رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

با درود

 

بنظرم هر ایرانی یا غیر ایرانی آشنا به شعر و ادبیات با نام و آوازه خیام آشناست .

 

بخاطرعلاقه به شعرهای ایشان ، در نظر دارم هر روز دست کم یک بیت

 

از شعرهای شاعر بلند آوازه کشورم ایران را در این جستار بنویسم .

 

حضور شما دوستداران خیام ونوشتن یادگاری هایتان مایه خوشوقتی ام خواهد شد.

 

 

 

220px-033-Earth-could-not-answer-nor-the-Seas-that-mourn-q75-829x1159.jpg

 

خیــــــــام

 

زادروز

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
خورشیدی،

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
میلادی
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

درگذشت

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
خورشیدی،

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
میلادی

 

 

**************************

 

ماییم و می و مطرب و این کنج خراب

 

جان و دل و جام و جامه در رهن شراب

 

فارغ ز امید رحمت و بیم عذاب

 

آزاد ز خاک و باد و از آتش و آب

 

خیام

:icon_gol:

  • Like 16
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 78
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

آن قصر که جمشید در او جام گرفت

آهو بچه کرد و شیر آرام گرفت

بهرام که گور می‌گرفتی همه عمر

دیدی که چگونه گور بهرام گرفت

:icon_gol::icon_gol::icon_gol:

  • Like 12
لینک به دیدگاه
  • 4 هفته بعد...

امروز ترا دسترس فردا نیست

و اندیشه فردات بجز سودا نیست

ضایع مکن این دم ار دلت شیدا نیست

کاین باقی عمر را بها پیدا نیست

  • Like 11
لینک به دیدگاه

ای آمده از عالم روحانی تفت

حیران شده در پنج و چهار و شش و هفت

می نوش ندانی ز کجا آمده‌ای

خوش باش ندانی بکجا خواهی رفت

 

 

  • Like 10
لینک به دیدگاه

این کهنه رباط را که عالم نام است

و آرامگه ابلق صبح و شام است

بزمی‌ست که وامانده صد جمشید است

قصریست که تکیه‌گاه صد بهرام است

 

:icon_gol::icon_gol::icon_gol:

 

  • Like 8
لینک به دیدگاه

تاکی غم آن خورم که دارم یا نه / وین عمر به خوشدلی گذارم یا نه

پر کن قدح باده که معلومم نیست / کاین دم که فرو برم برآرم یا نه

  • Like 9
لینک به دیدگاه

خوش باش که پخته اند سودای تو دی / فارغ شده اند از تمنای تو دی

قصه چه کنم که بی تقاضای تو دی / دادند قرار کار فردای تو دی

  • Like 10
لینک به دیدگاه

تا چند زنم بروی دریاها خشت

بیزار شدم ز بت‌پرستان کنشت

خیام که گفت دوزخی خواهد بود

که رفت بدوزخ و که آمد ز بهشت

  • Like 10
لینک به دیدگاه

ابر آمد و باز بر سر سبزه گریست

بی باده ارغوان نمی باید زیست

این سبزه که امروز تماشاگه ماست

تا سبزه خاک ما تماشاگه کیست

  • Like 10
لینک به دیدگاه

این یک دوسه روز نوبت عمر گذشت/چون آب به جویبارو چون باد به دشت

هرگز غم دو روز مرا یاد نگشت/روزیکه نیامده است و روزی که گذشت

  • Like 9
لینک به دیدگاه

ای پیر خردمند پگه تر برخیز

 

آن کودک خاکبیز را بنگر تیز

 

پندش ده و گو که نرم نرمک می بیز

 

مغز سر کیقباد و چشم پرویز

  • Like 14
لینک به دیدگاه

چون نیست حقیقت و یقین اندر دست

فارغ بودن ز کفر و دین دین منست

گفتم به عروس دهر کابین تو چیست

گفتا دل خرم تو کابین منست

  • Like 11
لینک به دیدگاه

یک قطره آب بود و با دريا شد

یک ذره خاک و با زمین یکتا شد

آمد شدن تو اندرين عالم چيست؟

آمد مگسی پدید و ناپیدا شد

  • Like 11
لینک به دیدگاه

چون بلبل مست راه در بستان یافت / روی گل و جام و باده را خندان یافت

آمد به زبان حال و در گوشم گفت / دریاب که عمر رفته را نتوان یافت

  • Like 10
لینک به دیدگاه

گر شاخ بقا ز بیخ بختت رست است

ور بر تن تو عمر لباسی چست است

در خیمه تن که سایبانی‌ست ترا

هان تکیه مکن که چارمیخش سست است

  • Like 11
لینک به دیدگاه
  • 1 سال بعد...

.

 

در عشق تو از ملالتم ننگی نيست

با بيخبران در اين سخن جنگی نيست

اين شربت عشق داروی مردانست

نامردانرا از اين قدح رنگی نيست

  • Like 7
لینک به دیدگاه

.

 

نا كرده گناه در جهان كيست؟ بگوی

و آنكس كه گنه نكرد چون زيست؟ بگوی

من بد كنم و تو بد مكافات دهی

پس فرق ميان من و تو چيست؟ بگوی

  • Like 5
لینک به دیدگاه

.

 

ســرمست بــه ميــخانه گــذر كــردم دوش

پــيــری ديــدم مسـت سـبـویــی بــر دوش

گـفـتـم كــه چــرا نــداری از يــزدان شــرم

گـفـتـا كــه كــريم اسـت خــدا ، بــاده بـنـوش

[TABLE=width: 100%]

[TR]

[/TR]

[TR]

[TD=width: 50%, align: center][/TD]

[TD=width: 50%, align: center][/TD]

[/TR]

[/TABLE]

  • Like 6
لینک به دیدگاه

گویند بهشت و حور و عین خواهد بود/ آنجا می ناب و انگبین خواهد بود

گر ما می معشوق گزیدیم چه باک/چون عاقبت کار همین خواهد بود

  • Like 6
لینک به دیدگاه

گویند مرا که دوزخی باشد مست

قولی است خلاف دل در آن نتوان بست

گر عاشق و مست دوزخی خواهد بود

فردا بینی بهشـت همچون کف دست

  • Like 5
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...