رفتن به مطلب

در فصل سرما، مراقب گربه‌های پناه‌برده به موتور خودرو باشیم!


ارسال های توصیه شده

من از گربه ها بدم میومد. خیلی زیاد. یه جا میرفتم سر کار تو بوئین زهرا. بعد از ظهر گفتیم یه چرتی بزنیم. خوابیده بودم احساس کردم صورتمو داره یه چیزی لیس میزنه. بیدار شدم دیدم گربه است. بلند شدم دم دستم یه دونه شلنگ بود. حیوان را با شلنگ زدم از روی حرص. جان به جان آفرین تسلیم کرد. بعدش خیلی عذاب وجدان گرفتم. از اون روز به بعد خیلی حواسم بهشون هست. ولی بازم بی چشم و رو هستن. :hanghead: حیف هاپو نیست؟ :ws3:

چه جوري دلت اومد؟؟:sad0:

دلم يه جوري شد...بيچاره:sad0:

  • Like 5
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 79
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

من از گربه ها بدم میومد. خیلی زیاد. یه جا میرفتم سر کار تو بوئین زهرا. بعد از ظهر گفتیم یه چرتی بزنیم. خوابیده بودم احساس کردم صورتمو داره یه چیزی لیس میزنه. بیدار شدم دیدم گربه است. بلند شدم دم دستم یه دونه شلنگ بود. حیوان را با شلنگ زدم از روی حرص. جان به جان آفرین تسلیم کرد. بعدش خیلی عذاب وجدان گرفتم. از اون روز به بعد خیلی حواسم بهشون هست. ولی بازم بی چشم و رو هستن. :hanghead: حیف هاپو نیست؟ :ws3:

:ws28::ws28:

پ . ن . پ : موقع خوابیدن سعی کنید شلنگ دم دستتون نباشه.

  • Like 2
لینک به دیدگاه

فکور جان حالا شانس آوردیم انجمن دفاع از حقوق گربه ها خوابیدن. فردا صبح منو تو رو دار میزنن از سر در انجمن. :icon_pf (34):

 

چه جوري دلت اومد؟؟:sad0:

دلم يه جوري شد...بيچاره:sad0:

 

بفرما. نگفتم. تازه این از همشون دل رحمتره. خوب دست خودم که نبود. :ws3:

  • Like 3
لینک به دیدگاه
من از گربه ها بدم میومد. خیلی زیاد. یه جا میرفتم سر کار تو بوئین زهرا. بعد از ظهر گفتیم یه چرتی بزنیم. خوابیده بودم احساس کردم صورتمو داره یه چیزی لیس میزنه. بیدار شدم دیدم گربه است. بلند شدم دم دستم یه دونه شلنگ بود. حیوان را با شلنگ زدم از روی حرص. جان به جان آفرین تسلیم کرد. بعدش خیلی عذاب وجدان گرفتم. از اون روز به بعد خیلی حواسم بهشون هست. ولی بازم بی چشم و رو هستن. :hanghead: حیف هاپو نیست؟ :ws3:
قاتل!!!از عذاب وجدان دق نکردی؟؟؟ کشتیش واقعا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ کشتیش؟؟؟!!!!!!!!!!!!:sad0::4564::sad0:
  • Like 4
لینک به دیدگاه
قاتل!!!از عذاب وجدان دق نکردی؟؟؟ کشتیش واقعا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ کشتیش؟؟؟!!!!!!!!!!!!:sad0::4564::sad0:

 

به خدا دست خودم نبود. نفهمیدم چی شد. :icon_pf (34):

 

10 سال هم یه گربه رو تیمار کنی و با مهر و محبت بهش غذا بدی بازم صورتتو چنگ میندازه. ولی اگر برای یه سگ فقط یکبار یه تیکه نون خشک پرت کنی تا پای جون وای میسته واست. حتی اگه شلاقش بزنی فقط التماست میکنه.

 

چیه بابا گربه؟ خدا به دادم برسه صبح. :sad0:

  • Like 3
لینک به دیدگاه
به خدا دست خودم نبود. نفهمیدم چی شد. :icon_pf (34):

 

10 سال هم یه گربه رو تیمار کنی و با مهر و محبت بهش غذا بدی بازم صورتتو چنگ میندازه. ولی اگر برای یه سگ فقط یکبار یه تیکه نون خشک پرت کنی تا پای جون وای میسته واست. حتی اگه شلاقش بزنی فقط التماست میکنه.

 

چیه بابا گربه؟ خدا به دادم برسه صبح. :sad0:

حالا هر جوری که هست!!! آدم نامرد هم داریم باید بزنی‌ با شیلنگ نصفش کنی‌؟؟:sad0: اونکه داشته بوست می‌کرده!!!!!!!!!!!!!!!:4564: به جا پشیمونی میگی‌ سگ‌ بهتره؟؟:w000: سگ‌ خره که این کارارو میکنه!!! آخه چه جوری زدی که مرد؟؟؟ :4564:نبردیش دام پزشکی‌?? شاید هنوز نمرده بوده.... :sad0:
  • Like 6
لینک به دیدگاه
حالا هر جوری که هست!!! آدم نامرد هم داریم باید بزنی‌ با شیلنگ نصفش کنی‌؟؟:sad0: اونکه داشته بوست می‌کرده!!!!!!!!!!!!!!!:4564: به جا پشیمونی میگی‌ سگ‌ بهتره؟؟:w000: سگ‌ خره که این کارارو میکنه!!! آخه چه جوری زدی که مرد؟؟؟ :4564:نبردیش دام پزشکی‌ شاید هنوز نمرده بوده.... :sad0:

 

برو بابا دلت خوشه. اینجا تو شهر آدمش میمونه رو زمین تا بمیره. دامپزشکی کجا بود وسط بیابون؟

 

چه جوری؟ :w58: خوب شترق زدم مرد دیگه. :hanghead:

 

زیاد غصه نخور بابا. از این گربه ناز نازیا نبود که بابا. از این گربه خشنا بود. :sigh:

 

الان که خوبم باهاشون. :hanghead:

  • Like 3
لینک به دیدگاه
برو بابا دلت خوشه. اینجا تو شهر آدمش میمونه رو زمین تا بمیره. دامپزشکی کجا بود وسط بیابون؟

 

چه جوری؟ :w58: خوب شترق زدم مرد دیگه. :hanghead:

 

زیاد غصه نخور بابا. از این گربه ناز نازیا نبود که بابا. از این گربه خشنا بود. :sigh:

 

الان که خوبم باهاشون. :hanghead:

زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد

گفتی ؟ حالا بیا جمعش کن.

برای مطالعه بیشتر به رساله دکترای مرحوم عوضعلی در کتابخانه دانشگاه آکسفورد مراجعه فرمایید. :ws28:

  • Like 4
لینک به دیدگاه
برو بابا دلت خوشه. اینجا تو شهر آدمش میمونه رو زمین تا بمیره. دامپزشکی کجا بود وسط بیابون؟

 

چه جوری؟ :w58: خوب شترق زدم مرد دیگه. :hanghead:

 

زیاد غصه نخور بابا. از این گربه ناز نازیا نبود که بابا. از این گربه خشنا بود. :sigh:

 

الان که خوبم باهاشون. :hanghead:

چقدر واقعا پشیمونی!!!:banel_smiley_4: گربه گربست خشن چیه این وسط؟؟ مگه رفت آمد داشتی باهاش که میگی‌ خشن بود؟؟؟ خیلی‌ بدی!!:sad0: دیگه اینو جایی‌ تعریف نکن! شما مردا هرچی‌ خاطره وحشتناک دارید باید تعریف کنید؟؟؟:4564:
  • Like 7
لینک به دیدگاه
چقدر واقعا پشیمونی!!!:banel_smiley_4: گربه گربست خشن چیه این وسط؟؟ مگه رفت آمد داشتی باهاش که میگی‌ خشن بود؟؟؟ خیلی‌ بدی!!:sad0: دیگه اینو جایی‌ تعریف نکن! شما مردا هرچی‌ خاطره وحشتناک دارید باید تعریف کنید؟؟؟:4564:

گربه گربست خشن چیه این وسط؟؟:ws28:

  • Like 2
لینک به دیدگاه
من از گربه ها بدم میومد. خیلی زیاد. یه جا میرفتم سر کار تو بوئین زهرا. بعد از ظهر گفتیم یه چرتی بزنیم. خوابیده بودم احساس کردم صورتمو داره یه چیزی لیس میزنه. بیدار شدم دیدم گربه است. بلند شدم دم دستم یه دونه شلنگ بود. حیوان را با شلنگ زدم از روی حرص. جان به جان آفرین تسلیم کرد. بعدش خیلی عذاب وجدان گرفتم. از اون روز به بعد خیلی حواسم بهشون هست. ولی بازم بی چشم و رو هستن. :hanghead: حیف هاپو نیست؟ :ws3:

 

:banel_smiley_4:

..

:banel_smiley_4:

..

:banel_smiley_4:..

 

نه من می خوام بدونم :banel_smiley_4: فقط میخوام بدونما:banel_smiley_4:

 

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

آخه چی فک کردی قاتل؟:ubhuekdv133q83a7yy7 جانی؟:ubhuekdv133q83a7yy7

:w000:الان هر چی از این شکلکا بذارم که از حرصم کم نمیشه :elivg5ddfqdy8k5mocf

خوبه بیچاره داشته بوست می کرده :w821:

آدمو اگه بخوای بکشی از خودش دفاع می کنه.اون گربه بیچاره آخه چی کار می تونسته بکنه.به این معصومی:v57xpgj21gn50sq6izf

نگااااااااااااااااااار :banel_smiley_90: بیا بریم من می خوام اینو بکشم

 

 

:v57xpgj21gn50sq6izf:v57xpgj21gn50sq6izf:v57xpgj21gn50sq6izf:v57xpgj21gn50sq6izf:v57xpgj21gn50sq6izf:v57xpgj21gn50sq6izf

اگه یک بار دیگه، فقط یک بار دیگه به یه گربه چپ نگا کنید من می دونم و شما

 

قاتل:w821:

 

:femenist:من پیشنهاد می کنم این آقا اخراج بشه :femenist:

 

:femenist:

:femenist::femenist:نگار از من حمایت کن :femenist::femenist:

  • Like 7
لینک به دیدگاه
من از گربه ها بدم میومد. خیلی زیاد. یه جا میرفتم سر کار تو بوئین زهرا. بعد از ظهر گفتیم یه چرتی بزنیم. خوابیده بودم احساس کردم صورتمو داره یه چیزی لیس میزنه. بیدار شدم دیدم گربه است. بلند شدم دم دستم یه دونه شلنگ بود. حیوان را با شلنگ زدم از روی حرص. جان به جان آفرین تسلیم کرد. بعدش خیلی عذاب وجدان گرفتم. از اون روز به بعد خیلی حواسم بهشون هست. ولی بازم بی چشم و رو هستن. :hanghead: حیف هاپو نیست؟ :ws3:

 

بگو دروغ گفتم...

آخه چجوری تونستی...

بابا گربه که گوگولی ترین حیوون دنیاس...تازه داشته بهت محبت میکرده...

ای خدا من الان به کی بگم دردمو...:4564::4564::4564::4564::4564::4564::4564:

  • Like 7
لینک به دیدگاه

یکی از دلائلی که ایرانی ها یا از حیوانات خانگی مثل سگ و گربه می ترسند یا عذابشون میدن، اینه که هنوز این حیوانات برای ما یک موجودات موذی هستند. در حالی که در اروپا بعد از دورشدن خانواده ها از همدیگه، فقدان حضور بچه که از 18 سالگی کم کم از خانواده دور میشه، سگ و گربه میاد جایگزین میشه. خدا پدر این انقلاب صنعتی رو بیامرزه!

