peyman sadeghian 30244 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۱ با سلام مدتی بود این بخش و مباحثش راکد شده بود گفتم یه خانه تکانی بکنیم در روابط یک خانواده معمولا پیش میاد که نزاع و کشمکش هایی بوجود بیاد حالا چه منطقی باشه چه غیر منطقی بین زن و شوهر، برادر و خواهر ، والدین و فرزندان ... بیشتر تمرکز من توی این مبحث روی روابط همسران با هم هست که اگه: اگه زمانی روابط به سردی گرایید چه ترفندهایی میتونه به بهبود روابط کمک کنه؟ خوشحال میشم نظرات شما رو بشنوم.. لازم به توضیح نیست که چه پستهایی پاک خواهد شد 13 لینک به دیدگاه
Z@laL 6664 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۱ به نظر من توی هر رابطه ای گذشت حرف اولو میزنه حالا میخواد زن و شوهری باشه یا هر رابطه ی دیگه به نظرم این اولین و بهترین کار ممکنه ... 10 لینک به دیدگاه
mahtab 399 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۱ به نظر من بهترین راه پیدا کردن نقاط مشترک و گفتگو و پرداختن به اونهاست مثل اینکه یادآوری بشه که دو نفر قبلن ها چه نقاط مشترکی داشتن و ازش لذت میبردن 9 لینک به دیدگاه
sahar 91 9480 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 دی، ۱۳۹۱ منم با صحبت دوستان موافقم وباید اضافه کنم: همیشه نمیشه از روی منطق رفتار کرد یه جاهایی باید با احساست درک کنی... یه جاهایی باید ببخشی و فراموش کنی تا زندگی برای خودتم راحتر بگذره.. میشه یه برنامه ریخت تا طبق اون هر کس خواسته هاشو مطرح کنه و انتظاراتشو بگه . با حرف زدن خیلی از مشکلات و سو تفاهم ها حل میشه، کافیه بخواهیم تا زندگیمون شیرین بشه. 10 لینک به دیدگاه
peyman sadeghian 30244 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 12 دی، ۱۳۹۱ به نظر من توی هر رابطه ای گذشت حرف اولو میزنه حالا میخواد زن و شوهری باشه یا هر رابطه ی دیگه به نظرم این اولین و بهترین کار ممکنه ... گذشت..... خیلی کلمه قشنگیه اما وقتی یه زندگی شروع میشه کم کم دو طرف بهم عادت میکنند اوت عشق آتشین روزهای اول وجود نداره ،اوایل فقط خوبی های طرفت رو میبینی حالا کم کم با کم شده این علاقه ها اون شخص هم به یکی از روزمرگی های شما در اومده .... تو شرایط ذکرشده کمی گذشت سخت میشه مخصوصا اگه طرفت قبلا نشون داده باشه جنبه گذشت بیش از حد رو نداره یه مثالی هست که میگه لطف بیش از حد میشه وظیفه ......نظر شما در این مورد چیه؟مثلا اگه روند زندگی طوری شد که گذشت یه طرفه بود و طرف مقابل در بیشتر مواقع گذشت نکرد و فقط یک طرف بود که گذشت داشت اون موقع چی؟به نظرتون گذشت بازم جواب میده؟ به نظر من بهترین راه پیدا کردن نقاط مشترک و گفتگو و پرداختن به اونهاستمثل اینکه یادآوری بشه که دو نفر قبلن ها چه نقاط مشترکی داشتن و ازش لذت میبردن در جواب به دوست قبلی هم گفتم وقتی روند زندگی به روزمرگی کشیده میشه این نقاط مشترک کمتر به چشم میاد اما پیشنهاد خوبیه منم با صحبت دوستان موافقم وباید اضافه کنم: همیشه نمیشه از روی منطق رفتار کرد یه جاهایی باید با احساست درک کنی... یه جاهایی باید ببخشی و فراموش کنی تا زندگی برای خودتم راحتر بگذره.. میشه یه برنامه ریخت تا طبق اون هر کس خواسته هاشو مطرح کنه و انتظاراتشو بگه . با حرف زدن خیلی از مشکلات و سو تفاهم ها حل میشه، کافیه بخواهیم تا زندگیمون شیرین بشه. گاهی مشکل بوجود اومده احساسی نیست که بشه با احساس لمسش کرد اون موقع چی؟ 9 لینک به دیدگاه
asghar1391 103 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 دی، ۱۳۹۱ گذشت کردن اما امکان اینکه درزندگی روزمره بصورب عادت بشه می شودبا تنوع دادن به ان شادی ونشات را دوباره زنده کرد واین یک نواختی را از بین برد مثل تفریح ویا دیدوباز دید ازاقوام ویا مسافرت که بهترین کاراست البته یک چیز دیگر هم است که زندگی راچگونه شروع کرده باشد اگر با عشق خیابانی یا با علاقه که خودش هم مقوله جدا گانه ای دارد. 8 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 دی، ۱۳۹۱ هیچ چیزموثر تر از عقل گرایی نیست ، احساسات آنی و لحظه ای بالاترین لطمه رو در یک رابطه میزنه ، علاوه بر اون زود باوری ، زودباوری در برابر سخن چینی ها و بدخواهی ها یکی دیگه از عواملی هست که به رابطه ضربه میزنه ، پس ابتدا باید در برابر وقایع و اتفاقات بر عقل تکیه کنیم نه بر احساس و هر حرفی رو بدون تحقیق قبول نکنیم. 10 لینک به دیدگاه
Z@laL 6664 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 دی، ۱۳۹۱ گذشت.....خیلی کلمه قشنگیه اما وقتی یه زندگی شروع میشه کم کم دو طرف بهم عادت میکنند اوت عشق آتشین روزهای اول وجود نداره ،اوایل فقط خوبی های طرفت رو میبینی حالا کم کم با کم شده این علاقه ها اون شخص هم به یکی از روزمرگی های شما در اومده .... تو شرایط ذکرشده کمی گذشت سخت میشه مخصوصا اگه طرفت قبلا نشون داده باشه جنبه گذشت بیش از حد رو نداره یه مثالی هست که میگه لطف بیش از حد میشه وظیفه ......نظر شما در این مورد چیه؟مثلا اگه روند زندگی طوری شد که گذشت یه طرفه بود و طرف مقابل در بیشتر مواقع گذشت نکرد و فقط یک طرف بود که گذشت داشت اون موقع چی؟به نظرتون گذشت بازم جواب میده؟ گذشت مثل هرچیز دیگه ای توی یه رابطه باید دو طرفه باشه مثل علاقه و احترام قائل شدن برای همدیگه وهمینطور درک متقابل از شرایط موجود و.... یک طرفه بودن اصلا توی این مسئله جواب نمیده و من در این صورت با گفته ی شما موافقم . لطف بیش از حد میشه وظیفه : هر چیزی حدی داره و گذشت هم همینطوره اگر تا یه حدی پیش بریم و جواب نده از ترفندهای دیگه استفاده می کنیم یکی دیگه ازین راه ها انتقاد کردن با توجه به روحیات وشناختی که از طرفمون داریمه . به نظر من این موضوع خیلی جای بحث داره و موضوع خوبیه ولی خیلی کلی مطرح شده مثلا اگر صحبت کردن یکی از راه حلها باشه بازم به زیرشاخه هایی داره :ydm47612zsesgift969 7 لینک به دیدگاه
Strelitzia 17128 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 دی، ۱۳۹۱ سلام. خیلی کارها میشه انجام داد برای مستحکم تر شدن روابط بین همسران. از جمله: 1.درک کردن یکدیگر 2.برخورد های منطقی نه صرفا از سر غرور و لجبازی 3.استفاده از کلمات محبت آمیزی 4.چشم پوشی از خطاها 5.صدا کردن همسر با استفاده از القاب زیبا 6.هدیه دادن (حتی 1شاخه گل)( حتی از پیامبر اکرم(ص) نیز نقل شده که هدیه دادن ، دلها را به هم نزدیک میکند) 7.مشورت کردن در امور و.... اگر از دست همسر خود ناراحت و آزرده شدید، کافی ست یک لحظه به نبودن و نداشتنش فکر کنید، آنگاه ناراحتی خود را فراموش می کنید و او را می بخشید، اگر دوستش داشته باشید... 6 لینک به دیدگاه
sahar 91 9480 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 دی، ۱۳۹۱ موضوع مطرح شده خیلی کلیه، قبول دارید؟ کاش مثال میزدید... اون وقت در مورد اون مثال راهکارها رو بررسی می کردیم. ولی یه چیزی که خیلی مهمه اینکه اول آدم باید به خودش و رفتاراش فکر کنه... شاید یه دلیل اصلی سرد شدن روابط یا حتی نزاع ، برخاسته از خودش باشه... و اینکه آیا دو نفر ارزش و ملاک های هم و قبول دارن یا نه...اون وقت باید دنبال حل اختلافات بود. 6 لینک به دیدگاه
mim-shimi 25686 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 دی، ۱۳۹۱ مرسی بحثه خیلی خوبیه چندروز پیش با یکی از خانومای دوست همسرم صحبت میکردم، میگفت وقتی از هم دلخور میشیم، حتی اگه من مقصر باشم، غرورم اجازه نمیده پیش قدم شم! به نظرم همین خیلی نکته مهمیه که هر دو نفر غرور رو تو این موارد بزارن کنار 5 لینک به دیدگاه
EOS 14528 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 دی، ۱۳۹۱ به نظر من این نیازی به ترفند نداره بلکه فقط کافیه یه راه معقول براش پیدا بشه فکر می کنم بهترین راه اینه که تا مدتی بعد از مشاجره هر دو طرف یه کم از هم کناره گیری کنن و هر کدوم برن توی لاک خودشون و وقتی آتیش خشم و ناراحتیشون فروکش کنه ناخودآگاه ذهنشون به این سمت می ره که "چرا چنین اتفاقی افتاد ؟ و ....." و با حوصله به جزئیات فکر می کنن و بعد هم کاملا منطقی مثل دو آدم عاقل و بالغی که بلاخره مسئولیت یه زندگی رو به عهده گرفتن با یه قرار از پیش تعیین شده بشینن و در مورد مشکلشون و یا اختلاف نظرشون در آرامش صحبت کنن مسلما در نهایت یکی می تونه دیگری رو مجاب کنه و با هم به تفاهم برسن . (بچه که نیستن "قهر قهر تا روز قیامت!") مشکل اصلی اینجاست که توی زندگی های مشترک اکثرا زوجین بی منطق و نامعقول می شن و می گنن که فقط حرف حرفه منه و همین مشکل ساز اصلیه باز هم می گم منطقی صحبت کنن و مشکل رو ریشه ای حل کنن یا در غیر این صورت با هم به تفاهم برسن که در صورت اخلاف نظر در موردش دیگه بحث نکن من به شدت با گذشت و بخشش بی دلیل مخالفم 5 لینک به دیدگاه
EOS 14528 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 دی، ۱۳۹۱ اگر از دست همسر خود ناراحت و آزرده شدید، کافی ست یک لحظه به نبودن و نداشتنش فکر کنید، آنگاه ناراحتی خود را فراموش می کنید و او را می بخشید، اگر دوستش داشته باشید... سحر جان اگر قرار باشه همیشه این طوری فکر کنیم که ، دور از جون شما و جمع (متاسفم که این طوری می گم ) یعنی رسما داریم دولا می شیم و می گیم سوار شو !!!!!!!! به هر حال اگه یه روز اون نیست تو هم یه روز نخواهی بود ! پس حق خوب زندگی کردن چی می شه ؟! 6 لینک به دیدگاه
Strelitzia 17128 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 دی، ۱۳۹۱ سحر جان اگر قرار باشه همیشه این طوری فکر کنیم که ،دور از جون شما و جمع (متاسفم که این طوری می گم ) یعنی رسما داریم دولا می شیم و می گیم سوار شو !!!!!!!! به هر حال اگه یه روز اون نیست تو هم یه روز نخواهی بود ! پس حق خوب زندگی کردن چی می شه ؟! نه عزیزم اشتباه نکن. منظور من اشتباهات کوچیک بود که به این شکل میشه چشم پوشی کرد. وگر نه اشتباهاتی که قابل بخشش نباشه که خودمم عمرا ببخشم 6 لینک به دیدگاه
afa 18504 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 دی، ۱۳۹۱ اگه زمانی روابط به سردی گرایید چه ترفندهایی میتونه به بهبود روابط کمک کنه؟ برای موفقیت در روابط زناشویی یا روابط خانوادگی محبت بی قید و شرط گام اصلی در حفظ استحکام خانواده است. اگه بر حسب درگیری ها و گرفتاریهای زندگی این محبت ها به عادت تبدیل بشه میتونیم با مرور خاطرات گذشته(دیدن عکسهایی از روزهای شادی که باهم گذروندیم)، برپایی جشن های خانوادگی ، بیان احساسات از طریق نامه،اس ام اس و ....مهرو محبت گذشته رو زنده کنیم. 5 لینک به دیدگاه
EOS 14528 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 دی، ۱۳۹۱ برای موفقیت در روابط زناشویی یا روابط خانوادگی محبت بی قید و شرط گام اصلی در حفظ استحکام خانواده است. اگه بر حسب درگیری ها و گرفتاریهای زندگی این محبت ها به عادت تبدیل بشه میتونیم با مرور خاطرات گذشته(دیدن عکسهایی از روزهای شادی که باهم گذروندیم)، برپایی جشن های خانوادگی ، بیان احساسات از طریق نامه،اس ام اس و ....مهرو محبت گذشته رو زنده کنیم. فاطمه جان فکر می کنم این مورد تا 2 سال اول جواب می ده ! بعدش هم به نظر من همه اینا نقش مُسَکِن رو ایفا می کنه به نظرم برای مشکلات در روابط خانوادگی به خصوص روابط بین همسران باید مشکل ریشه ای درمان بشه تا اجازه بروز دوباره پیدا نکنه گاهی ممکنه برای حل اساسی مشکل به جای ترمیم رابطه به قطع رابطه برسیم اما این خیلی بهتر از راههای موقتیه که دوام چندانی نخواهد داشت ___________________________ من شخصا ترجیح می دم رابطه ای که درمان نمیشه رو قطعش کنم چون به هر حال با راهکارهای موقتی هم آخرش یه جایی به بن بست می رسی ! اگه بخوای بذاری به آخرش برسی و تازه به نتیجه برسی، اون وقت عوارضش این قدر زیاده که دیگه به قیمت زندگی تموم می شه 5 لینک به دیدگاه
Z@laL 6664 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 دی، ۱۳۹۱ من به شدت با گذشت و بخشش بی دلیل مخالفم هیچوقت هیچ کاری بی دلیل انجام نمیشه.گذشت هم همین طوره و بسته به شرایط ادما دلیل خاص خودشو داره... 4 لینک به دیدگاه
