a_ghadimi 4539 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 تیر، ۱۳۹۳ نشسته غرق تماشای شیعیان خودش کسی نیامده جز او سر قرار خودش چه انتظار عجیبی است اینکه شب تا صبح کسی قنوت بگیرد به انتظار خودش ... 8 لینک به دیدگاه
Tamana73 28832 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 تیر، ۱۳۹۳ "منم"و"سکوت شب"و"خدا"و... امشب... خبری که شنیدم کافی بود واسه همه شبایی که میخوام عمر کنم... 4 لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31645 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۳ هرشب مثل امشب هستش ولی ما تو تاریکی خوب نمی بینیم مشکل از چشای ماست به امید بهبودی قلبمون که آینه چشامونه 7 لینک به دیدگاه
BISEl 3640 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۳ شــــب شد هرچـــی بود با همـــه سختـــیاش و ناراحتــیشاش شادیــاشو خوشحالیـــاش تــموم شد همیـــــن کـــه سالــمیم خداروشکـــر همیـــن کــه کساییــو داریــم دوســـمون دارن و دوســشون داریــم شکــر سلامـــتی بالاتــــرین نعمتـــه ... شکــــــر کــه داریـــمش پس بهتـره نق و نوق و بهونــــه رو کنــار بذاریـــمو شکــــر گذار باشیــم 6 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۳ نمیدونم چمه !!! فقط میدونم یه چیم هس 8 لینک به دیدگاه
Ali.Fatemi4 22826 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۳ امشب منم یه چیزیم هست انگار توی دلم آتیش روشن کردن 6 لینک به دیدگاه
maryam39 8211 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، ۱۳۹۳ این روزا و به خصوص این شبا حساسیت شدیدی پیدا کردم نسبت به بعضی آدمها بعضی قیافهها حتی بعضی تن صداها سخته که ببینی آدمی، رسانهای، دیدگاهی یازده ماه سال حق و ناحق میکنه و تو سه شب واست جانماز آب بکشه.اونم چه جانمازی، اونم چه آب کشیدنی! هیهات که حرفتون به دل کسی بشینه! هیهات 2 لینک به دیدگاه
Tamana73 28832 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۳ امشب... دارم صدای مسجد میشنوم.... یه حسی که با هیچی نمیشه عوض کرد... یکشنبه شب منتظرم... احیا خونه خودمون.... خدایا شکرت.... همتون دعا کردم ومیکنم.... التماس دعا... 3 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۹۳ بوش پیچید رفتم دنبالش خودش بود رفت توی خونه در زدم در رو باز کرد من رو دید در رو کوبید تو صورتم این حال امشب منه ... 5 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۹۳ کاش فردا اون اتفاقی بیفته که میخوام کاش اونی بشه که میخوام نیاز به یه نیروی ماورائی دارم کمکم کن ... لطفا 7 لینک به دیدگاه
Tamana73 28832 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 تیر، ۱۳۹۳ بهترین شب بود.... شبی با تمام خستگی... لبخند خدا رو حس کردم... دلم پاکتر شد.... شبی که خودم رو تو اوج آسمون تصور کردم... ذهنم خالی از همه چیز... خدایا شکرت.... 5 لینک به دیدگاه
maryam39 8211 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۹۳ امشب اونقدر از لحاظ جسمی و روحی خسته بودم و هستم که تو خونه خودمون نمازمو با قبلهی اشتباه خوندم 2 لینک به دیدگاه
Tamana73 28832 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۹۳ منم... و... ستاره های آسمون... تاریکی آسمون... آرامش شب... ذهنم آروم... تنم سالم.... بی دغدغه... ساده میگیرم... ساده.... خدایا عظمتت رو شکر... 4 لینک به دیدگاه
Paroshat 6378 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۳ امشبم مثل هر شب دیگس.... فقط فرقش اینه که یه عذاب وجدانی دارم کاش این کارو نمیکردم کاش به حرفت گوش کرده بودم کاش اصلا اون حرفو نزده بودم معذرت میخوام ازت بچگی کردم 4 لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31645 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مرداد، ۱۳۹۳ امشب چشام منیتور رو نمیبینه الان ............... ای بابا 5 لینک به دیدگاه
maryam39 8211 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مرداد، ۱۳۹۳ امشب دلم مثه سیر و سرکه داره میجوشه 5 لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31645 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 مرداد، ۱۳۹۳ امشب کاش بشه رفت کجا مهم نیست رفت اونقدر رفت که دیگه خاک رو زیر پات اسمان را بالای سرت احساس نکنی چشماتو ببندی و نسیمی به صورتت بوخوره و دیگر ................ خالی هیچ 5 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده