Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 دی، ۱۳۹۰ متاسفانه لمپنیسم در جامعه ما به شدت داره رواج پیدا میکنه. چند وقتیه این موضوع بدجوری ذهنم رو مشغول کرده. «لمپن» به اشخاصی گفته میشود كه ظاهر پرولتاریایی دارند، ولی فاقد فهم و شعور طبقاتی هستند و در واقع از زمانی كه ماركسیسم در ادبیات سیاسی اروپا رواج یافت، این طبقه از میان توده مردم نمایان شد. اما در ایران ظهور این افراد را در منازعات سیاسی و جریانات تاریخی هم دیدهایم و چون تاریخ معاصر ما از حاكمیت مطلق و استبداد جدا نبود و همیشه این قشر آلت دستی برای قدرت حاكمه بود، نمیتوان به آن ها لمپن گفت. اما چون در بین مردم این واژه معرف جاهل ها، قمهكش ها، تپانچه كشها و اراذل و اوباش است، ناگزیریم در بررسی تحلیل وجود این پدیده در ادبیات معاصر ایران و در تحلیلها و برداشتهای خود، از كلمه لمپن و لمپنیسم استفاده كنیم. به ویژه یكی از اصولی كه مورد تاكید این افراد است «غیریت پروری» است. غیریت پروری میگوید: «هر كه با ما نیست از ما نیست، دیگری دشمن ماست، دشمنی كه باید نابود شود.» گروه های فشار، گروه های تخریب چهره با توجه به انتخاباتی شدن جامعه و نمونه تیترهای روزنامه ها یا در مقیاس کوچکتر در یک جامعه محلی Community میشه این گروه ها رو دید. حالا از بعد سیاسی که بگذریم ما روزانه در همین شهر تهران شاهد ظهورکردن گروههای مختلف لمپن هستیم که واقعا میتونه هشدار دهنده باشه. گروههایی که نابود می کنند و اکر طرز برخورد صحیح را ندانی نابود میشوی. بزرگمهر حسین پور به خوبی در کتاب "از قر و قمبیل های قلمی بی قال و قیل!" نمونه های کمیک استریپ هایی از لمپنیسم در ایران به معنای آنچه ما در ایران به کار میبریم گذاشته. نمونه اش را در زیر می بینید: در مورد اینکه لمپنیسم بد است و جالب نیست سخن رفته است. پس نیازی به ذکر مصیبت دوباره نداریم. برای مقابله یا در وضعیتی بهتردرمان و حل این مشکل چه پیشنهاداتی دارید؟ 48 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 دی، ۱۳۹۰ بهترین راه اینه که نشونیم چی میگند و بی تفاوت رد بشیم ویا اگر نشد یک برخورد صریح و خشن هم میتونه تاحدودی جلوی گستاخیشونو بگیره 10 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 دی، ۱۳۹۰ بهترین راه اینه که نشونیم چی میگند و بی تفاوت رد بشیم ویا اگر نشد یک برخورد صریح و خشن هم میتونه تاحدودی جلوی گستاخیشونو بگیره نه به نظرم در مقابل لمپن ها برخورد خشن نمیتونه کارساز باشه. چون معمولا قدرت اهرمی دست لمپن هاست. 5 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 دی، ۱۳۹۰ نه به نظرم در مقابل لمپن ها برخورد خشن نمیتونه کارساز باشه. چون معمولا قدرت اهرمی دست لمپن هاست. خب من منظورم اون مزاحم های معمولیش بود...... پس باید چکارشون کنیم 2 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 دی، ۱۳۹۰ خب من منظورم اون مزاحم های معمولیش بود......پس باید چکارشون کنیم باید هم اندیشی کنیم دیگه. دی: فعلا ببنییم بقیه بچه ها چی میگن. یه مقداری بحث جون بگیره. 4 لینک به دیدگاه
*Sanaz* 10640 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 دی، ۱۳۹۰ من که فکر نکنم بشه کاری کرد. لمپن ها وقتی قدرت میگیرن که تفکر اکثریت جامعه اونها رو تایید کنه، حالا نه الزاما در سطح شهر بلکه حتی در خانه و خانواده و محیط های کوچکتر. باید بافت جامعه عوض بشه که اونهم تعویض نسل میخواد. من راه حلی منطقی نمیبینم. 13 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 دی، ۱۳۹۰ منظور از لمپن بیشتر بعد سیاسی و اقتصادیش میشه تا جنبه روسپیگری؟ درسته ؟ 4 لینک به دیدگاه
O-N 10553 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 دی، ۱۳۹۰ درود جالبه، تعريف دقيقش رو نميدونستم. من يكي از دفعاتي كه استفاده اين لغت رو ديدم و يادم نميره، زماني بود كه يه برنامه تو دانشگاه گذاشته بودن تحت عنوان "معرفي لمپنهاي دانشجونما" كه سال 85 برگزار شد و بعد از اومدن يه فرد خاص به دانشگاه بود، كه منجر به اتفاقاتي شد كه يه عده به "لمپن" تغيير نام دادن و بعد از چند ماه هم كم كم به جزاي لمپنيتشون! رسيدن... به هر حال اين لمپنيسمي كه توي اين تاپيك مطرح شده معضليه كه اگرم پيش بياد فك ميكنم تنها كاري كه ميتونم بكنم بي محلي باشه. راه حل درست، خيلي به زمان و مكان و شرايط خارجي بستگي پيدا ميكنه. اهرم فشار و قدرت اگه باشه هر كسي با مقدار كمي از دو فاكتور جهل و تعصب بيجا نسبت به يه موضوع ميتونه به يه لمپن تمام عيار تبديل شه. حالا تو شرايطي كه به هر دليلي نشه اون اهرم ها رو برداشت، ناچار به سعي در تغيير اين دوتا فاكتور دوم ميشيم. توي اين حالت هم هر كدوم از اينا براي اون يكي عامل فزاينده اي هستن. كسي كه نسبت به موضوعي در جهل نسبي هست به سادگي ميتونه تعصب پيدا كنه وانسان متعصب در مقابل هر نوع آموزشي ميتونه مقاوم باشه... 15 لینک به دیدگاه
ooraman 22216 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 دی، ۱۳۹۰ واقعا این قشر به نظر من بدجوری رو اعصاب پرش با نیزه میرن! جالبیه ماجرا اینه که اکثرا خیلی هم ادعای فهم و شعور دارن و به شدت احساس میکنن اجتماعی هستن به نظرم لمپنا چن دسته هستن و غیر قابل تحمل ترینشون اونایی هستن که تحصیلکرده هم هستن و دیگه یه توجیهیم برای بعضی رفتاراشون دارن من که معمولا خودم و در معرض این جور ادما قرار نمیدم اگرم احیانا قرار بگیرم سریعا سعی میکنم دور شم از اونجا درمورد کاریکاتورم باید بگم اینجور آدما اگه احساس کنن که دیده شدن بدتر میکنن وقتی جوری از کنارشون رد بشی که انگار اصلا ندیدیشون معمولا چیزی نمیگن یا اگرم مریضیشون خیلی حاد بود و حرفی زدن بازم نشنیده گرفتن بهترین کاره من که معمولا هندز فری تو گوشمه و دیگه از شنیدن این افاضات بهره مند نمیشم بحمدالله 11 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 دی، ۱۳۹۰ " منظور از لمپن بیشتر بعد سیاسی و اقتصادیش میشه تا جنبه روسپیگری؟ درسته ؟ من جایی ندیدم که معادل روسپیگری باشه. توی تاریخ ایران "غلام" های جنگجو قبل از تاریخ معاصر ، در تاریخ معاصر یه سری کسا مثل "شعبان بی مخ" ها که از هر ابزاری برای بردن آبرو استفاده می کردند. که معمولا هم کسایی که ابزار لمپن ها استفاده می کنند کمعمولا توسط همین لمپن ها به زیر کشیده می شن. ر.ک به استبداد در ایران - قاضی مرادی 10 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 دی، ۱۳۹۰ هیچ برخوردی نمیشه با آدم جاهل انجام داد چون خطرناکه، باید به فکر نسل های بعدی باشیم اینجور افراد به قول معروف ذهنشون یخ زده و هیچ راهی برای اصلاحشون نیست؛ ضریب هوشی شون هم معمولا 70 به پایین هست، پرخاشگر ولی در واقع ترسو هستند و قدرتشون وقتی هست که جمع باشن، آدمایی هستن که با اگه با یه بچه 10 ساله هم درگیر بشن فرتی زنگ میزنن یه خاور آدم میریزن اونجا! (من دعوا کردم با این آدما) اگه تنها و جایی که تا مدتی اونجا نمیرید گیرشون آوردید تا جایی که میخورن بزنیتشون یکی از مشخصات این آدما اینه که جواد یساری و عباس قادری گوش میدن!ً 9 لینک به دیدگاه
lorena 10304 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 دی، ۱۳۹۰ برای مقابله یا در وضعیتی بهتردرمان و حل این مشکل چه پیشنهاداتی دارید؟من چون بلد نیستم جواب بدم سکوت میکنم ولی راه حل اصلی به نظرم دادن جوابهایی و مقابله ی زبانی در حدی که هروقت خواستند حرکتشون رو تکرار کنن خاطره ی اون حرف مانع کارشون بشه 8 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 دی، ۱۳۹۰ خب اینکه راه حل موقت نداره بین همه مثل اینکه مورد قبول هست. نظرتون در مورد اینکه جو جامعه به سمتی پیش بره که لمپن ها انگشت نما بشن به عنوان یک ویژگی نامطلوب اجتماعی ک خودشون خجالت بکشند چیه؟ ابزارش چیه؟ 12 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 دی، ۱۳۹۰ " من جایی ندیدم که معادل روسپیگری باشه. توی تاریخ ایران "غلام" های جنگجو قبل از تاریخ معاصر ، در تاریخ معاصر یه سری کسا مثل "شعبان بی مخ" ها که از هر ابزاری برای بردن آبرو استفاده می کردند. که معمولا هم کسایی که ابزار لمپن ها استفاده می کنند کمعمولا توسط همین لمپن ها به زیر کشیده می شن. ر.ک به استبداد در ایران - قاضی مرادی منظورم بیشتر این بود که ببینیم چه قدر بیشتر بار معنایی کلمه روی جنبه های سیاسی یا اقتصادیه و چه قدر روی جنبه هایی با مضمون عکس پست اول این طور یادم بود که جایی خونده بودم روسپیگری رو علاوه بر معنای عام، نوعی دیگه رو معرفی کرده بود به نام روسپیگری سیاسی و اسم اون رو لمپن سیاسی گذاشته بود............به این معنا که درست مثل روسپی که جسم خودش رو میفروشه او هم فکر خودش رو میفروشه با همه هست و با هیچ کس نیست...........در جبهه دوست و دشمن ظاهر میشه 7 لینک به دیدگاه
ooraman 22216 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 دی، ۱۳۹۰ " من جایی ندیدم که معادل روسپیگری باشه. توی تاریخ ایران "غلام" های جنگجو قبل از تاریخ معاصر ، در تاریخ معاصر یه سری کسا مثل "شعبان بی مخ" ها که از هر ابزاری برای بردن آبرو استفاده می کردند. که معمولا هم کسایی که ابزار لمپن ها استفاده می کنند کمعمولا توسط همین لمپن ها به زیر کشیده می شن. ر.ک به استبداد در ایران - قاضی مرادی ببین این لمپنی که داری تعریف میکنی با لمپنی که تو ذهن خود من هست یه کم تعریفش فرق داره اینی که تو داری میگی یه کم تعریفش سنگین تر و جدی تره منظورم اینه که قدرت این لمپنایی که تو داری دربارشون حرف میزنی بیشتر از اوناییه که فرضا تو ذهن خود من هست اگر پیشنهاد واسه مقابله با این قشر بخوایم بدیم بعید میدونم بشه پیشنهادی داد چون این چیزیه که وابسته میشه به جاهای دیگه و مقابله کردن باهاش فک نمیکنم عملی باشه ولی در مورد اون دسته ضعیف تر که تو جامعه هم زیاد میبینیم به نظرم این جور ادما توشون یه کمپلکسایی هست که اوناست که باید رفع بشه تا شاید این موضوع از بین بره یا کم بشه 7 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 دی، ۱۳۹۰ منظورم بیشتر این بود که ببینیم چه قدر بیشتر بار معنایی کلمه روی جنبه های سیاسی یا اقتصادیه و چه قدر روی جنبه هایی با مضمون عکس پست اول این طور یادم بود که جایی خونده بودم روسپیگری رو علاوه بر معنای عام، نوعی دیگه رو معرفی کرده بود به نام روسپیگری سیاسی و اسم اون رو لمپن سیاسی گذاشته بود............به این معنا که درست مثل روسپی که جسم خودش رو میفروشه او هم فکر خودش رو میفروشه با همه هست و با هیچ کس نیست...........در جبهه دوست و دشمن ظاهر میشه آهان از اون لحاظ. دی: خب دسته بندی تعاریف اعتباری هست. شما در مورد هرکدوم که عشقته جواب بده!! دی: فقط بگو منظورت چیه. مثل اوری که بالا گفت. 3 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 دی، ۱۳۹۰ ببین این لمپنی که داری تعریف میکنی با لمپنی که تو ذهن خود من هست یه کم تعریفش فرق داره اینی که تو داری میگی یه کم تعریفش سنگین تر و جدی تره منظورم اینه که قدرت این لمپنایی که تو داری دربارشون حرف میزنی بیشتر از اونایی هست که فرضا تو ذهن خود من هست اگر پیشنهاد واسه مقابله با این قشر بخوایم بدیم بعید میدونم بشه پیشنهادی داد چون این چیزیه که وابسته میشه به جاهای دیگه و مقابله کردن باهاش فک نمیکنم عملی باشه ولی در مورد اون دسته ضعیف تر که تو جامعه هم زیاد میبینیم به نظرم این جور ادما توشون یه کمپلکسایی هست که اوناست که باید رفع بشه تا شاید این موضوع از بین بره یا کم بشه ببین مقیاس کارکردی لمپن ها متغیره. از مقیاس جوامع کوچک گرفته تا جوامع بزرگ. در هر مقیاسی هدف یک گروه از افراد عادی و مفید جامعه است. مقیاس زده نشی یه وقت. دی: شما روی بند محتوایی اش صحبت کن. کاری به نوعش نداشته باش تا بتونیم بحث رو جمع بندی کنیم. 5 لینک به دیدگاه
Ssara 14641 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 دی، ۱۳۹۰ این قشر زبون نفهم(!) ادب سرشون نمیشه. نمیشه باهاشون صحبت کرد, بلد نیستند حرف بزنند فحش میدن! اگه قدرت بدست بگیرن چه انتظاری از مردم عادی داریم؟! تو جامعه زیادن... کافیه کارت جایی لنگ باشه میبینیشون فت و فراوان! :icon_pf (34): از پایین دست میخواد درست شه یا از بالادست؟! 6 لینک به دیدگاه
O-N 10553 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 دی، ۱۳۹۰ خب اینکه راه حل موقت نداره بین همه مثل اینکه مورد قبول هست.نظرتون در مورد اینکه جو جامعه به سمتی پیش بره که لمپن ها انگشت نما بشن به عنوان یک ویژگی نامطلوب اجتماعی ک خودشون خجالت بکشند چیه؟ ابزارش چیه؟ خب براي اينكه توي جامعه بخوايم چيزي رو به عنوان فرهنگ يا ديدگاه مطرح كنيم بايد آموزش وجود داشته باشه. خيلي از فعاليتهاي اجتماعي به خاطر اينكه از روي مرحلهي آموزش پريدن، ناموفق عمل كردن. و اكثرا هم به اين صورت هست كه يه مدت يه مسئله فراگير ميشه و بعد از مدتي كه از داغي قضيه گذشت، انگار نه انگار. براي آموزش طيف وسيعي از مردم جامعه، مدارس و رسانهها راحت ترين راه ممكن هستن كه متاسفانه معمولا راه رو اشتباه ميرن.يا بدون مقدمه سازي يه مسئله رو بيان ميكنن كه ذهن آمادگي پذيرشش رو نداره يا اينكه به جاي اينكه آموزش رو در قالب يه فرآيند به افراد القا كنن، پيام اخلاقي رو به صورت صريح بيان ميكنن كه هم باعث مسخرگي و هم عدم پذيرش ميشه.بعد از مدتي هم كلا اون قضيه لوث ميشه. در واقع خيلي وقتها "گولدن تايم"! رو همينطوري از دست ميديم. يه نكته اي كه ازش ميشه استفاده كرد؛ اينه كه انسان هر طوري هم كه باشه از اينكه با صفاتي كه در ديد عموم ناپسند هست خطاب بشه ناراحت ميشه. اگر به يه دزد بگيم دزد ناراحت ميشه(البته به جز اون مواردي كه كلا بيخيال شدن ديگه!). حالا اگه توي جامعه بتونيم كاري كنيم كه چنين رفتارهايي دقيقا مصداق جهل، ناداني، بي فرهنگي و ... بشن، كم كم ديد همه نسبت به اين حركات به اين سمت مياد و اون افراد كه گاهي حتي از اقبال اجتماعي برخوردار بودن! توي منگنه اي از مجموعه رفتار هاي خودشون، قرار بگيرن... :gnugghender: من نميدونم كه مسير رو دارم درست ميرم يا نه. اگه خيلي پرتم بهم ندا بديد ديگه ادامه ندم 8 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده