ازدواج با دوست دخترم

[peyman sadeghian 30,244]

در مورد پست استارت:

هر انسان سالمی یک دوره تخلیه داره و تو اون دوره باید خودش و نیازهای جنسیش رو "تخلیه" کنه، به این صورت که افراد زیادی رو تجربه بکنه تا چشم و دلش (!) و جاهای دیگه ایش سیر بشه! در این صورت هست که به ازدواج به دید انتخاب فقط شریک جنسی نگاه نمیکنه و با دید درست تری شریک زندگیش رو انتخاب میکنه و مطمئن باشید به زندگیش پایبند تر خواهد بود.

ببین حامد جان

موردی رو که اشاره کردی یعنی دوره تخلیه مربوط به سن وسال میشه وزیاد ربطی به سیری وگشنگی چشم ودل نداره من با این نظریه شما مخالفم

دلیلم هم اینه که تجربه به من ثابت کرده اگه پسریادختری به دنبال این کار افتاد دیگه قادر نیست به یه نفر قانع باشه واین تنوع طلبی رو به بعداز ازدواج هم تسری میده چون تمام خصوصیاتی که میتونه اونو ارضاکنهدر یک نفر قطعا وجود ندارد وهمین موضوع باعث میشه اون بعداز ازدواج وداشتن چندرابطه با خانومش دوباره فیلش یاد هندوستان کنه

مشکل بعدی اینه که دائم شخص درصدد مقایسه روابط قبلی با رابطه کنونی برمیادوشاید اصلا ارضا نشه

مسئله دیگه اینه که اتفاقا به نظر من شخصی که عیاش بوده حتی روز خواستگاری هم سعی میکنه به دختر شماره بده(اینوبه تجربه دیدم کسی بود که چندجا رفت خواستگاری وغیرقانونی با همشون ازدواج کرد)

مورد بعدی اینه که اگه به چیزی عادت کردی سخته بتونی اونو بعدازدواج کنار بذاری مخصوصا چنین کاری رو چون خودت که میدونی «هرگلی یه بویی داره»معمولا شعار آدمهای عیاش اینه دیگه!همین هست که به دنبال بوییدن گلهای دیگه میره وبه بوییدن گلی که در خانه داره قناعت نمیکنه

 

دومین قضیه اینه که چون شخص با انواع واقصام بدنهای مختلف تماس داشته به نحوی سردر گمی در اون ایجاد میشه وبرخلاف تصور شما من عقیده دارم شخص نه تنها با اینکار سیر نمیشه بلکه حریصتر میشه ودلیل اینکه فکر میکنید سیر یمشه تنها دلزدگی از یه تیپ بدنی هست نه همه شون مثالش اینه که شما اگه توی یه همبرگرفروشی کار کنی بعد یه مدت هرچی هم دوست داشته باشی زده میشی ودیگه همبر نمیخوری یا هر شغل دیگه اگه درصد تماست با اون بالاتربره زده تر میشی نه به خاطر اینکه سیر میشی بخاطر اینکه میل به کمال پیدا میکنی.شما وقتی ماشینهایی مثل لکسوس یا بنز رو دیده باشی معلومه واسه یه پراید دیگه ذوق نمیکنی امیدوارم تونسته باشم مطلب رو برسونم(میدونم چون پسری حرفم رو بهتر متوجه میشی)

 

خلاصه اینکه خیلی دلایل منطقی دارم که میتونم بگم این نظریه غلطه البته منکر این نیستم که شاید باشند پسرانی که اینگونه باشنداما همیشه گفتم نمیشه استثنائات رو با کل تعمیم داد

مخصوصا و مخصوصا تو پسرها، چراش رو برید از خدا بپرسید من نمیدونم؛

چراش رو لازم نیست از خدا بپرسی کمی اگه قوه تخیل داشته باشی میتونی با یه تغییر ساده متوجه چراییش بشی فقط کافیه حس تحریک رو از چشمان مرد بگیری وبه به اندامش بدی بعد تصور کن ببین چه دنیای قشنگی میشه

[XMEHRDADX 7,514]

گفتگویی کوتاه بین من و پسر خالم(علی)

 

اما حسین من یه چیزو نمی دونستم

نمی دونستم که بعد از شیش ماه آتیش وجودم خاموش می شه

دیگه هیچ حسی بهش ندارم هر روز تو فکر طلاقم که ازش خلاص بشم.

بهم گفت:حالا به نظرت من چی کار کنم حسین ؟

خوب،پسرخالت نگفت مشکلشون چیه ؟

همینجوری فقط دلشو زده و خسته شده؟!!!!

پسر خالت چند سالشه؟

پس این مشکل از پسرخالته که دلسرد شده . شاید با هر دختر دیگه ای هم بود همین اتفاق می افتاد.

شاید پسر خالت به اون حد پختگی برای ازدواج نرسیده!!

ازدواج کردن الکی نیست .یه بلوغ فکری خاص میخواد و یه قبول مسئولیت سنگین ولی شیرین(نمیشه حوسی ازدواج کرد)

[El Roman 31,720]

ببین حامد جان

موردی رو که اشاره کردی یعنی دوره تخلیه مربوط به سن وسال میشه وزیاد ربطی به سیری وگشنگی چشم ودل نداره من با این نظریه شما مخالفم

دلیلم هم اینه که تجربه به من ثابت کرده اگه پسریادختری به دنبال این کار افتاد دیگه قادر نیست به یه نفر قانع باشه واین تنوع طلبی رو به بعداز ازدواج هم تسری میده چون تمام خصوصیاتی که میتونه اونو ارضاکنهدر یک نفر قطعا وجود ندارد وهمین موضوع باعث میشه اون بعداز ازدواج وداشتن چندرابطه با خانومش دوباره فیلش یاد هندوستان کنه

مشکل بعدی اینه که دائم شخص درصدد مقایسه روابط قبلی با رابطه کنونی برمیادوشاید اصلا ارضا نشه

مسئله دیگه اینه که اتفاقا به نظر من شخصی که عیاش بوده حتی روز خواستگاری هم سعی میکنه به دختر شماره بده(اینوبه تجربه دیدم کسی بود که چندجا رفت خواستگاری وغیرقانونی با همشون ازدواج کرد)

مورد بعدی اینه که اگه به چیزی عادت کردی سخته بتونی اونو بعدازدواج کنار بذاری مخصوصا چنین کاری رو چون خودت که میدونی «هرگلی یه بویی داره»معمولا شعار آدمهای عیاش اینه دیگه!همین هست که به دنبال بوییدن گلهای دیگه میره وبه بوییدن گلی که در خانه داره قناعت نمیکنه

 

دومین قضیه اینه که چون شخص با انواع واقصام بدنهای مختلف تماس داشته به نحوی سردر گمی در اون ایجاد میشه وبرخلاف تصور شما من عقیده دارم شخص نه تنها با اینکار سیر نمیشه بلکه حریصتر میشه ودلیل اینکه فکر میکنید سیر یمشه تنها دلزدگی از یه تیپ بدنی هست نه همه شون مثالش اینه که شما اگه توی یه همبرگرفروشی کار کنی بعد یه مدت هرچی هم دوست داشته باشی زده میشی ودیگه همبر نمیخوری یا هر شغل دیگه اگه درصد تماست با اون بالاتربره زده تر میشی نه به خاطر اینکه سیر میشی بخاطر اینکه میل به کمال پیدا میکنی.شما وقتی ماشینهایی مثل لکسوس یا بنز رو دیده باشی معلومه واسه یه پراید دیگه ذوق نمیکنی امیدوارم تونسته باشم مطلب رو برسونم(میدونم چون پسری حرفم رو بهتر متوجه میشی)

 

خلاصه اینکه خیلی دلایل منطقی دارم که میتونم بگم این نظریه غلطه البته منکر این نیستم که شاید باشند پسرانی که اینگونه باشنداما همیشه گفتم نمیشه استثنائات رو با کل تعمیم داد

 

چراش رو لازم نیست از خدا بپرسی کمی اگه قوه تخیل داشته باشی میتونی با یه تغییر ساده متوجه چراییش بشی فقط کافیه حس تحریک رو از چشمان مرد بگیری وبه به اندامش بدی بعد تصور کن ببین چه دنیای قشنگی میشه

 

البته این نظرمه جنبه علمی نداره و بیشتر تجربیات یک پیرمرده هیچ چیز هم مطلق نیست حرفایی که میگم به نظر من در مورد اکثریت صادق هست نه همه

اینی که تو گفتی میدونی بیشتر کی اتفاق میوفته؟ این ماله وقتیه که پسر عیاش رو با دختره گرفتن و به زور عقدشون کردن

من که میگم عیاش اون مریضایی که 50سالشون هنوز عیاشن رو نمیگم، البته مردها تا آخر عمرشون ذهنشون عیاشه این درست () ولی فقط مدتی از لحاظ روانی قابلیت عملیاتی دارن(!) بعد از مدتی احساس سرخوردگی و تنهایی که بیاد سراغ آدم میخواد شریک زندگی پیدا کنه نه شریک جنسی، بهترین انتخاب رو میکنه، کسی که نه فقط از نظر س.کس از لحاظ روحی هم تامینش بکنه.

نمیدونم شاید اشتباه ولی چیزی که من دیدم این بوده؛ موفقترین ازدواج ها رو اینجوری دیدم، البته این که واقعا دوست داشته باشه و ازدواج کنه خیلی مهمه

خلاصه من اگر دختر بودم با همچین پسری وصلت میکردم نه با جوون چشم و دل پاکی مثل خودم