رفتن به مطلب

خ س ت ه . . .


- Nahal -

ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 261
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

خسته ام

 

انگار از همون روزاست.. حال و هوام رنگه توئه...

 

کوچه دلتنگه توئه...

 

 

دلم گرفته.....

 

دوباره هوای تورو دارم......

 

چشمای خیسم.........

 

واسه ی دیدنت بی قراره.......

 

این راهه دورم.. خبر از دل من که نداره....

 

آروم ندارم...

 

یه نشونه میخوام واسه قلبم.....

 

جز این نشونه... واسه چیزی دخیل نمیبندم...

 

این دل تنهام... دوباه هوای تورو داره....

 

 

هوای شهر تو و بوی گلا...

 

پیچیده توی اتاقم مثل خواب...

 

داره بدجوری غریبی میکنه...

 

آخه جز تو دردمو کی میدونه...

لینک به دیدگاه

دستانم دیگر از من اطاعت نمی کنند....بی وقفه از تو می نویسند....

 

از عشق کوتاهمان

 

از محبت بینمان

 

و از فراق نابهنگام واجباریمان...

 

 

دلم برای پیکره سپید کاغذ میسوزد

 

تا کی باید سنگ صبور نازنین تو باشد؟؟؟

 

تا کی باید سایه قلم مرا بالای سرش حس کند؟

 

تا کی باید از زخم کهنه قلب من خراش بردارد؟؟؟؟؟

 

دم بر نیاورد و در نبود تو همرایم کند...

 

دیر یا زود او هم از دست غم وغصه های گاه وبیگاه من به ستوه می آید

 

دیر یا زود قلم من به ورطه نیستی سقوط می کند

 

آن وقت تو بگو عزیز کرده این دل ترک خورده, من با ید چه کار کنم؟

 

چگونه با این همه اشک و انتظار کنار بیایم؟

لینک به دیدگاه

دلم تنگ است

دلم برای کسی تنگ است

 

که چشمهای قشنگش را

 

به عمق آبی دریا می دوخت

 

و شعر های قشنگی چون پرواز پرنده ها می خواند

 

دلم برای کسی تنگ است

 

کسی که خالی وجودم را از خود پر می کرد

 

و پری دلم را با وجود خود خالی

 

دلم برای کسی تنگ است

 

کسی که بی من ماند

 

کسی که با من نیست

 

دلم برای کسی تنگ است

 

که بیاید

 

و به هر رفتنی پایان دهد

 

کسی که من همیشه دلم برایش تنگ می شود

 

خسته ام خسته ................

لینک به دیدگاه

گاهی دلم برای خودم تنگ می شود ...

گاهی دلم برای باورهای گذشته ام تنگ می شود ...

گاهی دلم برای پاکیهای کودکانه قلبم میگیرد ...

گاهی دلم از آنهایی که در این مسیر بی انتها آمدند و رفتند خسته می شود ...

گاهی دلم از کسانی که ناغافل دلم را میشکنند میگیرد ...

.

.

.

گاهی آرزو میکنم ای کاش ...

دلی نبود تا تنگ شود ...

تا خسته شود ...

تا بشکند

لینک به دیدگاه

آنقـــــدر خـــستـه ام

کـه حـــاضـــرم

ســـرم را روی تکــه سنگــی

بگـذارم و بخــوابـم

امــــا

بـــه دیــوار وجــودت

کــِه بـــارهــــا بـر ســرم آوار شـد

تکیـــه نـدهـم

لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

خ س ت ه بودم....با یک سلام خستگی از تنم در رفت...

 

در حالی که شیرینیِ لبخندِ نگاهت هم به آن اضافه شد...

 

دیگر شِکَرَک زده این لحظه...:icon_redface:

لینک به دیدگاه

نرو!

 

من بي تو ميميرم!

 

اين جمله به ظاهر ساده

 

پژواك تمامي فريادهاي بي صدايي است كه در گلويم به زنجير كشيده شده

 

و من قدرت بيان كردنش را ندارم!!!

 

براستي چشمان اشكبار من

 

لرزش پيانو وار اندام ظريف من

 

قلب به خاك و خون كشيده بينواي من

 

هيچ كدام برايت اهميتي ندارد؟؟؟!!!

 

مجنون من

 

يه لحظه تنها يك لحظه

 

به من كه قرار است بعد ازتو چه بر سرم بيايد بيانديش!

 

اين قدر بي مهر

 

اينقدر بي تفاوت سخن نگو و دم از جدايي نزن

 

تو كه بهتر از هركسي ميداني

 

اين رفتار آمرانه تو مرا ديوانه مي كند....

لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

آسانسوری شده ام

 

تنها

 

در برجی متروک

 

که سال هاست

 

بهانه ای برای اوج گرفتن

 

نداشته است

 

 

 

به خانه ام بیا

 

خسته ام

 

از این همه ایستادگی

 

 

سینا علیمحمدی

لینک به دیدگاه

عادت کرده ام مشکلــــے که برایم پیش بیاید

 

تقصیر را بیندازم گردنِ تو !

 

بگویم، اگر تو بودی این اتفاقات نمی افتاد

 

ولــے نیستــے . . .

لینک به دیدگاه

خرابِ دقایقی شدم که بی امان می تاختم در جاده ی صداقت..

 

نمی دانستم تو زیر رو می کشی....

 

دستم رو شده بود...

 

امان از این صداقت...

 

خ س ت ه شدم..در فکر اینم که من هم زیر و رو کشی را از تو بیاموزم...

 

مرا به شاگردی می پذیری؟!:icon_redface:

لینک به دیدگاه

رهایم کن

 

از این بن بست بی فردا

 

از این دیروز و امروزها

 

از این صحرای بی باران

 

از این مرداب ماندنها

 

از این شبهای بی تابی

 

از این خواب پریشانی

 

از این دریای طوفانی

 

رهایم کن

 

از این امواج سوزانی

 

از این دنیای دلتنگی

 

از این روزای تکراری

 

از این بی تو بودنها

 

از این دلهره نبودنها

لینک به دیدگاه

خسته ام ﺑﻪ ﺗﺎﻭﺍﻥ ﺩﻝ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺍﻡ ......

ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺩﻝ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺷﮑﺴﺖ .......

ﮔﻨﺎﻫﺶ ﺑﭙﺎﯼ ﺩﻟﯽ ﮐﻪ ﺩﻝ ﻣﺮﺍ ﺷﮑﺴﺖ !

 

__________________

لینک به دیدگاه

اگر ماه بودم به هر جا که بودم .... سراغ تو را از خدا می گرفتم

 

وگر سنگ بودم به هر جا که بودی....سر رهگذار تو جا میگرفتم

 

اگر ماه بودی به صد ناز شاید شبی....بر سر بام من می نشستی

 

وگر سنگ بودی به هر جا که بودم.....می شکستی مرا ،می شکستی

لینک به دیدگاه

خسته ام وخراب هر چه شکفتم تو ندیدی مرا

 

رفتی و افسوس نچیدی مرا

 

ماندم و پژمرده شدم ریختم

 

تا که به دامان تو آویختم

 

دامن خود را متکان ای عزیز

 

این منم ای دوست به خاکم مریز

 

وای مرا ساده سپردی به باد

 

حیف که نشناخته بردی ز یاد

 

همسفر بادم از آن پس مدام

 

میگذرم بی خبر از بام وشام

 

میرسم اما به تو روزی دگر

 

پنجره را باز گذاری اگر

لینک به دیدگاه
  • 4 هفته بعد...

برای خاکی که خوب می‌شناسیم

 

برای تقلّبی که خوب می‌شناسیم

 

نان

 

نان ِ خودمان

 

تعارف

 

تعارف ِ خودمان

 

ما خسته‌ایم؛ باید به خانه‌هامان برگردیم

 

 

«طاهره صفارزاده»

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...