Sophist 808 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 آبان، ۱۳۹۱ ************************************************************************************************************************* فرض کنید شما ادعا می کنید که خط مشی خاص شمارا سعادتمندتر یا ازادتر میکنه ولی من از طریق فکر کردن یا مدد از نیروهای فراطبیعی می دانم که شما اشتباه می کنید, من می دانم که شما به چه چیزی نیاز دارید ,همه مردم دنیا به چه چیزی نیاز دارن,و اگه به دلیل نادانی و جهل مقاومتی صورت بگیره اون مقاومت باید شکسته بشه اصلا شاید لازم باشه صدها هزار تن از بین برن تا میلیون ها نفر برای همیشه زندگی سعادتمندی داشته باشن , ************************************************************************************************************************* سوال من به دو بخش تقسیم میشه 1-مفهوم راه حل نهایی ایا امکان پذیره؟راه حل غایی یعنی راه حلی که نهایتش به ارمان شهری منجر بشه که تا ابد زندگی سعادتمندی همه داشته باشن 2-اگر فرض سوال قبل رو قبول بکنید یعنی این راه حل امکان پذیر باشه اونوقت وظیفه شما به عنوان کسی که این اطلاعات حیاتی رو داره چیه؟چطور در جهت سعادتمندتر شدن بقیه مردم قدم بر میدارید؟ ممنون میشم نظرهاتون رو بگید دوستان 9 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 آبان، ۱۳۹۱ من در گذشته فکر میکردم، یک آرمانشهر یعنی یک زندگی آرام و بی دغدغه و بدون چالش. اما جدیدا به این نتیجه رسیدم، آنچه که باعث میشه ما به آرمان شهرها فکر کنیم و تکامل پیدا کنیم، دستو پنجه نرم کردن با بدبختی ها و پلیدی هاست. آرمان شهر سبب تکامل فکری انسان نخواهد شد، از آدم موجودی اهلی و رام میسازد که دلیلی برای تلاش در خیلی از زمینه هارو نخواهد داشت. اگر زلزله نیاد تا جان عزیزانت رو بگیره، دنبال علم آموزی و استحکام سازه ها نمیری. اگر از سرما یخ نکنی، دنبال برق و گاز و... نمیری. حتی اگر همه مهربان باشند هم مهربانی وجودش رو از دست میده. من کم کم دارم به حرف ملاصدرا میرسم که نظام جهان یک نظام احسن هست و وجود شیاطین برای آن ضروری و لازمند، آرمان شهر نسل بشر رو منقطع خواهد کرد، شک نکن. 4 لینک به دیدگاه
maryamjun 459 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 آبان، ۱۳۹۱ من خیلی متوجه منظورت نشدم ولی به نظرم تمام چیزایی که الان وجود داره ضروریه یعنی اگه شیطان نباشه زندگی بی معنی میشه 3 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 آبان، ۱۳۹۱ به نظر بحث خیلی جالبی میاد ولی متاسفانه دقیق متوجه منظور سوال نشدم... متاسفانه نتونستم بین بخش اول و بخش دوم بحث ارتباط برقرار کنم... 4 لینک به دیدگاه
Sophist 808 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 آبان، ۱۳۹۱ به نظر بحث خیلی جالبی میاد ولی متاسفانه دقیق متوجه منظور سوال نشدم... متاسفانه نتونستم بین بخش اول و بخش دوم بحث ارتباط برقرار کنم... راستش بخش اول بیشتر دیدگاه من رو می رسوند که در طول تاریخ ایده های مختلف ارمانشهری در تاریخ به بهانه اینکه برای یک جامعه سعادتمند نیاز هست تغییراتی داده بشه ولو اینکه هدف با مسیر هم خوانی نداشته باشه ملیون ها ادم رو به مرگ محکوم کردند مثلا هیتلر ادمی بود که با همفکرانش معتقد به یک ارمانشهر خاصی بودن که درون مکان جایی برای یهودی ها نیست و نیازهست این افراد قربانی بشن میلیون ها نفر در شوروی به بهانه ارمانشهر کمونیستی استالین در راه تبعید و اردوگاه کار اجباری مردن به همچنین برنامه راه اقتصادی به جلو مائو خلاصه اینکه میلیون ها تنی که در اتاق گاز در اردوگاه کار اجباری و در کشتارهای جمعی مردن بهایی هست که برای یک جامعه سعادتمند نیاز هست که پرداخته بشه سوال اول این بحث رو بررسی میکنه که به صورت عملی و تئوری ایا وجود یک ارمانشهر امکان پذیره؟(در ادامه می خوام بگم که نه!همه خیر های برین سازگار نیستند با هم) سوال دوم اینه که می خوام بررسی کنم اینه که اگر واقعا همچنین توهمی(از نظر من البته)امکان پذیر باشه در نهایت به همین کشتارهای جمعی ختم میشه 2 لینک به دیدگاه
Sophist 808 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 آبان، ۱۳۹۱ نوشته زیر از الکساندر هرتسن متفکر رادیکال روس هست که شاید خیلی بهتر این بحث رو بیان کرده اگر هدف پیشرفت هست,پس ما برای چه کسی کار می کنیم؟این مولوک(خدای کنعانی اتش که کودکانو به پاش قربانی می کردن)کیست که تا زحمتکشان به او نزدیک می شوند,خودش را عقب می کشد و برای تسلا توده از نفس افتاده و محکوم به فنا که فریاد می زنند "ما که رو به فناییم به تو سلام میکنیم"تنها می تواند این پاسخ مسخره را بدهد که پس از مرگ ایشان همه چیز روی زمین زیبا خواهد بود .ایا به راستی ارزو دارید انسان زنده امروز را به نقش غمبار...بردگان فلک زده ای محکوم کنید که.....تا زانو در گل فرو رفته اند و قایقی را به جلو می کشند که روی پرچم ان نوشته اند پیشرفت در اینده؟ هدفی که بی نهایت دور است هدف به شمار نمی اید تنها نوعی نیرنگ است هدف باید نردیک تر باشد دستکم چیزی مثل مزد کارگر یا لذتی که از کار مورد نظر بدست می اید 2 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 آبان، ۱۳۹۱ نوشته زیر از الکساندر هرتسن متفکر رادیکال روس هست که شاید خیلی بهتر این بحث رو بیان کرده : هدفی که بی نهایت دور است هدف به شمار نمی اید تنها نوعی نیرنگ است هدف باید نردیک تر باشد دستکم چیزی مثل مزد کارگر یا لذتی که از کار مورد نظر بدست می اید. اینکه همون داستان هر نفر سه نفر است، از فروید شد. نزدیکترین هدف به هر انسانی، چیزی جز لذت بردن از هر چیزی و به کاملترین شکلش هست؟ اینکه انسان طرف خیلی از لذت ها و اهداف نزدیک نمیره، به خاطر همون هدف های دور هست که حالا الزاما نباید اخروی باشند. مثل همون خویشتن داری در بحث مسائل جنــسی و.... 1 لینک به دیدگاه
Sophist 808 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آبان، ۱۳۹۱ اینکه همون داستان هر نفر سه نفر است، از فروید شد. نزدیکترین هدف به هر انسانی، چیزی جز لذت بردن از هر چیزی و به کاملترین شکلش هست؟ اینکه انسان طرف خیلی از لذت ها و اهداف نزدیک نمیره، به خاطر همون هدف های دور هست که حالا الزاما نباید اخروی باشند. مثل همون خویشتن داری در بحث مسائل جنــسی و.... این اقای هرتسن هم خیلی رادیکال بوده! که این لذت بردن هم البته لزوما مادی نیست مثلا تماشا یا خلق یک اثر هنری هم میتونه باشه ولی این طرز فکر بیشتر بره من جالب بوده تا همین ایده های خلقی ملتی پوپولیستی!!به بهانه لذت بیشتر در یک فاصله زمانی دور از دسترس بلاهای عظیمی سر مردم اومده 1 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آبان، ۱۳۹۱ من می دانم که شما به چه چیزی نیاز دارید ,همه مردم دنیا به چه چیزی نیاز دارن,و اگه به دلیل نادانی و جهل مقاومتی صورت بگیره اون مقاومت باید شکسته بشه اصلا شاید لازم باشه صدها هزار تن از بین برن تا میلیون ها نفر برای همیشه زندگی سعادتمندی داشته باشن , سوال من به دو بخش تقسیم میشه 1-مفهوم راه حل نهایی ایا امکان پذیره؟راه حل غایی یعنی راه حلی که نهایتش به ارمان شهری منجر بشه 2-اگر فرض سوال قبل رو قبول بکنید یعنی این راه حل امکان پذیر باشه اونوقت وظیفه کسی که این اطلاعات حیاتی رو داره چیه؟چطور در جهت سعادتمندتر شدن بقیه مردم قدم بر میداره؟ همین پیش فرض هایی که در مورد ظهور دوباره عیسی مسیح یا مهدی موعود هست نیز در همین رابطه و بر اساس همان سئوال شما مطرح شده که به مرور زمان هر کسی چیزی بهش اضافه کرده و کم کم تبدیل به باور شده. 1 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آبان، ۱۳۹۱ سوال دوم اینه که می خوام بررسی کنم اینه که اگر واقعا همچنین توهمی(از نظر من البته)امکان پذیر باشه در نهایت به همین کشتارهای جمعی ختم میشه درود چقد جالب!منتظرم.. 1 لینک به دیدگاه
XMEHRDADX 7514 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آبان، ۱۳۹۱ فرض کنید شما ادعا می کنید که خط مشی خاص شمارا سعادتمندتر یا ازادتر میکنه ولی من از طریق فکر کردن یا مدد از نیروهای فراطبیعی می دانم که شما اشتباه می کنید, من می دانم که شما به چه چیزی نیاز دارید ,همه مردم دنیا به چه چیزی نیاز دارن,و اگه به دلیل نادانی و جهل مقاومتی صورت بگیره اون مقاومت باید شکسته بشه اصلا شاید لازم باشه صدها هزار تن از بین برن تا میلیون ها نفر برای همیشه زندگی سعادتمندی داشته باشن , پس همین نیروهای ماوراالطبیعه بایستی یک راه حل آرمانی برای برای رسیدن به آرمان شهر نشون بده ،نه اینکه هزاران نفرو از بین ببره. سوال من به دو بخش تقسیم میشه 1-مفهوم راه حل نهایی ایا امکان پذیره؟راه حل غایی یعنی راه حلی که نهایتش به ارمان شهری منجر بشه که تا ابد زندگی سعادتمندی همه داشته باشن 2-اگر فرض سوال قبل رو قبول بکنید یعنی این راه حل امکان پذیر باشه اونوقت وظیفه شما به عنوان کسی که این اطلاعات حیاتی رو داره چیه؟چطور در جهت سعادتمندتر شدن بقیه مردم قدم بر میدارید؟ ممنون میشم نظرهاتون رو بگید دوستان آیامنظور از تا ابد یعنی هم این دنیا و هم اون دنیاشون؟ اگر منظور این دنیا باشه که بنظرم تجربه تاریخ بشر نشون داده که این راه حل امکان پذیر نیست،اگر هست یه مثال بزنین لطفا.و هیچگاه این ارمانشهر بدست نیومده. ضمن اینکه جوامعی هم که به نسبت سایر جوامع بشری ،تکامل بیشتری پیدا کردن ودارای وضعیت بهتری از نظر زندگی اجتماعی و... هستن ،هیچکدوم به واسطه الهام گرفتن از نیروهای ماورااطبیعه به این وضعیت نرسیدن. ولی معتقدم با توجه به پی گیری وتلاش انسانها ،روند حرکت تکاملی هستش. 3 لینک به دیدگاه
Sophist 808 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آبان، ۱۳۹۱ درودچقد جالب!منتظرم.. اگه شما دقت کنید میبینی اکثر ادم کش ها و دیکتاتورهای تاریخ هم بر این اعتقاد بودن که راه نهایی رو پیدا کردن و هدفشون به ثمر رسوندن غافله بشری هست برای اینکه بشر تا ابد زندگی سعادتمندی رو داشته باشه (بنابر راه حل نهایی)پرداختن هیچ هزینه ای گزاف نیست و تا اونجایی که من میدونم این اعتقاداستالینتروتسکی مائو و پل پوت بوده به قول ایزیا برلین منطقا اگه قرار باشه همچنین املتی بپزیم محدودیتی در تعداد تخم مرغ هایی که می شکنیم وجود نداره ولی هنوز خبری از املت نیست فرض کن من از تنها راه حل مسائل جامعه با خبرم پس من میدونم که جامعه رو باید به کدوم سمت ببرم و ازونجا که شما از اونچه من میدونم غافلی اگه قرار باشه به هدف برسیم شما حق هیچ انتخابی نداری و اگر هم از سر غفلت مقاومت کنی باید از بین بری تا ایندگان سعادتمند بشن لینک به دیدگاه
Sophist 808 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آبان، ۱۳۹۱ پس همین نیروهای ماوراالطبیعه بایستی یک راه حل آرمانی برای برای رسیدن به آرمان شهر نشون بده ،نه اینکه هزاران نفرو از بین ببره. نه اینا میدونی چی استدلال میکنن؟بعضی از ادم ها هستن که در طول زمان نسبت به حقیقت راستین کور شدن و نمیتونن این راه حل رو مشاهده کنن در واقع هدایت پذیرنیستند .مثلا میگم مارکسیست ها میگن حق طبقه کارگر هست که حکومت رو بدست بگیره ولی طبقه سرمایه دار با گفتمان حاضر نیست موقعیت خودش رو ازدست بده و مقاومت می کنه لذا تنها راه حکومت پرولتاریا قیام و انقلاب خونین بر علیه طبقه بورژوا هست آیامنظور از تا ابد یعنی هم این دنیا و هم اون دنیاشون؟ اگر منظور این دنیا باشه که بنظرم تجربه تاریخ بشر نشون داده که این راه حل امکان پذیر نیست،اگر هست یه مثال بزنین لطفا.و هیچگاه این ارمانشهر بدست نیومده. ضمن اینکه جوامعی هم که به نسبت سایر جوامع بشری ،تکامل بیشتری پیدا کردن ودارای وضعیت بهتری از نظر زندگی اجتماعی و... هستن ،هیچکدوم به واسطه الهام گرفتن از نیروهای ماورااطبیعه به این وضعیت نرسیدن. ولی معتقدم با توجه به پی گیری وتلاش انسانها ،روند حرکت تکاملی هستش. دقیقا درسته ,نمونه های ابدی این دنیا که همین حکومت کشورهای شوروی و نازی هاست و نمونه اون دنیا هم که دیگه هیچی!! به نظرم این تکامل هیچ وقت پایانی نداره اولا فرض پایان تکامل انسان یعنی پایان خودانگیختگی و تلاش و تکثر عقیده ها که یجور مرگه در ثانی درسته که هم در زندگی فردی هم اجتماعی میتونیم بعضی درد ها رو چاره کنیم و به چیزهایی دست بیابیم که پدرانمون ارزوی دست یابی داشتن ولی مسئله اینجاست هر راه حلی یک وضعیت نو و در ادامه نیازها و مسائل مربوط به خودش رو به دنبال داره ما نمیتونیم برای پیامدهای ناشناخته قانون وضع کنیم و یه نکته دیگه که اگه بشه بیشتر بررسیش کنیم همه ارزش های اخلاقی و خیر های برین با هم سازگار نیستن و نخواهند بود (این تیکه بحثو خیلی دوست دارم!! 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده