رفتن به مطلب

تکدی گری!!!


شقایق31

ارسال های توصیه شده

دیروز محل کارم بودم یه خانومی خیلی شیک با ارایش و النگو وکفش نو اومده بود میگفت تو رو خدا کمک کنید!!!!!!!

کسی که چهار ستون بدنش سالمه هیچ مشکلی نداره و با سن حدود25 سال چرا باید انقدر مفت خور و تن پرور باشه که دست سمت همه دراز کنه؟

و جالبه که بهش میگم برو کار کن جای گدایی بهم میگه ادمای خسیسی مثل تو هستند که نمیذارن جیبمون پر بشه!!!!!!:banel_smiley_4:

خدا همه رو به راه راست هدایت کنه و اگر نشد راه راست رو بطرف همه کج کنه:ws3:

 

چند صحنه تکراری:

 

** دوستی می‌گفت: روزی پشت چراغ قرمز بودم که دیدم فردی مثل عقاب از کنارم گذشت و یقه جوانی را که داشت شیشه اتومبیل‌ها را پاک می‌کرد، گرفت و چند لحظه بعد دو، سه نفر گــــدای دیگر هم به آن جمع اضافه شد. جالب این که چند لحظه قبل از درگیری، گدایی که با عصا کنار خیابان بود، به یک باره بدون عصا به سمت آنان حمله ور شد (چنان که انــــگار پایش هیچ عیبی نداشت)! و بالاخره کاشف به عمل آمد که جوان بدون گرفتن مجوز گدایی از رئیس مافیای گداها در آن مکان، اقدام به پاک کردن شیشه‌ها کرده است.

 

**ساعت از 12 شب گذشته است و در خیابان کسی جز زنی باردار و مردی که خود را شوهر او معرفی می‌کند، نیست. مرد با انگشت چند ضربه به شیشه خودرو می‌زند. راننده شیشه را پایین می‌کشد و او برای راننده تعریف می‌کند که اینجا آمده‌اند تا طلب شان را از صاحب دکه روزنامه فروشی کنار خیابان بگیرند. ساعت‌ها در سرما منتظر مانده اند؛ اما خبری از بدهکار نشده است و حالا برای رفتن به خانه دو هزار تومان نیاز دارند.‏

 

راننده به چهره خسته زن و دستی که روی شکم دارد، نگاه می‌کند. دو هزار تومان کف دست مرد می‌گذارد. راننده خودرو کمی بعد که از همان خیابان می‌گذرد، زن و مرد را می‌بیند که به بالای پیچ رسیده اند. مرد خم شده است و با راننده خودرویی حرف می‌زند. زن دستش روی شکمش است و راننده، 2هزارتومان کف دست مرد می‌گذارد. ‏

 

‏**مردی پاهای قطع شده اش را که صحنه‌ چندش آوری است، بیرون انداخته و از کمر روی آن خم شده و در گوشه دیوار نشسته و روی مقوایی نوشته است:« مردی هستم علیل و عاجز... چنــــد سال پیش به خاطر انفجار کپسول گاز هر دو پایم را از دست دادم. من نقاش ساختمان بودم، اما اکنــــون نمی‌توانم با این وضع کار کنم. نیازمند کمک شما هموطنان نوعدوست هستم»!

 

**مرد مسن شیک پوشی، روی پله خانه‌ای نشسته و داستان ورشکستگی و سرشکستگی اش را با نثری شیوا روی کاغــــذ برای عابران نوشته است. او بـــازنشسته آبرومندی است که چشـــم‌هایش را با دستمال بزرگـــی پوشانده است تا رهگذران، شرمندگی اش را نبینند.‏

 

‏ **مادر میانسال و زن جوانی را هم می‌توان دید که با سر و وضعی آبرومند، شهروندان به ویژه زنان را به کنجی می‌کشانند و می‌گویند کیف شان را جا گذاشته‌اند یا دزد کیف شان را زده است. ‏

 

اینها تنها بخشی از صحنه‌هایی است که هر روز در سطح شهر، شاهد آنیم. اگر به این داستان تلخ، دستفروشانی را هم که در جای جای شهر مشغول فعالیت اند، اضافه کنیم، آن وقت خواهیم فهمید که این جلوه‌های آشنای شهری متاسفانه تبدیل به یک بحران شده است. هر چه این شیوه‌های کسب و کار بیشتر در جامعه ریشه بدواند، مقابله با آن دشوارتر خواهد شد.‏

 

 

نظری بر قوانین ضد گدایی!

 

نخستین قوانین مربوط به مقابله با تکدی گری به حدود یک قرن پیش بازمی گردد. در سال 1325 هجری قمری، طبق قانون، اداره بلدیه« موظف به مراقبت در رفع تکدی» شد.

 

در جمادی الاول 1325 هجری قمری« تکدی و ولگردی جرم و از درجه جنحه» به شمار رفت. قانون مزبور در ماده 277، شرط قابل تعقیب بودن گدایان را داشتن صحت مزاج و تمکن از اختیار شغل قرار داد و در موارد 228 و 229 یک سلسله به شرح آتی برای جرم گدایی معین کرد: تهدید، دشنام، دخول به منزل بدون اجازه صاحب آن یا اهل خانه، به تزویر خود را علیل و مریض و عاجز نمایش دادن، اطفال صغیر را وسیله تکدی قرار دادن.

 

به شرح مواد 230 تا 233 کیفیات مشدده مشترکی برای گدایان و ولگردان پیش بینی شد:

 

1) تغییر وضع و لباس

 

2) حمل اسلحه ‏

 

‏3) همراه داشتن سوهان و چنگک و سایر آلات مخصوصه سرقت و شکستن حرز

 

4) در صورت داشتن چنین اشیایی، معلوم نکردن این که اشیای مزبور به طریق مشروع به دست او آمده است

 

5) رفتار خشن و شدید نسبت به کسی

 

6) تکدی و ولگــردی بــا دست آویز تصدیق و شهـــادت نامه جعلی

 

در فاصله این سال‌ها قوانین متعددی برای مقابله با تکدی گری تدوین شد. ماده‌های جزایی قانون مجازات اسلامی جمهوری اسلامی ایران در رابطه با تکدی گری:

 

ماده 712 - هركس تكدی یا كلاشی را پیشه خود قرار داده باشد واز این راه امرار معاش یا ولگردی نماید، به حبس از یك تا سه ماه محكوم خواهد شد و چنان چه با وجود توان مالی مرتكب عمل فوق شود، علاوه بر مجازات مذكور كلیه اموالی كه از طریق تكدی وكلاشی به دست آورده است، مصادره خواهد شد.

 

ماده 713 - هركس طفل صغیر یا غیر رشیدی را وسیله تكدی قرار دهد یا افرادی را به این امر بگمارد، به سه ماه تا دوسال حبس و استرداد كلیه اموالی كه از طریق مذكور به دست آورده است، محكوم خواهدشد.

 

در آینه جامعه

 

«تکدی گری» شیوه‌ای است که به وسیله آن، افراد می‌کوشند نیازهای خود را بدون تلاش و ارائه خدمات، از طریق دیگران تامین کنند. این شیوه ناهنجار بیش از هر جا، در جوامعی دیده می‌شود که به دلایل گوناگون اجتماعی و سیاسی، دچار افت شدید اقتصادی، بحران‌ها و تحولات نامطلوب اجتماعی و سیاسی هستند.‏

 

در بسیاری از جوامع جهان سوم، از کشورهای آسیایی مانند هند گرفته تا سرزمین‌هایی در دوردست آفریقا، تکدی گری پدیده رایجی است و گاه آن چنان وسعت دارد که افراد جامعه، آن را به عنوان شکلی از زندگی اجتماعی پذیرفته و به آن تن داده اند، كه ایران نیز از این پدیده دور نمانده است.

 

متکدیان به شکل‌های گوناگون در همه جا به تکدی مشغول اند. برحسب شرایط گوناگون و آنچه در هر دوره زمانی بر اجتماع حاکم است، این پدیده نیز تغییر شکل می‌دهد و تعداد متکدیان نیز برمبنای میزان دخالت و حضور عوامل قانونی و سازمان‌های مسئول، کاهش یا افزایش می‌یابد. زشتی این پدیده برهمگان آشکار است، اما کندوکاوی در دلایل اجتماعی بروز و ظهور آن، ما را با حقیقت تلخی روبه رو می‌کند و آن همان زمینه‌های ذهنی ناخودآگاه در ضمیر اجتماع ماست که تکدی گری را رواج می‌دهد و گاه با استفاده از حس انسان دوستانه عموم افراد اجتماع، آن را توجیه و تصدیق می‌کند.‏

 

به گفته علی قربانی ـ روانشناس اجتماعی، همیشه کمک کردن به کسی که دست به گدایی مقابل مان دراز می‌کند، ساده‌ترین راه است.

 

او می‌افزاید: وجدان انسان‌ها همواره نسبت به برخی مسائل، آسیب پذیری بیشتری دارد. دیدن فقر و ناتوانی آدم‌های همنوع یکی از همین نقــــاط آسیب پذیر است. انسان سالم نمی‌تواند از کنار پدیده گرسنگی یا فقر همنوع اش راحت بگذرد و همین امر موجب ترویج تکدی گری می‌شود. ‏

 

او مهم‌ترین راه از میان بردن تکدی گری را اقدام قانونی و اساسی مسئولان می‌داند و می‌گوید: تا زمــــانی که آه و ناله متکدی بلند است و به او اجازه داده می‌شود با ظاهـــری نامناسب و ترحم برانگیز در ملأ عام ظاهر شود، نمی‌توان انتظار داشت که این پدیده ریشه کن شود.‏

 

با یک نگاه کلی می‌توان دریافت که متکدیان نه افرادی بازمانده از پیشرفت اجتماعی و هوش و امکانات فردی، که به عکس افرادی توانمنــــد و هوشیارند و با استفاده از این توانایی و هوشیاری، شیوه‌ای برای کسب آسان درآمد، انتخاب کرده اند. ‏

 

براین اساس، نه فقط گدایی و تقاضای مستقیم پول از مردم، بلکه بعضی مشاغل نیز به نوعی تکدی محسوب می‌شوند. قدیمی‌ترین و شناخته شده‌ترین شیوه تکدی آن است که به« گد ایی» نیز تعبیر می‌شود. از دیرباز عده‌ای با حضور در مراکز تجمع مـــردم و به خصوص امـــاکن مذهبی، از احساسات انسان دوستــــانه افراد سؤاستفاده می‌کردند و با طلب پول، غذا، لباس و سایر امکانات، نیازهای خود را برمی آوردند.

 

داستان متکدیان سمج که به هر شکل ممکن از مردم پول می‌گرفتند و در عزا و عروسی حاضر می‌شدند، از داستــــان‌هایی است که حتی در ادبیات ما نیز بارها به آن اشاره شده است.

 

تکدی‌گری با شیوه‌های مدرن‏

 

با گذشت زمان و به ویژه در حال حاضر، تکدی گری نیز پیشرفت کرده است! متکدیان که با حیله‌های گوناگون می‌کوشند نظر لطف و مرحمت دیگران را به خود جلب کنند، همواره در ابداع روش‌های جدید تکدی، می‌کوشند.

 

یکی از قدیمی‌ترین شیوه‌ها، تغییر شکل و لباس و صورت دادن شکلی هر چه بیشتر ترحم انگیز است. استـــفاده از گریم، تغییر حالت دادن اندام‌های بدن و تظاهر به فلج و کوری و بیماری، شیوه مرسومی است که گاه موثر هم می‌افتد. استفاده از کودکان و زنان نیز از شیوه‌هایی است که برای جلب ترحم بیشتر به کار گرفته می‌شود.‏

 

‏ عزیززاده ـ جامعه شناس می‌گوید: روش موثر متکدیان جلب ترحم افراد است، و براین اساس هر چه سر و ظاهر متکدیان تاسف بارتر

 

باشد، انگیزه بیشتری در افراد برای کمک به آنان ایجاد می‌شود. به مرور، گدایان قدیمی و کم حوصله، در همـــان حوزه کاری قبلی خود استقرار پیدا کرده‌اند و به شکل گدایان ثابت یک منطقه یا متکدیان حرفه‌ای نابینا و علیل باقی مانده‌اند و تازه کارها، به دنبال روش‌های جدیدتر رفته‌اند.

 

او می‌افزاید: در این سیستم، تکدی گری پیچیده‌تر می‌شود؛ نظامی که در آن شبکه‌های وسیع سو استفاده، افراد را از سنین مختلف به کار می‌گیرند و با سازماندهی و هدایت آنان، سود کلان به جیب می‌زنند. به دنبال بررسی ریشه‌های تکدی و دریافتن محل تجمع و استقرار متکدیان، بیشتر به سازمان‌های مافیایی می‌رسیم. افراد حاشیه نشینی که به دلیل فقر و نیاز، به وسیله‌‌ای در دست سودجویان تبدیل می‌شوند.

 

این جامعه شناس ادامه می‌دهد: حضور وسیع کودکان در سنین بسیار پایین و در شرایط بد آب و هوایی و با نامناسب‌ترین وضع ظاهری، کودکانی که ضعف و ناتوانی جسمی هم بر آنان غالب شده است و بیشترشان به هر طریق ممکن می‌کوشند پولی به دست بیاورند از راز این نظام مخوف، پرده بــرمی دارد. اصرار و پافشاری آنان، شاید یکی از همان روش‌هـــای نوینی است که کارفرمایان براساس روان شناسی اجتماع، آن را ابداع کرده اند.‏

 

‏ عزیززاده می‌گوید: آنان می‌دانند اصرار و التماس در نهایت اثر خود را می‌گذارد. وقتی کودکی به شما التماس می‌کند و گاه اشک هم می‌ریزد، چیزی در عمق وجودتان تحریک می‌شود و گاه حتی فقط برای خلاصی از این فشار، پولی به او می‌دهید تا رهایتان کند. این کودکان مسیری طولانی را به دنبال شما می‌دوند، دامن تان را می‌گیرند و اشک می‌ریزند و حتی اگر نخواهید، وادارتان می‌کنند به دلیل نجات شان از کارفرمای خشن و زورگو، پولی به آنان بدهید و از لحاظ عاطفی هم خــــود را ارضا کنید.‏

 

وی تاکید می‌کند: افرادی که گدایی می‌کنند نه فقط به این شیوه آشکار، بلکه در پوشش مشاغل کاذب نیز سازماندهی می‌شوند. متکدیانی که اجناس بنجل و بی ارزش می‌فروشند و افراد را وا می‌دارند برای توجیه عمل شان از آن اجناس چیزی بردارند، كسانی که شکلات و آدامس‌های غیراستاندارد و تقلبی در بساط دارند و آنان که با یک دستمال کثیف (و البته گاهی با دستمال تمیز و مایع شیشه پاک کن!)

 

به زور شیشه پنجره خودروها را پاک می‌کنند، از این دسته اند. آن دسته که خانوادگی راه می‌افتند و از هنر بدوی شان مایه می‌گذارند و آهنگی می‌نوازند و به شکل رمانتیک، بازو به بازوی همسرانشان قدم می‌زنند، نیز همان گداهای قدیمی خودمانند که حالا بزک شده‌اند. ‏

 

***

 

نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد كه شمار قابل توجهی از مردم، فقر و نیازهای مالی را دلیل روی آوردن افراد به تکدی گری می‌دانند و عده‌ای دیگر بر این باورند که درصد کمی از گداها از روی احتیاج به تکدی گری روی می‌آورند و بسیاری از آنان، نیازمند واقعی نیستند. همچنین 71 درصد از افراد نمونه، به متکدیان تا به حال کمک کرده‌اند و فقط 29 درصد پاسخگویان هیچ وقت به متکدیان کمک نکرده‌اند. 79 درصد از پاسخگویان برخورد مسئولان مربوط را با این معضل اجتماعی ضعیف و ناکافی می‌دانند و بقیه پاسخگویان، برخورد مسئولان را قاطع می‌دانند.‏

 

با وجود آن که مسئولیت اصلی برخورد با هرگونه بزه اجتماعی بر عهده دولت است، اما شهروندان نیز باید در ارتباط با این موضوع همکاری‌های لازم را داشته باشند. برانگیختن حس ترحم و دلسوزی در واقع اهرمی است که سودجویان با استفاده از آن، در پی درآمدهای بدون تلاش اند. این موضوع علاوه بر رواج تن پروری، شرایط بزهکاری را در جامعه فراهم می‌کند. برای کودکانی که از سوی مافیای تکدی گری مورد سوء استفاده قرار می‌گیرند، نمی‌توان آینده روشنی را پیش بینی کرد.

 

بنابراین در کنار تلاش‌های ارگان‌های گوناگون که باید افراد بی بضاعت را تحت پوشش کمک‌های خود قرار دهند، شهروندان نیز با بی اعتنایی به شگردهای متکدیان، بای به مبارزه با این معضل اجتماعی بپردازند.

 

‏فریده عباسی

59438_259.jpg

 

 

715e8ba46f8bc29c24f3fbfdb8d96d71__IMG_1862.jpg

 

 

491854_orig.jpg

  • Like 13
لینک به دیدگاه

به نظر من بهترین راه کار اونه که خود مردم با نوع رفتارشون و کمک نکردن به این گونه افراد جلوی سود جویی رو بگیرند البته هستند افرادی که واقعا از روی نیاز این کار و میکنند ولی شاید این افراد یک به 10000 کل افراد متکدی هم نباشه

  • Like 11
لینک به دیدگاه

خانواده من چند سالی هست که دیگه نه به گدای کمک می کنن و نه پول توی صندوق صدقات می ندازن یه صندوق گذاشتیم توی خونه و تموم پول هایی که می خوایم به عنوان کمک به کسی بدیم رو اون تو می ریزیم و هر وقت مبلغ قابل توجهی میشه مادرم اون رو به دوستش که چند تا خانواده بی بضاعت رو میشناسه و کمکشون می کنه میده.

 

به نظرم در حال حاضر این بهترین روش برای انجام کار خیر بدون آسیب اجتماعیه:ws37:

  • Like 7
لینک به دیدگاه
خانواده من چند سالی هست که دیگه نه به گدای کمک می کنن و نه پول توی صندوق صدقات می ندازن یه صندوق گذاشتیم توی خونه و تموم پول هایی که می خوایم به عنوان کمک به کسی بدیم رو اون تو می ریزیم و هر وقت مبلغ قابل توجهی میشه مادرم اون رو به دوستش که چند تا خانواده بی بضاعت رو میشناسه و کمکشون می کنه میده.

 

به نظرم در حال حاضر این بهترین روش برای انجام کار خیر بدون آسیب اجتماعیه:ws37:

 

درسته بهترین روش برای کمک همینه:w16:

ولی اگر آن کسی که دستشو جلو ما دراز کنه واقعا بی بضاعت باشه از اینکه دست رد به سینش بزنیم و ناامیدش کنیم چی:hanghead:

  • Like 4
لینک به دیدگاه
درسته بهترین روش برای کمک همینه:w16:

ولی اگر آن کسی که دستشو جلو ما دراز کنه واقعا بی بضاعت باشه از اینکه دست رد به سینش بزنیم و ناامیدش کنیم چی:hanghead:

 

خب دروغ چرا گاهی کم میارم :sigh:

  • Like 4
لینک به دیدگاه

یک دوستی می گفت،اینا با احساسات دیگران به این خوبی بازی می کنن،یعنی نباید بهشون دستخوش داد!:banel_smiley_4:

بالاخره اینم یک هنره دیگه!icon_razz.gif

  • Like 2
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...