El Roman 31720 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۹۰ امروز باز از کمرویی و بی زبون بودنم ضربه خوردم، نمیدونم چطور این خاصیتم رو درست کنم، یه چیز ارثیه ولی امیدوارم بتونم برطرفش کنم با تلفن دوستم که از خواب بیدار شدم فکر میکردم صبحه و با خودم میگفتم این صبحی چرا به من زنگ زده، بعد از اینکه حرف زدیم و قطع کردم تازه یادم اومد خواب بعد از ظهر بود ! عصر به دختری که با لباس تر و تمیز و ماسک رو صورتش سر یکی از خیابونا وایساده بود و دستمال کاغذی میفروخت حسودی کردم! واقعا به شرافت و اراده ای که داره حسودی کردم چیزی که شاید من نداشته باشم احساس میکنم دارم یه مرحله رو رد میکنم! مرحله ای که پر از آرزو های بزرگ و حسرت دست یافتن به اونها بود، دارم یه آدم عادی میشم مثل اکثر مردم که بدون هیچ آرزوی قابل توجه ای فقط زندگی میکنن، دارم بی تفاوت میشم این روزا دقیقا هیچ احساسی ندارم، بر خلاف چیزی که چند روز پیش فکر میکردم، که با اومدن عید حالم خوب میشه، هیچ اتفاقی نیوفتاد خلاصه این روزا خوب نیست، احساس تنهایی و غربت میکنم، دور و برم آدم زیاده ولی من تنهام! با کمتر کسی میشه خودی بود، که همیشه نمیشه با اونا بود؛ با بعضیاشون هم صرفا ارتباط صفر و یکی میشه برقرار کرد، کاش میشد از طریق نت تلپورت کرد شب خوش، فردا اگه بیرون میرین مواظب چش و چالتون باشین 11 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۹۰ همین الان خبر اومد جنازه دختر 19 ساله یکی از آشناهامون رو بعد از چند روز گم شدن پیدا کردن! ضد حال ... 8 لینک به دیدگاه
eder 13732 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۹۰ از صبح که پا شدم خوب بود تا الان ... کلی هم کار کردم ..... ایول به این روز 5 لینک به دیدگاه
سارا. 1380 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۹۰ امروز واسه من کسل ترین روز بود دریغ از یه کوشولو کار مثبت!!! 5 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 اسفند، ۱۳۹۰ امروز گردگیری داشتم البته دیروز هم بود و بقیه موند فردا فرش دادیم قالیوشی جمعه می آرن پنجره ها رو پاک کردم پرده اتاق رو در آوردم خواهرم یکی دیگه دوخت کف اتاق رو پاک کردم فعلا یه فرش 6 متری گذاشتم تو اتاق و سیستم رو دوباره روشن کردم.. 5 لینک به دیدگاه
سـارا 20071 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 اسفند، ۱۳۹۰ روز خوبی بوددددددد....صبح با خواهرم رفتیم خرید غروب هم رفتم پیش استادم موسیقیم خیلی امیدوارم کردددددددد....خداکنه به اون برنامه برسممممممم 6 لینک به دیدگاه
lorena 10304 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 اسفند، ۱۳۹۰ خدایا نعمت تقلب رو از مسلمین و مسلمات نگیر الهی آمین 5 لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 اسفند، ۱۳۹۰ امروز از صبح رفتم صف معاینه فنی خودرو همین الان رسیدم 35 هزار هم خرج کردم 5 لینک به دیدگاه
Avenger 19333 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 اسفند، ۱۳۹۰ دیشب یکی از سخت ترین شبهایی بود که داشتم از صبح که بلند شدم و زدم بیرون تا 11.5 شب بیرون بودم و از این ور به اون ور میدوم اخ که شب جنازم رسید خونه 5 لینک به دیدگاه
soheiiil 24251 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 اسفند، ۱۳۹۰ امشب دارم فحش بار ممد میکنم که منو معطل کرده:icon_pf (34): 5 لینک به دیدگاه
::: شیـــما ::: 6955 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 اسفند، ۱۳۹۰ بالاخره امشب بعد از اینهمه انتظار بوی بهارو حس کردم باد بهار مستقیم خورد ب صورتم نمیدونم چی داره تو هوای بهار ک مستش میشم :hapydancsmil: اگه ی روزی دخمل دار شدم حتمنه حتمنه حتمن اسمشو میزارم بهار بهار مامان :boos: 8 لینک به دیدگاه
آرانوس 6500 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 اسفند، ۱۳۹۰ این روزا همش مثه هم شب میشه بدون هیچ امیدواری و اتفاق خوبی و بر عکس همش اتفاقای ناخوشایند 7 لینک به دیدگاه
ماتینا 4434 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 اسفند، ۱۳۹۰ امشب من از همه شبها ناراحت و غمگین ترم چون 3 روز مونده به عید خبر بدی رو شنیدم همه چیز خراب شد از همه تون برای یک پسره 3 ساله دعا کنید ممنون از همه شما بچه ها 9 لینک به دیدگاه
nazfar 8746 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 اسفند، ۱۳۹۰ سلام به همه امشب خیلی احساس عجیبی دارم! هم شادم چون فردا مسافر مهربونم میاد و هم اینکه یه غصه ای دارم... 6 لینک به دیدگاه
hilda 13376 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 اسفند، ۱۳۹۰ از صبح کم کم دارم ساک میبندم .... هر چی لازم بود برداشتم ... حسابی پشت هم دوبار سرما خوردم ... نمیدونم چرا واسه اولین باره که هر جوری میخوام اماده این سفر شم .... دست و پام .. با دلم راه نمیان ... دارم اماده میشم اما دلم ...نمیخواد دلم شور میزنه ... تا یکشنبه ... هنوز 3 روز وقت هست ... تا اون مو قع خدا بزرگه 8 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اسفند، ۱۳۹۰ امروز کلا خوب خندیدم، خدایی منصور خوب گفته دیوونه شو دیوونه غم نداره 6 لینک به دیدگاه
panisa 12132 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اسفند، ۱۳۹۰ و اما امشب... برای من پر از ترس... پر از احساس تنهایی...پر از بغض... پر از درد...پر از خستگی... از فردا میترسم... منم ساکمو بستم ولی دلم همرام نیست...کاش میشد نرم... 6 لینک به دیدگاه
eder 13732 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اسفند، ۱۳۹۰ وضع مملکت خیلی خرابه ..... هر چی بیشتر دارم میرم تو بازار (بعد از چند سال) میبینم اوضاع چقدر با قبل فرق کرده 3 لینک به دیدگاه
Cannibal 3348 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اسفند، ۱۳۹۰ امروز جلوی همه بور شدم. کاشکی به امشب نمیرسیدم. 3 لینک به دیدگاه
hilda 13376 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اسفند، ۱۳۹۰ امشب ... دلم میخواد به چن نفربگم خیلی دوسشون دارم ... حمید صفا ... علیرضا ارخا ... امید ... داوود ... یوحنا ... سارا ... همین فعلا 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده