رفتن به مطلب

اعراب چه كردند با ايران


ارسال های توصیه شده

  sefid barfi گفته است:
من گفتم اعرابی که فقط به چند جا یا بهتر بگم به چند چیز فکرمیکنند از حیوان پست تر هستند.....

حالا شما بیا این وسط یه شری درست کن ببینم میتونی یا نه؟

هروقت تونستی اینها رو از هم تشخیص و تمیز بدی بعد باهات بحث میکنم.......

 

اونها با اون اعراب مورد نظر فرق فوکولند:vahidrk:

البته هر متجاوز گری پست تر از حیوونه حالا از هر نژاد و قومی که می خواهد باشه..:banel_smiley_4:

 

خب این مختص اعراب نیست هر انسانی حتی ایرانی هم اگه فقط به چند جا فکر کنه همینه که تو میگی

 

حالا در مورد این پستت

متجاوز یعنی چی غیر از تجاوز عرب های چطور فلان شده به ایران چند تا تجاوز دیگه نام ببر :ws37:

لینک به دیدگاه
  sogand_aryan گفته است:
درود بر شما و گرامی و نگر شما اشتباه هست انان تاج سر ما می باشند ان گرامیان گویششان چنین است تبارن نه جزوی از این سرزمین اهوراییان هستند خواهشن تایپیک را به بیراه نکشانیم که موجب دلگیری دوستان کشورمان نشویم

 

خب خودشون تصحیحش کردند . وقتی به صفتی به عامه اطلاق میشه سوال بد نیست .

 

شما سوال پست 15 رو جواب بدهید لطفا

  • Like 1
لینک به دیدگاه
  Himmler گفته است:
خب این متخص اعراب نیست هر انسانی حتی ایرانی هم اگه فقط به چند جا فکر کنه همینه که تو میگی

 

حالا در مورد این پستت

متجاوز یعنی چی غیر از تجاوز عرب های چطور فلان شده به ایران چند تا تجاوز دیگه نام ببر :ws37:

 

تجاوز هم وطن به حریم شخصیت

تجاوزهای ی گروهی که جدیدا مد شده.....

حتی تجاوز به حریم فکریت

 

کلا هرکی از حد و مرز کسی بخواهد به زور وارد بشه میشه متجاوز ............

 

تجاوز گران یه گروه کثیری اعراب بودند و مغولها.....

ایرانیها هم یک زمانی به حریم کشورهای دیگه وارد می شدند ولی به این شدت و حدت دیگه به زنهاشون تجاوز نمیکردند ...........

  • Like 1
لینک به دیدگاه
  sefid barfi گفته است:
من گفتم اعرابی که فقط به چند جا یا بهتر بگم به چند چیز فکرمیکنند از حیوان پست تر هستند.....

حالا شما بیا این وسط یه شری درست کن ببینم میتونی یا نه؟

هروقت تونستی اینها رو از هم تشخیص و تمیز بدی بعد باهات بحث میکنم.......

 

اونها با اون اعراب مورد نظر فرق فوکولندvahidrk.gif

البته هر متجاوز گری پست تر از حیوونه حالا از هر نژاد و قومی که می خواهد باشه..:banel_smiley_4:

 

نه عزیزم همونها هم بعضیاشون خودشون رو ایرانی نمیدونن...فقط عرب میدونن...

حتی تو جنگ با عراق میگن طرفدار عراق بودن...:banel_smiley_4:

کلن جهان عرب خودشون رو یه حلقه متصل به هم میدونن ..نمیدونم کشور ما این وسط چیکار میکنه...

.

.

.

همین الان هم کوچیکترین جنگی بر علیه ایران بشه...عربها اول همه بدو بدو میان سر تفنگ رو میگیرن طرف ایرانیها....:w000:

موضوع نژاد پرستی نیست...موضوع اینه که همیشه اعراب حمله کردن و خسارت زدن ...

نمیخواد تو عمق تاریخ هم بریم....آخرین جنگ ایران هم با یه کشور عرب بود....به اسم عراق...:icon_razz:

.

.

چرا کسی نمیگه ترکها...چرا نمیگیم کردها یا اصلن اروپائیها...

موضوع عمق خسارت و تخریبی هست که علاوه بر کشتن آدمها و خونریزی ؛ فرهنگمون رو هم به تاراج برده...

  • Like 6
لینک به دیدگاه
  from_hell گفته است:
نه عزیزم همونها هم بعضیاشون خودشون رو ایرانی نمیدونن...فقط عرب میدونن...

حتی تو جنگ با عراق میگن طرفدار عراق بودن...:banel_smiley_4:

کلن جهان عرب خودشون رو یه حلقه متصل به هم میدونن ..نمیدونم کشور ما این وسط چیکار میکنه...

.

.

.

همین الان هم کوچیکترین جنگی بر علیه ایران بشه...عربها اول همه بدو بدو میان سر تفنگ رو میگیرن طرف ایرانیها....:w000:

موضوع نژاد پرستی نیست...موضوع اینه که همیشه اعراب حمله کردن و خسارت زدن ...

نمیخواد تو عمق تاریخ هم بریم....آخرین جنگ ایران هم با یه کشور عرب بود....به اسم عراق...:icon_razz:

.

.

چرا کسی نمیگه ترکها...چرا نمیگیم کردها یا اصلن اروپائیها...

موضوع عمق خسارت و تخریبی هست که علاوه بر کشتن آدمها و خونریزی ؛ فرهنگمون رو هم به تاراج برده...

 

حرف های شما کاملا درسته منم اضافه کنم

 

ما ضمن اینکه نباید در دنیای کنونی نادیده بگیریم که در حال حاضر جوانان عرب در منطقه برای رسیدن به دموکراسی خیز های بلندی بر داشتن اما اعراب بطور کل دشمنی خاصی با ما ایرانی ها دارند

اصولا در این منطقه دو کشور مورد توجه اونا برای دشمنیه یکی ایران یکی هم ترکیه

ربطی به نوع رژیم سیاسی موجود در ایران نداره . از ایرانی بدشون میاید از قدیم تا حال و خواهان پیشرفت ایران نیستند گه در گذشته چه اکنون .

 

همین عراقی هایی که در زمان جنگ میهمان ما بودند و میلیونها نفر از انان در جنگ با فرار به ایران از دست صدام خودشون رهایی یافتند اکنون بد ترین رفتار ها رو با زوار ایرانی در کربلا و نجف میکنند اگر چه اقتصاد این دو شهر کلا بر مبنای تور های زیارتی ایرانیان پا گرفته با این وصف بد ترین معامله رو با ایرانیان دارند

 

 

در سوریه هم که کمک های ایران از قدیم تا الان معلومه

مردمش از ایرانی بیشتر از اسرائیلی بدشون میاد که جولانشون رو سالهاست در اشغال داره

  • Like 2
لینک به دیدگاه
  sefid barfi گفته است:
تجاوز هم وطن به حریم شخصیت

تجاوزهای ی گروهی که جدیدا مد شده.....

حتی تجاوز به حریم فکریت

 

کلا هرکی از حد و مرز کسی بخواهد به زور وارد بشه میشه متجاوز ............

 

تجاوز گران یه گروه کثیری اعراب بودند و مغولها.....

ایرانیها هم یک زمانی به حریم کشورهای دیگه وارد می شدند ولی به این شدت و حدت دیگه به زنهاشون تجاوز نمیکردند ...........

 

ایرانی ها کی و بکجا حمله کردند . ؟؟ تجاوز تجاوزه دیگه حالا مغولها اینکاررو کردند یا المانها ادم کشتند یا سوزوندند فرقی نداره اصل اینه که تجاوز محکومه .

لینک به دیدگاه
  Himmler گفته است:
خب خودشون تصحیحش کردند . وقتی به صفتی به عامه اطلاق میشه سوال بد نیست

 

شما سوال پست 15 رو جواب بدهید لطفا

 

درود گرامی بروی چشم چون از من پاسخی نشنیدید به فرنوداین بود از ان گرامی سوال نمودید

 

حمله كوروش به بابل و آشور در سال 539 (پ .م ) رويداد ، گويا به انگيزه قتل پسر يكي از درباريان بابلي بنام گبربايس بود كه به كوروش پناهده شد و دژ خود به همراه غذاي فراوان در اختيار كوروش و سپاهيانش قرار داد. در مقابل از كوروش خواست كه به بابل حمله كند و پادشاه آنجا را از بين ببرد ، چون او پسرش را كشته بود. از آن گذشته كوروش هواداران زيادي در بابل داشت كه او را ترغيب به تسخير آن شهر مي كردند. نتيجه جنگ كوروش و پادشاه بابل ، شكست بابل بود. با اين پيروزي كوروش مهمترين كشور همسايه ايران را در اختيار گرفت و بيانيه حقوق بشر خود را كه تضمين كننده آزادي در دين ، عقيده و محل زندگي بود ، صادر نمود.

.......................

فتح بابل ، سند آزادي يهوديان از تبعيد و اسارت بود . يهوديان با اجازه ي کوروش به فلسطين بازگشتند و به آباداني شهرهاي خود پرداختند . حرکت آنان از بابل در سال 537 ق . م صورت گرفت ، در اين سال ، بيش از 40000 يهودي ـ که در اسارت بابل بودند ـ به همراه غنيمت هاي گرانبهايي که آشوريان از بيت المقدس غارت کرده بودند ، به ارض موعود بازگشتند . محبت کوروش در حق اين قوم ، از او در انديشه و متون ديني يهود شخصيتي فرا تاريخي ساخت . يهوديان از کوروش با لقب مسيح موعود و مرد خدا نام برده اند . کمک کوروش به يهوديان تنها به بازگرداندن آنها به فلسطين ختم نمي شد ، او دستور داد معبد بيت المقدس را که بخت النصر تخريب کرده بود دوباره بسازند و هزينه هاي آن را هم از خزانه ي دولتي تأمين کنند . البته اختلاف يهوديان بر سر بازسازي معبد و درگيري آنها ، سبب شد که کوروش پس از سه سال فرمان خود را متوقف کند تا اختلاف ها برطرف شود

............

در سال 549 ق . م با نام شاه انشان در الواح ظاهر شد و پس از پيروزي بر ماد در سال 550 ق . م لقب شاه پارس را برگزيد . لقب جديد کوروش ، در آغاز کارش ، براي او از جانب نبونيد پادشاه بابل تهديدي ايجاد نمي کرد ولي کرزوس ، پادشاه ليدي که پس از آليات به قدرت رسيده بود ، به سرعت بر فتوحاتش در شرق مي افزود و صلحي را که در زمان آليات ميان ليديه و ماد منعقد شده بود ، زير پا گذاشته بود . سقوط ماد به عنوان متحد پيشين ليدي ، بهانه ي خوبي براي حمله ي کرزوس به ايران بود . اما گسترش قدرت و نفوذ پارسيان ، بيش از هر چيز ليديه را براي دفع خطر احتمالي ايران ، به جنگ با کوروش برمي انگيخت . به اين ترتيب کرزوس مشغول گردآوري سپاه براي حمله به کوروش شد . وي کارگزاري را با مبالغ هنگفتي روانه ي آسياي صغير کرد تا سربازان يوناني آن مناطق را به خدمت بگيرد ، اما او نزد کوروش گريخت و وي را از خطري که تهديدش مي کرد آگاه ساخت . به اين ترتيب کوروش از يکسو و کرزوس از سوي ديگر با سپاهيان خود براي جنگ آماده شدند

.................

جنگ بلند پروازی کرزوس و ترس وی از ایرانیان بود وی همچنین می خواست سرزمین خود را گسترش دهد و به ویژه بر کاپادوکیه و کناره های زرخیز هالیسدست یابد . از سوی دیگر برافتادن پادشاهی ماد که کرزوس دم از خویشاوندی با شاه آن میزد .شاید در وی امیدی پدید آورده بود که اگر بر کورش بتازد مادها برای کینه کشی به هواداری از وی برخواهند خاست و بر کورش خواهند شورید. بنابراین آوازه در انداخت که در سر آن دارد تا کین ایشتوویگو را از کورش بستاند لیکن نمی دانست که مادها برای خود شهریار نوینی یافته اند و در راه از سپردن جان دریغ ندارند

کارهای پهلوانی کورش و جنگ هایش با ایشتوویگو و پیشرفتهایش و امید و مهری که در دل مردمان کشورهای دیگر پرورانده بود و احترام و بزرگداشتی که دیگران برای کورش نشان می دادند. کرزوس را که بلند پرواز و جنگاور بود به ترس و شک انداخت و وادارش کرد تا هرچه زودتر راه پیشرفت های کورش را پیش از آنکه بر لودیان بتازد به بندد و بدو فرصت آرایش و پرورش سپاه ندهد کرزوس می دانست که دولت جوان پارسی چون موجی خاراشکن برخاسته است و اگر از آن جلوگیری نشود پیش خواهد رفت و همه چیز را در سر راه خود خرد خواهد کرد و آشکارا می دید هرگاه آرام بنشیند به سرنوشت ایشتوویگو دچار خواهد شد بنابراین بر ان شد که خود پیش اهنگ جنگ آوردن شود

 

 

 

..............

پيروزى کوروش كبير به كرزوس سبب ورود ايران به آسياى صغير و هم مرز شدن ايرانيان با «دولت شهر»هاى يونان شد. يونانيان از همان ابتدا از ورود اين ميهمان ناخوانده ناخشنود بودند. چرا كه ليديه قدرتى متوسط و غيرخطرناك بود، حال آنكه امپراتورى ايران يك امپراتورى جوان بانفوس و قدرت رزم بسيار زياد بود. كوچ نشينان يونانى سرانجام در ۴۹۹ ق.م عليه پارس ها شوريدند و در اين كار خود از يونانيان اروپا نيز كمك خواستند. اسپارت ها از كمك به يونانيان مهاجر خوددارى كردند، اما آتن ۲۵ كشتى نيرو به كمك آنها فرستاد. (تاريخ جهانى، تأليف ش. دولاندلن - جلد اول ص ۱۱۱)

يونانيان به كمك مردم «ايونى»، شهرهاى منطقه را گرفتند و در همان سال سارد را آتش زدند.

براى داريوش بزرگ كه در آن زمان بزرگترين امپراتورى تاريخ را در اختيار داشت و ماوراءالنهر، شمال شرق آفريقا، مديترانه شرقى، آسياى صغير، منطقه حاصلخيز هلال خضيب و بين النهرين را در اختيار داشت، اقدام يونانى ها بسيار گستاخانه جلوه كرد و با نيروهاى مستقر در منطقه، يونانيان را به عقب راند و ظرف ۴ سال كل منطقه را مطيع خود كرد و شهرهاى ايونى را به آتش كشيد. در ۴۹۲ ق.م در منطقه آسياى صغير ديگر دشمنى براى عرض اندام نمانده بود. اما داريوش هنوز راحت نبود.

.............