peyman sadeghian 30244 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 14 دی، ۱۳۹۱ گذشت کردن اما امکان اینکه درزندگی روزمره بصورب عادت بشه می شودبا تنوع دادن به ان شادی ونشات را دوباره زنده کرد واین یک نواختی را از بین برد مثل تفریح ویا دیدوباز دید ازاقوام ویا مسافرت که بهترین کاراست البته یک چیز دیگر هم است که زندگی راچگونه شروع کرده باشد اگر با عشق خیابانی یا با علاقه که خودش هم مقوله جدا گانه ای دارد. موردی که بهش اشاره کردید و برجسته شده رو کمی جای تأمل میدونم اگه متأهل هستید که هیچ،بهتر حرف منو متوجه میشید وگرنه در همون خانواده خودتون ، روابط بین خواهرو برادرها رو ببینید....چون دائم پیش هم بوده اند بهم عادت کرده ند و بودنشان در کنار هم رنگ عادت به خود گرفته است و برخی کارها شاید به نظر مسخره بیاید و نشه تو شرایط واقعی انجام بشه حالا بهر دلیل ممکنه به دلیل اینکه اون رفتار در فرهنگ خانوادگی هر دو طرف نبوده یا براثر گذشت زمان زیاد ،هنجارهای خانوادگی بر اثر ضوابط و روابط اجتماعی تغییر کرده است ،بهرحال زیاد نمیشه این رفتارها رو انجام داد درضمن مثلا وقتی شما و همسرتون کدورتی بین تون پیش میاد ،شاید به مرحله برسه که حتی صحبت عادی بین شما منجر به مشاجره میشه ، به نظر شما میشه بهش پیشنهاد داد بریم مسافرت؟ گذشت مثل هرچیز دیگه ای توی یه رابطه باید دو طرفه باشه مثل علاقه و احترام قائل شدن برای همدیگه وهمینطور درک متقابل از شرایط موجود و.... یک طرفه بودن اصلا توی این مسئله جواب نمیده و من در این صورت با گفته ی شما موافقم . لطف بیش از حد میشه وظیفه : هر چیزی حدی داره و گذشت هم همینطوره اگر تا یه حدی پیش بریم و جواب نده از ترفندهای دیگه استفاده می کنیم یکی دیگه ازین راه ها انتقاد کردن با توجه به روحیات وشناختی که از طرفمون داریمه . به نظر من این موضوع خیلی جای بحث داره و موضوع خوبیه ولی خیلی کلی مطرح شده مثلا اگر صحبت کردن یکی از راه حلها باشه بازم به زیرشاخه هایی داره :ydm47612zsesgift969 درسته ! هرچیزی در زندگی مشترک باید دوطرفه باشه وگرنه جواب نمیده اما حالا شرایطی رو فرضکنید که این قضیه یه طرفه شده ، به مرور زمان و کاملا ناخودآگاه ، حالا به نظرتون چیکار میشه کرد؟ موضوع مطرح شده خیلی کلیه، قبول دارید؟کاش مثال میزدید... اون وقت در مورد اون مثال راهکارها رو بررسی می کردیم. ولی یه چیزی که خیلی مهمه اینکه اول آدم باید به خودش و رفتاراش فکر کنه... شاید یه دلیل اصلی سرد شدن روابط یا حتی نزاع ، برخاسته از خودش باشه... و اینکه آیا دو نفر ارزش و ملاک های هم و قبول دارن یا نه...اون وقت باید دنبال حل اختلافات بود. با این حرفتون کاملا موافقم اما یه مورد هست ..فرض کنید همسر من ،بنا به یه خصلت ذاتی(که در بین اکثر خانومها مشترک هست)مشکلات کوچک و کدورتهای کوچک رو عوان نمیکنه و نگه میداره تو دلش تا اونقدر این مشکلات زیاد و بزرگ میشه که تقریبا حلش غیرممکن میشه .....تو این شرایط چیکارباید کرد؟شرایطی که شاید مقصر شما باشید اما به دلیل اینکه زمان زیادی ازش میگذره شاید قابل حل نباشه اون مشکل ..نمیدونم متوجه حرفهام میشید یانه!اما گاهی به رغم اینکه آدم خودش مقصره اما به دلیل اینکه گفته نشده نتونسته اشتباهشو جبران کنه و کدورتی پیدا شده که شاید به این آسونی ها نشه حل بشه به نظر من این نیازی به ترفند نداره بلکه فقط کافیه یه راه معقول براش پیدا بشه فکر می کنم بهترین راه اینه که تا مدتی بعد از مشاجره هر دو طرف یه کم از هم کناره گیری کنن و هر کدوم برن توی لاک خودشون و وقتی آتیش خشم و ناراحتیشون فروکش کنه ناخودآگاه ذهنشون به این سمت می ره که "چرا چنین اتفاقی افتاد ؟ و ....." و با حوصله به جزئیات فکر می کنن و بعد هم کاملا منطقی مثل دو آدم عاقل و بالغی که بلاخره مسئولیت یه زندگی رو به عهده گرفتن با یه قرار از پیش تعیین شده بشینن و در مورد مشکلشون و یا اختلاف نظرشون در آرامش صحبت کنن مسلما در نهایت یکی می تونه دیگری رو مجاب کنه و با هم به تفاهم برسن . (بچه که نیستن "قهر قهر تا روز قیامت!") در این مورد من کاملا با این روش مخالفم به قول دوستمون که گفته: گاهی ممکنه برای حل اساسی مشکل به جای ترمیم رابطه به قطع رابطه برسیم در این گونه شرایط فاصله گرفتن بدترین کاریه که میشه کرد(ما تجربه کردیم که میگیم) مشکل اصلی اینجاست که توی زندگی های مشترک اکثرا زوجین بی منطق و نامعقول می شن و می گنن که فقط حرف حرفه منه و همین مشکل ساز اصلیه باز هم می گم منطقی صحبت کنن و مشکل رو ریشه ای حل کنن یا در غیر این صورت با هم به تفاهم برسن که در صورت اخلاف نظر در موردش دیگه بحث نکن من به شدت با گذشت و بخشش بی دلیل مخالفم با این بخش حرفتون هم موافقم 3 لینک به دیدگاه
Z@laL 6664 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 دی، ۱۳۹۱ نوشته اصلی توسط peyman2133 :فرض کنید همسر من ،بنا به یه خصلت ذاتی(که در بین اکثر خانومها مشترک هست)مشکلات کوچک و کدورتهای کوچک رو عوان نمیکنه و نگه میداره تو دلش تا اونقدر این مشکلات زیاد و بزرگ میشه که تقریبا حلش غیرممکن میشه .....تو این شرایط چیکارباید کرد؟کرد؟شرایطی که شاید مقصر شما باشید اما به دلیل اینکه زمان زیادی ازش میگذره شاید قابل حل نباشه... در این شرایط معمولا خانما منتظر شنیدن این هستند که شما پذیرفتید تا حدودی مقصر هستید و سعی دارید که شرایطو بهبود بدید احتمالا وقتی چنین عملی از شما ببینند ایشون هم قسمت دیگه ای از مشکل که مقصر بودند، می پذیرند و وقتی طرفین مقصر بودن خودشونو قبول کنند بیشتر مسئله حل میشه و اینطوری میشه رفت سراغ برگرداندن صمیمیتی که کم رنگ و سرد شده... 2 لینک به دیدگاه
EOS 14528 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 دی، ۱۳۹۱ در این مورد من کاملا با این روش مخالفم میشه بگین چرا مخالفین ؟! مسلمه که وقتی با کسی بحثت می شه اگه بخوای بیش از حد بحث رو کش بدی یا همون موقع رفع و رجوعش کنی طرف مقابل ناخودآگاه این فکر رو می کنه که حتما مشکل واقعا از اون بود در حالی که این وسط فقط اعصاب طرفین بیش از پیش خرد می شه و هیچ نتیجه ای هم نداره اما اگر یه مدت تنها باشن اولا جایگاه طرف مقابل بیش از پیش براشون مشخص می شه دوما در آرامش به اتفاقی که افتاده فکر می کنن و راه درستی رو انتخاب می کنن 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده