Samira Naderi 386 ارسال شده در 17 دی، 2015 من اگه خـــــــــــــــــــدا بودم … یه بار دیگه تمـــــــــــــــوم بنده هام رو میشمردم ببینم که یه وقت یکیشون تنــــــــــــها نمونده باشه … و هوای دو نفره ها رو انقدر به رخ تک نفره ها نمی کشیدم!!!!
Samira Naderi 386 ارسال شده در 17 دی، 2015 این جهانی که همش مضحکه و تکراره تکه تکه شدن دل چه تماشا داره ” حسین پناهی “
Samira Naderi 386 ارسال شده در 17 دی، 2015 ماندن به پای کسی که دوستش داری قشنگ ترین اسارت زندگی است ! می کوشم غــــم هایم را غـــرق کنم اما بی شرف ها یاد گرفته اند شــنا کنند …
Samira Naderi 386 ارسال شده در 17 دی، 2015 راســــــتی، دروغ گـــــفتن را نیــــــــز، خـــــــــوب یاد گـــرفتــه ام…! “حــــال مـــن خـــــــوب اســت” … خــــــوبِ خــــوب
Samira Naderi 386 ارسال شده در 17 دی، 2015 می خواهم برگردم به روزهای کودکی آن زمان ها که : پدر تنها قهرمان بود . عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد بالاترین نــقطه ى زمین، شــانه های پـدر بــود … بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادر های خودم بودند . تنــها دردم، زانو های زخمـی ام بودند. تنـها چیزی که میشکست، اسباب بـازیهایم بـود و معنای خداحافـظ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام تا فردا بود…!
ارسال های توصیه شده