شاپور دوم که ملقب بود به شانه سنب ( ذوالاکتاف ) پس از جلوس بر تخت شاهنشاهي ايران تصميم گرفت به هجوم هاي اعراب و ويراني ها آنان پايان دهد . قبايل عرب در نواحي فرات غربي و جنوبي روستاهاي بسياري را ويران کرده بودند و آنجا را مبدل به چراگاه شتران خود نموده بودند و رونق کشاورزي و تمدن را از منطقه دور کرده بودند . از طرف ديگر عرب ها چندين بار در نبرد با روميان به کمک روميان شتافته بودند و با آنان عليه پادشاه ايران متحد شده بودند . اين در حالي بود که صدها سال شاهنشاهان ايران مناطق عرب نشين را جزوي از ايران ميدانستند و حق و حقوق آنان را محترم مي شمردند و حتي به گفته طبري پادشاه ايران چنيدن بار اعراب را از آمدن قحطي نجات دادند و به کمک آنان شتافته بودند . شاهان گذشته اکثر با مدارا و هشدار دادن و سرکوب جزئي آنان با افراد متحجر عرب مقابله ميکردند . ليکن با همه اين موارد شاپور تنها راه در گرفتن زهره چشم و ترساندن آنان ديد و با اين ديد که بايد درسي به آنان بدهيم که براي ابد جرات نکنند بر عليه ما شورش کنند با آنان وارد نبرد شد . عربها ذاتا جيزي براي از دست دادن نداشتن و تنها راه نجات خودشان را نزديک شدن به شهرهاي سبز و آباد ايران ميدانستند و هيچ بيمي از کشته شدن نداشتند . بنابراين قبل از نبرد - شاپور فرمان اخراج عربهاي وحشي و مخرب را صادر نمود ولي آنان به مبارزه پرداختند و شاپور شيوخ عرب را دستگير کرد و براي درس عربت دادن به آنان از کتف آنان طنابي عبور داد . سپس لاشه هاي آنان را بر سر جاده هاي کاروانرو عرب آويخت تا همگان مشاهده کنند . اين لقب ذوالاکتاف که معنيش صاحب شانه ها مي باشد از آنجا به وي داده شد . سپس قبايل بني بکر و بني تغلب را که با تشويق روميان وارد منطقه فرات شده بودند را از آنجا بيرون نمود و آنان را راهي بيابانهاي شمال عربستان کرد . سپس تکشيل دولت مستقلي در جنوب فرات و شرق عربستان در مرکز حيره که از شهرهاي مهم آن روزگار بود داد و فرماندار آنجا را که لقب مرزبان داشت را بر آنجا مستقر کرد تا با کوچترين تجاوز عربها به خاک پادشاهي ايران مقابله کنند . طبري مي نويسد در نبردي سخت ميان ايرانيان و روميان هزاران عرب بر عليه ايران شمشير زدند که اين امر ناخشنودي ايران را دربرگرفت .

..............

ببین گرامی مادر تمام تاریخمان انسانهای بد و خوب زیاد داریم شوربختانه ما همه را به بدی می بینیم

  • Like 3
لینک به دیدگاه
  sogand_aryan گفته است:
درود گرامی بروی چشم چون از من پاسخی نشنیدید به فرنوداین بود از ان گرامی سوال نمودید

 

حمله كوروش به بابل و آشور در سال 539 (پ .م ) رويداد ، گويا به انگيزه قتل پسر يكي از درباريان بابلي بنام گبربايس بود كه به كوروش پناهده شد و دژ خود به همراه غذاي فراوان در اختيار كوروش و سپاهيانش قرار داد. در مقابل از كوروش خواست كه به بابل حمله كند و پادشاه آنجا را از بين ببرد ، چون او پسرش را كشته بود. از آن گذشته كوروش هواداران زيادي در بابل داشت كه او را ترغيب به تسخير آن شهر مي كردند. نتيجه جنگ كوروش و پادشاه بابل ، شكست بابل بود. با اين پيروزي كوروش مهمترين كشور همسايه ايران را در اختيار گرفت و بيانيه حقوق بشر خود را كه تضمين كننده آزادي در دين ، عقيده و محل زندگي بود ، صادر نمود.

.......................

فتح بابل ، سند آزادي يهوديان از تبعيد و اسارت بود . يهوديان با اجازه ي کوروش به فلسطين بازگشتند و به آباداني شهرهاي خود پرداختند . حرکت آنان از بابل در سال 537 ق . م صورت گرفت ، در اين سال ، بيش از 40000 يهودي ـ که در اسارت بابل بودند ـ به همراه غنيمت هاي گرانبهايي که آشوريان از بيت المقدس غارت کرده بودند ، به ارض موعود بازگشتند . محبت کوروش در حق اين قوم ، از او در انديشه و متون ديني يهود شخصيتي فرا تاريخي ساخت . يهوديان از کوروش با لقب مسيح موعود و مرد خدا نام برده اند . کمک کوروش به يهوديان تنها به بازگرداندن آنها به فلسطين ختم نمي شد ، او دستور داد معبد بيت المقدس را که بخت النصر تخريب کرده بود دوباره بسازند و هزينه هاي آن را هم از خزانه ي دولتي تأمين کنند . البته اختلاف يهوديان بر سر بازسازي معبد و درگيري آنها ، سبب شد که کوروش پس از سه سال فرمان خود را متوقف کند تا اختلاف ها برطرف شود

............

در سال 549 ق . م با نام شاه انشان در الواح ظاهر شد و پس از پيروزي بر ماد در سال 550 ق . م لقب شاه پارس را برگزيد . لقب جديد کوروش ، در آغاز کارش ، براي او از جانب نبونيد پادشاه بابل تهديدي ايجاد نمي کرد ولي کرزوس ، پادشاه ليدي که پس از آليات به قدرت رسيده بود ، به سرعت بر فتوحاتش در شرق مي افزود و صلحي را که در زمان آليات ميان ليديه و ماد منعقد شده بود ، زير پا گذاشته بود . سقوط ماد به عنوان متحد پيشين ليدي ، بهانه ي خوبي براي حمله ي کرزوس به ايران بود . اما گسترش قدرت و نفوذ پارسيان ، بيش از هر چيز ليديه را براي دفع خطر احتمالي ايران ، به جنگ با کوروش برمي انگيخت . به اين ترتيب کرزوس مشغول گردآوري سپاه براي حمله به کوروش شد . وي کارگزاري را با مبالغ هنگفتي روانه ي آسياي صغير کرد تا سربازان يوناني آن مناطق را به خدمت بگيرد ، اما او نزد کوروش گريخت و وي را از خطري که تهديدش مي کرد آگاه ساخت . به اين ترتيب کوروش از يکسو و کرزوس از سوي ديگر با سپاهيان خود براي جنگ آماده شدند

.................

جنگ بلند پروازی کرزوس و ترس وی از ایرانیان بود وی همچنین می خواست سرزمین خود را گسترش دهد و به ویژه بر کاپادوکیه و کناره های زرخیز هالیسدست یابد . از سوی دیگر برافتادن پادشاهی ماد که کرزوس دم از خویشاوندی با شاه آن میزد .شاید در وی امیدی پدید آورده بود که اگر بر کورش بتازد مادها برای کینه کشی به هواداری از وی برخواهند خاست و بر کورش خواهند شورید. بنابراین آوازه در انداخت که در سر آن دارد تا کین ایشتوویگو را از کورش بستاند لیکن نمی دانست که مادها برای خود شهریار نوینی یافته اند و در راه از سپردن جان دریغ ندارند

کارهای پهلوانی کورش و جنگ هایش با ایشتوویگو و پیشرفتهایش و امید و مهری که در دل مردمان کشورهای دیگر پرورانده بود و احترام و بزرگداشتی که دیگران برای کورش نشان می دادند. کرزوس را که بلند پرواز و جنگاور بود به ترس و شک انداخت و وادارش کرد تا هرچه زودتر راه پیشرفت های کورش را پیش از آنکه بر لودیان بتازد به بندد و بدو فرصت آرایش و پرورش سپاه ندهد کرزوس می دانست که دولت جوان پارسی چون موجی خاراشکن برخاسته است و اگر از آن جلوگیری نشود پیش خواهد رفت و همه چیز را در سر راه خود خرد خواهد کرد و آشکارا می دید هرگاه آرام بنشیند به سرنوشت ایشتوویگو دچار خواهد شد بنابراین بر ان شد که خود پیش اهنگ جنگ آوردن شود

 

 

 

..............

پيروزى کوروش كبير به كرزوس سبب ورود ايران به آسياى صغير و هم مرز شدن ايرانيان با «دولت شهر»هاى يونان شد. يونانيان از همان ابتدا از ورود اين ميهمان ناخوانده ناخشنود بودند. چرا كه ليديه قدرتى متوسط و غيرخطرناك بود، حال آنكه امپراتورى ايران يك امپراتورى جوان بانفوس و قدرت رزم بسيار زياد بود. كوچ نشينان يونانى سرانجام در ۴۹۹ ق.م عليه پارس ها شوريدند و در اين كار خود از يونانيان اروپا نيز كمك خواستند. اسپارت ها از كمك به يونانيان مهاجر خوددارى كردند، اما آتن ۲۵ كشتى نيرو به كمك آنها فرستاد. (تاريخ جهانى، تأليف ش. دولاندلن - جلد اول ص ۱۱۱)

يونانيان به كمك مردم «ايونى»، شهرهاى منطقه را گرفتند و در همان سال سارد را آتش زدند.

براى داريوش بزرگ كه در آن زمان بزرگترين امپراتورى تاريخ را در اختيار داشت و ماوراءالنهر، شمال شرق آفريقا، مديترانه شرقى، آسياى صغير، منطقه حاصلخيز هلال خضيب و بين النهرين را در اختيار داشت، اقدام يونانى ها بسيار گستاخانه جلوه كرد و با نيروهاى مستقر در منطقه، يونانيان را به عقب راند و ظرف ۴ سال كل منطقه را مطيع خود كرد و شهرهاى ايونى را به آتش كشيد. در ۴۹۲ ق.م در منطقه آسياى صغير ديگر دشمنى براى عرض اندام نمانده بود. اما داريوش هنوز راحت نبود.

.............

شاپور دوم که ملقب بود به شانه سنب ( ذوالاکتاف ) پس از جلوس بر تخت شاهنشاهي ايران تصميم گرفت به هجوم هاي اعراب و ويراني ها آنان پايان دهد . قبايل عرب در نواحي فرات غربي و جنوبي روستاهاي بسياري را ويران کرده بودند و آنجا را مبدل به چراگاه شتران خود نموده بودند و رونق کشاورزي و تمدن را از منطقه دور کرده بودند . از طرف ديگر عرب ها چندين بار در نبرد با روميان به کمک روميان شتافته بودند و با آنان عليه پادشاه ايران متحد شده بودند . اين در حالي بود که صدها سال شاهنشاهان ايران مناطق عرب نشين را جزوي از ايران ميدانستند و حق و حقوق آنان را محترم مي شمردند و حتي به گفته طبري پادشاه ايران چنيدن بار اعراب را از آمدن قحطي نجات دادند و به کمک آنان شتافته بودند . شاهان گذشته اکثر با مدارا و هشدار دادن و سرکوب جزئي آنان با افراد متحجر عرب مقابله ميکردند . ليکن با همه اين موارد شاپور تنها راه در گرفتن زهره چشم و ترساندن آنان ديد و با اين ديد که بايد درسي به آنان بدهيم که براي ابد جرات نکنند بر عليه ما شورش کنند با آنان وارد نبرد شد . عربها ذاتا جيزي براي از دست دادن نداشتن و تنها راه نجات خودشان را نزديک شدن به شهرهاي سبز و آباد ايران ميدانستند و هيچ بيمي از کشته شدن نداشتند . بنابراين قبل از نبرد - شاپور فرمان اخراج عربهاي وحشي و مخرب را صادر نمود ولي آنان به مبارزه پرداختند و شاپور شيوخ عرب را دستگير کرد و براي درس عربت دادن به آنان از کتف آنان طنابي عبور داد . سپس لاشه هاي آنان را بر سر جاده هاي کاروانرو عرب آويخت تا همگان مشاهده کنند . اين لقب ذوالاکتاف که معنيش صاحب شانه ها مي باشد از آنجا به وي داده شد . سپس قبايل بني بکر و بني تغلب را که با تشويق روميان وارد منطقه فرات شده بودند را از آنجا بيرون نمود و آنان را راهي بيابانهاي شمال عربستان کرد . سپس تکشيل دولت مستقلي در جنوب فرات و شرق عربستان در مرکز حيره که از شهرهاي مهم آن روزگار بود داد و فرماندار آنجا را که لقب مرزبان داشت را بر آنجا مستقر کرد تا با کوچترين تجاوز عربها به خاک پادشاهي ايران مقابله کنند . طبري مي نويسد در نبردي سخت ميان ايرانيان و روميان هزاران عرب بر عليه ايران شمشير زدند که اين امر ناخشنودي ايران را دربرگرفت .

..............

ببین گرامی مادر تمام تاریخمان انسانهای بد و خوب زیاد داریم شوربختانه ما همه را به بدی می بینیم

 

مرسی دوست عزیز

خیلی استفاده کردم

 

ولی من کلا جز دفاع از میهنی که بهش تجاوز بشه و دنبال کردن ان متجاوزین تا وقتی دست از تجاوز بر دارند را تجاوز به خاک دیگران میدانم

تنها استثنا اینست که اتش متجاوزین پس از بیرون کردن انان از اب وخاک خاتمه نیابد و کشور مورد تجاوز قرار گرفته ناچار باشد برای خاموش کردن ریشه ی اتش به داخل خاک دشمن نیز برود فقط در همان حد .

در غیر اینصورت هر نوع تجاوی محکوم است به هر بهانه ای که باشد . چون معتقدم مردم هر جایی خود باد سرنوشت خویش را تغیر دهند و نه با دخالت اجنبی .

  • Like 1
لینک به دیدگاه
  Himmler گفته است:
مرسی دوست عزیز

 

خیلی استفاده کردم

 

ولی من کلا جز دفاع از میهنی که بهش تجاوز بشه و دنبال کردن ان متجاوزین تا وقتی دست از تجاوز بر دارند را تجاوز به خاک دیگران میدانم

تنها استثنا اینست که اتش متجاوزین پس از بیرون کردن انان از اب وخاک خاتمه نیابد و کشور مورد تجاوز قرار گرفته ناچار باشد برای خاموش کردن ریشه ی اتش به داخل خاک دشمن نیز برود فقط در همان حد .

در غیر اینصورت هر نوع تجاوی محکوم است به هر بهانه ای که باشد . چون معتقدم مردم هر جایی خود باد سرنوشت خویش را تغیر دهند و نه با دخالت اجنبی .

بسیار نیک من هم با دیدگاه شما هم سو می باشم ولی این در این چارچوب است نه دار ان زمان ولی گاهی سرزمین اسیب دیده خواهان یاوری وهمیاری دارند در ان زمان باید مورد یاری فرار داد مگر اینکه بجای سامان دادن ان را به اشوب بشدو

که خوشبختانه در مسیرهای از تاریخمان سر بلند هستیم

  • Like 1
لینک به دیدگاه
  sogand_aryan گفته است:
بسیار نیک من هم با دیدگاه شما هم سو می باشم ولی این در این چارچوب است نه دار ان زمان ولی گاهی سرزمین اسیب دیده خواهان یاوری وهمیاری دارند در ان زمان باید مورد یاری فرار داد مگر اینکه بجای سامان دادن ان را به اشوب بشدو

که خوشبختانه در مسیرهای از تاریخمان سر بلند هستیم

 

:icon_gol::icon_gol::icon_gol:

 

دقیقا من هم با شما همسو میباشم که گاهی سرزمینی خواهان کمک است .. نکته مهم اینه که ایا مثلا در این زمان کمک کننده خود بعدا نقش متجاوز را به عهده نخواهد گرفت و به غارت منابع ان ملت نخواهد پرداخت و ایا انان می ایند سرباز خویش را بخطر اندازند و به کشتن دهند و ثروت ملت خویش را در جنگی به باد میدهند بدون اینکه حتما سود بسیار نصیبشان شود ؟! من گمان نمیکنم .

  • Like 1
لینک به دیدگاه
  Himmler گفته است:
:icon_gol::icon_gol::icon_gol:

 

دقیقا من هم با شما همسو میباشم که گاهی سرزمینی خواهان کمک است .. نکته مهم اینه که ایا مثلا در این زمان کمک کننده خود بعدا نقش متجاوز را به عهده نخواهد گرفت و به غارت منابع ان ملت نخواهد پرداخت و ایا انان می ایند سرباز خویش را بخطر اندازند و به کشتن دهند و ثروت ملت خویش را در جنگی به باد میدهند بدون اینکه حتما سود بسیار نصیبشان شود ؟! من گمان نمیکنم .

بسیار نیک نه 100در 100 باید از این گونه همیاری و یاوری ها بهره جست

نمونه کورش می خواست مرزهای ایرانشهر را به کناره های دریای مدیترانه برساند و مردم آسیای کوچک را فرمانبردار کرده بر راه های بازرگانی میان آسیا و اورپا دست یابد

 

 

 

ولی این بادیگر اندیشه ها حاکمان بسیار متفاوت است بهره خود با دیدگاه انسانی

  • Like 1
لینک به دیدگاه
  Himmler گفته است:
به نظرت هخامنشیان و بعدی های بعدی که تا انسوی دنیا رفتند و تمدن های دیگر را تخریب و بعدش به اباد کردن غزه و لبنان پرداختن ( با پول ایران) این کار رو بخاطر چی کردند ؟

 

چه ربطی داره هیملر؟ مگه هخانشیان و بعدیهای بعدی تو کشورهایی که حمله کردند بهشون، مقدس شمرده میشن. مثلا یونانیها اسم بچه هاشون رو میزارن خشایارشا؟

نه. هیملر مسئله ای که من باهاش خیلی مشکل دارم حمله عربا به ایران نیست، بهرحال این قانون طبیعت بوده و هست که قوی تر ضعیف تر رو شکست میده، من با این مشکل دارم که بعد از 1400 سال ایرانیا اسم بچه هاشون رو میزارن حسین و برای حسینی بر سر و سینه میزنن که نه تنها هیچ کاری برای ایران و ایرانی نکرده که حتی دختران ایرانی رو (از جمله شهربانو دختر یزدگرد) به اسارت و کنیزی گرفت ولی نام یزدگرد که برای ایران جنگید به فراموشی سپرده شده. کسی که ادعای وطن پرستیش میشه، باید تکلیف خودشو روشن کنه، یا رومی روم یا زنگی زنگ؛ نمیشه برای حسین سنگ به سینه بزنی و اونوقت موقعی که یه نفر از بدیهای ایرانیان باستان میگه بهش حمله کنی.

  • Like 2
لینک به دیدگاه

خوب این درسته من هم تمام سخنانم رسیدن باین بودبا د وست گرامی که گفتمان کردیم ایشان در مورد هجوم و لشکر کشی حاکمان سرزمین مان سخن راندند من هم گفتم لشکر کشی شده است ولی با تفاوت بسیار باهم انان بادگر دیدگاه سیاسی و انسان دوستانه ولی دگر حکمرانان سرزمین دگر با دیدگاه تاراج بردن و خیانت

 

اگر دست نوشته های هردوت تاریخ نگار را خوانده باشیم می بینیم با تمام جنگهای که به انجام رسیده است کوچکترین بی حرمتی نشده به شکست خورده بر نوامیسشان

و با زنانشان به احترام بر خورد شده است و حتی یک نمونه یافت نمی شود که سر بازی به زنان و بچگان شکست خورده اسیب برسانند و بر خلاف دگر فاتحان که از سرزمینهای دگر است من در متن های که گذاشته ام باز گوی چنین دیدی هستم خواننده خود درک کند نه من بازگوی ان شوم

 

در مورد نامها من باشما بشدت هم سو می باشم که یکی از اسیبهای است دیگر نمی توان جبران کرد مگر با ان ستیز کنیم برای ایندگان به ارمغان بگذاریم در 700 سال دگر چون کار فردوسی بزرگ که اگر ایشان نبود ما همین اند ک اگاهی هم از زبان و فرهنگمان نداشتیم

