سیندخت 18786 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۹۰ معلم کمی فکر کرد و جواب داد : گوش کنید ، مثالی می زنم ، دو مرد - پیش من می آیند. یکی تمیز ودیگری کثیف من به آن ها پیشنهاد می کنم حمام کنند.شما فکر می کنید ، کدام یک این کار را انجام دهند ؟ هردو شاگرد یک زبان جواب دادند : خوب مسلما کثیفه ! معلم گفت : نه ، تمیزه . چون او به حمام کردن عادت کرده و کثیفه قدرآن را نمی داند.پس چه کسی حمام می کند ؟ حالا پسرها می گویند : تمیزه ! معلم جواب داد : نه ، کثیفه ، چون او به حمام احتیاج دارد.وباز پرسید : خوب ، پس کدامیک از مهمانان من حمام می کنند ؟ یک بار دیگر شاگردها گفتند : کثیفه ! معلم دوباره گفت : اما نه ، البته که هر دو ! تمیزه به حمام عادت دارد و کثیفه به حمام احتیاج دارد. خوب بالاخره کی حمام می گیرد ؟ بچه ها با سر درگمی جواب دادند : هر دو ! معلم بار دیگر توضیح می دهد : نه ، هیچ کدام ! چون کثیفه به حمام عادت ندارد و تمیزه هم نیازی به حمام کردن ندارد! شاگردان با اعتراض گفتند : بله درسته ،ولی ما چطور می توانیم تشخیص دهیم ؟هر بار شما یک چیزی را می گویید و هر دفعه هم درست است معلم در پاسخ گفت : خوب پس متوجه شدید ، این یعنی: منطق ! و از دیدگاه هر کس متفاوت است بستگی دارد چه چیز را بخواهید ثابت کنید منطق چیست؟ وقتی که بتوانیم حرکت های مختلف رو از زوایای مختلف ببینیم و تفسیر و توجیه کنیم...... اگر همه این استدلالات هم برای هرکس (طبق تعریف اصولی واژه منطق) مطابق با اصول استدلالی و به کارگیری عقل سلیم باشد، اما به نتایج مختلفی در انتها ختم شود، پس تعریف واژه منطق چه میشود؟ این واژه کذایی است آیا؟ وقتی به کسی میگیم منطقی فکر کن، واقعا یعنی چی؟ 19 لینک به دیدگاه
afshin18 11175 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۹۰ دقیقا به همین دلیل من خیلی وقته که کتاب نمی خونم 1 لینک به دیدگاه
Avenger 19333 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۹۰ بقول داش نیترون هم چیز نسبی هست و منطق کشکه وتو بحث کسی برنده میشه که دودوزه بازتر باشه و با استدلال انحرافی طرف مقابل رو بپیچونه 6 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۹۰ دقیقا به همین دلیل من خیلی وقته که کتاب نمی خونم چرا؟ به کتاب خوندن چه ربطی داره؟ چه کتابی منظورتونه؟ بقول داش نیترون هم چیز نسبی هست و منطق کشکهوتو بحث کسی برنده میشه که دودوزه بازتر باشه و با استدلال انحرافی طرف مقابل رو بپیچونه خب این قضیه نسبی بودن درست سوای بحث و گفتگو یعنی به نظر شما به صورت انفرادی نگاه کردن به قضیه چیزی به اسم منطق وجود نداره؟ منظورم حالتیه که با کسی راجع به موضوعی بحث نمیکنی.........اما داری یک موضوع واحد رو از زاویه دید هرکس و عملی کردنش توی زندگی خودش میبینی 4 لینک به دیدگاه
afshin18 11175 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۹۰ چرا؟ به کتاب خوندن چه ربطی داره؟چه کتابی منظورتونه؟ فلسفی سیاسی دینی و هر چیز که پایه اش منطقه 1 لینک به دیدگاه
Avenger 19333 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۹۰ چرا؟ به کتاب خوندن چه ربطی داره؟چه کتابی منظورتونه؟ خب این قضیه نسبی بودن درست سوای بحث و گفتگو یعنی به نظر شما به صورت انفرادی نگاه کردن به قضیه چیزی به اسم منطق وجود نداره؟ منظورم حالتیه که با کسی راجع به موضوعی بحث نمیکنی.........اما داری یک موضوع واحد رو از زاویه دید هرکس و عملی کردنش توی زندگی خودش میبینی شما در باره بحث و استدلال و منطق صحبت کردی تنهایی که ادم با خودش بحث نمیکنه ولی اگر تنها باشی دیگه نیازی به منطق نداری من تو زندگی دیگرا ن تفحس نمیکنم تا نیازی به منطق باشه 3 لینک به دیدگاه
lorena 10304 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۹۰ تو بحث های منطقی اونی برنده میشه که ادبیات و... خوب باشه با ادبیات بحث رو فلسفی میکنن و از منطق دورش میکنن این روش دور زدن خیلی هاست! من تجربه کردم ! مسئله رو ربط میدن به سیب و درخت و هسته ی سیب و .... بعداز چند ساعت که دورت زدن تازه میفهمی چقدر حرفاشون کشک بوده! 3 لینک به دیدگاه
.MohammadReza. 19850 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۹۰ دقیقا به همین دلیل من خیلی وقته که کتاب نمی خونم منطقت تو حلقم مرسی سیندخت جالب بود 2 لینک به دیدگاه
sigari 704 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۰ این استاد هدفش فقط سر درگمی بچه ها بود که نشون بده سر امتحان نباید از بقلی تقلب کنی چون شاید اون هم اصلا نخونده باشه و تو را به فنا دهد جسارتا! 2 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۰ این استاد هدفش فقط سر درگمی بچه ها بود که نشون بده سر امتحان نباید از بقلی تقلب کنی چون شاید اون هم اصلا نخونده باشه و تو را به فنا دهد جسارتا! 1 لینک به دیدگاه
JavadMessi 1620 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۰ فکر نکنم اصول منطق تو این مثال رعایت شده باشه و جالب هم این بود که معلم گفت این است منطق!!! معلم رو دو نفر بحث میکند پس منطق میگه در عمل یکی از گزینه ها بیشتر اتفاق نمیفته حالا این که این گزینه کدومه بستگی به حال اون دو داره نه نسبی بودن منطق 4 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۰ فکر نکنم اصول منطق تو این مثال رعایت شده باشه و جالب هم این بود که معلم گفت این است منطق!!!معلم رو دو نفر بحث میکند پس منطق میگه در عمل یکی از گزینه ها بیشتر اتفاق نمیفته حالا این که این گزینه کدومه بستگی به حال اون دو داره نه نسبی بودن منطق بدون در نظر گرفتن اون مثال معلمه نظر خودت راجع به منطق چیه؟ آیا راجع یک مسئله میشه به منطق واحدی براساس استدلالات عقلانی رسید؟ چرا آره و چرا نه؟ 4 لینک به دیدگاه
JavadMessi 1620 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۰ بدون در نظر گرفتن اون مثال معلمه نظر خودت راجع به منطق چیه؟آیا راجع یک مسئله میشه به منطق واحدی براساس استدلالات عقلانی رسید؟ چرا آره و چرا نه؟ سوالتون خیلی کلیه! منطق خودش استدلال عقلیه!! منطق پاسخگوی مسئلست نه محصول مسئله! 2 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۰ سوالتون خیلی کلیه!منطق خودش استدلال عقلیه!! منطق پاسخگوی مسئلست نه محصول مسئله! سوال خیلی کلیه اما مصداق هاش خیلی ریز و جزیی توی زندگی روزمره حتی پیش میاد از تصمیم گیری های ساده و استدلال های عقلانی پشتش تا مسائل کلان واقعا چرا یک موضوع واحد رو دو نفر در شرایط تقریبا مساوی وضعیتی ادعا میکنن و به زبون میارن که بر اساس استدلالات عقلانی و دلایل عقلی به نتیجه رسیدن.....نتیجه ای که کاملا با هم متفاوته پس این نتیجه گیری اگر از عقل سلیم اومده باشه و با استدلالات اون، باید به این نتیجه برسیم که اصولا به تعداد انسان ها انواع عقل رو داریم؟ (منظورم از عقل این جا فهم و شعور نیست........تمایز بذاریم بینشون) 2 لینک به دیدگاه
JavadMessi 1620 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۰ سوال خیلی کلیهاما مصداق هاش خیلی ریز و جزیی توی زندگی روزمره حتی پیش میاد از تصمیم گیری های ساده و استدلال های عقلانی پشتش تا مسائل کلان واقعا چرا یک موضوع واحد رو دو نفر در شرایط تقریبا مساوی وضعیتی ادعا میکنن و به زبون میارن که بر اساس استدلالات عقلانی و دلایل عقلی به نتیجه رسیدن.....نتیجه ای که کاملا با هم متفاوته پس این نتیجه گیری اگر از عقل سلیم اومده باشه و با استدلالات اون، باید به این نتیجه برسیم که اصولا به تعداد انسان ها انواع عقل رو داریم؟ (منظورم از عقل این جا فهم و شعور نیست........تمایز بذاریم بینشون) فکر کنم یه مثال بزنین بهتر باشه چون بیشتر مواقع منطق واژه ای میشه که دارای اشتراک لفظیه! 1 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۰ فکر کنم یه مثال بزنین بهتر باشه چون بیشتر مواقع منطق واژه ای میشه که دارای اشتراک لفظیه! منظور من مثال مشخص خاصی نیست که در وقع علت این بحث بوده باشه.شاید طبیعتا بیشتر مباحث اجتماعی و مباحث مربوط به حوزه علوم انسانی..... 1 لینک به دیدگاه
saeed99 2563 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۰ معلم کمی فکر کرد و جواب داد : گوش ... . . . معلم در پاسخ گفت : خوب پس متوجه شدید ، این یعنی: منطق ! و از دیدگاه هر کس متفاوت است بستگی دارد چه چیز را بخواهید ثابت کنید منطق چیست؟ وقتی که بتوانیم حرکت های مختلف رو از زوایای مختلف ببینیم و تفسیر و توجیه کنیم...... اگر همه این استدلالات هم برای هرکس (طبق تعریف اصولی واژه منطق) مطابق بااصول استدلالی و به کارگیری عقل سلیم باشد، اما به نتایج مختلفی در انتهاختم شود، پس تعریف واژه منطق چه میشود؟ این واژه کذایی است آیا؟ وقتی به کسی میگیم منطقی فکر کن، واقعا یعنی چی؟ پس تعریف واژه منطق چه میشود؟ با آقا جواد موافقم بنظر نمیرسه که تعریف منطق استاد درست باشه. واژه نامه دهخدا : منطق ، علمی است قانونی که مراعات آن ذهن را از خطای درفکرنگاه می دارد. سوال خیلی کلیهاما . . . . واقعا چرا یک موضوع واحد رو دو نفر در شرایط تقریبا مساوی وضعیتی ادعا میکنن و به زبون میارن که بر اساس استدلالات عقلانی و دلایل عقلی به نتیجه رسیدن.....نتیجه ای که کاملا با هم متفاوته پس این نتیجه گیری اگر از عقل سلیم اومده باشه و با استدلالات اون، باید به این نتیجه برسیم که اصولا به تعداد انسان ها انواع عقل رو داریم؟ (منظورم از عقل این جا فهم و شعور نیست........تمایز بذاریم بینشون) به این میگن برداشت شخصی نه منطق . این پرسش شما با پرسشی که در عنوان جستارتون اومده فرق داره . شاید پرسش شما دوتا باشه ، درسته ؟ بهرحال اگر دونفر موضوع واحدی را در شرایط یکسان ببینند یا تجربه کنند بخاطر ماهیت انسانی شان ممکنه که برداشت های متفاوتی از آن داشته باشند. 3 لینک به دیدگاه
XMEHRDADX 7514 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۰ معلم کمی فکر کرد و جواب داد : گوش کنید ، مثالی می زنم ، دو مرد - پیش من می آیند. یکی تمیز ودیگری کثیف من به آن ها پیشنهاد می کنم حمام کنند.شما فکر می کنید ، کدام یک این کار را انجام دهند ؟ خیلی جالب بود،ولی مثالشو نمیشه تعمیم داد! صورت مسئله میگه شما فکر میکنید کدام یک این کارو انجام میدن؟یعنی دو حالت یا دو سوال پیش میاد : 1-یکی اینکه حدسی که میزنید تا چه حد میتونه منطقی باشه؟(در اصل حدس میزنید که در مغز مهمان برای حمام رفتن چه میگذردو چه تصمیم خواهد گرفت؟) 2-دوم اینکه عملی که انجام میشه یعنی حمام رفتن کدوم یک از مهمونا منطقیه ؟ گرچه حدسو نمیشه خیلی به منطق وابسته دونست ولی در جواب سوال یک میشه گفت که حدس زدن تمام گزینه ها میتونه منطقی باشه چرا که با تفکرات مرسوم واصول و قواعد و استدلالهای موجود جور در میاد وهر کدوم از مهمونا طبق عادات و رفتار و تفکرات خودش تصمیم میگیره.وهرگونه اتفاقی در اینجا ممکنه بیافته.... در مورد برداشت دوم یعنی سوال دوم میشه گفت: قطعا حمام رفتنه مهمون کثیفه باید منطقی باشه چونکه با این کار خودشو با معیارهای موجود تطبیق میده.(مثل همه تمیز میشه) ،حمام رفتن مهمون تمیزه هم میتونه منطقی باشه (چون هم بهش تعارف شده و هم خودش طبق روال حمام رو هستش)،حمام نرفتن مهمان تمیزه هم منطقی هستش چون استدلال میشه که تمیزه،ولی حمام نرفتن مهمان کثیفه منطقی نیست چون داره خلاف معیارهای موجود و تفکرات صحیح موجود عمل میکنه. در کل میشه گفت هر جوری که به صحیح فکر کردن منتهی بشه و نتیجه گیری غلط ازش نشه میتونه منطقی باشه. 1 لینک به دیدگاه
A.R-KH-A 4953 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 اسفند، ۱۳۹۰ معلم کمی فکر کرد و جواب داد : گوش کنید ، مثالی می زنم ، دو مرد - پیش من می آیند. یکی تمیز ودیگری کثیف من به آن ها پیشنهاد می کنم حمام کنند.شما فکر می کنید ، کدام یک این کار را انجام دهند ؟ هردو شاگرد یک زبان جواب دادند : خوب مسلما کثیفه ! معلم گفت : نه ، تمیزه . چون او به حمام کردن عادت کرده و کثیفه قدرآن را نمی داند.پس چه کسی حمام می کند ؟ حالا پسرها می گویند : تمیزه ! معلم جواب داد : نه ، کثیفه ، چون او به حمام احتیاج دارد.وباز پرسید : خوب ، پس کدامیک از مهمانان من حمام می کنند ؟ یک بار دیگر شاگردها گفتند : کثیفه ! معلم دوباره گفت : اما نه ، البته که هر دو ! تمیزه به حمام عادت دارد و کثیفه به حمام احتیاج دارد. خوب بالاخره کی حمام می گیرد ؟ بچه ها با سر درگمی جواب دادند : هر دو ! معلم بار دیگر توضیح می دهد : نه ، هیچ کدام ! چون کثیفه به حمام عادت ندارد و تمیزه هم نیازی به حمام کردن ندارد! شاگردان با اعتراض گفتند : بله درسته ،ولی ما چطور می توانیم تشخیص دهیم ؟هر بار شما یک چیزی را می گویید و هر دفعه هم درست است معلم در پاسخ گفت : خوب پس متوجه شدید ، این یعنی: منطق ! و از دیدگاه هر کس متفاوت است بستگی دارد چه چیز را بخواهید ثابت کنید منطق چیست؟ وقتی که بتوانیم حرکت های مختلف رو از زوایای مختلف ببینیم و تفسیر و توجیه کنیم...... اگر همه این استدلالات هم برای هرکس (طبق تعریف اصولی واژه منطق) مطابق با اصول استدلالی و به کارگیری عقل سلیم باشد، اما به نتایج مختلفی در انتها ختم شود، پس تعریف واژه منطق چه میشود؟ این واژه کذایی است آیا؟ وقتی به کسی میگیم منطقی فکر کن، واقعا یعنی چی؟ حرف اول: 1.تميز به حمام ميرود /دليل: چون عادت دارد /پس كثيف به حمام عادت ندارد.. 2.كثيف به حمام ميرود/دليل:چون نياز دارد/ پس تميز نيازي به حمام ندارد... 3.هم تميز هم كثيف به حمام ميرود!/چون دلايل 1و 2 اينطور ميگويد.. 4.هيچ كدام به حمام نمي رود!/چون نتايج 1 و 2 اينطور ميگويد... در اين جا "دليل" است كه اينجا معتبر است... اينكه هر دو به حمام ميروند بر اساس دليل است ولي اينكه هر دو به حمام نميروند بر اساس "نتيجه" است كه ما استباط كرديم يعني ميتواند... برداشت لازم و كافي براي نرفتن كثيف به حمام عادت باشد يا نباشد ولي نتيجه واحد نيست..عادت بودن ِ حمام رفتن ِ تميز دليلي براي عادت نبودن ِ كثيف نيست... او براي يك چيز عيني دليلي ذهني درست ميكند و نتيجه اي نيز ذهني ميگيرد فارغ از اينكه ممكن است درست باشد يا نباشد... در واقع راي به عادت و نياز بر اساس دليل است نه بر اساس استنباط.. از طرفي متناقض بودن دليل 1 و 2 براي ما مشخص نيست كه "بود يا نبود" چيزي در گزاره اول به "بود يا نبود" گزاره پي برده شود... مثلا اگر داشتيم فقط يك دسته از انسانها عادت به حمام دارند!...اينجا تميزها هستند! پس نقيض آن كثيف ها هستند كه عادت ندارد... با اين توضيح گزينه 4 چيزي است كه مخدوش است .. حرف دوم: دليل معتبر است يا نيست.. يك جا دليل "عادت" و ديگري "نياز" هست... اينكه مخاطب چه دليلي را انتخاب ميكند يكي ذهني است و ديگري عيني.. دليل "عادت" رو مخاطب براساس داده هاي ذهني در نظر ميگيرد ولي از طرفي دليل " نياز" بر اساس داده هاي عيني!! تركيب دو دليل ذهني و عيني گزينه 3 رو نتيجه داده... اما چيزي كه وجود دارد ارزش گذاري دو دليل است.. "عادت" به عنوان پارمتري ذهني براي دليل اول شمرده شده و آن را دليلي "بديهي" گرفته از طرفي "نياز" به عنوان پارامتري عيني براي دليل دوم شمرده شده و آن را دليلي "بديهي".. "عادت" چيزي "بديهي" نيست و نياز به اثبات دارد ولي "نياز" ميتواند بديهي باشد كه نياز به اثبات نداشته باشد... يعني تنها چيزي كه مي ماند بر اساس اطلاعات فقط گزينه رفتن كثيف به حمام است.. كه باز آن هم نميشود اظهار نظر قطعي كرد...!!!!! به نظر من چيزي كه استاد مطرح كرده نشان دادن داده هاي ناقص و دلايل ناقص و نتايج ناقص هست.. كمبود داده براي هر استدلالي چنين چيزي را رخ ميدهد كه استاد بدان اشاره داشته است مثل جريانات تورمي كه دكتر در انتخابات 88 علم كرد و خيلي بدان معترض شدند... هم دكتر نموداري در حالي كاهش تورم داشت و هم موسوي نموداري در حالي افزايش تورم!.. طبق منطقي كه استاد به كار برده هم دكتر درست ميگويد و هم موسوي! و هم هر دو ميتوانند غلط بگويند... در واقع منطق ابزاري به شما ميدهد كه شما را خطا كردن در انديشه باز ميدارد... :دي آدم وقتي بيكار ميشه دست به زدن پستايي كه معلوم نيس غلطن يا درست ميزنه!:دي 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده