رفتن به مطلب

شما هنگامیکه احساس تنهایی میکنید چه میکنید؟


M!Zare

ارسال های توصیه شده

سلام.میخواستم از نجربیات شما استفاده کنم.

حتما برای شما هم شرایطی پیش اومده که خیلی دلتون گرفته :ws6:احساس تنهایی میکنید.

گر چه بار ها شنیدم که میگن خداوند در دلهای شکسته است.همیشه با ماست.اما چون ایمانم ضعیفه باز دلم غمینه.

شما در این مواقع چیکار میکنید؟:icon_pf (72):

  • Like 12
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 51
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

غم .ناشی از محدودیت .این دنیا (نمی دونم چندمیه)محدوده .پس غم همیشه هست

خوب . فقط باید نفس رو سر گرم کنی وگرنه اون تورو سر گرم می کنه .

بهترین کار برای سرگرم کردن نفس کمک کردن به یه نفر

برین توی شهر توی ایستگاه اتوبوس باستید . هراتوبوسی بود سوار بشین و حرکت کنین .حرکت باعث شادی می شه

این یه پیشنهاد بود .هر کس می تونه کار های متفاوتی انجام بده .

  • Like 7
لینک به دیدگاه

من که وقتی دلم میگیره سعی میکنم یه جا یه مدت تنها با خدا خلوت کنم که بهترین تسکین کننده دل های غمگینه. تا هروقت که دلم آروم بگیره

بعدش که یه کمی از غمم کم شد سعی میکنم به فضاهای شلوغ برم یا خودم رو سرگرم کارهایی کنم که دوست دارم تا کم کم به حالت عادی برگردم. البته سعی میکن بیشتر کارایی رو کنم که فکرمو مشغول کنه.

هیچی به اندازه درد و دل با خدا آدمو راحت نمیکنه. بعضیا میگن غمت رو به یکی بگو تا سبک شی. که به نظر من واسه این کار هیچ کسی بهتر از خدا نیست.

 

با نظر دوست عزیزمون آقا سجاد هم موافقم که غم همیشه هست. فقط اندازه اون فرق میکنه.

  • Like 5
لینک به دیدگاه
سلام.میخواستم از نجربیات شما استفاده کنم.

حتما برای شما هم شرایطی پیش اومده که خیلی دلتون گرفته :ws6:احساس تنهایی میکنید.

گر چه بار ها شنیدم که میگن خداوند در دلهای شکسته است.همیشه با ماست.اما چون ایمانم ضعیفه باز دلم غمینه.

شما در این مواقع چیکار میکنید؟:icon_pf (72):

خب اين صحبت شما من رو به فكر فرو برد هر كسي براي ارومكردن خودش راههايي رو پيش مي گيره اما من بسگي داره به اين كه مشكلم چي باشه هميشه با خدا صحبت مي كنم هميشه طوري باهاش حرف مي زنم انگار يه شخصه كهجلوم نشسته و با صبر و حوصله بار دردامو به دوشش مي كشه....

خدا بهترين درمانه بهترين تسكين دهنده است

بهترين دوسته اينا سعار نيست اينا رو با وجودم حس كردم

هر وقت به هر كسي اعتماد كردم روزي برام روشن مي شه كه اشتباه كردم

هيچ كس نمي تونه شنونده ي دردات باشه هر كسي مطمئنن روزي از اون حرفايي كه بهش زدي و بهش اعتماد كردي سوء استفاده كنه...

  • Like 3
لینک به دیدگاه

اصولا نمی ذارم غم وارد دلم بشه، چون غم و غصه، گریه، یاس و نا امیدی و... فاز منفی هستش، منم نمی خوام طعمه ی شبکه ی منفی بشم، در نتیجه به محض اینکه احساس می کنم دارم وارد این فاز می شم، می شینم توی ارتباط و خیلی وقتها حس کردم در آغوش خدا هستم. :rose:

  • Like 3
لینک به دیدگاه
  • 3 هفته بعد...

من وقتی تنهام به این فکر می کنم که تا حالا چه کارایی انجام دادم وچه کارایی می تونستم ولی انجام ندادم . می دونی مهترین ایده ها زمانی به ذهن ادم میرسه که تنهاست

  • Like 3
لینک به دیدگاه

درسته وقتی تنهایی ارزشمنده که آدم بشینه فکر کنه، نه اینکه زا این تنهایی یه کوه غم درست کنه.

این تنهایی با اون تنهایی زمین تا آسمون فرقشه.

باز هم سعی می کنم تنها نباشم چون همیشه چند تا فکر بهتر از یک فکر کار می کنه آدم تنهایی راه های سختی پیش رو داره که با کمک دیگران راحت تر و مطمئن تر می تونه راهش رو تکمیل کنه

  • Like 2
لینک به دیدگاه
  • 3 ماه بعد...

واللا من یادم نمیاد احساس تنهایی کنم......:banel_smiley_4:

 

هر کی احساس تنهایی کرد بیاد پست های میلادو بخونه تا شاد شه......:ws3:

  • Like 2
لینک به دیدگاه

من یه مینای کوشولو دارم...هروقت احساسه تنهایی کنم میشونمش رو انگشتم و باهاش حرف میزنم....

 

اونم با دقت گوش میده:banel_smiley_4:

  • Like 2
لینک به دیدگاه

من وقتی دلم می گیره آهنگ گوش می دم و سعی می کنم که به چیزهایی که دوس دارم فکر کنم

در بعضی مواقع هم که حالم خیلی خیلی بده فقط به آغوش خدا پناه می برم

  • Like 1
لینک به دیدگاه

[flash= width = 110 height = 110]

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

وافن نابودم کردی با این آهنگ . . .! :w00::w00:

 

Why should these curses be laid upon me

I won't be forgiven 'til I can break free

What did I do to deserve all this guilt

Pay for my sins, for the sale of my soul

Demons are trapped all inside of my head

My hopes are gone reach for heaven from hell

 

My sins are many, my guilt is too heavy

The pressure of knowing, of hiding what I know

I'm able to see things, things that I don't want to see

The lives of a thousand souls, weigh heavy down on me

 

I know they're crying for help reaching out

The burden of them will take me down as well

The sin of a thousand souls not died in vain

Reincarnate still in me live again

 

Someone to save me,

Something to save me from myself

To bring salvation

To exorcise this hell

 

Someone to save me,

Something to save me from myself

To bring salvation

To exorcise this hell

  • Like 1
لینک به دیدگاه
سلام.میخواستم از نجربیات شما استفاده کنم.

حتما برای شما هم شرایطی پیش اومده که خیلی دلتون گرفته :ws6:احساس تنهایی میکنید.

گر چه بار ها شنیدم که میگن خداوند در دلهای شکسته است.همیشه با ماست.اما چون ایمانم ضعیفه باز دلم غمینه.

شما در این مواقع چیکار میکنید؟:icon_pf (72):

 

سیگار پشت سیگار --(شکلک سیگار کشیدن)

 

 

 

 

 

 

خمیازه های کشدار سیگار پشت سیگار

شب گوشه ای به ناچار سیگار پشت سیگار

این روح خسته هر شب جان کندنش قدیمیست

لعنت به این خود آزار سیگار پشت سیگار

پای چپ جهان را با اره ای بریدند

چپ پاچه های شلوار سیگار پشت سیگار

در انجماد یک تخت این لاشه منفجر شد

پاشیده شد به دیوار سیگار پشت سیگار

بر سنگفرش کوچه خوابیده بی سرانجام

این مرده کفن خوار سیگار پشت سیگار

صد صندلی در این ختم بی سرنشین کبودند

مردی تکیده بی زار سیگار پشت سیگار

تصعید لاله گوش با جیغ های رنگی

شک و شروع انکار سیگار پشت سیگار

مردم از این رهایی مردم از این رهایی

در کوچه های بن بست انگار ها نه انگار سیگار پشت سیگار

این پنج پنجه امشب هم خوبگان خاکند

بدرود دست و گیتار سیگار پشت سیگار

....خودکار من قدیمیست گاهی نمی نویسد

یک مارک بی خریدار سیگار پشت سیگار

  • Like 3
لینک به دیدگاه
[flash= width = 110 height = 110]
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

وافن نابودم کردی با این آهنگ . . .! :w00::w00:

 

Why should these curses be laid upon me

I won't be forgiven 'til I can break free

What did I do to deserve all this guilt

Pay for my sins, for the sale of my soul

Demons are trapped all inside of my head

My hopes are gone reach for heaven from hell

 

My sins are many, my guilt is too heavy

The pressure of knowing, of hiding what I know

I'm able to see things, things that I don't want to see

The lives of a thousand souls, weigh heavy down on me

 

I know they're crying for help reaching out

The burden of them will take me down as well

The sin of a thousand souls not died in vain

Reincarnate still in me live again

 

Someone to save me,

Something to save me from myself

To bring salvation

To exorcise this hell

 

Someone to save me,

Something to save me from myself

To bring salvation

To exorcise this hell

 

شمپت:w00:

  • Like 2
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...