 درود....ای کاش گزینه دوستان و خانواده رو از هم جدا میکردید چون بهر حال یک دوست هر چقدر هم که صمیمی باشه باز هم با خانواده انسان تفاوت هایی داره.از اعتماد برداشت های مختلفی میتوان داشت.در چه زمینه ای؟ مثلا یک هفته کلید خونتون رو بهش بدید و خودتون برید مسافرت و خیالتون راحت باشه، در این زمینه به همسایه ها یی که از هم شناخت داریم هم میشه اعتماد کرد. اما اگر راز باشه؟ بنظرم در اینجا حتی دوست ها هم قابل اعتماد نیستند، چون جمله معروفی هست که میگه خطرناک ترین دشمن تو صمیمی ترین دوست است، زیرا تمام اصرار تو را میداند. 4
ENG.SAHAND 31645 ارسال شده در 4 آبان، 2014 ممد جون فک کنم میخواد زن بگیره و میخواد ببینه به کی اول بگه خوبه؟؟!! اشتباه کزدی محمد حالا حالا ها کارداره 2
saghar... 6666 ارسال شده در 5 آبان، 2014 گزینه 1 کاش کمی جزیی تر بود چون به خونوادم خیلی اعتماد دارم اما به نزدیکترین دوستم نه به اون حد. البته من سعی میکنم در ابتدا نسبت به همه خوشبین باشم تا بتونم طرفو بسنجم بعد اگه مورد اعتماد بود تا حدی میتونم بهش اعتماد کنم اما صددرصد نیست و همیشه جوانب احتیاط رو رعایت میکنم. در مورد کسایی که اصلا نمیشناسم هم نمیتونم همون اول اعتماد کنم. تو فضای مجازی هم خب به تعداد محدودی میشه اعتماد کرد و بازم با رعایت احتیاط. مسئولان بالا دست...................... 3
آتیه معماری 7545 ارسال شده در 9 آبان، 2014 سلام.سلام اعتمادتون به دوستا و همسایه هایی که میشناسین؟ اعتماد دارم و سعی میکنم اعتماد داشته باشم. اعتمادتون به کسایی که نمیشناسین و باهاشون برخورد دارین؟ سعی میکنم احتیاط کنم و زیاد اعتماد نکنم. اعتمادتون تو همین فضاهای مجازی و حتی خریدهای اینترنتی؟ زیاد نه و در نهایت اعتمادتون به مسئولای بالادست (سیاسی ایناش نکنیدا ) منظور حالا میتونه اعتماد به اون اعضای شورای محله و شهرتون هم باشه. متاسفانه یا خوشبختانه هر چی رتبه ات بالا تر میره سیاست زیاد تر میشه یعنی باید بشه،مجبوری اعتماد کنی ولی راستشو بخواین کدام اعتماد هر ساله یه سری قول ها داده میشه که به هیچ کدام رسیدگی نمیکنن،خوب اعتماد اعتماد میاره ممنون میشم از نظراتتون استفاده کنم با همه این حرفا من هر چی میخورم تو زندگیم از اعتماد کردنه،زیاد نباید به همه اعتماد کرد ولی نبایدم به همه بی اعتماد بود من اعتقاد دارم نیمه خالی لیوان نباید همیشه دید ولی نبایدم نادیده بگیریم. سعی کنید همیشه به خانواده خودتون اعتماد داشته باشید اینجوری از همه بهتره.... 2
ارسال های توصیه شده