Pixie 533 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آبان، ۱۳۹۱ با کاتالوگ کشتی ، مسلما کشتی ساخته میشود. اما هر کشتی نمیتواند در هر دریایی و در هر آبی روانه شود و سالم بماند. کاتالوگ ادیان برای اینکه یک انسان ساده باشه و به حاکم دینی اش خراج بده و بترسه و از وحشت جهنم یا طمع بهشت گناه نکنه، کاملا جواب میده. اما در جوامعی که آگاهی رشد کنه و اطاعت از سایر انسان ها از بین بره و انسانی مقدس یا اولی الامر وجود نداشته باشه، واسطه ها و محتاج شفاعت کردن ها از بین برن و تکامل با زمان انجام بشه، این کاتالوگ کشتی رو که میسازه تو همون چند متری دریا چپ میشه. مگر اینکه توی همون رودخانه اطرافش اینور اونور بره تا زیاد تناقض نیابد. ولی به نظر من کاتالوگ باید مکان محور و زمان محور باشه!زمان محور به همون معنی که شما اشاره کردی.ولی مکان محور به این معنی که امسان های مختلف سلایق و نیازهای متفاوتی دارن و نمیشه با یه نسخه همه رو درمان کرد!نمیدونم تونستم منظورمو بگم یا نه! 1 لینک به دیدگاه
p mehdi q 6226 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آبان، ۱۳۹۱ بله بله... آخه اونهایی که کتاب میخونند نمیتونند به جوی آب نظر کنند... یا اینکه فکر کنند... کلا اون بیچاره هایی که کتاب میخونند و به غیر از تفکر خودشون از چیزهای دیگری هم با خبر هستند خیلی آدم های بدبختی هستند و تفکر مستقلی ندارند... منو شما تقریبا 5-6 ساله که همو تو انجمن های مختلف میشناسیم و کلی باهم صحبت های دوستانه ای داشتیم من هیچ وقت به خودم اجازه ندادم که به کسی توهین بکنم و بگم که " از نظر معلومات از کسی بیشتر هستم!" ولی شما تو این نقل قولت جوری صحبت کردی که انگار شما یه آدم تحصیل کرده هستی و کلی کتاب خوندی و من یه بیسواد هستم! من هم خدا رو شکر تحصیلات رو در سطح عالی طی کردم و انسان باهوشی هستم .. اما در کنار همه ی اینها خودم رو در برابر خدا فردی حقیر و ضعیف میبینم.. همه ی تلاش انسان برای اینه که بتونه چیزهای پیچیده رو کشف کنه و هر چی کشف میکنه در میابه که هر چی ساده تر نگاه کنه بیشتر کشف میکنه زیرا خالق جهان خداوندیه که پیچیده ترین چیزها رو به ساده ترین شکل ممکن خلق کرده و هر کس ساده نگاه کرده بیشتر فهمیده ... و هر کس به طبیعت با عمق بیشتری نگاه کرده بیشتر دریافته و به بشر ارائه کرده ... نگاه کردن به جوی آب رو هم دست کم نگیرین 3 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آبان، ۱۳۹۱ به نظر من زمانی میشه ادعا کرد به قدرتی مافوق اعتقاد نداریم که در سختی ( سختی به معنای واقعی ) حتی فکر معجزه هم به ذهنمون خطور نکنه چه برسه به اینکه دست به دعا برداریم ، دوستانی که ادعا میکنن زندگی خوبی دارن و اعتقادی هم به ماوراء ندارن بهتره بعد از تجربه همچین شرایطی اگه بازم بر این اعتقادشون استوار بودن بیان ادعای بی خدایی کنن. 4 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آبان، ۱۳۹۱ به نظر من زمانی میشه ادعا کرد به قدرتی مافوق اعتقاد نداریم که در سختی ( سختی به معنای واقعی ) حتی فکر معجزه هم به ذهنمون خطور نکنه چه برسه به اینکه دست به دعا برداریم ، دوستانی که ادعا میکنن زندگی خوبی دارن و اعتقادی هم به ماوراء ندارن بهتره بعد از تجربه همچین شرایطی اگه بازم بر این اعتقادشون استوار بودن بیان ادعای بی خدایی کنن. ترس و تنازع برای بقا در طبیعت وجود دارد. نمیدونم تا حالا بچه گربه یا جوجه خونه ات داشتی یا نه، اینا وقتی میترسن میان پشت شما که قوی تری قایم میشن، آیا شما خدای اونهایی که بهت پناه میارن؟ در طبیعت بلایای طبیعی، زلزله،رعد و برق، خورشید گرفتگی و.... ترس تو دل آدم مینداخته چون آدم هم بخشی از همین کره خاکی بوده، برای غلبه بر این ترس هم میخواسته به جایی پناه ببره. پس اومده از پرستش خورشید شروع کرده، اما دیده خورشید شب ها خاموش است، رفته بت ساخته، کم کم فهمیده بت بی عرضه است، خداش رو فرستاده توی آسمون تا اقلا دلش گرم باشه، تکامل خدایان کاملا مشهوده. اعتقاد به یک پشتیبان یک امر برگرفته از زندگی در طبیعت وحشی هست و قبلا عرض کردم هر انسانی پشتیبانش رو طبق پارامترهای مختلفی انتخاب میکنه. 6 لینک به دیدگاه
p mehdi q 6226 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آبان، ۱۳۹۱ ترس و تنازع برای بقا در طبیعت وجود دارد. نمیدونم تا حالا بچه گربه یا جوجه خونه ات داشتی یا نه، اینا وقتی میترسن میان پشت شما که قوی تری قایم میشن، آیا شما خدای اونهایی که بهت پناه میارن؟ در طبیعت بلایای طبیعی، زلزله،رعد و برق، خورشید گرفتگی و.... ترس تو دل آدم مینداخته چون آدم هم بخشی از همین کره خاکی بوده، برای غلبه بر این ترس هم میخواسته به جایی پناه ببره. پس اومده از پرستش خورشید شروع کرده، اما دیده خورشید شب ها خاموش است، رفته بت ساخته، کم کم فهمیده بت بی عرضه است، خداش رو فرستاده توی آسمون تا اقلا دلش گرم باشه، تکامل خدایان کاملا مشهوده. اعتقاد به یک پشتیبان یک امر برگرفته از زندگی در طبیعت وحشی هست و قبلا عرض کردم هر انسانی پشتیبانش رو طبق پارامترهای مختلفی انتخاب میکنه. یک حیوون وقتی متولد میشه هر کس رو در کنار خودش ببینه حس میکنه مادرشه .. اگر هوشمند باشه که زود میفهمه که مادر واقعیش کیه .. اما چیزی که به صورت غیر ارادی وجود داره براش اینه که مطمئنه یه مادری وجود داره همه ی موجودات در درونشون به صورت ناخودآگاه به سوی اون موجود که خالقشونه روی میارن در هنگام فشار زیاد .. حالا شما اونو به عنوان غریزه ای که انسان به عنوان زندگی در طبیعت وحشی داره قلمداد میکنید... ولی اینکه این ناخود آگاه ها چطور وجود داره خودش جای بحث داره 4 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آبان، ۱۳۹۱ یک حیوون وقتی متولد میشه هر کس رو در کنار خودش ببینه حس میکنه مادرشه .. اگر هوشمند باشه که زود میفهمه که مادر واقعیش کیه .. اما چیزی که به صورت غیر ارادی وجود داره براش اینه که مطمئنه یه مادری وجود داره همه ی موجودات در درونشون به صورت ناخودآگاه به سوی اون موجود که خالقشونه روی میارن در هنگام فشار زیاد .. حالا شما اونو به عنوان غریزه ای که انسان به عنوان زندگی در طبیعت وحشی داره قلمداد میکنید... ولی اینکه این ناخود آگاه ها چطور وجود داره خودش جای بحث داره نه این حس توی اکثر حشرات وجود نداره، از بدو تولد میرن دنبال زندگی خودشون. بیشتر توی پستانداران و پرندگان این حس وجود داره و انسان هم به این دو گروه بیشتر شبیه هست. حشرات ترسی هم خیلی وقتا ندارن یعنی به کسی پناه نمیبرن، خودمختار عمل میکنند و یا فرار میکنند و یا میجنگند و میمیرند. اینقدر دنیا شگفتی و پیچیدگی داره ها، هرچی بیشتر جلو میری میبنی بیشتر نمیدونی. 2 لینک به دیدگاه
p mehdi q 6226 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آبان، ۱۳۹۱ نه این حس توی اکثر حشرات وجود نداره، از بدو تولد میرن دنبال زندگی خودشون. بیشتر توی پستانداران و پرندگان این حس وجود داره و انسان هم به این دو گروه بیشتر شبیه هست. حشرات ترسی هم خیلی وقتا ندارن یعنی به کسی پناه نمیبرن، خودمختار عمل میکنند و یا فرار میکنند و یا میجنگند و میمیرند. اینقدر دنیا شگفتی و پیچیدگی داره ها، هرچی بیشتر جلو میری میبنی بیشتر نمیدونی. بابا پسر خوب شما الان یه مثال از ناخودآگاه های حیوانات و انسان مثال زدی منم اینو گفتم .. بعد رفتی دنبال حشرات که این حسو ندارن؟ چرا با من دشمنی؟ 2 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آبان، ۱۳۹۱ بابا پسر خوب شما الان یه مثال از ناخودآگاه های حیوانات و انسان مثال زدی منم اینو گفتم .. بعد رفتی دنبال حشرات که این حسو ندارن؟ چرا با من دشمنی؟ کجا دشمنم؟ اگه خواستی بفهمی کسی دشمنه، مطمئن باش مخالفش رو تخریب میکنه، من تخریبتون نمیکنم دعوتتون میکنم به چالش کشیده شدن. خیلی هم دوست دارم از هرکسی با هر تفکری تشکر کنم، اما دوستان از روی نوشته های من پرش میکنند، منم از روشون به رسم اتش چهارشنبه سوری میپرم. 3 لینک به دیدگاه
hilari 2413 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آبان، ۱۳۹۱ نمیدونم حسمو بیان کنم، یه حس غریبی بهم دست میده شاید چیزی مثل دلتنگی خدا برای من تنها کسی نیست که وقت نیاز برم سراغش، خیلی وقتا مثل حالت هایی که با افراد عادی صحبت می کنم با خدا هم حرف میزنم منتها مطمئنم که گوش می ده و حواسش به حرفام هست شاید این جمله رو بچه گانه نوشتم ولی واقعا برام سخت توصیف کنم !!دنیای بدون خدا برام داتنگی میاره، حس میکنم یه گمشده دارم!!! چیزای دیگه هم هست که با توجه به جو موجود در تاپیک فقط اشاره می کنم: توکل و امید به خدا به زندگی من رنگ دیگه ای داده، این به این معنا نیست تو مشکلات کم بیارم تا بیکار بشینم از غیب کمک برسه!! نه به جمله از تو حرکت از خدا برکت اعتقاد کامل دارم ، اینکه خدا هم در کنارم بهم توان بیشتری میده که تلاش کنم ، اینکه هر جا کم اوردم اون کمک میکنه و.... نبود خدا به زندگیم رنگ پوچی میده، اینکه اخرش نیست و نابود بشیم!!! چیز جالبی برای من نیست اینکه همه چی تو این دنیا خلاصه بشه!! پس تکلیف اونایی که به دلایل غیر ارادی از خیلی چیزا محروم شدن و سهمشون از زندگی فقط رنج بود ، چیه؟ حتی عشق و دوست داشتن برام کمرنگ میشه!!! به یکی دل ببند! عاشقش بشو بعد مرگ همه چی رو ازت بگیره و بعدش هیچی!!! این مسئله بعد ازدواج خیلی برام قابل لمس تر شده!! و .......... بس دیگه نه !! از دوستان عزیر خواهش میکنم به نطرات هم احترام بزاریم، من این مطالب رو در جواب عنوان تاپیک نوشتم، نظر دوستانی هم که به خدا اعتقاد ندارن برام محترم، پس لطفا از پست من دلیل برای اثبات وابستگی و نیاز روانی بشر به یه فرد دیگه و هزارتا مدرک واسه این جور مسائل بیان نکنید. . من منکر این نیاز و وابستگی نیستم اما اینجا جای بحث نیست لااقل من تو این تاپیک از عنوان این برداشت رو کردم. اینجا نه من قرار شما رو قانع کنم که خدا هست و نه بالعکس. تجربه ای که توی یه تاپیک در مورد خدا داشتم منو بر آن داشت تا اینا رو بنویس تا کدورتی پیش نیاد. موفق باشید. 3 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آبان، ۱۳۹۱ ترس و تنازع برای بقا در طبیعت وجود دارد. نمیدونم تا حالا بچه گربه یا جوجه خونه ات داشتی یا نه، اینا وقتی میترسن میان پشت شما که قوی تری قایم میشن، آیا شما خدای اونهایی که بهت پناه میارن؟ در طبیعت بلایای طبیعی، زلزله،رعد و برق، خورشید گرفتگی و.... ترس تو دل آدم مینداخته چون آدم هم بخشی از همین کره خاکی بوده، برای غلبه بر این ترس هم میخواسته به جایی پناه ببره. پس اومده از پرستش خورشید شروع کرده، اما دیده خورشید شب ها خاموش است، رفته بت ساخته، کم کم فهمیده بت بی عرضه است، خداش رو فرستاده توی آسمون تا اقلا دلش گرم باشه، تکامل خدایان کاملا مشهوده. اعتقاد به یک پشتیبان یک امر برگرفته از زندگی در طبیعت وحشی هست و قبلا عرض کردم هر انسانی پشتیبانش رو طبق پارامترهای مختلفی انتخاب میکنه. این قیاس که به معنای واقعی مع الفارقه ، بچه بودم یه باغی داشتیم منم عشق جونور داشتم از سگ و گربه و بره و خرگوش اونجا نگه میداشتم تا جایی که من یادم میاد این حیوونکیا هر وقت میترسیدن یا فرار میکردن یا میرفتن لونشون ، احتمالا یا گربه و جوجه های شهر شما نژاد خاصی دارن یا جهش یافته ان هوش سرشاری دارن ، در مورد اثبات خدا هم کتاب های فراوانی هس خوبه یه مرجع در مورد اثبات نبود خدا معرفی کنید از این جهل مرکب خارج بشیم البته خواهشا مرجع سنگین نباشه چون یکی از دوستان فوق منورالفکر اخیرا یه منبع متقن و به شدت معتبری به نام متالیکا معرفی کردن ذهن ما بیچاره ها گنجایش درکشو نداشت یه مرجع ساده و روان باشه ممنون میشم 1 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آبان، ۱۳۹۱ این قیاس که به معنای واقعی مع الفارقه ، بچه بودم یه باغی داشتیم منم عشق جونور داشتم از سگ و گربه و بره و خرگوش اونجا نگه میداشتم تا جایی که من یادم میاد این حیوونکیا هر وقت میترسیدن یا فرار میکردن یا میرفتن لونشون ، احتمالا یا گربه و جوجه های شهر شما نژاد خاصی دارن یا جهش یافته ان هوش سرشاری دارن ، در مورد اثبات خدا هم کتاب های فراوانی هس خوبه یه مرجع در مورد اثبات نبود خدا معرفی کنید از این جهل مرکب خارج بشیم البته خواهشا مرجع سنگین نباشه چون یکی از دوستان فوق منورالفکر اخیرا یه منبع متقن و به شدت معتبری به نام متالیکا معرفی کردن ذهن ما بیچاره ها گنجایش درکشو نداشت یه مرجع ساده و روان باشه ممنون میشم بنده در مورد حیوانات دست آموز و تربیت شده خودت رو صحبت کردم، نه اینکه هر حیوانی داشتی بیاد پشتت قایم بشه. یک چیزایی رو بعضی وقت ها به عنوان ایراد در میاری که آدم میمونه شما دنبال چی هستین. اون حیوانی که در طبیعت هست اگر تنها باشه فرار میکنه، اگر مادرش باشه به مادرش پناه میبره. حالا بپرس اگر مادرش مرده بود و عموش بود، پیش عموش میره یا نمیره، اصل رو ول کردین چسبیدین به فرع !!! برای اثبات بود یا نبود چیزی، باید به اون اشراف داشت، حرف کسیکه اثبات کرده یا نکرده چون اشراف نداره در حد برداشت شخصی خودش هست، آثار دانشمندان و فیلسوفان غربی هم زیاد هست. میتونید به آثار افرادی مثل مارک تواین و نیچه و... مراجعه کنید. در ضمن به این بحث ها به عنوان فرصتی برای افزایش آگاهی خودتون استفاده کنید، نه مکانی برای ضایع کردن. من وقت و فرصت زیادی هم ندارم بشینم کسی رو به راه دیگری بیاورم، یک کلام ختم کلام : کوبه : از کسی که کتابخانه دارد و کتــاب های زیادی می خواند نــترس،از کسی بترس که تنها یک کتاب دارد و آن را مــقدس می پندارد.... 2 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آبان، ۱۳۹۱ بنده در مورد حیوانات دست آموز و تربیت شده خودت رو صحبت کردم، نه اینکه هر حیوانی داشتی بیاد پشتت قایم بشه. یک چیزایی رو بعضی وقت ها به عنوان ایراد در میاری که آدم میمونه شما دنبال چی هستین. اون حیوانی که در طبیعت هست اگر تنها باشه فرار میکنه، اگر مادرش باشه به مادرش پناه میبره. حالا بپرس اگر مادرش مرده بود و عموش بود، پیش عموش میره یا نمیره، اصل رو ول کردین چسبیدین به فرع !!! برای اثبات بود یا نبود چیزی، باید به اون اشراف داشت، حرف کسیکه اثبات کرده یا نکرده چون اشراف نداره در حد برداشت شخصی خودش هست، آثار دانشمندان و فیلسوفان غربی هم زیاد هست. میتونید به آثار افرادی مثل مارک تواین و نیچه و... مراجعه کنید. در ضمن به این بحث ها به عنوان فرصتی برای افزایش آگاهی خودتون استفاده کنید، نه مکانی برای ضایع کردن. من وقت و فرصت زیادی هم ندارم بشینم کسی رو به راه دیگری بیاورم، یک کلام ختم کلام : کوبه : از کسی که کتابخانه دارد و کتــاب های زیادی می خواند نــترس،از کسی بترس که تنها یک کتاب دارد و آن را مــقدس می پندارد.... در رد یا تایید یک بحث مثالی که ذکر میشه باید از وجهٍ مناسبی برخوردار باشه ، خوبه خودت میگی دست آموز یعنی باید تربیت بشه ،یعنی در مورد انسان هم باید تربیت بشه که آقا جون وقتی به مشکل برخوردی پناه ببر به قدرت برتر؟ خو زیاد رو این مثال به قول معروف کلید نمیکنم، در مورد دنبال چی بودن که خب معلومه یاد گیری مسلما دنبال ضایع کردن نیستم ولی وقتی یه بنده خدایی مرجع فکریش متالیکاس جای ضایع کردنم داره ، و اما در مورد یک کتاب مقدس... به هیچ وجه اینطور نیست خیلی واضحه منم دل خوشی از افکار متحجرانه ندارم کسانی از ذقوم و حوری حرف می زنن در تفکر من جایگاهی ندارن ولی بحث اینجاست در مواردی که هنوز بسیاری از فلاسفه روش بحث دارن و نسبت موافقین به مخالفین بیشتر هست قاطعانه نفیش میکنین اگه شما به نیچه و کانت استناد میکنید من هم به ملاصدرا و سهروردی استناد میکنم کی میتونه قاطعانه بگه حق با کیه لینک به دیدگاه
B-neshan 691 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آبان، ۱۳۹۱ نمیدونم حسمو بیان کنم، یه حس غریبی بهم دست میدهشاید چیزی مثل دلتنگی خدا برای من تنها کسی نیست که وقت نیاز برم سراغش، خیلی وقتا مثل حالت هایی که با افراد عادی صحبت می کنم با خدا هم حرف میزنم منتها مطمئنم که گوش می ده و حواسش به حرفام هست شاید این جمله رو بچه گانه نوشتم ولی واقعا برام سخت توصیف کنم !!دنیای بدون خدا برام داتنگی میاره، حس میکنم یه گمشده دارم!!! چیزای دیگه هم هست که با توجه به جو موجود در تاپیک فقط اشاره می کنم: توکل و امید به خدا به زندگی من رنگ دیگه ای داده، این به این معنا نیست تو مشکلات کم بیارم تا بیکار بشینم از غیب کمک برسه!! نه به جمله از تو حرکت از خدا برکت اعتقاد کامل دارم ، اینکه خدا هم در کنارم بهم توان بیشتری میده که تلاش کنم ، اینکه هر جا کم اوردم اون کمک میکنه و.... نبود خدا به زندگیم رنگ پوچی میده، اینکه اخرش نیست و نابود بشیم!!! چیز جالبی برای من نیست اینکه همه چی تو این دنیا خلاصه بشه!! پس تکلیف اونایی که به دلایل غیر ارادی از خیلی چیزا محروم شدن و سهمشون از زندگی فقط رنج بود ، چیه؟ حتی عشق و دوست داشتن برام کمرنگ میشه!!! به یکی دل ببند! عاشقش بشو بعد مرگ همه چی رو ازت بگیره و بعدش هیچی!!! این مسئله بعد ازدواج خیلی برام قابل لمس تر شده!! و .......... بس دیگه نه !! از دوستان عزیر خواهش میکنم به نطرات هم احترام بزاریم، من این مطالب رو در جواب عنوان تاپیک نوشتم، نظر دوستانی هم که به خدا اعتقاد ندارن برام محترم، پس لطفا از پست من دلیل برای اثبات وابستگی و نیاز روانی بشر به یه فرد دیگه و هزارتا مدرک واسه این جور مسائل بیان نکنید. . من منکر این نیاز و وابستگی نیستم اما اینجا جای بحث نیست لااقل من تو این تاپیک از عنوان این برداشت رو کردم. اینجا نه من قرار شما رو قانع کنم که خدا هست و نه بالعکس. تجربه ای که توی یه تاپیک در مورد خدا داشتم منو بر آن داشت تا اینا رو بنویس تا کدورتی پیش نیاد. موفق باشید. واقعا اگه خدایی نباشه، تکلیف اونهایی که سهمشون از زندگی فقط رنج بوده چی میشه؟ این واقعا ناراحت کننده است... بودن یک خدای اطمینان بخش خیلی زندگی رو شیرینتر میکنه... مثل نرده هایی که با طناب برای یک پل چوبی و معلق، که روی دره ای بسته شده... حتی شاید واقعا نتونه از سقوط ما جلوگیری کنه، اما تنها، بودنش اطمینان بخشه. شمام موفق باشید =========================== گاهی با خودم فکر میکنم انسان بهتره به هرچیزی که زندگی این دنیاش رو راحت تر میکنه، معتقد باشه... بعد با خودم میگم، حتی اگه این اعتقاد بدون دلیل یا حتی خلاف واقعیت باشه؟؟ . . . دلم میخاست با کسی در این زمینه صحبت کنم 3 لینک به دیدگاه
Sophist 808 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آبان، ۱۳۹۱ =========================== گاهی با خودم فکر میکنم انسان بهتره به هرچیزی که زندگی این دنیاش رو راحت تر میکنه، معتقد باشه... بعد با خودم میگم، حتی اگه این اعتقاد بدون دلیل یا حتی خلاف واقعیت باشه؟؟ من بشدت با این گفته زیر موافقم که الزام توجیه معتقدات فرد فقط زمانی پیش می اید که عادت های عمل او با تحقق نیازهای دیگران تصادم پیدا کند به نظر من سوای این واقعیت که ایا خدا هست یا خدا نیست باید دید کدام یک از این دو دیدگاه سودمند تر هستند.لزومی هم به توجیه عقاید حتی خرافاتی ترین عقاید به نظرم نیست تا زمانی که این عقاید در عمل سودمند باشه برای فرد و در تصادم با نیازهای دیگران نباشه 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده