*lotus* 20275 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 آذر، ۱۳۹۰ هرگز ارزو نکرده ام یک ستاره در سراب اسمان شوم یا چو روح برگزیدگان همنشین خاموش فرشتگان شوم 4 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 آذر، ۱۳۹۰ دوری در عین نزدیکست رابطه ی آسمان و آفتاب این گوهر شابسته جاییست در دلستان قلوب الباب 4 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 آذر، ۱۳۹۰ صدایم رفت تا اعماق ظلمت به هم زد خواب شوم اختران را غبار الوده و بیتاب کوبید در زرین قصر اسمان را 3 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 آذر، ۱۳۹۰ انگه در اسمان نگاهت گشوده گشت بال بلور قوس و قزح های رنگ رنگ در سینه قلب روشن محراب میتپید من شعله ور در اتش ان لحظه ی درنگ 3 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 آذر، ۱۳۹۰ اسمان میدود ز خویش برون دیگر او در جهان نمیگنجد اه گویی که این همه ابی در دل اسمان نمیگنجد 3 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 آذر، ۱۳۹۰ دیدم که بر سراسر من موج میزند چون هرم سرخگونه ی اتش چون انعکاس اب چون ابری از تشنج باران ها چون اسمانی از نفس فصل های گرم 3 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 آذر، ۱۳۹۰ آسمانم این روزها قرق ابرهایست که به یک باره فرو می ریزند،اشک هاشان را برای دلبری از زمین 3 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 آذر، ۱۳۹۰ ایا زمان ان نرسیده است که این دریچه باز شود باز ،باز،باز که اسمان ببارد و مرد بر چنازه ی مرد خویش زاری کنان نماز گزارد؟ 3 لینک به دیدگاه
Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 آذر، ۱۳۹۰ اسمان بار امانت نتوانست کشید قرعه کار به نام من دیوانه زدند تکراری نبود ؟؟ 3 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 آذر، ۱۳۹۰ دستان بی حیای شب از آسمان به زور خورشید را گرفت داستان راستان را با نوای نینوایی از سر شوق نوشت اگه مشکل وزن و قافیه داشت ببخشید.... فل بداهه اومد.. 3 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۹۰ سهم من اسمانیست که اویختن پرده ای ان را از من میگیرد سهم من پایین رفتن از پله ی متروک است 4 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۹۰ و این منم زنی تنها در استانه ی فصلی سرد در ابتدای درک هستی الوده ی زمین و یاس ساده م غمناک اسمان و ناتوانی این دست های سیمانی 4 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۹۰ به مرگم می کشانی غم نبینی تو در شب هم چو روزت مه آسمانی 3 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۹۰ جايي كه تو باشي اثر غم نبود آنجا كه نباشي دل خرم نبود آن را كه ز فرقت تو يكدم نبود شاديش زمين و آسمان كم نبود ابوسعيد ابوالخير 3 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۹۰ من از بس این دلم تنگ است و هر سازی که میبینم بد اهنگ است بیا ره تو شه برداریم قدم در راه بی برگشت بگذاریم ببینیم اسمان هر کجا ایا همین رنگ است 3 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۹۰ امشب از آسمان ديده تو. روي شعرم ستاره مي بارد در سكوت سپيد كاغذها پنجه هايم جرقه مي كارد 3 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۹۰ کسی از اسمان توپخانه در شب اتش بازی می اید و سفره را می اندازد و نان را قسمت میکند (فروغ) 3 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۹۰ شعر ديوانه تب آلودم شرمگين از شيار خواهش ها پيكرش را دوباره مي سوزد عطش جاودان آسمان ها 3 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۹۰ هيچكس، رازي كه من گويم، نگفت همچو فكر من در معني نسفت سر عيش جاودان خواهي بيا هم زمين هم آسمان خواهي بيا پير گردون با من اين اسرار گفت از نديمان رازها نتوان نهفت اقبال لاهوري 3 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۹۰ آري، آغاز دوست داشتن است گر چه پايان راه ناپيداست من به پايان دگر نينديشم كه همين دوست داشتن آسمان هاست 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده