رفتن به مطلب

کتاب کلاس اول 70 سال پيش +عکس


ارسال های توصیه شده

[h=1]

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
[/h]

 

 

 

حتما همه ما کتاب کلاس اول خود و يا دست كم، تصاوير و نوشتارهايي از آن را به ياد داريم.

به گزارش ايسنا، ايام كلاس اول دبستان يکي از پرخاطره‌ترين دوران زندگي آدم‌هاست و همه ما دوست داريم براي يک بار هم که شده، نخستين کتاب درسي زندگي‌مان را به‌دست بگيريم و صفحه‌هاي آن‌را به ياد دوران کودکي ورق بزنيم و كمي هم در آن تأمل کنيم. گاه هم افسوس مي‌خوريم که اي کاش کتاب فارسي کلاس اول‌مان را به عنوان يادگاري نگه مي‌داشتيم.

عبدالحسين کلهرنيا گلکار فردي است كه کتاب اول ابتدايي خود را حدود 70 سال حفظ و نگهداري کرده است. كلهرنيا بيش از 30 سال در مدرسه‌هاي استان کرمانشاه به عنوان معلم هنر سعي کرده نظم را در زندگي دانش‌آموزان نهادينه کند و امروز مي‌توان از او به عنوان يکي از دانش‌آموزان منظم هفت دهه گذشته نام برد.

استفاده از کتاب يادشده به سال‌هاي دهه 1320 مربوط مي‌شود و نوع خط به کار برده‌شده در آن به صورت نستعليق و نسخ است.

در آن دوران که دانش‌آموزان با اين کتاب تحصيل مي‌کردند، اواخر جنگ جهاني دوم بود.

کلهرنيا که دوران خردسالي‌اش را با شعرها و جمله‌هاي کودکانه اين کتاب سپري کرده است، در اين‌باره مي‌گويد: «تأثير مثبت و شادي‌آور بعضي از حکايت‌هاي اين کتاب هنوز پس از چند دهه بر روح و روان من باقي مانده؛ به طوري که بارها از اين کتاب براي فرزندان و نوه‌هايم قبل از رفتن به مدرسه، خوانده‌ام. برخي از حکايت‌هاي اين كتاب عبارت‌اند از: شب مهتاب، بوسه مادر، عيد نوروز و پيشي پيشي ملوسم.»

او با اشاره به انتقادي که در همان سنين کودکي به يکي از درس‌هاي اين کتاب داشته است، مي‌گويد: «درس «آذر و شخص کور» هميشه سؤالي آزاردهنده در ذهن من به وجود مي‌آورد که چرا نويسنده اين کتاب ارزشمند، آن فرد نابينا را مرد کور خطاب مي‌کند؟ چون من هميشه از واژه کور متنفر بودم که اصلاً چرا انسان به خاطر معلوليت بايد تا آخر عمر احساس ذلت کند و هميشه دوست داشتم که آدم عليل هرگز ذليل نباشد.

ننگهدارنده اين کتاب قصد فروش آن را ندارد؛ مگر اين‌كه در مراکز فرهنگي خاص مورد بازديد عموم قرار گيرد.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه
واقعا کاشکی منم هنوز کتابمو داشتم...چه ادم جالبی بوده...

پیشی پیشی ملوسم و بگوووووووووووو:hapydancsmil:

 

من همیشه فک می کردم اون موقع که مهد اینا نمیرفتن چوجوریه که اکثر آدمای مسن تر این و بلتن نگو تو کتاب مدرسشون بوده :ws28:

لینک به دیدگاه
من جوجه را گرفتم...اورا بوسیده گفتم آخه پدر سوخته تو هفتاد سال پیش تو کتاب چیکار میکردی...بیا بغل خودم :w36:

سی فید از اینجا خانواده رد میشه ها :ws28:

لینک به دیدگاه
من همیشه فک می کردم اون موقع که مهد اینا نمیرفتن چوجوریه که اکثر آدمای مسن تر این و بلتن نگو تو کتاب مدرسشون بوده :ws28:

 

آره بلا سوخته ها رو نمیکردن...:ws3:

خانما رو بگو همه میزانپلی کردن:ws28:

لینک به دیدگاه
:2eaoapgxehimkak1y7eعزییییییییییییییییییییزم جوجه طلاییی

 

اون تیکه ی اذر به افراد ذلیل و بیجاره کمک میکند خداااا بود

:ws47:

 

گشته دنبال ی کلمه که با ذ شروع بشه فقط همینو پیدا کرده :ws28:

لینک به دیدگاه

مااگرم میخواستیم نمی تونستیم نگهش داریم

آخه زمان ما جنگ بود تا کتابها رو تحویل نمیدادیم بهمون کارنامه هامونو نمیدادند:4564:

لینک به دیدگاه
  • 3 هفته بعد...

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...