رفتن به مطلب

اگه یه نفر بگه دوستت داره..........


ارسال های توصیه شده

نظرات و کم و بیش و شانسی خوندم.

بعضی ها فرصت میدن و بعضی ها نه!

پس چرا من کلا نمیتونم اعتماد کنم؟:ws38:

متاسفانه بزرگترین عیب من اینه که اگه دیدم کسی با این دید به من نزدیک میشه به شدت باهاش برخورد میکنم.

حالا همون فرد اگه بی منظور همون محبت ها رو انجام بده رفتارم باهاش خیلی دوستانه خواهد بود.:w58:

 

میدونم رفتار غیردوستانه ی من مشکلی هست که از طرف خودمه ولی من عملا اعتمادم تو این زمینه ها خیلی کمرنگه.

از بس از بچگی تو گوشم خوندن این حرفا کشکه و اینا...

الان اصلا رایطه ی درست رو بلد نیستم.

اگه یک درصد انسانی نگاه کنیم جواب محبت رو باید با محبت داد اما کسی که کلا شکاکه نمیتونه و برای دور کردن طرف از خودش خشونت نشون میده.:hanghead:

 

اخه میدونین چیه؟

زندگی هر کس یک نظم خاصی داره.نمیشه که یکی همینطوری به همش بریزه.:ws52:

اینقدر هم دور و برم شکست های این مدلی دیدم که دیگه حوصله ندارم همچین ریسکی بکنم.

میگین اخرش که چی؟؟ نمیدونم والا...هر چی پیش اید...

  • Like 2
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 137
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

اون مادي خيلي نگران كننده است ...البته هميشه بوده اما اينكه ديگه علنا گفته ميشه ادم ميترسه از مرگ انسانيت :hanghead:

جز واقيعت چيزي نگفتي اما واقعا ادم دلش ميگيره كه حتي معيار دوست داشتنا هم داره مادي ميشه :icon_gol:

 

انسان هرگز زیاد به "انسانیت" اهمیت نمیداده دوست عزیزم... انسان همیشه به بقا اهمیت میداده و این اخلاقیات و معیار های انسانی هم فقط و فقط برای بالا بردن شانس بقای بشر هست که وجود داره... در این مورد خاص شما با کاری که انجام میدید ضربه ی خاصی به فرد و به جامعه وارد نمی کنید... نگران معیار های انسانی نباشید...

پول نماد و وسیله ی دسترسی به عموم چیزهایی هست که ما در این جهان برای بقا و زندگی بهتر به اونها نیاز داریم... پول برای شما امنیت اجتماعی میاره و کمک میکنه به درجات بالاتر mazlow's hierarchy برسید... شما حق دارید که به این مسئله اهمیت بدید و حق دارید اون رو بیان کنید...

حقیقت این هست که بشر همیشه به این مسئله اهمیت میداده... امروزه انسان فقط کمی با خودش رو راست تر شده... این بد نیست دوست عزیز... نگران نباشید...

 

نه... دوست داشتن رو با معیار پول و مسائل مادی نمی سنجند... بنده هم این رو نگفتم... مسائل مادی بعد از این سنجیده میشه که وجود جذبه ی جنسی (و حالا احساسی هم همینطور...) رو در اون فرد پیدا کنید... در غیر این صورت که اون رابطه نمیتونه پتانسیل کافی داشته باشه... حداقل برای یک فرد عادی اینطور هست...

در نتیجه اصلا فکر نکنید که توجه به این معیار ها یعنی سنجش عشق و علاقه با معیار های مادی... بنده در همون پست اول هم گفتم که اول باید ببینید اصلا میتونید این فرد رو در اون جایگاه ببینید یا خیر... آیا اصلا جذبه ای وجود داره یا نه...

 

:icon_gol::icon_gol:

  • Like 4
لینک به دیدگاه

توی این دوره زمونه دیگه عشقی نمونده معمولا همه دارن سرمایه گذاری میکنن تا عاشقی :icon_gol:

 

اما ج س :

 

تنها کاری که میکنم احساس واقعی خودم رو نسبت به اون فرد بهش میگم و از علاقه اش به خودم تشکر میکنم :icon_gol:

  • Like 3
لینک به دیدگاه
  • 6 ماه بعد...

از یکی از دوستانم یه ایمیلی امروز برام اومده بود ،یاد این تاپیک افتادم،گفتم بذارم اینجا دوستان هم مطالعه کنند...

 

انواع عشق در انسان،آرامش و معنویت

همه معنویان جهان گفته‌اند كه آرامش در "عشقِ ‌دهنده" به دیگران پدید می‌آید. عشقِ ‌دهنده را من به این معنا بر دهنده بودن آن تأكید می‌كنم، چون ما چند مقوله دیگر نزدیك به عشق را هم داریم كه معمولاً عشق تلقی می‌كنیم. مخصوصاً یك نوع عشق كه شاه‌پر عشقهای گیرنده است یعنی عشق اروتیك. یونانیان قدیم سه نوع پدیده مربوط به عشق را كه به هم نزدیك بودند، از هم تفكیك می‌كردند:یك نوع عشق، كه ما به آرمانها داریم مثل عشق به عدالت یا عشق به حقیقت و غیره؛ این عشق به آرمانها را كه آثار و نتایج مثبت در روان ما دارد به فیلیا تعبیر می‌كردند. این نوع عشق كم یا بیش در همه آدمیان وجود دارد.

یك نوع عشق دیگری داریم كه از آن به عشق گیرنده یا اروس تعبیر می‌كنند. عشق گیرنده، عشقی است كه در آن عاشق، عاشق معشوق است برای اینكه چیزی از معشوق دریافت می‌كند و چون مثال بارز اینگونه عشق، عشقی است كه میل جنسی در آن سیطره دارد، به آن عشق اروتیك می‌گویند. در اینگونه عشق‌ها من عاشق معشوق هستم زیرا می‌توانم نوعی كامجویی و بهره‌وری از معشوق داشته باشم؛ در واقع من عاشق معشوق نیستم، عاشق چیزی‌ام كه می‌توانم از معشوق بدست آورم و چون آن چیز را فقط در او می‌بینم به اشتباه فكر می‌كنم كه عاشق او هستم. ولی نكته‌ای كه می‌خواهم بگویم این است كه با وجود اینكه این عشق از لحاظ اخلاقی به هیچ وجه مذموم و ناپسند نیست و جزء ساختار وجودی هر انسانی است، ولی آرامش‌آور نیست.

یك نوع عشق سومی نیز وجود دارد كه آن محل سخن بنده است و آن عشق‌دهنده یا به تعبیر یونانیان عشق آگاپئیك است. عشق‌دهنده در این معنا، به چیزی اطلاق می‌شود كه در آن من می‌خواهم از قِبَل من، چیزی به معشوق برسد و دیدی كه به معشوق دارم دیدی هدف‌گونه است نه وسیله‌گونه. معشوق وسیله‌ای نیست برای رسیدن به هدف من، بلكه خود هدف است. به تعبیر دیگر انسان مقابل خود را به دیدی بنگریم كه حق اخلاقی دارد چیزی از من دریافت كند، ولو اینكه حقِ حقوقی نداشته باشد. این نوع عشق، آرامش‌آور است. اما همانطور كه قبلاً عرض كردم نه عشق به آرمانها و نه عشق گیرنده هیچ كدام ذمّ اخلاقی ندارند، اما آرامش‌آور نیستند.

این عشق (عشق دهنده) همواره باعث می‌شود كه من در ارتباط با دیگران سه چیز را در نظر بگیرم: اولاً با دیگران عادلانه رفتار كنم، دوماً به دیگران احسان كنم (همانطور كه می‌دانید در عادلانه رفتار كردن، من حق شما را به شما می‌دهم ولی در مورد احسان كردن من چیزی فراتر از حق‌تان را به شما می‌دهم و در واقع چیزی از حق خودم را به شما می‌دهم.) و سوماً در مورد شما، به مصالح و مفاسد‌تان فكر می‌كنم نه به خوش‌آیند یا بدآیند‌تان. به عنوان مثال وقتی فرزندتان كارنامه پر از نمرات تجدیدی به شما می‌دهد و شما به او پرخاش می‌كنید، او به شما می‌گوید چرا به پسر همسایه پرخاش نمی‌كنید چون او هم تجدید آورده است، شما به او می‌‌گویید چون من او را دوست ندارم و چون مصلحت و مفسده ی او برای من مهم نیست به او پرخاش نمی‌كنم و اینكه من به تو پرخاش می‌كنم بخاطر محبتی است كه من به تو دارم. این چیزی كه حضرت مسیح از آن به عنوان "خشونت عشق" یاد می‌كرد و اینكه عشق، خشن است زیرا كه به خوش‌آیند و بدآیند توجه ندارد و تنها به مصلحت و مفسده هر امری در مورد معشوق نظر دارد. همه كسانی كه قصد سود‌جویی از شما را دارند و یا عشق گیرنده نسبت به شما دارند، به خوش‌آیند شما فكر می‌كنند. اما كسانی كه به شما عشق آگاپه دارند همواره به مصلحتتان فكر می‌كنند و اگر دید شما نسبت به آنها دید خامی باشد غالباً از آنها ناراحت می‌شوید.

معنویان جهان اعتقاد دارند كه این نوع عشق یعنی "عشقِ ‌دهنده" با ویژگیهایی كه برای آن ذكر شد آرامش‌زا است؛ درست بر خلاف عشق گیرنده كه آرامش‌زداست. و می‌توان گفت كه فرقِ فارق این دو نوع عشق دقیقاً در همین آرامش‌زایی و آرامش‌ زدایی است.

 

شما هر وقت عشقی داشتید كه در آن به اضطراب افتادید، بدانید كه چیزی از معشوق می‌خواسته‌اید؛ اما اگر بنا بر دادن چیزی به معشوق باشد، هیچ‌گاه اضطراب در كار نیست.

...

منبع:مؤلفه های زندگی معنوی،استاد مصطفی ملکیان

  • Like 5
لینک به دیدگاه

من ۳ یا ۴ باری شد که افرادی به من گفتن دوسم دارن

 

هر سه ۴ بر اخلاق خوبی‌ از خودم نشون ندمم

 

 

کلا در قبل این جور مسائل نمیتونم با نرمی و عطوفت تا کنم و بهش بگم که من اونی‌ نیستم که می‌خواد

 

همش کاری می‌کنم که تموم عشق طرف به تمامیت نفرت برسه شاید...

بدم خودم خیلی‌ پشیمون میشودم که اینجوری با یه انسان برخورد کردم....:whistle:

  • Like 3
لینک به دیدگاه

من زمان جوانی خیلی دنبال این تریپ ادما بودم ولی هر کس که امد طرفم یک جور خنجر زد و رفت ولی الان از کلمه دوست دارم متنفرم چه کار کنم باورم نمیشه کسی از ته قلب به کسی بگه دوست دارم

  • Like 1
لینک به دیدگاه

دوست داشتن به گفتن نیست...به عمله...:ws37:

یکی رو می بینی همچین تز میده آره من اگه یکی رو دوست داشته باشم فلان و بهمان..... وقتی پای عمل می رسه دریغ از یه دونه از حرفایی که زده و وقتی بهش می گی چی شد؟ تو که اونجوری می گفتی..... می گه: اونا حرفه :whistle:

 

یکی دیگه رو هم پمی بینی شاید روزی 10 بار هم بهت نگه دوست دارم اما تک تک کاراش داد می زنه که دوستون داره.

  • Like 1
لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...
  • 3 هفته بعد...

خیلی شیک و مجلسی میگم: منم دوست دارم عزیزم :ws3:

خب وقتی طرف انقد دوسم داره که بلند شده اومده خودش میگه دوست دارم، ظلم به خدا ناامیدش کنی. خاطره تلخ میشه براش :w16:

نهایتش اینه که اگه ازش خوشت نیومد، یا نتونستید با هم بسازید، خیلی منطقی از هم جدا میشین دیگه :w16:

  • Like 1
لینک به دیدگاه
  • 3 هفته بعد...

اینو باید از جهات مختلف سنجید

اگه واسه دوست شدن و رفاقت بگه دوست دارم خوب از کنارش 100در100میگذرم

 

اگه نیتش خیر باشه بازم به 2شاخه تقسیم میشه اول اینکه باید ببینم موقعیتشو دارم یا نه اگه نداشته باشم با احترام ردش میکنم اگه داشته باشم بازم احترامشونو حفظ میکنم اما بی گدار به آب نمیزنم شرایطو میسنجم

 

گفتن دوست دارم به حرف نیست به عمله و نمیشه به هر کسی و هر حرفی اعتماد کرد

 

اینکه کسی غرورشو میشکنه قابل احترامه اما منطق میگه به خاطر این احساسات خودتونو گول نزنید تا بعدا پشیمون نشید:w16:

  • Like 5
لینک به دیدگاه

خب کاری نداره که منم میگم دوست دارم:banel_smiley_4:

شاید این شخص همسرم باشه شاید پدر و مادرم شاید استادم و یا دوستانم باشن

هر دوست د اشتنی که با منظور نمیشه:a030:

  • Like 1
لینک به دیدگاه
  • 3 هفته بعد...
سلام.

من خیلی فکر کردم ، گفتم بیام اینجا ازتون بپرسم اگه یه نفر بیاد بگه دوستت داره( ازین تیریپ عاشقانه ها منظورمه ها) چی کار میکنی؟

چه از دوستان معمولیت؛ چه بچه های فامیل، چه همکار؟

حسش رو قبول میکنی؟ این که اون غرورشو گذاشته زیر پا رو چی؟

خیلی وقتا از کنار ادمایی که واسشون همه چی هستیم رد میشیم، بی تفاوت.

 

قبلا شاید واکنش خوبی نشون میدادم الان میگم زر نزن بابا:vahidrk:دقیقا همین لفظ زر:hanghead:

لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...