هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۰ قبلا وقتي خيلي ناراحت و غمگين بودم با دست راستم دقيقا فرق كله سرم را مي خاروندم بعد يه مدت عادت شد برام اينقد كه داداشم مرتب مبگفت بيچاره تاس ميشي نكن اين كارو .. اما جديدا كه يه نيمچه ريش و سبيلي گذاشتم هرگاه خيلي عصباني و ناراحت باشم با كمك انگشت اشاره و شست دست چپم، گوشه سبيلم را ميكشم سمت دهنم و سعي ميكنم بجوم البته نميشه اما بازم بي هوا و ناخوداگاه تلاشم را ميكنم .. خواستم بگم اگه يه روز ادمي رو ديديد كه فرق سرش كم پشت شده و گوشه سبيل سمت چپش هم جويده جويده و نازك باشه بدونيد يه وقتايي خيلي ناراحت و عصباني و غمگين بوده و بدجور رفته بوده تو فكر . 31 لینک به دیدگاه
*Sanaz* 10640 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۰ همون داستان اگر دیدی جوانی بر درختی تکیه کرده است،نه؟ 5 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۰ همون داستان اگر دیدی جوانی بر درختی تکیه کرده است،نه؟ خلاصه سر به سر همچين ادمايي نزاريد يه وقت ديديد خفت گيرتون كرد بزاريد تو همون حالت سايلنت باشند 7 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۰ فقط همين 2تاس؟؟؟ نه يه وقتايي هم .بود با ابرو سمت چپيم ور مي رففتم انگشت شستم را روش ميكشيدم بعد با دست راستم همزمان مي نوشتم تايپ ميكردم الان ابرو چپم يكم كشيده تر شده و سرعت تايپ دست راستم بيشتر ... 8 لینک به دیدگاه
الهام. 8079 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۰ نه يه وقتايي هم .بود با ابرو سمت چپيم ور مي رففتم انگشت شستم را روش ميكشيدم بعد با دست راستم هم مي نوشتم تاي ميكردم الان ابرو چپم يكم كشيده تر شده و سرعت تايپ دست راستم بيشتر ... كلا نواقص از اين دست زياده هست خو آخه چه كاريههههههههه؟؟ اعصابت خورده چرا خودتو كور و كچل مي كني؟؟؟؟ 2 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۰ خو آخه چه كاريههههههههه؟؟ اعصابت خورده چرا خودتو كور و كچل مي كني؟؟؟؟ خلاصه گفتم بيشتر در جريان باشيد بهتر ديگه از سبيل و تك و پوزمون نگيم اخر شبي ملت زا به راه نشن . 4 لینک به دیدگاه
Abolfazl_r 20780 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۰ اتفاقا صبح ساعت 4 داشتم میرفتم خونه هیچ کس تو خیابون نبود. دیدم یه جوونی دم در بیمارستان به صندوق صدقات تکیه کرده و سیگار میکشه. اعصاب خرابشو میشد از بند بند بدنش درک کرد. آدم یه لحظه میمونه چیکار کنه. فقط میفهمی که داغونه ولی هیچکاری از دستت بر نمیاد. فقط پاتو بیشتر فشار میدی رو پدال گاز تا زودتر دور شی و خلوتشو به هم نزنی. 7 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۰ من وقتی اعصاب ندارم اگه به دیواری دری چیزی مشت نزده باشم سرم رو میندازم پایین و موهای جلوی سرم رو تو مشتم میگیرم و میکشم، یا 2 دستم رو میزارم رو صورتم و با انگشتام چشمامو میمالم، بعدش هم میگیرم میخوابم 7 لینک به دیدگاه
شقایق31 40377 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۰ من وقتی اعصاب ندارم اگه به دیواری دری چیزی مشت نزده باشم سرم رو میندازم پایین و موهای جلوی سرم رو تو مشتم میگیرم و میکشم، یا 2 دستم رو میزارم رو صورتم و با انگشتام چشمامو میمالم، بعدش هم میگیرم میخوابم خوشم میاد همه اعصاباشون چیزه (فکر بد نکنیدا منظورم خرابه) من هر وقت داغون اعصابم میرم تو اتاق و با گوشی ور میرم و همچنان حرص میخورم 10 لینک به دیدگاه
Avenger 19333 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۰ ما یه دبیر داشتیم همیشه وقتی ناراحت میشد با دکمه پایین کتش ور میرفت وقتی بیشتر ناراحت بود تند تر ور میرفت نمیدونم وقتی دکمش کنده میشد باچی باید ور میرفت 9 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۰ نمي دونم چرا احساس ميكنم جديدا حال و هوام به نسبت قيمت اونس طلا و دلار و وضعيت جوي اب و هوا دوچار تغيير ميشه فك كنم دارم دوره تسلسله، نموده شدن توسط احساسات متغيرالوقوع زندگيم را تجربه ميكنم . 8 لینک به دیدگاه
Avenger 19333 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۰ منم وقتی ناراحتم پشت بند هم سیگار میکشم و اگه کسی دورو برم باشه یقشو میچسبم 5 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۰ منم هر وقت داغونم یا یه جا می شینم به یه جا خیره می شم وقتی خیلی آرومم یعنی خیلی داغونم! 5 لینک به دیدگاه
pianist 31129 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۰ بنظرم نمیشه چنین افرادی رو به این راحتی شناسایی کرد خودم وقتی عصبانی و ناراحت باشم هزار جور کارای عجیب و غریب از همینای که گفتی انجام میدم... مثلا تو خونه شروع میکنم قدم زدن و اینطوری فکر کردن و یه خورده هم اینطوری... ولی فکر کنم بهترین راهش قدم زدن در هوای آزاد هست کلا خوبه که به اعصابمون مسلط باشیم... 7 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۰ من وقتی اعصاب ندارم اگه به دیواری دری چیزی مشت نزده باشم سرم رو میندازم پایین و موهای جلوی سرم رو تو مشتم میگیرم و میکشم، یا 2 دستم رو میزارم رو صورتم و با انگشتام چشمامو میمالم، بعدش هم میگیرم میخوابم شدت علاقه به تنهاییم هم 10 برابر میشه 2 لینک به دیدگاه
M_Archi 7762 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۰ من وقتی ذهنم خیلی درگیره همش با موهام بازی میکنم. دونه دونه موهامو از وسط سرم میگیرم و میکشم بیرون. تا وقتی همه موهام از کلیپسم بیرون میاد و یه ریخت هپلی خالص پیدا میکنم! بعد دوباره موهامو جمع میکنم و سعی میکنم ادامه ندم ولی دو دقیقه میگذره دوباره از اول ....!! حتی گاهی هم از هرکدوم خوشم نیاد میکنم!!! :icon_pf (34): یا گاهی با پوست صورت و لبم ور میرم! با ابروهام! یا پوست گوشه ناخنهام! و اگه دگیری ذهنی شدت بیشتری داشته باشه و خیلی عصبی باشم اینکارها با شدت بیشتری انجام میشه!! و البته در این لحظات هیچکس نباید طرفم بیاد و باهام حرف بزنه! تنها که باشم و استراحت کنم میتونم تا حدی بخودم مسلط بشم ولی یکی گیر بده و هی حرف بزنه بدتر میشم! پ ن: الان که دقت کردم میبینم خیلی اوضام خرابه :دی 10 لینک به دیدگاه
M_Archi 7762 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۰ من موضوع رو متوجه نشدم هیچی جمع جمعِ ِ تیک دارها و بی اعصاباست! شوما راحت باش :دی 5 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده