رفتن به مطلب

دلم را به تو می سپارم ....


laden

ارسال های توصیه شده

می خواهم با هزران امید وآرزو خودرا زیر چتر زندگی تو جای دهم

 

قصر زیبای عشقمان را با دستان با سخاوت تو بسازم

 

از عطر نفس های تو سیراب شوم

 

به شانه های پر غرور تو تکیه زنم

 

خوشبختی ام را تضمین نمایم

 

چرا که هیچ کس را جز تو

 

لایق عشق پاک و صادقانه نیافته ام

 

اجازه دارم؟!!

 

لینک به دیدگاه
  • پاسخ 150
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

آرزویـــــــی کـُـن ...

 

گوشــــــهای خــــــدا پــر از آرزوست و دســـــتهایش پر از معـــــــجزه ...

 

آرزویـــــــی کُــن ...

 

شاید کوچـــــــکترین معــــــــجزه اش بــــزرگـــــترین آرزوی تـــو باشد ...

 

603455_426702647381952_1715629997_n.jpg

لینک به دیدگاه

سلامتی اونیکه

میتونست ازت انتقام بگیره

میتونست تو جمع خرابت کنه

میتونست اشکت رو دربیاره

میتونست …

ولی دلش نتونست …

لینک به دیدگاه

گاهی نیاز داری به یه آغوش بی منت

که تورو فقط و فقط واسه خودت بخواد ،

که وقتی تو اوج تنهایی هستی با چشماش بهت بگه: هستم ، تا تهِ تهش!

لینک به دیدگاه

از دلـــــ نوشته هایم ساده نگـــذر

 

به یـــــــــــــــاد داشته باش

 

این «دل نــوشــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــته» ها را

 

یک «دلـــــــــــــــــــــــ» نوشته ...!

لینک به دیدگاه

درخودنگاه می کنم تاببینم که خطا کجاستـــ ،

 

بعد ازکمی تامل و قدری سکوتـــ

 

 

 

پی میبرم آنجا که خالی ازتوستـــ ، خطاستـــ ....!

لینک به دیدگاه

تورا می شناسم!

 

تو سالهاست که شاهزاده قصر رویاهای منی!

 

تو سالهاست که مونس شب های تنهایی منی

 

تو سالهاست آرزوی دیرین منی!!!!!

 

و حالا به دیدارم آمدی

 

زمانی که حتی تصورش را هم نمی کردم

 

میخواستم از عشق فاصله بگیرم

 

میخواستم تنهایی را مونس لحظه هایم معرفی کنم

 

میخواستم در کلبه بی کسی هایم مسکن گزینم

 

و از این روزگار انتقام بگیرم...

 

اما تو با رنگ حضورت به همه بی رنگی های زندگی من, رنگی از مهربانی پاشیدی و

 

مرا در برابر تمامی نا کامی ها در آغوش کشیدی....

 

براستی که تو مرا با عشق آشتی دادی

 

با محبت آشنانمودی

 

و به سرنوشت و آینده ام امیدوارکردی...

لینک به دیدگاه

امشب می تونی هرآرزویی داری بگی

امشب یکی هست که صدات رو میشنوه

یکی که توی خلوت اشکات پا میذاره

شب آرزوهاست

منو از یادت نبر..

لینک به دیدگاه
دلهایمان را یکی کنیم!

 

بی هیچ پاداشی حراج محبت کنیم!

 

وباور کنیم که دیر یا زود همه ی ما خاطره ایم

 

391516_392138370842043_187379576_n.jpg

آن شب

که ماه عاشقانه هایمان را .....

تماشا می کرد

آن شب که شب پره ها

عاشقانه تر

تو را می جستند

و اتاقم

سرشار از عطر و بوسه و ترانه بود

دانستم

تو پژواک تمام عاشقانه های تاریخی.......

لینک به دیدگاه

آن شب

که ماه عاشقانه هایمان را .....

تماشا می کرد

آن شب که شب پره ها

عاشقانه تر

تو را می جستند

و اتاقم

سرشار از عطر و بوسه و ترانه بود

دانستم

تو پژواک تمام عاشقانه های تاریخی.......

افسوس که کسی نیست........

 

 

افسوس که کسی نیست تاگذشته های پرملالم را از من بگیرد

 

 

وآینده ای پراز شادی را به قلبم هدیه کند

 

 

افسوس که کسی نیست!

 

 

تا بار فراق وجدایی را از دوش من بردارد

 

 

وکوله باری از محبت خویش را جایگزین آن کند

 

 

افسوس که کسی نیست.......