  • Like 2
لینک به دیدگاه
  viviyan گفته است:
چه ربطی داره هیملر؟ مگه هخانشیان و بعدیهای بعدی تو کشورهایی که حمله کردند بهشون، مقدس شمرده میشن. مثلا یونانیها اسم بچه هاشون رو میزارن خشایارشا؟

نه. هیملر مسئله ای که من باهاش خیلی مشکل دارم حمله عربا به ایران نیست، بهرحال این قانون طبیعت بوده و هست که قوی تر ضعیف تر رو شکست میده، من با این مشکل دارم که بعد از 1400 سال ایرانیا اسم بچه هاشون رو میزارن حسین و برای حسینی بر سر و سینه میزنن که نه تنها هیچ کاری برای ایران و ایرانی نکرده که حتی دختران ایرانی رو (از جمله شهربانو دختر یزدگرد) به اسارت و کنیزی گرفت ولی نام یزدگرد که برای ایران جنگید به فراموشی سپرده شده. کسی که ادعای وطن پرستیش میشه، باید تکلیف خودشو روشن کنه، یا رومی روم یا زنگی زنگ؛ نمیشه برای حسین سنگ به سینه بزنی و اونوقت موقعی که یه نفر از بدیهای ایرانیان باستان میگه بهش حمله کنی.

 

خب خیلی ربط داره

 

همه چیزکه انارشیستی نمیشه عزیزم :ws3:

 

در همین پست های قبلی بخصوص اون پست بلنده که این دوست جدید ما سوگند جان نوشتن اشاراتی شده که چیکارا میشد .. بخون بعدش ..

 

تازه اگه توی تاریخ کشور های افریقایی بخونی خیلی از اینا بسیار بیشتر از ما از دستشون رفته اصلا به زبان مادری تکلم نمیکنن تا چه برسه به اسم فرزندشون

لینک به دیدگاه
  sefid barfi گفته است:
آره غیور و شیر هستند و وحشی

اگر غیور شدند پشوانشون ایران بوده و خرجشون رو ایرانیها دادند...........

هرچی هم که باشند چون متجاوز به خاک کشورهای دیگه هستند و مخصوصا ایران من هیچ دید مثبت و غیور پروری ای درونشون نمی بینم.....

 

اعرابی که فقط به چندجا فکرمیکنند اصلا جزو انسانها حساب نمی شوند از حیوان هم پست ترند.......

اگر می گم اعراب چون هنوز هم بدوی هستند بسیارشون حتی اگر هواپیماشون از طلا باشه یا ........

 

 

:ws52:من نمیدونم چرا اینطوری قضاوت میکنی؟!!!

ولی همینقدر میتونم بگم که اگه یه تحقیقی در کشورهای عربی انجام بدیم و با کشور ایران مقایسه کنیم (البته در حال حاضر)

خیلی از این خصوصیاتی که نام میبری در هموطنای خودت با اشکال مختلف و شدت و حدت بیشتری وجود داره و در مملکتتون همه گیر شده،مثل دروغ در ملا عام و روز روشن ،کلاه برداری، ارتشا،پاچه خواری باشدت زیاد،فساد بیش از حد،از همه بدتر ریا کاری...

 

  from_hell گفته است:

 

.

.

چرا کسی نمیگه ترکها...چرا نمیگیم کردها یا اصلن اروپائیها...

موضوع عمق خسارت و تخریبی هست که علاوه بر کشتن آدمها و خونریزی ؛ فرهنگمون رو هم به تاراج برده...

 

چرا اتفاقا ترکهای عثمانی هم خیلی تاراج و کشتار در ایران انجام دادن .مثلا قتل عام خوی در زمان مراد دوم و همچنین قتل عام مجدد این شهر توسط ترکان عثمانی بعد از حمله افاغنه که به روایتی فقط 17 نفر در این شهر زنده موند.قتل عام مراغه و لشکرکشیهای پی در پی و تاراج اذربایجان...

 

اما در مورد از بین رفتن فرهنگمون توسط اعراب باید بگم که این بر میگرده به این که ایرانیا یه دین جدید قبول کردن و قبول کردن یه دین و آیین جدید یعنی تخلیه هویتی و فرهنگی و پذیرفتن یک هویت و ... جدید.

خوب حالا این که یه عده ای از هموطنای خودتون علاقه دارن عربها رو بر خودشون حاکم بدونن و عربی رفتار کنن و برای اثبات منطتقشون ،در جملاتشون عربی بکار ببرن و سنن و رسوم اعرابو بکار ببرن چه دخلی به دشمنی با اعراب یا نژاد عرب داره؟!!!

 

در رابطه با اروپائیان هم میشه گفت که اتفاقا همونهایی که الگوی عربی برای خودشون پیشه کردن ،اروپائیان و غربیهارو تاراجگر و نابود کننده فرهنگ اسلامی - ایرانی میدونن(تهاجم فرهنگی شنیدین؟)

  • Like 1
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...
AM 00 : 1

Hour
Minutes
AM PM
1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12