- Nahal - 47858 مالک ارسال شده در 9 اردیبهشت، 2013 باور کنید زندگی آدم گاهی لَنگ می شود .. لنگ کمی دلگرمی !! فقط کمی . 10
mani24 29665 ارسال شده در 9 اردیبهشت، 2013 هنگامی دستم را دراز کردم که دستی نبود هنگامی لب به زمزمه گشودم که مخاطبی نداشتم و هنگامی تشنه آتش شدم، که در برابرم دریا بود و دریا و دریا ...! 6
mani24 29665 ارسال شده در 9 اردیبهشت، 2013 بــــاران ! آرام تر ببـــار تنهـــایی من سقف ندارد...!!! 7
mani24 29665 ارسال شده در 9 اردیبهشت، 2013 آرام و آهــــسته از تـ ـو مــے گــویَــم تــآ هیــچ کــَس نآم تـــو رآ نشــنَوَد...! آرام و آهــــسته بآ خیــــآل تـ ـو رآه مــے رَوَم و مــے پـــندآرَم دَر کــــنآرَم خــوآهــــے مآنـ ـد...! و تـ ـ ــــ✘ـــو... آرام و آهـــــسته از مــَن مـ ـے گـــُذرے بــے آنڪــﮧ از مَــــن بپــــُرسـ ـے آیـ ـآ بــه بودَنــَت نیـ ـآز دآرَم؟؟ 5
Just Mechanic 27854 ارسال شده در 9 اردیبهشت، 2013 دیگه خستگی و گم شدن بین آدما شده یه عادت همیشگی واسم سردرگمی هم که دوست همیشگیمه 8
mani24 29665 ارسال شده در 9 اردیبهشت، 2013 نگران نباش اگر جواب خوبی هایت بدی ست !!! اشــــک پاداش کسیست که دستهایش نمک ندارند...! 7
mani24 29665 ارسال شده در 9 اردیبهشت، 2013 هی تو؟! از اینکه امروز مورد توجه هستی خوشحال نباش! تیتر اول روزنامه امروز کاغذ باطله فرداست... 9
moein.s 18984 ارسال شده در 22 اردیبهشت، 2013 آقا خسته ام بببببببببد! خواب و خوراک ام شده خاکی که از زمین به شوق نشستن در نفس من بلند می شه! من خسته ام از این همه خاک که از او هستم و از او فراری ام.... نفسم خسته است...هوا کم.... 6
spow 44198 ارسال شده در 23 اردیبهشت، 2013 سقراط گفت نميدانم ارشميدس گفت يافتم و ما نميد انيم يافتهايم يا يافتهايم كه نميدانيم 4
- Nahal - 47858 مالک ارسال شده در 24 اردیبهشت، 2013 کمی دورتر آن جا گرگ ها بچه هایشان را شیر می دهند . گلاویز شدن دو تا قو با هم بودن دو آهو و هجی حروف عین و شین و قاف معنی می شود. ... نسیم پیشواز چکامه و نی لبک می آید و قاصدک به لهجه ی گیاه پرنده ها را به میهمانی درخت دعوت می کند میش ها را به رقص علف . ... چقدر جای من خالی ... (کوروش شیوا) 1
*mishi* 11920 ارسال شده در 26 اردیبهشت، 2013 کم طاقتی عادت آن روزهایت بود این روزها برای گرفتن خبری از من عجب صبور شده ای .......! 5
sam arch 55879 ارسال شده در 27 اردیبهشت، 2013 تاب و تحمل دارد روح و روانم...اما جسم را چه کنم... خ س ت ه است... به عینیتِ آنچه جدا جدا نوشته ام برای فرار از سَرهَم بودنش.. 4
Mahnaz.D 61917 ارسال شده در 28 اردیبهشت، 2013 زن بودن کار مشکلی است مجبوری مثل یک بانو رفتار کنی مثل یک مرد کار کنی مثل یک دختر جوان به نظر برسی و همانند یک خانم مسن فکر کنی. 6
- Nahal - 47858 مالک ارسال شده در 3 خرداد، 2013 اینروزها ... این روزها بدجور بی رَحم اند این "هیچکس"هایی که دردت را نمیفهند! شاعر:سید مهدی موسوی 2
- Nahal - 47858 مالک ارسال شده در 3 خرداد، 2013 خسته ام! خسته ام از این نزدیکی های دور بگذار احساس در فاصله ی میانِ من و تو حجمی سازد به عمق خویش تا کوه غرور ویران شود در سلام! تا تو مرا در آغوشت ببینی و من تو را در ویرانه ی دلم!! "پژمان روشن طبری" 5
!BARAN 4887 ارسال شده در 9 خرداد، 2013 نه به پدرم رفته ام! نه به مادرم! من چندیست ... بر باد رفته ام!!! 3
!BARAN 4887 ارسال شده در 9 خرداد، 2013 تقــویمِ امـسال هـــم.. بـا تقـــویــمِ پــارسال.. هیـــچ فــرقـی نمیـــکند.. وقتـی: زنـــدگی.. تــا اطّـلاعِ ثــانــوی .. تعــطــــــیل اسـت ! 4
!BARAN 4887 ارسال شده در 10 خرداد، 2013 از من نرنــــــــــج… نه مغــــــرورم نه بی احســـــاس… فقط خســــته ام… ... خسته از دوری تو ... 2
ارسال های توصیه شده