والبته شان نزول نگهداری سگ و گربه تو ایران چیزی است به نام "کلاس"

و در اروپا چیزی است به نام "فقدان"

  • Like 8
لینک به دیدگاه
من از گربه ها بدم میومد. خیلی زیاد. یه جا میرفتم سر کار تو بوئین زهرا. بعد از ظهر گفتیم یه چرتی بزنیم. خوابیده بودم احساس کردم صورتمو داره یه چیزی لیس میزنه. بیدار شدم دیدم گربه است. بلند شدم دم دستم یه دونه شلنگ بود. حیوان را با شلنگ زدم از روی حرص. جان به جان آفرین تسلیم کرد. بعدش خیلی عذاب وجدان گرفتم. از اون روز به بعد خیلی حواسم بهشون هست. ولی بازم بی چشم و رو هستن. :hanghead: حیف هاپو نیست؟ :ws3:

یدونه گربه کشتی همش اینجوری ریختن رو سرت اگه من خاطره 10 تا جوجه ای که کشتم رو تعریف کنم چی میشه؟:sad0:

 

 

f34p5uxe0kgw22drj0ct.gif× 10

  • Like 1
لینک به دیدگاه
یدونه گربه کشتی همش اینجوری ریختن رو سرت اگه من خاطره 10 تا جوجه ای که کشتم رو تعریف کنم چی میشه؟:sad0:

 

 

f34p5uxe0kgw22drj0ct.gif× 10

 

آخه چرا با اعصاب ما بازی میکنین!!!!!:4564:

  • Like 3
لینک به دیدگاه
یدونه گربه کشتی همش اینجوری ریختن رو سرت اگه من خاطره 10 تا جوجه ای که کشتم رو تعریف کنم چی میشه؟:sad0:

 

 

f34p5uxe0kgw22drj0ct.gif× 10

:banel_smiley_4: عمد یا غیر عمد؟ :icon_razz:

من بچه بودم خیلی جوجه داشتم مریض میشدن بهشون مولتی ویتامین میدادیم آخرم میمردن.

ولی هیچ وقت نشکتمشون :w000:

 

 

یکی از دوستام تعریف می کرد می گفت فامیلمون 6 7 تا جوجه خریده بودن برا بچه هاشون.2 تا بچه ی 2 و 3 ساله.اینا تصمیم گرفتن برن به جوجه ها پرواز یاد بدن :icon_pf (34): اینا رو میگرفتن بالاشونو باز می کردن از طبقه ی دوم ووووووووووووووووووویيژ.پرتشون می کردن پایین :icon_pf (34): احمقا میدیدن اولی و دومی و سومی له شدن اون پایینا، بازم ادامه می دادن :banel_smiley_4:

 

 

حالا شما اعتراف کن :banel_smiley_4:

  • Like 5
لینک به دیدگاه
:banel_smiley_4: عمد یا غیر عمد؟ :icon_razz:

من بچه بودم خیلی جوجه داشتم مریض میشدن بهشون مولتی ویتامین میدادیم آخرم میمردن.

ولی هیچ وقت نشکتمشون :w000:

 

 

یکی از دوستام تعریف می کرد می گفت فامیلمون 6 7 تا جوجه خریده بودن برا بچه هاشون.2 تا بچه ی 2 و 3 ساله.اینا تصمیم گرفتن برن به جوجه ها پرواز یاد بدن :icon_pf (34): اینا رو میگرفتن بالاشونو باز می کردن از طبقه ی دوم ووووووووووووووووووویيژ.پرتشون می کردن پایین :icon_pf (34): احمقا میدیدن اولی و دومی و سومی له شدن اون پایینا، بازم ادامه می دادن :banel_smiley_4:

 

 

حالا شما اعتراف کن :banel_smiley_4:

این تاپیک رو منحرف نکنید تاپیک زدم:hanghead: http://www.noandishaan.com/forums/showthread.php?t=74237

  • Like 1
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...