 

 

از من بخواهد ناگفته های قلبم را که عمریست خک خورده سینه ام شده است را برایش بازگو کنم

 

 

ودر پاسخ عشق بی پایانش را نثار دل بیمارم کند!

 

 

افسوس.........

 

 

افسوس که در این روزگار کسی نیست

 

 

جز سکوت وتنهایی و دلتنگی که عمری گوشه نشین قلبم شده اند

 

 

وهروز غم را بادلم همخوانی می کنند.

لینک به دیدگاه

داشتم با یه نفر حرف می زدم...

 

گفت : " بی حوصله ام ، دلم گرفته "

 

و من می دانستم نسل من

 

دلش از چی گرفته ؟؟!!!

 

ما همه دل تنگیامون ، دغدغه هامون ، فکرامون

 

نگرانی هامون...

 

یکیه

 

نشستیم ، منتظریم

 

منتظر یه غیر منتظره

 

منتظر یه زنگ ، از یه شماره

 

که مرددیم که پاکش یا نه !!!

 

از کسی که دوس داریم متن smsش

 

" غلط کردم " باشه

 

منتظر یه بغل که یهو ، بی هوا ، محکم بگیرتت ، فشارت بده توام صدات در نیاد

 

منتظر یه بوس ، ناب ، پاک ، سر فرصت ، با خیال راحت ، بی ترس

 

منتظر یه دوست که بگه چه مرگته لعنتی ؟؟ بگو خودم درستش می کنم..

 

منتظر یه تفریح واسه تعطیلی های دلگیر

 

منتظر ....

 

منتظر یه چیزی ، یه کسی ، یه اتفاقی

 

که دیگه نگیم منتظریم ....

لینک به دیدگاه

عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،

بلکه ناتمام ماندن قشنگترین داستان زندگی است که مجبوری آخرش را با جدائی

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

اسمت را نمی دانم

 

می توانم تو را

 

"مال خودم" صدا کنم ؟

آن وقت من هم

اسمم را فراموش می کنم

تو می توانی مرا

"مال خودت" صدا کنی !

 

 

 

پرویز صادقی

 

لینک به دیدگاه

سلام اي چشم باراني ! پناهم مي دهي امشب ؟ سوالم را که مي داني ! پناهم مي دهي امشب ؟ منم آن آشناي ساليان گريه و لبخند و امشب رو به ويراني ، پناهم مي دهي امشب ؟ ميان آب و گل رقصان ، ميان خار و گل خندان در آن آغوش نوراني ، پناهم مي دهي امشب ؟ دل و دين در کف يغما و من تنها و من تنها... در اين هنگام رو حاني ، پناهم مي دهي امشب ؟ به ظلمت رهسپار نور و از ميراث هستي دور در آن اسرار پنهاني ، پناهم مي دهي امشب ؟ رها از همت بودن ، رها از بال و پر سودن رها از حد انساني ، پناهم مي دهي امشب ؟ نگاهت آشنا با دل ، کلامت گرمي محفل تو از چشمم چه مي خواني ؟ پناهم مي دهي امشب

لینک به دیدگاه

زبانم می گوید تورا نمی خواهد

 

اما دلم حاضر نیست جز تو

 

عشق دیگری را در میان دستان خونین خود پنهان کند

 

چشمانم نمی خواهند جز تو به کس دیگری مستانه نظر افکنند.

 

دستانم نمی گذرانند دستان کس دیگری را به تصرف اندام ظریف و شکننده ام در آروم

 

من نمی توانم

 

به هرترفندی که آموختم آغوشم را به کس دیگری ببخشم

 

پس بی توجه به زبانم

 

روحم را جسمم را تمامی هستی ام را به تو می بخشم و تورا مجنون خود می پندارم...

لینک به دیدگاه

آن هنگام که به شانه تو تکیه می زنم

 

احساسی ژرف را تجربه می نمایم

 

در فراسوی زمان با امنیتی توضیف ناپذیر پیوندی دوباره می بندم

 

و در این برهه از زمان که اکثریت به تصرف دستان آلوده هوس در آمده اند

 

عشقی پاک و جاودان را به نمایش می گذارم!!

:4uboxsmiley:

لینک به دیدگاه

شیر یا خط؟

 

 

دست بردار

 

 

وقتی که روزگار…..روی تمام آرزوهایت خط قرمز کشیده است

 

 

دیگر چه فرقی می کند این سکه از کدام رو بنشیند؟

 

 

اصلا هر دو روی سکه برای تو…

 

 

همین پیشانی ترک خورده …..برای من کافیست…

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...