jonny depp 8297 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۹۰ اون دیگه اسمش استاد نیس. یه اسم قابل دیگه ای باید واسش برگزید! یعنی همشون ؟ پس الان چه توقعی از دانشجو دارید 2 لینک به دیدگاه
Mahsa.Gha 6571 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۹۰ یعنی همشون ؟ پس الان چه توقعی از دانشجو دارید کدوم همشون؟ منظورم به اون اساتیدیه که هنوز فرق بین کرکسیون و کلکسیون رو نمیدونن! دانشجو اگه دانشجو باشه اونقدری باید سواد خودشو بالا ببره که همچینی چیزای پیش و پا افتاده ای رو حتی اگه استاد غلط میگه دو دستی بکوبه تو سر استادش. لینک به دیدگاه
Mahsa.Gha 6571 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۹۰ نمیگم من نابغه ام ... اما یادمه اون موقع که هنرستانی بودم تو درس متره برآورد یه معلمی واسمون گذاشته بودن که مثلا لیسانس عمران بود اما هیچی بارش نبود. اون که مساله حل میکرد من غلطاشو میگرفتم. آخرش مجبور شدم هر جلسه پای برد باشم و مساله ها رو واسش حل کنم. اگه خود دانشجو دلش واسه خودش نسوزه و تلاش نکنه تو این زمونه که ایران 100 سالی از کشورهای دیگه عقبه ، اون دانشجو 100 سال از ایران عقب خواهد افتاد. 1 لینک به دیدگاه
jonny depp 8297 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۹۰ کدوم همشون؟منظورم به اون اساتیدیه که هنوز فرق بین کرکسیون و کلکسیون رو نمیدونن! دانشجو اگه دانشجو باشه اونقدری باید سواد خودشو بالا ببره که همچینی چیزای پیش و پا افتاده ای رو حتی اگه استاد غلط میگه دو دستی بکوبه تو سر استادش. وقتی از ترم اول تمامی اساتید اینو بگن از کجا بره تحقیق کنه حتی به ذهنش نمیرسه این کلمه ممکنه اشتباه باشه اما اگه یکیشون سواد داشته باشه درست بگه دانشجو تفاوت ببینه می تونه بره دنبالش بفهمه کدوم درسته . انتظارهایی داری از دانشجویی که عکس پرسپکتیو تو اینترنت سرچ می کنه فقط 2 تا عکسش قیلتر نشده 3 لینک به دیدگاه
Mahsa.Gha 6571 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۹۰ وقتی از ترم اول تمامی اساتید اینو بگن از کجا بره تحقیق کنه حتی به ذهنش نمیرسه این کلمه ممکنه اشتباه باشه اما اگه یکیشون سواد داشته باشه درست بگه دانشجو تفاوت ببینه می تونه بره دنبالش بفهمه کدوم درسته . انتظارهایی داری از دانشجویی که عکس پرسپکتیو تو اینترنت سرچ می کنه فقط 2 تا عکسش قیلتر نشده خب دیگه اینجا ایران است لینک به دیدگاه
lorena 10304 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۹۰ قربونت برم دانشجویی که تازه 17-18 سالشه چه درگیریه ذهنی ای داره؟؟؟من بیچاره هم باید با اونا سرو کله بزنم و دغدغه ام این باشه که بعد پیش وجدان خودم شرمنده نباشم که مدیون دانشجوهام باشم. واسشون کم نذارم . اما وقتی میبینم از بین 20 تا دانشجو 2تاشونم واسه درس و مشق نیومدن خب منم کلا ناامید میشم از خودم و از هر چیزی که در پیشه... اون که واسه درس و مشق نیومدن مسالش جداست منم باهات موافقم ولی دغدغه هست چون امیدی به آینده نیست... 2 لینک به دیدگاه
Cannibal 3348 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۹۰ تعدادی بع بعی.که نمیدونن کدوم طرفی باید برن. بع بععععععع من الان دقیقا همون چیزی هستم که کل این تاپیک داره راجع بهش بحث میکنه. من الان(یعنی امسال) وضعم به جایی رسیده که به جای درس، با خودم بحثهای فلسفی میکنم و با خودم عهد کردم تا وقتی نتونم شرایط زندگی فرزندم رو فراهم کنم، اصلا به دنیا نمیارمش. زندگیم شده از 7 صب تا 8 شب، مدرسه بعدشم فقط میرسم شام بخورم، حموم کنم و بخوابم. تو کلاسمون فکر کنم فقط من میدونم قراره چی بشم (هیچی) و بقیه همین رو هم نمیدونن. این درحالیه که مادرم که خودش فرهنگیه به من با طعنه میگه:«فردا نمیرم فلان جا چون پسر کوچیکم امتحان داره» چون میبینه من درس زیاد نمیخونم برای پس فردا. بهش بر میگردم میگم:«تقصیر شما نیست، تقصیر جامعست که شما الان فکر میکنی برای امتحان باد شب امتحان خوند» میگه:«نمره ها میاد» با بقیش کاری نداریم ولی وقتی مادر خودآدم اینقدر ناامید فکر میکنه؛ چه توقعی دارید؟؟؟؟ 4 لینک به دیدگاه
sigari 704 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۰ چی داریم پرورش میدیم؟ پرورش رو اصولا در مورد چیزهای دیگه به کار می برند نه دانشجو! دانشجو را ما بزرگ میکنیم, در عهد عتیق چند سال بالا و پایینش زیاد مهم نیست یادمه با 4000 ریاضی طرف نهایتا میتونست رشتهایی مثل ریضای یا فیزیک یا شیمی اونم شبانه قبول بشه( مدارکش موجود هر کی خواست بگه نشون بدم) حالا طرف با 4 و کلی صفر جلوشم میتونه مهندسی فلان قبول بشه این یکه دوما چند سال بعد عهد عتیق یه کم دانشجو ها فهمشون رفت بالا تر و فهمدین که لازمی ازشون یه کم تو جامعه هم استفاده بشه رفتن نمونش شد تشکل های اسلامی و امثالهم ( در این مورد نیاز به مدارک نیست چون همه حتی شیخ اجل سعدی هم میدونه) سوما بعد این جریانات اومدیم فکر کردیم باید در قیف رو وارونه کنیم یعنی هر کی بیاد اما هر کی بیرون نره به راحتی زدیم تو کار پیام نور چهارما الی آخر زدیم تو کار غیر انتفاعی که ما هم همش رو نیمتونیم بدیم آقا جاسبی و دوستاشون بخورن یه کم هم ما بخوریم شد و استاد نونکی هم آوردیم بعد این قضایا شد که زدیم تو کار پرورش شتر مرغ چون اصولا گشوت شتر مرغ بهتره و هم با همن حجم کاری پول بیشتری هم می آد آقای من که شما باشین چشک وا کردیم دیدم شدیم حاکم دوران ملانصرالدین که همش ملا به ریش نداشتیه 90 درصد مونده دانشجو ها بخده! 1 لینک به دیدگاه
from_hell 10964 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۰ مشکل از دانشجو نیست.... یادش ندادن...وقتی یاد نگرفته...چه انتظاری ازش دارید؟ وضعیت تدریس معماری که افتضاحه...این کهشما میگی خیلی خوبه...دانشجوی ترم 6 معماری امروز به من گفت من بلد نیستم ماکت بسازم...:icon_pf (34): گفت اصلن ماکت سازی پاس نکردم.... یا اینکه دانشجو ترم 5 میگه دید پرنده چیه؟؟!تا حالا نشنیدم....یا اون یکی میگه اسکیس چیه.... باور کنید کسی خنگ نیست...یادشون نمیدن...بعضیها براشون مهم نیستدانشجو چیزی یاد بگیره... من این روزها از بچه کلاس دوم دبستان درس دادم....تا دانشجو... فقط دو نفرشون خوب بودن...انا هم هم گیرایی خودشون بالا بود...هم معلمشون خوب درس داده بود.... اما بقیشون افتضاح بودن....اشکم دراومد...یکیشو وسط بحث گشتاور تو حل مسئله میگم دور در نزدیک در نزدیک کن جواب نهایی رو بنویس...میگه بلد نیستم....ضرب اعشاری بلد نیستم...معادله 3 مجهولی بلد نیستم.... یه بار هم پسر دائیم تابستون کلاس اولش الفبا رو یادش رفت...چون معلمشون پیر بود...حوصله نداشت...میگفت من صبحها میرفتم سر کلاسمون میخوابیدم...خانوم هم پتو مینداخت روم...:icon_pf (34):دیگه این معلم نمیگه این بچه پایش ضعیف میشه....بعد سالانه کلی هم پول مدرسه غیرانتفایی میگیرن...آخر سال هم کیلویی نمره میدن که سال بعد مردم بجشون روببرن همونجا ثبت نام کنن... یا معلمهایی که آخر ترم کلاس میذارن تو خونه هاشون....ساعتی 40 هزار تومن پول میگیرن برای ریاضی کلاس سوم دبستان ....آخر سر هم سوالای امتحان رو میدن به بچه ها... نتیجه===این خانه از پای بست ویران است... 6 لینک به دیدگاه
M_Archi 7762 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۰ بچه ها واقعا عصبانی ام ، از دست خودم ، از دست این مملکت ، از دست جوونایی که جز آویزون این و اون بودن هیچی از این زندگی نمیدونن ...واقعا به کجا میرسیم؟ میگن جوونا آینده ساز مملکتن! کدوم جوونا؟ اینایی که من دیدم تو این چن وقته خودشون نمیتونن بسازن چه رسد به مملکت! اول یه چیزی رو بگم که چرا به این چیزا فک میکنم بعد یه سوال دارم... من به خاطر کارم با دانشجوها و جوونا خیلی سرو کار دارم. بعضی هاشون انقد خنگ اند که اصلا باورم نمیشه واقعا اینی که باهاش طرفم دانشجوئه؟؟؟ نه اینکه آی کیوی پایینی داشته باشن ! نه... فقط اون مخ رو به کار نمی ندازن. چن روز پیش واقعا مخم سوت کشید انقد عصبانی شدم که جواب یکی از دانشجوها رو یه جور دادم که مات تو صورتم نگاه کرد! به دانشجوی معماری وقتی بگی کارتو تو برگه A4 و با مقیاس 100/1 پرینت بگیر ... بعد اون نفهمه منظورتو و بگه ببخشبد میشه برام تو کاغذ بنویسید چه حالی میشید؟ نگاهش کردم و با عصبانیت گفتم این چیزا مال بی سواداس نه یکی که اسمش دانشجوئه! این تازه یه نمونه از صد تا نمونه ای بود که تو طول این مدت باهاش روبرو شدم. واقعا خسته شدم. چرا اینطوری شدن دانشجوهامون؟ ماها که جوونیم میخوام بدونم آینده ی چی رو اینا میخوان بسازن؟ داریم چی تو این مملکت پرورش میدیم ؟:w00: ترم 3 معماری فک کنم باید بدونه مقیاس و برگه a4 یعنی چی! تیتر تاپیک خیلی خوب بود ولی متاسفانه در عمل حتی شما هم بهش معتقد نبودید! بنظر من رفتار شما با اون دانشجو اصلا درست نبود. خودتون دارید میگید چی داریم پرورش میدیم؟ دانشجو، دانش اموز، کودک، همه و همه حاصل عملکرد اموزش خانواده و مدرسه و دانشگاهن. هیچکس از اول چیزی نبوده و نمیدونه! همه با اموزش اینها اموزش میبینن و شخصیتشون شکل مگیره. پس اگه ایرادی هست به اونهاست نه به دانشجو! میدونی مشکل مملکت ما اینه که همه فقط از اون یکی توقع دارن!! هیچکس نمیگه من چی کار کردم؟ همه میگن باید باشه! ولی کسی نمیگه من برای این باید بودن چه تلاشی کردم و چه موانعی برداشتم؟! بله باید باشه! باید دانشجوی ترم 3 اصول پایه رو بدونه و مسلط باشه. اما اگه نیست دلیلش نظام اموزشی و استاد مربوطه است. نه کم کاری خودش! دلیلش همین تحقیرهاست که در جواب سوالهاش میبینه و به جای اینکه جواب بشنوه فقط مسخره میشه و اعتماد به نفس و عزت نفسش خورد میشه. ندانستن عیب نیست نپرسیدن عیبه شما اگه استادی وقتی میبینی دانشجو نمیدونه و میپرسه موظفی جوابشو بدی و براش توضیح بدی نه اینکه اونو بخاطر ندونستنش سرزنش کنی! بجاش وقتی جوابشو دادی باید بری بیخ خر اون استادی که ترمهای قبل داشته و بهش اینهارو نگفته یا گفته و این ندونسته پاس شده و معاون دانشکده و مدیرگروهو بگیری که هرچی استاد داغونه واسه ترمهای پایین میذارن یا بیتوجه به دانسته ها دانشجو رو پاس میکنن!!!!! اونوقت که دانشجو میاد اعتراض میکنه میگه فلان استاد کارش ایراد داره بلد نیست درس نمیده متوجه نمیشیم و ... باید پیگیر بشید و بهش بها بدید نه اینکه بزنین تو سرش بگین همینه که هست فکر کردی کی ای که میای اینو میگی؟ تو داری استادو زیر سوال میبری؟و ...!!!!! من خودم بارها و بارها چه تو مدرسه چه دانشگاه سر این قضیه لطمه خوردم و به هیچ وجه اینو نمیپذیرم. نه عزیزم مشکل به هیچ وجه از دانشجو نیست. از نظام اموزشی و دانشگاهها و اساتیده. مشکل از بیتوجهی به دانشجو و دانش اموز و تحقیر مداومشه. دانشجو تا یه حدی میتونه دنبال باشه و پیگیر باشه و خودش یاد بگیره. اما بیشتر از اون نمیتونه! نمیرسه! نه انرژیش کفاف میده نه وقتش! بار فشار روانی که اون دانشجوی پیگیر تحمل میکنه خیلی زیاده. اون باید اصول رو بدونه و این اموزش اصول و پایه وظیفه دانشگاست. در ادامه دانشجو اگه دانشجو باشه میره دنبال یاد گرفتن مطالب تکمیلی! تو کمتر کتابی هم درباره اصول پایه بطور کامل توضیح میدن و کتابها همه کمکی و تکمیلی ان! نه اموزش از پایه! از طرفی دانشجو اگه قرار بود کلا از پایه همه چیو خودش سرچ کنه و تو کتابا بخونه و واسه پایه ای ترین مسائل کلی سختی بکشه و استاداش بهش نگن و وقتی میپرسه مسخره بشه و اخرشم رو حدسیات و برداشتهاش (درست یا نادرست!) بخواد حساب باز کنه دیگه چه لزومی داشت بیاد دانشگاه و این همه وقت و هزینه و انرژی بذاره و پول تو حلق استاد بریزه؟ میدونید مشکل ما اینه که هیچکس وظایفی که خودش باید انجام میداده و نداده رو نمیبینه فقط همه توقع دارن نتیجه اونی باشه که میخوان! همه فقط انتظار دارن! ولی به وقتش و در زمانی که باید حضور داشته باشن لال میشن و سکوت میکنن و به هر دلیل برای منافع خودشون اتفاقات اطرافشون رو نادیده میگیرن. همه چی به نحوه اموزش برمیگرده نه دانشجو درواقع تیتر تاپیک متوجه اساتید و دانشگاهیان و مدارسه نه محصلین! محصل اسمش روشه، حاصل اون مکان. پس اون هرچی هست، خوب یا بد، نتیجه رفتار و اعمال و تربیت اونجاست! و اگه ایرادی هست باید به اون گرفته بشه نه دانشجو و دانش اموز! هیچکس به خودی خودش عالم دهر نیست و نمیدونه چی باید بدونه!!! دانشگاه جهت میده اصول رو یاد میده و اون رو با رشته و مباحث اصلیش اشنا میکنه و این وظیفشه. و اگه تو دانشگاه به این وظیفه عمل نشده و حتی پایه ای ترین مباحث هم به دانشجو اموزش داده نشده مشکل از دانشگاست نه دانشجو!! دوست مت همکلاسی بنده دانشجوی ارشده هنوز به کرکسیون میگه کلکسیون ...دلم میخواد بگیرم خفه اش کنم آبروی هر چی دانشجوئه برده. اونوقت میاد از کاراش حرف میزنه فک میکنی این تو فرانسه ای، ایتالیایی ، جایی درس خونده! پس خودتونم قبول دارید اون دانشجو دنبال دانش بوده! در واقع وظیفشو به عنوان دانشجو انجام داده. اما اینکه استادهای ترمهای اولش نیومدن اصطلاحات معماری رو رو تخته با معنی براش بنویسن و فقط در حد حرف گفتن و شخص فکر کرده چی داره میگه و برداشت شخصیشو حفظ کرده و براش نهادینه شده و هرکی هم مثل شما شنیده فقط سرشو کوبیده به دیوار و هیچکس دوستانه اونو متوجه اشتباهش نکرده این دیگه مشکل اون نیست! وقتی اموزش درست نباشه طرف طبق خونده ها و شنیده ها برداش میکنه و خودش سعی میکنه با هم تطبیق بده ولی در نهایت برداشتش میتونه درست یا غلط باشه! اما اون وظیفه شو انجام داده! ایراد کار جای دیگست. 5 لینک به دیدگاه
*Mahla* 3410 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۰ از ماست که برماست ... تو این دوره و زمونه فقط باید به خودت فکر کنی ... خودتو بالا بکش ... به نظرت میشه یه گوسفند رو مجبور کنی به جای بع بع .. میو میو کنه ؟!!! خیلی از جوونای این مملکت گوسفندن ! بلا نسبت ! تو سعی کن آدم باشی ... بقیه رو بیخیال .. 3 لینک به دیدگاه
Mahsa.Gha 6571 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۰ تیتر تاپیک خیلی خوب بود ولی متاسفانه در عمل حتی شما هم بهش معتقد نبودید! بنظر من رفتار شما با اون دانشجو اصلا درست نبود. نه عزیزم مشکل به هیچ وجه از دانشجو نیست. از نظام اموزشی و دانشگاهها و اساتیده. مشکل از بیتوجهی به دانشجو و دانش اموز و تحقیر مداومشه. دانشجو تا یه حدی میتونه دنبال باشه و پیگیر باشه و خودش یاد بگیره. اما بیشتر از اون نمیتونه! نمیرسه! نه انرژیش کفاف میده نه وقتش! بار فشار روانی که اون دانشجوی پیگیر تحمل میکنه خیلی زیاده. اون باید اصول رو بدونه و این اموزش اصول و پایه وظیفه دانشگاست. در ادامه دانشجو اگه دانشجو باشه میره دنبال یاد گرفتن مطالب تکمیلی! تو کمتر کتابی هم درباره اصول پایه بطور کامل توضیح میدن و کتابها همه کمکی و تکمیلی ان! نه اموزش از پایه! میدونید مشکل ما اینه که هیچکس وظایفی که خودش باید انجام میداده و نداده رو نمیبینه فقط همه توقع دارن نتیجه اونی باشه که میخوان! همه فقط انتظار دارن! ولی به وقتش و در زمانی که باید حضور داشته باشن لال میشن و سکوت میکنن و به هر دلیل برای منافع خودشون اتفاقات اطرافشون رو نادیده میگیرن. همه چی به نحوه اموزش برمیگرده نه دانشجو درواقع تیتر تاپیک متوجه اساتید و دانشگاهیان و مدارسه نه محصلین! پس خودتونم قبول دارید اون دانشجو دنبال دانش بوده! در واقع وظیفشو به عنوان دانشجو انجام داده. اما اینکه استادهای ترمهای اولش نیومدن اصطلاحات معماری رو رو تخته با معنی براش بنویسن و فقط در حد حرف گفتن و شخص فکر کرده چی داره میگه و برداشت شخصیشو حفظ کرده و براش نهادینه شده و هرکی هم مثل شما شنیده فقط سرشو کوبیده به دیوار و هیچکس دوستانه اونو متوجه اشتباهش نکرده این دیگه مشکل اون نیست! وقتی اموزش درست نباشه طرف طبق خونده ها و شنیده ها برداش میکنه و خودش سعی میکنه با هم تطبیق بده ولی در نهایت برداشتش میتونه درست یا غلط باشه! اما اون وظیفه شو انجام داده! ایراد کار جای دیگست. درجواب قسمت اول حرفتون بگن که هر استادی هر چقدر هم وجدان کاری نداشته باشه مسلما در طول دوره تحصیلی اون دانشجو یکی یه حرفی از این چیزای پیش و پا افتاده زده یا نزده؟؟؟ ببین من قبل از دانشگاه توی یه آموزشگاه درس میدادم. از خودم تعریف نمیکنم اما انقد یه چیزو برای دانش آموزام توضیح میدادم تا بفهمن که خودم خسته میشدم. اما دم نمیزدم چون تکلیفم این بود. دوس نداشتم بعد مدیونشون باشم.تازه خیلی چیزا که وظیفه من هم نبود بهشون آموزش دادم. اما فک میکنی آخرش اون دانش آموز چی شد؟ نه کار میکردن واسه کلاس نه ارزشی قائل بودن واسه خودشون. وقتی کسی از همون پایه اینقدر رو هواسیر میکنه من استاد یا معلم چی میتونم بکنم؟؟؟ درمورد حرف دومت هم بگم که اون شخص اگه خیلی دنبال علم و دانش بود نمیرفت از طرح هایی تقلید بکنه و بعد کلی حرف بچپونه توش. من اون شخصو سرکوب نمیکنم اما من حرفم اینه اگه شخصی واقعا واسه خودش و درسش ارزش قائل باشه و به فکر این باشه که من در آینده میخوام چی بشم نمیذاره هیچ کس ، حتی استاد خرفتش کنه. میزنه تو دهن استادی که هیچی نمیدونه. تا اساتید جرات نکنن بدون علم و دانش پا توی کلاس درس دانشگاه بذاره. لینک به دیدگاه
electra 174 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۰ خب درباره این موضوع من با اجازه بزرگان یه جواب ساده میدم بهتون که دیگه نخواد دنبال دلیل بگردید این چیزا همش بهم مثه یه زنجیر وابستس به شما دوستان عزیز هم که میخواهید دور ازین داستان بمونید پیشنهاد میکنم که کاری به سیستم و دانشگاه و استاد و .....نداشته باشید به هیچ وجه من الوجوه....چون داستان ازین قراره که از بالاترین رتبه دانشگاهتون که حساب کنید قصد پیچوندن داره تا بیاد پایین برسه به استاد و دانشجو و .... اون اساتید هم اکثرا زیر دست اساتیدی بپیچون به عمل اومدن دیگه خب اصلا تعجب نداره یه 2*2=4 تای سادست حالا توشون آدم خود جوش هم هست که کاری نداشته و به بقیه و مثلا شده دکتر فلانی....دکتر بهمانی و ....... شما هم اگه قصدتون اینه که بشید همانند بقیه گله ...کاری نداره میتونید به بهانه جویی ادامه بدید و تقصیرر رو گردن این و اون بندازید اگرهم نه به فکر بالاتر ازین هستید که 4روز دیگه از خودتون ایده و طز داشته باشید و نشید مثه خیلی از اساتید یا مهندسا یا خیلی آدمای دیگه که پر هستند و میبینید که فرق .... از گوشکوبیده تشخیص نمیدن راهش اینه که خودجوش باشید درسته سخت هم هست خیلی از دنشجوها دارن هزینه زیادی میکنند(آزاد-غیر انتفاعی و...) اما بهر نحو فعلا تو این مملکت کاری نباس به سیستم داشته باشید و باس به فکر خودتون باشید که چجوری 4روز دیگه از خودتون و کاراتون یه چیز خوب در ربیاد شرمنده یکم طولانی شد 2 لینک به دیدگاه
electra 174 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۰ وقتی از ترم اول تمامی اساتید اینو بگن از کجا بره تحقیق کنه حتی به ذهنش نمیرسه این کلمه ممکنه اشتباه باشه اما اگه یکیشون سواد داشته باشه درست بگه دانشجو تفاوت ببینه می تونه بره دنبالش بفهمه کدوم درسته . انتظارهایی داری از دانشجویی که عکس پرسپکتیو تو اینترنت سرچ می کنه فقط 2 تا عکسش قیلتر نشده قبول دارم خیلی امکانات کمه تو ایران اما اینم با تلاش حل میشهشک ندارم ...چون دیدم که میگم....یسری تعریفا رو باس برای خودمون عوض کنیم ....یسری سختیا رو باس برای خودمون نرم(norm)کنیم وگرنه همینی که هست تازه اینترنت هم که ملی بشه همینی که الان داری رو اون موقع هم نداری پس مجبوری خودت طزشو بدی ....با فکر خودت :a030::a030: 2 لینک به دیدگاه
electra 174 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۰ اون که واسه درس و مشق نیومدن مسالش جداست منم باهات موافقم ولی دغدغه هست چون امیدی به آینده نیست... امید که هست چرا نیس؟؟؟فاز ناامیدی چیه میدی؟؟؟.........این همه دارن کار میکنن کار هست آینده هم هست...اما یسری چیزای دیگه نیس....یا اضافی هست...مثه توقع یسری از دانشجوهای عزیز 2 لینک به دیدگاه
Javid Maleki 11668 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۰ چرا اینطوری شدن دانشجوهامون؟ ماها که جوونیم میخوام بدونم آینده ی چی رو اینا میخوان بسازن؟ داریم چی تو این مملکت پرورش میدیم ؟:w00: برای اینکه دانشجوها برای تحقیق و پژوهش دانشگاه تشریف نمیبرن.....برای کلاس و کارهای دیگه تشریف میبرن دانشگاه که بنظر من بجای دانشگاه کازینو برن بهتره آینده یسری مفت خور که با توجه به فکر وایده مردم جامعه (که دانشجو جماعت هم کم تاثیرگذار نیست)میان میشن حاکم باید ببخشید داریم نوعی موجود تو جامعه پرورش میدیم که به درد لای دیوار جرز هم نمیخورن(البته یکسری ها) 3 لینک به دیدگاه
electra 174 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۰ برای اینکه دانشجوها برای تحقیق و پژوهش دانشگاه تشریف نمیبرن.....برای کلاس و کارهای دیگه تشریف میبرن دانشگاه که بنظر من بجای دانشگاه کازینو برن بهتره آینده یسری مفت خور که با توجه به فکر وایده مردم جامعه (که دانشجو جماعت هم کم تاثیرگذار نیست)میان میشن حاکم باید ببخشید داریم نوعی موجود تو جامعه پرورش میدیم که به درد لای دیوار جرز هم نمیخورن(البته یکسری ها) کی داره پرورش میده؟؟؟بنظرت کسی غیر از خود آدم هست که بتونه رفتارشو عوض کنه؟؟ همه عوامل محیطی و اجتماعی تاثیر گذار هستن اما در نهایت این خودمونیم که شخصیتمونو میسازیم...این یچیز بدیهیه! قبول....شرایط محیطی نابود...افتضاح...اصن یه وضی...اما بازم میشه تو همین محی شخصیت موفق بود...شخصیت تاثیرگذار بود نمیشه؟ 2 لینک به دیدگاه
Mahsa.Gha 6571 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 دی، ۱۳۹۰ کی داره پرورش میده؟؟؟بنظرت کسی غیر از خود آدم هست که بتونه رفتارشو عوض کنه؟؟ همه عوامل محیطی و اجتماعی تاثیر گذار هستن اما در نهایت این خودمونیم که شخصیتمونو میسازیم...این یچیز بدیهیه! قبول....شرایط محیطی نابود...افتضاح...اصن یه وضی...اما بازم میشه تو همین محی شخصیت موفق بود...شخصیت تاثیرگذار بود نمیشه؟ دوست من ،منم مثل شما این حرفا رو قبول دارم. اما در حیرتم چرا انقدر انگیزه ها کم شده! دلایلش رو میدونم اما به نظر دلایل دیگه ای واسه نقض دلایل دسته اول وجود داره که میتونه به افراد این امیدواری رو ایجاد بکنه که خودشونو تو این نابسامانی بالا بکشن. اما متاسفانه انگیزه ای توی وجودشون نیس. چرا انقدر دودره باز و سطحی نگر شدیم؟ 2 لینک به دیدگاه
electra 174 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 دی، ۱۳۹۰ دوست من ،منم مثل شما این حرفا رو قبول دارم.اما در حیرتم چرا انقدر انگیزه ها کم شده! دلایلش رو میدونم اما به نظر دلایل دیگه ای واسه نقض دلایل دسته اول وجود داره که میتونه به افراد این امیدواری رو ایجاد بکنه که خودشونو تو این نابسامانی بالا بکشن. اما متاسفانه انگیزه ای توی وجودشون نیس. چرا انقدر دودره باز و سطحی نگر شدیم؟ انگیزه ها برای این کم شده که اکثرا دور و برمون یه مشت آدم بازنده میبینیم مثلا چجوری؟؟؟برای مثال بچخ خای مکانیک خیلیاشونو دیدم که میگن : این همه درس آخرم میریم تو یه شرکت فوقش ماهی اینقدر!!! چرا؟...چون هرچی دیده مهندس در پیت بوده که ماکسیمم کارآییش همین بوده---4تا امضا و4تاایمیل و .... اما من برخسب هرچی بوده اونور داستان هم دیدم که توهمین مکانیک در مقطع لیسانس یا حتی کمتر(فوق دیپلم) آدمای بسیار موفقی بودند....چرا که واقعا به قول معروف هم کشیدن و کارکردن....دنبال تخصص رفتن ....دنبال این نبودن که خب بعد این مقطع تو کدوم شرکت برم کار پشت میزی بهم بدن خدا تومن هم درآمدوتسهیلات خب معلومه نمیشه....تعریفمون اصلا اشتباهه اگه فکر کنیم نابرده رنج گنج میسر میشودنمیشود عزیز من امید و انگیزه ای هم که از بین رفته سر دیدن یه همچین آدماییه وگرنه آدم موفق هم کم نداریم تو این مملکت بعله...استاد داریم دکترا داره با پراید میاد تیپ چون افقانیا....اما استاد هم تو همین دانشگاه زپرتی خودمون داریم 3ماه یبار میره آلمان پیش پسرش باهم رو پروژه های فلان شرکت آلمانی کار میکنن چون مهندس متخصص اونان! پس impossible is impossible:ws48: 1 لینک به دیدگاه
Mahsa.Gha 6571 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 دی، ۱۳۹۰ انگیزه ها برای این کم شده که اکثرا دور و برمون یه مشت آدم بازنده میبینیم مثلا چجوری؟؟؟برای مثال بچخ خای مکانیک خیلیاشونو دیدم که میگن : این همه درس آخرم میریم تو یه شرکت فوقش ماهی اینقدر!!! چرا؟...چون هرچی دیده مهندس در پیت بوده که ماکسیمم کارآییش همین بوده---4تا امضا و4تاایمیل و .... اما من برخسب هرچی بوده اونور داستان هم دیدم که توهمین مکانیک در مقطع لیسانس یا حتی کمتر(فوق دیپلم) آدمای بسیار موفقی بودند....چرا که واقعا به قول معروف هم کشیدن و کارکردن....دنبال تخصص رفتن ....دنبال این نبودن که خب بعد این مقطع تو کدوم شرکت برم کار پشت میزی بهم بدن خدا تومن هم درآمدوتسهیلات خب معلومه نمیشه....تعریفمون اصلا اشتباهه اگه فکر کنیم نابرده رنج گنج میسر میشودنمیشود عزیز من امید و انگیزه ای هم که از بین رفته سر دیدن یه همچین آدماییه وگرنه آدم موفق هم کم نداریم تو این مملکت بعله...استاد داریم دکترا داره با پراید میاد تیپ چون افقانیا....اما استاد هم تو همین دانشگاه زپرتی خودمون داریم 3ماه یبار میره آلمان پیش پسرش باهم رو پروژه های فلان شرکت آلمانی کار میکنن چون مهندس متخصص اونان! پس impossible is impossible:ws48: تاحدی حرفات قبوله. اما منم خیلی ها رو میشناسم که از نظر فکر و هوش و تخصص تو کارشون چیزی کم ندارن. اما متاسفانه کسی بهشون بهایی نمیده و اونا هم حتی حاضر بودن با حداقل حقوق توی شرکتها کارکنن اما شرکتی نبوده که پذیراشون باشه یا به دلایل مختلف نپذیرفته. یکی از مسخره ترین هاشم این بود که طرف لیسانس مکانیک داشت رفته بود شرکتی گفته بودن چون شما ناپیوسته خوندی قبولت نداریم. یا یه بنده خدایی با مدرک لیسانس مجبور شده بود بگه فوق دیپلم مکانیک دارم! اونم چرا چون اونا فوق میخواستن. ببین میدونم تلاش یه بعد قضیه است. اما تو جامعه ای که پارتی حرف اولو میزنه همه چی شده کشک. من خودم ج اون دانشجویی که اول تاپیک اشاره کردم بهش رو میدونم و واقعا واسه جامعه خودم و خودم متاسفم که چرا به اینجا رسیدیم. 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده