کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۹۰ یه سریاش واسه منم نوستالژی محسوب میشد...یعنی این قدر پیرمممممممممممم:icon_pf (34)::hapydancsmil: 9 لینک به دیدگاه
DavOOd_TiTaN 10472 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۹۰ عموی من دوتا از اینا رو نگه داشته یکی پرتقالی یکی مشکی هنوز که هنوزه رنگ نوشابه عوض نشده 5 لینک به دیدگاه
goddess_s 16415 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 دی، ۱۳۹۰ مکالمه ی بین این دوتا کشته منوو 6 لینک به دیدگاه
hilda 13376 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 دی، ۱۳۹۰ اون شیرای شیشه ای واسه من خیلی خاطرست با یه زنبیل قرمز با مامانم میرفتیم شیرمیگرفتیم میومدیم بر که تموم میشد پس میدادیم شیشه هارو باز شیر میگرفتیم ازون نوشابه شیشه ای ها یه جا هست توی درکه توراه کوه هنوزم ازین شیشه ها داره .... نوشابه و مالشعیر داره ... هرچی پرسیدیم از کجا میاری نگفت ... گفت تو تهران فقط واسه من میاد همه واسه این میان اینجا یاد بچگی ها بخیر 6 لینک به دیدگاه
DavOOd_TiTaN 10472 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ اون شیرای شیشه ای واسه من خیلی خاطرست با یه زنبیل قرمز با مامانم میرفتیم شیرمیگرفتیم میومدیم بر که تموم میشد پس میدادیم شیشه هارو باز شیر میگرفتیم ازون نوشابه شیشه ای ها یه جا هست توی درکه توراه کوه هنوزم ازین شیشه ها داره .... نوشابه و مالشعیر داره ... هرچی پرسیدیم از کجا میاری نگفت ... گفت تو تهران فقط واسه من میاد همه واسه این میان اینجا یاد بچگی ها بخیر صبح ها بیدار میشدیم میرفتیم سر صف شیر بعد اونا که درشون قرمز بود بهشون میگفتیم کلاه قرمزی تازه اون موقع آب نمیگرفتن تو شیرا یادش بخیر لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 دی، ۱۳۹۰ یادش بخیر بنظرم اون موقع ما ادما هم یه جور دیگه بودیم 1 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 14 دی، ۱۳۹۰ یادش بخیر بنظرم اون موقع ما ادما هم یه جور دیگه بودیم امان از این حس نستالژی دوستی آدما 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده