ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 بهمن، ۱۳۹۳ یه چندماهی میشه بی خوابم ،کاش میشد منم میتونستم راحت مثل قبل بخوابم 4 لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31645 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 بهمن، ۱۳۹۳ اخ گفتی ایلین حرف دلمو زدی امشب تخت بخوابم تا فردا عصر 3 لینک به دیدگاه
Tamana73 28832 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 بهمن، ۱۳۹۳ سرم به شدت درد میکنه.... امشبم داره تموم میشه.... 2 لینک به دیدگاه
uzf 1982 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 بهمن، ۱۳۹۳ امشب منو یک جام تهی و غم تو ویرانه سراییست دلم از غم تو 3 لینک به دیدگاه
Tamana73 28832 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 بهمن، ۱۳۹۳ امشب...باز اون حال لعنتی... باز ترس و سردیه دستام.... باز سردرد و تپش قلب.... کاش یکی بود که واسه همیشه بود.... خدایا کمکم کن.... 3 لینک به دیدگاه
B nam o neshan 12214 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 بهمن، ۱۳۹۳ شب ها دیوانه کننده هستند کاش فقط روز بود... 4 لینک به دیدگاه
yade dirooz 1814 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 بهمن، ۱۳۹۳ مملکت نیس که مستراحه:84eb3ampc0vsywihe0i 3 لینک به دیدگاه
Tamana73 28832 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 بهمن، ۱۳۹۳ امشب... وای هم شادم هم خسته... باورم نمیشه...همه این تدارکات واس من باشه... وای خدا ممنونم ازت. امشب بهترین خاطره میشه برام... 4 لینک به دیدگاه
f.r20 659 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 بهمن، ۱۳۹۳ امشب خوابم نمیبره خدایا دیگه دلم طاقت نداره خودت کمکم کن خیلی دلتنگم خیلییییییییییی 6 لینک به دیدگاه
مرغ باغ ملکوت 1609 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۹۳ خیلی شب چرت و پرتی بود اه ه ه ه ه:w000::w000::w000::w000: 2 لینک به دیدگاه
Tamana73 28832 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۹۳ فکرم خیلیییییی مشغوله.... یه نفر میاد یه حرفی میزنه و میره... من بدبخت باید عذاب بکشم ... 3 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۹۳ امشبم دلم گرفته دلم به حال خودم میسوزه اینکه چقدر ادمها رو دوست دارم اما خودم تو دنیای هیچ کس نیستم چقدر تمام تلاشمو میکنم به همه محبت کنم اما کسی نیست که دردمو کم کنه بگه فرناز غصه نخور من هستم ،من کنارتم تو چرا انقدر چشات گریونه ؟ من هستم 4 لینک به دیدگاه
.Apameh 25173 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۳ امشب یه طوریم دقیق نمیدونم چِمه اما طورِ خوبی نیستم 7 لینک به دیدگاه
Tamana73 28832 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۳ امشب در یک خواب عجیب رو به سمت کلمات باز خواهد شد باد چیزی خواهد گفت سیب خواهد افتاد روی اوصاف زمین خواهد غلتید تا حضور وطن غایب شب خواهد رفت سقف یک وهم فرو خواهد ریخت چشم هوش محزون نباتی را خواهددید پیچکی دور تماشای خدا خواهد پیچید راز سر خواهد رفت ریشه زهد زمان خواهد پوسید سر راه ظلمات لبه صحبت آب برق خواهد زد باطن اینه خواهد فهمید امشب ساقه معنی را وزش دوست تکانخواهدداد بهت پرپر خواهد شد ته شب یک حشره قسمت خرم تنهایی را تجربه خواهد کرد داخل واژه صبح صبح خواهد شد.... "سهراب سپهری" 5 لینک به دیدگاه
مرغ باغ ملکوت 1609 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۳ امشب خیلی مریضم کلی ام مهمون داشتیم 4 لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31645 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 بهمن، ۱۳۹۳ امشب کاش چند ساعت بیشتر باشه بتونم سیر بخوابم .... 4 لینک به دیدگاه
uzf 1982 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 بهمن، ۱۳۹۳ امشب یه شب زیبا پر از آرامشو نوره دلم با تو چه نزدیکه اگه جسمم ازت دوره 2 لینک به دیدگاه
مرغ باغ ملکوت 1609 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 بهمن، ۱۳۹۳ امشبم گذشت کلن حس یه آدم به درد نخور رو داشتم امشب خدا کنه فردا بتونم یه کار مفید انجام بدم:girl_angel: 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده