shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۹۱ [h=6]چی میشد اگه میشد ؟ زنگ بزنی آژانس بین المللی انرژی اتمی، بگی یه ماشین می خوام [/h][h=6] آخر شبا رفتگرا سوار جاروهاشون بشن برن خونه ... موهات "فر" باشه , روش پیتزا بپزی [/h][h=6] خانواده مذهبی باشه اسم دخترو بذاره سیندر الله[/h][h=6] شب خواب ببینی که 1 ماه داری میری سر کار, صبح که بیدار شدی حقوقشو بگیری [/h] [h=6] پشه ها به جای اینکه خونمون رو بمکن، میومدن چربی های اضافه بدنمون رو می مکیدن [/h][h=6] رادیو رو روی یه موج سه متری تنظیم می کردی می رفتی موج سواری[/h] 5 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۹۱ [h=6] ماهی از آب در بیاد تو ساحل سیگارشو بکشه برگرده تو آب تو مطب نفر قبل از تو که مي ره تو اطاق دکتر، بري در بزني بگي زود باش ورودی ِ لاس وگاس بزنه به شهر شهیدپرور ِ لاس وگاس خوش آمدید همسر دلخواهت رو از بین گزینه های موجود دانلود کنی سیاست کثیف رو ببری حمام تمیزشه روز تولد انگری بِرد قرمزه، رو والش بنویسی Happy bird dayyy بوق زدن ممنوع باشه ماشینتو بذاری رو ویبره [/h] 4 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۹۱ [h=6] حراست دانشگاه دم در با دقت نگات کنه ، اشکالای آرایشیتو بگه ، برات درسش کنه. لوازم آرایش بهت قرض بده ، یادت بده چجور آرایشی بهت میاد رو مانیتورت مگس بشینه، با موس بگیریش، بندازیش تو ریسایکل بین سايه ات سفيد باشه تو گوگل سرچ می کردی "نیمه گم شده ی من " عکساشو واست می آورد راحت پیداش می کردی شامپو ضدِ شوره بخوری ، دلشوره هات تموم بشه بفهمن اصغر فرهادی دوپینگ کرده همه جایزه هاشو بگیرن روی رادیو، تور بکشی بشه رادیاتور یکم از هوای اطراف وایرلستو بکنی توی کیسه هر وقت اینترنت نداشتی یه سیم بندازی توش استفاده کنی [/h] 4 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۹۱ [h=6] درخت خرما و گردو رو پیوند بزنی خرما گردویی بده رگ قلبت بگیره به جای اینکه بالون بزنن پاراگلایدر بزنن واسه کاردستی ِ مدرسه یه ساختمون ِ هشت طبقه ی 32 واحدی ِ اسکلت فلزی ببری بری مکه به جای سنگ زدن به شیطون یه چاقو در بیاری بکنی تو شکمش خیال همه رو راحت کنی چشم و مغز و قلبمون یه جلسه تشکیل بدن تکلیفشونو با ما روشن کنن [/h] 4 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 خرداد، ۱۳۹۱ چی می شد تو صف نونوایی اول 100 تایی رو بدن بعد یک دونه ای ها رو چی می شد شب تو لونه ی سگ خوابیدی صبح پاشی ببینی تو قصر ملکه الیزابتی چی می شد ژیانت رو با زانتیا عوض می کردی یک خونه هم سرش می گرفتی چی می شد یک بار کمربند می گرفتی اونا که تو دوره ی فرعون برده ها رو می زدند یک فصل درست و حسابی سیاه و کبود می کردی چی می شد انگشت می کردی تو چشم ناظم،ناظم به جای اینکه به فلک ببنددت باهات درست و حسابی صحبت می کرد و از متود روانشناسی استفاده می کرد برای اصلاح تربیتت و تو می گفتی برو بینیم بابا،برو کشکت و رو بساب. ولم کنی همینجور می رم.چی می شد ترمز نداشتم 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده