رفتن به مطلب

رضا کاظمی


ارسال های توصیه شده

دو ضلعِ یک زاویه ایم انگار،

هرچه پیش می رویم

دورتر می شویم.

 

بیا به ابتدایِ عاشقی برگردیم!

************

**********

******

تو رفته ای وُ شهر

به گِل نشسته از هجومِ سرما.

کاش لااقل

خورشید را نمی بُردی!

 

  • Like 4
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 146
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

  • 3 هفته بعد...
  • 1 ماه بعد...

بهترین اشعار برای تو که نیستی

به شانه هایم زدی تا تنهاییم را تکانده باشی. به چه دل خوش کردی؟ تکاندن برف از شانه های آدم برفی

 

قرار نیست اتفاق خاصی بیفتد

قرار نیست اتفاق خاصی بیفتد نه

هیچ اتفاقی نمی افتد

روزها

همان طور به رود شب می ریزند

که شب ها

به سپیده ی روز

نه پرده ای به ناگهان کشیده می شود

نه سرانگشت شاخه ای

به هوای ماه می جنبد

...

و نه تو

از راه می رسی!

رضا کاظمی:icon_gol::a030::icon_gol:

 

 

  • Like 3
لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...
  • 3 هفته بعد...

:w70:

می آیی

با انار و آينه دردست هايت

يك دنيا آرامش درچشم هايت

وقناري كوچكي درحنجره ات

كه جهان را

به ترانه هاي عاشقانه ميهمان مي كند.

میدانم

تا پلک به هم بزنم

می آیی

و

با نگاهت دشتها را کوه

کوه ها را پرنده میکنی

بقول فروغ:

من خواب دیده ام

:bigbed:

  • Like 1
لینک به دیدگاه

با چشم هات زنده گی کرده اَم

وقتی هنوز می تابیدند.

ولی حالا ؛

این ابرهای لعنتی

دارند دست به خودکُشی اَم میزنند!

  • Like 1
لینک به دیدگاه

تو غفلت پروانه را

 

در بادهای بی هنگامِ پاييزی نديده ای

که بدانی آذرماه

از آوازِ کدام پرنده ی تنهايی

اين همه زمســـتان است!

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  • Like 1
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...